۶:۲۷
یا علی مدد-:
شهیدے کہ امام زمان کفنش کرد.
شهیدے بود کہ همیشہ ذکرش این بود، نمےدونم شعر خودش بود یا غیر...
یابن الزهرا
یا بیا یک نگاهے به من کن یا به دستت مرا در کفن کن
از بس این شهید به امام زمان (عجل اللہ تعالے فرجہ) علاقہ داشت به دوست روحانے خود وصیت مےکند. اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانے کنے...
روحانے مےگوید: ما از جبهہ برگشتیم وقتے آمدیم دیدیم عکس شهید را زده اند. پیش پدر و مادرش آمدم گفتم: این شهید چنین وصیتے کرده است آیا من مےتوانم در مجلس ختم او سخنرانے کنم؟ و آنان اجازه دادند...
در مجلس سخنرانے کردم بعد گفتم ذکر شهید این بوده است:
یا بن الزهرا
یا بیا یک نگاهے به من کنیا به دستت مرا در کفن کن
🟣 وقتی این جملہ را گفتم، یک نفر بلند شد و شروع کرد فریاد زدن. وقتی آرام شد گفت: من غسال هستم دیشب آخرهاے شب به من گفتند یکے از شهدا فردا باید تشییع شود و چون پشت جبهہ شهید شده است باید او را غسل دهے
وقتے کہ مےخواستم این شهید را کفن کنم دیدم یک شخص بزرگوارے وارد شد گفت: برو بیرون من خودم باید این شهید را کفن کنم.
من رفتم در وسط راه با خود گفتم این شخص که بود و چرا مرا بیرون کرد؟؟؟
با عجلہ برگشتم و دیدم این شهید کفن شده و تمام فضاے غسالخانہ بوے عطر گرفته بود.
از دیشب نمےدانستم رمز این جریان چه بود. اما حالا فهمیدم ...نشناختم...
منبع:
کتاب روایت مقدس صفحه 96 به نقل از نگارنده کتاب "میر مهر" حجه الاسلام سید مسعود پور سیدآقایی
#امام_زمان#کرامات_مهدوی
شهیدے بود کہ همیشہ ذکرش این بود، نمےدونم شعر خودش بود یا غیر...
یابن الزهرا
یا بیا یک نگاهے به من کن یا به دستت مرا در کفن کن
از بس این شهید به امام زمان (عجل اللہ تعالے فرجہ) علاقہ داشت به دوست روحانے خود وصیت مےکند. اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانے کنے...
یا بن الزهرا
یا بیا یک نگاهے به من کنیا به دستت مرا در کفن کن
🟣 وقتی این جملہ را گفتم، یک نفر بلند شد و شروع کرد فریاد زدن. وقتی آرام شد گفت: من غسال هستم دیشب آخرهاے شب به من گفتند یکے از شهدا فردا باید تشییع شود و چون پشت جبهہ شهید شده است باید او را غسل دهے
از دیشب نمےدانستم رمز این جریان چه بود. اما حالا فهمیدم ...نشناختم...
کتاب روایت مقدس صفحه 96 به نقل از نگارنده کتاب "میر مهر" حجه الاسلام سید مسعود پور سیدآقایی
#امام_زمان#کرامات_مهدوی
۶:۰۷
خودم از این طور یادکردنها بدم میآید. آخر پر از خودخواهی است. چه قدر بد است که شما را به خاطر بنبستها بخواهیم...کاش یک روز بفهمیم که بدون شما هموارترین راهها، بلندترین بنبستها هستند. آن وقت همیشه به یادتان خواهیم بودکاش همیشه یادم باشد پدر مهربانی دارم که همواره می توانم با او پیوند بر قرار کنم...فقط کافی است به او سلام کنم...سلام بابا...گویند امام هر عصر بابای مهربان استروز پدر مبارک بابای مهربانم
اللهم عجل لولیک الفرجاللهم عجل لولیک الفرجاللهم عجل لولیک الفرج بحق علی بن ابی طالب
۳:۵۱
۱۹:۵۷
سالروز شهادت مظلومانه حضرت باب الحوائج ، امام موسی بن جعفر علیه السلام را به ساحت کبریایی حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا فداه) ، و شیعیان و محبین خاندان عصمت و طهارت (صلوات الله و سلامه علیهم) تسلیت وتعزیت عرض می نمائیم.
اللهم عجل لولیک الفرجاللهم عجل لولیک الفرجبحق سیدنا موسی بن جعفرعلیهماالسلام.
اللهم عجل لولیک الفرجاللهم عجل لولیک الفرجبحق سیدنا موسی بن جعفرعلیهماالسلام.
۳:۴۷
امام کاظم علیهالسلام:
هر بلایی که بر بنده مومن نازل شود و خدا دعا کردن را بر او الهام کند، دفع آن بلا نزدیک خواهد بود.و هر بلایی که نازل شود و مومن از دعا دریغ کند، آن بلا طولانی خواهد شد.
پس هر وقت بلائی نازل شد، بر شما باد دعا و تضرع به درگاه خداوند.
...مَا مِنْ بَلَاءٍ يَنْزِلُ عَلَى عَبْدٍ مُؤْمِنٍ فَيُلْهِمُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعَاءَ إِلَّا كَانَ كَشْفُ ذَلِكَ الْبَلَاءِ وَشِيكاً وَ مَا مِنْ بَلَاءٍ یَنْزِلُ عَلَی عَبْدٍ مُؤْمِنٍ فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعَاءِ إِلَّا کَانَ ذَلِکَ الْبَلَاءُ طَوِیلًا فَإِذَا نَزَلَ الْبَلَاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کافی، ج۲، ص۴۷۱.
هر بلایی که بر بنده مومن نازل شود و خدا دعا کردن را بر او الهام کند، دفع آن بلا نزدیک خواهد بود.و هر بلایی که نازل شود و مومن از دعا دریغ کند، آن بلا طولانی خواهد شد.
پس هر وقت بلائی نازل شد، بر شما باد دعا و تضرع به درگاه خداوند.
...مَا مِنْ بَلَاءٍ يَنْزِلُ عَلَى عَبْدٍ مُؤْمِنٍ فَيُلْهِمُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعَاءَ إِلَّا كَانَ كَشْفُ ذَلِكَ الْبَلَاءِ وَشِيكاً وَ مَا مِنْ بَلَاءٍ یَنْزِلُ عَلَی عَبْدٍ مُؤْمِنٍ فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعَاءِ إِلَّا کَانَ ذَلِکَ الْبَلَاءُ طَوِیلًا فَإِذَا نَزَلَ الْبَلَاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کافی، ج۲، ص۴۷۱.
۳:۵۰
۱۶:۳۶
تشرف ابو راجح حمامی محضر حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ، با صدای مرحوم خبازیان
۱۶:۳۶
تجارت بی خسارت
استاد شیخ حسین انصاریان
اللهم عجل لولیک الفرج
استاد شیخ حسین انصاریان
اللهم عجل لولیک الفرج
۱۵:۱۸
محبت امام صادق علیه السلام به دوست دار حضرت زهرا سلام الله علیها:مسجد سهله:در وسط حیاط مسجد سهله محرابی قرار دارد که می گویند محل عبادت امام صادق علیه السلام است و به مقام امام صادق علیه السلام مشهور است.اما علت شهرت :در ایامی که امام صادق علیه السلام در کوفه اقامت داشتند روزی در منزل مشغول تناول خرما بودند , مهمانی بر ایشان وارد شد , حضرت خرما تعارف کردند اما او برنداشت و خیلی غمگین و افسرده بود ؛ بار دیگر حضرت او را به خوردن خرما دعوت کردند اما او باز هم نخورد و همچنان ملول و ناراحت بود ؛ حضرت امام صادق علیه السلام جویای علت ناراحتی شدند و پرسیدند: چرا ناراحتی؟عرض کرد: در میان راه که برای زیارت شما می آمدم اتفاقی افتاد که سخت فکرم را مشغول کرد.چه اتفاقی؟از بازار که می گذشتم بانوی بارداری را دیدم که ناگهان روی زمین افتاد ؛ هنگام برخاستن (به یاد مصائب جده بزرگوارتان افتاد و ) گفت: یا حضرت زهرا خداوند دشمانت را از رحمت خودش دور کند. بلافاصله ماموران حکومتی این زن را دستگیر کردند و برای محاکمه به دادگاه بردند.امام صادق علیه السلام با شنیدن این مطلب خیلی ناراحت شدند و فورا از جا برخاستند و از منزل خارج شدند ؛ یکی از فرزندانشان را برای آزادی این زن و شفاعت او به دادگاه فرستادند و خود به مسجد سهله آمدند و برای آزادی او در وسط مسجد 2 رکعت نماز خواندند و سر به سجده قرار دادند و فرمودند تا خبر آزادی او را نشنوم سر از سجده برنمی دارم. امام علیه السلام در حالت سجده مشغول راز و نیاز با خدای تعالی بودند که فرزندشان نوید آزادی و رهایی زن را آورد.
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج
۱۰:۰۹
شهید دستغیب نقل می کند : روز ۲۱ فروردین سال ۱۳۵۱ (ه ش) زلزله بزرگ و شدیدی در جنوب شرقی شیراز اتفاق افتاد و بیشتر از همه جا ، شهرستان قیر را زیر و رو کرد به طوری که حتی یک ساختمان سالم نماند و حدود یک سوم اهالی جان سپردند و بزرگترها مانند چنین حادثه و حشتناکی را بخاطر ندارند.
خانمی اهل ایمان و تقوا از اهالی قیر می گوید: شبی که صبح آن ، زلزله شد ، خواب دیدم ؛ سیدی معمم همراه خانمی نقاب به صورت انداخته مرا صدا می زند ، از خواب بیدار شدم ، فرمود؛ چراغ روشن کن و با همسر و فرزندانت از خانه بیرون روید، عرض کردم : چندین سال متحمل زحمت ساختن این خانه شدیم و آمده ایم تا در آن زندگی کنیم ؛ فرمود: بیرون بروید که بلا نازل می شود.همسرم را صدا زدم و بچه ها را بیدار کردم که زلزله شروع شد و به مجردی که از خانه بیرون رفتیم ، منزل ویران شد و الحمدلله هیجکدام از خانواده آسیبی ندیدند.
ملاقات بانوان با امام زمان علیه السلام صفحه ۲۴۰؛
خانمی اهل ایمان و تقوا از اهالی قیر می گوید: شبی که صبح آن ، زلزله شد ، خواب دیدم ؛ سیدی معمم همراه خانمی نقاب به صورت انداخته مرا صدا می زند ، از خواب بیدار شدم ، فرمود؛ چراغ روشن کن و با همسر و فرزندانت از خانه بیرون روید، عرض کردم : چندین سال متحمل زحمت ساختن این خانه شدیم و آمده ایم تا در آن زندگی کنیم ؛ فرمود: بیرون بروید که بلا نازل می شود.همسرم را صدا زدم و بچه ها را بیدار کردم که زلزله شروع شد و به مجردی که از خانه بیرون رفتیم ، منزل ویران شد و الحمدلله هیجکدام از خانواده آسیبی ندیدند.
ملاقات بانوان با امام زمان علیه السلام صفحه ۲۴۰؛
۵:۱۳
۴:۱۳
هر کجا باشم نمازم را به امامت حضرت بقیة الله الاعظم می خوانم.
سید یونس از اهالی آذربایجان برای زیارت حضرت رضا علیه السلام به مشهد مقدس مشرف می شود ،اما پس از ورود همه پولش مفقود و بدون خرجی ماند.
می گوید: پس از گم شدن پولم به حرم مطهر رفتم و عرض کردم « مولای من! می دانید که پولم رفته و در این دیار غریب ، نه راهی دارم و نه می توانم گدایی کنم و جز به شما به دیگری نخواهم گفت.»شب در عالم رویا حضرت رضا علیه السلام فرمودند: « سید یونس! فردا هنگام طلوع فجر ، به بست پایین خیابان برو و زیر غرفه نقاره خانه، بایست، اولین کسی که آمد رازت را به او بگو تا مشکلت را حل کند.»
فردا قبل از طلوع فجر به همان جا رفتم و منتظر اولین نفر بودم که ناگهان « آقا تقی آذر شهری» که در شهرمان معروف به « تقی بی تماز» است، از راه رسید ، با خودم گفتم مشکلم را به این بگویم ؟ اینکه متهم به بی نمازی است و در صف نمازگزاران نمی نشیند؟ چیزی نگفتم ، او هم رفت.دوباره به حرم مطهر مشرف شدم و با دلی لبریز از غم، عرض حاجت کردم .روز گذشت باز شب دوم هم همان خواب را دیدم و صبحش همان انفاق روز قبل تکرار شد. شب سوم باز در عالم رویا حضرت رضا علیه السلام همان دستور قبلی را فرمودند ، صبح روز سوم فهمیدم رازی در این خواب تکراری است لذا به اولین نفری که وارد صحن شد و همان « آقا تقی» بود سلام کردم و جریان مفقودی پولم را گفتم .او مخارج یک ماه توقف در مشهد مقدس به همراه هزینه خرید سوغات را به من داد و گفت بعد از یک ماه ، فلان روز و ساعت ، آخر بازار سرشور باش تا ترتیب بازگشت به شهرت را بدهم.
یک ماه گذشت ، در ساعت مقرر در مکانی که گفته بود حاضر شدم ، « آقا تقی» هم آمد و گفت: آماده رفتن هستی ؟ گفتم : بله ، گفت: سوار دوشم شو ، تعجب کردم و پرسیدم مگه میشه ؟ گفت بشین ، همین که نشستم، احساس کردم مثل اینکه پرواز می کند، و به سرعت فاصله مشهد مقدس تا آذر شهر از زیر پای ما می گذرد ، در اندک زمانی خودم را در حیاط خانه ام دیدم ، دقت کردم ، درست می بینم اینجا خانه من در آذر شهر است .
« آقا تقی» خواست برگردد ، دامانش را گرفتم و گفتم: به خدا قسم! تو را رها نمی کنم ، در شهر به تو اتهام بی نمازی می زنند و الان دیدم تو از دوستان خاص خدایی! از کجا به این مقام رسیدی و نمازهایت را کجا می خوانی؟ گفت: چرا تفتیش می کنی؟ باز قسمش دادم .ازم تعهد گرفت تا زنده است رازش را آشکار نکنم ، گفت: سید یونس ! عشق به اهل البیت علیهمالسلام و اظهار ارادت به امام عصر علیه السلام ، همراه خودسازی و خدمت به خوبان و محرومان ، باعث شد مورد عنایت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه قرار بگیرم و هر کجا باشم با طی الارض ، خودم را به حضرت می رسانم و نمازهایم را در خدمت او و به امامت آن حضرت می خوانم.
شیفتگان حضرت مهدی جلد دوم با اندکی تلخیص و تصرف
سید یونس از اهالی آذربایجان برای زیارت حضرت رضا علیه السلام به مشهد مقدس مشرف می شود ،اما پس از ورود همه پولش مفقود و بدون خرجی ماند.
می گوید: پس از گم شدن پولم به حرم مطهر رفتم و عرض کردم « مولای من! می دانید که پولم رفته و در این دیار غریب ، نه راهی دارم و نه می توانم گدایی کنم و جز به شما به دیگری نخواهم گفت.»شب در عالم رویا حضرت رضا علیه السلام فرمودند: « سید یونس! فردا هنگام طلوع فجر ، به بست پایین خیابان برو و زیر غرفه نقاره خانه، بایست، اولین کسی که آمد رازت را به او بگو تا مشکلت را حل کند.»
فردا قبل از طلوع فجر به همان جا رفتم و منتظر اولین نفر بودم که ناگهان « آقا تقی آذر شهری» که در شهرمان معروف به « تقی بی تماز» است، از راه رسید ، با خودم گفتم مشکلم را به این بگویم ؟ اینکه متهم به بی نمازی است و در صف نمازگزاران نمی نشیند؟ چیزی نگفتم ، او هم رفت.دوباره به حرم مطهر مشرف شدم و با دلی لبریز از غم، عرض حاجت کردم .روز گذشت باز شب دوم هم همان خواب را دیدم و صبحش همان انفاق روز قبل تکرار شد. شب سوم باز در عالم رویا حضرت رضا علیه السلام همان دستور قبلی را فرمودند ، صبح روز سوم فهمیدم رازی در این خواب تکراری است لذا به اولین نفری که وارد صحن شد و همان « آقا تقی» بود سلام کردم و جریان مفقودی پولم را گفتم .او مخارج یک ماه توقف در مشهد مقدس به همراه هزینه خرید سوغات را به من داد و گفت بعد از یک ماه ، فلان روز و ساعت ، آخر بازار سرشور باش تا ترتیب بازگشت به شهرت را بدهم.
یک ماه گذشت ، در ساعت مقرر در مکانی که گفته بود حاضر شدم ، « آقا تقی» هم آمد و گفت: آماده رفتن هستی ؟ گفتم : بله ، گفت: سوار دوشم شو ، تعجب کردم و پرسیدم مگه میشه ؟ گفت بشین ، همین که نشستم، احساس کردم مثل اینکه پرواز می کند، و به سرعت فاصله مشهد مقدس تا آذر شهر از زیر پای ما می گذرد ، در اندک زمانی خودم را در حیاط خانه ام دیدم ، دقت کردم ، درست می بینم اینجا خانه من در آذر شهر است .
« آقا تقی» خواست برگردد ، دامانش را گرفتم و گفتم: به خدا قسم! تو را رها نمی کنم ، در شهر به تو اتهام بی نمازی می زنند و الان دیدم تو از دوستان خاص خدایی! از کجا به این مقام رسیدی و نمازهایت را کجا می خوانی؟ گفت: چرا تفتیش می کنی؟ باز قسمش دادم .ازم تعهد گرفت تا زنده است رازش را آشکار نکنم ، گفت: سید یونس ! عشق به اهل البیت علیهمالسلام و اظهار ارادت به امام عصر علیه السلام ، همراه خودسازی و خدمت به خوبان و محرومان ، باعث شد مورد عنایت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه قرار بگیرم و هر کجا باشم با طی الارض ، خودم را به حضرت می رسانم و نمازهایم را در خدمت او و به امامت آن حضرت می خوانم.
شیفتگان حضرت مهدی جلد دوم با اندکی تلخیص و تصرف
۴:۱۳
۱۰:۲۱
سالروز شهادت جانسوز حضرت امام موسی کاظم علیه السلام را محضر مقدس حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه دوستان حضرتش تسلیت عرض میکنم
@didarbahazratvaliasr
۱۰:۲۳
۱۸:۳۴
وَ قالَ السَّجادُ عليه السلام:
عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ وَلايَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لَمِعَرَّتَهِ.
[كشف الغمه، ج 2، ص 107.]
امام سجاد عليه السلام فرمود: در شگفتم از كسى كه از غذا مى پرهيزد تـا گـرفـتـار زيـان آن نشـود ؛ ولى از گـناه پـرهـيز نمى كـند تا گرفتار ننگ و عار آن نگردد.
عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ وَلايَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لَمِعَرَّتَهِ.
[كشف الغمه، ج 2، ص 107.]
امام سجاد عليه السلام فرمود: در شگفتم از كسى كه از غذا مى پرهيزد تـا گـرفـتـار زيـان آن نشـود ؛ ولى از گـناه پـرهـيز نمى كـند تا گرفتار ننگ و عار آن نگردد.
۸:۳۴
۸:۳۵
سالروز میلاد خجسته حضرت امام زین العابدین علی بن الحسین علیهماالسلام را محضر مقدس حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و دوستان حضرتش تبریک و تهنیت عرض میکنم.
خداوندا به حق امام سجاد علیه السلام ، ظهور امام زمان علیه السلام را برسان.
اللهم عجل لولیک الفرج.
خداوندا به حق امام سجاد علیه السلام ، ظهور امام زمان علیه السلام را برسان.
اللهم عجل لولیک الفرج.
۸:۳۶