عکس پروفایل نجف آباد، اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزانن

نجف آباد، اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان

۱۸۹عضو
thumnail
زنده است شیعه از غرور فاطمیه
بالاترین شور است شور فاطمیه
در اعتکاف این جا کلیم الله آید
بالاتر از طور است طور فاطمه undefinedundefinedundefinedundefinedundefined_اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستان

۷:۴۲

thumnail
تو فرد ترین وحیــدۀ تاریخی
مستوره ترین ندیــدۀ تاریخی
از تربـت پنهان تـو معلــوم شده
مظلومه ترین شهیدۀ تاریخی
السلام علیک یا فاطمه الزهراundefinedundefined__اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستان

۷:۴۳

undefinedبالاترین ارزش:
از منظر حضرت زهرا علیهاالسلام نزدیک ترین حالات زن به خداوند متعال هنگامی است که خود را از دید نامحرمان دور نماید و در منزل خود به خانه داری و تربیت فرزند و پذیرایی از همسر خود بپردازد. امام صادق علیه السلام به نقل از حضرت فاطمه علیهاالسلام دراین باره فرمود: «أَنَّ أَدْنَی مَا تَکُونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیْتِهَا، نزدیک ترین حالات یک زن به خداوند متعال زمانی است که در منزل می ماند [و به امور خانه داری و تربیت فرزند می پردازد].»
آری، یک زن مسلمان هرگز فرمان خداوند متعال را در مورد حفظ عفت و عصمت خود فراموش نمی کند و در طول زندگی حجاب خود را همانند گوهری گرانبها پاسداری می کند. این سخن معروف حضرت زهرا علیهاالسلام که ضامن پایداری جوامع و مایه استحکام خانواده هاست، همواره باید در معرض دید بانوان مسلمان به ویژه دختران جوان باشد که فرمود: «خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ؛ بهترین و نیکوترین عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم] را نبینند و مردان [نامحرم] نیز آنان را ننگرند.»__اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستان

۷:۴۸

بازارسال شده از اطلاع‌رسانی اتحادیه استان اصفهان
thumnail

۸:۱۵

بازارسال شده از اطلاع‌رسانی اتحادیه استان اصفهان
thumnail

۸:۱۵

بازارسال شده از اطلاع‌رسانی اتحادیه استان اصفهان
thumnail

۸:۱۵

بازارسال شده از اطلاع‌رسانی اتحادیه استان اصفهان
thumnail

۸:۱۵

بازارسال شده از اطلاع‌رسانی اتحادیه استان اصفهان
thumnail

۸:۱۵

بازارسال شده از اطلاع‌رسانی اتحادیه استان اصفهان
thumnail

۸:۱۵

بازارسال شده از اطلاع‌رسانی اتحادیه استان اصفهان
thumnail

۸:۱۵

بازارسال شده از اطلاع‌رسانی اتحادیه استان اصفهان
thumnail

۸:۱۵

بازارسال شده از آینده سازان (اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان)
thumnail
هشتمین دوره همکلاسی آسمانی
undefinedطرح سرگذشت پژوهی از شهدای دانش آموزباشعار هر انجمن، یک شهید
undefinedویژه تمامی دانش آموزان پسر متوسطه اول و دوم به خصوص دانش آموزان انجمن اسلامیهمراه با بسته اقلام همکلاسی برای تمامی ثبت نام کنندگان و هدایای ویژه برای برگزیدگان برگزار می شود.
undefinedعلاقه مندان جهت ثبت نام می توانند به پورتال ملی همکلاسی آسمانی مراجعه نمایند:https://hamkelasi.ayandehsazan.ir/
#همکلاسی_آسمانی#سرگذشت_پژوهی
باماهمراه باشیدundefined@ayandehsazaan

۶:۴۸

بازارسال شده از مدرسه اتقلاب شهرستان نجف آباد
thumnail
بازدید ازانجمن آموزشگاه متوسطه(دوره ۲)سماباحصور مدیریت ومعاونین مدرسه ومسئول اتحادیه به همراه مربی جناب آقای محمدیان _۵دی ماه ۱۴۰۰

۱۸:۰۱

thumnail

۱۶:۴۵

thumnail

۱۶:۴۵

undefinedundefinedخاطره زیبای شهید ابراهیم هادیundefinedundefinedدر منطقه المهدی در همان روزهای اول جنگ،پنج جوان به گروه ما ملحق شدند.آنها از یک روستا با هم به جبهه آماده بودند.چند روزی گذشت.دیدم اینها اهل نماز نیستند!تا اینکه یک روز با آنها صحبت کردم.بندگان خدا آدم های خیلی ساده ای بودند...آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند.فقط به خاطر علاقه به امام آماده بودند جبهه...از طرفی خودشان هم دوست داشتند که نماز را یاد بگیرند.من هم بعد از یاد دادن وضو،یکی از بچه ها را صدا زدم و گفتم:این آقا پیش نماز شما،هر کاری کرد شما هم انجام بدید.من هم کنار شما می ایستم و بلند بلند ذکرهای نماز را تکرار می کنم تا یاد بگیرید.
ابراهیم به اینجا که رسید دیگر نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد.چند دقیقه بعد ادامه داد:
در رکعت اول وسط خواندن حمد،امام جماعت شروع کرد سرش را خاراندن،یکدفعه دیدم آن پنج نفر شروع کردند به خاراندن سر!!خیلی خنده ام گرفته بود اما خودم را کنترل می کردم.اما در سجده وقتی امام جماعت بلند شد مُهر به پیشانیش چسبیده بود و افتاد.پیش نماز به سمت چپ خم شد که مهرش را بردارد.یکدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز کردند.اینجا بود که دیگر نتوانستم تحمل کنم و زدم زیر خنده! undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined
__اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستان

۱۶:۴۶

undefinedundefinedخاطره زیبای شهید مهدی زین الدینundefinedundefinedundefinedاومده بود مرخصی بگیره، آقا مهدی یه نگاهی بهش کرد و گفت:
«میخوای بری ازدواج کنی؟»
گفت: «بله میخوام برم خواستگاری.»– «خب بیا خواهر منو بگیر!»– «جدی میگی آقا مهدی؟!»– «آره، به خانواده ت بگو برن ببینن اگر پسندیدن بیا مرخصی بگیر برو!»اون بنده خدا هم خوشحال دویده بود مخابرات تماس گرفته بود!به خانواده ش گفته بود: «فرمانده ی لشکرمون گفته بیا خواهر منو بگیر، زود برید خواستگاریش خبرشو به من بدید!»بچه های مخابرات مرده بودن از خنده!پرسیده بود: «چرا می خندید؟ خودش گفت بیا خواستگاری خواهر من!»گفته بودن: «بنده خدا آقا مهدی سه تا خواهر داره، دوتاشون ازدواج کردن ، یکیشونم یکی دوماهشه!»__اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستان

۱۶:۴۶

اگه دیدید دارم با خودم حرف میزنم نگران نشید چیزی نیس‏فقط یه جلسه‌ی مدیریتی با من و خودم دارمundefinedundefinedundefined__اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستان

۱۶:۴۶

یارو مکعب روبیک رو زیر پنج ثانیه حل کرده

اونوقت من از خواب پا میشم تا یه ربع دنبال دستام میگردمundefinedundefinedundefined_اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستان

۱۶:۴۶

مامان و بابام در ۲۵ سالگی:خانوم بهتره یه خونه بزرگتر بگیریم که بچه هامون راحتتر بتونن توش بزرگ شن


من در ۲۵ سالگی:(دانلود کارتون باب اسفنجی شلوار مکعبی)
undefinedundefinedundefinedundefined__اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستان

۱۶:۴۷