بله | کانال اقلیم چهارم | محمد محبوبی
عکس پروفایل اقلیم چهارم | محمد محبوبیا

اقلیم چهارم | محمد محبوبی

۱۷عضو
undefinedصلح تحمیلی نام دیگر قرارداد تسلیم است
undefined️آنچه باید در دومین پیام رهبر انقلاب درباره جنگ تحمیلی اسرائیل بر ایران مورد توجه قرار داد، این جمله است که "ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم می‌ایستد همانگونه که در مقابل صلح تحمیلی نیز محکم خواهد ایستاد و این ملت در مقابل تحمیل، تسلیم هیچکس نخواهد شد." از این جمله می‌توان دریافت ایالات متحده به دنبال برقراری "صلح تحمیلی" است.
undefined️اما صلح تحمیلی چیست؟ صلح تحمیلی سازوکاری است که بارها در تاریخ روابط بین‌الملل، به ویژه در اروپا تکرار شده و نظم کنونی جهان را شکل داده است‌. در حالت طبیعی، صلح وضعیت مطلوب ملت‌هاست که در آن حقوق انسان‌ها و در وهله نخست حق حیات، از جانب دولت‌ها محترم شمرده شده و نقض نمی‌شود. به همین دلیل وضعیت صلح به این معنا، در شرایط اعمال خشونت منعقد نمی‌شود و صلح تحت اعمال خشونت عبارتی پارادوکسیکال فهمیده می‌شود.
undefined️"صلح تحمیلی" اما اساسا صلح نیست. به عبارت خیلی ساده، صلح تحمیلی همان تسلیم است. طبق تعریفی که نیکلای تیماشف، جامعه‌شناس و حقوقدان روس، از این مفهوم ارائه می‌دهد، صلح تحمیلی فرایند برقراری صلح در پایان جنگ است که طی آن، بندهای پیمان صلح از طریق مذاکره به‌دست نمی‌آیند، بلکه به یکی از طرفین دیکته می‌شوند. صلح تحمیلی منجر به یک بی‌ثباتی، و نارضایتی بلندمدت می‌شود، نه یک صلح واقعی و پایدار. در واقع پیامدهای صلح تحمیلی برای طرف تحمیل‌کننده دست‌یابی به نظم مطلوب است و برای طرف تحمیل‌شونده، سال‌ها هرج و مرج، ناامنی و وابستگی.
undefined️نپذیرفتن صلح تحمیلی یک اصل عقلایی است و حتی دولت‌های غربی هم می‌کوشند زیر بار چنین صلح‌هایی نروند. یکی از آخرین نمونه‌های آن، جنگ اوکراین است: اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، درباره جنگ روسیه و اوکراین گفت در اوکراین نباید صلح تحمیلی برقرار شود. این بدان معنا بود که اروپایی‌ها حاضر نیستند زیر بار صلح تحمیلی روسیه بر اوکراین و دست‌یابی به نظم مطلوب پوتین در شرق اروپا بروند.
@eghlime_chaharom

۱۷:۳۴

undefinedچارچوبی برای فهم انگیزه‌های نفوذ (قسمت اول)
با آغاز جنگ اسرائیل علیه ایران که دوازده روز به طول انجامید، به وضوح مشخص شد صهیونیست‌ها نفوذ قابل‌توجهی در سازمان‌های مختلف کشور، به ویژه نهادهای نظامی و صنایع دفاعی کشور، پیدا کرده‌اند. ضرباتی که عوامل و همکارهای سرویس‌های خارجی به کشور وارد کرده‌اند، پدیده تازه‌ای نیست و در دهه‌های گذشته، حتی در دوره پهلوی نیز این آسیب وجود داشته است. سرلشکر احمد مقربی، جانشین اداره پنجم ستاد بزرگ‌ارتشتاران، و فریدون هویدا، برادر نخست‌وزیر و نماینده ایران در سازمان ملل، عالی‌رتبه‌ترین نفوذی‌های نظامی و سیاسی در حکومت پهلوی بودند و مراتب پایین‌تر از آنها هم در دوره جمهوری اسلامی وجود داشت.
اما پرسش اساسی اینجاست که علل و انگیزه‌های همکاری و عاملیت کارگزاران یک دولت برای دولت‌های خارجی چیست؟ و چگونه می‌توان از این پدیده پیشگیری کرد؟ اگرچه در این باره مطالعات نظری اندکی در دسترس قرار دارد، اما دست‌کم دو چارچوب تحلیلی برای بررسی انگیزه‌های نفوذ وجود دارد: یکی نفوذ کلاسیک و دیگری کمی به‌روزتر. چارچوب تحلیلی نخست، "مایس" (MICE) نام دارد. نیروهای اطلاعاتی آمریکا برای نخستین بار این چارچوب را در جنگ جهانی دوم ابداع کردند و پس از آن، سازمان سیا در دوره جنگ سرد مبتنی بر همان عمل می‌کرد. عبارت مایس در واقع از حروف اول چهار انگیزه برای همکاری با دولت بیگانه گرفته شده است: پول (Money)، ایدئولوژی (Ideology)، اجبار (Coercion) و انگیزه‌های نفسانی (Ego).
۱- انگیزه اول برای همکاری با دولت متخاصم، زبان مشترک جهان است: پول یا هرآنچه پول می‌تواند فراهم آورد مانند رفاه، امنیت یا حتی پاسپورت و بلیتی برای زندگی بهتر. طبق یک پژوهش آماری، از ۱۰۴ آمریکایی‌ای که در دوره جنگ سرد (۱۹۴۷-۱۹۸۹) از کشورشان جاسوسی کردند، اکثر جمعیت صرفا بخاطر پول چنین کاری کردند. این انگیزه در زمان مشکلات اقتصادی، گرانی و افزایش سرسام‌آور هزینه‌های زندگی می‌تواند پررنگ‌تر شود.
۲- دومین انگیزه ایدئولوژی است. انگیزه ایدئولوژی اگرچه به فراوانی انگیزه پول نیست، ولی بی‌تردید مستحکم‌تر و استوارتر است. نمونه روشن این انگیزه را می‌توان فعالیت سمپات‌ها و نفوذی‌های سازمان مجاهدین خلق و حزب توده در سال‌های نخست انقلاب دانست. ناخدا بهرام افضلی، سرهنگ بیژن کبیری و سرهنگ هوشنگ عطاریان که همگی اعضای تشکیلات مخفی حزب توده ایران بودند، با انگیزه ايدئولوژيک به سود حزب توده و از مسیر آن برای اتحاد جماهیر شوروی جاسوسی نظامی کردند.
۳- طبق چارچوب تحلیلی مایس، افرادی به اجبار تن به همکاری با دولت‌های خارجی می‌دهند. اگر مسئولی مرتکب خطایی، معمولا جنسی، شود و برای فرار از مجازات، راهی جز پناه بردن به سرویس خارجی نیابد، اجبارا و کراهتا به عامل آنها تبدیل می‌شود.
۴- آخرین انگیزه جاسوسی و همکاری با دولت خارجی، انگیزه نفسانی و شخصی است مثل حس انتقام، تلافی، کمبود توجه یا حقارت‌های شخصیتی. این عامل روان‌شناختی اگرچه به تنهایی چندان قدرتمند نیست اما در ترکیب با انگیزه‌های دیگر مانند پول، می‌تواند بسیار قدرتمند شود.
این چارچوب تحلیلی اگر حتی در دوره جنگ سرد هم توان توضیح پدیده جاسوسی را داشته باشد، ولی نمی‌تواند پیچیدگی‌های روان‌شناختی و اجتماعی و انگیزه‌های ترکیبی انسان را توضیح دهد. از این رو، چارچوب‌های تحلیلی جدیدتری برای فهم پدیده مورد نیاز است. چنین چارچوب‌هایی در دهه‌های بعد از جنگ سرد ظهور پیدا کردند.
undefinedبه اقلیم چهارم بپیوندید
@eghlime_chaharom

۱۴:۳۴

undefinedچارچوبی برای فهم انگیزه‌های نفوذ (قسمت دوم و آخر)
مدل مایس اگرچه قابلیت تحلیل پدیده نفوذ در دوران جنگ سرد را داشت، اما با پیچیده‌تر شدن عوامل محرک بشر، این مدل تحلیلی رفته‌رفته رنگ باخت و کارایی خود را از دست داد. خلأها و نارسایی‌های مدل تحلیلی مایس کارشناسان سیاسی و روان‌شناسی را بر آن داشت تا الگوهای دیگری طراحی کنند. در میان چندین مدل طراحی‌شده برای فهم انگیزه‌های نفوذ، مدلی به نام راسکلس (RASCLS) بیش از سایرین جلب توجه کرد.
نام راسکلس از سرواژه‌های شش محرک روان‌شناختی برگرفته شده که در متقاعد ساختن انسان مؤثرند. شش محرک روان‌شناختی عبارتند از مقابله به مثل (Reciprocation)، اقتدار (Authority)، کمیابی (Scarcity)، ثبات (Consistency)، علاقه‌مندی (Liking) و اثبات اجتماعی (Social Proof). این شش محرک ابتدا در کتاب روان‌شناس آمریکایی، رابرت سیالدینی، با عنوان «تأثیر: روان‌شناسی متقاعدسازی» درباره توسعه کسب‌وکار و بازاریابی مطرح شد، اما بعدها کارشناسان دیگری در قالب مدل راسکلس برای فهم پدیده نفوذ در عرصه‌های سیاسی و نظامی طراحی شد.
به گفته سیالدینی، در جهانی که موقعیت‌ها و محرک‌های فراوانی بشر را احاطه کرده، انسان‌ها «الگوهای کنش ثابتی» برای خود ایجاد کرده‌اند تا در مواجهه با هر محرک خاصی، کنش و رفتار متقابلی از خود بروز دهند. واکنش‌های انسان به این شش محرک مزایایی به همراه دارد و از اصطکاک بین انسان‌ها می‌کاهد. البته ناگفته نماند افرادی نیز برای فریب دیگران، واکنش‌های طبیعی به محرک‌ها نشان نمی‌دهند. بنابراین اگر یک مأمور خارجی در تماس با شخصی که می‌خواهد از طریق او نفوذ کند، از این شش محرک استفاده کند، احتمال زیادی دارد که واکنش مطلوب خود را دریافت کند.
به مرور سریع این شش محرک و واکنش طبیعی انسان به آنها اکتفا می‌کنیم:undefinedاول، «مقابله به مثل»: انسان‌ها به‌طور طبیعی تمایل دارند خوبی یا بدی دیگران را به همان شکل پاسخ دهند.undefinedدوم، «اقتدار»: انسان‌ها به‌طور طبیعی تحت تأثیر اشخاص مقتدر قرار می‌گیرند.undefinedسوم، «کمیابی»: انسان‌ها به چیزهایی نادری که کمتر در دسترس قرار دارند، بیشتر جذب می‌شوند.undefinedچهارم، «ثبات»: انسان‌ها تمایل دارند در مسیر رفتارهای گذشته خود ثابت‌قدم باقی بمانند.undefinedپنجم «علاقه‌مندی»: انسان‌ها تمایل دارند با مطالبات خویشاوندان و آشنایان منطبق شوند.undefinedششم «اثبات اجتماعی»: انسان‌ها می‌خواهند به‌جای آن که تک‌روی کنند، از مسیر اکثریت تبعیت کنند.
undefinedبه اقلیم چهارم بپیوندید
@eghlime_chaharom

۱۹:۱۱

thumbnail
undefinedگزارشی از «مرکز اسناد لانه جاسوسی»
هم‌زمان با آزادی گروگان‌های آمریکایی در دی ۱۳۵۹، تشکیلات دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نیز با صدور بیانیه‌ای به کار خود پایان داد و اعلام انحلال کرد. تنها بخشی که همچنان به فعالیت خود ادامه داد، «بخش اسناد» بود که این بار تحت عنوان «مرکز اسناد لانه جاسوسی» مشغول بازسازی اسناد رشته‌شده نمایندگی سیا در تهران بود. مرکز اسناد لانه جاسوسی تا اواخر سال ۱۳۶۳ همچنان دایر بود و انبوه رشته‌های کاغذ را (که امروزه در قالب اسناد نمایندگی سیا در اختیار پژوهشگران و علاقه‌مندان قرار دارد) به همدیگر می‌چسباند.فیلمی که ملاحظه می‌کنید، گزارشی از فعالیت مرکز اسناد لانه جاسوسی حوالی سال ۱۳۶۳ است. یکی از اعضای مرکز اسناد، فرایند بازسازی رشته‌های یک میلیمتری و ترمیم و ترجمه سندها را توضیح می‌دهد.
undefinedبه اقلیم چهارم بپیوندید
@eghlime_chaharom

۸:۳۰

نقد و بررسی کتاب «آن سوی دیوار»
تسخیر سفارت آمریکا به روایت حبیب‌الله بیطرف
به کوشش: محمد محبوبی
ناقد : حسن بهشتی پور

مقدمه:هر ساله با فرارسیدن سیزدهم آبان، بحث درباره چرایی و چگونگی تسخیر سفارت آمریکا در تهران دوباره در فضای عمومی و دانشگاهی زنده می‌شود. این رویداد نه فقط یک لحظه‌ی تاریخی، بلکه نقطه‌ی عطفی در بازتعریف روابط ایران و آمریکا و هویت سیاسی نسل انقلاب بود. در چنین ایامی، بازخوانی روایت‌هایی چون کتاب «آن سوی دیوار» اهمیتی دوچندان می‌یابد؛ زیرا فرصتی است برای فهم از درونِ ماجرایی که بیش از چهار دهه است روایت آن میان دو سوی اقیانوس اطلس در رفت‌وآمد است.کتاب «آن سوی دیوار» به کوشش محمد محبوبی، روایتی دست اول و تفصیلی از یکی از بحرانی‌ترین و تأثیرگذارترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران، یعنی تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، ارائه می‌دهد. این اثر که خاطرات حبیب‌الله بیطرف، را روایت می‌کند، نه تنها یک سند تاریخی ارزشمند، بلکه پاسخی به خلاء بزرگ روایت ایرانی در برابر انبوه آثار غربی است. این نقد به بررسی نقاط قوت، ضعف و جایگاه این اثر در ادبیات انقلاب اسلامی می‌پردازد.۱. جایگاه اثر در تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامیکتاب «آن سوی دیوار» را باید یکی از تازه‌ترین و مستندترین روایت‌های درونی از واقعه‌ی تسخیر سفارت آمریکا دانست ؛ رویدادی که از حیث تأثیر سیاسی و روانی، یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران به‌شمار می‌آید. این اثر در واقع تلاشی است برای پر کردن خلأیی که سال‌ها در تاریخ‌نگاری ایرانی وجود داشت: بازگویی ماجرای تسخیر از زبان یک بازیگر اصلی، نه از زاویه تحلیل بیرونی یا تبلیغاتی.در شرایطی که بیشتر روایت‌های موجود از این واقعه یا در چارچوب رسمی و سیاسی بازتولید شده‌اند یا توسط منابع غربی به‌گونه‌ای جهت‌دار روایت شده‌اند، این کتاب ارزش مضاعفی دارد؛ زیرا صدای راوی از درون واقعه برخاسته است.اهمیت کتاب «آن سوی دیوار» در آن است که بخشی از حافظه‌ی جمعی ایرانیان را بازسازی می‌کند که در ادبیات غربی اغلب با اَنگ «بحران گروگان‌گیری» روایت شده است. این اثر تلاش می‌کند تصویر دانشجویان مسلمان را از «اشغالگر» به «کنشگر سیاسیِ مؤمن به استقلال» بازتعریف کند. این تلاش، بخشی از پروژه بزرگ‌ترِ بازپس‌گیری روایت در تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی است. بنابراین، کتاب را می‌توان ترکیبی از روایت تاریخی، خاطرات شخصی و بازسازی یک واقعه سیاسی-ملی دانست که از دیدگاه یکی از مشارکت‌کنندگان نوشته شده است.۲. ساختار و محتوای کتابتقسیم‌بندی کتاب در ۹ فصل که به ترتیب زمانی زندگی راوی حضورش در دوره‌ی دانشجویی دانشگاه تهران و فعالیت‌های سیاسی راوی در دانشکده فنی و وارد شدن در فعالیت‌های انجمن اسلامی به زمینه‌ها، اجرا و پیامدهای واقعه سیزده آبان می‌پردازد، این ساختار به مخاطب کمک می‌کند تا به شکلی نظام‌مند با رویداد همراه شود. روایت با دقت از طراحی اولیه دانشجویان آغاز و تا پایان ماجرای گروگان‌گیری و آزادی ۵۲ آمریکایی ادامه می‌یابد. پردازش روایت در چنین ساختاری، به خواننده کمک می‌کند تا در مسیر تاریخی و ذهنی راوی حرکت کند و تحول فکری نسل دانشجویان «خط امام» را از درون درک نماید.از ویژگی‌های بارز دیگر این اثر، انسجام روایی و توالی منطقی فصل‌هاست. محبوبی در تدوین کتاب، تلاش کرده که روایت را به ترتیب علّی و تاریخی پیش ببرد: از زمینه‌های فکری و سیاسی شکل‌گیری دفتر تحکیم وحدت تا تصمیم‌گیری برای اقدام و سپس مدیریت پیامدها. به‌ویژه فصل‌های میانی چون «در اندیشه بست‌نشینی» و «صبح روز سیزدهم»، با جزئیات و تعلیق روایی بالا، از نقاط قوت کتاب‌اند و خواننده را در متن واقعه قرار می‌دهند.3. دلیل نام‌گذاری کتاب عنوان نمادین «آن سوی دیوار» برگرفته از توضیحی است که از قول حاج احمدآقا خمینی در کتاب آمده، بازتاب دهنده کلید فهم عنوان و همچنین انگیزه عمل دانشجویان است. مفهوم «عبور از دیوار آمریکا» به مثابه گسست از یک نظام سلطه، محرک اصلی دانشجویان بود. کتاب به خوبی نشان می‌دهد که این اقدام، بیش از یک عملیات دانشجویی، یک «نمایش سیاسی» بزرگ و اعلان جنگ به یک ابرقدرت در عرصه نمادها بود.
4. بُعد انسانی ماجرا فصل‌های مربوط به گروگان‌ها (فصول ۵ و ۶) از جذاب‌ترین بخش‌های کتاب هستند. روایت تعاملات روزمره، بیماری‌ها، تلاش برای فرار و حتی استخدام آشپز پاکستانی، به این واقعه تاریخی بعدی انسانی و عینی می‌بخشد و آن را از یک قصه صرفاً سیاسی خارج می‌سازد. ادامه در نشانی زیر https://beheshtipour.blogfa.com/post/3269
undefined به اقلیم چهارم بپیوندید@eghlime_chaharom

۹:۰۲

بازارسال شده از KHAMENEI.IR
thumbnail
undefined*ایستگاه خیابان روزولت؛ نماپخش رادیونگار قسمت ۵۳ را* از اینجا بشنوید
undefined #رادیو_نگار به مناسبت ۱۳ آبان و تأکید اخیر رهبر انقلاب به مطالعهٔ تاریخ معاصر ایران به گفتگو با آقای محمد محبوبی نویسندهٔ کتاب ایستگاه خیابان روزولت پرداخته است.
undefined یوتیوب | اینستاگرام | آپارات undefined castbox | shenoto | وبسایت undefined متن
undefined Farsi.Khamenei.ir

۱۷:۵۵

thumbnail
تصویر جالبی از شمشیر کریم‌خان زند که در موزه پارس، واقع در عمارت کلاه‌فرنگی و روبروی ارگ کریم‌خانی شیراز نگهداری می‌شود. بر روی قبضه این شمشیر آیات قرآن نقش بسته و بر تیغه آن نیز شعری در مدح صاحب شمشیر طلاکاری شده است:این تیغ که شیر فلکش نخجیر استشمشیر وکیل، آن شه کشورگیر استپیوسته کلید فتح دارد در دستآن دست که بر قبضه این شمشیر است
undefinedبه اقلیم چهارم بپیوندید

۱۵:۰۳