تو كه به يك ليوان خالى سالها فكر مىكنى، چگونه مىتوانى خودت را بىحساب به آب بزنى و با هستى خودت قمار كنى.
عمق مسأله اين است كه ما خودمان را جزء موجودى حساب نمىكنيم و به اندازه يك تكه پارچه و يك قطعه گوشت هم براى خودمان طرحى و نقشهاى نمىريزيم، ولى آنها كه مىخواهند عنتر دست لوطىها نشوند، براى خودشان جايى باز مىكنند.
اينها كه مىخواهند رويش داشته باشند و بر ساقه خود بايستند، مجبورند كه ريشه بدوانند و از اعماق سر بر آورند.
و اين عمق خلوت و ارزيابى و اين حضور و محاسبه، اولين گام آنهايى است كه مىخواهند در سرزمين عمر خود، چيزى بسازند و بنايى را بالا ببرند.
۸:۵۷