عکس پروفایل Easy English انگلیسی آسانE

Easy English انگلیسی آسان

۱۷۳عضو
Default Gift Icon

پاکت هدیه

عکس پروفایل Easy English انگلیسی آسانE

Easy English انگلیسی آسان

ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزیاز این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی undefined
Default Gift Icon

پاکت هدیه

عکس پروفایل Easy English انگلیسی آسانE

Easy English انگلیسی آسان

برآمد باد صبح و بوی نوروزبه کام دوستان و بخت پیروزمبارک بادت این سال و همه سالهمایون بادت این روز و همه روز undefined
پاکت هدیه مخصوص اولین نفری که بازش کنه

۱۷:۳۶

برنده ما امین جان هستش

۱۹:۰۷

مبارکت باشه

۱۹:۰۷

#Descend[de·scend || dɪ'send]go or come down from a higher place to a lower level
پایین رفتن یا پایین آمدن از مکانی بالاتر به سطحی پایین تر a. If we let the air out of a balloon, it will have to descend.b. The pilot, thinking his plane was in peril, descended quickly.c. Knowing her beau was waiting at the bottom of the staircase, Eleanor descended at once.الف. اگر هوای یک بالن را خالی کنیم، پایین می آید.ب. خلبان که فکر می کرد هواپیمایش در معرض خطر است سریعاً فرود آمد.پ. النور که می دانست خاطر خواهش پایین پلکان منتظر است، فوراً پایین آمد.
undefined #504words
آموزش صوتی و تصویری لغات مهم و کاربردی زبان انگلیسی به روش ساده
undefinedundefined⁩⁦undefined⁩⁦undefined⁩⁦undefined⁩⁦undefinedhttps://ble.ir/engliishland

۱۶:۱۹

#Humid[hu·mid || 'hjuːmɪd]moist; dampمرطوب ، نمناکa. It was so humid in our classroom that we wished the school would buy an air conditioner.b. New Yorkers usually complain in the summer of the humid air.c. Most people believe that ocean air is quite humid.الف. کلاسمان آنقدر مرطوب بود که آرزو کردیم مدرسه یک دستگاه تهویه بخرد.ب. مردم نیویورک معمولاض در تابستان از هوای مرطوب شاکی اند.پ. بیشتر مردم بر این باورند که هوای اقیانوس کاملاض مرطوب است.
undefined #504words
آموزش صوتی و تصویری لغات مهم و کاربردی زبان انگلیسی به روش ساده
undefinedundefined⁩⁦undefined⁩⁦undefined⁩⁦undefined⁩⁦undefinedundefinedhttps://ble.ir/engliishland

۱۶:۱۹

thumnail

۱۱:۴۵

thumnail

۱۱:۴۵

thumnail

۱۱:۴۵

thumnail

۱۱:۴۵

thumnail

۱۱:۴۵

دیگه هـمه مـی‌دونـن... ولی روز عـیـدی،جایـزه‌های بی‌نـهایـت‌شـو ۷ رو بازمیه دور مـرور کـنیم با همundefinedیه مسابقه جذاب و زیبا و دیدنی با کلی جایزه ارزشمند و گرانبها و محشر
با روزی 15دقیقه برنده بشیدundefined...دوره‌ی جدید، در bn.javanan.org شروع شده؛ جا نمونی!undefined کد معرف یا دعوتundefined:undefined 1505432#مهرومومرفاقت و رقابت با بینهایتundefined@binahayat_ir

۱۱:۴۷

Vacant['va·cant || 'veɪkənt]empty; not filledخالی ، پر نشدهa. Someone is planning to build a house on that vacant lot.b. I put my coat on that vacant seat.c. When the landlord broke in, he found that apartment vacant.الف. کسی قصد دارد روی آن قطعه زمین خالی خانه بسازد.ب. من کت خود را روی نیمکت خالی گذاشتم.پ. وقتی صاحب خانه در را شکست و وارد شد با آپارتمان خالی مواجه شد.
undefined #504words
https://ble.ir/engliishland

۱۳:۳۸

#Oath[əʊθ; pl.əʊðz]a promise that something is true; a curseسوگند به اینکه چیزی درست است ، دشنام ، سوگندa. The President will take the oath of office tomorrow.b. In court, the witness took an oath that he would tell the whole truth.c. When Terry discovered that he had been abandoned, he let out an angry oath.الف. فردا رئیس جمهور سوگند اداری می خورد.ب. شاهد در دادگاه سوگند یاد کرد که حقیقت محض را بگوید.پ. وقتی تری فهمید که او را ترک کرده اند از روی عصبانیت دشنام داد.
undefined #504wordshttps://ble.ir/engliishland

۱۳:۳۹

#Keen[kɪːn]sharp; eager; intense; sensitiveتیز ، مشتاق ، شدید ، حساسa. The butcher's keen knife cut through the meat.b. My dog has a keen sense of smell.c. Bill's keen mind pleased all his teachers.الف. چاقوی تیز قصاب گوشت را قطعه قطعه کرد.ب. سگ من حس بویایی قوی دارد.پ. ذهن مشتاق بیل معلمانش را راضی کرد.
undefined #504wordshttps://ble.ir/engliishland

۱۳:۳۹

سلام به همراهان عزیز انگلیسی اسان حالتون چطورهیه خبر خوش براتون دارمثبت نام دوره کلاس های مجازی ما شروع شدهو برای ثبت نام یا داشتن سوال به اکانت زیر پیام دهید

۱۴:۰۵