به درختان جنگل گفتم:چرا شما با این عظمت از تکه آهنیبه نام تبر می ترسید ؟! گفتند : ترس ما از تبر نیست ، رنج ما از دسته ی آن است ، که از جنس خودمان است !!!این چند روز اخیر بعد از جنگ
یه غصه ای تو دلم موج می زد
جزر و مدی بود که نگو
خوب میدونید کدوم غصه 🥺
یه عالمه چرا؟؟ برای چی؟؟؟مگه میشه ؟؟؟
ما تازه داشتیم ساک می بستیم بریم راهیان نور مسجدالاقصی ....
🧳دلم می خواست با چوب
🧹بزنم تو سر بعضی ها تا بِرند زیر زمین یه کم با سوسک ها هم نشین باشند از اون سوسک های بزرگ که پرواز میکنه
آخه شمایی که آنقدر بزدل و ترسو تشریف داری، اول با سوسک درونت بجنگ. بعد که شجاع شدی ،سرت رو از دخَمه بیار بیرون؛ ببین چند نفر مثل خودت هستند ،که دُم در آوردی و دَم از سیاست و ..... می زنی
دیدم آدمی که خودش رو به خواب زده نمیشه بیدار کرد
باید بری بیخ گوشش شیپور بزنی تا بلکه دلت خنک بشهامروز چند تا روش تربیتی برای خالی کردن ناراحتی ها یادتون دادم
به امید دیدار
تا آموزش های بعدی .....
راستی یادم افتاد می تونید این جور آدم هارو بزارید لایِ جرز دیوار
تا دیگه نتوانند تکونی بخورند یا دهنشون رو باز کنند و اظهار نظر کنند؛یه مارمولک هم بندازید پیششونبا چند تا کَک
تا بفهمند دنیا، در آخر قراره دست کیا بیوفته ......
فاطمه سادات آقامیری
@f_s_aghamiri
https://eitaa.com/f_s_aghamiri
۱۴:۳۰
(تسلیم) یک کلمه ۵حرفیه اما، تو مثل آدم باهاش برخورد کن
گاهی باهاش هم نشین و هم مَسیر شو وَ به سَمت سعادت قَدَم بردار.
گاهی هم بِهِش بَها نَده و روش حساب نکن
یا اگر می تونی،باهاش دوستانه حرف بزن و بگو که واقعا نمیتونی هَمراهیش کنی 🥺🥺
بعضی وقت ها تو چشماش زُل بزن و در برابرش سکوت کنگاهی هم، تا جایی که جون داری، سَرِش فریاد بزن؛اگر باز هم غلبه کرد شروع کن به جنگ و کُتک کاری یه وقت کم نیاری هااا مثل دوران بَچگیت نَشینی یه گوشه گریه کُنی هااااامی تونی رو کمک بقیه هم حِساب کنی
بدون که، اگر بَرنده بِشی ، حتماً مسیرِ زندگیِ یک شخصیا یک شهر یا یک کشوریا حتی جهان رو تغییر میدی .....
تو می تَوانی ؛ خواهی تَوانست؛ تَوانسته بودی؛ می توانَندی.....
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
گاهی باهاش هم نشین و هم مَسیر شو وَ به سَمت سعادت قَدَم بردار.
گاهی هم بِهِش بَها نَده و روش حساب نکن
یا اگر می تونی،باهاش دوستانه حرف بزن
و بگو که واقعا نمیتونی هَمراهیش کنی 🥺🥺بعضی وقت ها تو چشماش زُل بزن
و در برابرش سکوت کنگاهی هم، تا جایی که جون داری، سَرِش فریاد بزن؛اگر باز هم غلبه کرد شروع کن به جنگ و کُتک کاری یه وقت کم نیاری هااا مثل دوران بَچگیت نَشینی یه گوشه گریه کُنی هااااامی تونی رو کمک بقیه هم حِساب کنیبدون که، اگر بَرنده بِشی ، حتماً مسیرِ زندگیِ یک شخص
یا یک شهر یا یک کشوریا حتی جهان رو تغییر میدی .....تو می تَوانی ؛ خواهی تَوانست؛ تَوانسته بودی؛ می توانَندی.....
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
۵:۴۵
به نام ایجاد کننده کمربندی های زندگی
امروز دلم میخواد بنویسم از واژه ی کَرْمَن بَندکَرَمبَندببخشید تلفظش سخته منظورم کَمَر بَنده
با کاربردهای فراوانمثلاً دهه شصتی ها خیلی باهاش خاطره دارند با کلی یادگاری 🥴 خاطرات شیرین ، تلخ ،شور، بی نمک و ....
ولی بعضی بچه های دهه ی سی🦳🦳، زیاد باهاش آشنایی ندارند.
چون اون موقع بیشتر شِلَنگ دَمِ دَست بوده تا کَمربَند
به خاطر همین هم، الان بَلَد نیستند چطوری اَزَش استفاده کنند و کَمَر بندهاشون رو شُل میبندند.چه کمربند شلوار باشه ،چه کمر بند سیاست؛شُل و وِل و رَها آخه اگر سِفت کاری بَلَد بودند این طور بَنْد به آب نمیدادند و آبروی داشته و نداشتشون رو به تاراج نمیگذاشتند .
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
امروز دلم میخواد بنویسم
از واژه ی کَرْمَن بَندکَرَمبَندببخشید تلفظش سخته منظورم کَمَر بَنده با کاربردهای فراوان
مثلاً دهه شصتی ها خیلی باهاش خاطره دارند با کلی یادگاری 🥴 خاطرات شیرین ، تلخ ،شور، بی نمک و ....ولی بعضی بچه های دهه ی سی
🦳🦳، زیاد باهاش آشنایی ندارند.چون اون موقع بیشتر شِلَنگ دَمِ دَست بوده تا کَمربَند
به خاطر همین هم، الان بَلَد نیستند چطوری اَزَش استفاده کنند و کَمَر بندهاشون رو شُل میبندند.
چه کمربند شلوار باشه ،چه کمر بند سیاست؛شُل و وِل و رَها آخه اگر سِفت کاری بَلَد بودند این طور بَنْد به آب نمیدادند و آبروی داشته و نداشتشون رو به تاراج نمیگذاشتند .فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
۷:۵۷
به نام خالق گِلیم گُل گُلی امروز می خوام درباره مَبحث شیرین( مگه تو فُضُولی؟؟) بنویسم
کلا آدم ها تو فُضُولی کردن به چند دسته تقسیم میشند
🦰بعضی هاشون، قَدشون بلنده و ناخودآگاه پاهاشون از گِلیم بیرون میزنه
دست خودشون هم نیستاااااا.عادت دارندبه نظرم اگر چهار زانو بشینند و روزی صد بار بگند:(به من چه؟؟) مشکلشون سریع برطرف میشه .یه عده دیگه، قدشون متوسطه و پاهاشون تا لبه گلیم میرسه؛ ولی انگشت شَستشون رو بیرون از قالی می اَندازَند و تِکون میدند🦶🦶 این دسته تَه دِلِشون قِلقِلَک میشه؛🥴 به خاطر همین شَستشون هی تِکون می خوره .یه سوزن بزنی تو اَنگُشتشون🪡 اونم حل میشه
بیشترشون هم که قَدشون کوتاهه، اِنقدر پاهاشون رو می کِشَند تا بلاخره از گِلیم بِزَنه بیرون؛🦵این دسته افراد کلا با بُحران زیاده گویی مواجهند.
یعنی عقلشون یه جا ثابت میشینه ولی زبونشون دائم تکونی می خوره.من نمیدونم باید چکارشون کرد ؟؟
از همون دوران طفولیت حَرّاف و حَرف گوش نَکن بودند در مقابل این ها فقط باید گفت:به شما چه مربوطه؟؟
مگه فضولیییییی؟؟؟بلکه یه کم خودشون رو جمع و جور کنند برند دنبال اصلاحاتیه عده هم کُلاً قالی نَدارند.
شما جزو کدوم دسته اید؟
راستی پیشنهادتون برای سَر به راه شُدَنِ دسته ی سوم چیه؟
فاطمه سادات آقامیری
@f_s_aghamiri
۷:۴۳
از چند تا چیز تو زندگیت هرگز غافل نباش۱.از زبون بچه ات ۲.از زبون همسرت۳.از زبون خودت۴.از زبون انگلیسی۵.از زبون مادری
اولیش رو این جا میگمچون خیلی مبحث علمی ما طولانی میشهبقیه اش رو بعدا میگم
از زبوم بچه ات تو زندگی هرگز غافل نباشباید عرض کنم که غفلت از این مورد شما رو به قهقرا میبره🥴🥴همچین به درس عبرت تاریخ می پیوندید، که دوست دارید با ماشین زمان برگردید و همه چیز رو دُرُست کنید.ولی دیگه امکان نداره
رِنج سِنی این بَچه های (آبرو بَر) از سه سال تا ۹۹ سال هست. وقتی یه چیز تو خونه می شنوند،اولش رو حذف می کنند؛ به آخرش چهار تا چیز اضافه می کنند و دَست آخر یک جُمله ی خبری، قطعی و اَرسطو وار، جلوی شما ، تحویل فامیل و دوست و غَریبه میدندطوری که شما نمی دونید این حرف، کِی و کجا و به چه صورت توسط شما زده شده؛ برای رفع این مُشکل هَمه گیر، پَنج تا راه حل پیشنهاد میدم:۱.همون جا یه نیشگونِ کوچولو و نَرم از بچه بگیرید و خودتون رو خالی کنید
۲.شروع کنید به دفاع کردند از خودتونولی فکر کنم هر چی جلوتر برید اوضاع وخیم تر بشه
۳.یه نگاه عاقل اندر سفیه ،به بچتون کنید و با اعتماد به نفس بالا بگید: بچه است دیگهتو عالم هَپَلُوت زندگی می کنه
۴.می تونید وقتی می خواهید اون صدای قشنگتون رو بالا ببرید و افشای اسرار کنید ؛ به اطراف و اَکنافِتون یه نگاه بِندازید، بچه دور و بَرتون نَباشه ؛بعد هر چی خواستید بگید
۵.مثل یک آدم با شخصیت، همیشه با ارامش صحبت کنید .از کلمات مثبت و زیبا، به جای طعنه و کنایه و غیبت و ... بهره بگیرید
خواهشا کار به زندگی کسی هم نداشته باشید.اصلا به شما چه که هی تو زندگی مردم نظر میدید؛ هی هیچی بهتون نمیگم.
حرف های علمی و کاربردی بزنیدکَلَّتون تو کاسه ی خودتون باشه (طبق مبحث قبلی)پاهاتون رو از گلیم خودتون دراز تر نکنید حتی اگر بابا لنگ دراز باشید. تا هم آبروتون حفظ بِشه هم اَسرار زندگیتون فاش نَشه
فاطمه سادات آقامیری
@f_s_aghamirii
اولیش رو این جا میگمچون خیلی مبحث علمی ما طولانی میشه
بقیه اش رو بعدا میگم از زبوم بچه ات
تو زندگی هرگز غافل نباشباید عرض کنم که غفلت از این مورد شما رو به قهقرا میبره🥴🥴همچین به درس عبرت تاریخ می پیوندید، که دوست دارید با ماشین زمان برگردید و همه چیز رو دُرُست کنید.ولی دیگه امکان ندارهرِنج سِنی این بَچه های (آبرو بَر) از سه سال تا ۹۹ سال هست. وقتی یه چیز تو خونه می شنوند،اولش رو حذف می کنند؛ به آخرش چهار تا چیز اضافه می کنند و دَست آخر یک جُمله ی خبری، قطعی و اَرسطو وار، جلوی شما ، تحویل فامیل و دوست و غَریبه میدند
طوری که شما نمی دونید این حرف، کِی و کجا و به چه صورت توسط شما زده شده؛ برای رفع این مُشکل هَمه گیر، پَنج تا راه حل پیشنهاد میدم:۱.همون جا یه نیشگونِ کوچولو و نَرم از بچه بگیرید و خودتون رو خالی کنید ۲.شروع کنید به دفاع کردند از خودتون
ولی فکر کنم هر چی جلوتر برید اوضاع وخیم تر بشه ۳.یه نگاه عاقل اندر سفیه ،به بچتون کنید و با اعتماد به نفس بالا بگید: بچه است دیگه
تو عالم هَپَلُوت زندگی می کنه۴.می تونید وقتی می خواهید اون صدای قشنگتون رو بالا ببرید و افشای اسرار کنید ؛ به اطراف و اَکنافِتون یه نگاه بِندازید، بچه
دور و بَرتون نَباشه ؛بعد هر چی خواستید بگید۵.مثل یک آدم با شخصیت
، همیشه با ارامش صحبت کنید .از کلمات مثبت و زیبا، به جای طعنه و کنایه و غیبت و ... بهره بگیریدخواهشا کار به زندگی کسی هم نداشته باشید.
اصلا به شما چه که هی تو زندگی مردم نظر میدید؛ هی هیچی بهتون نمیگم.حرف های علمی و کاربردی بزنید
کَلَّتون تو کاسه ی خودتون باشه (طبق مبحث قبلی)پاهاتون رو از گلیم خودتون دراز تر نکنید حتی اگر بابا لنگ دراز باشید. تا هم آبروتون حفظ بِشه هم اَسرار زندگیتون فاش نَشهفاطمه سادات آقامیری
@f_s_aghamirii
۷:۵۴
از چند چیز تو زندگیت غافل نشو(قسمت دوم)زبان هَمِسَراز زبان هَمِسَر تو زندگیتون غافل نشید.بله درست دیدید!
منظورم همون هَمِسَر هست ،که مردم به اشتباه ،هَمْسَر میگند.🥸والّا ما از زندگی همین رو فهمیدیم هَمِسَر، اونیه که همییییییشه از همه سَره.( یعنی اگر،این طوری بهش نگاه کنی و با این دید ،باهاش زندگی کنی : همیشه نونِت تو روغنه🥯 دائم بِهِت میگه چَشم هر چی می خواهی سَریع انجام میدهجلو بچه ها برات اَرزش قائله چی بهتر از اینهمیدونم مَبحث خیلی مفهومِ سنگینی داره
نیاز به بازخوانی و تفکر عمیق هست اصلاً دِلَم میخواد این طوری بنویسم تا همتون مثل خودم مُتَفَکِّر بار بیایید بَعله داشتم در مورد زبان هَمِسَر می گفتم
که مبادا ازش غافل بشید این زبانِ قرمز گاهی سُرخ آتیشیه (وقتی بفهمه از همه سَر نیست) گاهی سبزه ؛گاهی قهوه ای ؛یه وقت هایی هم مو درمیاره یا میاد مو رو از ماست میکشه بیرون، بعضی اوقات ترمزش بریده یا شبیه دُم بُریدِهاست.گاهی مثل ژله نرم و رَوانه ؛هر از چند گاهی هم زبون بسته است.خلاصه این که این زبونِ هَمِسَر، عالمی داره برای خودش، که فقط باید در برابرش خوش زبان باشی تا در امان باشی🥴 .از ما گفتن بود و طبق معمول از شما.....فاطمه سادات آقامیری
@f_s_aghamiri
۱۲:۲۴
به نام آفریننده ی شیر دل
اگر هَمیشه بِخواهَم خیلی خوش بینانه به اَخبار خیره بِشَم، بلاخره روزی به جایی می رسم که می فهمم ، خَریَت هم حَدی دارد ...این چند روز هی خودم رو خوردم و خوردم، دیدم مگه میشه، آدم آنقدر بی رَگ 🫀و بی زَبون و بی مَغز باشه ؟؟
کُنجکاوانهلا به لای اَعضا و جَوارحم گَشتم فَهمیدم ریشه ی این ها از دِلِهخصوصا وقتی با سُسِ سیاسَت قاطی بِشِه اونجاست که آدم یا شیر دِلهیا گُرگ دلیا بُز دل
منم فعلا صَلاحه خَردِل بمونم و بِگم طَرَف بُز دِله که این حرف ها رو میزنه نه (مُ....)
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
اگر هَمیشه بِخواهَم خیلی خوش بینانه به اَخبار خیره بِشَم، بلاخره روزی به جایی می رسم که می فهمم ، خَریَت هم حَدی دارد ...
این چند روز هی خودم رو خوردم و خوردم، دیدم مگه میشه، آدم آنقدر بی رَگ 🫀و بی زَبون و بی مَغز باشه ؟؟کُنجکاوانه
لا به لای اَعضا و جَوارحم گَشتم فَهمیدم ریشه ی این ها از دِلِهخصوصا وقتی با سُسِ سیاسَت قاطی بِشِه اونجاست که آدم یا شیر دِلهیا گُرگ دلیا بُز دل منم فعلا صَلاحه خَردِل بمونم
و بِگم طَرَف بُز دِله که این حرف ها رو میزنه نه (مُ....)فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
۹:۴۸
از چند تا چیز تو زندگیت هرگز غافل نشو
قسمت سوم :مادر شوهر بهشتی
تو قسمت های قبل گفته بودم زبون بچه تون و هَمِسَرتون رو جدی بگیرید و راه کارهای اَساسی براتون نوشتم تا زندگی خوش و خُرَّمی داشته باشید . امروز می خوام یه کشف جدید یادتون بدم. اگر دو تا زَبون مادری و زَبون شوهری، باهم قَر و قاطی بشه ،میشه زبان مادر شوهری هیچ وقت این زَبان رو دَستکَم نگیر خوب بنده خدا ، بچه اش رو که از زیر بُوته ،برای خدمتگزاری شما، در نَیاورده!؟ زحمت کشیده !!دِلِش میخواد نَظَر بده🧏احساسات به خَرج بده وَ حَرفش هَمیشه رو کُرسی بِنشینه نه زِیرشو الّا داغ میشه.نظر های مادرشوهر سه تا علت داره:یا دلسوزییا دل سوزوندن یا دل بردن در مورد جهت اول باید خدمتتون عرض کنم که، دلسوزی مادرشوهر رو جدی بگیرید چون یا به چشم دخترش ،داره به شما نگاه میکنه یا به چشم دخترِ مردم در هر دو صورت خِیرِتون رو میخواد که حالا یا بَلَدِه چطوری نَظَرش رو اِبراز کُنه یا بَلد نیست🥴 اگر بَلد بود که خوشا به سعادتتون ولی اگر بَلد نبود، یا عروس عاقل و باتجربه و زندگی کنی هَستید وَ نیمه پر لیوان رو نگاه می کنید؛یا عروس بهانهگیری تشریف دارید🥷 و مُنتظر یه جَرقّه اید، واسه آتیش به پا کردن.در هر دو صورت، حَرف گوش کنید🦻 تا گوشِتون حَرف زیادی نَشنَوه در مورد دل سوزوندن مادرشوهر باید بگم :خاطره یا خُصوصیت اَخلاقی ناجوری هَست که از دوران کودکی وَ جَوانی تو دِلِش مونده تا پسرش زن بگیره و سَر عَروسش خالی کنهبه این مادر شوهرها، فقط باید لَبخند بِزَنید و یه چای داغِ لَب سوز️ و لَب دوز براش بیارید تا لَباش بسته بشه هم زمان، پاچه خواری مُخلصانه 🥴و بدون تَوَقع رو سَر مشق امروز قرار بدید تا کم کم به درس دهقان فداکار برسید و یاد بگیرید چطوری جلوی قطار (چه کنم ؟؟چه کارکنم ؟؟)رو بگیرید.کاش او موقع که پدرتون زَحمت جَهاز رو می کشید، مادرتون یه کامیون اَعصاب هم سَر جهازی بهتون می داد. یه چَمدون اَعصاب🧳 که بیشتر با خودتون نَیاوردید خونه شوهر ،تازه می خواهید، یه دُنیا آرامش هم داشته باشید .....چه تَوقعاااا!!
خلاصه این که اهل چِزوندَن نباشید که چِزونده خواهَندی شُدَندی.
وَ اَما اگر اِظهار نَظَر مادر شوهر، واسه دل بُردَن بود، واقعا قَدر این مادر شوهر بهشتی رو بدونید و بِزارید رو سَرِتون که تاج سَرَند و تعدادشون هم کَم نیست.
واسه تبدیل اون مادر شوهرهبه این مادر شوهر🥰 فقط و فقط چَند تا چیز نیازه:چِشم بَصیرتزَبان نَرمذِهن مُثبَتقَلب مِهربان 🫀کَمَر هِمَتو بالخصوص شوهر با سیاستبرید ببینم چکار می کنیدااا
راستی این مَطلَب عَمیق کاربردی رو بفرستید واسه دوستانتون که تازه عروسندیا تازه می خواهند عروسی کنند 🦳یا تازه به فکر عروس شدن افتادندبلکه با دَست پُر برند خونه ی بَخت
فاطمه سادات آقامیری @f_s_aghamirii
قسمت سوم :مادر شوهر بهشتی
تو قسمت های قبل گفته بودم زبون بچه تون و هَمِسَرتون رو جدی بگیرید و راه کارهای اَساسی براتون نوشتم تا زندگی خوش و خُرَّمی داشته باشید . امروز می خوام یه کشف جدید یادتون بدم.
اگر دو تا زَبون مادری و زَبون شوهری، باهم قَر و قاطی بشه ،میشه زبان مادر شوهری هیچ وقت این زَبان رو دَستکَم نگیر خوب بنده خدا ، بچه اش رو که از زیر بُوته ،برای خدمتگزاری شما، در نَیاورده!؟ زحمت کشیده !!دِلِش میخواد نَظَر بده🧏احساسات به خَرج بده وَ حَرفش هَمیشه رو کُرسی بِنشینه نه زِیرشو الّا داغ میشه.نظر های مادرشوهر سه تا علت داره:یا دلسوزییا دل سوزوندن یا دل بردن در مورد جهت اول باید خدمتتون عرض کنم که، دلسوزی مادرشوهر رو جدی بگیرید چون یا به چشم دخترش ،داره به شما نگاه میکنه یا به چشم دخترِ مردم در هر دو صورت خِیرِتون رو میخواد که حالا یا بَلَدِه چطوری نَظَرش رو اِبراز کُنه یا بَلد نیست🥴 اگر بَلد بود که خوشا به سعادتتون ولی اگر بَلد نبود، یا عروس عاقل و باتجربه و زندگی کنی هَستید وَ نیمه پر لیوان رو نگاه می کنید؛یا عروس بهانهگیری تشریف دارید🥷 و مُنتظر یه جَرقّه اید، واسه آتیش به پا کردن.در هر دو صورت، حَرف گوش کنید🦻 تا گوشِتون حَرف زیادی نَشنَوه در مورد دل سوزوندن مادرشوهر باید بگم :خاطره یا خُصوصیت اَخلاقی ناجوری هَست که از دوران کودکی وَ جَوانی تو دِلِش مونده تا پسرش زن بگیره و سَر عَروسش خالی کنهبه این مادر شوهرها، فقط باید لَبخند بِزَنید و یه چای داغِ لَب سوز️ و لَب دوز براش بیارید تا لَباش بسته بشه هم زمان، پاچه خواری مُخلصانه 🥴و بدون تَوَقع رو سَر مشق امروز قرار بدید تا کم کم به درس دهقان فداکار برسید و یاد بگیرید چطوری جلوی قطار (چه کنم ؟؟چه کارکنم ؟؟)رو بگیرید.کاش او موقع که پدرتون زَحمت جَهاز رو می کشید، مادرتون یه کامیون اَعصاب هم سَر جهازی بهتون می داد. یه چَمدون اَعصاب🧳 که بیشتر با خودتون نَیاوردید خونه شوهر ،تازه می خواهید، یه دُنیا آرامش هم داشته باشید .....چه تَوقعاااا!!خلاصه این که اهل چِزوندَن نباشید
که چِزونده خواهَندی شُدَندی.وَ اَما اگر اِظهار نَظَر مادر شوهر، واسه دل بُردَن بود، واقعا قَدر این مادر شوهر بهشتی رو بدونید
و بِزارید رو سَرِتون که تاج سَرَند و تعدادشون هم کَم نیست.واسه تبدیل اون مادر شوهره
به این مادر شوهر🥰 فقط و فقط چَند تا چیز نیازه:چِشم بَصیرتزَبان نَرمذِهن مُثبَتقَلب مِهربان 🫀کَمَر هِمَتو بالخصوص شوهر با سیاستبرید ببینم چکار می کنیداااراستی این مَطلَب عَمیق کاربردی رو بفرستید واسه دوستانتون که تازه عروسند
یا تازه می خواهند عروسی کنند 🦳یا تازه به فکر عروس شدن افتادندبلکه با دَست پُر برند خونه ی بَختفاطمه سادات آقامیری @f_s_aghamirii
۴:۵۶
️((۳ قدم کوچک برای موفقیت چشمگیر))وقتی تصمیم می گیری به موفقیت های عالی دست پیدا کنی،
اولین راه رشد شخصی هست پس برای اولین قدم
یه خودکار سالم بردار تا زمین نخوری بعد بشینرو زمین! یا روی مبل! فرقی نمیکنه! فقط خواهشا! بشین!ببین کدوم ویژگی شما حال به هم زنه؟!
یعنی، هم حال دیگران رو بد میکنه هم حال خودتون رو خجالت نکش . بنویس .کسی نمیبینه مگر این که بچه فضول داشته باشی، که در این صورت توصیه می کنم، اون ویژگی های دوست داشتنی که قراره ترکشون کنید رو، با خطوط میخی بنویسید، تا کسی نتونه بخونه یا اگر خیلی طرفتون رو مخ هست، اول نوشته ها رو حفظ کن؛ بعد با کبریت آتیشش بزن تا آبروت دست مایه ی یه بچه نشه یک.دو.سه....بنویس عزیزم
یه کم دیگه فکر کنی پیدا میکنیچهارده.پانزده.......پنجاه و چهار .پنجاه و پنچ.پنجاه و شش....واقعا خجالت نمی کشی؟!
این همه ویژگی اخلاقی غیر متعادل و غیر قابل قبول و غیر قابل پسند داری؟دیگه نمیخواد بنویسی تا همین جا باید ۵۶ سال رو خودت کار کنی تا با شخصیت بشیگام دوم
ببین چه کارهای مثبتی در مقابل این همه فضاحت اخلاقی باید انجام بدی تا رشد شخصی کنی!؟یک.دو.سه.چهار.پنج......همین!
تموم شد!۵۶ تا خصوصیت اخلاقی خوشگل داشتی می خوای با ۵ تا کار، قضیه رو هم بزنی، بره .
نه گلم ؛بنویس چه کارهای خوبی باید انجام بدی؟هفده.هجده.نوزده.اشکال نداره
تا همین جا هم خوبه! به همین نوزده تا کار مثبت عادت کنی، یه فرشته تمام عیار میشی.گام سوم
یه برنامه ریزی راحت انجام بده۵ تا از این کارهای خوب رو انتخاب کنو در مقابلشون ۵ تا از کارهای خوشگل و مشکل قبلی رو بزار کنار.وقتی این ها، بعد از ۳۰ _۴۰ روز درست شد،سراغ چند تا کار مثبت بعدی برو. خیلی خوب! خدا قوت! من که میدونم بعضی هاتون به حرف من گوش نمیدید
و انتظار دارید، با همون شیوه ی دیداری ، گفتاری ، شنیداری ،رفتاری و روحی قبلی ، انسان با شخصیتی به نظر بیایید؛ نه عزیزم با این اوضاع تنبلی، شما به موفقیت چشم گیر و چشم کور کن دست پیدا نمی کنید 🥴در هر صورت وظیفه ی خودم می دونستم گوشزد کنم ، قبل این که روزگار گوشتون رو بپیچونه!
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamirii
۴:۱۰
۷ جواب طلایی خانم ها برای خروج از خانه
(قسمت اول)۱.میخوام بِرَم سَر کار،کَسب درآمد کُنَماین ها معمولا سه دسته اند :یا واقعا می خواند خدمت کُنند و به پولش احتیاج دارند یا نه؛ فقط برای خِدمت کردن میرند سَر کار یا برای علت سومی که هم خودشون می دونند، هم ما می دونیم، هم خواجه حافظ شیرازیدر هَر صورت ،به هر سه گروه خدا قوت میگیم و براشون آرزوی موفقیت و سَربلندی در جَهت خیر و صلاحشون داریم
۲.بیکارم؛ میرم یه دور بزنم
واقعا تو این دوره و زَمونه مَگه میشه بیکار بود.یه کَم اگر مسئولیت پذیر بودی، می فهمیدی، نباید تا لِنگ ظُهر بخوابی؛بعد بلند بشی، سمت چپ و راستت رو نگاه کنی و بگی :حالا فردا تَمیز می کنم🥴پاشو خجالت بکش!یه وقت یکی زَنگ خونتون رو میزنه؛ باید وسایل کَف خونت رو بچپونی تو کُمُد دیواری. اصلا به اِضطرابش نمی اَرزه
۳.دارم میرم خرید _خوش به حالت؛حالا چقدر میخوای هزینه کنی؟_هیچی .الان که پول ندارم .میرم می بینم ، بپسندم؛ وقتی پولدار شدم بِرَم بِخَرَم
توصیه من به شمایی که پول نداری و بیخود وَقت تَلَف میکنی و بنزین هدر میدی و از نهار و شام شوهر و بچه ات میزنی، میری بیرون با اونی که پول داره و واقعا میره خَرید فقط یکیه :جُفتتون بنشینید تو خونه، از طریق فضای مجازی مَحصولات رو ببینید بلاخره یه چند تا خَرید بی کیفیت انجام میدید یه چند بار هم پولتون رو بالا میکِشَند عَوضِش حسابی آب دیده میشید تا بلاخره فروشگاه های مُعتَبَر مَجازی رو شناسایی کُنید.
۴. *دلم میخواد برم بیرون میفهمی !دلم میخواد*
نه واقعا نمی فَهمم!اگر یه کتاب دست میگرفتی و مطالعه می کردی، هم تو می فهمیدی، هم به من یاد میدادی، دُنیا چه خَبَرهبقیه ی جواب ها خانم ها رو بعداً بهتون میگم؛ چون الان بیکارم ؛باید بِرَم بیرون، یه دور بزنم
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
(قسمت اول)۱.میخوام بِرَم سَر کار،کَسب درآمد کُنَم
این ها معمولا سه دسته اند :یا واقعا می خواند خدمت کُنند و به پولش احتیاج دارند یا نه؛ فقط برای خِدمت کردن میرند سَر کار یا برای علت سومی که هم خودشون می دونند، هم ما می دونیم، هم خواجه حافظ شیرازیدر هَر صورت ،به هر سه گروه خدا قوت میگیم و براشون آرزوی موفقیت و سَربلندی در جَهت خیر و صلاحشون داریم ۲.بیکارم؛ میرم یه دور بزنم
واقعا تو این دوره و زَمونه مَگه میشه بیکار بود
.یه کَم اگر مسئولیت پذیر بودی، می فهمیدی، نباید تا لِنگ ظُهر بخوابی؛بعد بلند بشی، سمت چپ و راستت رو نگاه کنی و بگی :حالا فردا تَمیز می کنم🥴پاشو خجالت بکش!یه وقت یکی زَنگ خونتون رو میزنه؛ باید وسایل کَف خونت رو بچپونی تو کُمُد دیواری. اصلا به اِضطرابش نمی اَرزه ۳.دارم میرم خرید _خوش به حالت؛حالا چقدر میخوای هزینه کنی؟_هیچی .الان که پول ندارم .میرم می بینم ، بپسندم؛ وقتی پولدار شدم بِرَم بِخَرَم
توصیه من به شمایی که پول نداری و بیخود وَقت تَلَف میکنی
و بنزین هدر میدی و از نهار و شام شوهر و بچه ات میزنی، میری بیرون با اونی که پول داره و واقعا میره خَرید فقط یکیه :جُفتتون بنشینید تو خونه، از طریق فضای مجازی مَحصولات رو ببینید بلاخره یه چند تا خَرید بی کیفیت انجام میدید یه چند بار هم پولتون رو بالا میکِشَند عَوضِش حسابی آب دیده میشید تا بلاخره فروشگاه های مُعتَبَر مَجازی رو شناسایی کُنید.۴. *دلم میخواد برم بیرون میفهمی !دلم میخواد*
نه واقعا نمی فَهمم!
اگر یه کتاب دست میگرفتی و مطالعه می کردی، هم تو می فهمیدی، هم به من یاد میدادی، دُنیا چه خَبَرهبقیه ی جواب ها خانم ها رو بعداً بهتون میگم؛ چون الان بیکارم ؛باید بِرَم بیرون، یه دور بزنم فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
۸:۳۵
۷ جواب طلایی خانم ها برای خروج از خانه(قسمت دوم)قبلا چَند تا از پاسخ های پر تکرارِ رُؤسای خانواده ها رو براتون نوشتم ادامه ی این جواب های طلایی رو دَریابید:
۵.پوسیدم تو این خونه؛میرم پِیش دوستام🦳_تو که همین دیروز پیش دوستات بودی!_نه اون ها، اون سِری از دوستام بودند .این ها، این سِری از دوستامَند.🦳🦳من که متوجه نَشدم چی نوشتم .ولی شمایی که متوجه شُدی ،بیشتر پیش شوهرت باش، یه وقت نَپَّره.
۶.به شما چه مربوطه!؟ مَن وقتی خونه ی بابام بودم، دَم به دقیقه می رفتم گردششما بفرمایید...خوش بگذره ...جای ما رو هم خالی کنید ...ایامتون هم به کام ....
۷.میرم خونه مامانم:نمیدونم چرا آدم هَر روز هَم بِره خونه ی مامانش و بَرگرده ،اِنگار هَنوز نَرفته
دَر هر صورت، باید قَبول کنی شُما بُزُرگ شدی!شوهر کردی🥸! این طَرف هَم به شما احتیاج داره!🥰 بلاخره خونه هَست و یه عالمه کارِ خورده ریزه، که اَنبار کردی واسه بعداً .مگه همیشه دوست نداشتی ریاست کنی و مُدیر باشی؟؟ مَگه دِلِت نمیخواست، هَر چی بگی، هَمه بِگند چَشم؟؟؟🧏بِفرما! این شما و کلی کار بِهشتی
یه شوهر خَسته و غُرغُرو؛ 🧎چَند تا بَچّه ی حرف گوش نَکُن و جیغ جیغو؛ هزار تا کارِ عقب اُفتاده و یه خونه کَثیف و بَلْبَشو🥺یه مُشت گُشنه وَ کُلی ظَرف واسه شست و شو 🥴بِپَّر! که یه مدیر مِهربان و جَذّاب و مَسئولیت پذیر و کارکُشته اینجا کَمه! با یه برنامه ریزی کوچولو ببین چقدر کارها خوب پیش میره؛ 🦽چیزی نیستااا!!یه ۷-۶ساعت فعالیت ذهنی و زَبانی و بَدنی 🦾کُنی، همه چیز دُرُست میشه.اونوقت هم خودت خوشحال میشی .هم فرشته ها هم شوهرت هم مامانت هم فاطمه سادات اقامیری
@f_s_aghamiri
ادامه ی این جواب های طلایی رو دَریابید:۵.پوسیدم تو این خونه؛میرم پِیش دوستام
🦳_تو که همین دیروز پیش دوستات بودی!_نه اون ها، اون سِری از دوستام بودند .این ها، این سِری از دوستامَند.🦳🦳من که متوجه نَشدم چی نوشتم .ولی شمایی که متوجه شُدی ،بیشتر پیش شوهرت باش، یه وقت نَپَّره.۶.به شما چه مربوطه!؟
مَن وقتی خونه ی بابام بودم، دَم به دقیقه می رفتم گردششما بفرمایید...خوش بگذره ...جای ما رو هم خالی کنید ...ایامتون هم به کام ....۷.میرم خونه مامانم
:نمیدونم چرا آدم هَر روز هَم بِره خونه ی مامانش و بَرگرده ،اِنگار هَنوز نَرفتهدَر هر صورت، باید قَبول کنی شُما بُزُرگ شدی
!شوهر کردی🥸! این طَرف هَم به شما احتیاج داره!🥰 بلاخره خونه هَست و یه عالمه کارِ خورده ریزه، که اَنبار کردی واسه بعداً .مگه همیشه دوست نداشتی ریاست کنی و مُدیر باشی؟؟ مَگه دِلِت نمیخواست، هَر چی بگی، هَمه بِگند چَشم؟؟؟🧏بِفرما! این شما و کلی کار بِهشتی یه شوهر خَسته و غُرغُرو؛ 🧎
چَند تا بَچّه ی حرف گوش نَکُن و جیغ جیغو؛ هزار تا کارِ عقب اُفتاده و یه خونه کَثیف و بَلْبَشو🥺یه مُشت گُشنه وَ کُلی ظَرف واسه شست و شو 🥴بِپَّر! که یه مدیر مِهربان و جَذّاب و مَسئولیت پذیر و کارکُشته اینجا کَمه! با یه برنامه ریزی کوچولو ببین چقدر کارها خوب پیش میره؛ 🦽چیزی نیستااا!!یه ۷-۶ساعت فعالیت ذهنی و زَبانی و بَدنی 🦾کُنی، همه چیز دُرُست میشه.اونوقت هم خودت خوشحال میشی .هم فرشته ها هم شوهرت هم مامانت هم فاطمه سادات اقامیری@f_s_aghamiri
۱۹:۰۲
تا حالا دقت کردید وقتی یه خانمی به موفقیت میرسه ،عکس العمل شوهرش چیه؟به نظر من از این چند حال،خارج نیست و نمیشه و نخواهد شد:۱.تعریف و تمجید : آفرین من می دونستم تو بلاخره نتیجه زحماتت رو می گیری ۲.تعریف عاشقانه : تو عالی هستی و می تونی بهتر از این هم بشی عزیزم۳.تعریف بی خودی : هیچ زنی نمیتونه موفق تر از تو باشه۴.تعریف مغرورانه : حالا خیلی مونده تا به پای من برسی ۵.تعریف شوخ طبعانه :مثل خودم با استعدادیاااا ۶.تعریف شوهرانه :تا کجا می خواهی پیش بری؟؟ بچسب به زندگیت دیگه!!۷.تعریف تحقیرانه : حالا کجا رو می خواهی بگیری؟؟۸.تعریف لالی :سکوت محض و فقط نگاه به افق های موفقیت ۹.تعریف گشنگانه: کمی مکث میکنه .....و کمی هم نگاه ... :حالا شام چی داریم؟🥴۱۰.عدم تعریف : سکوت و نگاه عاقل اندر سفیهدر برابر مورد چهارم به بعد یا باید عکس العمل وحشتناک داشت و مثل خودشون رفتار کردیا ببریمشون کلینیکِ مشاوره ی جنبِ آرایشگاه؛ رو خودمون و خودشون اِصلاحات انجام بدیمیا ببریم تحویل مامان هاشون بدیمیا باید تحملشون کنیم ؛چون تو انتخابات دقت نکردیم و کَشکی رأی دادیم
راه دیگه به ذهنم نمی خوره ولی حقیقتاً خونه مادر شوهر خیلی خوش میگذره هاااااا
فاطمه سادات آقامیری
@f_s_aghamiri
،عکس العمل شوهرش چیه؟به نظر من از این چند حال،خارج نیست و نمیشه و نخواهد شد:۱.تعریف و تمجید : آفرین من می دونستم تو بلاخره نتیجه زحماتت رو می گیری ۲.تعریف عاشقانه : تو عالی هستی و می تونی بهتر از این هم بشی عزیزم۳.تعریف بی خودی : هیچ زنی نمیتونه موفق تر از تو باشه۴.تعریف مغرورانه : حالا خیلی مونده تا به پای من برسی ۵.تعریف شوخ طبعانه :مثل خودم با استعدادیاااا ۶.تعریف شوهرانه :تا کجا می خواهی پیش بری؟؟ بچسب به زندگیت دیگه!!۷.تعریف تحقیرانه : حالا کجا رو می خواهی بگیری؟؟۸.تعریف لالی :سکوت محض و فقط نگاه به افق های موفقیت ۹.تعریف گشنگانه: کمی مکث میکنه .....و کمی هم نگاه ... :حالا شام چی داریم؟🥴۱۰.عدم تعریف : سکوت و نگاه عاقل اندر سفیهدر برابر مورد چهارم به بعد یا باید عکس العمل وحشتناک داشت و مثل خودشون رفتار کردیا ببریمشون کلینیکِ مشاوره ی جنبِ آرایشگاه؛ رو خودمون و خودشون اِصلاحات انجام بدیمیا ببریم تحویل مامان هاشون بدیمیا باید تحملشون کنیم ؛چون تو انتخابات دقت نکردیم و کَشکی رأی دادیمراه دیگه به ذهنم نمی خوره ولی حقیقتاً خونه مادر شوهر خیلی خوش میگذره هاااااا
فاطمه سادات آقامیری
@f_s_aghamiri
۶:۰۷
🥸به نام خدای عینکی ها امروز می خوام درباره ی عَکس العمل ها، در برابر انتقادهای سازَنده بنویسم :طبق نظر کارشناسی خودم، کوچک و بزرگ ،تنشون به این آبِ روان، خورده.امّا عَکس العمل شما، بَستگی داره به شماره ی چِشمتون و عینکی که با اون خیره میشید:اگر عینک بَد بینی زده باشید، همیشه احساس می کنید، هَمِگان زامبی تَشریف دارند و می خواند شما و حَقّتون رو بُخُورند. شما دُرُست فکر می کنید. الان هم یه عدّه پُشتِ دَرِ اُتاق با چاقو و چَنگال مُنتظرند.جُرات داری بیا بیرون. اگر عینکِ شِکسته زَده باشید، دُرُست و غَلَط بودنِ هیچ نَقدی، بَراتون قابل تَشخیص نیست. به خاطر هَمینه هَمیشه زَمین می خورید.🥴وَقتی عینکِ اعتماد به نفس کاذب، زَده باشید، دیگه سُخَنِ زَمین خانُم و آقا زَمان رو قبول ندارید. شما در مَسیر دُرُست جادّه به سَمت درّه قرار دارید؛ یه کَم جلوتر برید، به مَقصد می رسید.با عینکِ بی عَصا و بی اَعصاب هَم، فَقط سرگرم تَفکرات مَنفی خودتون هَستید و با هَر انتقادِ سازنده ای، فُرصَت سوزی می کنید و راهِ روزی رو می بَندید.یه عینکی هم هست به نام (خودت رو با مَن چکار داری ؟چه کار به کار من داری؟خودتُ ببین چکاره ای ؟هَمَش به فِکر چاره ای؟
همه ی انسان های شَریف بالا که به تَصویر کِشیدم ،تا وقتی عینکشون رو کنار نَزارند و چِشم حقیقت بینشون رو باز نَکنند، متوجه نمیشند دارند آب تو هاوَن میکوبند.با ادامه ی این حَرکت مُضحِک،بلاخره یه روز آبِ تو هاون تَموم میشه و صداش مثل پُتک،سَر و کار و بارشون رو می پُکونه.
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamirii
امروز می خوام درباره ی عَکس العمل ها، در برابر انتقادهای سازَنده بنویسم :طبق نظر کارشناسی خودم، کوچک و بزرگ ،تنشون به این آبِ روان، خورده.امّا عَکس العمل شما، بَستگی داره به شماره ی چِشمتون و عینکی که با اون خیره میشید:اگر عینک بَد بینی زده باشید، همیشه احساس می کنید، هَمِگان زامبی تَشریف دارند و می خواند شما و حَقّتون رو بُخُورند. شما دُرُست فکر می کنید. الان هم یه عدّه پُشتِ دَرِ اُتاق با چاقو و چَنگال مُنتظرند.جُرات داری بیا بیرون. اگر عینکِ شِکسته زَده باشید، دُرُست و غَلَط بودنِ هیچ نَقدی، بَراتون قابل تَشخیص نیست. به خاطر هَمینه هَمیشه زَمین می خورید.🥴وَقتی عینکِ اعتماد به نفس کاذب، زَده باشید، دیگه سُخَنِ زَمین خانُم و آقا زَمان رو قبول ندارید. شما در مَسیر دُرُست جادّه به سَمت درّه قرار دارید؛ یه کَم جلوتر برید، به مَقصد می رسید.با عینکِ بی عَصا و بی اَعصاب هَم، فَقط سرگرم تَفکرات مَنفی خودتون هَستید و با هَر انتقادِ سازنده ای، فُرصَت سوزی می کنید و راهِ روزی رو می بَندید.یه عینکی هم هست به نام (خودت رو با مَن چکار داری ؟چه کار به کار من داری؟خودتُ ببین چکاره ای ؟هَمَش به فِکر چاره ای؟همه ی انسان های شَریف بالا که به تَصویر کِشیدم
،تا وقتی عینکشون رو کنار نَزارند و چِشم حقیقت بینشون رو باز نَکنند، متوجه نمیشند دارند آب تو هاوَن میکوبند.با ادامه ی این حَرکت مُضحِک،بلاخره یه روز آبِ تو هاون تَموم میشه و صداش مثل پُتک،سَر و کار و بارشون رو می پُکونه.فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamirii
۸:۳۵
به نام خدای همیشه مهربون
این روز ها که بَحث کریدور خیلی داغ شده؛گفتم سَرَم رو از تو اخبار بیارم بیرون و یه نگاهی به کریدور خونَمون بندازم دیدم برای بَچه ها، وضعیتِ رفت و آمد خیلی عالیه ولی واسه ما، جای پا گذاشتن نیست....🦶🦶لذا برای انجام یه سری اِصلاحات و صُلح پایدار در گام اول تصمیم گرفتم، یه اسم قَشَنگ براش بِزارم: مثلاً (کریدور گُشنِگان)
در گام دوم باید مَحل مورد نَظر رو مُشخص کنم : مکانی باشه بین حیاط و آشپز خانه؛مثل هال و راهرو که بابا و بچه ها خریدهای خونه رو میارند و می برند و می خورندگام سوم🦶 تعیین کردن قَوانین کریدور گشنگان هست : ۱.بخورید و بیاشامید به اندازه ای که مامان و مُحتویات یَخچال و حجم شِکمتون اِجازه میده🥰۲.بریزید و بپاشید فَقط تا قَبل از ورود بابا هَمه چیز سَر جاش باشه۳.برید و بیایید، تا جایی که غَش کنید از خَستگی ۴.بِسازید و خَراب کنید،به شرطی که بُزرگ شدید یه چیزی از آب در بیایید ۵.تعمیر کُنید و تَغییر بدید،تا حدی که خسارتش زیاد به چِشمِ بابا نیاد 🥸۶. دَعوای خفیف میتونید داشته باشید در حَدی که روی جَکی چان رو سفید نَکنید🥴خیلی خوب!فکر کنم با این قوانین بسیار عالی،باید منتظر تَربیت یافتن بَچّه هایی بود ، آرام، مُستقل، خود ساخته، صاحب نَظر و دانشمند که البته کمی تُپُل، یه مقدار نامرتب و یه هوا حَرف گوش نَکن تشریف دارند.🥴
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamirii
این روز ها که بَحث کریدور خیلی داغ شده؛گفتم سَرَم رو از تو اخبار بیارم بیرون
و یه نگاهی به کریدور خونَمون بندازم دیدم برای بَچه ها، وضعیتِ رفت و آمد خیلی عالیه ولی واسه ما، جای پا گذاشتن نیست....🦶🦶لذا برای انجام یه سری اِصلاحات و صُلح پایدار در گام اول تصمیم گرفتم، یه اسم قَشَنگ براش بِزارم: مثلاً (کریدور گُشنِگان)در گام دوم
باید مَحل مورد نَظر رو مُشخص کنم : مکانی باشه بین حیاط و آشپز خانه؛مثل هال و راهرو که بابا و بچه ها خریدهای خونه رو میارند و می برند و می خورندگام سوم🦶 تعیین کردن قَوانین کریدور گشنگان هست : ۱.بخورید و بیاشامید به اندازه ای که مامان و مُحتویات یَخچال و حجم شِکمتون اِجازه میده🥰۲.بریزید و بپاشید فَقط تا قَبل از ورود بابا هَمه چیز سَر جاش باشه۳.برید و بیایید، تا جایی که غَش کنید از خَستگی ۴.بِسازید و خَراب کنید،به شرطی که بُزرگ شدید یه چیزی از آب در بیایید ۵.تعمیر کُنید و تَغییر بدید،تا حدی که خسارتش زیاد به چِشمِ بابا نیاد 🥸۶. دَعوای خفیف میتونید داشته باشید در حَدی که روی جَکی چان رو سفید نَکنید🥴خیلی خوب!فکر کنم با این قوانین بسیار عالی،باید منتظر تَربیت یافتن بَچّه هایی بود ، آرام، مُستقل، خود ساخته، صاحب نَظر و دانشمند که البته کمی تُپُل، یه مقدار نامرتب و یه هوا حَرف گوش نَکن تشریف دارند.🥴فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamirii
۷:۰۲
سلامی به گرمی لبخند دانش آموزان دهه ی شصت و هفتاد و هشتاد حالتون چطوره؟
از اون جایی که خیلی دوست داشتم معلم بِشَم،امّا دَر نهایت به خاطر تنها چند نمره اختلاف، مَردود نَهایی شُدَم، لذا تَصمیم گرفتم همین جا براتون تَدریس کُنم درس امروز : مَعنای مذاکره
همون اول باید خدمتتون بگم اگر تو املاتون مُذاکره رو مُزاکره نوشتید، من به عنوان معلم، ازتون غَلط نمیگیرم.🥴چون برای کلمه مُزاکره معنا قرار ندادند ولی به کلمه ی مُذاکره مَعنی دادندوَ من تَحمّل این همه تَفاوت بین (ذ) و (ز) رو ندارم.خیلی خوب!بریم سر اَصل مَطلَب:مُزاکره یا مذاکره دَر حَقیقت مُخَفّف جُمله ی زیر هست: مُراقبت از ورود ذِلّت به دَرون مِلّت با اِقتدار کامل و راهبردی به هِمّت مَردان دولَت.به جهت سنگینی بحثمون ،درس امروزمون تا همین جا کافیه
برای تکلیف فردا:
۱. ۲۰ بار از متن بالا بنویسید! بلکه تا اَبَد الدَهر فَراموش تون نشه.
۲. سه کِشوری را که به این معنای مذاکره اهمیت ندادند ، نام ببرید و سر انجامشون رو برای خودتون شرح دهید .
۳. یک نمونه از بَدترین مُذاکرات تاریخ را بنویسید و سپس به اُفُق خیره شَوید.
تا تَدریس بَعدی یا حَق
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
حالتون چطوره؟از اون جایی که خیلی دوست داشتم معلم بِشَم
،امّا دَر نهایت به خاطر تنها چند نمره اختلاف، مَردود نَهایی شُدَم، لذا تَصمیم گرفتم همین جا براتون تَدریس کُنم درس امروز : مَعنای مذاکرههمون اول باید خدمتتون بگم اگر تو املاتون مُذاکره رو مُزاکره نوشتید، من به عنوان معلم، ازتون غَلط نمیگیرم.🥴چون برای کلمه مُزاکره معنا قرار ندادند ولی به کلمه ی مُذاکره مَعنی دادند
وَ من تَحمّل این همه تَفاوت بین (ذ) و (ز) رو ندارم.خیلی خوب!بریم سر اَصل مَطلَب:مُزاکره یا مذاکره دَر حَقیقت مُخَفّف جُمله ی زیر هست: مُراقبت از ورود ذِلّت به دَرون مِلّت با اِقتدار کامل و راهبردی به هِمّت مَردان دولَت.به جهت سنگینی بحثمون ،درس امروزمون تا همین جا کافیه برای تکلیف فردا:
۱. ۲۰ بار از متن بالا بنویسید! بلکه تا اَبَد الدَهر فَراموش تون نشه.
۲. سه کِشوری را که به این معنای مذاکره اهمیت ندادند ، نام ببرید و سر انجامشون رو برای خودتون شرح دهید .
۳. یک نمونه از بَدترین مُذاکرات تاریخ را بنویسید و سپس به اُفُق خیره شَوید.
تا تَدریس بَعدی یا حَق
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
۸:۳۵
بازارسال شده از
به دنیای رنگی پردیس شاپ خوش اومدین⚘تو این کانال میتونین کولهپشتی،جامدادی،بادیبگ،کیف دستی و کلی چیزای خوشگل دیگهای ببینید و سفارش بدین
جنس کارهامون برزنت پشت فوم ضد آب و قابل شستشو هست.هر چقدر هم بشورین اصلا رنگش نمیره
کاری داشتین من اینجام@p_a_r_d_i_s_92_02
لینک کانال
ble.ir/join/6Dwmpyk6VM
تو این کانال میتونین کولهپشتی،جامدادی،بادیبگ،کیف دستی و کلی چیزای خوشگل دیگهای ببینید و سفارش بدینجنس کارهامون برزنت پشت فوم ضد آب و قابل شستشو هست.هر چقدر هم بشورین اصلا رنگش نمیرهکاری داشتین من اینجام
@p_a_r_d_i_s_92_02لینک کانال
ble.ir/join/6Dwmpyk6VM
۸:۴۰
کیا عاشق نشستن هستند ؟؟اونم پشت میز !فرقی نمیکنه کدوم میز :آشپز خونه، مدرسه، اداره .مجلس .مذاکره..به طور کلی خودم سر میز نشستن رو خیلی دوست دارم این طوری آدم کنترل بیشتری روی عضلات بدنش داره🦿🦾 و نیاز نیست کم کم شُل بشه و دراز کش بِخوابه و کارش رو انجام بِدِه و درنهایت مثل اِفلیج ها به بدبختی، با دست مور مور و کَمر درد و گَردن درد و ...بلند بشه🥴البته زیاد نِشستن پُشت میز هم عوارض خودش رو داره.یکیش اینه که مَغز آدم رو دچار سستی میکنه و در نهایت کارش رو نمیتونه با اِقتدار به سر انجام برسونه. چه رَبطی داره؟خیلی از مسایل زندگی با هم رابطه ی بی ربطی دارند؛ اَمّا باز روی هم تاثیر می گذارند. (واسه این نظریه مِثال نَدارَم خودتون پیدا کنید) به نظرم تو هر چیزی باید تعادل رو نگه داشت . اینطوریحتی توی پشت میز لَم دادن و نَظَر دادن و امضا کردن و ....باید هر از گاهی ورزش گَردَن انجام داد و چند بار به پُشت سَر نگاه کرد تا هم آرتروز نگرفت؛ هم عبرت گرفت.یعنی بعضی وَقت ها یه چیز هایی به ذهنم میرسه میگم کاش به ۷ زبان زنده دُنیا تَرجُمه می شد تا همه اَزَش استفاده کُننَد؛ یکیش دَرس هَمین امروزه !تا پیدا کردن نُکات آموزشی بَعدی خدا یار و نگهدارتون باشه
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
اونم پشت میز !فرقی نمیکنه کدوم میز :آشپز خونه، مدرسه، اداره .مجلس .مذاکره..به طور کلی خودم سر میز نشستن رو خیلی دوست دارم این طوری آدم کنترل بیشتری روی عضلات بدنش داره🦿🦾 و نیاز نیست کم کم شُل بشه و دراز کش بِخوابه و کارش رو انجام بِدِه و درنهایت مثل اِفلیج ها به بدبختی، با دست مور مور و کَمر درد و گَردن درد و ...بلند بشه🥴البته زیاد نِشستن پُشت میز هم عوارض خودش رو داره.یکیش اینه که مَغز آدم رو دچار سستی میکنه و در نهایت کارش رو نمیتونه با اِقتدار به سر انجام برسونه. چه رَبطی داره؟خیلی از مسایل زندگی با هم رابطه ی بی ربطی دارند؛ اَمّا باز روی هم تاثیر می گذارند. (واسه این نظریه مِثال نَدارَم خودتون پیدا کنید) به نظرم تو هر چیزی باید تعادل رو نگه داشت . اینطوریحتی توی پشت میز لَم دادن و نَظَر دادن و امضا کردن و ....باید هر از گاهی ورزش گَردَن انجام داد و چند بار به پُشت سَر نگاه کرد تا هم آرتروز نگرفت؛ هم عبرت گرفت.یعنی بعضی وَقت ها یه چیز هایی به ذهنم میرسه میگم کاش به ۷ زبان زنده دُنیا تَرجُمه می شد تا همه اَزَش استفاده کُننَد؛ یکیش دَرس هَمین امروزه !تا پیدا کردن نُکات آموزشی بَعدی خدا یار و نگهدارتون باشه فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
۷:۵۱
به نام خدای وقت شناس
درس امروز ما موشکافی رابطه ی آقا زمان با طَلاخانمه قبلش از زندگی زَمان باید براتون بِگَم:از کی اومده نمیدونم؛ولی عمرش پُر از چالِشِه؛کُلّا همیشه در حال رَفتَنه؛هیچ وقت دوست نداره بَرگرده عَقب؛البته یه وقت هایی فقط می ایسته و نگاه میکنه.🥸مثلاً جایی که شما وسط یه جمعی سوتی دادید.یه وقت هایی هم زمین می خوره کی؟یادت رفته؟اون موقعی که هولش میدی و میری پی کارهای بی ثَمَرت؛دیگه وقتشه دستش رو بگیری .بُلَندش کنی، لباس هاش رو تِکون بدی و از اول بِسازیش.گناه داره اخه! بَراش اَرزش قائل شو، تا خودت باارزش بِشی.راستی یه چیزی یادم اُفتاد! یادته کوچیک بودی دوست داشتی خیلی زود از پله ی های خاکی آقا زمان بالا بری تا بِگی : مَنم بزرگ شُدم ؟حالا بزرگ شدی؟اوضاع چطوره؟خوش می گذره؟وضعیت روحیت چه جوره؟🥴 دیدی این بالا هیچ خبری نیست و همه ی خبرها اون پایینه ؟؟ حالا بیا التماس کن از پله ها بری پایین کجای کاریییی؟پله ها خراب شده.تو موندی و پایان کار اقا زمان 🥴نه تنها راه فرار نداری تازه قراره هُلت بده؛ بپری و پرواز کنیامیدوارم پرواز خوبی داشته باشی
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
درس امروز ما موشکافی رابطه ی آقا زمان با طَلاخانمه
قبلش از زندگی زَمان باید براتون بِگَم:از کی اومده نمیدونم؛ولی عمرش پُر از چالِشِه؛کُلّا همیشه در حال رَفتَنه؛هیچ وقت دوست نداره بَرگرده عَقب؛البته یه وقت هایی فقط می ایسته و نگاه میکنه.🥸مثلاً جایی که شما وسط یه جمعی سوتی دادید.یه وقت هایی هم زمین می خوره کی؟یادت رفته؟اون موقعی که هولش میدی و میری پی کارهای بی ثَمَرت؛دیگه وقتشه دستش رو بگیری .بُلَندش کنی، لباس هاش رو تِکون بدی و از اول بِسازیش.گناه داره اخه! بَراش اَرزش قائل شو، تا خودت باارزش بِشی.راستی یه چیزی یادم اُفتاد! یادته کوچیک بودی دوست داشتی خیلی زود از پله ی های خاکی آقا زمان بالا بری تا بِگی : مَنم بزرگ شُدم ؟حالا بزرگ شدی؟اوضاع چطوره؟خوش می گذره؟وضعیت روحیت چه جوره؟🥴 دیدی این بالا هیچ خبری نیست و همه ی خبرها اون پایینه ؟؟ حالا بیا التماس کن از پله ها بری پایین کجای کاریییی؟پله ها خراب شده.تو موندی و پایان کار اقا زمان 🥴نه تنها راه فرار نداری تازه قراره هُلت بده؛ بپری و پرواز کنیامیدوارم پرواز خوبی داشته باشیفاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
۴:۲۷
سلام روزتون پر از خبر های خوب و خیر و خوشحال کننده حالتون چطوره؟امروز ادامه ی مبحثِ جذابِ قبلی رو می خوام خدمتتون عرض کنم ....درسمون در رابطه با موشکافی رابطه ی آقا زمان با طلاخانم بود.بیایید اول به رابطه ی طلا و زمان دقت کنید:از بچگی بِهِمون گفتند آقازمان مثل طلاخانم میمونهفرقی با هم ندارندولی اشتباه خدمتتون گفتند، چون: ظاهراً به هم میخوند ولی در اصل آبشون تو یه جوب نمیره زمان بی طلا میتونه راه بره، ولی طلا بدون زمان نمیتونه حرکت کنهزمان میتونه طلا رو بخره ولی طلا نمیتونه زمان رو بخرهاز طرف دیگه...هر چی ارزش طلا خانم بالاترمیره، آقازمان سریع تر عکس العمل نشون میده و بلعکس.چیه؟ باز یه نکته ی بی ربط نوشتم باید زحمت بکشی تفکر کنی؟خدمتتون عرض کنم :جملات من مثل سطل میمونه 🪣میندازمش تو عمق چاه تفکرخودتون برید زور بزنید مفهومش رو در بیارید و نوش جان کنید البته اگر واقعا تشنه باشید، من که خودم زور ندارم سطل رو بالا بکشم 🥴شما چطور؟
#فاطمه_سادات_آقامیری@f_s_aghamiri
حالتون چطوره؟امروز ادامه ی مبحثِ جذابِ قبلی رو می خوام خدمتتون عرض کنم ....درسمون در رابطه با موشکافی رابطه ی آقا زمان با طلاخانم بود.بیایید اول به رابطه ی طلا و زمان دقت کنید:از بچگی بِهِمون گفتند آقازمان مثل طلاخانم میمونهفرقی با هم ندارندولی اشتباه خدمتتون گفتند، چون: ظاهراً به هم میخوند ولی در اصل آبشون تو یه جوب نمیره زمان بی طلا میتونه راه بره، ولی طلا بدون زمان نمیتونه حرکت کنهزمان میتونه طلا رو بخره ولی طلا نمیتونه زمان رو بخرهاز طرف دیگه...هر چی ارزش طلا خانم بالاترمیره، آقازمان سریع تر عکس العمل نشون میده و بلعکس.چیه؟ باز یه نکته ی بی ربط نوشتم باید زحمت بکشی تفکر کنی؟خدمتتون عرض کنم :جملات من مثل سطل میمونه 🪣میندازمش تو عمق چاه تفکرخودتون برید زور بزنید مفهومش رو در بیارید و نوش جان کنید البته اگر واقعا تشنه باشید، من که خودم زور ندارم سطل رو بالا بکشم 🥴شما چطور؟#فاطمه_سادات_آقامیری@f_s_aghamiri
۵:۰۸
به نام خدای خانم های خانمواقعا که !!اول صُبحی به جای فِکر کردن به نکات اَخلاقی مثبت ،باید بنشینم روی قَهر خانم تمرکز کنم !! چِمدونَم!شاید بَچّه که بوده، وقتی قَهر میکرده نازش رو می خریدند؛کجای کاری!!!! ما که قهر می کردیم دوستامون می گفتند :(به درک سیاه؛ سَهم قَهر کن رو بایَد خورد)
راستش! اگر من اونجا بودم، به عنوان یک انسان مکلف و پیگیر ،وقتی می دیدم قهر کرده ، مسئولیتش رو می گرفتم، امّا نمی خوردم وَ می دادم به یکی دیگه ؛ولی خوب!حیف که اونجا نبودم...فقط میتونم خدمتشون عرض کنم:عزیزم الان شما بزرگ شدی... خانم شدی...یه کاره ای شدی....ببین چه مسئولیّت دهن پُر کُن و بالایی داری؟!...این تَنبیه عاطفی ملت رو بزار کنار .....آنقدر ما رو نَرَنجون....زشته به خداااااا...🥴دور از شأن شماست ...بیا یه کم با ما هم سفره باش! رفیق باش! دغدغه ها رو بِبَر بالا.....پُزِت رو بیار پایین....وجدان رو بگیر بالا .....دَماغِت رو بِده پایین.....فَهمِت رو بِکش بالا.....چشم هات رو بِنداز تو مَسیر تا چشم انداز هات دَقیق تر بشه؛ ِبعدش راه های مواصلاتی به خودت رو کوتاه کن.اونوقت یک مسئول پُخته و آب دیده و مَردمی میشی، که همه دوستش دارند حتی من....
فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
واقعا که !!اول صُبحی به جای فِکر کردن به نکات اَخلاقی مثبت ،باید بنشینم روی قَهر خانم تمرکز کنم !! چِمدونَم!شاید بَچّه که بوده، وقتی قَهر میکرده نازش رو می خریدند؛کجای کاری!!!! ما که قهر می کردیم دوستامون می گفتند :(به درک سیاه؛ سَهم قَهر کن رو بایَد خورد)راستش! اگر من اونجا بودم، به عنوان یک انسان مکلف و پیگیر
،وقتی می دیدم قهر کرده ، مسئولیتش رو می گرفتم، امّا نمی خوردم وَ می دادم به یکی دیگه ؛ولی خوب!حیف که اونجا نبودم...فقط میتونم خدمتشون عرض کنم:عزیزم الان شما بزرگ شدی... خانم شدی...یه کاره ای شدی....ببین چه مسئولیّت دهن پُر کُن و بالایی داری؟!...این تَنبیه عاطفی ملت رو بزار کنار .....آنقدر ما رو نَرَنجون....زشته به خداااااا...🥴دور از شأن شماست ...بیا یه کم با ما هم سفره باش! رفیق باش! دغدغه ها رو بِبَر بالا.....پُزِت رو بیار پایین....وجدان رو بگیر بالا .....دَماغِت رو بِده پایین.....فَهمِت رو بِکش بالا.....چشم هات رو بِنداز تو مَسیر تا چشم انداز هات دَقیق تر بشه؛ ِبعدش راه های مواصلاتی به خودت رو کوتاه کن.اونوقت یک مسئول پُخته و آب دیده و مَردمی میشی، که همه دوستش دارند حتی من....فاطمه سادات آقامیری@f_s_aghamiri
۴:۳۰