الان باید بنویسم؟
۲۱:۵۰
خوابممم میاد
۲۱:۵۰
نوشتن
۲۲:۰۵
بازارسال شده از Deleted Account
کارمند لارا
۲۲:۱۱
دوزتان عکس نداریم
۲۲:۱۳
گریه کنید
۲۲:۱۳
۲۲:۱۶
۲۲:۱۷
۲۲:۱۷
۲۲:۱۸
۲۲:۱۸
۲۲:۲۳
میخواید نقش اضافه کنم؟
۱۷:۵۳
خب شروع رمان از جینا یا مایکی شیپ رمانمون چی باشه؟ جینا (ویو) اهههههه(خمیازه) یه روزه زیبای دیگه متیو: جینااااااجینا: هه بیا ریده شد توش کوفت اومدمممم.رفتم دستشویی چند ثانیه هنگ کردم مومو اومده بود خونمون ناگهان جیغ دخترونه زدم و با تاپ رفتم پایین سمت نیکی جینا: نییییکییی(داد) نیکی: چته گوشام (درحالی داره گوشش رو ماساژ میده جینا برو بالا مومو اومده خونمون برایان یوریی وبرایان و لاشار نگاه کردن و زدن زیر خندهجینا: کوووفت عهه چیز عجیبی گفتم متیو: برو اینه رو نگاه کن جینا: باش(بیخیال) نیکیی این اینجام هست ولم نمیکنه کمک (داد) نیکی محکم زد تو سر جینا نیکی: کوفتت مثلا قاتلی عین چی فقط داری داد میزنی همین چنگالو بکنم تو حلقت دیگه جیغ نزنیجینا: عیییشیوری: نمیخوای بری بالا یا نیکی بساد چنگال بکنه تو ک***جینا: بیترادب عیش رفتم رفتم بالا با ارامش (درحال سعی در جیغ نزدن) صورت خود راشستم رفتم حموم30 مین گرفتم اومدم بیرون ماسک صورت گذاشتم موهام رو بالا بستم و رفتم پایین برایان: میدونی خیلی دیر کردی همش رو خوردیم جینا: خب الان من باید چنگال بکنم تو ک***برایان: من چی کار کردم عهجینا:(دست کشید روی سر برایان) باشه کوچولوو رفتم اشپز خونه جینا: اجومماااجوما: فکر کردم مردی صدام نزدی دختر(خنده) جینا: هعی من گشنمه برام صبحونه نگه نداشتناجوما: کی برات صبحونه نگه نداشته خوم بگشایمش بیا بیرون جینا: اینا( نشونه به یوری نیکی برایان و متیو) اجوما: تو برو صبحونه بخور تا من میام رفتم اشپز خونه صدای جیغ بچه ها اومد لبخند زدم و رفتم صبحونه عزیزم رو خوردمپارت 1 طنز 🫀
۱۷:۵۳
ممنوننن
۸:۲۲
امروز یک پارت دیگه هم داریم🥹
۸:۲۲
ساعت 11 شب گذاشته میشه
۸:۳۴
https://daigo.ir/secret/2332132755برای نقش ها اینجا پیام یگذارید
۶:۳۴
رمان کاوریست شاید بی تی اس
https://daigo.ir/secret/2332132755 برای نقش ها اینجا پیام یگذارید
گایز یگین میخوام رمان بنویسم
۲۳:۵۲
۰:۰۱