بله | کانال اسماعیل فخریان
عکس پروفایل اسماعیل فخریانا

اسماعیل فخریان

۱۹۰عضو
سلیمانی کجاست؟
undefinedبحث مذاکره با آمریکا را در این دولت، آقای عراقچی شروع کرد. مسئلهٔ مکانیسم ماشه را مطرح کرد و از آن چیزی شبیه غول بی‌شاخ و دمی ساخت و بعد خودش گفت برای رفع شر آن غول، بایستی با آمریکا به توافق برسیم. در اینجا نه تنها دیپلماسی ما با میدان هماهنگ نبود که در خوشبینانه‌ترین حالت، یک بدفهمی عمیق بر دستگاه دیپلماسی حاکم بود. روز به روز بیشتر بر آتش تنور مذاکره با آمریکا دمیده شد، آرام آرام مذاکره رنگ و بوی دیگری گرفت! مذاکره شد راه‌حل مشکلات کشور، در دولتی که ظاهرا توان حل مشکلات اساسی را نداشت. در این میان نابلدی رئیس جمهور در مدیریت کشور را هم اضافه کنید. پیام‌های ضعف و ناتوانی را رئیس‌جمهور خیلی خوب به داخل و خارج منتقل می‌کرد. البته بد نبودن آقای پزشکیان با بلد نبودن او نباید خلط شود. او آدم بدی نیست، اما قطعا آدم نابلدی هست. در این مدت رهبری مخالفت صریح خود با مذاکرهٔ مجدد با آمريکا را بیان کردند، نه یک‌بار و نه با بیان نرم! اما رویکرد آقایان مذاکره بود. این پیام به آمریکا منتقل شد و از آنجا که سیاستمداران غربی مرد سوءاستفاده از فرصت‌ها هستند، سر و کلهٔ ترامپ پیدا شد. نامه نوشت و ایران را تهدید کرد. تهدید به جنگ یا مذاکره. رهبری فرمود نامه‌اش، تحریف افکار است. مذاکره نمی‌کنیم چون بدعهد هستند، خصوصا ترامپ که از بقیه‌شان بدتر است. تا اینجا همچنان دیپلماسی ما ناهماهنگ با همه چیز است! البته من دلیلش را عدم فهم درست از قضایای متعدد می‌دانم. تا آخرین لحظات رهبری همچنان در مورد آمریکا روشنگری کردند، مواضع‌شان را با دلیل تبیین کردند، اما به یکباره خبر مذاکرهٔ غیرمستقیم با آمریکا با مجوز رهبری در رأس اخبار قرار گرفت. دلیل این تجویز روشن است، رویکرد جدی دیپلماسی ما بر مذاکره با آمریکا، به خاطر چیزی که چند روز پیش خودشان اعلام کردند تقریبا "هیچ" است! یعنی مکانیسم ماشه. متأسفانه بعد از این بود که خیلی‌ها دچار اشتباه محاسباتی شدند، تا جایی که گفتند رهبری خودش گفته بروید مذاکره کنید! یا می‌گفتند نظر رهبری در مورد مذاکره با آمریکا عوض شده! یا می‌گفتند اصلا ترامپ عوض شده و او دیگر آن قبلی نیست! یک چیز دیگر شده و...
undefinedترامپ وعدهٔ دوماهه برای رسیدن به توافقی که مد نظر اوست و یا جنگ را داده بود. سر دو ماه جنگ شروع شد. در حالی که سیاستمداران آمریکا جوری رفتار می‌کردند که گویی اصلا طرف ایرانی نباید نگران جنگ باشد، اصلا جنگی نخواهد شد، چون در وسط مذاکراتیم! جنگ شد، شروع جنگ خیلی وحشیانه و غافلگیرانه بود، جنگی تمام‌عیار، فقط اسرائیل نبود، آمریکا و چند کشور اروپایی هم بودند. میدان بعد از آن غافلگیری، سریع ترمیم شد و رهبری شخصا رهبریِ میدان را به‌دست گرفتند. ملت با هر سر و شکلی و با هر وزن معنویت و دین‌داری آمدند به میدان. به‌نظرتان در این جنگِ تمام‌عیار، دیپلماسی می‌توانست و یا جرأت داشت که خلاف میدان عمل کند؟ قطعا خیر. بله در این جنگ، دیپلماسی خودش را با میدان هماهنگ کرد، چون باید می‌کرد، راه دیگری نبود. دیگر نمی‌توانست وسط جنگ بگوید برویم مذاکره کنیم، یا به‌خاطر مذاکرات آینده موشک‌های کمتری به رژیم صهیونی یا العدید قطر بزنیم. نه میدان به دیپلماسی اجازهٔ مخالفت میداد و نه مردم. اما متأسفانه در این جنگ هم عده‌ای از خواص دچار بدفهمی شدند. آمدند خیلی شیرین، اتحاد و انسجام ملی را نتیجهٔ مذاکره با آمریکا اعلام کردند و بدتر، اصلا آن را ابتکار رهبری به خاطر پیش‌بینی آقا از آینده جا زدند! یا سخنگوی دولت گفت این انسجام به‌خاطر عدم اجرای طرح حجاب بود...!
undefinedنابلدی رئیس‌جمهور و بدفهمی دستگاه دیپلماسی بعد از جنگ ادامه یافت تا جایی که حضور و نفوذ آمریکا در منطقه بیشتر شد. نمونه‌اش راه زنگزور(مسیر ترامپ). مگر بنا نبود انتقام خون حاج‌قاسم بیرون کردن آمریکا از منطقه باشد؟ مگر دیپلماسی جمهوری اسلامی نمی‌بایست برد عمق راهبردی کشور را بیشتر کند و نه کمتر؟ آقایان لطفا در این مورد توضیح بفرمایند! وقتی از حق مسلم‌ات کوتاه بیایی یا منفعلانه موضع بگیری یا ادبیات تهاجمی و رو به جلو نداشته باشی، وقتی دشمنِ بدهکار مجبور به پاسخگویی نباشد، رئیس‌جمهور آمریکا نه تنها از کشتن بزرگ‌ترین سردار مملکت تو شرمگین و نگران نیست که بعد از ۶ سال، به سقف اتاقش نگاه می‌کند و با تمسخر می‌گوید: کجاست سلیمانی!می‌دانید کدام دیپلماسی، دیپلماسیِ انقلاب اسلامی است؟ آنکه نقشه‌های دشمن را برهم بزند، در نقشهٔ دشمن بازی نکند، بازی نخورد، عزت مملکت و مردم را حفظ کند. در مقابل دشمن با اقتدار باشد، محکم باشد.می‌دانید کدام دیپلماسی با میدان هماهنگ است؟ دیپلماسی که مثل فرماندهان میدان موضع بگیرد!
@fakhrian_ir

۱۷:۳۶

رئیس‌جمهور: «ما بدون رضایت و هماهنگی با مقام معظم رهبری هیچ کاری نخواهیم کرد؛ حتی اگر مخالف نظر خودم هم باشد... ولی وقتی هماهنگ کردیم بهتر است که دیگران گیر ندهند چرا فلان کار را کردید!»
آقای پزشکیان از ابتدای شروع به کارشان این جملات را خیلی تکرار کردند، اما به دو دلیل حرف‌شان قابل پذیرش نیست:۱. در ماجرای رأی اعتماد به وزرا جوری القا کردند که معرفی همهٔ وزرا با مشورت، هماهنگی و تأیید رهبر انقلاب بوده، بعدا رهبری تصریح کردند که اینطور نیست.
۲. قبلا در دولت آقای روحانی و در ماجرای برجام و مذاکرات چنین ادعاهایی شد و بعدا کاشف به‌عمل آمد که خلاف بوده.
پ.ن: چندبار بایستی گزیده شویم؟!
@fakhrian_ir

۱۷:۳۷

thumbnail
undefined پیشبرد طرح خدا مهمه، نه فقط فدا شدن
@fakhrian_ir

۱۷:۳۷

یکی از خاصیت‌های سفر اربعین (اگر انسان برای خودش خلوتی داشته باشد) این است که به تو فرصت می‌دهد که نه تنها به سبک زندگی اربعینی و مدل رفتاری مردم فکر کنی، بلکه آن را ببینی و تجربه کنی. این فکر و تجربه، خیلی به رشد انسان کمک می‌کند.
#مشایه عمود ۵۰#عصر_بعثت
@fakhrian_ir

۱۷:۳۸

آن آقا (مهدی نصیری) کتابی دارد تحت عنوان "عصر حیرت" که عصر حاضر را عصر حیرت مردم می‌داند، اما به نظر من این عصر، "عصر بعثت" است، بعثت و دگرگونی بشر، آن‌هم به برکت زیارت امام حسین علیه‌السلام در اربعین. یعنی اربعین دارد همگی را تکان می‌دهد، دارد به همه هشدار می‌دهد و آرام آرام دگرگون می‌‌سازد.
#مشایهعمود ۵۲#عصرت_بعثت
@fakhrian_ir

۱۷:۳۸

thumbnail
undefinedاگر ولیّ جامعه کاری بهت سپرد، تا انجام ندادی برنگرد، مثل شهدا، مثل حاج‌قاسم...
@t_manzome_f_r [واحد رسانهٔ مجموعهٔ تبیین منظومهٔ فکری رهبری]

۱۷:۳۹

عقل ندارند!
undefinedملّت ایران چه بخواهد چه نخواهد درگیر یک مبارزهٔ سرنوشت‌ساز است. این مبارزه هم از اینجا آغاز می‌شود که ملّت ایران مایل است که مستقل باشد، عزیز باشد، پیشرفته باشد، خودش از امکاناتش استفاده کند؛ و اگر این کارها اتّفاق بیفتد، یک قدرت نوظهوری در دنیا خواهد شد؛ با تفکّرات خاص و با جهت‌گیری‌های خاص. این با منافع قدرت‌های مسلّط جهانی معارض است؛ لذا نمی‌خواهند بگذارند این اتّفاق بیفتد؛ مبارزه از اینجا شروع می‌شود.
undefinedاینکه بعضی‌ها نظام را متّهم کنند به اینکه «سرِ جنگ با این و آن دارند و نمی‌گذارند که کشور نفسی بکشد و کاری بکند»، این‌ها حرف‌های سطحی و نااندیشیده است؛ حرف‌های درستی نیست، حرف‌های غلطی است. حالا مثلاً فرض کنید ممکن است که امروز سیاست‌های فلان دولت - مثلاً آمریکا - اقتضا بکند که بین سردمداران نظام جمهوری اسلامی تفکیکی قائل بشود و بگویند این خوب است، آن بد است امّا آن‌وقتی که فرصت بکنند همان خوب هم تبدیل می‌شود به بد؛ این را همه بدانند.
undefinedتا وقتی مسئله‌ای به نام جمهوری اسلامی وجود دارد و افکار و آرمان‌هایی به‌عنوان آرمان‌های جمهوری اسلامی مطرح است، این با مزاج و ذائقهٔ قدرت‌های جهانی سازگار نیست و با این مبارزه می‌کنند تا او را در مُشت بگیرند؛ همچنانکه در گذشته و امروز هم در بعضی کشورهای دیگر، و در گذشته کشور خود ما هم در مُشت آنها بود. خب ایران کشور مهمّی است، ظرفیّت‌های مهم اقتصادی و مالی و فرهنگی و تاریخی و غیره دارد، همه‌ی این مجموعه در اختیار آمریکا بود - اوّل انگلیس؛ بعد هم آمریکا - حاکمش را او معیّن می‌کرد، رضاخان را انگلیس‌ها سرِکار آوردند؛ محمّدرضا را آنها سرِکار آوردند؛ بیست‌وهشتم مرداد را آنها به وجود آوردند؛ دخالت‌های گوناگون در سیاست‌های ارتباطاتی و اقتصادی و غیره؛ همه در اختیار آنها بود؛ آنها این را می‌خواهند؛ همچنان‌که امروز در مورد کشورهای دیگر هست.
undefinedامروز راجع به عقل و عقلانیّت و عقلا و عقلای قوم و مانند اینها خیلی حرف زده می‌شود، خب ما خیلی موافقیم با عقل‌گرایی. قرآن هم راجع به عقل خیلی حرف زده، اسلام راجع به عقل خیلی توصیه کرده، امام بزرگوار یکی از بزرگ‌ترین عقلای عالم بود؛ اهل عقل بود، اهل تعقّل بود، انقلاب هم انقلاب عقلائی بود با مبانی محکم؛ بنابراین ما موافقیم. منتها [باید دید] عقل چه اقتضاء می‌کند. این کسانی که امروز طرف‌دار گرایش به غربند، به نظر من عقلشان را باخته‌اند، تعقّل نمی‌کنند.
undefinedاینهایی که می‌گویند برای پیشرفت کشور باید به غرب تکیه بکنیم و به غرب پناه ببریم و با آنها رفاقتمان را تشدید بکنیم، به نظر من عاقلانه حرف نمی‌زنند. خب غرب به ما تجربه‌هایی داده. اوّلین کاری که عقل می‌کند [این است که] باید از تجربه‌ها استفاده کند. رضاخان را غربی‌ها بر ما تحمیل کردند، بیست سال آن استبداد و دیکتاتوری عجیب‌وغریب و بی‌نظیر؛ بعد غربی‌ها محمّدرضا شاه را بر این کشور تحمیل کردند، مردم که نقشی نداشتند، غربی‌ها نشستند و گفتند ایشان به جای پدرش باشد؛ بعد غربی‌ها به او کمک کردند تا بتواند یک حکومت ملّی را سرنگون کند، غربی‌ها خودشان مستقیماً در بیست‌وهشتم مرداد حکومت مصدّق را - که یک حکومت ملّی بود، کاری به اعتقادات مصدّق ندارم، بالاخره حکومت ملّی بود - سرنگون کردند؛ غربی‌ها در این کشور ساواک را راه انداختند [به‌عنوان] وسیله‌ای برای سرکوب عجیب‌وغریب هر فکر مخالف!
undefined بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
@fakhrian_ir

۱۷:۳۹

هدف، نقاط قوت ماست!
آمریکا مجبور شد جنگ را شروع کند، چرا؟ چون تمام راه‌ها برای اینکه جلوی پیشرفت و قدرت ایران را بگیرد رفته، اما نتیجه نگرفته بود. اسرائيل را جلو انداخت تا پشت سر او پنهان شود و به اهدافش برسد. قدرت ایران حتی به آمریکا اجازهٔ پنهان شدن و پنهان‌کاری را نیز نداد. مجبور شد مستقیم حمله کند، مجبور شد اعلان کند که هدفش تسلیم ملت ایران است.اما با جنگ نظامی و مستقیم هم نتوانست به هدفش برسد. می‌خواست ایران را تجزیه کند، نتوانست، می‌خواست نظام را از بین ببرد، نتوانست، می‌خواست مردم را به جان هم و به جان انقلاب بیاندازد، نتوانست.
چرا آمریکا و اسرائیل شکست خوردند؟۱. به جهت انسجام ملی ۲. به جهت حمایت از نیروی‌های مسلح۳. به جهت جایگزین شدن فرماندهان جدید۴. به جهت یک‌صدایی نسبت به دشمن۵. به جهت هماهنگی دیپلماسی با میدان۶. انعکاس پیام قدرت و مقاومت به دشمن۷. به جهت رهبری بی‌نظیر رهبر انقلاب
اینها مهم‌ترین دلایل پیروزی ایران بر آمریکا و اسرائیل بود. هرکدام از این مؤلفه‌های قدرت که ضعیف و یا تضعیف شوند، دندان طمع دشمن و چاقوی حملهٔ او تیزتر خواهد شد. بیانیهٔ اصلاحات و صحبت‌های آقای حسن روحانی در راستای تضعیف مهم‌ترین عوامل قدرت ایران در برابر دشمن است.تضعیف عوامل قدرت، خیانت است به ملت و کشور.
@fakhrian_ir

۱۷:۳۹

thumbnail
undefined چیا برای خدا از همه مهم‌تره؟
@fakhrian_ir

۱۷:۴۰

thumbnail
undefined گفتن کدام حرف حق #حرام است؟
@fakhrian_ir

۱۷:۴۰

thumbnail
وای به روزی که بترسید...
@fakhrian_ir

۱۷:۴۳

thumbnail
دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه، فقط برگرد...
@fakhrian_ir

۱۷:۴۷

روایتِ رهبری از برجام
undefined در این مقطع زمانی، سیاست‌های استکبار و بخصوص و به‌طور خاص سیاست‌های آمریکا اقتضا می‌کند که یک تفکری تزریق بشود در میان ملّت ما؛ اوّل در میان نخبگان جامعه و بعد از آن به‌تدریج به افکار عمومی منتقل بشود؛ یک تفکر خاصّی تزریق بشود به افکار عمومی. آن سیاستی که مورد نظر آن‌ها است این است که وانمود کنند ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چاره‌ای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. آن دوراهی عبارت است از اینکه: یا باید با آمریکا کنار بیایند.یا باید به‌طور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند.
undefined یکی از این دو را ملّت ایران باید انتخاب کند؛ این چیزی است که آن‌ها می‌خواهند. البتّه کنار آمدن با آمریکا به‌معنای کنار آمدن با هیچ دولت دیگری نیست. چون دولت آمریکا دارای ثروت، دارای دستگاه‌های تبلیغاتی وسیع، دارای سلاح‌های خطرناک و دارای امکانات بسیاری است، کنار آمدن با دولت آمریکا ناگزیر، به‌معنای قبول تحمیل‌های آن دولت است. طبیعت توافق با آمریکا همین است؛ همه‌جا همین‌جور است؛ کشورهای دیگر هم که در هر مسئله‌ای با آمریکا توافق می‌کنند، معنایش این است که از مواضع خودشان به‌نفع طرف مقابل عقب‌نشینی می‌کنند بدون اینکه طرف مقابل به‌نفع آنها یک عقب‌نشینی قابل‌توجّهی انجام بدهد. در همین توافق اخیر هسته‌ای هم اگرچه این توافق را ما تأیید کردیم و برگزارکنندگان این توافق را مورد قبول اعلام کردیم و قبول داریم آن‌ها را، لکن اینجا هم همین‌جور بود؛ وزیر خارجهٔ محترم ما در مواردی به بنده گفت که ما اینجا را یا این خطّ قرمز را دیگر نتوانستیم حفظ کنیم.
undefined معنای این همین است؛ یعنی وقتی طرف مقابل یک دولتی مثل آمریکا است که وسایل تبلیغ دارد، امکانات دارد، پول دارد، دیپلماسی فعّال دارد، عوامل گوناگونی در اطراف دنیا دارد، دولت‌هایی که به آنها فشار می‌آورد در اختیارش هستند، کنار آمدن با او به‌معنای صرف‌نظر کردن از برخی از چیزهایی است که انسان بر آنها پای می‌فشرد. این یک دوراهی است که طبق سیاست‌های آمریکا که می‌خواهند در ذهن ملّت ما تزریق بکنند، یک دوراهی ناگزیر است؛ یک دوگانهٔ اجتناب‌ناپذیر است: یا باید در مقابل آمریکا و خواست‌های او در موارد بسیاری کوتاه بیاییم، یا باید فشارهای آمریکا را، تهدیدهای آمریکا را، ضررهای ناشی از مخالفت با آمریکا را تحمّل کنیم. این‌ها می‌خواهند این را به‌صورت یک گفتمانی در بین نخبگان جامعه ترویج کنند و بتدریج آن را در میان مردم و افکار عمومی سرریز کنند. در داخل کشور و خارج کشور، این فکر را دارند ترویج می‌کنند و به شکل‌های گوناگونی، با بیان‌های مختلفی، در وسایل ارتباط جمعی دنیا دارند گسترش می‌دهند؛ کسانی را می‌گمارند برای اینکه بتوانند این فکر را در میان ملّت ما گسترش بدهند. البتّه در داخل هم همین‌طور که عرض کردیم، کسانی هستند که این فکر را قبول دارند و قبول کرده‌اند و تلاش می‌کنند که آن را به دیگران هم بقبولانند. ۱۳۹۵/۰۱/۰۱
@fakhrian_ir

۱۷:۴۷

روایتِ رهبری از برجام
undefined در این مقطع زمانی، سیاست‌های استکبار و بخصوص و به‌طور خاص سیاست‌های آمریکا اقتضا می‌کند که یک تفکری تزریق بشود در میان ملّت ما؛ اوّل در میان نخبگان جامعه و بعد از آن به‌تدریج به افکار عمومی منتقل بشود؛ یک تفکر خاصّی تزریق بشود به افکار عمومی. آن سیاستی که مورد نظر آن‌ها است این است که وانمود کنند ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چاره‌ای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. آن دوراهی عبارت است از اینکه: یا باید با آمریکا کنار بیایند.یا باید به‌طور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند.
undefined یکی از این دو را ملّت ایران باید انتخاب کند؛ این چیزی است که آن‌ها می‌خواهند. البتّه کنار آمدن با آمریکا به‌معنای کنار آمدن با هیچ دولت دیگری نیست. چون دولت آمریکا دارای ثروت، دارای دستگاه‌های تبلیغاتی وسیع، دارای سلاح‌های خطرناک و دارای امکانات بسیاری است، کنار آمدن با دولت آمریکا ناگزیر، به‌معنای قبول تحمیل‌های آن دولت است. طبیعت توافق با آمریکا همین است؛ همه‌جا همین‌جور است؛ کشورهای دیگر هم که در هر مسئله‌ای با آمریکا توافق می‌کنند، معنایش این است که از مواضع خودشان به‌نفع طرف مقابل عقب‌نشینی می‌کنند بدون اینکه طرف مقابل به‌نفع آنها یک عقب‌نشینی قابل‌توجّهی انجام بدهد. در همین توافق اخیر هسته‌ای هم اگرچه این توافق را ما تأیید کردیم و برگزارکنندگان این توافق را مورد قبول اعلام کردیم و قبول داریم آن‌ها را، لکن اینجا هم همین‌جور بود؛ وزیر خارجهٔ محترم ما در مواردی به بنده گفت که ما اینجا را یا این خطّ قرمز را دیگر نتوانستیم حفظ کنیم.
undefined معنای این همین است؛ یعنی وقتی طرف مقابل یک دولتی مثل آمریکا است که وسایل تبلیغ دارد، امکانات دارد، پول دارد، دیپلماسی فعّال دارد، عوامل گوناگونی در اطراف دنیا دارد، دولت‌هایی که به آنها فشار می‌آورد در اختیارش هستند، کنار آمدن با او به‌معنای صرف‌نظر کردن از برخی از چیزهایی است که انسان بر آنها پای می‌فشرد. این یک دوراهی است که طبق سیاست‌های آمریکا که می‌خواهند در ذهن ملّت ما تزریق بکنند، یک دوراهی ناگزیر است؛ یک دوگانهٔ اجتناب‌ناپذیر است: یا باید در مقابل آمریکا و خواست‌های او در موارد بسیاری کوتاه بیاییم، یا باید فشارهای آمریکا را، تهدیدهای آمریکا را، ضررهای ناشی از مخالفت با آمریکا را تحمّل کنیم. این‌ها می‌خواهند این را به‌صورت یک گفتمانی در بین نخبگان جامعه ترویج کنند و بتدریج آن را در میان مردم و افکار عمومی سرریز کنند. در داخل کشور و خارج کشور، این فکر را دارند ترویج می‌کنند و به شکل‌های گوناگونی، با بیان‌های مختلفی، در وسایل ارتباط جمعی دنیا دارند گسترش می‌دهند؛ کسانی را می‌گمارند برای اینکه بتوانند این فکر را در میان ملّت ما گسترش بدهند. البتّه در داخل هم همین‌طور که عرض کردیم، کسانی هستند که این فکر را قبول دارند و قبول کرده‌اند و تلاش می‌کنند که آن را به دیگران هم بقبولانند. ۱۳۹۵/۰۱/۰۱
@fakhrian_ir

۱۷:۵۰

thumbnail
undefined #ببینید
undefinedاز طرح امام زمان خبر داری؟!undefinedحضرت بقیة‌الله‌الاعظم چگونه عالم را فتح می‌کند؟
@fakhrian_ir

۱۷:۵۰

1_9211422501.mp3

۰۲:۵۷-۲.۷۷ مگابایت
undefinedاز ظهور اصغر چه می‌دانید؟
@fakhrian_ir

۱۷:۵۴

thumbnail
چرا تفرقه‌اندازی اینقدر برای #انگلیس مهم است؟
@fakhrian_ir

۱۷:۵۵

راوی قدرت کجا و راوی ترمیدور کجا؟!
undefinedنمی‌دانم برای بار چندم است، حسابش از دستم در رفته، از بس که پرشمار است تعدادِ تکرارِ یک مأموريت: روایت قدرت و امید.
[۱]. فرمود: به ضرر کشورتان حرف نزنید، راوی ضعف کشورتان نباشید، نقاط قوّت را برای مردم بیان کنید؛ نقاط قوّتی که واقعاً وجود دارد، ظرفیّت‌هایی که واقعاً وجود دارد؛ اینها را برای مردم بگویید.
[۲]. فرمود: ببینید راهی را که آمده‌ایم! کجا بودیم و کجا هستیم. در همهٔ زمینه‌ها، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی، زیرساخت‌ها و... نه تنها پیشرفت داشته‌ که اصلا نسبت به گذشته قابل مقایسه نیست.
[۳]. فرمود: ضعف داریم، نقص داریم، کمبود داریم، کدام کشور ندارد؟ لکن قوت‌هایی داریم، توانایی‌هایی داریم، کارهایی شده، تلاش‌هایی شده، اینها را روایت کنیم و به مردم بگوییم.
[۴]. فرمود: در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است. نشانه‌های امیدبخش در برابر چشم شما است. رویش‌های انقلاب بسی فراتر از ریزش‌ها است و دست‌ودل‌های امین و خدمتگزار، بمراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه‌دوختگان است.
[۵]. فرمود: ما فصل مشبعی از راه را حرکت کردیم. آن سربالایی، آن شیب تند را عبور کردیم، به قله‌ها نزدیک شدیم. نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست. امروز روز شوق است، روز امید است، روز حرکت است.
undefinedحالا آن برادر محترم می‌نویسد:[۱]. حاکمان عمل‌گرا و خواص محافظه‌کار، اندوخته‌های فرهنگیِ دورهٔ پساانقلاب را به باد دهند.
[۲]. آن آقای محترم می‌نویسد از حرف نویِ جمهوری اسلامی جز اسم چیزی نمانده:جامعه به‌طور کلّی، رهاست. اعتبار و رسمیّت دیانت، زائل شده است. آری، این عاقبت نظامی است که نسبت به هویّت حاکمانش، حسّاس نباشد و با اندرونیِ حکمرانی، بر اساس قاعدۀ دموکراسیِ سکولار معامله کند؛ هر چند به نام مردم‌سالاریِ دینی.
[۳]. پا را فراتر می‌گذارد، نظام را متهم به ماکیاولیسم می‌کند و می‌نویسد نظام دغدغه‌اش فقط ماندن است، به هر قیمتی، حتی به قیمت سکولار شدن:جمهوری اسلامی، وجوهِ فرهنگیِ انقلاب را باخت و به چیزی شبیه ترکیه و... تبدیل شد. ترمیدور فرهنگی، اتّفاق افتاده است. شیرازۀ فرهنگ، شکسته شده. ستون معنا، فروریخته. سکولاریسمِ فرهنگیِ پنهان، به جان نظام افتاد و انقلابش را بلعید. یک صورت پوشالی از معیارهای فرهنگی مانده است؛ نام و بس. سیرت رفت و صورت ماند. ساخت حقیقیِ فرهنگی، رنگ باخت و ساخت حقوقیِ فرهنگی، مانده است. روشن است که عقب‌نشینی‌های فرهنگی، پایان ندارند. سکولاریسمِ فرهنگی، تمامیّت دهۀ شصت را در خود فروبرد. اینک نظام، دغدغۀ بقا دارد؛ فقط می‌خواهد بماند، اما مسأله این است که برای ماندن، باید به‌جای طرح اسلامی‌سازی، طرح سکولارسازی را در دستورکار خویش قرار بدهد تا مردمِ برساختۀ لیبرال‌های ایرانی، در برابرش صف‌آرایی نکنند.
[۴]. در آخر، تیر خلاص را بر قلب آقای جمهوری اسلامی می‌نشاند و خبر از پایان آن می‌دهد:جمهوری اسلامی را کارگزارانش، مسخ و مستحیل کردند؛ آنان که هویّت تجدّدی داشتند اما حاکمیّت، گشاده‌دستانه و خام‌اندیشانه، قدرت را بر سینیِ دموکراسیِ سکولار نهاد و به آنها تعارف کرد. آنها نیز با باطن نظام، آن کردند که امروز می‌بینیم.
[۵]. البته ایشان از درون خود نیز خبر می‌دهند که:لیبرالیسمِ شبه‌مذهبی، جمهوری اسلامی را وارد روند ترمیدور کرد. من مدّت‌هاست فاتحۀ فرهنگ و هویّت و معنا و ارزش‌ها را در جمهوری اسلامی خوانده‌ام...
undefinedو اما اکنون ما هستیم و نسبت روایتِ آن آقا و این آقا؟!
@fakhrian_ir

۱۷:۵۵

1_20772816769.mp3

۰۱:۳۹-۸.۵۲ مگابایت
undefinedامام صادق شما چطوری بوده؟
@fakhrian_ir

۱۷:۵۶

thumbnail
undefined چقدر سفیه یا خائن‌اند اونایی که...
@fakhrian_ir

۱۷:۵۶