بی تفاوت می نشینیم از سر اجبار هامثل از نو دیدن صد باره ی اخبار ها
خانه هم از سردی دل های ما یخ می زنددر سکوت ما ، صدا می آید از دیوار ها
هر شبم بی تابی و بی خوابی و بی حاصلیحال و روزم را نمی فهمند جز شب کارها
دوستت دارم ولی دیگر نخواهم گفت چوندوستت دارم شده قربانی تکرار ها
خنده های زورکی را خوب یادم داده ایمهربان بودی ولیکن مثل مهماندارها !
گفت تا امروز دیدی من دلی را بشکنم؟بغض کردم ، خود خوری کردم ، نگفتم بارها
#سیدتقیسیدی@farsi_sher
خانه هم از سردی دل های ما یخ می زنددر سکوت ما ، صدا می آید از دیوار ها
هر شبم بی تابی و بی خوابی و بی حاصلیحال و روزم را نمی فهمند جز شب کارها
دوستت دارم ولی دیگر نخواهم گفت چوندوستت دارم شده قربانی تکرار ها
خنده های زورکی را خوب یادم داده ایمهربان بودی ولیکن مثل مهماندارها !
گفت تا امروز دیدی من دلی را بشکنم؟بغض کردم ، خود خوری کردم ، نگفتم بارها
#سیدتقیسیدی@farsi_sher
۱۳:۲۳
۶:۵۰
۱۱:۰۵
دیگران را عید اگر فرداست، مارا این دم استروزهداران مـاهِ نـو بیـنند و مـا ابـروی دوسـت
#سعدی@farsi_sher
#سعدی@farsi_sher
۱۵:۱۷
۱۵:۲۱
۱۵:۲۱
۱۵:۲۲
۱۵:۲۲
چه استراحت خوبی است در جوار خودمخودم برای خودم با خودم کنار خودم
همین دقیقه که این شعر را تمام کنماز این شلوغِ شما می روم به غار خودم
به سمت هیچ تنم را اشاعه خواهم دادبه گوش او برسانید رهسپار خودم
چه لذتی است که یک صبح سرد پاییزیکنار پنجره باشم در انتظار خودم
گلی نزد به سرم زندگی اجازه دهیدخودم گلی بگُذارم سر مزار خودم
اگرچه این همه سخت است نازنین بپذیردلم به کار تو باشد، سرم به کار خودم
#احسان_افشاری@farsi_sher
همین دقیقه که این شعر را تمام کنماز این شلوغِ شما می روم به غار خودم
به سمت هیچ تنم را اشاعه خواهم دادبه گوش او برسانید رهسپار خودم
چه لذتی است که یک صبح سرد پاییزیکنار پنجره باشم در انتظار خودم
گلی نزد به سرم زندگی اجازه دهیدخودم گلی بگُذارم سر مزار خودم
اگرچه این همه سخت است نازنین بپذیردلم به کار تو باشد، سرم به کار خودم
#احسان_افشاری@farsi_sher
۱۵:۴۶
۱۵:۴۶
دیگر تو را میان غزل گم نمیکنمتا دارَمت نگاه به مردم نمیکنم
در گیر و دار تلخِ رسیدن به عشقِ توحتی به جانِ خویش ترحُم نمیکنم
این فصلِ پابهماه غمی ژرفگونه بودهرگز به این بهار تبسّم نمیکنم
من در بهشتِ عشقِ تو آدم شدم، ولیخود را خرابِ خوردنِ گندم نمیکنم
ای بهترین بهانه برای نمُردنَمدیگر تو را میان غزل گم نمیکنم
#فرامرز_عربعامری@farsi_sher
در گیر و دار تلخِ رسیدن به عشقِ توحتی به جانِ خویش ترحُم نمیکنم
این فصلِ پابهماه غمی ژرفگونه بودهرگز به این بهار تبسّم نمیکنم
من در بهشتِ عشقِ تو آدم شدم، ولیخود را خرابِ خوردنِ گندم نمیکنم
ای بهترین بهانه برای نمُردنَمدیگر تو را میان غزل گم نمیکنم
#فرامرز_عربعامری@farsi_sher
۵:۰۵
۱۱:۲۰
۱۶:۴۱
۱۶:۴۲
شب است و باز دل من بهانه می خواهدبه وصف تو غزلی عاشقانه می خواهد
بدون واهمه بی قافیه بدون ردیفقلم رها شده است و ترانه می خواهد
کمان مشکی بالای چشم تو زیباستنگاه توست که وصفش کرانه می خواهد
پرنده ی دل من پر زده است تا شهرتکنار خانه ی تو آشیانه می خواهد :)
تو را بدون نما و بدون آرایشنجیب و ساده و پاک و یگانه می خواهد
چگونه حالی این دل کنم نبود تو رادلی که لحظه به لحظه بهانه می خواهد...!
#لا_أدری@farsi_sher
بدون واهمه بی قافیه بدون ردیفقلم رها شده است و ترانه می خواهد
کمان مشکی بالای چشم تو زیباستنگاه توست که وصفش کرانه می خواهد
پرنده ی دل من پر زده است تا شهرتکنار خانه ی تو آشیانه می خواهد :)
تو را بدون نما و بدون آرایشنجیب و ساده و پاک و یگانه می خواهد
چگونه حالی این دل کنم نبود تو رادلی که لحظه به لحظه بهانه می خواهد...!
#لا_أدری@farsi_sher
۲۱:۰۵
۱۳:۰۲
۸:۲۸