عکس پروفایل غدیر تا اربعین...غ

غدیر تا اربعین...

۱۶۴عضو
عکس پروفایل غدیر تا اربعین...غ
۱۶۴ عضو

غدیر تا اربعین...

زائر همیشه بعد نجف کربلا رودیعنی غدیر اذن دخول محرم است*اگر میخواهید حال و هوای معنوی را تجربه کنید، کانال غدیر تا اربعین را دنبال کنید...ارتباط با نویسنده @mhstaheri

۴ شهریور

thumnail
#مضیف_حضرت_امیرالمومنین هر شب غذا می‌داد. این طور که فهمیدم کامیون یخچالدار از خود شرکت می آید، گوشه #باب_الطوسی می‌ایستد و ازش توزیع می کنند. گفتم چون کار قشنگی کرده‌اند در کانالم رایگان تبلیغ شان کنم، فروش‌شان زیاد شود!@ghadir_ta_arbaeenساندويچ چاباتا مرغ گریل گاردویک خرید شگفت‌انگیز!بدون نیاز به یخ زدایی و با مواد اولیه باکیفیت!محصولی جدید از شرکت ایگل البرز شمال!آهنگ انتهایی تبلیغ: undefinedدی دی دینundefined

۱۴:۰۳

thumnail
راستی #آقا_جلیلی رو هم اتفاقی در یکی از حجره‌های حرم دیدم. undefinedبه نظر مرد با خدا و اهل عبادتی می آمد!

۱۴:۰۴

۶ شهریور

thumnail
یک چیز که نمیخواهم به همه عراقی‌ها تعمیم بدهم، اما چون زیاد با این صحنه مواجه شده‌ام می‌گویم و آن هم عدم رعایت #حریم_محرم_و_نامحرم توسط مردان عراقی است؛ undefinedاولا که در قسمت بانوان حرم بیشتر خادم ها «مرد»ند و انگار به خاطر مسئولیتی که دارند، هیچ ابایی از هل دادن و تنه زدن زنان ندارند. دیگر آنکه در شلوغی‌ها هم کم دیده‌ام که برای عبور خانم‌ها راه باز کنند (البته این متاسفانه بین ایرانی ها هم هست) و از همه بدتر اینکه در خانه و مبیت ها -چون زبان بلد نیستند- بعضاً پیش می آید که وقتی می خواهند غذا بدهند یا وسیله‌ای را از قسمت خانم‌ها ببرند، بدون اینکه یاالله یا چیزی بگویند وارد قسمت خانم‌ها می شوند. undefinedاین در حالی است که زنان خودشان را در اندرونی نگه می‌دارند و ما در طول حضورمان در منزل، یکبار هم زنان عراقی را نمی‌بینیم و حتی صدایشان را هم نمی‌شنویم.undefined اگر کسی تجربه‌ای خلاف یا موافق با اینکه گفتم دارد بگوید تا روایت من دقیق‌تر شود.

۱۸:۱۷

thumnail
حیف است در این سفرنامه اشاره ای به #پلیس_عراق نکنم. فارغ از ارتش و #حشدالشعبی که نیروهای نظامی عراق محسوب می‌شوند، خود پلیس سعی می‌کرد در هرچه بهتر برگزارشدن اربعین کمک کند.برای مثال معمولاً اگر به خاطر توقف خودروها جلوی موکب، در مسیر ترافیک ایجاد شود، پلیس‌های کشورها در این جور وقت‌ها می‌گویند آقا توقف نکن. برو. نایست و... اما چندبار دیدم که پلیس می گفت یه کم کنار بایست یا کمی جلوتر بایست.یک چیز دیگر هم در سیطره‌ها دیدم که پلیس‌ها از راننده می پرسید: [با اینکه نمی‌دانستند من عربی می فهمم] کیا همراهت هستند؟ خوب خوابیده ای؟ حواست بهشون باشه ها. تند نری ها! undefined

۱۸:۲۱

thumnail
سلام آقاجان! دارم برمی گردم. چقدر زود گذشت. ای کاش «حال» بهتری داشتم، بیشتر زیارتنامه می خواندم. یا حداقل بیشتر تو حرم می ماندم. undefinedمیگن نجف خانه پدری است و شما «ابوا هذه الامه» هستید. آدم دردش را به شما نگوید به چه کسی بگوید؟باباجان! حواست به همه عزیزانم باشد؛ أَزْواجِي وَ ذُرِّيَّاتِي، وَ أَقْرِبائِي وَ أَصْدِقائِي وَ جِيرانِي وَ إِخْوانِي فِيكَ.هرکس التماس دعا گفته حاجت روا کن؛هرکس از فامیل و دوست و همکار، بی همسره براش همسر مناسب روزی کن، هرکس فرزند نداره، بچه خوب نصیبش کن. فلانی و فلانی را در دین و ایمان تقویت کن.منم آدم کن. مولای من! اَنْتَ وَسيلَتى‏ اِلَى اللَّهِ، وَذَريعَتى‏ اِلَيهِآقای رییسی رو در رحمت واسعه خودت ببر. آقا رو کمک کن. مراقب آقای پزشکیان باش و توفیق خدمت بهش بده. فضای مجازی کشور را به احسن وجه اصلاح کن. مردم مظلوم غزه را نجات و خلاصی عنایت کن. با انتقام سخت به ما عزت بده.باباجان! شرمنده م که میگم. «من حیث لایحتسب» رزق مالی منو زیاد کن، یه کم چاله چوله های زندگی ام رو پر کنم undefined بهم شرح صدر و صبر بده. آها! حاجت مادرم را برآورده کن. خیلی تاکید کرد.دوباره به زودی زود پابوسی خودت رو روزی ام کن. آقا هنوز از حرم نرفته دلم برات تنگ شده. نمیدونم چه جوری، یه ماه دیگه منو بطلب! undefined

۱۸:۲۵

thumnail
گفتم که داریم به مرحله #هتل_موکب نزدیک می‌شویم!undefinedundefined شامپوهای یک نفره سان سیلک!ورودی سرویس های بهداشتی حسینیه

۱۸:۲۷

thumnail
یک زائر در حال تلاش برای پولدار شدن بعد از اربعین! undefinedundefined جامعه سالم، جامعه ای است که اهداف مشروع را با ابزارهای مشروع به دست آورد. وگرنه افراد از راه‌های عجیب و غریب و غیرتولیدی به دنبال کسب ثروت می روند.جالب اینکه همان روز که این صحنه را دیدم، اعلام شد توکن همستر دیگر در صرافی ها لیست نمی‌شود و عملاً رویای این ۲۰۰ میلیون به فنا رفت.undefined#تلگرام#همستر_کامبت

۱۸:۳۹

thumnail
مرتضی، پسر صاحب حسینیه؛متوسطه سادس علمی می خواند (دوازدهم تجربی ما)؛undefined شیفت شب تا صبح بیدار دم در می نشست و کارهای کسانی که دیروقت می رسیدند را راست و ریست می کرد.موقع خداحافظی یه چی به ذهنم رسید. ازش پرسیدم به نظرت چند درصد جوانان و همسن و سال‌های تو مشغول خدمت در موکب‌ها هستند؟ گفت در کل عراق شاید ۵۰ درصد اما بین شیعه ۷۰-۸۰ درصد.گفتم آنها که نمی آیند دلیلش چیست؟ گفت به خاطر گوشی! آمریکا و دشمن از این طریق روی ذهن جوانان ما دارند کار می کنند. وقتی تعجب من را از این صحبت‌ها دید، گفت: بهش میگن #حرب_الناعمه (جنگ نرم!) من روی این موضوع مطالعه کرده‌ام!گفتم: باورم نمیشه یک جوان عراقی همچین دقت و فهمی داشته باشد. رویش را بوسیدم و گفتم: حیف وقت نیست راجع به این چیزها باهات حرف بزنم.#نسل_جدید_عراقی

۱۸:۴۱

thumnail
در راه بازگشت به #مهران یک دستشویی و سرویس بهداشتی که به طرز عجیبی تمیز بود دیدیم!و در ادامه چشمه ای از #نظریه_تربیتی_عراقی هم اینجا مشاهده شد. پدربزرگش - که صاحب موکب بود - بر کارش نظارت می کرد! 🧹🪠

۱۸:۴۳

thumnail
در مسیر برگشت #کوله_پشتی یکی از همسفرها از باربند ماشین افتاده و گم شد. دعوای سنگینی بین مسافرها و راننده رخ داد. من این وسط میخواستم هم ترجمه و هم فضا را آرام کنم که موفق نبودم و دعوا بالا گرفت. خلاصه اعصابم کلی به هم ریخت. در راه یک سری موکب‌‌ها به سبک عراقی‌ها با پرچم وسط خیابان ایستاده بودند و جلوی ماشین ما را گرفتند.یک مرد میانسالی سریع جلو آمد و گفت «مای بارد، لفه #کباب، کل شی موجود». اصرار به من که جلو نشسته بودم و راننده که بزن کنار. من حوصله نداشتم و در موکبهای قبلی کلی معطل شده بودیم، جواب ندادم. راننده که اسم کباب را شنید گفت عجله داریم، سریع بیار. فقط کسی پیاده نشه، همین جا از پنجره بده.صاحب موکب رفت غذای مسافرها رو توزیع کرد و اومد جلو گفت چیزی نمی‌خواهی؟ گفتم همه چیز دارم، فقط اگه یه چایی هست، سریع داد زد: جیب چای. بالسرعه.خلاصه یه ده دقیقه ای طول کشید. خواستیم که بریم، اومد جلو، دیدم چشماش از شادی داره برق می زنه. با لحن محبت آمیزی گفت: خیلی ممنونم که ایستادی، خیلی لطف کردی و هی قربون صدقه من رفت. حالم منقلب شد. گفتم خدایا اینها کی اند؟ بنده خدا داری کباب میدی، پذیرایی مشتی میکنی، میای تشکر هم می کنی؟! مونده بودم چه جوری جوابش رو بدم. undefined#اهل_الکرامه

۱۹:۵۷

غدیر تا اربعین...
undefined در مسیر برگشت #کوله_پشتی یکی از همسفرها از باربند ماشین افتاده و گم شد. دعوای سنگینی بین مسافرها و راننده رخ داد. من این وسط میخواستم هم ترجمه و هم فضا را آرام کنم که موفق نبودم و دعوا بالا گرفت. خلاصه اعصابم کلی به هم ریخت. در راه یک سری موکب‌‌ها به سبک عراقی‌ها با پرچم وسط خیابان ایستاده بودند و جلوی ماشین ما را گرفتند. یک مرد میانسالی سریع جلو آمد و گفت «مای بارد، لفه #کباب، کل شی موجود». اصرار به من که جلو نشسته بودم و راننده که بزن کنار. من حوصله نداشتم و در موکبهای قبلی کلی معطل شده بودیم، جواب ندادم. راننده که اسم کباب را شنید گفت عجله داریم، سریع بیار. فقط کسی پیاده نشه، همین جا از پنجره بده. صاحب موکب رفت غذای مسافرها رو توزیع کرد و اومد جلو گفت چیزی نمی‌خواهی؟ گفتم همه چیز دارم، فقط اگه یه چایی هست، سریع داد زد: جیب چای. بالسرعه. خلاصه یه ده دقیقه ای طول کشید. خواستیم که بریم، اومد جلو، دیدم چشماش از شادی داره برق می زنه. با لحن محبت آمیزی گفت: خیلی ممنونم که ایستادی، خیلی لطف کردی و هی قربون صدقه من رفت. حالم منقلب شد. گفتم خدایا اینها کی اند؟ بنده خدا داری کباب میدی، پذیرایی مشتی میکنی، میای تشکر هم می کنی؟! مونده بودم چه جوری جوابش رو بدم. undefined #اهل_الکرامه
یکی از همسفرها به قشنگی گفت ما هم در ایران برای اهل بیت خرج میدیم اما ما از «زیادی» مال مون می‌دیم، اینها از «اصل» مال شون خرج می کنند. من یه چیز دیگه اضافه کنم، که فرق دیگرش اینه که اینها با «عشق و محبت» می دهند و باز احساس تقصیر دارند...#یا_حسن_مجتبی ع

۱۹:۵۷

thumnail
ورود به خاک ایران در نقطه #صفر_مرزی_مهرانمواجهه محبت‌آمیز مردم با پرچم ایران را ببینید undefinedundefined

۲۰:۰۰

هنوز قصۀ هجران و داستانِ فِراقبه سر نرفت و به پایان رسید طومارم (سعدی)undefined عزیزان جان! ممنون میشوم نظرات‌تان را درباره این وجیزه ناچیزه! در پایان هر مطلب یا همین جا بفرمایید که استفاده خواهم کرد.محمدحسین طاهری

۲۰:۰۸

۱۱ شهریور

یکی از دوستان خوبم درخواست کرد که بخشی از خاطرات سفر کربلایش را در کانالم بگذارم. undefinedعزیزان دیگری هم که خاطراتی دارند، بنویسید و برای بنده بفرستید تا یک کار علمی-فرهنگی مشترک حاصل شود undefined

۴:۴۳

بازارسال شده از تحلیل های یک جنرالیست
thumnail
اربعین امسال ، یک تجربه خوشمزه در منزل عراقی هاundefinedسید آرش وکیلیان
از رشته پلوی عراقی با بادام به همراه مرغ و گوشت تا ماهی تنوری و صبحانه هایی شامل تخم مرغ، انواع پنیر، مربا و ... بخشی از سفره های آراسته ای بود که میزبان ما در بغداد برایمان تدارک دید.
اما چطور شد به جای موکب سر از مضیف (مهمانسرا) درآوردیم؟ تصویر عمومی از اربعین آن است که عده ای از افراد شب و روز پیاده روی می کنند و در موکب ها به استراحت می پردازند. البته همان ها هم انواع مختلفی از غذاهای ایرانی و عراقی از خورش قرمه سبزی ما تا خورش قیمه آنها را در طول راه تناول می کنند. اما اگر قسمت شود و میهمان یک خانواده عراقی بشوید ماجرا فرق می کند.
ما هم به واسطه یکی از رفقا که همسفرمان بود چنین توفیقی یافتیم و من برای اولین بار کارکرد قبیله را درک کردم. دوست ما با یکی از شیوخ قبیله خزرج در خوزستان آشنایی داشت و آنها را قبلا یک شب به منزل ما در تهران آورده بود. خلاصه آنها هم سنگ تمام گذاشتند و سفارش ما را به هم قبیله ای هاشان در عراق کردند. آنجا بود که دریافتیم یک قبیله یا عشیره چقدر حمایت اجتماعی برای اعضای خود فراهم می کند.
البته در نجف به طور غیرمترقبه میهمان خانه یک نفر بقال در منطقه ای فقیرنشین شدیم که خالصانه با خورش قیمه عراقی و تخم مرغ آب پز از ما پذیرایی کرد. در کربلا منزل شیخ قبیله خزرج رفتیم و یک مضیف (مهمانسرا) در اختیار ما گذاشت با گنجایش ۴۰ نفر! ولی اصل پذیرایی که در بالا شرح دادم، در بغداد انجام شد.
خانواده میزبان ما که نسبتا متمول و ساکن یکی از محلات اصطلاحا بالاشهر بغداد بودند، در هر وعده گوشه ای از غذاهای عراقی را برای ما ارایه کردند. به نظرم خیلی از این غذاها ریشه های مشترکی با غذاهای ما دارد. مثلا رشته پلوی آنها قدری ظاهرش متفاوت بود. اما برخی غذاها مثل مرق کبه نمونه ای در ایران ندارد. البته خود کبه در برخی رستوران های عربی در تهران هم هست اما مرق کبه نوعی خورش بسیار خوشمزه تر است.
نکته جالب سفر این بود که در هر سه منزلی که ساکن بودیم میزبانان ما در پذیرایی در حد وسع و فرهنگشان سنگ تمام گذاشتند و کوشیدند به ما خوش بگذرد و موفق شدند. آنها این کار را از باب خدمت به زائران اربعین با جان و دل و بی چشمداشت انجام دادند.
برای آشنایی با این وجه از زندگی مردم عراق، به آنها که اهل مسافرت هستند پیشنهاد می کنم این سفر را هم در برنامه خود بگذارند و تا حد امکان سراغ مسافرخانه و هتل نروند. البته تقریبا تا ده سال آتی، اربعین مصادف با ایام بسیار گرم عراق است و همزمان با استفاده از پذیرایی ها میتوانید سونا را هم به رایگان تجربه کنید. چیزی که در ایران جز مناطق جنوبی و کویری در دسترس نیست.
@generalist

۴:۴۳

۱۲ شهریور

خاطره آقا #رضا_آل_ناصر کلاس نهم، از مخاطبان خوب کانال undefined

۱۰:۵۱

بازارسال شده از سفرنامه من
thumnail
شب را در موکب مدینه امام حسن خوابیدیم یکی از بهترین موکب های راه که متعلق به عتبه حسینی است اول ورود به موکب تفتیش می کردن بعد از تفتیش وارد موکب شدیم معلوم بود برای موکب خیلی برنامه ریزی شده هرکس از ایرانی ها وارد می شد عکس و فیلم می گرفت خیلی ها هم تصویری زنگ می زدن و فیلم می گرفتن دنبال جا خواب می گشتیمیک سالن بزرگ پیدا کردیم طبقه اول که پایینش بازار سرپوشیده بود خیلی هم شلوغ بود اتفاقا ولی انصافا وسایل خوبی داشت برای زائرانمثل کیف یا کفش بالاخره هرجوری بود به جای خواب تو اون سالن روی چمن ها خوابیدیم صبح به مضیف موکب رفتیم برای صبحانه صبحانه خوراک گوشت بود با اینکه مضیف شلوغ بود یک جا برای نشستن روی میز پیدا کردیم
امکانات زیاد این موکب باعث شلوغ شدنش هست مثل چند سالن دستشویی و حمام چند سالن بزرگ جای خواب سه وعده غذا در رستوران بزرگ اونجا به زوار شهربازی سینما هفت بعدی مسجد و طبیعت فوق‌العادهالبته این رو هم اضافه کنم شهربازی با پول بود undefinedو چون پولی بود خیلی از بچه ها دوست داشتن باری کنند ولی از پشت میله شهربازی نگاه می کردن به یکی از بچه ها گفتم چرا داخل نریم به عربی گفت که بلیط نیازه و بلیط پولیه ولی در کل مردم در این موکب خیلی خوب می توانستند استراحت کنند و با وجود چند سالن خواب مردم بیشتر ترجیح می دادن روی چمن بخوابن
چون هوا شب خنک شده بود

۱۰:۵۱

بازارسال شده از سفرنامه من
thumnail

۱۰:۵۱

۲۴ شهریور

بازارسال شده از واره؛ ایران مجازی اسلامی
thumnail
undefined #رهبر_انقلاب باز هم در پیامی از میزبانی موکب‌داران، دولت و ملّت بزرگ عراق در ایام اربعین حسینی تشکر کردند. از قرار اطلاع #دکتر_پزشکیان هم لوح و متن عربی این پیام را در جریان سفر به کشور عراق به نخست وزیر این کشور اهداء کرده است. 🥰undefined اکنون نوبت ماست که به نوبه خودمان از مهمان‌نوازی مردم عراق تشکر کنیم. بنابراین پیشنهاد می کنم دوستانی که در سفر #اربعین_1403 از عراقی ها شماره گرفته اند، این ویدیو تشکر چهارزبانه را برایشان بفرستند. undefined#شکراً#فرقة_الغدير_للإنشاد_الاسلامي#قم_المقدسة#گروه_تواشیح_بین_المللی_الغدیرادامه در پست بعدی: undefined@vaareh

۶:۲۶

بازارسال شده از واره؛ ایران مجازی اسلامی
thumnail
متن عربی پیام رهبری را هم می توانید برای آنان بفرستید@vaarehوجّه قائد الثورة الإسلاميّة، الإمام الخامنئي، رسالةً شَكَر فيها أصحاب المواكب وشعب العراق العظيم على حُسن ضيافتهم في أيام أربعين الإمام الحسين (ع). وقد قدّم رئيس جمهورية إيران الإسلامية، السيد الدكتور مسعود بزشكيان، في أثناء زيارته العراق، صباح اليوم 11 أيلول/ سبتمبر 2024، إلى رئيس الوزراء، السيد محمد شياع السوداني، درعًا تقديريةً مصحوبةً بالنص العربي لهذه الرسالة.
undefined بدايةً، لا بدّ من كلمة شكرٍ أتوجّه إليكم بها من أعماق قلبي، وبالنيابة عن الشعب الإيرانيّ العظيم، إليكم أنتم، أصحابَ المواكب، يا مَن تجلّت بكم في أيّام الأربعين أسمى درجات الكرامة والرحمة والمودّة، وإلى شعب العراق العظيم بأسره، وإلى المسؤولين في الحكومة العراقيّة، الذين وفّروا الأمن والبيئة والظروف المناسبة للزيارة، وأخصّ بالثناء العلماءَ الأجلّاء والمراجعَ العظام في العراق، الذين هيّأوا الأجواءَ المناسبة لهذه الزيارة، وأشاعوا مشاعرَ الأخوّة بين الناس، وبين الشعبين، وهو ما يستحقّ الشكر حقًّا.
إنّ ما تفعلونه – أيّها الأخوة العراقيّون الأعزّاء – في مواكبكم المنتشرة على الطريق، ومعاملتكم الكريمة لزوّار الحسين (ع)، لا نظير لها في عالمنا اليوم، كما أنّ زيارة الأربعين بحدّ ذاتها لا مثيل لها في التاريخ. كذلك، فإنّ توفير أمن عشرات الملايين من الناس وسلامتهم، يُعدّ مهمّة عظيمة وفريدة من نوعها في عالم اليوم غير الآمن.
لقد جسّدتم بسلوككم وفعالكم الكرمَ الإسلاميّ وحُسنَ الضيافة العربيّة، كلّ ذلك في محبّة سيّد الشهداء (سلام الله عليه). إنّ محبّة الحسين بن عليّ (ع) هذه، فريدة من نوعها، ولا شبيه لها على امتداد الزمان والمكان. نرجو الله المتعالي أن يعمر قلوبكم وقلوبنا بهذه المحبّة أكثر فأكثر. إن دائرة الانجذاب نحو هذه المحبّة آخذة بالاتساع، بحمد الله، بدءًا من المواجهة الملحميّة في غزّة، وصولًا إلى كثير من المجتمعات غير المسلمة.علي الحسيني الخامنئيصفر الخير 1446https://arabic.khamenei.ir/news/8788

۶:۲۶