عکس پروفایل قلم مسطور مستورق

قلم مسطور مستور

۸۱عضو
عکس پروفایل قلم مسطور مستورق
۸۱ عضو

قلم مسطور مستور

فاطمه صادقی@sadeghigh_fatemeاینجا محلی ست برای هر آنچه که فکر میکنم به اشتراک گذاشتنش شاید گره ذهنی ای را برای کسی باز کند، یا مثل خودم از آن لذت ببرد.از متنهايي از سوره هاوادعیه،از خاطره‌ها،از عکسها،از اشعار،از تصنیف‌ها و... ‌.واحلل عقده من لسانی

۲۲ مهر

thumnail
خاندان اهل کرامت تسلیت
نشد چیزی بخواهیم و دست مادرانه شان بر سرمان کشیده نشود.
#حضرت‌معصومه‌س_شهادت
@ghalamemastoor

۱۶:۰۲

۲۴ مهر

thumnail
(نمی‌گذاشت)
گر عقل روی حرف دل، اما نمی‌گذاشتتردید پا به خلوت دنیا نمی‌گذاشت
از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوستمی‌شد گذشت... وسوسه اما نمی‌گذاشت
این قدر اگر معطل پرسش نمی‌شدمشاید قطار عشق مرا جا نمی‌گذاشت
دنیا مرا فروخت ولی کاش دست‌ کمچون بردگان مرا به تماشا نمی‌گذاشت
شاید اگر تو نیز به دریا نمی‌زدیهرگز به این جزیره کسی پا نمی‌گذاشت
گر عقل در جدال جنون، مَرد جنگ بودما را در این مبارزه تنها نمی‌گذاشت
ای دل بگو به عقل که دشمن هم این‌چنیندر خون مرا به حال خودم وا نمی‌گذاشت
ما داغدار بوسه‌ی وصلیم چون دو شمعای کاش عشق سر به سر ما نمی‌گذاشت
فاضل نظری
#شعر_عشق_فاضل‌نظری@ghalamemastoor

۲۰:۰۴

۲۶ مهر

thumnail
به نام او
نور خورشید هست؛
به تو می تابد؛
ولی باید موانع را کنار زد تا وجود خورشید را درک کرد.

#شمس_موانع@ghalamemastoor

۴:۳۷

۲۷ مهر

thumnail
حسن ماه آسماني قابل خميازه نيست
هاله ما در خم ماه تمام ديگرست
#ماه_شب۱۴@ghalamemastoor

۱۳:۲۳

۳۰ مهر

thumnail
اینجوری خدا نقش میزنه روی آسمان!مگه داریم؟!مگه میشه؟!#آسمان_ابر@ghalamemastoor

۵:۱۲

۱ آبان

thumnail
وجه خدا در برنامه های تو
خودت را بسپار به‌خدا؛
صبح که بیدار میشوی،
او برای تو رقم می زند،
کجا بروی و چه کار کنی.
برنامه های از پیش تعیین شده ات را برهم می زند،
تا تو او را ببینی،
عشقت به او بیشتر شود،
دوستش بداری
به سوی او نظر کنی،
شاید معنای اراده وجه او را بفهمی.

(عكس مربوط به تنگه دار در نزدیکی شهر چالوس است.)
#وجه_خدا_محبت
@ghalamemastoor

۲:۳۵

۲ آبان

5201426.mp3

۰۴:۰۱-۹.۴۸ مگابایت
تنها امید زندگی
#سیناسرلک@ghalamemastoor

۴:۳۵

۴ آبان

thumnail
undefined تنبل که باشی، کفر خودش میاد
undefined آدمی به اسم امیرالمومنین علیه السلام از لحظه‌ای که گفتند الان مسئولیت ظاهری هدایت و کنترل جامعه اسلامی به دست شما نیست و کس دیگری این کار را انجام می‌دهد، حضرت یک روز و یک ساعت ننشستند که بگویند خوب حالا که اینطور شد، می‌رویم در مسجد و سجاده پهن می‌کنیم و نماز می‌خوانیم.حضرت همینطور درخت می‌کاشتند و چاه حفر می‌کردند، آب بالا می‌آوردند و نخلستان‌ها را آبیاری می‌کردند.
undefined مهمترین و خطرناک‌ترین ابزاری که شیطان دستش گرفته این است که بیاید موضوع تنبلی را برایش ادبیات عقلی تولید کند.
undefined️ ما همتِ انجام کارهای بزرگمان کم باشد، اینکه میزان تلاش ما، میزان پشتکار ما، میزان خستگی ناپذیری ما، انقدر کم باشد. این تنبلی که به جانمان افتاده، از تنمان بیرون هم نمی‌رود.
undefined تنبلی به تنهایی می‌تواند کفر بیاورد. شما را از دایره دین خارج می‌کند.شما همه کارهایت سر جایش است اما تنبلی، کسالت داشتن، تن به کار ندادن، افسردگی طلب کردن، بی‌حسی طلب کردن، نداشتن شور و نشاط و فرح، با نداشتن این‌ها، ما کفر پیدا می‌کنیم و به انکار خداوند می‌رسیم.
"استاد اسماعیلی "
undefined ما در کرامت، برایتان از اندیشه های مختلف تربیتی می گوییم، چراکه نگاه نقادانه ی شما ارزشمند است. undefined
undefined "کرامت؛ کانون رشد و آموزش مربی تراز انقلاب اسلامی"
undefined بله | ایتا | اینستاگرام | تلگرام | روبیکا | سایت کرامت
@keraamat_ir@ghalamemastoor

۱۸:۴۷

۵ آبان

thumnail
از این تاریخ به بعد
بهای نفس کشیدنمان،
جانِ دیگران است.

قدرش را بدانیم.

#شهيد_پدافندهوایی_جنگ
@ghalamemastoor

۱۸:۱۶

۹ آبان

thumnail
به نام او
گاهی وقتها نه میدونی چته!نه میدونیچرا!حتی نمیتونی بگی چی اذیتت کرده!هرچی هم بررسی میکنی وکندوکاو،آخرش نمیفهمی!فقط میفهمی بدجوری یه چیزی روی قلبت سنگینی میکنه!
به تجربه اینجور مواقع نه تفریح و نه سفر و نه صحبت کردن با کسی و نه... هیچ چیز دیگر به جز یک کلاس قرآن حالت رو خوب نمیکنه.
یعنی کافیه بشینی توی کلاس
و راجع به سوره فکر کنی
و ببینی خدا چی میگه.

اینطوری آدم عاشق قرآن میشه.
اصلاً اینطور قرآن دلبری میکنه.
ولی چه بد!که آدم‌ تا حالش خوب میشه یادش میره.
یادش میره اون حقیقتی كه همه ماها توی کارهای روزمره و توی کتاب ها و حرفهای اساتید و... دنبالشیم توی قرآن هستو فقط کافیه یکمی بیشتر بخونیمش
و بیشتر باهاش انس داشته باشیم.

قرآن زنده ست.
#دلتنگی_قرآن_حی
@ghalamemastoor

۴:۰۴

۱۰ آبان

thumnail
طبیعت از آنچه که میبینیم زیباتر است.
همين الان آسمان
#آسمان_صبح@ghalamemastoor

۲:۴۶

۱۲ آبان

thumnail
هفته مان را مزین به نام او میکنیم.
#امام_زمان_عج@ghalamemastoor

۳:۴۴

۱۵ آبان

thumnail
به نام او تدریج در کارها مقدمه علوم عملی
یه چند وقتیه دارم به تدریج در کارها فکر میکنم ومدام بقیه رو به آن توصیه میکنم.
یه سری اصل ها رو ما از بچگی مدام شنیدیم و خیلی هامون هم بلدیم و مدام دوست داریم توی زندگی به کار ببریم؛ ولی بنظرم چون هیچ وقت نیومدیم این اصول رو بندازیم توی تدریج و بطور پیشرفتی بهشون نگاه کنیم، درنتیجه همیشه حس می‌کنیم نشده و یا برمیگردیم به اینکه اون اصل غلطه یا برمیگردونیم به خودمون وعذاب وجدان داریم که چرا من نتونستم انجامش بدم.
توی این متن علامه طباطبایی اشاره می‌کنند که ما باید کلیات عقلی رو به عمل تبدیل کنیم و بر مصادیقش مدام تطبیق دهیم. مثالش را هم شجاعت میگویند. تا ما این کلیات را در محسوسات تجربه نکنیم به علم عملی نرسیدیم.
میخواهم بگویم راه رسیدن به این علوم عملی وارد شدن در میدان عمل و نترسیدن از آن است و اینکه میدان عمل بستر تدریج و استمرار است واصلا معنای صبر هم همین است.
یعنی مثلا همه ما می‌دانیم نماز اول وقت خوب است. و از روزی تصمیم میگیریم نمازمان را اول وقت بخوانیم؛ اما ۳روز می‌گذرد، یکیش نمیشود، ۵روز میگذره یکی دیگه، بعد از چند بار خطا ولش می‌کنیم؛ چون احساس می‌کنیم نباید خطا کنیم. در حالیکه در این سیرِ رسیدن به خواندن همه نماز ها در اول وقت، باید پیشرفت کنیم نه اینکه یکهو به هدف برسیم. این رشد برای ما اهمیت خواهد داشت واین خود سعی برای رسیدن، مطلوب ماست.
از میدانِ عمل نترسیم و واردش شویم؛
هرچند خطا داشته باشیم.

#ميدان‌عمل_صبر
@ghalamemastoor

۳:۰۸

thumnail

۳:۰۸

thumnail
صبح از سفر سخت زمان می‌آیدزآنسوی زمین و آسمان می‌آیدشب را به فراسوی زمین رانده به خشمصبحی که نفس نفس زنان می‌آید
«قیصر امین پور»
#شعر_صبح_قیصر
@ghalamemastoor

۳:۳۱

۲۱ آبان

thumnail
گویی حالمان هم شبیه درختان پاییز شده است.
نه تو می مانی و نه اندوه ،و نه هیچ یک از مردم این آبادی …به حباب نگران لب یک رود قسم ،و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت ،غصه هم می گذرد ،آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند …لحظه ها عریانند ،به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز.
#شعر_پاییز_سهراب‌سپهری
@ghalamemastoor

۱۷:۱۱

۲۴ آبان

بازارسال شده از کوتاه نوشت های یک دختر شهید
thumnail
بسم الله نشسته ام برای ارائه ی "ظهور و تطور نسبی گرایی معرفتی" مطلب آماده می کنم و فکر می کنم که من در اوج حقیقت گم شده ام. در چشمان مردی که در تصویر روبرو پشت بلندگو های مجمع عمومی سازمان ملل قرآن بر دست گرفته. فکر می کنم چه بی جهت درگیر شبه مسئله های جهان غرب شده ایم. مسئله هایی که مسئله نیستند. پرسش هایی وهم آور و مشوش کننده که جهانمان را به تعبیری دیگر بازسازی معنایی کند. واقعا مسئله ی ما نسبی گرایی نیست وقتی در عصر عارفان زیست کرده ایم. ما در اوج حقیقت در میان گریه های کودکان غزه و خون های برادران حزب الله ایستاده ایم و مسئله های غرب را بررسی می کنیم که آیا علم و معرفت بر ساخت بشری است؟ در حالی که مسئله ی تمام جهان مدرن و پست مدرن واقعیت یحیی سنوار هاست. مسئله ی آدم هایی که مفاهیم را باز تعریف می کنند. مفاهیمی چون استقامت ، ایمان ، استکبار ستیزی. تمام واقعیت روی صحنه است و ما همچنان زیر دست و پای اندیشمندان غرب به دنبال کورسویی از واقعیت می گردیم. مسئله را ، پاسخ را و سرگشتگی در عالم را از آنها می گیریم. حال آنکه تاریخ مردانی را در این خاک زاییده است که معرفت از آنها می جوشد. نورشان از پس هر پارادایمی پیداست هیچ رسانه ای ، هیچ فرهنگی هیچ امر برساختی نمی تواند کتمانشان کند. وقتی کشته می شوند پرفروغ تر می شوند . عالم گیر تر می شوند. شهادت چیست جز کسب حقیقت بیشتر. چطور می شود از واقعیت خون لخته های نوزاد لبنانی روی صورت پدرش سخن گفت . یک آنتی رئالیست معرفتی را بیاوریم در بیمارستان های غزه بچرخانیم چه قدر به نظریه اش پایبند می ماند. از هر سنت تفسیری که این روزهای تاریخ را روایت کند یک معرفت حاصل می شود. شاید تصویر این مرد با قرآن پشت تریبون سازمان ملل تناقض آمیز ترین تصویر تاریخ است. سازمان ملل نهادی است شالوده ی تمام نگاه خود محورانه ی غرب . آنجا همه چیز سابجکتیو است. محکومیت ها و آتش بس ها در دستگاه فکری انسان غربی جا می گیرند. همه ی کودکان از آموزش عمومی و غذای سالم برخوردار باشند. غیر از کودکان ضاحیه کودکان غزه. آنها باید از مواد منفجره ، موشک و مقدار زیادی ترس برخوردار شوند. چرا چون این دستگاه انسان غربی است که حتی نیک و بد را بازتعریف می کند. چرایش هم میرود در آکادمی ها می شود موضوع تحقیق ما که در آرزوی پیشرفت علم و تکنولوژی هستیم . موضوع پایان نامه های ما بشود نسبیت در اخلاق . چنین سازمانی میزبان تمامی حقیقت شده است. سرچشمه ی تمام معرفت . و عارف سالکی که آن را بر دست گرفته است. به یک باره نورش در سراسر جهان گسترده شد آن هم در حضیض عالم آنجا که نقطه تبلور انسان محوری است . تا آنجا که معلمی از آرژانتین و دختری در پاکستان و دیگری از هند و دانشجویی از لبنان ...همه یک صدا گفتند که آن مرد قرآن بر دست قهرمان ماست. باطل برای خاموش کردن حق دست به کشتار می زند . باطل می داند کدام نقطه نور حق بیشتر کورش می کند از همانجا ضربه می زند . اما اگر روزی مرد قرآن بر دست شهید قرآن شد، کودکان لبنان سفیر قرآن می شوند . نور حق روز به روز پرفروغ تر می شود. واقعیت تمام عالم را پر کرده است چگونه می توان در میان این انوار واقعیت که پی در پی شهید قرآن می شوند حرف از نسبیت زد.

۶:۴۰

قلم مسطور مستور
undefined بسم الله نشسته ام برای ارائه ی "ظهور و تطور نسبی گرایی معرفتی" مطلب آماده می کنم و فکر می کنم که من در اوج حقیقت گم شده ام. در چشمان مردی که در تصویر روبرو پشت بلندگو های مجمع عمومی سازمان ملل قرآن بر دست گرفته. فکر می کنم چه بی جهت درگیر شبه مسئله های جهان غرب شده ایم. مسئله هایی که مسئله نیستند. پرسش هایی وهم آور و مشوش کننده که جهانمان را به تعبیری دیگر بازسازی معنایی کند. واقعا مسئله ی ما نسبی گرایی نیست وقتی در عصر عارفان زیست کرده ایم. ما در اوج حقیقت در میان گریه های کودکان غزه و خون های برادران حزب الله ایستاده ایم و مسئله های غرب را بررسی می کنیم که آیا علم و معرفت بر ساخت بشری است؟ در حالی که مسئله ی تمام جهان مدرن و پست مدرن واقعیت یحیی سنوار هاست. مسئله ی آدم هایی که مفاهیم را باز تعریف می کنند. مفاهیمی چون استقامت ، ایمان ، استکبار ستیزی. تمام واقعیت روی صحنه است و ما همچنان زیر دست و پای اندیشمندان غرب به دنبال کورسویی از واقعیت می گردیم. مسئله را ، پاسخ را و سرگشتگی در عالم را از آنها می گیریم. حال آنکه تاریخ مردانی را در این خاک زاییده است که معرفت از آنها می جوشد. نورشان از پس هر پارادایمی پیداست هیچ رسانه ای ، هیچ فرهنگی هیچ امر برساختی نمی تواند کتمانشان کند. وقتی کشته می شوند پرفروغ تر می شوند . عالم گیر تر می شوند. شهادت چیست جز کسب حقیقت بیشتر. چطور می شود از واقعیت خون لخته های نوزاد لبنانی روی صورت پدرش سخن گفت . یک آنتی رئالیست معرفتی را بیاوریم در بیمارستان های غزه بچرخانیم چه قدر به نظریه اش پایبند می ماند. از هر سنت تفسیری که این روزهای تاریخ را روایت کند یک معرفت حاصل می شود. شاید تصویر این مرد با قرآن پشت تریبون سازمان ملل تناقض آمیز ترین تصویر تاریخ است. سازمان ملل نهادی است شالوده ی تمام نگاه خود محورانه ی غرب . آنجا همه چیز سابجکتیو است. محکومیت ها و آتش بس ها در دستگاه فکری انسان غربی جا می گیرند. همه ی کودکان از آموزش عمومی و غذای سالم برخوردار باشند. غیر از کودکان ضاحیه کودکان غزه. آنها باید از مواد منفجره ، موشک و مقدار زیادی ترس برخوردار شوند. چرا چون این دستگاه انسان غربی است که حتی نیک و بد را بازتعریف می کند. چرایش هم میرود در آکادمی ها می شود موضوع تحقیق ما که در آرزوی پیشرفت علم و تکنولوژی هستیم . موضوع پایان نامه های ما بشود نسبیت در اخلاق . چنین سازمانی میزبان تمامی حقیقت شده است. سرچشمه ی تمام معرفت . و عارف سالکی که آن را بر دست گرفته است. به یک باره نورش در سراسر جهان گسترده شد آن هم در حضیض عالم آنجا که نقطه تبلور انسان محوری است . تا آنجا که معلمی از آرژانتین و دختری در پاکستان و دیگری از هند و دانشجویی از لبنان ...همه یک صدا گفتند که آن مرد قرآن بر دست قهرمان ماست. باطل برای خاموش کردن حق دست به کشتار می زند . باطل می داند کدام نقطه نور حق بیشتر کورش می کند از همانجا ضربه می زند . اما اگر روزی مرد قرآن بر دست شهید قرآن شد، کودکان لبنان سفیر قرآن می شوند . نور حق روز به روز پرفروغ تر می شود. واقعیت تمام عالم را پر کرده است چگونه می توان در میان این انوار واقعیت که پی در پی شهید قرآن می شوند حرف از نسبیت زد.
نوشته حانیه سادات رئیسی

۶:۴۱

thumnail
پدرم حیدرمادرم زهراست...
#مداحی_شهادت_مادر_پویانفر
@ghalamemastoor

۱۷:۲۰

۲۵ آبان

1_14904805752.mp3

۰۳:۰۴-۱.۸۹ مگابایت
ارزش چادر مادرمراجعه به اهل بیت علیهم السلام
#علامه‌مصباح#حضرت_فاطمه_س#حرف‌حق
@ghalamemastoor

۱۰:۴۳