عکس پروفایل قلمزنق

قلمزن

۳۵۹عضو
عکس پروفایل قلمزنق
۳۵۹ عضو

قلمزن

هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیستفاعلی میخواهد و ابزاری،و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد...و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشدهمین!
ارتباط: @fs_hajivosugh
نشانی در ایتا:http://eitaa.com/joinchat/2402156565Cf583190d95

۲۹ مهر

thumnail
#هدیه_نورانی
عصمت خانم و همسرش کار نظافت منازل را انجام می‌دهند و در حاشیه شهر زندگی می‌کنند.
برای عصمت خانم، خانواده خیلی مهم است، او از خانواده نمی‌گذرد، حتی اگر کمتر کار کند و زندگی را سخت‌تر بگذرانند، بچه‌ها را در خانه تنها نمی‌گذارد و رفت و آمدش را با ساعت مدرسه آنها هماهنگ می‌کند.
عصمت خانم‌ عزت نفس بالایی دارد، از زندگی گله‌ای ندارد و با آن‌چه هست می‌سازد. این بار که دیدمش، خواست که یک فروشگاه حجاب معرفی کنم تا بتواند برای دخترش محیا، چادر تکلیف بگیرد. چندجا معرفی کردم اما حدود قیمت را که گفتم، چهره‌اش در هم رفت و گفت «چادر داریم اما محیا دلش می‌خواهد شبیه بچه‌های مدرسه چادر مخصوص داشته باشد، راضی‌اش می‌کنم که از همان چادر استفاده کند...» و رفت.
با چند مادر صحبت کردم که اگر چادر تکلیف دخترشان را لازم ندارند، هدیه کنند و البته می‌دانم که سخت است دخترها از آن‌چه دوست دارند، دل بکٓنٓند!
اما #زینب_جان دل کند، یکی از دختران #باران که بخشندگی را بلد بود و چادر زیبا و تمیزش را آورد برای محیا و من باور دارم تا دنیا دنیاست، نور و برکت این #گذشتن برای زینب جریان خواهد داشت.
undefined ف. حاجی وثوق
@ghalamzann

۱۹:۵۸

۳۰ مهر

thumnail
کوچولوی ۵۷۰ روزه من!
حرم و مسجد و نماز و روضه و پرچم سیاه را می‌شناسی، همان مقدار که پارک و تاب‌تاب عباسی و بازی را می‌شناسی،
تو از همه چیز لذت می‌بری با همه چیز خوش می‌گذرانی و دریافتت از زندگی، هنوز با دریافت ما بزرگترها متفاوت است،
تو همان‌قدر که در پارک و وقت بازی احساس شادی و شعف داری، همان‌قدر هم در مسجد و حرم، وقت بدوبدو کردن و بازی با مُهرها حظ می‌بری و زندگی باید همین باشد نه کلیشه‌هایی که ما چیده‌ایم.
در نگاه قالب‌گرفته بزرگترها، احساس رضایت و نشاط، وابسته به مکان و ابزار و آدم‌هاست، اما برای تو و همسالانت، همیشه می‌شود راضی و خشنود بود و همیشه می‌شود حال خوب داشت و این وجه تمایز مهم‌ شما کوچولوها با ما بزرگترهاست.
و خدا کند این حال خوب، این حظ مداوم، این اشتیاقی که به خوبی‌ها دارید در شما بماند و با خرابکاری‌های ما بزرگترها، در ذائقه نورانی شما تغییری حاصل نشود...undefinedundefined
undefined ف. حاجی وثوق
@ghalamzann

۷:۴۵

thumnail
من باید می‌رفتم...
@ghalamzann

۱۶:۳۱

۱ آبان

thumnail
جهت اطلاع دوستانی که پیگیر پخش مجدد سریال #گاندو‌ بودند، این مجموعه از فردا یعنی چهارشنبه دوم آبان(هر شب) از شبکه خراسان رضوی پخش خواهد شد.
undefinedساعت پخش ۲۳:۲۰undefinedتکرار ۹:۰۰ روز بعد
نوجوانان و جوانان - به‌ویژه - از تماشای این سریال پر از حس غرور و‌ افتخار خواهند شد و امیدشان به اجرای #عدالت مضاعف می‌شود.
@ghalamzann

۱۰:۲۲

#بر_همه_مسلمانان_فرض_است#عروس_قرن_پانزدهم_هجری
شاید دوست نداشته باشد درباره‌اش بنویسم راستش را بخواهید خودم هم دوست ندارم بنویسم، انگار دارم وارد حریمی می‌شوم که نباید، انگار آن‌قدر ارزشش زیاد است که باید پنهان بماند، در حقیقت دارم کاری انجام می‌دهم که برایم دشوار است، که فشار دارد برایم، اما می‌نویسم تا بر صفحه تاریخ بمانند این قدم‌های دوست‌داشتنی که ادامه‌ی قدم‌های یک‌ عروس نورانی در سال صفر هجری قمری‌ست!
#زینب جانم ببخش که دارم رونمایی می‌کنم از کاری که عاشقانه کرده‌ای و شاید ندانی که من برایش گریه کردم و هنوز رد بغضش برایم مانده است.
زینب...زینب... تو چقدر راحت و روان گذشتی از آن‌چه همه‌ی عروس‌ها خیلی دوستش دارند، تو چقدر سبکبال رها کردی آن‌چه به همه‌ی ما چسبیده است!
زینب...خوش به حال خودتخوش به حال همسرت خوش به حال پدر و مادرت و خوش به حال فرزندانی که تو قرار است در آینده مادرشان باشی
بگذار برای همه بگویم که زینب، تازه عروس قشنگی که می‌توانست حلقه ازدواجش را برای همیشه نگه دارد، می‌توانست بگوید طلاهای دیگرم را که برای کار همسرم فروختم، می‌توانم این تنها طلای باقی‌مانده را که رسم‌ نیست کسی بفروشد، که رواج نیست هدیه دادنش، برای خودم نگه دارم، حتی می‌توانم بفروشم و مثلا خانه نقلی اجاره‌ای یک‌خوابه‌ام‌ را کمی بزرگتر کنم، اما نگه نداشت، حتی نفروخت، هدیه کرد برای #جبهه_مقاومتبرای رهایی مردم مظلوم و ستمدیده، برای پایان بخشیدن به ظلم صدها ساله،
زینب قشنگ‌ ما تنها یادگاری ازدواجش را بخشید و من سر تعظیم فرود می‌آورم مقابل اراده و عشق #دهه_هشتادی‌هایی که دارند از دهه‌های پیشین سبقت می‌گیرندو همه‌ی تعابیر جامعه‌شناختی و روان‌شناختی مربوط به نسل خودشان را به زانو در می‌آورند...undefinedundefined
undefined ف. حاجی وثوق
@ghalamzann

۱۱:۵۷

۲ آبان

#چهارمین_بازارچه_مقاومت #این_یک_دعوتنامه_است
آمدم بگویم اگر دلتان یک محفل مصفا می‌خواهد که هم خرید کنید، هم به کوچولوهایتان خوش بگذرد، هم دوست و آشنا ببینید، هم چای معطر نوش‌جان کنید و هم آش خوش‌مزه و هم خوردنی‌های دیگر،
و از همه بالاتر، همه‌ی این حظ بردن‌ها،بشوند قوت و نیرو‌ و پشتیبانی برای مقاومت،برای مردم بی‌سرپناه لبنان و غزه،برای کودکانِ چشم به راهِ جنگ‌زده،برای مادرانِ فرزند از دست داده،
یک یاعلی بگویید و پنجشنبه ۳ آبانتشریف بیاورید #حسینیه_هنرکه هم‌ فال است و هم تماشا و لذت مشارکت در یک کار جمعی، یک‌ خرید نورانی، یک دورهمی دلنشین را تجربه کنید.
undefined با خانواده تشریف بیاورید.undefined مایحتاج روزهای آینده را این بار از بازارچه تهیه کنید.undefined اگر قصد هدیه دادن در آینده به کسی یا کسانی دارید، از بازارچه تهیه بفرمایید.undefined اصلا بی‌بهانه و بابهانه از بازارچه خرید کنید.undefined در دل این بازارچه، روایت‌ها خوابیده است، منتظر استخراج و انتشارشان باشید.
undefined کیک و کلوچه و نان و خشکبار و غذا و مربا و ترشی و دم‌نوش و لباس و کتاب و نوشت‌افزار و لوازم آرایشی بهداشتی و خطاطی اختصاصی و موارد دیگر هم در بازارچه یافت می‌شوند.
undefined ۱۵ تا ۱۹ مشهد - مدرس ۴ - حسینیه هنر
undefined برای اینکه حال خوبی دریافت کنیم لازم است بدانیم که از سه بازارچه قبلی نزدیک‌ به ۹۰ میلیون تومان سود به نفع جبهه مقاومت به دست آمده است.
#شما_هم_رسانه_بازارچه_مقاومت_باشید.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann

۴:۵۲

۳ آبان

#یک_دوست_یهودی_دارم
«چند سالی از خودم بزرگتر. اصطلاحاً از طلاب حوزه های علمیه یهودیان است. قبلا ساکن سرزمین های اشغالی بود. اما حالا فرار کرده و تبدیل به ناتوری کارتا شده! به من می‌گوید: رفیقِ دیوانه خودم! البته که محبت دارد. دیشب که زنگ زد، باب درد دل باز شد.جملاتش مهمترین مانیفست انگیزشی زندگی ام شد، چون زنده، واقعی و از روی دغدغه بود.گفت: برای مقاومت علیه اسرائیلی ها، باید ابتدا مقابل دشمن های کوچکتری مقاومت کنیم. مثل مقاومت علیه نیمه شب خوابیدن و ظهر بیدار شدن! مقاومت علیه صبحانه نخوردن و بدنی نحیف و بدون زور و بیمار داشتن! مبارزه با غریزه گرایی هایمان که همیشه محرک های بیخودی بودند برای ادامه زندگی! برای مقاومت علیه اسرائیل، باید مقابل غریزه ها ایستاد و آنها را در خلوتمان خاک مال کنیم. نه یکبار و دوبار، بلکه این مبارزه باید تبدیل به عادتی معقول شود. مقاومت علیه باتلاق اینستاگرام، تلوزیون و اخبار گوش دادن! علیه شهوتِ خریدن و خوردن، و راحت گرایی بیش از حد! مقاومت علیه بی دردی مقابل دردمندان!
اصلا ما باید مقاومت کنیم مقابل آدم های رهزن و بیخودی که تمام دقیقه های زندگی شان پوچ و بیفایده است و ما را هم همینطور می‌خواهند. علیه دزد های عاطفه و قلب! محمدعلی؛ چرا شماها مثل داوید نیستید؟ رفیق سابقم داوید، که این روزها در تل آویو مشغول شیعه شناسی است، پنج زبان بلد است. تمام دروس طلبه های ایرانی را به زبان فارسی از سایت «شیعه درس» در طول ده سال خوانده و حاضر است تک تک جملات آن درس ها را امتحان بدهد. و حالا اینروزها متخصص آموزش زبان فارسی و بینش و تفکر ایرانی ها و شیعیان شده در حالی که تنها سی سال سن دارد!
مبارزه را باید از اینجا شروع کنیم که چرا تا به الان حداقل دو زبان دیگر بلد نیستیم تا با آنها شعر بگوییم؟ چرا دشمنتان اسرائیل است ولی هنوز عبری بلد نیستید؟ گور پدر عبری! چرا فارسی را یاد نمی‌گیرید؟ تا حرفی بزنید که آنقدر ارزش داشته باشد که ترجمه اش کنند؟ چند دقیقه در سال مطالعه می‌کنید؟چقدر نوشته اید؟ چقدر برای رشد روحی خود و خانواده و دوستانتان تلاش کردید؟ آیا آنقدر ارزشمند شده‌اید که بدنبال ترور شما باشند؟
جوابش را من نمی‌دانم. اما باید مقاومت کنید، علیه خودتان! علیه اینهمه بیخود بودگی! که اگر مقاومت می‌کردید، تا به الان اسرائیل تبدیل شده بود به خاطره ای غیر قابل تکرار! تمام شده بود. نیست و نابود شده بود.خاکستر…»
undefined محمدعلی محمدی
@ghalamzann

۸:۴۵

۶ آبان

undefinedundefinedundefinedundefinedundefined
کانون فرهنگی تربیتی دخترانه باران برگزار می‌کند:
«دوره سال تحصیلی کلاس‌های دخترانه باران»
undefinedویژه دختران ۸ تا ۱۵ سال
undefinedکلاس های متنوع و کاربردیundefinedundefined هنرمندانهundefinedundefined دستان خلاقundefinedundefined تدبر در قرآنundefinedundefined زندگی زیبای منundefinedundefinedروایت انسانundefinedundefinedمن و اطرافیانمundefinedundefinedکشکولundefinedundefinedکلاس‌های مختلف دیگرundefinedundefinedهیئت و دورهمی‌های دخترانهundefined
undefined«ثبت نام تا ۷ آبان ماه تمدید شد»undefined
undefinedبرای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر، وارد لینک زیر شویدundefinedundefined ثبت نام ورودی های #جدید بارانhttps://formafzar.com/form/472j2
undefined ثبت نام ورودی های #سابق بارانhttps://formafzar.com/form/tn22d
~~~~~~~~~~~undefinedکانون فرهنگی تربیتی دخترانه بارانundefinedundefined @dokhtaraneh_baran

۹:۰۴

۷ آبان

#بازارچه_مقاومت #جهاد_زنانه#این_یک_دعوتنامه_است
undefinedدوستان پرتلاش در مجموعه ضحیمیزبان شما هستند با غرفه‌های:محصولات فرهنگی ؛ پوشاک ؛ محصولات هنری ؛ انواع خوردنی‌‌جات و...
undefined ۵۰ تا ۱۰۰ درصد سود این بازارچه برای کمک به لبنان undefined و فلسطین undefined می‌باشد.
undefinedزمان: سه شنبه ۸ آبان ماه ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۹
undefinedمکان: ابوذر غفاری ۹، پلاک ۱۰۸ موسسه معارف اسلامی ضحی
undefined برای یک خرید خوب و پربرکت از بازارچه متنوع مقاومت جا نمانید.
@ghalamzann

۹:۴۱

۸ آبان

#طنز_روزگار
ترانه «عمار داره این خاک»از #حامد_زمانی مجوز پخش ندارد...!!!
اگر کسی اطلاعی درباره حامد زمانی دارهکه ما نداریم، لطفا مارو هم مطلع بفرمایدundefined
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann

۸:۰۷

۱۰ آبان

#دوستان_دوست‌داشتنی
«ما را به حال خویش نخواهد گذاشت ما سختی‌کشیده‌ایم، یتیمی‌چشیده‌ایم
آخر خودش هم از دلمان در می آورددنیا و آنچه را که شنیدیم و دیده‌ایم
دریا! مزن به سینه ما دست رد که ماگر قطره ایم از آب وضویی چکیده‌ایم»
این ابیاتِ خواستنی را امشب دوباره زمزمه کردم و دلم خواست به شما دوستان جدید ۱۷ ساله‌ام تقدیم کنم به دوران سختی که می‌گذرانید ...
بماند به یادگار در ۹ آبان ۱۴۰۳از دورهمی خوبِ امشب با دوستان تازه و نازنینم در #کتاب‌پردازان محترم ...
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann

۶:۲۸

قلمزن
#طنز_روزگار ترانه «عمار داره این خاک» از #حامد_زمانی مجوز پخش ندارد...!!! اگر کسی اطلاعی درباره حامد زمانی داره که ما نداریم، لطفا مارو هم مطلع بفرمایدundefined ف. حاجی وثوق @ghalamzann
thumnail
#حامد_زمانی شبکه دو
(مطالبه اثر دارد)
@ghalamzann

۸:۲۲

۱۳ آبان

«از دیشب سه بار گریه کردم؛بار اول با دیدن آن مرد مستاصل که با بغض از مردم میخواست ویدئوی برهنه شدن زنش را بازنشر نکنند. التماس میکرد... او دو تا فرزند دارد. داریم شرف‌مان را به شهوت بازنشر شگفتی‌های مجازی می‌بازیم. نشخوار کردن تصاویر این عریانی برای سرگرمی همان غلبه تکنیک بر خِرد انسانی است. این گوشی نیست که دست ماست، ما هستیم که در دست گوشی و در اختیار آن قرار گرفتیم، مسخ شده‌ایم، بی‌اراده شده‌ایم. تکنولوژی خِرد ما رو زایل کرده.
بار دوم با خواندن توییت وحید اشتری در سرنوشت آن مدافع حرم، که یک بیچارگی مالی او را به‌کنج زندان انداخته. گویی یک مار سمّی کوچک که لای خاک‌های بیابان پنهانی می‌خزد، ناگاه پای پیشقراول قهرمان یک سپاه را نیش زده و او را از پا انداخته باشد. حکایت فتنه‌های دنیای پول‌زده با مردانی که هر یک درفش افتخار تاریخ را به دست دارند، همین است. حالا نوشته که بسیار پیش‌قدم شده‌اند که آن جوانمرد را آزاد کنند.
و سوم؛ دیدن ذوق و شادمانی جوانان لبنانی از شنیدن سرود دیروز بچه‌دبستانی‌ها پیش حضرت آقا. آنها خود را در غربت و بی‌کسی و خیانت امّت رها شده می‌بینند. هر پیامی از سر صدق و دوستی آنها را زنده‌تر می‌کند. خاکستر غم را می‌تکانند و باز برمی‌خیزند.

هر سه، حال بشر غربت‌زده در عصر عسرت است. جهان، غربتکده است. ما برادران و خواهران تنی هستیم که از کودکی ما را از هم جدا کرده‌اند. گاهی هنگام زل زدن در چشم هم چیزی محو از گذشته را بیاد می‌آوریم...»
(وحید یامین‌پور)
@ghalamzann

۱۰:۳۹

۱۵ آبان

thumnail
#پسرها_گریه_نمی‌کنند
چندبار تصویری که برای دنیا خلق کرده‌ایپلی کرده باشم، خوب است؟!چندبار به چشمانت به عمق چشمانت نگاه کرده باشم، خوب است؟!
پسرک نوجوان فلسطینی عزیزم!می‌دانمپسرها در یک دوره از عمرشان گریه نمی‌کنند و این روایت دروغی‌ست که «مردها گریه نمی‌کنند»مردها زیاد گریه می‌کننداما پسرها وقتی نوجوان هستند گریه نمی‌کنند
حالا پدر یک نوجوان را کشته‌اند شهید شده است به ظلم، به جفا، به نامردمی،در سرزمین خودش او را کشته‌اند
تو گریه نمی‌کنی اما همان دوربینی که می‌گویی خاموشش کنند، حتی حرارت صورت تو‌ را ضبط کرده استداغی چشمانت و رنگ سرخی که فریادکننده استو آن گرهی که در گلویت افتاده استو نم کم‌رنگی که کاسه‌ی چشمت را مرطوب کرده است
حتی آتشی که در تو دارد زبانه می‌کشددیده می‌شودو عزمی که پیش از این جزم شده است
من یقین دارم که#یحیی های فلسطین همین‌گونه زاده می‌شوند و بالنده می‌شوندو اگر یک‌ یحیی را از دنیا گرفتند صدها یحیی دارند به دنیا می‌آیند...undefined
undefined ف. حاجی وثوق
@ghalamzann

۱۲:۱۲

۱۷ آبان

thumnail
#مولودی‌خوانی_تراز
نشون دادی تا کجاست کمال #زن و #زندگیکه خدایی بودن یعنی #آزادی و #آزادگی ...
@ghalamzann

۹:۱۱

۲۰ آبان

thumnail
این طلاهای خوشبخت روزی قطعه فلزهایی بودند در دل طبیعت که به دست آدم‌ها استخراج شدند تا بیایند و بشوند زینت نوعروسی یا گنجینه پس‌انداز بانویی یا هدیه تولدی یا هر چیز دیگری...
و گمان‌ نمی‌کردند روزی آن‌قدر خوشبخت باشند که بیایند و بشوند ابزار دفاع از مظلومین و مبارزه با ظالمین،
آری اشیاء همیشه بی‌جان نیستند که گاهی آن‌قدر جان می‌گیرند که جان می‌بخشند و ارزش و قیمت‌شان بالاتر می‌شود حتی از انسان‌هایی که نسبت به ظلم در جهان، از هزار شیء بی‌جان ، بی‌تفاوت‌ترند!
این‌ها بخش کوچکی از هدایای مردمی‌ست که جمع می‌شوند و به دست دوستان هیئت بنات‌المقاومة و گروه فرهنگی شهیدالقدس به مزایده گذاشته می‌شوند و می‌روند تا کمک‌ کنند مظلومین فلسطین و لبنان نجات پیدا کنند.
شما هم می‌توانید در کانال مزایده این قطعات طلا عضو شوید و این همه شکوه و زندگی را به تماشا بنشینید:
undefined بله https://ble.ir/mozayede_tala_moqavemat" undefinedایتا https://eitaa.com/mozayede_tala_moqavemat
undefined ف. حاجی وثوق
@ghalamzann

۸:۴۳

۲۵ آبان

#دهه_هشتادی‌ها #این_نسل_باشکوه
برنامه تلویزیونی کافه گفتگو دارد ضبط می‌شود،حدود ۱۵ نوجوان دختر و پسر نشسته‌اند و چالش روی میز، موضوع حجاب و عفاف است.
صندلی را کمی با فاصله گذاشته‌ام که داخل قاب تصویر نباشم و غرق در گفتگوی کسانی هستم که بزرگانه‌تر از بزرگترها دارند حرف‌های جدی می‌زنند‌.
آرش کلاس دوازدهم است و با آن عینک‌ ظریف و ظاهر مرتبی که دارد، شبیه بچه درسخوان‌های تی‌تیش مامانی به نظر می‌آید.
قبل از شروع ضبط از بچه‌ها می‌پرسم که موافق حجاب هستند یا مخالف ، برخی موافق و برخی مخالفند، آرش می‌گوید «من با #قانون_حجاب مخالفم»
گفتگو دو سه ساعتی زمان می‌برد، آرش اما وسط جدال‌ها و سروصدای بچه‌های دیگر هیچ حرفی نمی‌زند، ضبط که تمام می‌شود، می‌پرسم شما چرا به عنوان مخالف اصلا حرف نزدی؟ می‌گوید من اصلا منطق این گفتگو را قبول نداشتم، می‌گویم کجایش خوب نبود‌، می‌گوید «من مٓرد هستم( و این را طوری با قوت می‌گوید که باور می‌کنم) من رگ‌ گردنم‌ بالا می‌زند وقتی آن دختر خانم‌ می‌گوید پوشش من تاثیری در مردها ندارد، بیا از من بپرس تا بگویم که وقتی دختری چادر روی سرش می‌اندازد چقدر محافظ برای خودش ایجاد کرده ...»
و آن‌قدر مردانه این‌ها را می‌گوید که دلم برای غیرتش غنج می‌رود، برای غیرت نوجوان ۱۸ ساله‌ای که آمده بود در اعتراض به قانون حجاب حرف بزند اما بقول خودش حرف غیرمنطقی یک دختر نوجوان، از ورود به گفتگو به عنوان مخالف منصرفش کرده بود!
اینجا در جمع دهه هشتادی‌های موافق و مخالف، آن‌چه از حال خوب سرشارت می‌کند، قوت و دانش و آگاهی این بچه‌هاست و من باز یقین میکنم سرزمینی که این‌ها را دارد، با همه‌ی اختلاف نظرهایشان، هرگز شکست نخواهد خورد.
undefined ف. حاجی وثوق
@ghalamzann

۲۰:۱۲

۲۶ آبان

undefined(لطفا برای ائمه‌ی جماعات ارسال شود)
#در_فنجان_آدم‌ها_دریا_نریزیم
امام جماعت محترم
باور بفرمایید ظرف همه‌‌ی ما مأمومین به یک اندازه نیست. رعایت حال یکی مثل من را بکنید که تاب همه‌ی اذکار مستحبی شما را ندارد، شما که از هیچ‌کدامش نمی‌گذرید!
این همه طولانی خواندن نماز به نفع هیچ‌کس نیست، نماز را به قدر واجبش بخوانید، به قدر ظرفیت کوچکترین نمازگزار،به قدر تحمل کودک و نوجوانی که اتفاقا آمده‌اند نماز بخوانند، یا بزرگسالی که خواسته طعم‌ نماز جماعت را بچشد.
والله که شما را بابت به واجب بسنده کردن، مواخذه نخواهند کرد که نماز جماعت خواندن، خودش تکمیل‌کننده‌ی نواقص نمازهای همه‌ی نمازگزاران است، اما اگر باعث شوید که کسی آخرین نماز جماعتش را در مسجد بخواند، به احتمال زیاد باید پاسخ‌گو باشید.
دیگر خود دانید...undefined
undefined ف. حاجی وثوق
@ghalamzann

۱۴:۲۵

۲۹ آبان

#برای_مطهره_خانوم
خانوم معلم عزیز و بادغدغه! دختر خوب و دوست داشتنی من!
شاید باور نکنی که چقدررر همیشه دلم خواسته جایی باشم که تو امروز هستیبا همین شرایط به ظاهر سختبا همین روزها و شب‌هایی که در تنهایی سر می‌شوندبا همین آسمان پرستاره با همین راهی که پیچ دارد و بالا و پایین با همین جاده‌ای که آسفالت نباشد با همین کلاس درهم‌ برهمبا همین بچه‌هایی که دنیایشان متفاوت استبا همین کوه همین بیابان همین درخت‌هابا همین پیرمردهای کلاه به سر همین پیرزن‌های لچک پوشیده همین کودکان صورت سوخته با همه‌ی همین‌هایی که تو داری ...
آه که تو چقدر جایی ایستاده‌ای که آرزوی من بوده و چقدر زندگی را طوری تجربه می‌کنی که دلم خواسته تجربه کنم
من به قدر بلند بودن قد آرزویم، می‌توانم سالها با تو حرف بزنم و بیشتر از آن چقدر دلم می‌خواهد و انتظار می‌کشم که تو بنویسی و من بخوانم
خانوم معلم باسلیقه و باذوق و بسیار مهربان!تو هرگز خسته نخواهی شد و هرگز کم‌ نخواهی آورد وقتی بدانی که تک‌تک این بچه‌ها رگ‌ حیات تو هستند و سلول‌هایی که می‌توانند به تو زندگی دوباره ببخشند،
آن‌ها موجودات زنده ای هستند که بیش از تصور ما معنی حیات را می‌دانند و خودشان منابع لایزال انرژی، و فکر کن که چقدر خدا دوستت داشته که تورا وسط زندگی قرار داده است!
من یقین دارم حالت بهتر خواهد شد اگر باور کنی که آن‌ها هم معلم‌های تو هستند و حال‌شان بهتر خواهد شد اگر باور کنند که تو هم قرار است از آن‌ها بیاموزی،
عزیز دلم با کودک روستایی آن‌گونه باش که باور کند چیزی از من و توی شهری نه تنها کم‌ ندارد که هزارهزار افزون دارد و اگر در تمام مدت ماموریتی که خداوند(و نه آ.پ) بر عهده‌‌ات گذاشته‌، فقط همین را بر باور کودک‌ روستایی بنشانی، بارت را بسته‌ای و قله‌ات را فتح کرده‌ای،
من به تو امیدها دارم و دلم‌ می‌خواست یکی از همان کودکانی بودم که در کلاس تو می‌نشینند و از روح‌ زلال و اندیشه روان تو ارتزاق می‌کنند.
خوشا بر آن‌چه هستی و خواهی بود...undefinedundefined
undefined ف‌. حاجی وثوق
@ghalamzann

۴:۴۲

۱ آذر

#آن_جوان_هجده_ساله_که_بود
علی یکی از نوجوانان مهمان در برنامه است، چهره مردانه ندارد اما خیلی مردانه روی حرف‌هایش ایستادگی میکند و کلامش قوت قابل توجهی دارد.
وقتی می‌خواهد کاغذهایش را بخواند عینکی که با بند در گردنش آویزان است روی چشمش می‌گذارد و خیلی کارشناس‌طور روی نوشته‌ها دقیق می‌شود و آن‌ها را خیلی محکم می‌خواند، اصلا زبان بدنش نوجوانانه نیست و آدم را یاد مناظرات انتخاباتی می‌اندازد.
نقطه اوج حضور قدرتمند علی، وقتی‌ست که دارد از فرایند پیروزی انقلاب حرف می‌زند و ناگهان با یک دست نوار کاست و با دست دیگرش برگه کاغذ را بالا می‌آورد و می‌گوید انقلاب ما با اعلامیه و نوار کاست پیروز شد. در این لحظات دلم‌ می‌خواهد تمام‌قد بلند شوم و برایش کف بزنم اما دوربین در حال ضبط است و علی بی‌وقفه ادامه می‌دهد.
ضبط که تمام می‌شود، سن و‌ مدرسه‌اش را می‌پرسم ، کلاس دوازدهم است، از مطالعاتش می‌پرسم و اینکه از چه منبعی ارتزاق فکری دارد.کمی تأمل می‌کند و می‌گوید «من تا دوسال قبل رادیکال بودم ، مطالعاتم سروش بود و شریعتی و بیش ازین نمی‌خواستم، اما سخنرانی و سلوک یک‌ جوان ۱۸ ساله دنیایم را تغییر داد...»با اشتیاق می‌پرسم آن جوان چه کسی بود؟ خیلی جدی و قاطع می‌گوید فاطمه‌ی زهرا سلام علیها... ناخودآگاه سکوت می‌کنم، قوت کلامش آن‌قدر زیاد است که چیزی نمی‌توانم بگویم و او ادامه می‌دهد که بعد با کتابهای استاد مطهری و استاد صفایی آشنا شده و و و ...
برای لحظاتی فراموش کرده‌ام که دارم با یک نوجوان پسر(و نه دختر) صحبت می‌کنم ، این اندازه از فرهیختگی را برای پسران نوجوان متصور نبودم ، شاید چون ارتباط کمتری داشته‌ام، اما حالا من مقابل علی هستم، نوجوانی که برای هر موضوعی حرفهای خوب و عمیقی برای گفتن دارد.
وقت خداحافظی می‌گویم کلاس و عمقِ کلامت به دلیل بالا بودن کلاسِ مطالعات توست ، نمی‌شود کسی #مطهری و #صفایی در این سن خوانده باشد و غیر این باشد!
علی می‌رود و من دعا می‌کنم کاش از علی و علی‌ها چون جان مراقبت کنیم که رشحه‌ای از رشحات گران‌بهای این سرزمین هستند...undefined
undefined ف. حاجی وثوق
@ghalamzann

۱۱:۳۹