غریبانه

#رباعی
پیوسته و خسته مینویسیم حسین
با دیدهٔ بسته مینویسیم حسین
انگار قلم با دل ما همراه است
با خط شکسته مینویسیم حسین

#صادق_غریب

#رباعی 
نه سایه و سرپناه داریم آقا 
نه ملجأ و تکیه گاه داریم آقا 
در توشهٔ خود گناه داریم فقط
امّا بخدا گناه داریم آقا 

#صادق_غریب

#رباعی 
در این هم حرم از خوب گرفته تا بد
اینجا همه خوبند همه حتی بد
برعکس همه جای جهان در مشهد
خورشید به سمت آسمان می‌تابد 

#صادق_غریب

#رباعی 
دلواپس بود و نگران گفت نیا
فریادزنان گریه‌کنان گفت نیا
تنها مسلم منتظرش بود امّا
برعکس همه منتظران گفت نیا 

#صادق_غریب

#رباعی 
در اوّل خط زود تمامش کردند
او جزو خواص بود، عامش کردند
با اینکه پدر یک تنه معبر وا کرد
یک کوچهٔ بن بست بنامش کردند

#صادق_غریب