گفتگو با قرآن | ghorangoft
" />
نماز؛ از نیایش فردی تا پایگاه شهری: خوانشی قرآنی از مفهوم صلاة و پیوند آن با فضاهای شهری
قسمت ۱ از ۲
نسخه خلاصه + نسخه تفصیلی
یکی از مسائل مهمی که امروز با آن روبرو هستیم، کاهش حضور و تأثیر #نماز در زندگی روزمره است. گویی نماز به تدریج از یک رفتار حیاتی در زیست مؤمنانه به آیینی تشریفاتی و گاه حاشیهای تبدیل شده است. در این نوشتار قصد داریم به یک زاویه کمتر دیدهشده از مفهوم نماز اشاره کنیم که میتواند زمینهساز بازگشت آن به متن زندگی فردی و اجتماعی شود: خوانشی تلفیقی از قرآن و معماری و شهرسازی.
نماز، فعالیتی اجتماعی
این تلقی وجود دارد که نماز، رابطه «یک» انسان با خداست و عبادتی فردی محسوب میشود. اما «صلاة» در قرآن کریم مفهومی جامعتر از دعا، آیین پرستش و راز و نیاز با خداوند است؛ اگرچه محور اصلی آن ارتباط مستقیم امت با خداوند و اظهار تذلل و خشوع به آن درگاه و در حقیقت نوعی نمایش بندگی و خداگرایی است. اما برخلاف تصور، این آیین در نگاه اول، یک آیین فردی و خلوتگرا نبوده است. در نگرش قرآن کریم این نمایش بندگی و خداگرایی، غالباً با حضور انبوهی از مؤمنان و با رهبریت رهبری الهی به منصه ظهور میرسد و اساساً ماهیتی اجتماعی دارد تا فردی. از همین روست که یکی از ابعاد مهم نماز در قرآن کریم، ارتباط با رهبری الهی جامعه است. اساساً باید گفت نماز با این تعریف با محوریت دو رکن برپا میشود: رکن اول: امام، رکن دوم: مأمومین.
در قرآن کریم بسیاری از آیاتی که به نماز امر میکند، با صیغه جمع است و صرفاً فرد مخاطب نیست. در برخی موارد نیز به شکل واضحی به جماعت بودن نماز اشاره شده است: وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اركَعوا مَعَ الرّاكِعينَ(بقره، ۴۳). حتی در شرایط دشوار مانند میدان جنگ، نماز جماعت همچنان برقرار است: وَ إِذا كُنتَ فيهِم فَأَقَمتَ لَهُمُ الصَّلاةَ[...] (نساء، ۱۰۲) و با دستور خاصی که در این آیه بیان شده، نماز خوف به شکل جماعت برپا میشود. این نشان میدهد که اصل در نماز، جماعت بودن آن است.
در مواردی نیز خصوصیاتی در سیاق بحث گفته شده است که نشان میدهد پیشفرض قرآن این است که نماز امر عمومی بوده و به صورت جمعی برگزار میشود. برای مثال درباره منافقان میفرماید وقتی به سوی نماز میایستند، با کسالت و بدون نشاط درونی چنین میکنند ولی میخواهند به مردم نمایش دهند: وَإِذا قاموا إِلَى الصَّلاةِ قاموا كُسالىٰ يُراءونَ النّاسَ(نساء، ۱۴۲)؛ یا در آیاتی از سوره مائده، برای راستیآزمایی شهادت شاهدان بر وصیت، زمان بعد از نماز را تعیین میکند تا این امر در انظار عمومی واقع شود: تَحبِسونَهُما مِن بَعدِ الصَّلاةِ فَيُقسِمانِ بِاللَّهِ[...] (مائده، ۱۰۶).
نماز، پایگاهی مکانی
در استعمالات قرآنی، مسجد در غالب موارد به معنای «مکانی برای صلاة» شناخته میشود؛ اما جالب اینجاست که گاه «صلاة» به نحوی بکار میرود که معنای «مسجد» از آن تداعی میشود. به تعبیر دیگر گویی جنبه مکانی و فضایی پیدا میکند. به عنوان مثال، در آیه شریفه يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلاَّ عابِري سَبيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا(نساء، ۴۳) منظور از نزدیک نشدن به الصَّلاةَ، نزدیک نشدن به نماز نیست، بلکه نزدیک نشدن به مسجد یا به تعبیری «پایگاه نماز» است؛ زیرا پس از آن، استثنائی ذکر شده و میفرماید «مگر آن که بصورت عبوری باشد»؛ و عبور از مکان معنا دارد. بنابراین منظور اولیه آیه با توجه به سیاق آن، این است که در حالت مستی به مسجد و پایگاه نماز نزدیک نشوید و همینطور در حالت جنابت، مگر آنکه در مسیر عبور شما باشد. یا در سوره توبه، منافقان را اینطور توصیف میکنند: وَ لا يَأتونَ الصَّلاةَ إِلّا وَ هُم كُسالىٰ(توبه، ۵۴). این نشان میدهد نماز جایی است که آنها باید به سوی آن بیایند. این مثالها و موارد دیگر نشانگر رابطه تنگاتنگ مسجد و نماز بوده و اشاره میکند که نماز صرفاً یک رفتار و فعالیت نیست و بُعد مکانی-فضایی آن بخشی از ماهیت آن را تشکیل میدهد.
پایان قسمت اول
ادامه یادداشت
صفحه گفتگو با قرآن | قرآنگفت @ghorangoft_ir
۱۷:۳۷