۱۷:۰۹
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
بازارسال شده از ستاد مدیریت بحران حج 1403
۱۸:۵۰
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
زائران گرامی و محترم، حاجیه خانم ها و حاج آقایان عزیزسلامخدا قوت و طاعات شما مقبول درگاه ایزد یکتادر طول سفر زحمات زیادی را به شما و هم کاروانی ها دادیم و شما هم با مناعت طبع و سعه صدر تحمل نموده و ما را در شرمندگی محبتتان غرق نمودید ، بابت این زحمات از شما حلالیت می طلبم.ما آنچه در توان داشتیم و آنچه که تدبر مینمودیم و با کسب نظر روحانیت محترم و معزز کاروان شخصیتی به جد فعال و همراه و فکور در عین حال با تجربه و آگاه به ظرافت های عملیات حج و کارهای اجرایی که خود شما هم به این امر کاملا مشهود، معترف خواهید بود و همینطور همراهی معاون کاروان که البته این یک عنوان تشریفاتی بود چرا که ایشان در تمام مراحل راهنما و همراه بنده بودند و ما عناوین مدیر و معاون را در هم نمیدیدیم و هدف را نشانه گرفته بودیم که همان خدمت خالصانه به شما زائرین صبور و فهیم و مومن و متعهد به احکام و واجبات در عین حال بسیار همراه در امور اجرایی و اردویی و منظم در حرکات و برنامه های جمعی کاروان بود. و امید وارم توانسته باشیم قطره ای از دریای وظایف محوله را در حق شما به انجام رسانده و رطوبت معنویت آن تا ابد در وجود گرانقدر شما باقی بماند.لذا بنده و جناب حاج آقای جعفر زاده روحانی بزرگوار و بلبل خوش الحان اهل بیت حاج آقا فلاح پور هر چه انجام دادیم جزء وظایف خود میدانستیم و بذل توجهات شما و الطاف محبت آمیزتان در پیام های فبلی و ابراز تشکر و قدر دانی شما هم ما را بیش از پیش خجالت زده می نماید و هم تعهد ما را نسبت به قبل افزون می نماید. و من خود را لایق اینها که فرمودید نمیدانم ولی بسیار به دعای شما محتاجم و التماس دعا دارم.در طی این سفر همهی شما به نوبه ی خود ما را کمک نمودید و همراه و همسفران عالی و نمونه بودید ولیکن همانگونه که مشاهده کردید افرادی بی منت و بدون توقع با اینکه لباس زائری بتن داشتند مضاف برآن می گویم که لباس خدمت برتن نموده و گوی سبقت را از ما ربودند و با همیاری و خدمت صادقانه به هم کاروانی ها، پیمانه آخرت خود را سنگین تر و لبالب از اعمال خیر نمودند و مصداق عبارت قرآنی"... السابقون السابقون..." بودند. از آنها کمال قدر دانی را دارم.و در این مجال اگر نامی از آنها نبردم بخاطر این است که بودند افرادی که مخفیانه و نامحسوس به کاروان کمک کردند و ناشناس به مانند حضرت علی بن الحسین علیه السلامدر کاروان به دیگران یاری کردند و برخی هم در مواقع و موقعیت های متفاوت به یاری ما شتافتند و برخی هم سهمشان را از این سفره پر خیر بیشتر کرده و ضمن بهرهی مادی سفر توشه ی آخرت خود را هم تزئین به اخلاق ائمه اطهار علیها سلام نمودند. و بغیر از خداوند و ملائکه ی ثبت کننده ی اعمال خود زائرین کاروان هم آنها را میشناسند و واقف به تلاشهای ایشان بودند.در ادامه از همه تشکر میکنم بخاطر اعتمادی که به کاروان بنده نمودید و با ما همسفر شدید و آرزو دارم که از این سفر بهره ی کافی و وافی برده باشید و ما را بخاطر قصور ناخواسته و اتفاقات غیر مترقبه ای که باعث رنجش و احیانا معطلی شما شده و مانع کسب فیض بیشتر شما گردیده عفو بفرمائید.خدایا چنان کن سرانجام کارکه تو خوشنود باشی و ما رستگار.حقیرهادی کلانتری کاروان١٧٣٧٣
۷:۳۲
با سلام وعرض ارادتمحضر محترم زائران کاروان ۱۷ بقیه اش را مثل جلسات شما بفرمایید.خدا رو شاکریم که توفیق خدمت به ضیوف الرحمن را به ما عنایت فرمود وبرگه نوکری وخدمت ما امسال هم رقم خورد.آنچه در لباس نوکری وخدمت انجام شد موجبات ابراز عذر خواهی مارا فراهم می کند که شاید باید بیشتر از آنچه انجام شد استحقاق شما بودو این جسم کم توان ما یارای خدمت بیشتر نداشت ،آنچه مدیر محترم در خصوص بنده فرمودند ازمناعت طبع ایشان ودر حق من مبالغه فرمودند امیدوارم ایشان وجناب حاج آقای جعفرزاده روحانی معزز و پدر معنوی کاروان از بنده به خاطر کمبود ها گذشت نمایند.در پایان از همه شما عزیزان طلب حلالیت نموده و بنده را عفو بفرمایید .خدمتگزار شما فلاح پور
۷:۵۹
بازارسال شده از دریای کرم حسین(ع)
۲۱:۲۱
بازارسال شده از شالچیان
۱۸:۱۶
بازارسال شده از صادری - مرتضی
۱۹:۴۷
بازارسال شده از صادری - مرتضی
۱۹:۴۷
بازارسال شده از صادری - مرتضی
۱۹:۴۷
بازارسال شده از صادری - مرتضی
۱۹:۴۷
با سلاممحضر روحانی محترم و مدیریت گرامی و زائران معزز کاروان ۱۷۳۷۳درکنارمضجع شریف سلطان سریرارتضی،آقام علی ابن موسی الرضا دعا گوی شما عزیزان هستم.
۱۱:۵۴
خاطره ایام حج سال۱۴۰۳بخوانید واقعا یادآور خاطرات خوب حج می باشد.تقریبا یک ماه است که از سفر رویایی حج مان می گذرد.سفری که یک عمر پول روی پول گذاشتیم...یک عمر روزشماری کردیم، این پا و آن پا کردیم و از خدا خواستیم زودتر نوبت مان شود. و چه بسا که در این صف انتظار، عده ای میانسال شدند، عده ای پیر شدند، و عده ای اجل فرصت به آنها نداد و حسرت تماشای گنبدحضرا و خانه خدا را به گور بردند.سفری که عمری در انتظارش بودم نفهمیدم چطور آمد و در یک چشم بر هم زدن به پایان رسید و من را با کوله باری از حسرت روزهایی که از دست دادم تنها گذاشت.امروز مثل کسی که عزیزی را از دست داده و تا حالا داغ بوده و دور و برش شلوغ بوده شده بودم، به سراغ لباسهای احرام رفتم و همه را با وسواس، درون ساکِ احرامی چیدم، لباس های سفید، چادر، شلوار، حوله های احرام، کیسه سنگ ، کارت شناسایی و کوهی از خاطرات که هرگز تکرار نخواهند شد...صندلی را زیر پایم گذاشتم و کیف ها راته طبقه بالای کمد دیواری جاساز کردم و خدا میداند که چقدر دلم گرفت وقتی نمی دانستم آیا باردیگر مجالی برای باز کردن زیپ کیف و پوشیدن آنها خواهم داشت یا خیر.درب کمد را بستم و از صندلی پایین آمدم ولی چه کنم با ذهنی که خمار تکرار آن روزهاست، خمار خنده ها و شادیها، خمار غم ها و کدورت ها، خمار خستگی ها و گرمای هوای عربستان دلم لک زده برای اتوبوس شماره ۱ و ۲ و۳ ترافیک سنگین زیر پل و ازدحام ایستگاه اتوبوس و درب ها و مسیرهای حرم که هر ساعت قانون ورود و خروجش تغییر میکرد و گاها با اخم و ناراحتی از اینکه راهم دور شده و باید یک دور قمری محوطه را می چرخیدم چهره در هم می کشیدمو امروز چقدر از دست خودم عصبانی هستم که چرا غر زدم؟ مگر به دنبال چه چیزی می گشتم ؟اصلا عجله ام برای چه بود؟چرا نفهمیدم که نفس کشیدن در جوار یار نایاب است و باید غنیمت بشمارم.چقدر امروز دلم حرم خواست، صحن اصلی نشد، نیم طبقه، نیم طبقه نشد طبقه دوم، سوم، پشت بام، هرجایی که فقط بشود یک بار دیگر شش هایم را از هوایش پر کنم و قلبم را جلا دهم. وای که چقدر امروز دلم غروب مدینه خواست و خلوت های عاشقانه پشت دیوار بقیع.دلم لک زده برای پنیر های سه گوش و عسل و مربای تکراری و چای با طعم لیوان کاغذی و صدای خدمه سالن که هنوز که هنوز است هر صبح در گوشم زنگ می خورد که «لطفاصندلی ها را به ترتیب پر کنید».دلم لک زده برای پاکت رخت چرک ها، نوبت روز تحویل لباسها و گرمای پشت بام هتل و حسرتی که حاضرم تمام گیره های لباس دنیا را بدهم و فقط یکبار دیگر کمر خم کنم و از زیر حوله های احرام آویزان رد شوم. چقدر این یک ماه عصرهایش برایم طولانی شده، چقدر زمان برای خوابیدن زیاد می آوردم و افسوسِ اینکه، چرا از زیر شرکت در جلسات ساعت 10 صبح ، سالن جلسات نمازخانه شانه خالی کردم و لذت دیدار دوستان را از دست دادم.دلم لک زده برای شن های داغ عرفات و هوای دم کرده زیر چادرهایش و جعبه های پر از غذا و فرغون یخ جلوی چادرها، و چه حیف که شاید لحظاتی را بر سر کمبود جا وقت صرف کردیم و از دست هم دلخور شدیم.دلم لک زده برای صف های طولانی دستشویی های منی و چشم غره هایی که اگر کارت به درازا می کشید نثارت می شد.دلم لک زده برای آسانسورهای شلوغ، برای معطلی های توی سالن برای زنگی که با سوار شدن مسافر اضافه به صدا در می آمد.دلم لک زده برای هم اتاقی هایم، برای دورهمی با دوستانم و گپ زدن های تا نیمه شب و خنده های الکی که دل و پهلویت را با هم یکی می کرد .هر چه خاطرات آن روزها را مرور میکنم چیزی جز زیبایی و زیبایی نمی بینم و دلم نمی خواهد حتی سختترین لحظاتش را هم حذف کنم. گفتم خدایا سفر حج قطعا در کنار همه درس های که داشت به من آموخت هر چیزی را باید به وقتش قدر دانست که قطعا حسرت و افسوس و آه هرگز هیچ گذشته ای را بر نگردانده است.قدر دانستن نعمت سلامتی قبل از بیمار شدنقدر دانستن وجود پدر و مادرقدر دانستن فرزند صالح و اقوام و فامیل و دوست و آشنا، وخلاصه قدر دانستن هر چه که خدا صلاح دانسته و ما را لایق داشتن آن دانسته که قطعا روزی خواهد رسید که حسرت تک تک این دقایق را خواهیم خورد.
التماس دعا
التماس دعا
۱۰:۰۰
بازارسال شده از شالچیان
حاجی گرامیسلام علیکمبا تقدیم احترام، پرسشنامه ذیل با هدف سنجش نظرات و میزان رضایت شما عزیزان در خصوص خدمات آموزشی و فرهنگی بعثه مقام معظم رهبری در موسم حج تمتع سال 1403 تهیه شده است. لطفاً با تكميل اين پرسشنامه ما را در تعالی و بهبود برنامهها و فعالیتهای آموزشی و فرهنگی آتی ياری فرمائيد.آدرس سامانه نظر سنجی:https://hajj.ir/fa/form_data/add/form_id=87
۰:۴۴
انا لله و انا الیه راجعون سلام زائران گرامیبا خبر شدیم متاسفانه همکاروانی محترم حاجیه خانم مصطفوی طی تحمل طولانی دوره ی درمان دعوت حق را لبیک گفت و در ایام منصوب به شهادت بی بی دوعالم حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها به دیدار حق شتافت و در رحمت الهی آرام گرفت امید است سر سفره با نعمت اهل بیت و جد بزرگوارشان حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام متنعم باشند.لذا خاکسپاری ایشان در شهر اصفهان صورت گرفته و مراسم ختمی نیز در تهران برگزار خواهد شد که به محض اطلاع خدمت شما عزیزان اطلاع رسانی خواهد شد.هادی کلانتری کاروان١٧٣٧٣
۱۷:۳۰
۱۷:۳۷
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون درگذشت زائر و همسفر عزیز و بزرگوار حاجیه خانم مصطفوی رو به همه هم کاروانیهای عزیز و فرزندان عزیز و داغدارش بالاخص دختر بزرگوارش همسفر گرامی ما عرض تسلیت و تعزیت دارم خداوند انشاالله این عزیز رو با جده اش زهرای مرضیه محشور بگرداند و به بازماندگان خاصه دختر عزیزش صبر و اجر عنایت بفرماید خداوند عاقبت همه ماها رو ختم بخیر بگرداند.
خادم و کوچک همه زائران عزیز جعفرزاده
خادم و کوچک همه زائران عزیز جعفرزاده
۱۷:۴۵
بازارسال شده از معصومه نورالهی
۱۹:۱۰