بسم الله الرحمن الرحیم
۲۰:۰۸
پخش زنده همایش بزرگ یاران دکتر علی اسماعیلی در حمایت قاطع از حاج حسین ناطق نوری -تاشکوه علیا :
https://www.instagram.com/hosseinnateghnoori?igsh=a3JmZDFxejd4YjJu
https://www.instagram.com/hosseinnateghnoori?igsh=a3JmZDFxejd4YjJu
۱۳:۳۹
۱۳:۳۰
۵:۴۷
۱۱:۵۰
۱۱:۳۶
۱۱:۳۶
۱۹:۳۵
۸:۳۲
۱۴:۲۷
ای بنامت خالق لوح و قلمبا سلامی که مطلع فجر است
حسین ناطق نوری
ضمن عرض احترام و تعزیت ایام و لیالی شهادت مرد نامتناهی عالم خلقت علی بزرگ سلام الله علیه ، امیدوارم تقارن آن با شبهای احیا،، منجر به بیداری دل و بینایی بصر و سعادت و مسئولیت شناسی ما در درک جایگاه والای رهبری و بلوغ تبعیت از آن شود.
آنچه از اعمال برای لیالی قدر ذکر میشود، ممدوح است. خدا توفیق دهد که توجه و تمرکز مان بر مفاهیم و آموزه های انها باشد.
در مفاتیح آمده شیخ طوسی در جمع مشایخ از افضل اعمال لیله القدر سخن بمیان آوردند و هر کدام مطلبی و اعمال با فضیلتی بیان داشتند.
آنگاه شیخ در جمع مشایخ عصر خود فرمود افضل اعمال لیله القدر بمذاکره العلم است.
ان شاءالله خداوند این عمل برترین رو که خالصانه تبیین میشود، از همه ما بپذیرد.
آنچه در مراسم احیاء لیله القدر و حین قرائت دعای ارزشمند جوشن کبیر که یکی از چهار متون سیاسی در زیارات و ادعیه، در کنار زیارت عاشورا، دعای افتتاح و دعای ندبه است، و حاوی مضامین بلند در همه ابعاد اعتقادی و اصلاح باور توحیدی و اندیشه های ضد شرک، امور اخلاق عمومی، روانشناسی رفتار، امور سیاسی در مقیاس داخی و خارجی امت اسلامی، امور علمی و دیگر ابعاد....، میباشد.
اذهان عمومی امت اسلامی درگیر فهم آن بویژه ارتباط مفاد هر فراز با مفهوم استخلاص از نار (آتش) که بعد از هر فراز بر ان تاکید شده است، باشد.
گاه مثلا در دعای مجیر در فضائی معنوی تمنا داریم از آستان باریتعالی که خلصنا من النار یا مجیر، و مفهوم خاص خود را دارد، اما در جوشن کبیر، وقتی در فراز ۷ گفته میشود، "یا من لا یعتدی علی اهل مملکته"، که برای تضمین اقتدار ملی و تقویت سیاست بازدارندگی که نمونه غفلت از ان اشغال قدس شریف بود
و واقعا مفاهیم آن برای گرامیداشت روز قدس مسئولیت آور هم می باشد، چه ربطی به استخلاص از نار و آتش دارد؟ این کدام آتش است؟ آتش جهنم در پسامرگ یا آتش برخاسته در دنیا یا آتش ناشی از قصورات و تقصیرات در فهم تمام صد محور دهگانه جوشن کبیر در زندگانی اجتماعی است؟
گاه جایگاه یک عبارت در تعیین مشی زندگی اجتماعی باید بازشناسی شود، مثلا بررسی جایگاه عبارت "یا کنز الفقراء ، یا اله الاغنیاء" در فراز ۹۲ در جنگ فقر و غنا که امام امت بدان فرا خواندند ، که مهم است ، اما تعرض این قلم جایگاه این مباحث و ارتباطش با استخلاص از نار است. آیا اتش الهی مقصود است یا آتش خود ساخته و برخاسته از اعمال خود ماست که در بی توجهی به جایگاه فقر و غنی در نظام اسلامی دامن گیرمان میگردد!؟
یا بخشی از فراز ۴۲ آن که در خطاب به خداوند گفته می شود: " یا من یکشف البلوی، یا من یسمع النجوی، یا من ینقذ الغرقی، یا من ینجی الهلکی، یا من یشفی المرضی ، ..."، آیا در آتش فتنه و خشم شهری، راهنمای حافظان امنیت نیست که با الهام از ان به ترتیب گام های متین خود را بر اساس ان بردارند که برای کشف بلواها، استماع نجواها نخستین گام شناسائی محرکین و هادیان در صحنه است و تفکیک و بازشناسی فریب خوردگان شایسته نجات، و شناسائی معترضین از اهل شرارت برای رهائی و نجات از هلاکت و تمهید بازسازی شخصیت بیمار دلان و ... در راهبرد های انتظامی - امنیتی،
یا فراز ۱۰۰ یا من لا یسئله سمع عن سمع، ... ، که بی توجهی به مفاهیم ان و تاثیراتش در مدیریت اجتماع خصوصا در فضای گفتمانی، آتشی بر پا می کند که دامن همه را می سوزاند یا آثار مخربش و نظالم ناشی از ان اتش دوزخ را شعله ور میکند که ترکیب دو آتش را در تقدیر خود می سازیم و باید بخدا پناه برد.
یا در مضامین علمی فراز ۶۹ که از فلسفه و منافع جعل آسمان و زمین و فضا و کرات و...سخن میگوید و استخلاص از نار را مطالبه میکنیم؟!! آیا غفلت از درک و فهم وآگاهی های هوا - فضا و تحولات آسمان و حکمت های زمین و کوه و ... ، چه آتشی بر خرمن اقتدار سیاسی و توسعه علمی و سلامت زیست محیطی مان بر پا می شود که باید به خدا برای استخلاص از آن پناه برد؟
آيا فراز ۵۹ دعا (یا من فی السماء عظمته، یا من فی الارض ایاته، یا من فی کل شئی دلائله، یا من فی البحار عجائبه، یا من فی الجبال خزائنه ، ... ) که ترغیب به نفوذ به اعماق آسمانها برای درک عظمت و توجه به نشانه های روشن در زمین و کشف عجائب در اعماق دریاها، و کشف خزائن در دل کوهها ، آغاز یک نهضت علمی و تحقیقاتی و در عرصه صنعت و معدن نبوده که بواسطه اعمال محدودیت ها و ممنوعیت های تحمیلی قدرتهای مسلط بر جهان مغفول افتاده و در عقب ماندگی کشورهای اسلامی به کمک ایادی داخلی و واسطه ها موثر واقع شده است؟آیا مضامین بلند فراز ۷۶ "یا من سبیله واضح للمنیبین"، میزان سنجی روح حقیقت یابی در اشفته بازار فتنه ها و ردیابی قدمگاه های امامت حی و ناظر همه ستادها و صحنه ها نیست تا راه گم نشود و مسیر راهیابی و بازگردانیدن بازگشت کنندگان از میان گمگشتگان تبیین شود؟ جوشن کبیر مسئولیتی بزرگ
حسین ناطق نوری
ضمن عرض احترام و تعزیت ایام و لیالی شهادت مرد نامتناهی عالم خلقت علی بزرگ سلام الله علیه ، امیدوارم تقارن آن با شبهای احیا،، منجر به بیداری دل و بینایی بصر و سعادت و مسئولیت شناسی ما در درک جایگاه والای رهبری و بلوغ تبعیت از آن شود.
آنچه از اعمال برای لیالی قدر ذکر میشود، ممدوح است. خدا توفیق دهد که توجه و تمرکز مان بر مفاهیم و آموزه های انها باشد.
در مفاتیح آمده شیخ طوسی در جمع مشایخ از افضل اعمال لیله القدر سخن بمیان آوردند و هر کدام مطلبی و اعمال با فضیلتی بیان داشتند.
آنگاه شیخ در جمع مشایخ عصر خود فرمود افضل اعمال لیله القدر بمذاکره العلم است.
ان شاءالله خداوند این عمل برترین رو که خالصانه تبیین میشود، از همه ما بپذیرد.
آنچه در مراسم احیاء لیله القدر و حین قرائت دعای ارزشمند جوشن کبیر که یکی از چهار متون سیاسی در زیارات و ادعیه، در کنار زیارت عاشورا، دعای افتتاح و دعای ندبه است، و حاوی مضامین بلند در همه ابعاد اعتقادی و اصلاح باور توحیدی و اندیشه های ضد شرک، امور اخلاق عمومی، روانشناسی رفتار، امور سیاسی در مقیاس داخی و خارجی امت اسلامی، امور علمی و دیگر ابعاد....، میباشد.
اذهان عمومی امت اسلامی درگیر فهم آن بویژه ارتباط مفاد هر فراز با مفهوم استخلاص از نار (آتش) که بعد از هر فراز بر ان تاکید شده است، باشد.
گاه مثلا در دعای مجیر در فضائی معنوی تمنا داریم از آستان باریتعالی که خلصنا من النار یا مجیر، و مفهوم خاص خود را دارد، اما در جوشن کبیر، وقتی در فراز ۷ گفته میشود، "یا من لا یعتدی علی اهل مملکته"، که برای تضمین اقتدار ملی و تقویت سیاست بازدارندگی که نمونه غفلت از ان اشغال قدس شریف بود
و واقعا مفاهیم آن برای گرامیداشت روز قدس مسئولیت آور هم می باشد، چه ربطی به استخلاص از نار و آتش دارد؟ این کدام آتش است؟ آتش جهنم در پسامرگ یا آتش برخاسته در دنیا یا آتش ناشی از قصورات و تقصیرات در فهم تمام صد محور دهگانه جوشن کبیر در زندگانی اجتماعی است؟
گاه جایگاه یک عبارت در تعیین مشی زندگی اجتماعی باید بازشناسی شود، مثلا بررسی جایگاه عبارت "یا کنز الفقراء ، یا اله الاغنیاء" در فراز ۹۲ در جنگ فقر و غنا که امام امت بدان فرا خواندند ، که مهم است ، اما تعرض این قلم جایگاه این مباحث و ارتباطش با استخلاص از نار است. آیا اتش الهی مقصود است یا آتش خود ساخته و برخاسته از اعمال خود ماست که در بی توجهی به جایگاه فقر و غنی در نظام اسلامی دامن گیرمان میگردد!؟
یا بخشی از فراز ۴۲ آن که در خطاب به خداوند گفته می شود: " یا من یکشف البلوی، یا من یسمع النجوی، یا من ینقذ الغرقی، یا من ینجی الهلکی، یا من یشفی المرضی ، ..."، آیا در آتش فتنه و خشم شهری، راهنمای حافظان امنیت نیست که با الهام از ان به ترتیب گام های متین خود را بر اساس ان بردارند که برای کشف بلواها، استماع نجواها نخستین گام شناسائی محرکین و هادیان در صحنه است و تفکیک و بازشناسی فریب خوردگان شایسته نجات، و شناسائی معترضین از اهل شرارت برای رهائی و نجات از هلاکت و تمهید بازسازی شخصیت بیمار دلان و ... در راهبرد های انتظامی - امنیتی،
یا فراز ۱۰۰ یا من لا یسئله سمع عن سمع، ... ، که بی توجهی به مفاهیم ان و تاثیراتش در مدیریت اجتماع خصوصا در فضای گفتمانی، آتشی بر پا می کند که دامن همه را می سوزاند یا آثار مخربش و نظالم ناشی از ان اتش دوزخ را شعله ور میکند که ترکیب دو آتش را در تقدیر خود می سازیم و باید بخدا پناه برد.
یا در مضامین علمی فراز ۶۹ که از فلسفه و منافع جعل آسمان و زمین و فضا و کرات و...سخن میگوید و استخلاص از نار را مطالبه میکنیم؟!! آیا غفلت از درک و فهم وآگاهی های هوا - فضا و تحولات آسمان و حکمت های زمین و کوه و ... ، چه آتشی بر خرمن اقتدار سیاسی و توسعه علمی و سلامت زیست محیطی مان بر پا می شود که باید به خدا برای استخلاص از آن پناه برد؟
آيا فراز ۵۹ دعا (یا من فی السماء عظمته، یا من فی الارض ایاته، یا من فی کل شئی دلائله، یا من فی البحار عجائبه، یا من فی الجبال خزائنه ، ... ) که ترغیب به نفوذ به اعماق آسمانها برای درک عظمت و توجه به نشانه های روشن در زمین و کشف عجائب در اعماق دریاها، و کشف خزائن در دل کوهها ، آغاز یک نهضت علمی و تحقیقاتی و در عرصه صنعت و معدن نبوده که بواسطه اعمال محدودیت ها و ممنوعیت های تحمیلی قدرتهای مسلط بر جهان مغفول افتاده و در عقب ماندگی کشورهای اسلامی به کمک ایادی داخلی و واسطه ها موثر واقع شده است؟آیا مضامین بلند فراز ۷۶ "یا من سبیله واضح للمنیبین"، میزان سنجی روح حقیقت یابی در اشفته بازار فتنه ها و ردیابی قدمگاه های امامت حی و ناظر همه ستادها و صحنه ها نیست تا راه گم نشود و مسیر راهیابی و بازگردانیدن بازگشت کنندگان از میان گمگشتگان تبیین شود؟ جوشن کبیر مسئولیتی بزرگ
۱۷:۳۲
فرا پیشروی ما قرار میدهد تا مدعیان نجات بخش انسان ها، علامت آشکار راه یاب روشن خدا را شناخته و فرا روی منیبین قرار دهند.
عبارات بی بدیل "یا من لا یدوم الا ملکه، یا من لا سلطان الا سلطانه" در فراز ۲۰، ایا راه یاب ملتها در غلبه بر سیاست سلطه طلبی قدرتهای ناروای جهانی مثل امریکا نیست که عدم توجه به ان، اتش ذلت و بردگی را در فضای استعمار زده بر ملتها میافروزد؟
اگر کسی یا کسانی، فردی یا تشکلی و گروهی باور داشته باشیم خدا همان " یا من استسلم کل شیی لقدرته" (فراز ۷) است، همه عزت خود را نه در آستانبوسی امریکا بلکه در تقرب به درگاه یگانه عزتبخش عالم هستی جستجو می کند که در لیله القدران و در خلوت عشق و ارادتشان باور کرده اند این "یا من له العزه و الجلال و یا من له القدره و الکمال " فراز ۵ است که تکیه گاه غلبه بر ترس از قدرتهای شیطانی است.
زیرا اتشی که بخاطر آستانبوسی قدرتهای پوشالی بر ملتی افروخته شده، تنها با استغاثه به درگاه "یا اقوی من کل قوی" (در فراز ۴۶) و تمسک به فهم ان فرونشانده می شود.
پس باید سنت احیاء را نه در بیداری چشم سر، که در بینائی چشم دل و اجابت پیام الهی جستجو کنیم که به اعتبار "استجیبوا لله و لرسوله اذا دعاکم لما یحییکم" (۲۲/ انفال)، متضمن حیات یابی انسان هاست.
با پوزش از اطاله کلام، غرض طرح مبحثی برای هم اندیشی بود که افضل اعمال لیله القدر ، مذاکره علمی است.
@ShomaliGramOfficial
عبارات بی بدیل "یا من لا یدوم الا ملکه، یا من لا سلطان الا سلطانه" در فراز ۲۰، ایا راه یاب ملتها در غلبه بر سیاست سلطه طلبی قدرتهای ناروای جهانی مثل امریکا نیست که عدم توجه به ان، اتش ذلت و بردگی را در فضای استعمار زده بر ملتها میافروزد؟
اگر کسی یا کسانی، فردی یا تشکلی و گروهی باور داشته باشیم خدا همان " یا من استسلم کل شیی لقدرته" (فراز ۷) است، همه عزت خود را نه در آستانبوسی امریکا بلکه در تقرب به درگاه یگانه عزتبخش عالم هستی جستجو می کند که در لیله القدران و در خلوت عشق و ارادتشان باور کرده اند این "یا من له العزه و الجلال و یا من له القدره و الکمال " فراز ۵ است که تکیه گاه غلبه بر ترس از قدرتهای شیطانی است.
زیرا اتشی که بخاطر آستانبوسی قدرتهای پوشالی بر ملتی افروخته شده، تنها با استغاثه به درگاه "یا اقوی من کل قوی" (در فراز ۴۶) و تمسک به فهم ان فرونشانده می شود.
پس باید سنت احیاء را نه در بیداری چشم سر، که در بینائی چشم دل و اجابت پیام الهی جستجو کنیم که به اعتبار "استجیبوا لله و لرسوله اذا دعاکم لما یحییکم" (۲۲/ انفال)، متضمن حیات یابی انسان هاست.
با پوزش از اطاله کلام، غرض طرح مبحثی برای هم اندیشی بود که افضل اعمال لیله القدر ، مذاکره علمی است.
@ShomaliGramOfficial
۱۷:۳۲
۲۱:۱۹