بله | کانال حسن لاری
عکس پروفایل حسن لاریح

حسن لاری

۲۰۰عضو
thumnail
یحیی سنوار فرمانده حماس در غزه
undefinedمن این جمله از امام علی رضی الله عنه را خوب به خاطرم سپرده ام که گفت:دو روز در زندگی انسان هست، روزی که در آن مرگ سرنوشت تو نیست، و روزی که مرگ سرنوشت تو ست.
undefinedدر روز اول هیچ کس نمی تواند به تو آسیبی برساند و در روز دوم هیچ کس نمی تواند تو را نجات دهد...
undefined کانال‌ حسن لاری undefined
undefinedhttps://ble.ir/hasanlariiundefined https://eitaa.com/hasanlari

۱۶:۳۴

thumnail
هر کربلایی، عباسی می خواهدو هر عباسی، ام البنین می طلبد
کربلای مبارزه با تاریکی های امروزقمر میخواهد از جنس عباسو البته مادرانی از سنخ ام البنین که ماه بنی هاشم تربیت کنند
و ابوتراب، این را می دانست و می دیدکه سراغ ام البنین رفت.
آری! مادر فقط نباید، فرزند بیاوردبلکه باید فرزند خاص بیاوردو فرزند خاص، فقط در دامن مادران خاص، قد می کشند

https://eitaa.com/hasanlari ایتاhttps://ble.ir/hasanlarii بله

۱۶:۲۵

thumnail
کلام خدا آرامش بخش حیفم اومد شما نشنوید .
کانال : حسن لاری
https://eitaa.com/hasanlari ایتاhttps://ble.ir/hasanlarii بله

۱۷:۵۶

thumnail
نشست هم اندیشی با دانشجویان رتبه های برتر کنکور ۱۴۰۱ کانال : حسن لاریhttps://eitaa.com/hasanlari ایتاhttps://ble.ir/hasanlarii بله

۱۷:۱۵

thumnail

۱۷:۱۵

thumnail

۱۷:۱۵

thumnail

۱۷:۱۵

#داستان
#یک_فنجان_عشق
#قسمت_اول
به سمت اتوبوسای کاروان رفتم و پامو گذاشتم رو پله اتوبوس و رفتم بالا.یه سرک کشیدم تواتوبوس و....اوه اوه!!!!اینجا که همه برادران محترم بسیجی هستن!همشون تا متوجه من شدن سرشونو انداختن پایین....یکی از پشت سرم گفت:_خانم اشتباه اومدین.اتوبوس خواهرا اون سمته...زیرلبی تشکر کردم.تا خواستم سوار اتوبوس خودمون شم یکی از خواهرا گفت:_کجا خانومم؟_مگه این اتوبوس خواهرا نیست؟_هست اما شرط رفتن به شلمچه، گذاشتن چادر هست.دو دستی زدم تو سرم و گفتم:_پس چرا کسی به من نگفت؟ حالا چیکار کنم؟_برید سریعا یه چادر پیدا کنید.یه ربع دیگه حرکته.کوله ام رو محکم چسبیدم و دویدم سمت سالن.حیرون و سرگردون وسط سالن مونده بودم که چادر از کجا بیارم؟#آخه_خدا_نوکرتم_اینم_شانسه_من_دارم؟رفتم نمازخونه شاید اونجا چادر مشکی باشه.اما نبود!کم کم داشت گریه ام می گرفت که....باز هم دیدمش....نظرش سمت من جلب شد و سریع نگاهشو دزدید....آره!خودشه!اون میتونه کمکم کنه....موضوع رو باهر سختی ای که بود باهاش در میون گذاشتم....گفت خواهرشم داره میاد با کاروان ما....و گفت که اون چادر اضافه داره....دنبالش رفتم که بریم سوار اتوبوس و چادرو بگیریماز خواهرش اما....نه....این امکان نداره....اتوبوس رفته بود....#ادامه_دارد....
کانال :حسن لاری
https://eitaa.com/hasanlari ایتاhttps://ble.ir/hasanlarii بلهhttps://t.me/hasanlarii تلگرام

۱۱:۵۸

#یک_فنجان_عشق#قسمت دومنه.... امکان نداره.... باورم نمیشد....زانوهام خم شد و نشستم رو زمین و زل زدم به آسفالت داغ خیابان...برای اولین بار به این فکر فرو رفتم...یعنی من انقدر آدم بدی هستم که شهدا نمیپذیرنم؟!باز هم همون رو دیدم که با تعجب به جای خالی اتوبوس ها نگاه میکرد...فرمانده بسیج دانشگاه رو هم جا گذاشتن!بابا ایول اینا دیگه کی هستن!!!داشتم نگاهش میکردم که داشت با موبایلش صحبت میکرد. خدا خیرت بده مومن! فرماندتونم جا گذاشتی؟!
نه نه نیازی نیست.
برید ما با ماشین پشت سرتون میایم...
و بعد به دو سه نفری که جامونده بودن گفت که ما باماشین میریم....
خانوم جلالی؟
سرمو آوردم بالا.یکی از همون جا مونده ها بود... بله؟
آقای صبوری گفتن که شما هم بیاید با ما.
فقط یه چادر از نمازخونه بردارید و سر کنید. و بعد سریع رفت.#می_طلبید_مرا!باورم نمیشد!تا از این یکی جا نموندم سریع پاشدمو از نمازخونه یه چادر سفید برداشتم و سرم کردم. توآینه به خودم نگاه کردم.چقدر بهم میومد!اومدم بیرون که باز هم دیدمش...یه لحظه مکث کرد و زل زد بهم...اما سریع بع خودش اومد و زیر لب گفت:_ لا اله الا الله. و سریع رفت.وااااا!!!! این چش شد؟سوار یه جیپ شدیم و راه افتادیم. من عقب نشسته بودم و ساکم رو هم گذاشته بودم بین خودم و خودش.البته خودش خواسته بود.....وگرنه برای من چندان هم مهم نبود....چن ساعتی بود که در راه بودیم...هیچ حرفی رد و بدل نمیشد...و فقط صدای مداح از ضبط صوت، سکوت رو میشکست....نزدیکای ظهر بود که رسیدیم به مسجد.راننده گفت:_سید اینجا بمونیم برا نماز؟پس او #سید بود.....# ادامه_دارد.....کانال :حسن لاریhttps://ble.ir/hasanlarii بلهhttps://t.me/hasanlarii تلگرام https://eitaa.com/hasanlari ایتا

۸:۳۳

کتاب احکام اعتکاف.pdf

۱۰۰۱ کیلوبایت

نظر به سوال برخی از عزیزان گرامی،کتاب احکام اعتکاف به حضورتان تقدیم می گردد.خواندنش برای همگان پیشنهاد می گردد.
کانال :حسن لاری
کانال را به دوستانتان معرفی فرمائید.
https://ble.ir/hasanlarii بلهhttps://t.me/hasanlarii تلگرام https://eitaa.com/hasanlari ایتا

۴:۰۳

thumnail
مهندسی فرهنگی
دنیا تشنه اندیشه معرفت الهی و تبلیغ در عرصه بین الملل ، از اهم مسائل فرهنگی ، که نیازمند مهندسی فرهنگی است .همراه دوست عزیزم جناب استاد آمره در حال تدوین برنامه های فرهنگی دانشجویان بین الملل.
ما را همراهی نمائید و به دوستان خود معرفی نمائید.
کانال : حسن لاری
https://ble.ir/hasanlariihttps://t.me/hasanlariihttps://eitaa.com/hasanlari

۱۸:۰۷

thumnail
رویش ها و ریزش ها
با ما همراه باشید و به دوستانتان هم معرفی نمائید.
کانال : حسن لاریhttps://ble.ir/hasanlarii بله
https://t.me/hasanlarii تلگرام
https://eitaa.com/hasanlari ایتا

۳:۱۸

thumnail
حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …اول یکی یکی جمع شون میکنی تو بغلت بعدش یکی یکی پرتشون میکنی تو آب ؛اما بعضی وقتها سنگهای قیمتی گیرت میاد که هیچ وقت نمیتونی پرتشون کنی …ممنون بابت حضورت دوست گرانبها و خوبمجناب آقای دکتر محمود انوشهاز مشورت های ایشان در حضور انتخابات مجلس بسیار بهره مند شدم .منتظر خبر خوب باشید .....!!!!
.کانال : حسن لاری
https://ble.ir/hasanlarii
https://t.me/hasanlarii
https://eitaa.com/hasanlari

۱۴:۳۴

thumnail
نام تو همچنان در صدر است یا محمد!خواستند نامت، محو شود،اما محور شدی،درست در آن سرزمین؛تو هماره در دل دشمن، بلند شدی و بالنده.
نامت بلند باد!

حسن لاری


https://ble.ir/hasanlarii

۷:۵۰

thumnail
گفتگوی انتخاباتی حسن لاریکد انتخاباتی ۷۳۷۵
حوزه انتخابیه تهران ،ری ،شمیرانات،اسلامشهر و پردیس
@hasanlarii

۲۰:۵۳

thumnail
گفتگوی انتخاباتی حسن لاریکد انتخاباتی ۷۳۷۵
حوزه انتخابیه تهران ،ری ،شمیرانات،اسلامشهر و پردیس
@hasanlarii

۲۰:۵۴

thumnail
سه روز مانده تا ماه مبارک رمضان .این دعارو روزهای پایانی شعبان زیاد بخونید
اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ
خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز
کانال :حسن لاری
@hasanlarii

۱۹:۳۹