《♤🐞 ꪶꪖᦔꪗꪶꪮꪜꫀ🐾♤》

۱۰۳عضو
رمان بازگشت خواهر کاگامی
پارت ۳۰


#میانا
یه دفه از خواب پریدم
با خودم گفتم
خدایا . این چه خواب عجیبی بود ؟!!!!!
اخه چرا بابام باید یه دختر به فرزندی قبول کنه ؟ چرا من باید به دروغ بگم مامان بارداره؟!!!!


برا کاگامی تعریف کردم
کاگامی : هههههههه وای خداهههههههههههههundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined

البته از نظر خودمم واقعا مسخره بود
آماده شدیم رفتیم مدرسه
آدرین : سلام بچه ها
من : سلام
کاگامی : سلام آدرین
مرینت : سلام بچه ها
من: سلام چطوری ؟
مرینت : خوبم ممنون
راستی میگم که فردا میاین با هم بریم پارک ؟
من و کاگامی و آدرین : اره بنظرم بهتره لوکا ، نینو و آلیا رو هم با خودمون ببریم
مرینت: باشه

بعد رفتیم سر کلاس










۳ تا لایک تا بعدی undefined

۱۳:۰۱

لطفا اونی که بنر کانال دخترونه رو گذاشت بیاد خصوصی

۱۴:۱۲

این خصوصی : @mina_p_a_n_a_h_i

۱۴:۱۵

کدوم رمان رو بیشتر دوس داری ؟

۱۴:۲۴

بازگشت خواهر کاگامی

۱۴:۲۴

قهر دختر کفشدوزکی با کلویی

۱۴:۲۵

بچه ها اگه فعال باشید و تو چالش ها تا آخر اسفند شرکت کنید من به عنوان عیدی بهتون برنامه ای رو که ادمین #Hasti باهاش رمان قهر دختر کفشدوزکی با کلویی رو ساخته بهتون میدم که بتونید چت فیک بسازید

۱۴:۳۰

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

thumbnail

۱۲:۵۸

thumbnail

۱۲:۵۸

thumbnail

۱۲:۵۸

thumbnail

۱۲:۵۸

thumbnail

۱۲:۵۹

thumbnail

۱۳:۰۰

thumbnail

۱۳:۰۰

thumbnail

۱۳:۰۱

thumbnail

۱۳:۰۱

thumbnail

۱۳:۰۲

thumbnail

۱۳:۰۲

thumbnail

۱۳:۰۲