Vakili-13970529-Naghde-Maktabe-Tafkik-01-Thaqalain_IR(1).mp3
۰۱:۰۴:۴۵-۲۲.۲۴ مگابایت
از دست ندهیدحجت الاسلام وکیلی؛ نشستی درباره مکتب تفکیک جلسه اول (۱۳۹۷)
یک سخنرانی بسیار مفید در معرفی و توضیح علل و سابقه اختلافات فلاسفه، عرفا، تفکیکیها، ماجراهای مرحوم میرزا مهدی اصفهانی، شیخ محمود حلبی و...
هر کسی میخواهد نقشه کلی این ماجراها دستش بیاید، حتما گوش کند.تلاش مرحوم ملّا صدرا در ایجاد وحدت بین عرفا و فلاسفه علّت برخی مخالفت‌ها با جریان‌های فلسفی و عرفانی شخصیّتهای برجسته‌ی جریان تفکیکمرحوم آیت الله مهدی اصفهانی در طلب عرفانعاقبت سیر و سلوک عرفانی مرحوم آیت الله مهدی اصفهانیاخباریها در فروع چه کار میکنند؟مباحثات میرزا مهدی اصفهانی عقل بیّن و آشکار چگونه عقلی است؟چگونگی شکل‌گیری جریان تفکیکنسبت شیخ محمود حلبی و انجمن حجّتیه با این جریاننظر شیخ مجتبی قزوینی در خصوص نظرات حکما و عرفابررسی دیدگاه‌های انسان‌شناسی در مکتب‌های فلسفیآدرس کانالهای استاد در تلگرام و ایتا و اینستاگرام
https://t.me/Ostad_vakilie
https://t.me/Ostad_vakili
http://instagram.com/ostad_vakili
http://eitaa.ir/ostad_vakili
@hojjatiye۷:۳۸
تصویر مورد استناد انجمن، جهت اثبات تأیید آیت الله صدوقی که حداکثر به اواسط دهه۴۰ (یعنی قبل از اوج پیدا کردن زاویه انجمن و نهضت) مربوط میشود.
@hojjatiye
@hojjatiye۷:۰۸
حقایقی پیرامون انجمن حجتیه تصویر مورد استناد انجمن، جهت اثبات تأیید آیت الله صدوقی که حداکثر به اواسط دهه۴۰ (یعنی قبل از اوج پیدا کردن زاویه انجمن و نهضت) مربوط میشود. @hojjatiye
تصویر مورد استناد انجمن، جهت اثبات تأیید آیت الله صدوقی که حداکثر به اواسط دهه۴۰ (یعنی قبل از اوج پیدا کردن زاویه انجمن و نهضت) مربوط میشود. @hojjatiye یک عکس همه ماجرا نیست. از جمله اقداماتی که انجمن حجتیّه در دستور کار خود قرار داده، تحریف تاریخ انقلاب اسلامی است. برخی از فعّالان و یا مدافعان این گروه درصددند تا با بیان تاریخی جعلی و یا ناقص بیان نمودن حقایق تاریخی، از نقاط غیرقابل دفاع کارنامه انجمن، دفاع نمایند. از جمله تلاشهای این افراد برای تحقق این امر، سوء استفاده از نام شخصیّتهای موجّه تاریخ انقلاب است. اکنون به مناسبت یازدهم تیرماه که مصادف است با سالگرد شهادت آیت الله صدوقی، به یک نمونه از این موضوع خواهیم پرداخت.️ انجمن حجتیه برای آن که به جوانان نسل حاضر، اثبات نماید که این گروه مورد تأیید برخی از چهره های عالم و شاخص انقلاب بوده است، از اسنادی استفاده می کند که تنها گوشه ای از حقیقت را نشان می دهند. به عنوان نمونه برای اثبات تأیید شهید آیت الله صدوقی، به عکسی استناد می کنند که مرحوم سجادی (که یکی از اصلیترین مسئولین انجمن بود) درکنار ایشان نشسته است. چندین نکته درباره ی این عکس قابل ذکر است: 1-هرچند که تصاویر به نفسه سند تاریخی محسوب می شوند، اما مهم آن است که هر تصویری تا چه اندازه توانایی اثبات یک موضوع را داشته و می توان به آن اطمینان نمود؟ به عنوان مثال آیا تصویر نشستن مسعود رجوی و موسی خیابانی در کنار حضرت امام را می توان حمل بر تأیید امام نسبت به سازمان مجاهدین خلق(منافقین) نمود؟ و یا اینکه برای کشف حقیقت، باید به مسائل مهم دیگری همچون تاریخ ملاقات، مکان ملاقات، علت ملاقات، مسائل مطرح شده در جلسه، نتیجه ملاقات، دیگر سخنان هر دو طرف درباره ی یکدیگر و... توجّه نمود؟ 2- به یقین انجمن حجتیّه به دلیل مبارزه اش با بهائیّت، تا قبل از آن که مواضع سرانش نسبت به نهضت امام تدریجاً آشکار شود (یعنی تا قبل از دهه ی پنجاه) مورد تأیید قاطبه علما و شخصیت های اسلامی بود. آری، انجمن در زمان گرفته شدن این عکس مورد تأیید شهید صدوقی نیز بود، اما باید توجّه داشت که این عکس قطعاً متعلّق به دهه چهل است. 3- یکی از دلایلی که اثبات می کند عکس مورد نظر حداکثر متعلّق به اواسط دهه چهل است، تصویر دیگری از شهید صدوقی است که مربوط به سال 49 است. این عکس که هنگام بازدید مرحوم حجت الاسلام فلسفی از حوزه یزد گرفته شده، کاملاً نشان می دهد که عکس قبلی باید به چند سال قبل از سال 49 مربوط باشد. چرا که تغییر در چهره شهید صدوقی و سفیدتر شدن محاسنشان کاملاً مشخص است. 4- همانگونه که پس از گذشت چندین سال، مواضع منفی شیخ محمود حلبی (موسس و رئیس انجمن) علیه نهضت امام، به تدریج شدت گرفت و آشکار شد، مواضع مثبت اکثریّت علمای مبارز و انقلابیون نیز نسبت به شخص آقای حلبی و انجمن حجتیه منفی شد. شهید آیت الله صدوقی نیز از جمله این علما بود. یکی از اسناد ساواک ایشان که به تاریخ 9/5/1357 باز می گردد، اثبات کننده ی این تغییر نظر است.در بخشی از این سند آمده است: «...در این موقع صدوقی نامه ای برای شیخ عبدالجواد جبل عاملی نوشته و در آن قید شده که چرا شما در این نهضت شرکت نمی کنید و چرا مهر سکوت بر لب زده اید؟ لطفاً علت این سکوت را اعلام دارید شما باید مردم را برای مبارزه با حکومت جبار تشویق کنید. علی شیرازی در این موقع اظهار داشته: قرار است آقای حلبی برای سخنرانی از یزد به همایون شهر بیاید و ️صدوقی پاسخ داده شما نباید بگذارید او به همایون شهر بیاید و سخنرانی کند. اگر هم آمد او را سوار ماشین کنید و ببرید در بیابانها رها کنید. اگر شما واعظی را خواستید بیاورید باید از حاج آقا جلال طاهری اجازه بگیرید که مبادا از دستگاه باشد....» منبع: شهید آیت الله حاج شیخ محمد صدوقی، یاران امام به روایت اسناد ساواک2، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ دوم پاییز1377، ص267 سند مذکور از شدّت ناراحتی آیت الله صدوقی نسبت به شیخ محمود حلبی حکایت دارد. آیا باز هم با نشان دادن عکسی که تاریخ آن به حداقل 10 سال قبل از این سند باز می گردد، می توان ادّعا کرد که انجمن حجتیه مورد تأیید شهید آیت الله صدوقی بوده است!؟ @hojjatiye۷:۱۴
حقایقی پیرامون انجمن حجتیه یک عکس همه ماجرا نیست. از جمله اقداماتی که انجمن حجتیّه در دستور کار خود قرار داده، تحریف تاریخ انقلاب اسلامی است. برخی از فعّالان و یا مدافعان این گروه درصددند تا با بیان تاریخی جعلی و یا ناقص بیان نمودن حقایق تاریخی، از نقاط غیرقابل دفاع کارنامه انجمن، دفاع نمایند. از جمله تلاشهای این افراد برای تحقق این امر، سوء استفاده از نام شخصیّتهای موجّه تاریخ انقلاب است. اکنون به مناسبت یازدهم تیرماه که مصادف است با سالگرد شهادت آیت الله صدوقی، به یک نمونه از این موضوع خواهیم پرداخت. ️ انجمن حجتیه برای آن که به جوانان نسل حاضر، اثبات نماید که این گروه مورد تأیید برخی از چهره های عالم و شاخص انقلاب بوده است، از اسنادی استفاده می کند که تنها گوشه ای از حقیقت را نشان می دهند. به عنوان نمونه برای اثبات تأیید شهید آیت الله صدوقی، به عکسی استناد می کنند که مرحوم سجادی (که یکی از اصلیترین مسئولین انجمن بود) درکنار ایشان نشسته است. چندین نکته درباره ی این عکس قابل ذکر است: 1-هرچند که تصاویر به نفسه سند تاریخی محسوب می شوند، اما مهم آن است که هر تصویری تا چه اندازه توانایی اثبات یک موضوع را داشته و می توان به آن اطمینان نمود؟ به عنوان مثال آیا تصویر نشستن مسعود رجوی و موسی خیابانی در کنار حضرت امام را می توان حمل بر تأیید امام نسبت به سازمان مجاهدین خلق(منافقین) نمود؟ و یا اینکه برای کشف حقیقت، باید به مسائل مهم دیگری همچون تاریخ ملاقات، مکان ملاقات، علت ملاقات، مسائل مطرح شده در جلسه، نتیجه ملاقات، دیگر سخنان هر دو طرف درباره ی یکدیگر و... توجّه نمود؟ 2- به یقین انجمن حجتیّه به دلیل مبارزه اش با بهائیّت، تا قبل از آن که مواضع سرانش نسبت به نهضت امام تدریجاً آشکار شود (یعنی تا قبل از دهه ی پنجاه) مورد تأیید قاطبه علما و شخصیت های اسلامی بود. آری، انجمن در زمان گرفته شدن این عکس مورد تأیید شهید صدوقی نیز بود، اما باید توجّه داشت که این عکس قطعاً متعلّق به دهه چهل است. 3- یکی از دلایلی که اثبات می کند عکس مورد نظر حداکثر متعلّق به اواسط دهه چهل است، تصویر دیگری از شهید صدوقی است که مربوط به سال 49 است. این عکس که هنگام بازدید مرحوم حجت الاسلام فلسفی از حوزه یزد گرفته شده، کاملاً نشان می دهد که عکس قبلی باید به چند سال قبل از سال 49 مربوط باشد. چرا که تغییر در چهره شهید صدوقی و سفیدتر شدن محاسنشان کاملاً مشخص است. 4- همانگونه که پس از گذشت چندین سال، مواضع منفی شیخ محمود حلبی (موسس و رئیس انجمن) علیه نهضت امام، به تدریج شدت گرفت و آشکار شد، مواضع مثبت اکثریّت علمای مبارز و انقلابیون نیز نسبت به شخص آقای حلبی و انجمن حجتیه منفی شد. شهید آیت الله صدوقی نیز از جمله این علما بود. یکی از اسناد ساواک ایشان که به تاریخ 9/5/1357 باز می گردد، اثبات کننده ی این تغییر نظر است. در بخشی از این سند آمده است: «...در این موقع صدوقی نامه ای برای شیخ عبدالجواد جبل عاملی نوشته و در آن قید شده که چرا شما در این نهضت شرکت نمی کنید و چرا مهر سکوت بر لب زده اید؟ لطفاً علت این سکوت را اعلام دارید شما باید مردم را برای مبارزه با حکومت جبار تشویق کنید. علی شیرازی در این موقع اظهار داشته: قرار است آقای حلبی برای سخنرانی از یزد به همایون شهر بیاید و ️صدوقی پاسخ داده شما نباید بگذارید او به همایون شهر بیاید و سخنرانی کند. اگر هم آمد او را سوار ماشین کنید و ببرید در بیابانها رها کنید. اگر شما واعظی را خواستید بیاورید باید از حاج آقا جلال طاهری اجازه بگیرید که مبادا از دستگاه باشد....» منبع: شهید آیت الله حاج شیخ محمد صدوقی، یاران امام به روایت اسناد ساواک2، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ دوم پاییز1377، ص267 سند مذکور از شدّت ناراحتی آیت الله صدوقی نسبت به شیخ محمود حلبی حکایت دارد. آیا باز هم با نشان دادن عکسی که تاریخ آن به حداقل 10 سال قبل از این سند باز می گردد، می توان ادّعا کرد که انجمن حجتیه مورد تأیید شهید آیت الله صدوقی بوده است!؟ @hojjatiye
یک عکس همه ماجرا نیست. از جمله اقداماتی که انجمن حجتیّه در دستور کار خود قرار داده، تحریف تاریخ انقلاب اسلامی است. برخی از فعّالان و یا مدافعان این گروه درصددند تا با بیان تاریخی جعلی و یا ناقص بیان نمودن حقایق تاریخی، از نقاط غیرقابل دفاع کارنامه انجمن، دفاع نمایند. از جمله تلاشهای این افراد برای تحقق این امر، سوء استفاده از نام شخصیّتهای موجّه تاریخ انقلاب است. اکنون به مناسبت یازدهم تیرماه که مصادف است با سالگرد شهادت آیت الله صدوقی، به یک نمونه از این موضوع خواهیم پرداخت. ️ انجمن حجتیه برای آن که به جوانان نسل حاضر، اثبات نماید که این گروه مورد تأیید برخی از چهره های عالم و شاخص انقلاب بوده است، از اسنادی استفاده می کند که تنها گوشه ای از حقیقت را نشان می دهند. به عنوان نمونه برای اثبات تأیید شهید آیت الله صدوقی، به عکسی استناد می کنند که مرحوم سجادی (که یکی از اصلیترین مسئولین انجمن بود) درکنار ایشان نشسته است. چندین نکته درباره ی این عکس قابل ذکر است: 1-هرچند که تصاویر به نفسه سند تاریخی محسوب می شوند، اما مهم آن است که هر تصویری تا چه اندازه توانایی اثبات یک موضوع را داشته و می توان به آن اطمینان نمود؟ به عنوان مثال آیا تصویر نشستن مسعود رجوی و موسی خیابانی در کنار حضرت امام را می توان حمل بر تأیید امام نسبت به سازمان مجاهدین خلق(منافقین) نمود؟ و یا اینکه برای کشف حقیقت، باید به مسائل مهم دیگری همچون تاریخ ملاقات، مکان ملاقات، علت ملاقات، مسائل مطرح شده در جلسه، نتیجه ملاقات، دیگر سخنان هر دو طرف درباره ی یکدیگر و... توجّه نمود؟ 2- به یقین انجمن حجتیّه به دلیل مبارزه اش با بهائیّت، تا قبل از آن که مواضع سرانش نسبت به نهضت امام تدریجاً آشکار شود (یعنی تا قبل از دهه ی پنجاه) مورد تأیید قاطبه علما و شخصیت های اسلامی بود. آری، انجمن در زمان گرفته شدن این عکس مورد تأیید شهید صدوقی نیز بود، اما باید توجّه داشت که این عکس قطعاً متعلّق به دهه چهل است. 3- یکی از دلایلی که اثبات می کند عکس مورد نظر حداکثر متعلّق به اواسط دهه چهل است، تصویر دیگری از شهید صدوقی است که مربوط به سال 49 است. این عکس که هنگام بازدید مرحوم حجت الاسلام فلسفی از حوزه یزد گرفته شده، کاملاً نشان می دهد که عکس قبلی باید به چند سال قبل از سال 49 مربوط باشد. چرا که تغییر در چهره شهید صدوقی و سفیدتر شدن محاسنشان کاملاً مشخص است. 4- همانگونه که پس از گذشت چندین سال، مواضع منفی شیخ محمود حلبی (موسس و رئیس انجمن) علیه نهضت امام، به تدریج شدت گرفت و آشکار شد، مواضع مثبت اکثریّت علمای مبارز و انقلابیون نیز نسبت به شخص آقای حلبی و انجمن حجتیه منفی شد. شهید آیت الله صدوقی نیز از جمله این علما بود. یکی از اسناد ساواک ایشان که به تاریخ 9/5/1357 باز می گردد، اثبات کننده ی این تغییر نظر است. در بخشی از این سند آمده است: «...در این موقع صدوقی نامه ای برای شیخ عبدالجواد جبل عاملی نوشته و در آن قید شده که چرا شما در این نهضت شرکت نمی کنید و چرا مهر سکوت بر لب زده اید؟ لطفاً علت این سکوت را اعلام دارید شما باید مردم را برای مبارزه با حکومت جبار تشویق کنید. علی شیرازی در این موقع اظهار داشته: قرار است آقای حلبی برای سخنرانی از یزد به همایون شهر بیاید و ️صدوقی پاسخ داده شما نباید بگذارید او به همایون شهر بیاید و سخنرانی کند. اگر هم آمد او را سوار ماشین کنید و ببرید در بیابانها رها کنید. اگر شما واعظی را خواستید بیاورید باید از حاج آقا جلال طاهری اجازه بگیرید که مبادا از دستگاه باشد....» منبع: شهید آیت الله حاج شیخ محمد صدوقی، یاران امام به روایت اسناد ساواک2، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ دوم پاییز1377، ص267 سند مذکور از شدّت ناراحتی آیت الله صدوقی نسبت به شیخ محمود حلبی حکایت دارد. آیا باز هم با نشان دادن عکسی که تاریخ آن به حداقل 10 سال قبل از این سند باز می گردد، می توان ادّعا کرد که انجمن حجتیه مورد تأیید شهید آیت الله صدوقی بوده است!؟ @hojjatiye
۷:۱۸
تحریف عرفان و تهمت به عرفاجناب آقای دکتر افتخارزاده که از بزرگان، مسئولین و اساتید فعلی انجمن حجتیه هستند، در یکی از دروس خود، پس از ذکر این مسئله که فلاسفه، اصالت را به عقل میدهند و عرفا اصالت را به دل، میگوید:
«از آن طرف دین میگوید، در مورد دل حواست جمع باشد. خیلی از مسائل مربوط به دل است. اما همه چیز باز مال دل نیست. در خیلی مباحث جمله "دلم میخواهد" غلط است. عقل را بر دلت حاکم کن نه اینکه دلت را بر عقل حاکم کن. لذا دلت اگر ای خانم، عاشق مردی شد که تو شوهر داری، نگو کارِ دل است. بی خود کردی گفتی کارِ دل است. تو ای مرد اگر عاشقِ یک زن شوهردار شدی، بی خود نگاه کردی که عاشق شدی. حالا نگو "کارِ دل است دیگر، چه کارش کنم حالا عشق است." بی خودی نگو: "اگر عشق نبودی سخن عشق نبودی." عشقت را محدود کن.️عارف میگوید: "دل. هر چه که دل میگوید." او میگوید همه حقایق در دل منعکس است. دین میگوید که اگر بر دل تو شیطان حاکم شد، تو از کجا میفهمی که این القائات شیطانی است یا القائات رحمانی؟ پس عارف به دل به شکل مطلق مینگرد. فیلسوف به عقل به شکل مطلق مینگرد.» قطراتی از دریای معارف اهل بیت(ع)، ج۱، ص۴۲واقعا منظور عرفا از دل، همین هوای نفس است و چنین اطلاقی برای آن قائلند؟ کنترلی بر هوای نفسشان ندارند؟ چند عارف میشناسید که اینگونه باشند؟ عرفایی که ما میشناسیم بندگان الهی همچون قاضی، انصاری همدانی، شاه آبادی، طباطبایی و خمینی هستند.انجمن تفکرات باطلش را لای زرورق پیچیده و اینگونه با ظرافت، به خورد عوام میدهد، آن هم به اسم معارف اهل بیت(علیهم السلام). @hojjatiye۸:۲۰
انجمن حجتیّه، پشت سنگر تقیّهبه مناسبت سالروز شهادت حضرت باقرالعلوم(علیه السّلام) بر آن شدیم تا حدیثی از آن حضرت را که پیرامون "تقیّه" فرموده اند، تقدیم نماییم.
در باب تقیّه احادیث گوناگونی وجود دارد که برخی از آنها شرایط تقیّه را برای شیعیان تعریف می نمایند. امّا متأسفانه گویا در تفکّر انجمن حجتیّه، تکلیف همیشگی شیعیان در عصر غیبت، تقیّه است
️ به عنوان نمونه جناب آقای غلامحسین تاجری نسب، که از با سابقه ترین اساتید و مسئولین انجمن حجتیّه میباشد، در کتاب "انتظار بذر انقلاب" اینگونه می نویسد: « رزم آوران این نبرد طولانی[ انتظار ]، منتظران حقیقی هستند که️پیوسته️بیدار و هشیار در درون کمینگاه صبر، پشت سنگر تقیّه و زیر پوشش کتمان و سکوت، به پیکار مقدس خویش ادامه میدهند.» ایشان برای توجیه رفتنشان به زیر پوشش کتمان و سکوت، آن را به رزمی تدافعی و جنگی پارتیزانی تشبیه کرده و مینویسد: « لازمه‌ی پیروزی در چنین رزمی، غافل ماندن دشمن، مستور بودن سنگر و مخفی گشتن پیکارگر میباشد. بنا به روایات ما، این منظور در سایه‌ی "تقیه" بدست می‌آید.»
منبع: انتظار، بذر انقلاب، حسین تاجری، انتشارات بدر و کوکب، ص۱۲۴ و ۱۱۷ امّا بر خلاف این ادّعا، احادیث برای تقیّه نمودن، محدوده ای تعیین کرده و آن را به عنوان یک دستور دائمی ذکر نمی کنند. به عنوان نمونه در صحیحه‌ی محمّد بن مسلم از قول امام باقر(علیه السّلام) آمده است: محمد بن يعقوب، عن أبي علي الأشعري، عن محمد بن عبد الجبار، عن صفوان عن شعيب الحداد، عن محمد بن مسلم، عن أبي جعفر عليه السلام قال: إنما جعل التقية ليحقن بها الدم، فإذا بلغ الدم فليس تقية. ورواه البرقي في (المحاسن) عن أبيه ومحمد ابن عيسى اليقطيني عن صفوان بن يحيى نحوه. «تقیه به خاطر این قانونگذاری و جعل شده که از ریختن خون جلوگیری کند، پس هنگامی که کار به کشتن برسد دیگر تقیّه جایز نیست.» منبع: وسائل الشیعه، ج ۱۱، کتاب امر به معروف و نهی از منکر، باب ۳۱ از ابواب امر ونهی، ح ۱، ص ۴۸۳ @hojjatiye ۰:۲۷
إعْدِلُوا...بارها در خفا و علن به مؤسسات، نشریات و افرادی که در موضوع انجمن حجتیه فعالیت مینمایند، تذکر برادرانه و محترمانه و بعضا با تندی عرض کرده و تاکید نموده ام که باید جانب اخلاق و انصاف را در محتوا و ظاهر مطالب رعایت نمود. حتی سالها پیش به طراح این اثر و برخی آثار زشت دیگر، انتقاد کردم.
اما در نهایت تأسف باز هم هر از چندی شاهد برخی اشتباهات هستم.
لذا اینجانب رضا اکبری آهنگر رسما اعلام مینمایم که با طرحها و پوسترهایی همچون طرح فوق، به شدّت مخالف بوده و آن را بی انصافی میدانم.صددرصد معتقد به آن هستم که مبارزه هنری با تفکر و تشکیلات انجمن حجتیه، یکی از مهمترین عرصه هایی است که البته در آن کوتاهی فراوان نیز شده است. ولی در همه جبهه ها باید عدالت را مراعات نمود که "هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى".
@hojjatiye#نقد_نقد_انجمن_حجتیه
۲۰:۱۵
وقتی متحجّرین حج را هم مهجور میکنند!امروز تعدادی از حاجیان فریاد برائت از مشرکین سردادند. فریادی که با مبانی اعتقادی برخی از جریانات شبه انجمنی تعارض دارد. امام راحل در پیام حج سال ۶۷، این تعارض را اینگونه توصیف فرمودند:« یکی از وظایف بزرگ مسلمانان پی بردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا برای همیشه باید بخشی از امکانات مادی و معنوی خود را برای برپایی آن صرف کنند؟ ️چیزی که تا به حال از ناحیۀ ناآگاهان و یا تحلیلگران مغرض و یا جیره خواران به عنوان فلسفۀ حج ترسیم شده است این است که حج یک عبادت دسته جمعی و یک سفر زیارتی ـ سیاحتی است.به حج چه که چگونه باید زیست و چطور باید مبارزه کرد و با چه کیفیت در مقابل جهان سرمایه داری و کمونیسم ایستاد!؟به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند!؟به حج چه که باید برای فشارهای روحی و جسمی مسلمانان چاره اندیشی نمود!؟به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروی بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمایی کنند!؟به حج چه که مسلمانان را علیه حکومتهای وابسته بشوراند؟ بلکه حج همان سفر تفریحی برای دیدار از قبله و مدینه است و بس! و حال آنکه حج برای نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است. و حج تنها حرکات و اعمال و لفظها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک، انسان به خدا نمی رسد. حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی باید جستجو نمود. حج پیام آور و ایجاد و بنای جامعه ای به دور از رذایل مادی و معنوی است. حج تجلی و تکرار همۀ صحنه های عشق آفرین زندگی یک انسان و یک جامعۀ متکامل در دنیاست. و مناسک حج مناسک زندگی است. و از آنجا که جامعۀ امت اسلامی، از هر نژاد و ملیتی، باید ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ پیوند خورد و یکی گردد و یدِ واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگی توحیدی است. حج عرصۀ نمایش و آیینۀ سنجش استعدادها و توان مادی و معنوی مسلمانان است. حج بِسان قرآن است که همه از آن بهره مند می شوند، ولی اندیشمندان و غواصان و درد آشنایان امت اسلامی اگر دل به دریای معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرو رفتن در احکام و سیاستهای اجتماعی آن نترسند، از صدف این دریا گوهرهای هدایت و رشد و حکمت و آزادگی را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت. ولی چه باید کرد و این غم بزرگ را به کجا باید برد که حج بسان قرآن مهجور گردیده است.»صحیفه امام، ج۲۱، ص۷۶ @hojjatiye۷:۵۱
با "کدهای شناسایی" ماهیگیری یاد بگیرید! بارها پرسیده شده بود که از طریق چه شواهدی میتوان به انجمنی یا شبه انجمنی بودن یک نفر پی برد؟ مکرّر هم مصداقی میپرسند که "فلان شخص و مدرسه و مؤسسه، انجمنی هستند یا نه؟" هر چند که معرفی مصادیق مهم است، ولی به نظرم باید ماهیگیری یاد گرفت و فقط دنبال ماهی آماده نبود. اگر تلاش کنید، خبره شده و مصادیق جدیدی را که با آنها مواجه میشوید، تشخیص میدهید. حداقل در حدّ یک شکّ! بعضی احتیاط و شکّهای ابتدایی بهتر است از دلدادنهایی که بعد از گذشت مدّتی بدل به یقین بر انحراف و شکست شود. حتما یادتان هست که یکی از کدها در مورد ازدواج بود. خلاصه نظر شما را پرسیدم و با عنایتتان، تعداد زیادی پیام رسید. گلچین کرده و همراه با توضیحاتی منتشر نمودم. این مجموعه نظراتِ کاربردی، در هایلایتی در صفحه اینستاگرام (با همین آدرس) و با عنوان "کدهای شناسایی" تقدیم شده است.و امّا دو نکته خیلی مهم:
۱- تأکید مینمایم که اینها صرفاً کُد و شواهدی برای شناسایی هستند نه دلیل قطعی و صددرصد.۲- اگر کسی اکثریّت این کدها را داشت، به یقین حداقل میتوان او را یک شبه انجمنی دانست. تأکید میکنم بر قید "اکثریت".نظرات خیلی زیاد شده بود. برخی را به دلایل زیر منتشر نکردم:
مصلحت نبودن، مفهوم نبودن، تکراری بودن، پرسشی بودن، توهین بودن، اشتباه بودن
از همه آنان که به هر شکلی در این نظرسنجی شرکت نمودند سپاسگزارم و از همه آنان که نظرشان منتشر نشد، عذرخواهامیدوارم در آینده باز هم از اینگونه تبادل اطلاعات داشته باشیم.
@hojjatiye۸:۲۸
گرامیداشت غدیر با ازدواج موقتوقتی گفته میشود که انجمنیها و شبه انجمنیها دائم روایت میخوانند، برخی میپرسند اشکالش چیست؟
اگر بخواهم یک تشبیه ابتدایی بکنم، کتب روایی ما مثل یک داروخانه هستند. سرشار از داروهای مختلف و متنوع برای دردهای معنوی و مادی ما. عالمان نیز همچون پزشکی هستند که به اقتضای مشکل ما، دارویی تجویز مینمایند.
حال تصور فرمایید یک بیمار وارد داروخانه شود و بگوید: "من نیاز به پزشک ندارم و خودم بلدم. میروم روی داروها را میخوانم و داروی مدّنظرم را پیدا کرده و برمیدارم."نتیجه چه میشود!؟ همیشه داروها در حد قرص سرماخوردگی هستند؟ حتما دیدید که برای تجویز برخی داروها اول سئوالاتی میپرسند تا ضرر نداشته باشد. یا حتی برخی داروها را نه تنها بدون نسخه نمیدهند بلکه حتی پزشک داروخانه، نسخه پزشک عمومی را هم قبول نکرده، فقط و فقط نسخه پزشک متخصص میخواهد. تازه بماند که در داروخانه جایی هست مخصوص داروهای فاسد! ماجرای روایات نیز از همین نوع است. نباید هر کسی با هر سطح علمی که دارد به خود اجازه دهد که مستقیم به سراغ کتب روایی رفته و از آنها استفاده نماید. این همه علوم حدیثی برای چیست؟خلاصه یک نمونه استفاده خام از روایت را در این کانال ببینید. برای بزرگداشت عید غدیر، دعوت به ازدواج موقت نموده اند
انجمنیها و شبه انجمنیها در کنار همه برنامه های خوبی که برای اینگونه مناسبتها دارند، بعضیشان اهل اینجور برنامه ها هم هستند.
@hojjatiye۱:۳۰
ناگفته‌هایی از اسناد خطبه غدیرالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ (عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ)ضمن عرض سلام و تبریک به مناسبت
عید سعید غدیر خم، بر آن شدیم تا بدین مناسبت کتابی ارزشمند خدمتتان معرّفی نماییم: کتاب «ناگفته‌هایی از اسناد خطبه غدیر» که توسّط جناب آقای محمدعلی موحّدی تألیف و توسّط دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است، پژوهشی است در اسناد و مصادر خطابه ارزشمند پیامبر گرامی اسلام(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) در روز غدیر خم. این اثر با نگاهی دقیق و محقّقانه، و با استفاده از قریب به 160 مصدر عربی از منابع دست اوّل فریقین، ضمن اثبات خطبه گویی پیامبر اکرم(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) در روز غدیر، به بیان تفاوت میان حدیث غدیر و خطبه غدیر از یکدیگر پرداخته است و پس از تفکیک حجم‌های مختلف مضبوط از خطبه غدیر (کوتاه، متوسط و طولانی)، در خصوص سیر انعکاس، اسناد و راویان آن در میراث مکتوب اسلامی به طور مبسوط و مطابق با مبانی رجالی مشهور فریقین بحث کرده است.
مطالعه و دقّت در این اثر، اشکالات آن نسخه از خطبه، که غالباً توسّط انجمن حجتیّه منتشر میشود را نشان میدهد.برای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک کتاب از اپلیکیشن پاتوق کتاب، اینجا کلیک کنید:
http://patogh.mobi/17469
@hojjatiye۱۳:۴۷
بازارسال شده از
بزرگترین عید بودن غدیر به خاطر مسئله ولایت است ببینید | رهبر انقلاب: غدیر در آثار اسلامی ما به «عیدالله‌الاکبر»، «یوم العهد المعهود» و «یوم المیثاق المأخوذ» تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهنده‌ی تأکید و اهتمامی خاص به این روز شریف است، خصوصیتش در مسأله‌ی ولایت است. آن عاملی که در اسلام ضامن اجرای احکام است، حکومت اسلامی و حاکمیت احکام قرآن است، والّا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصی داشته باشند، لیکن حاکمیت - چه در مرحله‌ی قانونگذاری و چه در مرحله‌ی اجرا - در دست دیگران باشد، تحقّق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگی دارد. در حکومتهای بشری، آنچه که از به خود بستن و نشان دادن مظاهر اقتدار و سلطنت و سلطه و زورگویی و برای خود خواستن و غیر خود را نفی کردن هست، نقطه‌ی مقابلش در حکومت الهی است؛ مظهر آن هم امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام است. ۱۳۷۸/۱/۱۶ #بزرگترین_عید_برترین_تبیین Farsi.Khamenei.ir۷:۴۱
این علی رهبر اوست️بخشی از سخنرانیدبیرکل جنبش اسلامی عهداللهسید هاشم الحیدری️ جهت اطلاع و مشاهده بیشتر در ایتا@hashemalhaidary @hojjatiye۱۱:۲۸
بازارسال شده از
فقط مانده بود استادِ شناخته شده!نمی‌دانم چرا انقدر سرود «سلام فرمانده» #سنگ‌مخ ها را سوزانده است. مگر نه اینکه تبلیغ باورهای تشیع به نظر آنها بسیار مهم است؟! مگر نه اینکه آنها دنبال گسترش نام امام عصر عجل الله تعالی فرجه در سراسر جهان هستند؟! مگر نه اینکه به کار کردن روی باور کودکان اعتقاد دارند؟!... پس چرا هم‌آهنگ با رسانه‌های صهیونیستی و ضد دین به تخریب این اثر می‌پردازند؟!
آن‌قدر این اثر برای #سنگ‌مخ ها گران تمام شده که تقریباً تمام چهره‌هایشان بر علیه آن سخن گفته‌اند. اخیراً هم دعاخوان صدا مخملی #انجمنی، یک انشای پرنفرت و عصبانیت منتشرکرده که به عنوان یک نمونه از بداخلاقی‌های #سنگ‌مخ ها علیه «#سلام_فرمانده» قابل تأمل است. از طعنه‌های استادِ شناخته شده به ناشناس بودن مداح این اثر یا رهگذر دانستن مردمی که در تجمعات این چنینی حضور داشتند که بگذریم، می‌رسیم به بحث شیرین #موسیقی از منظر #سنگ‌مخ ها! بحث موسیقی در منظومه‌ی فکری #سنگ‌مخ ها خیلی بامزه و مفصل است. از نظر ایشان آکاپلا، کیبورد الکترونیک یا بیت ساز حلال است و در بسیاری از سرودها و نمایش‌هایشان استفاده میکنند ولی به دوتار که می‌رسند، خیلی حرام و سه‌تار خیلی خیلی حرام است!به نظر می‌رسد در کنار تمام اشکالات آبکی #سنگ‌مخ ها به «سلام فرمانده»، مهمترین اشکالشان همراهی موسیقی -که خیلی آن را حرام می‌دانند- با ذکر شریف حضرت حجت علیه السلام است. در حالی که اگر حداقل به بحث «اختلاف فتاوای مراجع» کمی دقت کنند، این قدر حرص خوردن لازم ندارند!
حالا جالب است برایتان بگویم که همین #سنگ‌مخ ها مواقعی که در موضوع «ولایت فقیه» و ضرورت عقلی و شرعی آن برای #نظام_الامة گیر میکنند، خیلی خونسرد می‌گویند: «خب حالا چه اشکال دارد برخی در جامعه به خاطر اختلاف فتوای مرجع تقلیدشان، زیرآب ولایت فقیه را بزنند؟!!»
کشفیات یک #سنگ‌مخ‌شناس@sangmokh
۶:۴۳
یک تصریحبیش از دو سال پیش لیست مختصری از برخی سخنرانان و مداحان انجمنی و شبه انجمنی منتشر نمودم. این لیست شامل سه دسته از افراد میشد:
الف) عضو انجمن: کسانی که عضو رسمی تشکیلات هستند.ب) #شبه_انجمنی : کسانی که تفکراتی شبیه به انجمن دارند.ج) طرفدار انجمن: کسانی که ممکن است حتی معتقد به انقلاب و نظام باشند، اما به دلیل ضعف در بصیرت، نگاه مثبتی به این گروه دارند.در این لیست فامیلی آقایان به همراه نام کوچکشان ذکر شده بود. اما در مورد بانوان جهت رعایت، نام کوچکشان را ذکر نکردم.
یکی از این نامها خانم محمدیان بود که به واسطه زیاد بودن این نام، لازم دیده شد جهت رفع شبهه در مورد دیگر بانوان سخنوری که به این نام هستند، به نام کوچک استاد مد نظرم تصریح شود.
منظور اینجانب خانم نویده محمدیان بوده است.
@hojjatiye۱۱:۰۸
تسهیل‌گری دینی از احکام تا روشقسمت اوّل: (گذری تاریخی بر گوشه‌ای از تفکّرات و رفتار دکتر حشمت‌اللّه مقصودی)« ... هر وقت کسی را ناعادلانه مجازات کردند، یادتان بودم. وقتی پسر شجریان نمی‌دانست کجا باید پدرش را به خاک بسپرد، یادتان بودم. وقتی اعدام‌های در خفا و بی‌خبری را دیدم، یادتان بودم. وقتی چندین روز جمهوری [بدون به کار بردن واژه اسلامی]، سکوت کرد تا آخر بگوید هواپیما را خودمان زدیم، یادتان بودم. وقتی خانواده‌ها نمی‌دانستند چه بر سر عزیزانشان آمده و جسدی تحویل نمی‌دادند، یادتان بودم. وقتی تشییع‌های بی‌سروصدا را دیدم، یادتان بودم. وقتی دیدم بزرگان نه سومی داشتند نه هفتی، یادتان بودم.... بارها از خودم پرسیدم اگر در زمان شما هم این خبرگزاری‌ها و هشتگ‌ها بود، می‌توانستیم بَرتان گردانیم؟ نمی‌دانم... »و دکتر حمیدرضا مقصودی پس از نشر این متن در پیج خود، در زیر آن مینویسد: «یادداشت پراحساس و استوار خواهرزاده‌ام سرکار خانم شکیبا خسروی به مناسبت سالگرد سوک مظلومانه‌ی پدرم در دیماه ۶۸»
متن کامل این مقاله را به همراه تصاویر و اسناد، در سایت "حقایقی پیرامون انجمن حجتیه" بخوانید:http://hojjatiyeh.com
@hojjatiye۶:۴۲
مردی که از فحاشیهای شیخ بی نصیب نماند! جناب آقای حاج محمدتقی انصاریان به جوار رحمت حق شتافت. ایشان از خدمتگزاران دین در حوزه چاپ و نشر بود. پیشکسوتی در انتشار آثار دینی و به ویژه چاپ این آثار به زبانهای خارجی از جمله خدمات ارزشمند این بزرگوار بود. به اقتضای شغلش، از قدیم الایام با مراجع و علما مراوده و آشنایی داشت. اما یکی از ویژگیهای جالب شخصیت ایشان این بود که توانسته بود مثل برخیها، جمع اضداد کند! اگر بخواهم در یک عبارت خلاصه نمایم این میشود که فرض بفرمایید همه مراجع و علما را با «رحمت الله علیه» یاد مینمود.مثلا هم برای امام خمینی و هم برای آقای شریعتمداری که راضی به قتل امام بود، میفرمود: «رحمت الله علیه»
هم به علامه طباطبایی ارادت ویژه داشت و در وصفش کتاب «آشنای آسمان» را منتشر نمود و هم به شیخ محمود حلبی که علامه را کافر میدانست اظهار ارادت خاص مینمود
این مرحوم آثار بسیار ارزشمندی در مورد برخی از مراجع تقلید منتشر ساخت.چند بار توفیق شرفیابی به محضرشان را داشتم. در یکی از این دفعات که به اتفاق برادر عزیزم وحید خضاب رفته بودیم، به این مضمون میفرمود که: « اگر میتوانستم، یک جلد هم مخصوص آیت الله شریعتمداری(رحمت الله علیه) منتشر میکردم.»
در همین جلسه بود که سخن از شیخ محمود حلبی و انجمن حجتیه به میان آمد. پدر خانم ایشان یکی از قدمای انجمن به نام مرحوم حاج علی اکبر غفاری شریف بودند. اتفاقا یک بار خدمت ایشان نیز رفته بودیم.
مرحوم انصاریان برایمان تعریف کردند: «بعد از آن سخنرانی امام که منجر به تعطیلی انجمن شد، به اتفاق پدر خانم، به منزل آقای حلبی رفتیم. آقای حلبی مرا خوب میشناخت. دیدم سران انجمن نشسته اند و آقای حلبی دارد با عصبانیت به امام توهین میکند. با حالت خواهش گفتم: "آقا، حالا ایشان یک اشتباهی کرده و یک مطلبی گفته اند. شما لطفا توهین نکنید." آقای حلبی بیشتر عصبانی شد و به خود من هم چند تا فحش داد و از جلسه بیرون آمدیم.»مرحوم انصاریان که خود از ارادتمندان به آقای حلبی و انجمن حجتیه بود، این خاطره را با لبخند و شیرینی خاصی تعریف میکرد.
میهمان خوان امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد، إن شاءالله
@hojjatiye۱۶:۴۹
نظر شما را پیرامون این جمله مرحوم استاد حکیمی جویا شدیم.نظراتی ارسال و در استوری منتشر شده که پیشنهاد میشود، مطالعه فرمایید.صفحه اینستاگرام، با همین نام فعال میباشد.
@hojjatiye۱۷:۰۸