بازارسال شده از گروه تبادل تـاپ☄
https://ble.ir/hshro/3617907752563134034/1742406057523
سلام رفیق قشنگم
پست بالا رو لایـ
ـڪ متفاوت بزن
اگرم خوشت اومد پیشنهـاد به مجله هم بزن
مرررسی ڪه مارو حمایت میکنید🥺
سلام رفیق قشنگم
پست بالا رو لایـ
اگرم خوشت اومد پیشنهـاد به مجله هم بزن
مرررسی ڪه مارو حمایت میکنید🥺
۲۳:۵۰
قشـنگـ
ـتریـن پیام برای امشـ
ـب
یا مُجیبَ دَعوَةِ المُضطَرّینخدایا اجابت کن دعای کسی را که جز تو کسی را ندارد...
یا مُجیبَ دَعوَةِ المُضطَرّینخدایا اجابت کن دعای کسی را که جز تو کسی را ندارد...
۱:۵۳
زیباست گلستان خدا،
رنگ بہ رنگ استلبخند بزن، خنده دواے دل تنگ است
صبح است بزن بوسہ تو بر
ساحت خورشیدترکیب گل و شادے و لبخندقشنگ است
سلام،صبحتون زيبا و پر امید
صبح است بزن بوسہ تو بر
سلام،صبحتون زيبا و پر امید
۶:۵۸
ما نمیتوانیم صفتی را که در خود نداریم، در دیگری تشخیص دهیم. به عنوان نمونه، اگر شما فردی را خودخواه میدانید، مطمئن باشید شما هم میتوانید به همان اندازه خودخواهی نشان دهید، چرا که ما نمیتوانیم چیزی را درک کنیم، بدون اینکه خود، آن نباشیم.
"مولانا" در کتاب "فیه ما فیه" آورده است:اگر در برادر خود عیب میبینی، آن عیب در توست که در او می بینی. عالَم همچون آیینه است. نقش خود را در او می بینی. آن عیب را از خود جدا کن، زیرا آنچه از او می رنجی، از خود می رنجی…
خاطره بازی
~~~~~~~____
____~~~~~ ble.ir/join/HpgwQCEUWb ~~~~~_____
_____~~~~~~
"مولانا" در کتاب "فیه ما فیه" آورده است:اگر در برادر خود عیب میبینی، آن عیب در توست که در او می بینی. عالَم همچون آیینه است. نقش خود را در او می بینی. آن عیب را از خود جدا کن، زیرا آنچه از او می رنجی، از خود می رنجی…
خاطره بازی
~~~~~~~____
۷:۰۴
#نوستالژی
خاطره بازی
~~~~~~~____
۸:۳۷

پاکت هدیه
*خاطره بازی*
فرا رسیدن سال ۱۴۰۴ شمسی مبارک باد 
از نسل این مدل مادربزرگها خیلی باقی نمونده دیگه هیچی سرجایش خودش نیست،شاید سواد امروزی ها رو نداشتن اما گنج بودن،گنجی پراز مهر،ارامش،صفا،سلیقه ،مدیریت.........دیدن این صحنه ها ادمو میبره به گذشته های دور به بچگیهامون
۱۸:۳۷
چینی بند زنیادتون میاد اون موقع ها که هنوز چینی مخصوصاًگلسرخی ارزش واعتباری داشت و گرون بود یه آدمهایی بودن بنام چینی بند زن که دور کوچه ها میگشتند و چینی های شکسته مردم رو سرهم میکردن وبا چسب های مخصوص قوری رو درست میکردند..حالا نه مثل روز اول ولی کار راه مینداخت..
#نوستالژی | نوستالژی#قدیمی | قدیمی
خــانـوم
خـــوونـ
ـه
╭─━─━

━─━─╮ ble.ir/join/3cisHTTe2B╰─━─━ 

━─━─╯
#نوستالژی | نوستالژی#قدیمی | قدیمی
╭─━─━
۱۹:۰۰
بانمک ترین کلیپی که میتونید اول سالی ببینید
خاطره بازی
~~~~~~~____
____~~~~~ ble.ir/join/HpgwQCEUWb ~~~~~_____
_____~~~~~~
خاطره بازی
~~~~~~~____
۶:۴۰
تراپی از نوع حیاط خونه قدیمی
خاطره بازی
~~~~~~~____
____~~~~~ ble.ir/join/HpgwQCEUWb ~~~~~_____
_____~~~~~~
خاطره بازی
~~~~~~~____
۶:۴۱
كجایيد ای مردان خدا، مردان بی ادعا كه امروزمان را مديون شما هستيم
سفره اشون پر بود از : سیم خاردار - سر نیزه - سیم چین - سمبه کلاش - سیمینوف - سربند - سیم تله
[*خاطره بازی*](ble.ir/join/6FfCUtL32b)
~~~~~~~____
____~~~~~ ble.ir/join/HpgwQCEUWb ~~~~~_____
_____~~~~~~
سفره اشون پر بود از : سیم خاردار - سر نیزه - سیم چین - سمبه کلاش - سیمینوف - سربند - سیم تله
[*خاطره بازی*](ble.ir/join/6FfCUtL32b)
~~~~~~~____
۶:۴۲
#حکایت_قدیمی
ادیسون در سنین پیری پس از کشف چراغ برق یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار می رفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد . این آزمایشگاه بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند آزمایشگاه پدرش در آتش می شوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموران فقط جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمان ها است.آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود.پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند ولذا از بیدار کردن پیرمرد منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند.چسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد. ناگهان پدر سرش را برگرداند وپسر را دید و با صدای بلند وسرشار از شادی گفت :پسر تو اینجایی می بینی چقدر زیباست .!رنگ آمیزی شعله ها را می بینی ؟حیرت آور است !من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است !وای ! خدای من خیلی زیباست !کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت.نظر تو چیه پسرم ؟پسر حیران و گیج جواب داد :پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی ؟ چطور می توانی ؟ من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای ؟پدر گفت : پسرم از دست من وتو که کاری بر نمی آید. مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند.در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد.در مورد آزمایشگاه و بازسازی یا نوسازی آن فردا فکر می کنیم.الان موقع این کار نیست.به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت !توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع نمود
[*خاطره بازی*](ble.ir/join/6FfCUtL32b)
~~~~~~~____
____~~~~~ ble.ir/join/HpgwQCEUWb ~~~~~_____
_____~~~~~~
ادیسون در سنین پیری پس از کشف چراغ برق یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار می رفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد . این آزمایشگاه بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند آزمایشگاه پدرش در آتش می شوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموران فقط جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمان ها است.آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود.پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند ولذا از بیدار کردن پیرمرد منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند.چسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد. ناگهان پدر سرش را برگرداند وپسر را دید و با صدای بلند وسرشار از شادی گفت :پسر تو اینجایی می بینی چقدر زیباست .!رنگ آمیزی شعله ها را می بینی ؟حیرت آور است !من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است !وای ! خدای من خیلی زیباست !کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت.نظر تو چیه پسرم ؟پسر حیران و گیج جواب داد :پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی ؟ چطور می توانی ؟ من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای ؟پدر گفت : پسرم از دست من وتو که کاری بر نمی آید. مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند.در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد.در مورد آزمایشگاه و بازسازی یا نوسازی آن فردا فکر می کنیم.الان موقع این کار نیست.به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت !توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع نمود
[*خاطره بازی*](ble.ir/join/6FfCUtL32b)
~~~~~~~____
۶:۴۲
دلم گرفت کاش برگردیم به اون روزا🥺
#نوستالژی
خاطره بازی
~~~~~~~____
____~~~~~ ble.ir/join/HpgwQCEUWb ~~~~~_____
_____~~~~~~
#نوستالژی
خاطره بازی
~~~~~~~____
۱۲:۳۱
هر چیزی خرابی درست میشه به جز ذات متملقان و چاپلوسانی که از بی هنری چه رفاقت ها ، چه زندگی ها و چه کشور هایی رو از هم پاشیدند.
تصاویر مربوط به باغ فین کاشان است که از دوران صفویه و حتی پیش از آن وجود داشته و در کمال زیبایی و با صفا بودن همه آنرا را به قتگاه امیرکبیر وزیر باشرافت ایران میشناسندکه مُهر بدبختی دولت و ملت ایران بوده که بر پیشانی کشور نقش بسته و سند ننگ تاریخی و ابدی دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بود که برای همیشه در صفحات تاریخ به یادگار میگذاشت.»
«روزگار است این که گه عزت دهد، گه خوار دارد / چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد»
#ایران_جان
۱۲:۳۲
این حیاط های قدیمی عجب صفایی دارن

خاطره بازی
~~~~~~~____
____~~~~~ ble.ir/join/HpgwQCEUWb ~~~~~_____
_____~~~~~~
خاطره بازی
~~~~~~~____
۱۲:۳۲
.گذشته یا آینده؟اکنون...
خاطره بازی
~~~~~~~____
____~~~~~ ble.ir/join/HpgwQCEUWb ~~~~~_____
_____~~~~~~
خاطره بازی
~~~~~~~____
۱۲:۳۳
.بریم برای ناهار خوشمزه امروزمن که خیلی دوستش دارم شما هم یه بار امتحان کنید عاشقش میشید
🫶
ی نوستالژی خوشمزه
دقت کردید با درست کردن و خوردن بعضی غذاها مستقیم میری ب قدیما،این کله گنجشکی از همون غذاهاس،راستی ما بهش میگیم کله گنجشکی ، شما بهش چی میگید؟؟
#ناهار#نوستالژی
خاطره بازی
~~~~~~~____
____~~~~~ ble.ir/join/HpgwQCEUWb ~~~~~_____
_____~~~~~~
ی نوستالژی خوشمزه
#ناهار#نوستالژی
خاطره بازی
~~~~~~~____
۱۲:۳۴
لایک 
متفاوت بزنید و پیشنهاد هم بزنید تا شانس مجله رفتنش زیاد باشه
رفتش #مجله من در پی وی منتظر عکس از اعلان مجله شما هستم شات بفرس پاکت
بگیر
مرررسی ڪه حمایت میڪنید قشنگای من
رفتش #مجله من در پی وی منتظر عکس از اعلان مجله شما هستم شات بفرس پاکت
مرررسی ڪه حمایت میڪنید قشنگای من
۱۲:۳۴
قدیما کنار سالن خونهها از این ساعتهای ایستاده بزرگ بود
که سر هرساعت اول ملودی بلز میزد و بعد به تعداد ساعت زنگ میزد
همیشه برام سوال بود قیافه اون ناقوس و زنگ درونش چه شکلیه که الان متوجه شدم
که سر هرساعت اول ملودی بلز میزد و بعد به تعداد ساعت زنگ میزد
همیشه برام سوال بود قیافه اون ناقوس و زنگ درونش چه شکلیه که الان متوجه شدم
۱۴:۵۷
امروز به احترام مولی علی ع هیچ گونه فعالیتی تو کانال نداریم
#مدیرکانال
۶:۳۰