20 فروردینماه؛ سالروز شهادت هنرمند متعهد و سید شهیدان اهل قلم، شهید سیدمرتضی آوینی و روز «هنر انقلاب اسلامی» گرامی
۶:۴۸
ویژهبرنامه چهارشنبههای امام رضایی که هر چهارشنبه مهمان یکی از مدارس شهر مشهد است، این هفته، مهمان ابتدایی دخترانه امام رضا(ع) #واحد5 شد و چند ساعتی با ذکر نام و سیره اهل بیت(ع) و آقا علی بن موسی الرضا(ع)، دلها زائر صحن و سرای نورانی امام مهربانیها شد.
عرض ارادت فرزندان امام رضایی
اما ابراز ارادت دو دانش آموز مدرسه، طور دیگری بر دلها نشست. ملیکا زاهد همراه دوستش کیمیا درهکی، دانش آموزان کلاس سومی مدرسه، پشت تریبون رفتند و با زبان زیبای ادبیات، مهر و محبتشان به ساحت اهل بیت(ع) را نشان دادند.
ملیکا خطاب به مهمانان گفت: ما فرزندان این حریمیم؛ حریم علمی عالم آل محمد(ص). در مدرسهای که بهنام امام رضا(ع) مزین است، درس میخوانیم.
امروز با حضور مبارک شما خادمان حرم مطهر رضوی، دلهای ما پر از نشاط و طراوت شد. من با افتخار شعری را به ساحت مقدس اهل بیت(ع) تقدیم میکنم که بهارمان با نام این بزرگواران بهشتیتر شود:
با نام و یاد تو ای امام مهربانی ... پیچیده در عالم نسیم زندگانیاز راه میآید بهاران با ترنم ... هر غنچهای دارد بروی لب تبسمهر برگ گل با یاد تو زیباست ...چون مادرت انسیه الحوراست آغاز هر سالم امیرالمؤمنین(ع) است ... چون احسن الحالم امیر المؤمنین(ع) است
هوای دلم را داشته باش
زمزمه سرود «اینجا ایرانه» با اجرای درسا سادات موسوی و همراهی همه دوستان هممدرسهایاش، حس افتخار به وطن را در رگهای همه شنوندگان تزریق کرد. حس و حالی که با سرود دخترانه «بابا رضا(ع)» امام رضایی شد.
با آقا عهد ببند
این خادم حرم رضوی اضافه کرد: دخترای گلم، کدوماتون مثل من پدرش به رحمت خدا رفته، دست بلند کنین؟ من هر وقت دلتنگ بابام میشم، رو به حرم آقا سلام میدم و میگم؛ آقا شما که پدر و ولی نعمت ما هستین، شما که هستی. پشت ما به شما گرمه. هوامو بیشتر داشته باش. بیاین امروز کنار هم بابامون رو صدا کنیم. یا علی موسی الرضا(ع) دخترای گلت رو ببین، باهات عهد میبندن که دست شون رو از دستت رها نکنن.
او با این حرفهایش، حال دیگری به چهارشنبه این هفته دخترها داد: کافی است یک عهدی تو پویش امام رضا(ع) به آقا بدین؛ اول اینکه؛ اگه میخوای بزرگ و عزیز بشی، امروز از مدرسه برگشتی، دست مادر و پدرت رو ببوس. دوم اینکه، به عشق و رضای امام هشتم، حجابتون رو حفظ کنین.
شهرکی نشانی دقیق داد و گفت: یه کنج از حرم رو انتخاب کنین و از همون جا وارد بشین. توی حرم، دلتون رو به شبکههای پنجره فولاد گره بزنین و بگین: آقا جان؛ امیدم شمایی، زندگیمو به شما سپردم.
زیارتت قبول
پایان خوش مراسم هم پرچم گردانی بیرق گنبد و گلدسته امام هشتم بود. خادمان بارگاه منور رضوی، پرچم را گرفتند و تکتک دخترها با تبرکجویی، از زیر سایهاش رد شدند تا در این سال جدید، با مهر و محبت آقا بیمه شوند.
۱۴:۱۴
۱۴:۱۴
۱۴:۱۴
۱۴:۱۴
۱۴:۱۴
۱۴:۱۴
۱۴:۱۴
۱۴:۱۴
۱۴:۱۴
۱۴:۱۴
۶:۴۶
بازارچه کسب و کار دانش آموزی متوسطه دوره اول امام رضا(ع) #واحد3 با مشارکت فعال دانش آموزان در قالب 50 غرفه متنوع دایر شد تا دانش آموزان در کنار درس خواندن، مهارت کسب و کار و فعالیت در بازار را تمرین کنند.
فرصتی برای آموختن و تجربهاندوزی
توجه به ایده زودبازده و فنون جذب مشتری
اول پرهام و سپس امیررضا از دلیل حضورشان برایمان گفتند: خواستیم کسب و کار را هم تجربه کنیم. تعدادی از گلها و گلدانهای آپارتمانی مثل سانسوریا، کاکتوس و حسن یوسف را خودمان قلمه زدیم و پرورش دادیم ولی بقیه را از بازار گلهای زینتی خریدیم و شرکت کردیم.
شاید برای اینکه گل و گیاه کمتر از غرفههای خوردنی، دانش آموزان را جذب میکند، برای جذب مشتری هم ایدههایی در نظر گرفته بودند. مثلا؛ پشت یکی از گلدانهای علامتی زده بودند که در صورت خریدن آن، مجانی صاحبش میشدند. امیررضا اضافه کرد: آخرش، بین خریداران قرعهکشی هم داریم! او از دلیل انتخاب این رشته هم گفت: شادابی و نشاط دارد و هزینه و دشواری چندانی هم ندارد.
مهارت در کنار تحصیل برای آینده
با همین سن و سال کم، سابقه فروش دارد، به همین دلیل هم جیبش از اسکانسهای 10 و 20 و پنجاه هزار تومانی پر بود. از او پرسیدم، «پخت آش و کیک کار چه کسی است؟» با لبخند معناداری جواب داد: من و مامانم ولی در پخت کیک، بیشتر خودم تلاش کردم. دستور را از گوگل گرفتم و مواد کیک مانند آرد، وانیل، شکر و بقیه را کنار دست مادرم، یکییکی اضافه کردم و آخرش توی فر گذاشتیم.
میخواهد، مهندس شود. از او پرسیم؛ «با این هدف تحصیلی و کاری، یاد گرفتن کسب و کار و مهارتهای خرید و فروش به چه کارت میآید؟» پاسخ داد: اگر یک درصد از درس خواندن به هدف مدنظرم نرسیدم، میتوانم سرپای خودم بایستم و کسب و کاری برای خودم بزنم.
نگاه دوباره به مهارتآموزی
مهارت را تابستان گذشته، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آموخته بود. مهارتی که شاید اتفاقی انتخابش کرده بود ولی حالا با نمایش و فروش برخی آثارش در این غرفه، به شکل جدیتری به آن نگاه میکرد.
تولیدکننده باشم، نه مصرفکننده
او تأکید کرد: بیشتر از پول جمع کردن، به خود کسب و کار علاقه دارم. میخواهم درآمد حاصل از این بازارچه را صرف کمک به نیازمندان کنم. امیدوارم در آینده تولیدی بزنم و به جای وارد کردن کالاهایی که کمتر در کشورمان نداریم، تولید و صادر کنم.
۹:۴۷
۹:۴۷
۹:۴۷
۹:۴۷
۹:۴۷
۹:۴۷
۹:۴۷
۹:۴۷