بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
بازارسال شده از سواد رسانه ای برای همه
۱۴:۱۹
ميلاد حسن(ع) خسرو دين است امشبشادي و سرور مؤمنين است امشباز يمن قدوم مجتبي(ع) طاعت مامقبول خداوند مبين است امشب
انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران@irimla_ir
انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران@irimla_ir
۱۸:۵۷
مارمولکسواری
شرایط عجیب و پیچیده ای داریم. جماعتی دور هم در فضای مجازی نشستهایم و منتظر محصول تازه؛ برخی با قلمی در دست، برخی هم تبری بر دوش. عده ای هم همیشه چند گامی جلوتر، با دیدن اولین نمای تیزر آثار ، نقدشان را به پایان رسانده و منتشر می کنند.البته که هستند دوستانی که قضاوت کرده و حکم هم می دهند.
برخی از همین جماعت حق به جانب، مخاطب موظف است تنها آثاری را ببیند که با سلیقهی آنها همخوانی دارد؛ در غیر این صورت، مرتکب خطایی نابخشودنی شده است. از قضا، این نگاه در هر دو سوی میدان دیده میشود—برخی اثری را با برچسب «ضدفرهنگی» بودن و عبور از خطوط قرمز و نارنجی و زرد میکوبند، و گروهی دیگر، سرگرمکننده و طنز بودن را نشانهی سخیف بودن میدانند و پرداختن به دفاع مقدس را دلیلی بر حکومتی بودن تلقی میکنند، بیآنکه کیفیت ساخت ، فیلمنامه یا فضای قصه را در نظر بگیرند.
اما آنچه در این میان رخ داده، مارمولکسواری خواننده ای است که هوشمندانه و حسابشده، با درکی عمیق از رسانه، تبلیغات و برندسازی، همراه تیمی کارکشته، همسان نسیمی میآید و همچون طوفانی میگذرد. او قواعد اثرگذاری را بهخوبی میداند، پیام خود را با دقت جانمایی میکند، زیرمتنها را چنان میچیند که حس و درک مخاطب را هدف بگیرد، هم درک مخاطب و هم زیر آستانه حسی او را هدف قرار می دهد. مرزها را پشت سر میگذارد و مستقیم بر ذهن شنونده خود مینشیند. با خونسردی، مفاهیم مقدس را دگرگون میکند، باورهای جمعی را به چالش میکشد و بی مهابا به اعتقادات مذهبی بخش اعظمی از جامعه توهین می کند . پا را فراتر می گذارد بر زبان کودکان و نوجوانان مردمی راه مییابد که گاه جز معتقد ترین بخش جامعه هستند
اما ما چه میکنیم؟ همچنان درگیر نزاعهای درونی خود هستیم. رسانه را نمیشناسیم، دایرهی واژگانمان محدود و پیامهایمان تکراری است، و همین تکرار، تصویری بسته و دگماندیش از ما ترسیم کرده است. یا ناآگاهانی مدعی هستیم، یا لجوجانی که گمان میکنند همهچیز باید در چارچوب تعاریف شخصیشان گنجانده شود. نمیدانیم، یا نمیخواهیم بدانیم که در دنیای امروز، نظامهای رتبهبندی سنی برای مخاطبان، سالهاست که اجرا میشود پس می توان برخی آثار را تحمل کرد تا جا برای آثاری این چنین تنگ شود. یا گونه دیگری از موسیقی، حتی سبک متفاوتی از نمایش ، یا هر اثر دیگری که در چارچوب های جامعه و در درون مرزهای فرهنگی خودمان تولید می شوند، اما، همچنان سلیقهای عمل میکنیم و با غربالهای خودساخته، هر اثر را در ترازوی قضاوت شخصیمان میسنجیم.
در این میان، ما مسیر را بر خود بستهایم، اما مارمولکسواران آزادانه میتازند، ذهنهای ساده و آمادهی پذیرش را تسخیر میکنند، و بیهیچ مقاومتی، فرهنگ و زبان مخاطب را دگرگون میسازند.به ظاهر آنچه مهم نیست جمع میلیونی این نسل معصوم است که همانند ما و خانواده ما نیستند.در دنیای واقعی و مجازی ، در عرصه هنر و تکنولوژی، دیگر گونه می اندیشد. اما مهم ما هستیم...
اما هنوز هم میتوان راهی دیگر را برگزید.ای کاش تصمیم بگیریم که این سفرهی فرهنگی را رنگارنگ بگسترانیم، به سلیقهی مخاطبان احترام بگذاریم و به جای انکار و حذف، با هنرمندان—با هر تفکر و نگاهی—به عنوان صاحبان اندیشه و خلاقیت روبهرو شویم.آنگاه، فضایی خواهیم ساخت که چنان غنی، پویا و دلنشین باشد که راه را بر هر مارمولکسواری ببندد.
امیر یوسفیعضو علی البدل هیئت مدیره انجمن سواد رسانه ای ایران@irimla_ir
شرایط عجیب و پیچیده ای داریم. جماعتی دور هم در فضای مجازی نشستهایم و منتظر محصول تازه؛ برخی با قلمی در دست، برخی هم تبری بر دوش. عده ای هم همیشه چند گامی جلوتر، با دیدن اولین نمای تیزر آثار ، نقدشان را به پایان رسانده و منتشر می کنند.البته که هستند دوستانی که قضاوت کرده و حکم هم می دهند.
برخی از همین جماعت حق به جانب، مخاطب موظف است تنها آثاری را ببیند که با سلیقهی آنها همخوانی دارد؛ در غیر این صورت، مرتکب خطایی نابخشودنی شده است. از قضا، این نگاه در هر دو سوی میدان دیده میشود—برخی اثری را با برچسب «ضدفرهنگی» بودن و عبور از خطوط قرمز و نارنجی و زرد میکوبند، و گروهی دیگر، سرگرمکننده و طنز بودن را نشانهی سخیف بودن میدانند و پرداختن به دفاع مقدس را دلیلی بر حکومتی بودن تلقی میکنند، بیآنکه کیفیت ساخت ، فیلمنامه یا فضای قصه را در نظر بگیرند.
اما آنچه در این میان رخ داده، مارمولکسواری خواننده ای است که هوشمندانه و حسابشده، با درکی عمیق از رسانه، تبلیغات و برندسازی، همراه تیمی کارکشته، همسان نسیمی میآید و همچون طوفانی میگذرد. او قواعد اثرگذاری را بهخوبی میداند، پیام خود را با دقت جانمایی میکند، زیرمتنها را چنان میچیند که حس و درک مخاطب را هدف بگیرد، هم درک مخاطب و هم زیر آستانه حسی او را هدف قرار می دهد. مرزها را پشت سر میگذارد و مستقیم بر ذهن شنونده خود مینشیند. با خونسردی، مفاهیم مقدس را دگرگون میکند، باورهای جمعی را به چالش میکشد و بی مهابا به اعتقادات مذهبی بخش اعظمی از جامعه توهین می کند . پا را فراتر می گذارد بر زبان کودکان و نوجوانان مردمی راه مییابد که گاه جز معتقد ترین بخش جامعه هستند
اما ما چه میکنیم؟ همچنان درگیر نزاعهای درونی خود هستیم. رسانه را نمیشناسیم، دایرهی واژگانمان محدود و پیامهایمان تکراری است، و همین تکرار، تصویری بسته و دگماندیش از ما ترسیم کرده است. یا ناآگاهانی مدعی هستیم، یا لجوجانی که گمان میکنند همهچیز باید در چارچوب تعاریف شخصیشان گنجانده شود. نمیدانیم، یا نمیخواهیم بدانیم که در دنیای امروز، نظامهای رتبهبندی سنی برای مخاطبان، سالهاست که اجرا میشود پس می توان برخی آثار را تحمل کرد تا جا برای آثاری این چنین تنگ شود. یا گونه دیگری از موسیقی، حتی سبک متفاوتی از نمایش ، یا هر اثر دیگری که در چارچوب های جامعه و در درون مرزهای فرهنگی خودمان تولید می شوند، اما، همچنان سلیقهای عمل میکنیم و با غربالهای خودساخته، هر اثر را در ترازوی قضاوت شخصیمان میسنجیم.
در این میان، ما مسیر را بر خود بستهایم، اما مارمولکسواران آزادانه میتازند، ذهنهای ساده و آمادهی پذیرش را تسخیر میکنند، و بیهیچ مقاومتی، فرهنگ و زبان مخاطب را دگرگون میسازند.به ظاهر آنچه مهم نیست جمع میلیونی این نسل معصوم است که همانند ما و خانواده ما نیستند.در دنیای واقعی و مجازی ، در عرصه هنر و تکنولوژی، دیگر گونه می اندیشد. اما مهم ما هستیم...
اما هنوز هم میتوان راهی دیگر را برگزید.ای کاش تصمیم بگیریم که این سفرهی فرهنگی را رنگارنگ بگسترانیم، به سلیقهی مخاطبان احترام بگذاریم و به جای انکار و حذف، با هنرمندان—با هر تفکر و نگاهی—به عنوان صاحبان اندیشه و خلاقیت روبهرو شویم.آنگاه، فضایی خواهیم ساخت که چنان غنی، پویا و دلنشین باشد که راه را بر هر مارمولکسواری ببندد.
امیر یوسفیعضو علی البدل هیئت مدیره انجمن سواد رسانه ای ایران@irimla_ir
۹:۱۳