پاکت هدیه
جبهه بانوان انقلابی
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
عیدتون مبارک
عیدتون مبارک
بسم الله الرحمن الرحیم
الله اکبر
#دعا_فراموش_نشه
الله اکبر
#دعا_فراموش_نشه
۲۰:۱۱
این رو بدونین که ایران در حالی داره حملات موشکی دقیق‌تر و شدیدتر انجام میده که دو شب پیش تمام فرماندهان هوافضا، فرمانده سپاه و فرمانده ستاد مشترکش ترور شدند. این یعنی ایران داری سیستمه و متکی به شخص نیست. این خیلی مهم و امیدوارکننده است
@jebhebanovan135
@jebhebanovan135۲۲:۰۳
زینبیاتِ عصر ما، همچون شیرزن بزرگوار، سرکار خانم امامی، با عمل شجاعانه‌ی خود و بانگ «الله‌اکبر»شان، برای ما پیام فتح و پایداری به ارمغان می‌آورند.
﴿ألا إن نصرَ اللهِ قريب﴾زن ایرانی یعنی این! یعنی کسی که تا پای جان می‌ایستد و حرفش را می‌زند!
️جنگ نوشت:فقط تو ایران میتونید ببینید یه مجری حتی زمانی که مورد حمله قرار گرفته رجز بخونه ..اینجا ایرانه.....
#زن_ایرانی#زن_مسلمان
@jebhebanovan135
﴿ألا إن نصرَ اللهِ قريب﴾زن ایرانی یعنی این! یعنی کسی که تا پای جان می‌ایستد و حرفش را می‌زند!
️جنگ نوشت:فقط تو ایران میتونید ببینید یه مجری حتی زمانی که مورد حمله قرار گرفته رجز بخونه ..اینجا ایرانه.....#زن_ایرانی#زن_مسلمان
@jebhebanovan135۱۵:۲۸
سید حسن یک شخص نبود، یک مکتب بود که هنوز ادامه دارد...
این باید نماد شودنماد شیرزن ایرانی در دل جنگما فرزندان مکتب حسینیم🥹
@jebhebanovan135
این باید نماد شودنماد شیرزن ایرانی در دل جنگما فرزندان مکتب حسینیم🥹@jebhebanovan135۱۶:۱۹
بازارسال شده از
دیوار دفاعی خانه ما
این روزها، حالِ خانواده‌ما هوایی دیگر گرفته؛ گویی زندگی در سایه‌ی آرامش و مقاومت، معنا شده است." />
مادرم، با آن دل آکنده از نگرانی، همچنان پای اجاق می‌ایستد و عشق می‌پزد.بوی خورشت گرم ظهر، که تنها دست‌های او قادر به آفرینشش است، همه‌ی خانه را در آغوش می‌گیرد. گویی هر قاشقش دعایی است برای پایداری ما.
و پدرم، استوار چون کوه، رفت‌وآمد می‌کند.گاهی که مادر از دل‌شوره‌هایش می‌گوید، او با نگاهی آمیخته به صلابت، پاسخ می‌دهد:"جنگیدن در خط مقدم، همین زندگی روزمره‌ی ماست. دشمن، آن‌سویِ مرزهای انسانیت ایستاده و آرامش ما را برنمی‌تابد."
ما هم آماده‌ایم تا بترسیم...🫣اما مادر و پدرم چنان دیوار دفاعیِ خانه را برافراشته‌اند که ترس، جایی در این قلعه‌ی امن ندارد.پشت این دیوار استوار، ما—کودکان این خانه— مشغول بازی‌کردنیم.🧸و پدر با لبخندی پر از غرور می‌گوید: "همین بازی‌های شما در سایه‌ی آرامش،
مانند آن آرپی‌جی‌هایی است که صف‌های دشمن را در هم می‌کوبد.
شما هم سربازان این میدانید، عزیزان من!"
و ما، در آغوش گرم این عشق، بزرگ می‌شویمبا هر نفس، با هر خنده، با هر نگاه امیدوار پدر و مادرمان...🥰
#خانواده_باحال#کودکان#جان_من_ایران
گروه خانواده و سبک زندگی بادام@lifestyle_badam
این روزها، حالِ خانواده‌ما هوایی دیگر گرفته؛ گویی زندگی در سایه‌ی آرامش و مقاومت، معنا شده است.
" />مادرم، با آن دل آکنده از نگرانی، همچنان پای اجاق می‌ایستد و عشق می‌پزد.
بوی خورشت گرم ظهر، که تنها دست‌های او قادر به آفرینشش است، همه‌ی خانه را در آغوش می‌گیرد. گویی هر قاشقش دعایی است برای پایداری ما. و پدرم، استوار چون کوه، رفت‌وآمد می‌کند.
گاهی که مادر از دل‌شوره‌هایش می‌گوید، او با نگاهی آمیخته به صلابت، پاسخ می‌دهد:"جنگیدن در خط مقدم، همین زندگی روزمره‌ی ماست. دشمن، آن‌سویِ مرزهای انسانیت ایستاده و آرامش ما را برنمی‌تابد."ما هم آماده‌ایم تا بترسیم...🫣اما مادر و پدرم چنان دیوار دفاعیِ خانه را برافراشته‌اند که ترس، جایی در این قلعه‌ی امن ندارد.
پشت این دیوار استوار، ما—کودکان این خانه— مشغول بازی‌کردنیم.🧸و پدر با لبخندی پر از غرور می‌گوید: "همین بازی‌های شما در سایه‌ی آرامش،مانند آن آرپی‌جی‌هایی است که صف‌های دشمن را در هم می‌کوبد.
شما هم سربازان این میدانید، عزیزان من!"
و ما، در آغوش گرم این عشق، بزرگ می‌شویمبا هر نفس، با هر خنده، با هر نگاه امیدوار پدر و مادرمان...🥰
#خانواده_باحال#کودکان#جان_من_ایران
گروه خانواده و سبک زندگی بادام@lifestyle_badam۱۳:۳۵
فوری:
طبق اخبار واصله از منابع آگاه، برنامه واتساپ درحال جمع‌آوری اطلاعات افراد می‌باشد و آخرین مکان حضور و ارتباطات افراد را تگ‌گذاری شده در اختیار دشمن صهیونی می‌گذارد.از مردم درخواست می‌شود برنامه واتساپ و اینستاگرام را از گوشی همراه خود حذف کنند.
همراهان عزیز خواهش میکنیم نرم افزار های واتساپ،اینستاگرام،توییتر و... را از گوشی خود پاک کنید
@jebhebanovan135
طبق اخبار واصله از منابع آگاه، برنامه واتساپ درحال جمع‌آوری اطلاعات افراد می‌باشد و آخرین مکان حضور و ارتباطات افراد را تگ‌گذاری شده در اختیار دشمن صهیونی می‌گذارد.از مردم درخواست می‌شود برنامه واتساپ و اینستاگرام را از گوشی همراه خود حذف کنند.همراهان عزیز خواهش میکنیم نرم افزار های واتساپ،اینستاگرام،توییتر و... را از گوشی خود پاک کنید
@jebhebanovan135۱۵:۵۳
#سنگر_فرماندهی زندگی را با قوت ادامه دهید.به خصوص کسانی کهامور خدماتی به‌عهده آن‌ها استو با مردم سروکار دارند وکسانی که امور تبلیغی و تبیینی را
برعهده دارند کارهای خود را
با قوت ادامه دهند و
به خدای متعال توکل کنند که
«وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»
خدای متعال ملت ایران وحقیقت و حق رابه طور قطع و یقین"پیروز" خواهد کرد.
۲۸ خرداد ۱۴٠۴@jebhebanovan135
۱۴:۱۱
سلام از این به بعد، روایتی زنانه از جنگ را در کانال خواهیم داشت.🟩 احساس میکنیم جنگ به شکلی جدید با ما مواجه شده است، تصمیم گرفته ایم که از این به بعد، روزانه یک روایت جنگ را در کانال بگذاریم.
این روایت نه فقط از نظر فیزیکی، بلکه از نظر روحی، احساسات، و مقاومت زنان نوشته می‌شود.#روایت_جنگ#زنانه
@jebhebanovan135۱۰:۰۲
جبهه بانوان انقلابی سلام از این به بعد، روایتی زنانه از جنگ را در کانال خواهیم داشت. 🟩 احساس میکنیم جنگ به شکلی جدید با ما مواجه شده است، تصمیم گرفته ایم که از این به بعد، روزانه یک روایت جنگ را در کانال بگذاریم. این روایت نه فقط از نظر فیزیکی، بلکه از نظر روحی، احساسات، و مقاومت زنان نوشته می‌شود. #روایت_جنگ #زنانه @jebhebanovan135
سلام از این به بعد، روایتی زنانه از جنگ را در کانال خواهیم داشت. 🟩 احساس میکنیم جنگ به شکلی جدید با ما مواجه شده است، تصمیم گرفته ایم که از این به بعد، روزانه یک روایت جنگ را در کانال بگذاریم. این روایت نه فقط از نظر فیزیکی، بلکه از نظر روحی، احساسات، و مقاومت زنان نوشته می‌شود. #روایت_جنگ #زنانه @jebhebanovan135#روایت_اول
امروز روز هفتم جنگ بود. ساعت سه شب خوابیدم. صدای انفجار از همه ی اصابت‌های پهپاد یا جنگنده قبلی نزدیکتر بود. در وسط سینه‌کوبِ اتفاق، یادم به حرف عزیزی افتاد که چندروز پیش زنگ زده بود و از ماموریتش می گفت. وقتی دل نگرانی من را شنید، گفت: «تو این چندروز فهمیدم چقدر مرد تو این مملکت داریم! راستی نمیدونی موج انفجار چه حالی میده! انگار یکی می گیره پرتت می کنه اونور..» و می خندید. یادآوری صدای خنده‌ی او و صدای گنجشک‌های سر صبح و رد شدن ماشین‌های توی بزرگراه، قوت قلب است. دارم فکر میکنم دیگر حتی بوق‌زدن ماشین‌ها اذیتم نمی‌کند! یادآوری ماندن و مقاومت همشهری‌هاست.
#جنگ
@jebhebanovan135
امروز روز هفتم جنگ بود. ساعت سه شب خوابیدم. صدای انفجار از همه ی اصابت‌های پهپاد یا جنگنده قبلی نزدیکتر بود. در وسط سینه‌کوبِ اتفاق، یادم به حرف عزیزی افتاد که چندروز پیش زنگ زده بود و از ماموریتش می گفت. وقتی دل نگرانی من را شنید، گفت: «تو این چندروز فهمیدم چقدر مرد تو این مملکت داریم! راستی نمیدونی موج انفجار چه حالی میده! انگار یکی می گیره پرتت می کنه اونور..» و می خندید. یادآوری صدای خنده‌ی او و صدای گنجشک‌های سر صبح و رد شدن ماشین‌های توی بزرگراه، قوت قلب است. دارم فکر میکنم دیگر حتی بوق‌زدن ماشین‌ها اذیتم نمی‌کند! یادآوری ماندن و مقاومت همشهری‌هاست.#جنگ
@jebhebanovan135۱۱:۰۴
زنانگی در بستر جنگ و مقاومت زنانگی در بستر جنگ و مقاومت، به توانایی منحصربه‌فرد زنان برای گره زدن پدیده‌های خشن و ویرانگر به تار و پود #زندگی روزمره اشاره دارد. این توانایی، نه تنها جنگ را از صرف یک درگیری نظامی به یک واقعیت اجتماعی، فرهنگی و عاطفی تبدیل می‌کند، بلکه #مقاومت را نیز از یک کنش صرفاً سیاسی به یک عمل مداوم و پویا در دل جامعه می‌کشاند.عاطفه، به عنوان هسته مرکزی زنانگی، نقش محوری در این پیوند ایفا می‌کند. زنان با قدرت همدلی، تاب‌آوری و حس عمیق مادری، در شرایط جنگی، به اصلی‌ترین ستون‌های حفظ #خانواده و جامعه تبدیل می‌شوند. عاطفه، به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا در میانه ویرانی و ناامیدی، به دنبال حفظ زندگی باشند. هم‌چنین، #شجاعت زنان عاملی کلیدی در جهت‌دهی عواطف جامعه در بحران‌هاست. در واقع، زنان کنترل‌گران عاطفی جامعه در بحبوحه #جنگ هستند. آن‌ها با ایستادگی، صبوری و انتقال امید، مانع از غلبه یأس و ناامیدی بر پیکر جامعه می‌شوند. این نقش را می‌توان به وضوح در پیروی از حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) مشاهده کرد؛ بانویی که پس از واقعه کربلا، با شجاعت و سخنرانی‌های روشنگرانه خود، نه تنها پیام قیام را زنده نگه داشت، بلکه عواطف جامعه را به سمت بیداری و آگاهی هدایت کرد. و نشان داد رهبری عاطفی، فراتر از مدیریت صرف غم و اندوه است و به ایجاد انگیزه برای پایداری و مبارزه می‌انجامد. دکتر زینب تاجیک، عضو هیئت‌علمی پژوهشکده زن و خانواده#زنان_وجنگ
@jebhebanovan135۱۳:۴۰
جبهه بانوان انقلابی
#روایت_اول امروز روز هفتم جنگ بود. ساعت سه شب خوابیدم. صدای انفجار از همه ی اصابت‌های پهپاد یا جنگنده قبلی نزدیکتر بود. در وسط سینه‌کوبِ اتفاق، یادم به حرف عزیزی افتاد که چندروز پیش زنگ زده بود و از ماموریتش می گفت. وقتی دل نگرانی من را شنید، گفت: «تو این چندروز فهمیدم چقدر مرد تو این مملکت داریم! راستی نمیدونی موج انفجار چه حالی میده! انگار یکی می گیره پرتت می کنه اونور..» و می خندید. یادآوری صدای خنده‌ی او و صدای گنجشک‌های سر صبح و رد شدن ماشین‌های توی بزرگراه، قوت قلب است. دارم فکر میکنم دیگر حتی بوق‌زدن ماشین‌ها اذیتم نمی‌کند! یادآوری ماندن و مقاومت همشهری‌هاست. #جنگ @jebhebanovan135
امروز روز هفتم جنگ بود. ساعت سه شب خوابیدم. صدای انفجار از همه ی اصابت‌های پهپاد یا جنگنده قبلی نزدیکتر بود. در وسط سینه‌کوبِ اتفاق، یادم به حرف عزیزی افتاد که چندروز پیش زنگ زده بود و از ماموریتش می گفت. وقتی دل نگرانی من را شنید، گفت: «تو این چندروز فهمیدم چقدر مرد تو این مملکت داریم! راستی نمیدونی موج انفجار چه حالی میده! انگار یکی می گیره پرتت می کنه اونور..» و می خندید. یادآوری صدای خنده‌ی او و صدای گنجشک‌های سر صبح و رد شدن ماشین‌های توی بزرگراه، قوت قلب است. دارم فکر میکنم دیگر حتی بوق‌زدن ماشین‌ها اذیتم نمی‌کند! یادآوری ماندن و مقاومت همشهری‌هاست. #جنگ @jebhebanovan135#روایت_دوم
غروب پنجشنبه وقتیکه آتش پدافندها شدت گرفته بود از پنجره آشپزخونه بیرون رو نگاه کردم
دیدم ی خانواده ۳نفرهپدر،مادر(بارداربود),با ی پسر ۶/۷سالهدارن توی کوچه پیاده روی میکنن،حرف میزنن و میخندن
پدر داشت به مرد کوچیک خانواده میگف که مراقب حال و روز مادرش باشه
#جنگ
@jebhebanovan135
غروب پنجشنبه وقتیکه آتش پدافندها شدت گرفته بود از پنجره آشپزخونه بیرون رو نگاه کردم دیدم ی خانواده ۳نفرهپدر،مادر(بارداربود),با ی پسر ۶/۷سالهدارن توی کوچه پیاده روی میکنن،حرف میزنن و میخندن
پدر داشت به مرد کوچیک خانواده میگف که مراقب حال و روز مادرش باشه
#جنگ
@jebhebanovan135۱۳:۴۲
مباهله یعنی:دلت را به خدا بسپار...دستت را از دست پنج‌تن (علیهم‌السلام) رها مکن وگرنه گُم می‌شوی.در مباهله اسلام بر مسیحیت پیروز شدو الان در سالروز مباهله، اسلام با صهیونیسم در نبرد است.
روز مباهله مبارک
۱۵:۲۳
پاکت هدیه
جبهه بانوان انقلابی
مباهله مبارک
جبهه بانوان انقلابی
#روایت_دوم غروب پنجشنبه وقتیکه آتش پدافندها شدت گرفته بود از پنجره آشپزخونه بیرون رو نگاه کردم دیدم ی خانواده ۳نفره پدر،مادر(بارداربود),با ی پسر ۶/۷ساله دارن توی کوچه پیاده روی میکنن،حرف میزنن و میخندن پدر داشت به مرد کوچیک خانواده میگف که مراقب حال و روز مادرش باشه #جنگ @jebhebanovan135
غروب پنجشنبه وقتیکه آتش پدافندها شدت گرفته بود از پنجره آشپزخونه بیرون رو نگاه کردم دیدم ی خانواده ۳نفره پدر،مادر(بارداربود),با ی پسر ۶/۷ساله دارن توی کوچه پیاده روی میکنن،حرف میزنن و میخندن پدر داشت به مرد کوچیک خانواده میگف که مراقب حال و روز مادرش باشه #جنگ @jebhebanovan135
#روایت_سوم
ما از صبح جمعه خاطره ی خوبی نداریمو امان از صبح جمعه ی ٢٣ خرداد ١۴٠۴دست درازی رژیم کودک کُش به وطنو داغ هایی که بر دل‌مان گذاشتنگاهی به صفحه تلویزیون انداختمبه تصویر شهدادلم آشوب بودنگاهم گره خورد به چشمان توتویی که هنوز یک هفته مانده بود که به چهار ماهگی برسیبی اختیار اشک هایم سرازیر شدداغ شهدا و نگرانی برای تو همه اش اشک شد و از چشمانم باریدناگهان صدایی در درونم فریاد زد «بلندشو الان وقت عزاداری نیست» چقدر این جمله آشنا بوددر فیلم ها دیده بودمفیلم های دفاع مقدسبلند شدمبلند شدم و پرچم مزین به نام امیرالمؤمنین(ع) را به دیوار زدمشب عید غدیر بودباید از مولا مدد می‌گرفتیم مقاومت و ایستادگی صفت زنان ایران استما می مانیم و به مدد فاتح خیبر دشمن را از خانه بیرون می‌کنیمبه مدد مولا نابودی ظلم نزدیک استنصر من الله و فتح قریب
#جنگ
@jebhebanovan135
ما از صبح جمعه خاطره ی خوبی نداریمو امان از صبح جمعه ی ٢٣ خرداد ١۴٠۴دست درازی رژیم کودک کُش به وطنو داغ هایی که بر دل‌مان گذاشتنگاهی به صفحه تلویزیون انداختمبه تصویر شهدادلم آشوب بودنگاهم گره خورد به چشمان توتویی که هنوز یک هفته مانده بود که به چهار ماهگی برسیبی اختیار اشک هایم سرازیر شدداغ شهدا و نگرانی برای تو همه اش اشک شد و از چشمانم باریدناگهان صدایی در درونم فریاد زد «بلندشو الان وقت عزاداری نیست» چقدر این جمله آشنا بوددر فیلم ها دیده بودمفیلم های دفاع مقدسبلند شدمبلند شدم و پرچم مزین به نام امیرالمؤمنین(ع) را به دیوار زدمشب عید غدیر بودباید از مولا مدد می‌گرفتیم مقاومت و ایستادگی صفت زنان ایران استما می مانیم و به مدد فاتح خیبر دشمن را از خانه بیرون می‌کنیمبه مدد مولا نابودی ظلم نزدیک استنصر من الله و فتح قریب#جنگ
@jebhebanovan135۱۹:۱۳
در روزهای جنگ چه می‌کنید؟--روان‌شناسی در خط مقدم--
ما اینجا هستیم. ساختمان پشت قباله کبابی برادران محمدی. بچه‌ها چند وقت پیش، ساختمان را با خواهش‌های دانشجویانه از خیرین گرفته بودند برای اینکه بشود اتاق جنگ نرم‌مان. مدتی بود که اینجا از روان‌شناسی و انقلاب حرف می‌زدیم و افق‌های بیست‌ساله برای رؤیاهایمان می‌بافتیم. جنگ شد. حالا دیگر ظهرها از مغازه جلویی بوی کباب توی کانال کولر نمی‌پیچد و لازم نیست با یک شانه تخم مرغ، به جنگ دل‌ضعفه‌اش برویم... ما ولی هنوز هستیم. چه‌کار میکنیم؟ هر کاری که از دست یک روان‌شناس_آدم بربیاید. با اساتید حرف می‌زنیم، با صدا و سیما حرف می‌زنیم، مجموعه‌های مشابه را پیدا میکنیم، کارهای موازی را کشف میکنیم، با بچه‌های بالا حرف می‌زنیم و وقتی حسابی مطمئن شدند ترسیده‌ایم، با بچه‌های کف میدان حرف می‌زنیم و از این طریق به زندگی برمی‌گردیم. یکی‌مان آموزش روان‌شناسان را برای مداخله در بحران می‌گذارد روی میز، یکی دیگر با قول مشارکت از صدا و سیما برمی‌گردد. خلاصه، مثل همه گروه‌های مشابه، با توان‌های کوچک، مشغولیم. روی یکی از میزها نشسته‌ام ولی دلم می‌خواهد این بالینی‌کاری‌ها را بگذارم کنار. من از این که ملتم را موقع جنگ، در وهله اول، سوژه نیازمند مراقبت‌های ضداضطراب فراگیر ببینم ناراحتم. می‌خواهم روان‌شناس پاچه‌اش را بزند بالا و برود در هسته بحران‌های زیر پوست شهر، برود سراغ درمان زهر سم‌هایی که به جان مردم‌ام می‌ریزد و نمی‌گذارد همه، جای خودشان را در ماجرا پیدا کنند 🟩سیده طیبه خدابخشی، دانشجوی دکتری خانواده و سلامت جنسی
@jebhebanovan135۱۹:۱۷
بازارسال شده از
«وفاء ادریس» چریک فلسطینی از جنبش فتح بود. وفا، اولین زن انتحاری در خیزش الاقصی بود که در سپتامبر ۲۰۰۰ شعله‌ور شده بود. او در سال ۱۹۴۸ دست به عملیات انفجاری زد و طی این عملیات تعدادی از صهیونیست‌ها کشته و زخمی شدند.#بانوی_مبارز#فلسطین
@WomenofIslamicCountries
۱۹:۱۸
بازارسال شده از
زن، راوی زندگی‌است... زن، سخن می‌گوید و سخن گفتن او، سکوتی را که ماحصلش فراموشی قصه‌ی زندگی است، می‌شکند.وقتی زنی در جایی هست، آنجا، خانه است. خانه همان‌جایی است که مردان در انتظار رسیدن به آن زنده می‌مانند و "زندگی" همانا در انتظار رسیدن به خانه است.
جنگ‌ها برای نابودی خانه‌ها برپا می‌شوند. خانه‌ها با عشق و امید ساخته می‌شوند و با آتش کینه فرو می‌ریزند. تا وقتی زنان زندگی را روایت می‌کنند، خانه پا برجاست و کینه‌ی شیاطین شریر توان نابودی خانه را نخواهد داشت. ستون‌های کشور، خانه‌ی یک ملت، به شانه‌های زنانش تکیه دارد...
آنچه در جلوی چشم میلیون‌ها انسان رخ داد، سرودن شعری حماسی بود در بحبوحه شرارت شیطان. گوینده‌ی خبر این‌بار به جای خواندن خبر، نغمه‌ی دلیری و شرافت را سر داد. هر غرشی در برابر این نغمه، چیزی جز زوزه‌ی شکست نیست. او، همان زن، آنجاست، در خانه، خانه آنجاست. آنجا که زن هست. پس خانه باقی است و باقی خواهد ماند.
️بازنشر از @Yaminpour#زنان_مقاومت
️ بله | ایتا | اینستاگرام | سایت ۱۹:۱۹