ج

جــوک لــنــد+داســتــان

۱۴۷عضو
روی بسته های خوراکی، جای اینکه بنویسن "از اینجا باز شود

باید بنویسن "اگه تونستی از اینجا باز کن"undefinedundefined

@joookland

۷:۴۲

تواین باشگاه های بدنسازی نامردا یه ایینه هایی گذاشتن که خودتو توش میبینی مثل رونی کلمنی undefined









ولی تو ایینه خونه مثل خود کلمنیundefined
پسندیادت نرهundefinedundefined
@joookland

۷:۴۴

‏كلاس هشتم بودم از منو دوستم برگه تقلب گرفتن زنگ زدن به اوليامون اون بدبخت تا يه هفته تنبيه شد حق نداشت از خونه بياد بيرون
من بابام گفت خاك تو سرت يه تقلب كردن هم بلد نيستى بشين بهت ياد بدم undefined
@joookland

۱۰:۵۳

هیچوقت کسی رو پس نزن که
دوسـتـت دارهͺمـراقـبتـه,و نـگرانـتـه!
چون یک روز بیدار میشی و میبینی
ماه رو از دست دادی وقتی که داشتی
ستاره ها رو میشمردی..undefinedundefined
پسندیادت نرهundefinedundefined
@joookland

۱۰:۵۶

سلام خدمت دوستان گلمundefinedundefinedعزیزان اگه کسی می تونه ممبر برای کانال بیاره و داستان یا جوک داره بیاد پی وی من:@alireza100

۱۱:۰۲

یه پیرمرد همسایه مونه تو این سرما و یخبندون یه شیلنگ دستش گرفته کوچه رو آب پاشی میکنه!! undefinedundefined
این دقیقا از هموناییه که تو گرمای تابستون سه تا سه تا چایی لب سوز میخورنundefined
پسندیادت نرهundefinedundefined
@joookland

۱۱:۰۵

‏به دوستم گفتم "اون موقعی که تو هواپیما نشستی و داری وطنتو، خاکتو، خاطراتتو میذاری و میری، اولین کاری که میکنی چیه؟"


گفت:"فیلترشکنامو پاک میکنم از گوشیم"undefined ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

@joookland

۱۸:۵۵

پرتاب پاره آجر
موضوع داستان: پندآموز
روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت.undefinedناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان ، یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد.undefinedundefined
مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند.undefinedundefined
پسرک گریان، با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند.undefined
پسرک گفت: اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند.
هر چه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم ، کسی توجه نکرد.undefined
برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم.undefinedundefined
برای اینکه شما را متوقف کنم ، ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم "
مرد متاثر شد و به فکر فرو رفت.undefined
برادر پسرک را روی صندلی اش نشاند، سوار ماشینش شد و به راه افتاد.
نتیجه داستان: در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما ، پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند!
خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند.

_پسندیادت نرهundefinedundefined
@joookland

۱۸:۵۹

دوسش داری؟undefinedدوست نداره؟!!undefinedنمی تونی از دلش در بیاری؟undefinedنمیدونی چی بهش بگی؟undefinedبیا تو این کانال جمله ای که دوست داری رو انتخاب کنundefined
@jomlenaab

۱۹:۰۲

undefined️ ورزشکاران ایرانی در جمع برترین های آسیا
undefined «علیرضا بیرانوند» در بین سه نامزد مرد سال فوتبال قاره کهن
undefined «سردار آزمون» مهاجم تیم زنیت روسیه نامزد بهترین لژیونر آسیا
undefined «مهدی جاوید» ملی پوش فوتسال نامزد عنوان بهترین بازیکن سال
undefined «کتایون خسرویار» نامزد بهترین سرمربی سال فوتبال آسیا
undefined مراسم برترین‌های سال فوتبال آسیا ساعت 14:30 امروز (به وقت ایران) در هنگ‌کنگ برگزار می‌شود.
@joookland

۱۰:۴۹

اگه خواستی یکی همیشه دوستت داشته باشه، تنهات نذاره، تا آخر عمر بهت وفادار بمونه، بیشتر از همه مواظبت باشه، از سرکار که میری خونه همش دورت بگرده،





سگ بخر!از این سگ پاکوتاه خوشگلا هست! undefinedاز اونا بخر.undefinedundefinedundefined

توجه : متن بالا فقط یک شوخی بوددر دین اسلام سگ نجس هست (حتی اگر از غذای خودت بهش بدی و هر ساعت هم ببریش حمام) و جاش نهایتا پشت درب خونه هست نه توی رختخواب و آشپزخونه و روی مبل و ...
هرکی موافقه پسند کنه اگه اعتقاد داره...

@joookland
@joookland

۱۰:۵۳

سلام خدمت دوستان گلمundefinedundefinedعزیزان اگه کسی می تونه ممبر برای کانال بیاره و داستان یا جوک داره بیاد پی وی من:@alireza100

۱۱:۰۱

‏مگه تو حموم لخت نمیشن؟
داشتم تو حمام فین کاشان لخت میشدم که مامور گرفتمحالا خوب شد بابام رو ندیدن که تو اتاق بغلی داشت خودشو لیف و کیسه می‌کشید undefined
@joookland

۱۹:۵۸

ﺩﻭﺑﻠﻪ ﭘﺎﺭﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ..ﯾﻬﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮﺩﺍﺩ ﺯﺩ ... ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ 206...



ﺁﺏ ﺩﻫﻨﻤﻮ ﻗﻮﺭﺕ ﺩﺍﺩﻡ ... ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩﻭﺍﻧﺘﯿﻪ ...ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺮﺑﺰﻩ ﻣﺸﻬﺪ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﯼ ؟! undefinedundefined
ﻣﻠﺖ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺷﺪﻥ ﺑﺨﺪﺍ undefinedundefinedundefined
@joookland

۲۰:۰۴

ابزارهای زندگی
موضوع اخلاقی
روزی هیزم شکنی در یک شرکت چوب بری دنبال کار می گشت و نهایتا" توانست برای خودش کاری پیدا کند. حقوق و مزایا و شرایط کار بسیار خوب بود، به همین خاطر هیزم شکن تصمیم گرفت نهایت سعی خودش را برای خدمت به شرکت به کار گیرد. رئیسش به او یک تبر داد و او را به سمت محلی که باید در آن مشغول می شد راهنمایی کرد. روز اول هیزم شکن 18 درخت را قطع کرد. رئیس او را تشویق کرد و گفت همین طور به کارش ادامه دهد. تشویق رئیس انگیزه بیشتری در هیزم شکن ایجاد کرد و تصمیم گرفت روز بعد بیشتر تلاش کند اما تنها توانست 15 درخت را قطع کند. روز سوم از آن هم بیشتر تلاش کرد ولی فقط 10 درخت را قطع کرد. هر روز که می گذشت تعــداد درخت هایی که قطع می کرد کمتر و کمتر می شد. پیش خودش فکر کرد احتمالا" بنیه اش کم شده است. پیش رئیس رفت و پس از معذرت خواهی گفت که خودش هم از این جریان سر در نمی آورد.
رئیس پرسید: آخرین باری که تبرت را تیز کردی کی بود؟
" هیزم شکن گفت:" تیز کردن؟ من فرصتـی برای تیز کردن تبرم نداشتم تمام وقتم را صرف قطع کردن درختان می کردم!
چقدر به فکر تیز کردن تبرمون هستیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
_پسندیادت نرهundefinedundefined
@joookland

۲۰:۰۴

معلم یه نگاهی به من کرد و گفت : چرا درس نخوندی ؟از خجالت سرمو انداختم پایینبعد چوبی رو که توی دستش بود داد به من و گفت : منو بزنگفتم : چی ؟!گفت : بزن ، حتما من درست درس ندادم که شما خوب یاد نگرفتی
منم دیدم حرفش منطقیه !به همین برکت اینقدر زدمش اینقدر زدمش ، که اگه ناظم نیومده بود کشته بودمش !! undefinedundefinedمن روی نوع آموزش خیلی حساسم...undefined

@joookland

۲۰:۰۸

معلم یه نگاهی به من کرد و گفت : چرا درس نخوندی ؟از خجالت سرمو انداختم پایینبعد چوبی رو که توی دستش بود داد به من و گفت : منو بزنگفتم : چی ؟!گفت : بزن ، حتما من درست درس ندادم که شما خوب یاد نگرفتی
منم دیدم حرفش منطقیه !به همین برکت اینقدر زدمش اینقدر زدمش ، که اگه ناظم نیومده بود کشته بودمش !! undefinedundefinedمن روی نوع آموزش خیلی حساسم...undefined

@joookland

۹:۳۹

undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined

همینجوری گفتم حال و هوا عوض شه.undefined
@joookland

۱۲:۴۰

این دیگه آخرشه









حیف‌نون باباش میمیره داشت گریه میکرد،تلفنش زنگ میخوره ،جواب که میده یهو گریه هاش بیشتر میشن...میگن کی بود جریان چیه!؟؟میگه پشت سر هم داریم بد میاریم! خواهرم بود...اونم باباش مرده...undefined
@joookland

۱۲:۴۲

تو جاده پلیس جلویه ماشین و میگیره میگه: شما از صبح تا حالا اولین نفری هستی کهکمربندتو بستی..80 هزار تومان جایزه بهتون تعلق میگیرهمیخوای باهاش چیکارکنی؟؟؟!!undefined
مرد میگه: باهاش میرم گواهینامه میگیرم!undefinedزنش میگه: نه ...جناب سروان شوهرم هر وقت شیشه میکشه پرت و بلا زیادمیگه...!!undefinedبچه ازعقب میگه: چی شد!؟ دستگیرمون کردن؛ من که گفتم ماشین دزدی کار خوبی نیست...؟؟!undefinedundefinedیه صدا ازصندوق عقب میگه: چی شد...از مرز رد شدیم؟؟!!undefinedundefinedundefined

@joookland

۱۲:۴۵