گویند سلام طلائی ترین کلید برای صعود به تالار آشنایی هاست پس صمیمی ترین سلام تقدیم شما بادمحمد رضا خادمیان@Kademian_ELM
۱۲:۰۷
تعلیم و تربیت و زیرگذر چهار راه ولیعصر
محمدرضا خادمیان ۲۶ مرداد٠۳
دیگر چند سالی است اگر از چهارراه ولی عصر تهران عبور کنید متوجه میشوید که از تراکم سابق آدمها در وسط چهار راه خبری نیست.
شهرداری تهران با حفر یک زیر گذر وسیع و شیک و نیز نرده های شکیل در اطراف چهار راه همشهریان عزیز را بصورت کاملا" محترمانه برای گذشتن از یک سوی چهارراه به سوی دیگر آن مجبور به عبور از این زیرگذر میکند. و البته برای این اجبار ،تدابیر خوبی مانند نصب 16 دستگاه پله برقی و همچنین محیطی آرام و دلپذیر در زیر این چهارراه اندیشیده و به مرحله اجرا درآورده است.
برای همه آنهایی که قبلا" از این چهارراه عبور می کردند ،این موضوع کاملا" روشن است که شهردار محترم چاره ای جز حفر زیر گذر در این مکان نداشت چون عبور از چراغ قرمز توسط حدود 30 تا 40 درصد از عابرین ،وضعیت ترافیک را به نحو وحشتناکی مختل نموده بود بطوریکه برخی رانندگان به این چهارراه لقب چهارراه« جهنمی» داده بودند و در صورت امکان سعی می کردند از این محل عبور نکنند ،اما در حال حاضر با آرامش و خیال راحت از این چهارراه تردد میکنندو هزینه 40 میلیارد تومانی شهرداری استثناً در این میان بجا و مناسب انجام پذیرفته است.
آنچه در متن بالا آمده تصویری منصفانه از وضعیت یک برنامه عمرانی توسط یک شهروند بی طرف است اما یک متخصص تعلیم و تربیت ممکن است تفسیری متفاوت از آنچه اتفاق افتاده داشته باشد.
دولت برنامه های عمرانی خود را برای آرامش و راحتی مردم به مرحله اجرا در می آورد و در این رابطه از جیب همین مردم هزینه میکند که در عرف عام به آن «بیت المال» گفته میشود. اما این نحو هزینه کردن شباهت عجیبی به رفتار مردمی دارد که در ایام جوانی و نشاط،به خوشگذرانی و تامین هوی و هوس خود از هر راهی به لطمه زدن و به مخاطره انداختن جسم و جان خود مبادرت ورزیده و به توصیه بزرگان خانواده،پزشکان و دیگر افراد با تجربه و دلسوز وقعی نمی نهند. مثلا" پرخوری میکنند ، سیگار می کشند ،ورزش نمی کنندو........
اما در مقابل توصیه های دلسوزانه بزرگان این بیت را سرمستانه زمزمه می کنند که :چو فردا شود فکر فردا کنیم!
در این بین بزرگان در خشت خام ،آینده آن جوان سرمست را به عینه میبینند ولی جز خون دل خوردن چاره ای نمی بینند پس با تاسف سری تکان می دهند و نزد خود زمزمه میکنند:هزار چراغ دارد و بیراهه میرود بگذار بیفتد و بیند سزای خویش... و اما آینده آن جوان سرمست و پر باده را همه شما میتوانید تصور کنید وی مجبور است در زمانی که دیگر چاره ای ندارد هزینه ای بسیار برای بدست آوردن سلامتی اش خرج میکند تا سلامتی و شادابی از دست رفته را بدست آورد اما افسوس و هزاران دریغ.....
آنچه در بالا آمده بعنوان اشارتی بود که شما تا بحال اصل مطلب را دریافته باشید اصل مطلب در چند اگر زیر است.
اگر مردم از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می کردند نیازی به تاسیس تونلهای رسالت،توحیدو نیایش و نیز پل صدر ،ابوسعید وغیره نبود.
اگر مردم در چهارراه ولی عصر کمی حوصله میکردند تا با سبز شدن چراغ عابر ، از خیابان عبور کنند نیازی به هزینه 40 میلیارد تومانی شهردار محترم برای حفر زیر گذر نبود.
واگر . اگر ........
براستی چرا مردم چنین نمی کنند؟
پاسخ کاملا" روشن است . چون دولت در سالهای جوانی و سرمستی ، در بخش تعلیم و تربیت آنچنان که شایسته بود ، هزینه نکرد و الان باید چندین برابر آنرا صرف بدست آوردن آنچه از دست داده بکند. فرهنگ عمومی
در حال حاضر دولت باید تاوان کوتاهی خود در بخش تعلیم و تربیت را بپردازد. و هزینه چهل میلیاردی در چهارراه ولی عصر تنها بخش کوچکی از این هزینه است . هزینه ای که از جیب مردم بصورت مالیات و یا میراث کهن نفت باید پرداخت شود. رشد روز افزون هزینه ها در بخش عمرانی تنها بخش کوچکی از این خرجهاست . گسترش و توسعه نیروی انتظامی و دستگاه قضایی از دیگر هزینه هاست که اگر حساب شود سر به فلک می ساید..
اما وجه ممیزه آن جوان سرمست با یک برنامه ریز یا روشن تر بگویم سیاستگذار آن است که آن جوان بالاخره خواهد فهمید زیانی که در پیری می بیند از کدام ناحیه است و اما سیاستگذار ما خواهد فهمید؟ براستی چند درصد از نمایندگان محترم مجلس را فرهنگیان شریف تشکیل می دهند؟ آیا وقت جابجایی مدیریت سیستمی با مدیریت سلیقه ای فرا نرسیده است؟......
محمدرضا خادمیان ۲۶ مرداد٠۳
دیگر چند سالی است اگر از چهارراه ولی عصر تهران عبور کنید متوجه میشوید که از تراکم سابق آدمها در وسط چهار راه خبری نیست.
شهرداری تهران با حفر یک زیر گذر وسیع و شیک و نیز نرده های شکیل در اطراف چهار راه همشهریان عزیز را بصورت کاملا" محترمانه برای گذشتن از یک سوی چهارراه به سوی دیگر آن مجبور به عبور از این زیرگذر میکند. و البته برای این اجبار ،تدابیر خوبی مانند نصب 16 دستگاه پله برقی و همچنین محیطی آرام و دلپذیر در زیر این چهارراه اندیشیده و به مرحله اجرا درآورده است.
برای همه آنهایی که قبلا" از این چهارراه عبور می کردند ،این موضوع کاملا" روشن است که شهردار محترم چاره ای جز حفر زیر گذر در این مکان نداشت چون عبور از چراغ قرمز توسط حدود 30 تا 40 درصد از عابرین ،وضعیت ترافیک را به نحو وحشتناکی مختل نموده بود بطوریکه برخی رانندگان به این چهارراه لقب چهارراه« جهنمی» داده بودند و در صورت امکان سعی می کردند از این محل عبور نکنند ،اما در حال حاضر با آرامش و خیال راحت از این چهارراه تردد میکنندو هزینه 40 میلیارد تومانی شهرداری استثناً در این میان بجا و مناسب انجام پذیرفته است.
آنچه در متن بالا آمده تصویری منصفانه از وضعیت یک برنامه عمرانی توسط یک شهروند بی طرف است اما یک متخصص تعلیم و تربیت ممکن است تفسیری متفاوت از آنچه اتفاق افتاده داشته باشد.
دولت برنامه های عمرانی خود را برای آرامش و راحتی مردم به مرحله اجرا در می آورد و در این رابطه از جیب همین مردم هزینه میکند که در عرف عام به آن «بیت المال» گفته میشود. اما این نحو هزینه کردن شباهت عجیبی به رفتار مردمی دارد که در ایام جوانی و نشاط،به خوشگذرانی و تامین هوی و هوس خود از هر راهی به لطمه زدن و به مخاطره انداختن جسم و جان خود مبادرت ورزیده و به توصیه بزرگان خانواده،پزشکان و دیگر افراد با تجربه و دلسوز وقعی نمی نهند. مثلا" پرخوری میکنند ، سیگار می کشند ،ورزش نمی کنندو........
اما در مقابل توصیه های دلسوزانه بزرگان این بیت را سرمستانه زمزمه می کنند که :چو فردا شود فکر فردا کنیم!
در این بین بزرگان در خشت خام ،آینده آن جوان سرمست را به عینه میبینند ولی جز خون دل خوردن چاره ای نمی بینند پس با تاسف سری تکان می دهند و نزد خود زمزمه میکنند:هزار چراغ دارد و بیراهه میرود بگذار بیفتد و بیند سزای خویش... و اما آینده آن جوان سرمست و پر باده را همه شما میتوانید تصور کنید وی مجبور است در زمانی که دیگر چاره ای ندارد هزینه ای بسیار برای بدست آوردن سلامتی اش خرج میکند تا سلامتی و شادابی از دست رفته را بدست آورد اما افسوس و هزاران دریغ.....
آنچه در بالا آمده بعنوان اشارتی بود که شما تا بحال اصل مطلب را دریافته باشید اصل مطلب در چند اگر زیر است.
اگر مردم از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می کردند نیازی به تاسیس تونلهای رسالت،توحیدو نیایش و نیز پل صدر ،ابوسعید وغیره نبود.
اگر مردم در چهارراه ولی عصر کمی حوصله میکردند تا با سبز شدن چراغ عابر ، از خیابان عبور کنند نیازی به هزینه 40 میلیارد تومانی شهردار محترم برای حفر زیر گذر نبود.
واگر . اگر ........
براستی چرا مردم چنین نمی کنند؟
پاسخ کاملا" روشن است . چون دولت در سالهای جوانی و سرمستی ، در بخش تعلیم و تربیت آنچنان که شایسته بود ، هزینه نکرد و الان باید چندین برابر آنرا صرف بدست آوردن آنچه از دست داده بکند. فرهنگ عمومی
در حال حاضر دولت باید تاوان کوتاهی خود در بخش تعلیم و تربیت را بپردازد. و هزینه چهل میلیاردی در چهارراه ولی عصر تنها بخش کوچکی از این هزینه است . هزینه ای که از جیب مردم بصورت مالیات و یا میراث کهن نفت باید پرداخت شود. رشد روز افزون هزینه ها در بخش عمرانی تنها بخش کوچکی از این خرجهاست . گسترش و توسعه نیروی انتظامی و دستگاه قضایی از دیگر هزینه هاست که اگر حساب شود سر به فلک می ساید..
اما وجه ممیزه آن جوان سرمست با یک برنامه ریز یا روشن تر بگویم سیاستگذار آن است که آن جوان بالاخره خواهد فهمید زیانی که در پیری می بیند از کدام ناحیه است و اما سیاستگذار ما خواهد فهمید؟ براستی چند درصد از نمایندگان محترم مجلس را فرهنگیان شریف تشکیل می دهند؟ آیا وقت جابجایی مدیریت سیستمی با مدیریت سلیقه ای فرا نرسیده است؟......
۱۳:۵۲
ما مثل شما عافیت طلب نیستیم آقای سیسی
ژنرال عبدالله سیسی، رئیس جمهوری کودتاگر مصر، طی نصیحتی از سر دلسوزی یا به کنایه و مطایبه، پرزیدنت پزشکیان را مخاطب قرار داده و چهره نمایش داده شده از ایران در جهان را نازیبا توصیف کرده است. وی می خواهد ایران در اصلاح این تصویر، بکوشد.به تعبیرِ دکتر صلاح الدین خدیو، یحتمل سیسی، درگوشی، رئیس جمهور را از مواضع ضداسرائیلی ایران، برحذر داشته و به لذت بردن از حکمرانی، نصیحت کرده است.سیسی، علت این همه خشم و هیاهو و دشمنی و اتهام و تهدید منافع و جریحه دار کردن عواطف و تیزی و تندی و انتقاد و رسواگری را از جانب ایران، نمی فهمد. چون خود، آسوده و آرام، به لذت بردن از حکومت، مشغول است. گوئی در کنار گوش او، ۴۰هزار انسان در یک سال، تکه تکه، نشده اند. هزاران زن و کودک، قتل عام نشده اند. ده ها هزار خانواده، آواره نشده است. بی دارو و غذا و گرسنه نیستند. زن و مرد، شیعه و سنی، مورد قتل، تجاوز و غارت، قرار نگرفته اند. گوش او را پنبه هایی از جنس لذت جوئی و عافیت طلبی، پر کرده است که صدای ضجه های مادرانِ فرزند مرده، بدان راه نیست. دردها و رنج ها و گرفتاری های مردم فلسطین و لبنان و سوریه، که هم مرز و همسایه مصر هستند و هدف بمباران اسرائیل شده اند، را نمی خواهد ببیند.مغزهای منجمد و مرتجع رهبران عرب منطقه از مسئولیت مسلمانی خود، غافلند و هرکس که ذره ای شرف و انسانیت و تعهدِ مسلمانی داشته باشد را شماطت می کنند که چرا خواب خوشمان را گسسته ای؟پزشکیان، شیعه علی (ع) است و در این مدت، ثابت کرد که به نهجالبلاغه و کلام حضرت امیر، علاقمند است. او جان مایه و فحوا و گفتمانِ ظلم ستیز شیعه را دریافت کرده و آگاه است. غیر از دوستدار علی بودن، عامل به راه علی گشتن را خوب بلد است.امامِ پزشکیان کسیست که فرمود: اگر مسلمانی از این غصه بمیرد که در حکومت او، خلخال از پای زنِ یهودی به ستم، درآورده اند، حق دارد. زرنگ بازی و سیاست ورزی و سازشکاری در قاموسِ چنین امامی، بی معنی است. در جائی که ظالم، شمشیر، آخته و طعنه زنان، ایستادهسازش و بی تفاوتی، شریک جرم بودن با چنان ظالمی است.تدا اسکاچپول، اندیشمندِ جامعه شناسِ آمریکائی، روحیهِ ناسازشگرِ شیعه را یکی از عللِ وقوع و پیروزیِ انقلاب اسلامی بیان می کند. از نظر او، عدم سازش با طاغوت، در ایدئولوژی شیعه، وقوع انقلاب را در سال ۵۷ در ایران، رقم زد.استراتژی مبارزه فکری و اجتماعی هم در قرآن و هم سنت نبوی، مشحون است. اما شوربختانه سیسی و رهبران عرب، از اسلام و سنت پیغمبر، تنها احکام شرعی را آموخته اند و مسئولیت اجتماعی را نادیده می گیرند. شیعهِ علی، همانند خود آن بزرگوار، عدالت خواه، آزاداندیش، ظلم ستیز، دارای مسئولیت اجتماعی، نوع دوست و صلح طلب است.عمرِ ناآرامِ علی، در خدمتِ ایمان و مسئولیت اجتماعی و پاسداری از حق و دفاع از مظلوم گذشت. او کوچکترین سازش، انحراف، سستی، مصلحت و سیاستی را در راه حقیقت، تحمل نکرد و حق پرستی را با سیاست بازی، زرنگی و سازشکاری، نیامیخت.پزشکیان و شیعه نیز همانند مولایشان عمل می کنند. این سیسی است که مسئولیت و تعهدِ خود را فراموش کرده است. لذت و عافیت طلبی، قلب و روح او و سایر رهبران عربِ سازشگر را سخت و سنگ کرده است.به تعبیر دکتر شریعتی، مبارزه با ظلم، نفی باطل، تلاش برای عدالت، تحقق حقیقت، بیدار کردن مردم، همان کار و مسئولیت اجتماعی است. نمی توان، خود را شیعه علی دانست و به معاویه، کار نداشت. حق و باطل را نمی توان با هم جمع کرد. شکی نیست که کسانی (همانند ژنرال سیسی) می توانند این دو را با هم جمع کنند! ولی متاسفانه در این مجموع، حق، نابود خواهد شد.
@Kademian_ELM
ژنرال عبدالله سیسی، رئیس جمهوری کودتاگر مصر، طی نصیحتی از سر دلسوزی یا به کنایه و مطایبه، پرزیدنت پزشکیان را مخاطب قرار داده و چهره نمایش داده شده از ایران در جهان را نازیبا توصیف کرده است. وی می خواهد ایران در اصلاح این تصویر، بکوشد.به تعبیرِ دکتر صلاح الدین خدیو، یحتمل سیسی، درگوشی، رئیس جمهور را از مواضع ضداسرائیلی ایران، برحذر داشته و به لذت بردن از حکمرانی، نصیحت کرده است.سیسی، علت این همه خشم و هیاهو و دشمنی و اتهام و تهدید منافع و جریحه دار کردن عواطف و تیزی و تندی و انتقاد و رسواگری را از جانب ایران، نمی فهمد. چون خود، آسوده و آرام، به لذت بردن از حکومت، مشغول است. گوئی در کنار گوش او، ۴۰هزار انسان در یک سال، تکه تکه، نشده اند. هزاران زن و کودک، قتل عام نشده اند. ده ها هزار خانواده، آواره نشده است. بی دارو و غذا و گرسنه نیستند. زن و مرد، شیعه و سنی، مورد قتل، تجاوز و غارت، قرار نگرفته اند. گوش او را پنبه هایی از جنس لذت جوئی و عافیت طلبی، پر کرده است که صدای ضجه های مادرانِ فرزند مرده، بدان راه نیست. دردها و رنج ها و گرفتاری های مردم فلسطین و لبنان و سوریه، که هم مرز و همسایه مصر هستند و هدف بمباران اسرائیل شده اند، را نمی خواهد ببیند.مغزهای منجمد و مرتجع رهبران عرب منطقه از مسئولیت مسلمانی خود، غافلند و هرکس که ذره ای شرف و انسانیت و تعهدِ مسلمانی داشته باشد را شماطت می کنند که چرا خواب خوشمان را گسسته ای؟پزشکیان، شیعه علی (ع) است و در این مدت، ثابت کرد که به نهجالبلاغه و کلام حضرت امیر، علاقمند است. او جان مایه و فحوا و گفتمانِ ظلم ستیز شیعه را دریافت کرده و آگاه است. غیر از دوستدار علی بودن، عامل به راه علی گشتن را خوب بلد است.امامِ پزشکیان کسیست که فرمود: اگر مسلمانی از این غصه بمیرد که در حکومت او، خلخال از پای زنِ یهودی به ستم، درآورده اند، حق دارد. زرنگ بازی و سیاست ورزی و سازشکاری در قاموسِ چنین امامی، بی معنی است. در جائی که ظالم، شمشیر، آخته و طعنه زنان، ایستادهسازش و بی تفاوتی، شریک جرم بودن با چنان ظالمی است.تدا اسکاچپول، اندیشمندِ جامعه شناسِ آمریکائی، روحیهِ ناسازشگرِ شیعه را یکی از عللِ وقوع و پیروزیِ انقلاب اسلامی بیان می کند. از نظر او، عدم سازش با طاغوت، در ایدئولوژی شیعه، وقوع انقلاب را در سال ۵۷ در ایران، رقم زد.استراتژی مبارزه فکری و اجتماعی هم در قرآن و هم سنت نبوی، مشحون است. اما شوربختانه سیسی و رهبران عرب، از اسلام و سنت پیغمبر، تنها احکام شرعی را آموخته اند و مسئولیت اجتماعی را نادیده می گیرند. شیعهِ علی، همانند خود آن بزرگوار، عدالت خواه، آزاداندیش، ظلم ستیز، دارای مسئولیت اجتماعی، نوع دوست و صلح طلب است.عمرِ ناآرامِ علی، در خدمتِ ایمان و مسئولیت اجتماعی و پاسداری از حق و دفاع از مظلوم گذشت. او کوچکترین سازش، انحراف، سستی، مصلحت و سیاستی را در راه حقیقت، تحمل نکرد و حق پرستی را با سیاست بازی، زرنگی و سازشکاری، نیامیخت.پزشکیان و شیعه نیز همانند مولایشان عمل می کنند. این سیسی است که مسئولیت و تعهدِ خود را فراموش کرده است. لذت و عافیت طلبی، قلب و روح او و سایر رهبران عربِ سازشگر را سخت و سنگ کرده است.به تعبیر دکتر شریعتی، مبارزه با ظلم، نفی باطل، تلاش برای عدالت، تحقق حقیقت، بیدار کردن مردم، همان کار و مسئولیت اجتماعی است. نمی توان، خود را شیعه علی دانست و به معاویه، کار نداشت. حق و باطل را نمی توان با هم جمع کرد. شکی نیست که کسانی (همانند ژنرال سیسی) می توانند این دو را با هم جمع کنند! ولی متاسفانه در این مجموع، حق، نابود خواهد شد.
@Kademian_ELM
۱۳:۰۹
بازارسال شده از شورای علمی محیا تهران
۱۳:۲۹