#شهیدآنه🕊#شهیدسیدمرتضی_آوینی🌷
منتظران موعود اهل مبارزهاند و می دانند خلوصِ عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر نخواهد شد اما از آن فراتر اهل ولایت و اطاعتند و انتظار مىکشند تا فرمان چه در رسد...
#اللهم_بحق_زینب_عجل_لولیک_الفرج
@kanaleshohadayi
منتظران موعود اهل مبارزهاند و می دانند خلوصِ عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر نخواهد شد اما از آن فراتر اهل ولایت و اطاعتند و انتظار مىکشند تا فرمان چه در رسد...
#اللهم_بحق_زینب_عجل_لولیک_الفرج
@kanaleshohadayi
۲۱:۰۰
دلتنگم ...
#حاج_قاسم
@kanaleshohadayi
۲۱:۰۲
متن پیام حضرت آیتالله خامنهای به این شرح است:
@kanaleshohadayi
۲۱:۰۳
#تلنگرانهچـٰآدُرسَرمیڪُنۍاَمـٰآ..چشمـٰآتروڪُنتُرلنِمیڪُنۍچـٰآدُرسَرمیڪُنۍاَمـٰآ..نَمـٰآزآتیـٰاآخَروَقتہیـٰآقَضـٰآ
..!چـٰآدُرسَرمیڪُنۍاَمـٰآ..سَـرتـٰآپـٰآتگُنـٰاھِ..چـٰآدُرسًرتحُرمَـتدآره،حُرمَتیـٰآدِگـٰآرزَهرآسَرتہ!#موآظِـببـٰآشِیـم🖐🏻..!#اندکی_تامل
@kanaleshohadayi
@kanaleshohadayi
۲۱:۰۶
« برنامهریزی الهی »
حتی آفرینش جهان با نظم بوده. خداوند در قرآن بارها به این نظم اشاره کرده، مثل آیه ۲۹ سوره بقره: «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا...»
وقتی خدا برای بزرگترین کارها برنامه داشته، چرا ما برای کارهای کوچیکمون برنامهریزی نداشته باشیم؟
نظم، نشونهی بندگی ماست.
...............
ایمانور | آموزش معارف اسلامی@kanaleshohadayi
حتی آفرینش جهان با نظم بوده. خداوند در قرآن بارها به این نظم اشاره کرده، مثل آیه ۲۹ سوره بقره: «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا...»
وقتی خدا برای بزرگترین کارها برنامه داشته، چرا ما برای کارهای کوچیکمون برنامهریزی نداشته باشیم؟
...............
۷:۰۴
•••✾❀
◍⃟
❀✾•••
بر تربت امام حسین علیه السلام زیاد سجده کردن اخلاق را عوض میکند.
"حاج اسماعیل دولابی"
•••✾❀
◍⃟
❀✾•••
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ@kanaleshohadayi
بر تربت امام حسین علیه السلام زیاد سجده کردن اخلاق را عوض میکند.
"حاج اسماعیل دولابی"
•••✾❀
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ@kanaleshohadayi
۸:۳۶
خاطرهای بسیار زیباآرمانهای انقلاب اینگونه بود.
لطفا با دقت بخوانیدروستای شاقاجی در حوالی رشت است آن زمان چهل تا پنجاه خانوار جمعیت داشت.استاندار آنوقت استان گیلان، مهندس علی انصاری یک شب در جمع مردم شاقاجی حاضر و سخنرانی کرد، بعد از سخنرانی مردم روستا دور او جمع شدند و گفتند: آقای استاندار! برق فشار قوی از بالای روستای ما برای معدن سنگرود رد میشود، اما ما اینجا برق نداریم فکری به حال ما کنید.استاندار قول داد که این کار را پیگیری کند. فردا رئیس شرکت برق گیلان را به استانداری دعوت کردیم و ماجرا را برایش توضیح دادیم و گفتن چون مشکل شبکه وجود ندارد، این کار عملی است، اما نیاز به اعتباری در حدود۹میلیون تومان دارد و بر اساس آیین نامه نیمی از این مبلغ را باید اهالی بپردازندقضیه را به استاندار گفتیم. مهندس انصاری گفت: مردم آن روستا توان پرداخت چهار و نیم میلیون تومان را ندارند،سهم مردم را ما از استانداری میدهیم و این مبلغ را از اعتبارات استانداری در وجه اداره برق چک کشیدند. مدتی از این ماجرا گذشت و اتفاقی نیفتاد. علت را از رئیس اداره برق جویا شدیم. گفت: اعتبارات دولتی تامین نشده است.مهندس انصاری چک دوم را هم کشید و گفت: این هم سهم دولت، هر چه زودتر مشکل برق شاقاجی را حل کنید. مدتی گذشت اما باز هم خبری نشد. رئیس اداره برق بهانه آورد که تیر و کابل و... وجود ندارند. مهندس انصاری از طریق شرکت چوکا، این تجهیزات را تهیه کرد.ولی باز مدتی گذشت و خبری از برق روستا نشد.قضیه را به مهندس گفتند. او ناراحت شد و گفت: اعتبار و کابل و مقره بهانه بود، این آقا مریض است. اتفاقا آن روز آقای ابوالحسن کریمی دادستان گیلان در اتاق مهندس انصاری حضور داشت و متوجه قضایا شد. با ناراحتی گفت: علی رغم فراهم نمودن این مقدمات، از دستور شما سرپیچی کرد جرم است و اگر شما از ایشان شکایت کنید، من به عنوان دادستان ایشان را جلب میکنم.گذشت تا آنکه یک روز ما جلسه کمیته برنامه ریزی استان را در اتاق همین رئیس اداره برق داشتیم. شهید محمود قلی پور، فرمانده وقت اطلاعات عملیات سپاه، درحالی که نام کسی را در دست داشت، وارد شد. پرسید: این آقا کیست؟ گفتم: رئیس اداره برق است.گفت: ایشان بازداشت هستند.اینطور شد که مدیرکل اداره برق در اتاق کارش بازداشت شد.کمتر از ۱ ساعت بعد، از دفتر وزیر وقت نیرو زنگ زدند و گفتند با استاندار کار داریم. عباسپور وزیر نیرو بود، علت بازداشت مدیرکل اداره برق را جویا شد. مهندس انصاری موضوع را برایش توضیح داد.مهندس عباسپور گفت: شما ایشان را آزاد کنید من دستور می دهم به آن روستا برق بکشند. ولی مهندس انصاری خیلی سریع پاسخ داد: خیر! اول باید برق روستا وصل بشود، من به عنوان شاکی خصوصی از ایشان شکایت دارم. تا پایان آن شب از دفتر نخست وزیری گرفته تا دفاتر بقیه وزرا بارها با ما تماس گرفتند و درخواست آزادی رئیس اداره برق را کردند.اما مهندس انصاری لحظه ای از نظری که داده بود عقب نشینی نکرد.صبح ساعت ۷ دیدیم هواپیمایی اختصاصی در فرودگاه رشت به زمین نشست. آنها تعدادی از کارشناسان و مسئولین وزارت نیرو، وزارت کشور و ریاست جمهوری بودند که یک راست آمدند استانداری و رفتند به اتاق استاندار.استاندار در حالی که پشت میزش نشسته بود پرسید: چه شده و برای چه تشریف آورده اید؟ پاسخ دادند: آمده ایم بررسی کنیم چرا مدیرکل برق استان را بازداشت کرده اید.مهندس انصاری با دلخوری گفت: من خیلی متاسفم! که می بینم سالها تعدادی از مردم مظلوم، اینجا از نعمت برق در این کشور محروم بودند اما کسی نه با هواپیما، بلکه با الاغ هم نیامد تا به وضعشان رسیدگی کنند، ولی برای یک آدم متمرد و مدیری که از فرمان مافوق خود سرپیچی کرده و فقط یک شب در بازداشت بوده، این همه کارشناس با یک هواپیمای اختصاصی به اینجا میآیند، تا به وضعش رسیدگی کنند. واقعا برای این وضع متاسفمآن روز آفتاب غروب نکرده بود، که از روستا تماس گرفتند و اعلام داشتند که برق روستا وصل شده است! بعد از آزادی مدیرکل برق، مهندس انصاری به ایشان گفت: در سطح استان گیلان حق نداری بمانی و حق نداری در هیچ جایی مشغول خدمت شوید، از این استان بروید.منبع: کتاب استاندار آسمانی
هر سه عزیز نامبرده بالا شهید ابوالحسن کریمیشهید محمود قلی پورو شهید علی انصاری جاوید اثر گردیدند.در هر کجا مدیران جهادی منصوب شوند، آنجا آباد خواهد شد
لطفا با ارسال این مطلب برای گروه هایی که عضو هستید، آنها را به کانال شهدایی دعوت کنید.
@kanaleshohadayi
لطفا با دقت بخوانیدروستای شاقاجی در حوالی رشت است آن زمان چهل تا پنجاه خانوار جمعیت داشت.استاندار آنوقت استان گیلان، مهندس علی انصاری یک شب در جمع مردم شاقاجی حاضر و سخنرانی کرد، بعد از سخنرانی مردم روستا دور او جمع شدند و گفتند: آقای استاندار! برق فشار قوی از بالای روستای ما برای معدن سنگرود رد میشود، اما ما اینجا برق نداریم فکری به حال ما کنید.استاندار قول داد که این کار را پیگیری کند. فردا رئیس شرکت برق گیلان را به استانداری دعوت کردیم و ماجرا را برایش توضیح دادیم و گفتن چون مشکل شبکه وجود ندارد، این کار عملی است، اما نیاز به اعتباری در حدود۹میلیون تومان دارد و بر اساس آیین نامه نیمی از این مبلغ را باید اهالی بپردازندقضیه را به استاندار گفتیم. مهندس انصاری گفت: مردم آن روستا توان پرداخت چهار و نیم میلیون تومان را ندارند،سهم مردم را ما از استانداری میدهیم و این مبلغ را از اعتبارات استانداری در وجه اداره برق چک کشیدند. مدتی از این ماجرا گذشت و اتفاقی نیفتاد. علت را از رئیس اداره برق جویا شدیم. گفت: اعتبارات دولتی تامین نشده است.مهندس انصاری چک دوم را هم کشید و گفت: این هم سهم دولت، هر چه زودتر مشکل برق شاقاجی را حل کنید. مدتی گذشت اما باز هم خبری نشد. رئیس اداره برق بهانه آورد که تیر و کابل و... وجود ندارند. مهندس انصاری از طریق شرکت چوکا، این تجهیزات را تهیه کرد.ولی باز مدتی گذشت و خبری از برق روستا نشد.قضیه را به مهندس گفتند. او ناراحت شد و گفت: اعتبار و کابل و مقره بهانه بود، این آقا مریض است. اتفاقا آن روز آقای ابوالحسن کریمی دادستان گیلان در اتاق مهندس انصاری حضور داشت و متوجه قضایا شد. با ناراحتی گفت: علی رغم فراهم نمودن این مقدمات، از دستور شما سرپیچی کرد جرم است و اگر شما از ایشان شکایت کنید، من به عنوان دادستان ایشان را جلب میکنم.گذشت تا آنکه یک روز ما جلسه کمیته برنامه ریزی استان را در اتاق همین رئیس اداره برق داشتیم. شهید محمود قلی پور، فرمانده وقت اطلاعات عملیات سپاه، درحالی که نام کسی را در دست داشت، وارد شد. پرسید: این آقا کیست؟ گفتم: رئیس اداره برق است.گفت: ایشان بازداشت هستند.اینطور شد که مدیرکل اداره برق در اتاق کارش بازداشت شد.کمتر از ۱ ساعت بعد، از دفتر وزیر وقت نیرو زنگ زدند و گفتند با استاندار کار داریم. عباسپور وزیر نیرو بود، علت بازداشت مدیرکل اداره برق را جویا شد. مهندس انصاری موضوع را برایش توضیح داد.مهندس عباسپور گفت: شما ایشان را آزاد کنید من دستور می دهم به آن روستا برق بکشند. ولی مهندس انصاری خیلی سریع پاسخ داد: خیر! اول باید برق روستا وصل بشود، من به عنوان شاکی خصوصی از ایشان شکایت دارم. تا پایان آن شب از دفتر نخست وزیری گرفته تا دفاتر بقیه وزرا بارها با ما تماس گرفتند و درخواست آزادی رئیس اداره برق را کردند.اما مهندس انصاری لحظه ای از نظری که داده بود عقب نشینی نکرد.صبح ساعت ۷ دیدیم هواپیمایی اختصاصی در فرودگاه رشت به زمین نشست. آنها تعدادی از کارشناسان و مسئولین وزارت نیرو، وزارت کشور و ریاست جمهوری بودند که یک راست آمدند استانداری و رفتند به اتاق استاندار.استاندار در حالی که پشت میزش نشسته بود پرسید: چه شده و برای چه تشریف آورده اید؟ پاسخ دادند: آمده ایم بررسی کنیم چرا مدیرکل برق استان را بازداشت کرده اید.مهندس انصاری با دلخوری گفت: من خیلی متاسفم! که می بینم سالها تعدادی از مردم مظلوم، اینجا از نعمت برق در این کشور محروم بودند اما کسی نه با هواپیما، بلکه با الاغ هم نیامد تا به وضعشان رسیدگی کنند، ولی برای یک آدم متمرد و مدیری که از فرمان مافوق خود سرپیچی کرده و فقط یک شب در بازداشت بوده، این همه کارشناس با یک هواپیمای اختصاصی به اینجا میآیند، تا به وضعش رسیدگی کنند. واقعا برای این وضع متاسفمآن روز آفتاب غروب نکرده بود، که از روستا تماس گرفتند و اعلام داشتند که برق روستا وصل شده است! بعد از آزادی مدیرکل برق، مهندس انصاری به ایشان گفت: در سطح استان گیلان حق نداری بمانی و حق نداری در هیچ جایی مشغول خدمت شوید، از این استان بروید.منبع: کتاب استاندار آسمانی
هر سه عزیز نامبرده بالا شهید ابوالحسن کریمیشهید محمود قلی پورو شهید علی انصاری جاوید اثر گردیدند.در هر کجا مدیران جهادی منصوب شوند، آنجا آباد خواهد شد
لطفا با ارسال این مطلب برای گروه هایی که عضو هستید، آنها را به کانال شهدایی دعوت کنید.
@kanaleshohadayi
۱۰:۵۱
درد دل دو جانباز اعصاب و روان با هم
خیلی اثر گذاره حتما ببینید.
لطفا برای زنده نگهداشتن یاد شهدا به کانال شهدایی ما بپیوندید.
@kanaleshohadayi
خیلی اثر گذاره حتما ببینید.
لطفا برای زنده نگهداشتن یاد شهدا به کانال شهدایی ما بپیوندید.
@kanaleshohadayi
۱۰:۵۵
@kanaleshohadayi
۹:۲۸
@kanaleshohadayi
۹:۴۳