تو خیابون ماشینه آدرس پرسید گفتم دنبالم بیا
بعد کلا یادم رفت پشت سرمه، رسیدم دم خونه
ماشینو پارک کردم، یارو گفت داداش چیکار کنم؟ بیام بالا؟


بعد کلا یادم رفت پشت سرمه، رسیدم دم خونه
ماشینو پارک کردم، یارو گفت داداش چیکار کنم؟ بیام بالا؟
۱۱:۳۴
خواب دیدم با خانمم رفتیم پاساژ
هی اون میخره هی من کارت میکشم
یهو از خواب پریدم دو سه بار موجودی گرفتم …
آخرش بانک گفت:
بخدا خواب دیدی
تو اصن زن نداری
بگیر بکپ…!

هی اون میخره هی من کارت میکشم
یهو از خواب پریدم دو سه بار موجودی گرفتم …
آخرش بانک گفت:
بخدا خواب دیدی
تو اصن زن نداری
بگیر بکپ…!
۱۴:۲۹
روزی مردی در بيابان راهزن خطرناکی را ديد
ولي راهزن خطرناک، آن مرد را نديد
خداروشکر که بخير گذشت. تا حکايت بعدی خدا یار و نگهدارتان
ولي راهزن خطرناک، آن مرد را نديد
خداروشکر که بخير گذشت. تا حکايت بعدی خدا یار و نگهدارتان
۱۳:۰۰
یڪے از افتخاراتم اینه:
ڪه فقط خوشگل ها و خوشتیپ ها، پستامو لایک میڪنن.
زشت ها فقط نگاه میڪنن!
میگے نه؟ نگاه نکن
ڪه فقط خوشگل ها و خوشتیپ ها، پستامو لایک میڪنن.
زشت ها فقط نگاه میڪنن!
میگے نه؟ نگاه نکن
۸:۱۹
ﻣﻦ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺯﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺮﻡ ﻣﺪﺭﺳﻪ.
ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮﻡ ﺍﻭﻥ ﺩﮐﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻡ ﺩﺍﺭﻭ ﺗﺠﻮﯾﺰ
ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﺪﺭﮐﺸﻮ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ!
خاک تو سرت دکتر

ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮﻡ ﺍﻭﻥ ﺩﮐﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻡ ﺩﺍﺭﻭ ﺗﺠﻮﯾﺰ
ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﺪﺭﮐﺸﻮ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ!
خاک تو سرت دکتر
۱۰:۱۱
یه بارم داشتیم اسم فامیل بازی میکردیم.
من غذا با "خ" رو نوشتم: خربزه با نون پنیر.
این در حالی بود که اکثریت جمع نوشته بودن: خاویار.
یعنی میخوام بگم من تو بازیم، ذهنم فقیره و قدرت انتخاب خاویار رو ندارم



من غذا با "خ" رو نوشتم: خربزه با نون پنیر.
این در حالی بود که اکثریت جمع نوشته بودن: خاویار.
یعنی میخوام بگم من تو بازیم، ذهنم فقیره و قدرت انتخاب خاویار رو ندارم
۹:۳۱
به بابام گفتم میخوام برم سمت گیاهخواری!
نظرت چیه؟!
بابام گفت : آفرین پسرم خیلی هم خوبه مگه تو چیت از بـُز کمتره!
پدر نیست که، کوه محبت و انرژیه

نظرت چیه؟!
بابام گفت : آفرین پسرم خیلی هم خوبه مگه تو چیت از بـُز کمتره!
پدر نیست که، کوه محبت و انرژیه
۱۷:۵۷
میگن با هرکی دوست بشی شبیه همون میشی 
کی میخواد زیبا و دلربا و با نمک و باکمالات و همه چی تموم باشه؟

تو یه صف لطفا



کی میخواد زیبا و دلربا و با نمک و باکمالات و همه چی تموم باشه؟
تو یه صف لطفا
۱۷:۴۴
زنﻣﺎﻧﻨﺪ ﭼﻮﺑﻬﺎﯼ ﺧﯿﺴﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﻪ ﻣﯿﺴﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ.
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺣﻮﻝ ﻭ ﻗﻮﻩ ﺍﻟﻬﯽ مردان ﺭﺍ ﺟﺰﻏﺎﻟﻪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ !!!!
ﻭ ﻣﻦ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻮﻓیق
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺣﻮﻝ ﻭ ﻗﻮﻩ ﺍﻟﻬﯽ مردان ﺭﺍ ﺟﺰﻏﺎﻟﻪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ !!!!
ﻭ ﻣﻦ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻮﻓیق
۱۰:۱۴
واکنش پسرا بعد از اتمام مکالمه با دوست دخترشون ؛
پسر آمریکایی: تلفن و بغل میکنه و میره تو حس
پسر فرانسوی: تلفن و ماچ میکنه
پسر ایرانی: # 1*141*

پسر آمریکایی: تلفن و بغل میکنه و میره تو حس
پسر فرانسوی: تلفن و ماچ میکنه
پسر ایرانی: # 1*141*
۸:۲۴
يكي از دلايل كاهش جمعيت منم !! به هر كي پول قرض ميدم يجوري گم و گور ميشه انگار اصلا بدنيا نيومده
۶:۵۵
پسر عموم میگه: میخوام بیام بورس، صد هزار تومن کافیه؟!!
گفتم: بورس خودش تنش داره این روزا، تو دیگه بهش شوک وارد نکن


گفتم: بورس خودش تنش داره این روزا، تو دیگه بهش شوک وارد نکن
۷:۴۴
سهتا خواهرام ازدواج کردن
گفتم: ایول، خونه خلوتتر و ساکت تر میشه
حالا هر روز با بچههاشون، ده پونزده نفری اینجان

گفتم: ایول، خونه خلوتتر و ساکت تر میشه
حالا هر روز با بچههاشون، ده پونزده نفری اینجان
۷:۱۹
چند نفر تو کویر گیر میفتن ...
یکیشون میگه: یه خبر خوب دارم، یه خبر بد
اون یکی میگه: اول خبر بد!!
میگه: ما فقط شن واسه خوردن داریم!!!

میگه: حالا خبر خوب؟؟؟
میگه: اینجا پر از شنه

یکیشون میگه: یه خبر خوب دارم، یه خبر بد
اون یکی میگه: اول خبر بد!!
میگه: ما فقط شن واسه خوردن داریم!!!
میگه: حالا خبر خوب؟؟؟
میگه: اینجا پر از شنه
۱۹:۰۵
شوهره به خانومش پیام میده «گل سرخم، سفره ناهارُ آماده کن، یه ربع دیگه میرسم خونه»
وقتی میاد خونه، میبینه خانومش غذاها و مخلّفات و …. را روی میز چیده و قشنگترین لباسشو پوشیده و ...
شوهرش میپرسه: خبریه؟!
خانومش میگه: عزیزم، امروز برای اولین بار، بهم گفتی: گلِ سرخم.
شوهرش میگه: منظورم میدون گلسرخ بود
وقتی میاد خونه، میبینه خانومش غذاها و مخلّفات و …. را روی میز چیده و قشنگترین لباسشو پوشیده و ...
شوهرش میپرسه: خبریه؟!
خانومش میگه: عزیزم، امروز برای اولین بار، بهم گفتی: گلِ سرخم.
شوهرش میگه: منظورم میدون گلسرخ بود
۱۸:۴۸
مامانم اصرار داره که دختر خالمو بگیرم.
منم یه روز جلوی دختر خاله ام زانو زدم و ازش خواستگاری کردم؛
گفت: نه!
بلافاصله اون یکی زانومم گذاشتم زمین و سجده کردم و گفتم: خدایا شکرت



منم یه روز جلوی دختر خاله ام زانو زدم و ازش خواستگاری کردم؛
گفت: نه!
بلافاصله اون یکی زانومم گذاشتم زمین و سجده کردم و گفتم: خدایا شکرت
۸:۳۵
از حیف نون میپرسن چیشد زنت از خونه پرتت کرد بیرون؟!

میگه: هیچی...
از سفر که برگشتم گرفتمش بغلم
بوسیدمش 
بعد گفتم به خدا هیشکی زن خود آدم نمیشه



میگه: هیچی...
از سفر که برگشتم گرفتمش بغلم
بعد گفتم به خدا هیشکی زن خود آدم نمیشه
۱۴:۱۵
بعضی وقت ها اینقدر حواست به خودته و در آرزوهای خودت غرق میشی که یادت میره!
که یک نفر منتظر توست، تا از توالت بیایی بیرون…!!!


که یک نفر منتظر توست، تا از توالت بیایی بیرون…!!!
۸:۳۹
-
۱۴:۱۹