عکس پروفایل خاطرات فراموش شده(رزمندگان)خ

خاطرات فراموش شده(رزمندگان)

۳۳۱عضو
thumnail
مهدی‌جان تو می‌آییهمه‌ی شهیدان نیز می‌آیند؛آنگاه سید اهل قلم نجوا می‌کند:″منتظران موعود ، اهل مبارزه‌‏اند ...″
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۳:۱۰

خاطرات فراموش شده(رزمندگان)
شــــــیرمردی از خط شــــــیر به یاد شهید طريق القدس سردار محمد رضا(حاج علی) زاهدی نوشته:سردار سيد علی بنی لوحی قسمت هیجدهم: قهرمان حاج علی زاهدی: «بر این باورم که پایم صفر تا هزار باید جای پای آقا باشد.» undefined برای حاج علی جنوب لبنان و در کنار مجاهدان خط مقدم مبارزه با صهیونیسم، بوی خط شیر و جبهه دارخوین را می‌داد؛ بوی شهیدان چزابه، بوی خوش وصل با نماز شب‌های در هوای شرجی بالای پنجاه درجه در سنگرهای حفره روباهی خط شیر. آن جا برای علی زاهدی بیش از هر جای دیگری آرام بخش بود. undefined او آمد و اینگونه تعریف کرد: «نظر این است که بار دیگر من به لبنان بروم، گفتم من که دوبار رفته ام؟! باز هم بروم؟ اسم چند نفر را برده اند خدمت حضرت آقا ایشان اسامی را دیده اند و گفته‌اند زاهدی برود.» undefined بعد اضافه کرد: «تلاش صددرصد عمر من مخصوصاً در مقاومت این بود که ببینم ولایت و حضرت آقا چه می‌گویند. اگر ناراحتی دارم و حرفی می‌زنم، هدفم این است که سعی میکنم حرف آقا زمین نماند.» undefined اکنون (۱۳۹۸/۳/۳۰) یادگار همه شهیدان لشکر امام حسین (علیه‌السلام)، سیمای دوست داشتنی و نورانی مردی که مسئولیت بیش از ۱۳۰۰۰ شهید لشکر خود را بر شانه ها احساس می‌کرد، برای سومین بار راهی جنوب لبنان می‌شد؛ مردی که یک عمر دنبال شهادت دوید. undefined اکنون در معبر عبور از نفس خویش بر سیم‌های خارداری که سال‌ها قبل بریده بود، بار دیگر پیروز شد و کاری کرد کارستان. باید از #سید_حسن_نصرالله پرسید که از عملکرد او، مخصوصاً در دور سوم، تا چه اندازه راضی است. undefined سید حسن بهترین تعاریف را از شهید زاهدی برای جهانیان بازگو کرد. شاید اگر او می توانست و صلاح می دانست، در وصف آن یار مخلص، حرف‌های بسیار شنیدنی دیگری را بیان می‌کرد. undefined در جبهه مقاومت، حاج علی، سید حسن را فرمانده خود می‌دانست. در آخرین دیدار، دو روز قبل از شهادت به من گفت: «ارتباط تشکیلاتی ما باید بر اساس ساختار باشد. در منطقه که هستم آقا نظرشان این است که حرف آخر را سید حسن بزند. من تلاشم این بود که رضایت او را در انجام کارها داشته باشم. این را آقا به من گفته بودند.» undefined او گفت: « در بعد سیاسی و راهبردی باید ببینیم آقا چه می‌گویند؛ او حکیمی است که وصلِ وصل است، وصل به خداست؛ چه از این بهتر؟! من بر این باورم که پایم صفر تا هزار باید جای پای آقا باشد.» پایان قسمت هیجدهم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #سردار_شهید_طریق_القدس_حاج_علی_زاهدی کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandegan کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan
شــــــیرمردی از خط شــــــیر به یاد شهید طريق القدس سردار محمد رضا(حاج علی ) زاهدینوشته:سردار سيد علی بنی لوحی قسمت نوزدهم:

undefined حاج علی بعد از هفت ماه دوری از خانواده، در نوروز ۱۴۰۳ یک هفته به اصفهان آمد. تا حالا این قدر ماندن او طولانی نشده بود. به این ماندنش حساس شده بودم؛ شک کرده بودم نکند خبری است. نکند بوی شهادت می آید.
undefined در آن چند روز که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، به همه برادران و خانواده‌های نزدیک افطاری داد و حلالیت طلبید. این کارهای او بی‌سابقه بود. همیشه وقتی به اصفهان می آمد خانه ما محل دیدار او با چند نفر از دوستان بود. این بار هم آمدند.
undefined آن شب، بچه های لشکر، خانه ما افطاری دعوت داشتند؛ حدود دویست نفر. او فهمید و من نگران از مسائل امنیتی به او گفتم: «بهتر است شما نیایید، همه می‌فهمند که ایران هستید!» قبول کرد و نیامد. من غصه ام شد از این همه مظلومیت، از این همه تنهایی.
undefined فردای آن روز تماس گرفت و گفت: «می‌خواهم شما را ببینم.» عرض کردم: «دیروز هم دیگر را دیدیم.» فرمود: «اشکالی دارد میخواهم تو را ببینم، نگاهت کنم؟»
undefined آمد. سه ساعت در محضر شهید زنده‌ای بودم که فکر شهادتش مرا دیوانه می‌کرد.چند بار اشاره کرد؛ اما من لرزان و ناباورانه حرفش را قطع کردم. نگذاشتم بگوید. حتی جرات گفتن این که «اگر شهید شدی شما را در کجای گلستان شهدا به خاک بسپارند؟ » را نداشتم.
undefined آن نگاه معصومانه، آن چهره نورانی، در حال رسیدن به آرزوی خود بود. یاد دعای توسل‌های آقا #مصطفی_ردانی_پور در سوسنگرد افتادم؛ یاد دعاهای کمیل، یاد گریه‌های بر سید الشهدا (علیه‌السلام). آیا او در حال رسیدن به محضر اوصیا و اولیای الهی بود؟
undefined هفت ماه بود که غزه در آتش کفر و نفاق می سوخت و جهان اسلام در سکوت، نظاره‌گر ظلم روز افزون صهیونیسم جهانی بود؛ در چنین شرایطی معلوم است که مردی چون حاج علی که مقاومت، او را به نام ابومهدی می‌شناسد، نگران شرایط موجود است و از خود بیخود می‌شود.
undefined از همه جا صحبت کردیم. «یادت می آید برای مرتبه دوم تفأل به قرآن زدم و به لبنان رفتم، این بار گفتم من دو بار رفته ام؛ اکراه داشتم. اسم چند نفر را به آقا داده بودند. اسم مرا که دیده بودند، گفته بودند زاهدی برود. گفتم چشم، همین حالا می روم. به سید حسن گفته‌ام که مرتبه سوم آمده‌ام که شهید شوم.»
undefined بعد با اشاره به شرایط سخت منطقه نبرد و لزوم جان فشانی برای مظلومان فلسطین گفت: «چند بار به سید حسن گفته ام که می‌خواهم بروم جلو، دوبار، سه بار، اصرار کرده ام ولی ایشان اجازه نمی دهند.»
undefined شهید مقاومت به شدت معتقد بود که راهبرد جمهوری اسلامی و سوریه باید ضربه متقابل به اسرائیل باشد. رژیم صهیونیستی آن چند روز، هفت نفر از نیروهای او را در سوریه ترور کرده یا با موشک به شهادت رسانده بود.
undefinedحاج علی از دست دشمن عصبانی و به نظر او بهترین راهبرد نظامی، حمله به اسرائیل بود. می گفت: «راه حل این است.»
undefined او با بیان این که در این نبرد، دشمن اصلی و هدف، باید اسرائیل باشد، گفت: «ما باید اسرائیل را بزنیم و از درگیری با آمریکا پرهیز کنیم؛ چون اسرائیل تلاش می‌کند آمریکا را وارد نبرد مستقیم کند تا فشار از او برداشته شود و مقاومت عراق و یمن به جای زدن اهداف آمریکایی، باید روی زدن اهداف اسرائیلی متمرکز شوند.»
پایان قسمت نوزدهم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج#سردار_شهید_طریق_القدس_حاج_علی_زاهدی
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۴:۴۵

خاطرات فراموش شده(رزمندگان)
شــــــیرمردی از خط شــــــیر به یاد شهید طريق القدس سردار محمد رضا(حاج علی ) زاهدی نوشته:سردار سيد علی بنی لوحی قسمت نوزدهم: undefined حاج علی بعد از هفت ماه دوری از خانواده، در نوروز ۱۴۰۳ یک هفته به اصفهان آمد. تا حالا این قدر ماندن او طولانی نشده بود. به این ماندنش حساس شده بودم؛ شک کرده بودم نکند خبری است. نکند بوی شهادت می آید. undefined در آن چند روز که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، به همه برادران و خانواده‌های نزدیک افطاری داد و حلالیت طلبید. این کارهای او بی‌سابقه بود. همیشه وقتی به اصفهان می آمد خانه ما محل دیدار او با چند نفر از دوستان بود. این بار هم آمدند. undefined آن شب، بچه های لشکر، خانه ما افطاری دعوت داشتند؛ حدود دویست نفر. او فهمید و من نگران از مسائل امنیتی به او گفتم: «بهتر است شما نیایید، همه می‌فهمند که ایران هستید!» قبول کرد و نیامد. من غصه ام شد از این همه مظلومیت، از این همه تنهایی. undefined فردای آن روز تماس گرفت و گفت: «می‌خواهم شما را ببینم.» عرض کردم: «دیروز هم دیگر را دیدیم.» فرمود: «اشکالی دارد میخواهم تو را ببینم، نگاهت کنم؟» undefined آمد. سه ساعت در محضر شهید زنده‌ای بودم که فکر شهادتش مرا دیوانه می‌کرد. چند بار اشاره کرد؛ اما من لرزان و ناباورانه حرفش را قطع کردم. نگذاشتم بگوید. حتی جرات گفتن این که «اگر شهید شدی شما را در کجای گلستان شهدا به خاک بسپارند؟ » را نداشتم. undefined آن نگاه معصومانه، آن چهره نورانی، در حال رسیدن به آرزوی خود بود. یاد دعای توسل‌های آقا #مصطفی_ردانی_پور در سوسنگرد افتادم؛ یاد دعاهای کمیل، یاد گریه‌های بر سید الشهدا (علیه‌السلام). آیا او در حال رسیدن به محضر اوصیا و اولیای الهی بود؟ undefined هفت ماه بود که غزه در آتش کفر و نفاق می سوخت و جهان اسلام در سکوت، نظاره‌گر ظلم روز افزون صهیونیسم جهانی بود؛ در چنین شرایطی معلوم است که مردی چون حاج علی که مقاومت، او را به نام ابومهدی می‌شناسد، نگران شرایط موجود است و از خود بیخود می‌شود. undefined از همه جا صحبت کردیم. «یادت می آید برای مرتبه دوم تفأل به قرآن زدم و به لبنان رفتم، این بار گفتم من دو بار رفته ام؛ اکراه داشتم. اسم چند نفر را به آقا داده بودند. اسم مرا که دیده بودند، گفته بودند زاهدی برود. گفتم چشم، همین حالا می روم. به سید حسن گفته‌ام که مرتبه سوم آمده‌ام که شهید شوم.» undefined بعد با اشاره به شرایط سخت منطقه نبرد و لزوم جان فشانی برای مظلومان فلسطین گفت: «چند بار به سید حسن گفته ام که می‌خواهم بروم جلو، دوبار، سه بار، اصرار کرده ام ولی ایشان اجازه نمی دهند.» undefined شهید مقاومت به شدت معتقد بود که راهبرد جمهوری اسلامی و سوریه باید ضربه متقابل به اسرائیل باشد. رژیم صهیونیستی آن چند روز، هفت نفر از نیروهای او را در سوریه ترور کرده یا با موشک به شهادت رسانده بود. undefinedحاج علی از دست دشمن عصبانی و به نظر او بهترین راهبرد نظامی، حمله به اسرائیل بود. می گفت: «راه حل این است.» undefined او با بیان این که در این نبرد، دشمن اصلی و هدف، باید اسرائیل باشد، گفت: «ما باید اسرائیل را بزنیم و از درگیری با آمریکا پرهیز کنیم؛ چون اسرائیل تلاش می‌کند آمریکا را وارد نبرد مستقیم کند تا فشار از او برداشته شود و مقاومت عراق و یمن به جای زدن اهداف آمریکایی، باید روی زدن اهداف اسرائیلی متمرکز شوند.» پایان قسمت نوزدهم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #سردار_شهید_طریق_القدس_حاج_علی_زاهدی کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandegan کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan
شــــــیرمردی از خط شــــــیر به‌ یاد شهید طريق القدس سردار محمد رضا(حاج علی) زاهدینوشته:سردار سيد علی بنی لوحی قسمت پایانی:
undefined حاج علی راهی شد.‌ قلبم به شدت می‌تپید. شاید این آخرین دیدار باشد! undefined ده جلد قرآن آوردم و صفحه اول آن را که سفید بود نشان دادم و گفتم: «اینجا چیزی بنویسید و التماس دعا بگویید و به خانواده و فرزندان و نزدیکان هدیه بدهید تا از شما یادگاری داشته باشند.»قرآن ها را گرفت.
undefined بعد گفت: «یک بار به حضرت آقا قرآنی دادم که امضا کنند. با تعجب فرمودند من امضا کنم؟، و اکراه داشتند که قرآن امضا کنند. بعد طراحی صفحه را دیدند و در لابلای آن جای سفیدی پیدا کردند و امضا فرمودند.»
undefined حاج علی از خط شیر و جبهه دارخوین شروع کرد و با زیارت امام رضا (علیه‌السلام)، راهی جبهه مقاومت شد. اخلاص و صداقت او، مداومت در خودسازی، و ذکر و جمع همه خوبی‌ها که برای ما حداقل عصاره ۱۳ هزار شهید بود، باعث شد به گونه‌ای شهید شود که جمهوری اسلامی بتواند به بهانه آن، برای اولین بار و پس از هفتاد سال، اسرائیل را موشک باران کند.
undefined در حقیقت شهید زاهدی با خون خود، آن راهبرد اصلی، یعنی زدن اسرائیل را راه گشایی کرد. ما به دنبال بهانه‌ای می‌گشتیم و حمله به سفارت ایران در دمشق که از لحاظ دیپلماتیک تجاوز به خاک جمهوری اسلامی محسوب می‌شود، باعث شد قدرت پوشالی فساد در جهان، شکسته شود.
undefined شهادت او موجب شد عظمت جمهوری اسلامی ایران ظاهر شود. شهید جبهه عشق، به دست اشقى الخلائق به شهادت رسید. او در سایه اخلاص، از خداوند مهربان نشان قبول مجاهدت دراز مدت خود را دریافت کرد.
undefined ما اکنون عزادار دوری از او هستیم و دیدار به قیامت افتاده است. غم فقدان او برای ملت ایران، به ویژه هر که او را می‌شناخت، سنگین است.
undefined بعضی وقت ها غصه او را می‌خوردم که نکند رفتنش غیر از شهادت باشد که الحمدلله شهادت نصیب او شد. باور من این بود که حاج علی یکی از سربازان و یاران خاص حضرت مهدی (عجل الله) در زمان حیاتش است. حالا من باید غصه خودم را بخورم.
undefined حاج علی، شهیدِ بزرگ جبهه مقاومت شد، در حالی که بالاترین درجه رضایت ولی امر را در توشه دارد و عروج او در روز ۲۱ ماه مبارک رمضان، هم زمان با سالگرد شهادت مولای خود، آن هم در لباس مهاجر الی الله، مؤید مقام والای اوست.
undefined حاج علی دست نیافتنی شد؛ مگر این که خداوند لطفی و کرمی و مرحمتی کند و غیر ممکن را ممکن سازد.والسلام
undefined پایان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج#سردار_شهید_طریق_القدس_حاج_علی_زاهدی
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۴:۴۶

thumnail
undefined دوسال پیش ایام عید نوروز سوریه منزل شهید سید رضی موسوی برای شام دعوت بودیم.به همراه شهید زاهدی و خانواده قبل از مغرب بود که به منزل سید رسیدیم. همسر محترم سید رضی از ما پذیرایی کردند. اما هرچه منتظر شدیم سید رضی نیامد.شاید تا نزدیک ساعت ۹:۳۰ شب منتظر آمدن صاحب خانه شدیم.
undefined بالاخره پس از کلی پیگیری مطلع شدیم که سید رضی به علت کثرت اشتغالات و فعالیت‌ها دچار افت فشار و قند خون شده بودند و زیر سرم رفته اند.
undefined شام را آوردند. تا آخر شب که برگشتیم از منزل ایشان باز هم سید نیامده بود. فقط تلفن زد و از زیر سرم با شهید زاهدی صحبت کرد و از ایشان عذرخواهی کرد.
undefined سید رضی جزو یکی از پرکارترین نیروهای انقلاب اسلامی بود. کار ایشان علی الدوام بود. اصلاً تعطیلی نداشت. شبانه روزی بود. تقریبا هیچ وقت خواب منظمی نداشت.در طول هفته هر پروازی که از ایران می‌آمد یا از سوریه باز می‌گشت ایشان در فرودگاه بود. این وظیفه غیر از وظیفه لجستیک و پشتیبانی نیروهای مقاومت و حزب الله بود که در طول ۳۶ سال حضور در سوریه و لبنان بر عهده داشت.
undefined یک مرتبه هم از شهید زاهدی پرسیدم چرا اکثر مسئولین عالی رتبه سوریه سیدرضی را می‌شناسند؟فرمودند: «چون هرچی امکانات تو این ۴۰ سال از جمهوری اسلامی رفته سوریه بواسطه ایشون بوده ...»
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #سردار_شهید_حاج_علی_زاهدی#سردار_شهید_سید_رضی_موسوی
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۴:۴۷

thumnail
اینجا شلمچه است عملیات کربلای پنج...دقیقا سر پُلی بنام کانال پرورش ماهی،من یه چیزی می‌گم شما یه چیزکی خواهید شنید.یه گذرگاه پُر مهلکه که به تعبیر خودمونی ، مَرد می‌خواست از آنجا رد بشه...
نمیدونم چرا بعضی‌ها چشم بر این همه زیبایی می‌بندند و زود طرح مسئله سن و سال می‌کنند . به قول خودشان از دید حقوق بشری به موضوع نگاه می‌کنند و دایه‌ی دلسوزتر از مادر میشن ، آه و اشک سر داده که نمی‌بایست راهشان می‌دادند! اگر ما توان و استعداد داشتیم بجای این حرف‌ها در پی شناسایی ژن تحول درونی آنان بوده و کشف می‌کردیم. راز و رمزها را بدست می‌آوردیم و تکثیر در زمان‌ها می‌کردیم این شور و شوریدگی را...
او سرباز حاج قاسم بود در کربلای پنج. شما را دعوت به دیدن احسن الخالقین الهی می‌کنم...حالا حالا مونده تا حوزه های ما تا دانشگاه‌های ما چنین خروجی داشته باشند.بیشتر روی لقمه های حلال پدریبیشتر روی شیر پاک مادری حساب باز می کنیم...
حاج‌کاظم فرامرزی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #عملیات_کربلای_پنج
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۶:۴۴

خاطرات فراموش شده(رزمندگان)
undefined قرائت سوره واقعه فراموش نشه
thumnail
قرائت #سوره_واقعه فراموش نشهثواب قرائت امشب برسد به روح سردار شهید بهرام آریافر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #سوره_واقعه #سردار_شهید_بهرام_آریا_فر
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۶:۴۹

thumnail
undefined همزمان با اوج گیری نهضت اسلامی مردم ایران علیه رژیم پهلوی در دوم دی ماه ۱۳۵۷، نزدیک به هفتاد تن از استادان و مدرسین دانشگاه‌ها در اعتراض به رفتار خشونت‌آمیز مأموران نظامی رژیم شاه و سرکوب مبارزات حق طلبانه مردم و نیز تعطیلی دانشگاه‌ها از طرف رژیم، در ساختمان مرکزی وزارت علوم در تهران اجتماع و تحصّن کردند. این تحصُّن، رژیم را به خشم آورد، زیرا دیگر قشرها هم از استادانِ متحصِّن حمایت می کردند.
undefined در پی این تحصّن، عوامل رژیم پهلوی برای درهم شکستن اعتصاب استادان به آنها حمله کردند. در این تهاجم، استاد کامران نجات اللهی از استادان جوان دانشگاه پلی تکنیک تهران در ۲۷ سالگی در ۵ دی به شهادت رسید. فردای آن روز در ششم دی ماه ۱۳۵۷، با حضور ده ها هزار نفر که در پیشاپیش آنها، آیت اللَّه سید محمود طالقانی حرکت می کرد، پیکر شهید نجات اللهی تشییع شد.
undefined مراسم تشییع جنازه استاد نجات اللهی، یکی از صحنه‌های خونین دوران انقلاب را رقم زد که با یورش مزدوران پهلوی به شهادت بیش از ۲۵۰ نفر از مردم مسلمان در میدان انقلاب تهران منجر شد. سرانجام پیکر مطهر شهید نجات اللهی در بهشت زهرا دفن شد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #استاد_شهید_کامران_نجات_اللهی
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۷:۵۸

آذر ماه سال ۱۳۶۵ در گردان ویژه کوثر (لشکر ۱۷) آموزش غواصی و رزم در مرداب می دیدیم .فرمانده گردان آقای ابوالفضل شکارچی بود و من فرمانده گروهان یازهرا از بچه ای اراک و حومه. شهید عزیز سید ابراهیم میرجمالی هم معاون بنده بود.من معتقد بودم که باید هر شب گروهان را برای تمرین و آمادگی بیشتر درون باتلاق ببریم .جایی که آموزش می دیدیم منطقه خفاجیه و هور الهویزه بود و آبهای سردی داشت . خلاصه کلام اینکه (رس) بچه ها را می کشیدم .یک شب جمعه می بایست استراحت کنیم اما من تصمیم گرفتم همان شب نیز بچه ها را ساعت دو نیمه شب داخل هور و باتلاق ببرم.زود خوابیدم که ساعت دو نیمه شب بیدار شوم. وقتی بیدار شدم از دوستان پرسیدم ساعت دو شده است؟گفتند آره بلند شو بریم داخل باتلاق !!با سختی بلند شدم اما باز هم کسر خواب داشتم.... که متوجه شدم ساعت ده صبح است.نگو این علی اوسط خوشدونی حلوا خور که یکی از فرمانده دسته هام بود مخفیانه نصف شیشه اسپکتورانت کدئین رو ریخته بود توی غذای شام من .دیدم غذای شامم یک مزه خاص داره اما متوجه نشدم !!!ای سره خور خوشدونی خوب شد شب عملیات جان سالم بدر بردی !!!
راوی:غلامعباس حسن پور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شهید_سید_ابراهیم_میر_جمالی
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۸:۲۶

thumnail
ما به این چند دهه صبر شما مدیونیممادرانی که جگر گوشه‌یتان مفقود است...
مادر شهید قیطانی در خرمشهر خانه‌‌ آنها در جنگ ویران شد، اما بعد از بازگشت، ‌دوباره خانه را به همان شکل قدیم ساختند! تا پسرشان راه خانه را گم نکند.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۸:۲۶

thumnail
حسرت‌نداشتن‌خیلی چیزهابه‌خاطربودن‌توی‌حصار‌گناهانمثل‌ِحسرت ‌شهادت
الهی الحقنا بالشهدا والصالحین
شبتون به نگاه شهدا به امید فردای بهتر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۸:۲۹

thumnail
سلام صبح اولین روز هفته شما همراه با سلامتی وعاقبت به خیری مثل شهدا باشه
*صبور بودن عاليترين نماد ایمان استو خویشتن داری عاليترين عبادتناکامی به معنى آزمايش است، نه شڪست....و نتيجه توڪل و اعتماد به خداوند، آرامش است.
شرح کلیپ:حال و هوای برفی میدان شهرداری رشت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۲:۵۰

thumnail
undefinedتیرماه سال ۱۳۶۵ در جبهه مهران و روی ارتفاعات قلاویزان بودیم. گردان برای سومین بار متوالی به خط دشمن زده بود؛ ولی این بار برخلاف همة عملیات‌ها که در تاریکی شب انجام می‌شد، درست همزمان با نماز ظهر و در گرمای شدید می‌بایست سنگرهای باقیمانده دشمن را به تصرف در می‌آوردیم. البته علت این امر، جلوگیری از پاتک‌های احتمالی دشمن برای بازپس‌گیری مناطق آزادشده در شب‌های گذشته بود که در آن‌صورت، زحمات شب‌های قبل به هدر می‌رفت. undefinedمن در آن عملیات، بی سیم چی گروهان شهادت بودم. آن‌روز بنده و مسئول گروهان و دو بسیجی دیگر که کمک بی سیم چی بودند، در لابه‌لای تپه‌‌ماهورهای پرپیچ و خم قلاویزان،‌ بچه‌ها را گم کردیم؛ امّا به مسیر خود ادامه دادیم تا این‌که پس از طی مسافتی طولانی متوجه شدیم از روبه‌رو و پشت سر در محاصره تیراندازان دشمن هستیم. در این لحظه تصمیم به بازگشت به محل قبلی گرفتیم، و سرانجام با زیرکی خاص و پشت سر گذاشتن مسائل و مشکلات طول مسیر، خودمان را به بچه‌های گردان رساندیم. در آن‌جا متوجه شدیم که بچه‌ها نتوانسته‌اند پیشروی کنند و به علت شدت آتش دشمن، در همان‌جا زمین‌گیر شده‌اند. هنگام نماز ظهر بود. قرار شد بچه‌ها نمازشان را بخوانند تا در صورت امکان مجدداً به دشمن حمله کنیم. بچه‌ها هم تیمم کردند و با پوتین به حالت نشسته و چسبیده به خاکریزی که هر لحظه با برخورد تیرهای مستقیم دشمن کوتاه‌تر می‌شد، نمازشان را خواندند؛ امّا در این اثنا متوجه کسی شدیم که در مرکز خاکریز هلالی‌شکلی که ما در‌‌ آن قرار داشتیم، به حالت ایستاده مشغول خواندن نماز است. بچه‌ها همه به او اعتراض می‌کردند؛ امّا او بدون توجه به اطراف خود، در حال راز و نیاز با خدای خود بود. باران تیر و خمپاره به سر او می‌بارید و او در همین حال، در قنوتی بسیار طولانی سرگرم دعا بود. آتش هر لحظه شدیدتر می‌شد و وحشت و اضطراب خاصی سراسر خاکریز را فرا گرفته بود. همه نومید شده بودند و فکر می‌کردند دیگر هیچ راهی برای برای پیشروی وجود ندارد. در همین لحظه و درست هم‌زمان با اتمام نماز او، قفل عملیات باز شد و کسی اعلام کرد که خط دشمن شکسته شده است. بچه‌ها به سمت جلو فرا خوانده شدند و در اندک زمانی، تمام سنگرهای باقی‌مانده دشمن در روی ارتفاعات قلاویزان به دست نیروی ما افتاد. تنها یک سنگر تا دقایقی بعد همچنان مقاومت می‌کرد که افراد داخل آن هم پس از لحظاتی به اسارت نیروهای ما در آمدند. جواد صرّاف دلاورمردی که با به بازی گرفتن مرگ، همچون سید و سالار شهیدان در نماز ظهر عاشورا، با راز و نیاز مخلصانه‌اش گره از مشکل یک گردان کُپ‌کرده در پشت خاکریز باز کرد، هر چند در آن عملیات، خالی از آن همه تیر و ترکش برنداشت، شش ماه بعد در کربلای شلمچه به خدایش پیوست.روحش شاد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شهید_جواد_صراف
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۳:۲۹

thumnail
ثواب قرائت امروز یک صفحه قرآن کریم برسد به روح شهیدجواد صراف
undefined توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شهید_جواد_صراف
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۳:۳۰

1_1702916919.mp3

۰۴:۰۱-۹۸۶ کیلوبایت

۳:۳۰

thumnail
undefined از انجمن منحرف حجتیه و رهبر آن بیشتر بدانید
از انتقاد علیه انقلاب و امام در حساس‌ترین شرایط کشور تا کج‌فهمی و تحریفِ تاریخِ اسلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۴:۰۴

خاطرات فراموش شده(رزمندگان)
undefined undefined از انجمن منحرف حجتیه و رهبر آن بیشتر بدانید از انتقاد علیه انقلاب و امام در حساس‌ترین شرایط کشور تا کج‌فهمی و تحریفِ تاریخِ اسلام #اللهم_عجل_لولیک_الفرج کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandegan کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan
thumnail
این کلیپ را هم در خصوص انجمن حجتیه مشاهده کنید بد نیستچه خون دلی خوردید خمینی کبیر از دست این جماعت یاوه گوخودم به عینه شاهد بودم که از ارسال کمک‌های مردمی به جبهه جلوگیری می‌کردند وحرام می دانستنداینکه خمینی کبیر در پیامی که معروف شد به منشور روحانیت به این جماعت :مقدس نماهای بیشعور" خطاب کرد واقعا حقیقت داشتبگذریم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۴:۱۵

thumnail
undefined قوه‌قضائیه: ۲ قاضی برجسته دیوان عالی کشور به شهادت رسیدند
مرکز رسانه قوه‌قضاییه: undefinedصبح امروز فرد مسلحی نفوذی در دیوان عالی کشور در اقدامی برنامه‌ریزی شده اقدام به ترور دو قاضی شجاع و پرسابقه در مبارزه با جرایم علیه امنیت ملی، و تروریزم کرد. undefinedحجت الاسلام رازینی رئیس شعبه 39 و حجت الاسلام والمسلمین مقیسه رییس شعبه 53 دیوان عالی کشور بودند.undefinedدر پی این اقدام تروریستی، دو قاضی خدوم – انقلابی و قاطع در برابر مخلان امنیت مردم به شهادت رسیدند.undefinedبراساس تحقیقات اولیه، فرد مورد اشاره نه پرونده‌ای در دیوان عالی کشورداشته و نه از مراجعین به شعب دیوان بوده است.undefinedبلافاصله پس از اقدام تروریستی صورت گرفته برای دستگیری فرد مسلح اقدام می‌شود که وی به سرعت اقدام به خودکشی می‌کند. undefinedدر حال حاضر تحقیقات برای شناسایی و دستگیری عقبه این اقدام تروریستی آغاز شده است.undefinedشایان ذکر است، طی یک سال اخیر، اقدامات گسترده ای از ناحیه قوه قضاییه درخصوص شناسایی، تعقیب، دستگیری و محاکمه عوامل و عناصر وابسته به رژیم منحوس صهیونیستی و اذناب آمریکا، و گروهک‌های تروریستی صورت گرفته است.undefinedحجت الاسلام والمسلمین رازینی سال77مورد سوء قصد تروریست‌ها قرار گرفته بود.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۹:۱۵

thumnail
undefinedرفتاری عجیب از یک آقازاده‌ی عزیز...
محمدحسن پسرِ شهید علی قدوسی دادستان انقلاب اسلامی کشور بود و نوه‌ی علامه طباطبایی. توی عملیات دیدم یهو بلند شد و رفت سمتِ تانکی‌ که خودش اون رو زده بود. گفتم: کجا میری؟ گفت: خدمه‌ی تانک عراقی داره می‌سوزه، تکلیف من زدنِ تانک بود، اما حالا می‌بینم یه انسان داره می‌سوزه و تکلیفمه که نجاتش بدم....۱۶‌دی بود که تیر خورد به سینه‌ی محمد حسن و داشت دست و پا میزد. تا رفتم کمکش، دیدم با خونِ سینه‌اش داره وضو می‌گیره. شوکه شدم. بهم گفت: کمک کن برم سجده. پیشانی‌اش رو گذاشت روی خاک و پر کشید...
منبع: خبرگزاری مهر / پایگاه اینترنتی راهیان نور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #حجت_الاسلام_شهید_علی_قدوسی#دانشجوی_شهید_محمد_حسن_قدوسی
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۱:۲۱

thumnail

۱۱:۲۱

thumnail
مادرش بارفتنش به سوریه مخالفت میکرد،یک روزجنایات داعش رادر لپ تاپش به ما نشان داد،بعد به مادرش گفت:هر سال روز عاشورا برای عزاداری امام حسین (علیه‌السلام) میروی و گریه میکنی؟مادرش گفت بله؛روح الله گفت:مادر به حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) بگو برایت گریه میکنم ولی نمیگذارم پسرم بیاید.در جواب اطرافیان که میگفتند: بچه ات کوچک است نرو، میگفت: زن و بچه برای آزمایش است،حتی در برابر گریه ها و بی تابی های حنانه در بدرقه اش هم خودش را نگه داشت و اصلاپشت سرش را نگاه نکرد تا مبادا از رفتن منصرف شود.
راوی: پدرشهید
undefined کلام شهید:آخرتتان را به دنیای فانی نفروشید و بدانید درآنجا می خواهیم به خدا در قبال خون شهدا جواب پس دهیم نکند شرمنده امام حسین (علیه‌السلام) شویم.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شهید_مدافع_حرم_روح_الله_طالبی_اقدم
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandeganکانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan

۱۱:۲۶