#مهاد#علوم_انسانی#تربیت_رهیار#پژوهش_و_فناوری #بسیج_دانشجویی
۱۹:۴۲
۱۱:۳۲
۱۱:۳۲
۱۱:۳۲
۱۱:۳۲
۱۱:۳۲
-----------------------------------------کانال انجمن تحول علوم انسانی_اسلامی توحید در بله و تلگرام
۱۱:۳۳
-----------------------------------------کانال انجمن تحول علوم انسانی_اسلامی توحید در بله و تلگرام
۱۱:۳۳
خبر های خوبی در راه است...
.
۱۶:۵۳
منتظر حضور گرمتان هستیم.
۱۰:۵۰
انجمن علوم انسانے اسلامے توحیـد
قراره زلزله بیاد 
هستهی علوم انسانی اسلامی تقدیم میکند:
نشست علمی "روانشناسی زیر ذرهبین جامعه شناسی"
با ارائهی: دکتر محمد حسن مرصعی
کارشناسی ارشد و دکتری فلسفه علم و تکنولوژی
زمان: دوشنبه ۳ دی ماه ساعت ۱۵
لینک نشست در کانال تلگرام و بله توحید به نشانی @KHU_ISSC_TOHID بارگذاری خواهد شد. منتظر حضور گرمتان هستیم.
----------------------------------------- کانال انجمن تحول علوم انسانی_اسلامی توحید در بله و تلگرام
@KHU_ISSC_TOHID
https://t.me/khu_issc_tohid
https://www.skyroom.online/ch/rafda/alborz
راهنما؛
۹:۴۸
انجمن علوم انسانے اسلامے توحیـد
لینک ورود به نشست علمی " روانشناسی زیر ذرهبین جامعهشناسی " : https://www.skyroom.online/ch/rafda/alborz راهنما؛ 
روی لینک بزنید یا لینک را کپی و در گوگل یا فایر فاکس پیست کنید. 
گزینه میهمان را انتخاب کنید و وارد شوید.
۱۱:۴۱
.#آنچه_گذشت
برگزاری کارگاه «روانشناسی زیر ذره بین جامعه شناسی»
با حضور: دکتر محمد حسن مرصعی
۱۴۰۳/۱۰/۳-----------------------------------------کانال انجمن تحول علوم انسانی_اسلامی توحید در بله و تلگرام
@KHU_ISSC_TOHID
https://t.me/khu_issc_tohid
با حضور: دکتر محمد حسن مرصعی
۱۴۰۳/۱۰/۳-----------------------------------------کانال انجمن تحول علوم انسانی_اسلامی توحید در بله و تلگرام
۲۰:۰۶
۲۰:۰۶
۲۰:۰۶
VID_20241226_174026_193_320kbps_1.m4a
۰۱:۳۱:۱۶-۲۱.۳۴ مگابایت
.#بشنویم
صوت کارگاه «روانشناسی زیر ذره بین جامعه شناسی»
استاد مرصعی
۱۴۰۳/۱۰/۳.
صوت کارگاه «روانشناسی زیر ذره بین جامعه شناسی»
۱۴۰۳/۱۰/۳.
۴:۴۵
.
روانشناسی؛ دو سو کور یا چهار چشم؟!


#بازاندیشی.
روانشناسی؛ دو سو کور یا چهار چشم؟!
#بازاندیشی.
۱۰:۳۱
.
نمیدانم تا به حال چند کتاب تخصصی روانشناسی را ورق زدهاید؛ اما اطمینان دارم که اگر حتی یک بار هم این کار را کرده باشید، این گزاره برای شما آشنا خواهد بود:
« در سال ۱۸۷۹، هنگامی که ویلهلم وونت برای اولین بار آزمایشگاهی برای مطالعات روانشناختی تاسیس کرد، به طور رسمی روانشناسی از فلسفه جدا گشته و خود را در دایره علوم تجربی گنجانید.»
این گزاره به ظاهر صرفا بیان یک رویداد تاریخی است؛ اما در باطن باری از معانی پنهان را به دوش میکشد؛ معنایی که با اندکی تفحص در بطن واژهها، به سادگی سر از خاک بیرون خواهد آورد.
فلسفه اساس جهانبینیهاست و فلسفه بافی ناگزیر انسان را به کسب یک ایدئولوژی میکشاند.. اما عینیت خاصیت علم است و علم انسان را به واقعیتها گره میزند.
اینطور که نگاه کنیم کار ویلهلم وونت دیگر تنها تاسیس یک آزمایشگاه نیست، او گویی با یک صافی به جان روانشناسی دوران خود افتاده و هرچه ایدئولوژی در آن است دور ریخته است.
روانشناسی علمی بدون فلسفه، دو سوکور است؛ نه چیزی از فطرت و ذات در آن معنا دارد، نه بحثی از ماده و معنا در آن میشود. البته اگر واقعاً وونت موفق شده باشد...
اینطور که به نظر میرسد، نه ویلهلم وونت و نه هیچ کدام از همرزمانش، در جدال علم و فلسفه، گوی سبقت را به نفع علم نربودهاند.. و انگلهای ایدئولوژیک غربی، نرم نرمان خود را به مثابه علم جا زدهاند و سر از کتب علمی بدون فلسفه درآوردهاند..
در تایید مطلب همین بس که در روانشناسی، فرد بهنجار فردی است که «با گروه اجتماعی سازگاری میکند» و «سلامت روانی سازگاری درست با خود و محیط اجتماعی است».
این گزارههای به ظاهر ساده و عینی و دو سوکور، به شدت رنگ و بوی تکاملی دارند و در ذهن آشنایان راه، نام داروین و همفکرانش را زنده میسازد.
به راستی اگر فلسفه و انسانگرایی فلسفی با روانشناسی وداع کرده است، چرا جنگ و دعوای میان رفتارگراها و روان تحلیلگران همچنان ادامه دارد؟
مگر نه این است که انسان مورد مطالعه مکاتب روانشناسی، هر کدام فلسفه خاص خود را دارد و هر کدام گویی از یک جهان متفاوت آمده است؟
حال باید بگوییم این روانشناسی دو سوکور چرا چهارچشمی با ایدئولوژی خود ما را مینگرد؟
.
نمیدانم تا به حال چند کتاب تخصصی روانشناسی را ورق زدهاید؛ اما اطمینان دارم که اگر حتی یک بار هم این کار را کرده باشید، این گزاره برای شما آشنا خواهد بود:
« در سال ۱۸۷۹، هنگامی که ویلهلم وونت برای اولین بار آزمایشگاهی برای مطالعات روانشناختی تاسیس کرد، به طور رسمی روانشناسی از فلسفه جدا گشته و خود را در دایره علوم تجربی گنجانید.»
این گزاره به ظاهر صرفا بیان یک رویداد تاریخی است؛ اما در باطن باری از معانی پنهان را به دوش میکشد؛ معنایی که با اندکی تفحص در بطن واژهها، به سادگی سر از خاک بیرون خواهد آورد.
فلسفه اساس جهانبینیهاست و فلسفه بافی ناگزیر انسان را به کسب یک ایدئولوژی میکشاند.. اما عینیت خاصیت علم است و علم انسان را به واقعیتها گره میزند.
اینطور که نگاه کنیم کار ویلهلم وونت دیگر تنها تاسیس یک آزمایشگاه نیست، او گویی با یک صافی به جان روانشناسی دوران خود افتاده و هرچه ایدئولوژی در آن است دور ریخته است.
روانشناسی علمی بدون فلسفه، دو سوکور است؛ نه چیزی از فطرت و ذات در آن معنا دارد، نه بحثی از ماده و معنا در آن میشود. البته اگر واقعاً وونت موفق شده باشد...
اینطور که به نظر میرسد، نه ویلهلم وونت و نه هیچ کدام از همرزمانش، در جدال علم و فلسفه، گوی سبقت را به نفع علم نربودهاند.. و انگلهای ایدئولوژیک غربی، نرم نرمان خود را به مثابه علم جا زدهاند و سر از کتب علمی بدون فلسفه درآوردهاند..
در تایید مطلب همین بس که در روانشناسی، فرد بهنجار فردی است که «با گروه اجتماعی سازگاری میکند» و «سلامت روانی سازگاری درست با خود و محیط اجتماعی است».
این گزارههای به ظاهر ساده و عینی و دو سوکور، به شدت رنگ و بوی تکاملی دارند و در ذهن آشنایان راه، نام داروین و همفکرانش را زنده میسازد.
به راستی اگر فلسفه و انسانگرایی فلسفی با روانشناسی وداع کرده است، چرا جنگ و دعوای میان رفتارگراها و روان تحلیلگران همچنان ادامه دارد؟
مگر نه این است که انسان مورد مطالعه مکاتب روانشناسی، هر کدام فلسفه خاص خود را دارد و هر کدام گویی از یک جهان متفاوت آمده است؟
حال باید بگوییم این روانشناسی دو سوکور چرا چهارچشمی با ایدئولوژی خود ما را مینگرد؟
.
۱۰:۳۱
.
سنگرت را محکم کن..

.
سنگرت را محکم کن..
۱۵:۲۴
.
دست هایی خیس از عرق، پاهایی که از صدای آهنگین برخوردشان با زمین بر می آید که قرار از کف داده اند، چشمانی که با ناگه لرزان به برگه های امتحانی دوخته شده اند و سنگر آرامشی که بار دیگر زیر بارش گلوله های اضطراب کم آورده و تسلیم شده اند...
این حال و هوا، نه تنها برای دانشجو ها، که برای هر کسی که خود را برای امتحان آماده کرده باشد، غریب نیست..
اضطراب امتحان، شتری است که در خانه ی همه ی بچه مدرسه ای ها و دانشگاهی ها می خوابد، و راه او به سمت موفقیت را، می بندد. باز کردن این جاده ی رو به جلو، با دست و دل خالی از توان و انگیزه و عشق، ثمر نمی دهد... بلکه پوینده ی این راه، باید تا بن داندانش به انقلابی فکری مجهز باشد.
انقلاب فکری؛ از آن دسته انقلاب هایی که اهداف خدایی و انگیزه های الهی، بر علیه دنیا و ما فیها شورش می کنند، و تک تک قله های زندگی فرد را با پرچم های آخرتی مزین می کنند.
دوست من! سنگر آرامشت را با نیت های خدا گونه ات محکم کن، و مسیر پیشرفتت را با یاد خدا هموار کن... و فقط این گونه است که می توانی امتحانات دنیایی ات را بدون اضطراب بگذرانی...
برداشتی آزاد از کارگاه اضطراب از دیدگاه قرآن
#اضطراب_امتحان.
دست هایی خیس از عرق، پاهایی که از صدای آهنگین برخوردشان با زمین بر می آید که قرار از کف داده اند، چشمانی که با ناگه لرزان به برگه های امتحانی دوخته شده اند و سنگر آرامشی که بار دیگر زیر بارش گلوله های اضطراب کم آورده و تسلیم شده اند...
این حال و هوا، نه تنها برای دانشجو ها، که برای هر کسی که خود را برای امتحان آماده کرده باشد، غریب نیست..
اضطراب امتحان، شتری است که در خانه ی همه ی بچه مدرسه ای ها و دانشگاهی ها می خوابد، و راه او به سمت موفقیت را، می بندد. باز کردن این جاده ی رو به جلو، با دست و دل خالی از توان و انگیزه و عشق، ثمر نمی دهد... بلکه پوینده ی این راه، باید تا بن داندانش به انقلابی فکری مجهز باشد.
انقلاب فکری؛ از آن دسته انقلاب هایی که اهداف خدایی و انگیزه های الهی، بر علیه دنیا و ما فیها شورش می کنند، و تک تک قله های زندگی فرد را با پرچم های آخرتی مزین می کنند.
دوست من! سنگر آرامشت را با نیت های خدا گونه ات محکم کن، و مسیر پیشرفتت را با یاد خدا هموار کن... و فقط این گونه است که می توانی امتحانات دنیایی ات را بدون اضطراب بگذرانی...
#اضطراب_امتحان.
۱۵:۲۴