۱۳:۳۷
۱۳:۳۷
جفر رفت حج.وقتی از حج برگشت رفت سراغ بقالی محلشون.به مغازه دار گفت دفترهای قرض رو در بیار.
صاحب مغازه خیلی خوشحال شد و با خودش گفت:خیلی خوبه،اومده قرضشو ادا کنه و پولمو بهم بده.وقتی دفتر رو در آورد،جفر به صاحب مغازه گفت اسم من رو توی دفتر پیدا کن.صاحب مغازه گفت؛بله! این هم اسم مبارک شماست
جفر گفت؛ آفرین!حالا جلو اسمم بنویس حاجی
@korumii
صاحب مغازه خیلی خوشحال شد و با خودش گفت:خیلی خوبه،اومده قرضشو ادا کنه و پولمو بهم بده.وقتی دفتر رو در آورد،جفر به صاحب مغازه گفت اسم من رو توی دفتر پیدا کن.صاحب مغازه گفت؛بله! این هم اسم مبارک شماست
جفر گفت؛ آفرین!حالا جلو اسمم بنویس حاجی
@korumii
۱۳:۳۸
پيامك شوهر به زن:
آروم باش، نترسيامن از پله هاي اداره افتادمسرم خورد به نرده هابيهوش شده بودم. خانم اسدی زنگ زد به اورژانس، الان بيمارستانم.دكترا ميگن خونريزي مغزيه
پاي چپ و دنده راستم شكستهآرنجم در رفتهگردنم پيچيده و لبم چاك خورده
جواب زن : خانم اسدی كيه؟!
@korumii
آروم باش، نترسيامن از پله هاي اداره افتادمسرم خورد به نرده هابيهوش شده بودم. خانم اسدی زنگ زد به اورژانس، الان بيمارستانم.دكترا ميگن خونريزي مغزيه
پاي چپ و دنده راستم شكستهآرنجم در رفتهگردنم پيچيده و لبم چاك خورده
جواب زن : خانم اسدی كيه؟!
@korumii
۱۳:۳۹
۱۳:۳۹
۱۳:۴۰
یه رفیق داریم با وانت بادمجون میفروشه
پیشش وایستاده بودم داشتیم حرف میزدیم
دختره اومد گفت آقا اینا بادمجونه
رفیقم گفت: نه اینا موزه پدرشون فوت کرده سیاه پوشیدن
هعی اخه دختر هم انقدر اسکل
@korumii
پیشش وایستاده بودم داشتیم حرف میزدیم
دختره اومد گفت آقا اینا بادمجونه
رفیقم گفت: نه اینا موزه پدرشون فوت کرده سیاه پوشیدن
هعی اخه دختر هم انقدر اسکل
@korumii
۱۳:۴۱
২ 𝘧𝘪𝘯𝘪𝘴𝘩 𝘮𝘺 🫧. ˖ ་⋆ ࣪ ২ خب خب دی‍‌گ‍‌ه ف‍‌ی‍‌ن‍‌ی‍‌ش فعالیت من شده ق‍‌ارچ‍‌ی‍‌ا🫧. ˖ ་⋆ ࣪ ২ ف‍‌ی‍‌ن‍‌ی‍‌ش من ی‍‌ع‍‌ن‍‌ی #جیسو 🫧. ˖ ་⋆ ࣪ ২ ل‍‌ای‍‌ک‍‌ا ب‍‌ال‍‌ا باشه تا زود ب‍‌رگ‍‌ردم🫧. ˖ ་⋆ ࣪ ২ م‍‌ن‍‌ب‍‌ع چالش و جشن 🫧. ˖ ་⋆ ࣪ ২ . @korumii🫧. ˖ ་⋆ ࣪
🫧. ˖ ་⋆ ࣪ ২ خب خب دی‍‌گ‍‌ه ف‍‌ی‍‌ن‍‌ی‍‌ش فعالیت من شده ق‍‌ارچ‍‌ی‍‌ا🫧. ˖ ་⋆ ࣪ ২ ف‍‌ی‍‌ن‍‌ی‍‌ش من ی‍‌ع‍‌ن‍‌ی #جیسو 🫧. ˖ ་⋆ ࣪ ২ ل‍‌ای‍‌ک‍‌ا ب‍‌ال‍‌ا باشه تا زود ب‍‌رگ‍‌ردم🫧. ˖ ་⋆ ࣪ ২ م‍‌ن‍‌ب‍‌ع چالش و جشن 🫧. ˖ ་⋆ ࣪ ২ . @korumii🫧. ˖ ་⋆ ࣪ ۱۳:۴۲
خب منتظر چی هستید بریم سراغ فعالیت🫧
۱۵:۵۵
انیمهکرومی و دوستانوسایل کیوتگیفلوازم تحریر گوگولیقاب گوشی والیپر پروفایل کاور ایرپاد کیبورد 🥳چالش# #masumeh#
کرومی و دوستانوسایل کیوتگیفلوازم تحریر گوگولیقاب گوشی والیپر پروفایل کاور ایرپاد کیبورد 🥳چالش# #masumeh#۱۵:۵۹
#مالک#جیسو#
۱۳:۲۷
#مالک#جیسو#
۱۳:۲۸
بدونید خوشگلای من
۱۹:۴۹
سلام گوگولیاعیدتون مبارککککک باشه🫧امیدوارم سال خوبی رو سپری کنید#مالک#جیسو#
عیدتون مبارککککک باشه🫧امیدوارم سال خوبی رو سپری کنید#مالک#جیسو#۹:۰۴
باز عالم و آدم و پوسیده گان خزان و زمستان خندان و شتابان به استقبال بهار میروند🫧
تا اندوه زمستان را به فراموشی سپارند و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازند
و آنگه سر مست و با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود
طرب انگیز نو روز و جشن شکوفه ها را بر گذار می نمایند . . .
سرخوش آن عیدی که آن بانی نورعیدتون مبارک 🥹
تا اندوه زمستان را به فراموشی سپارند
و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازندو آنگه سر مست و با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود
طرب انگیز نو روز و جشن شکوفه ها را بر گذار می نمایند . . .
سرخوش آن عیدی که آن بانی نور
عیدتون مبارک 🥹۹:۰۴
#مالک#جیسو#
۹:۱۰
سلام عزیزای دلمعیدتون هم مبارکامیدوارم سال خوبی رو در پیش داشته باشید
۹:۲۳
يه روز يه مرده توى فرودگاه از پشت شيشه به يه هواپيما نگاه ميكرد و سيگار ميكشيد.
مرد حكيمى به او نزديك شد و پرسيد؛چند ساله كه سيگار ميكشى؟
مرد سيگارى گفت؛ سى ساله سيگار ميكشم. مرد حكيم گفت؛ آيا ميدونى باپولى كه بمدت سى سال صرف خريد سيگار كردى،اگر جمع كرده بودى، الان ميتونستى اون هواپيما رو بخرى؟
مرد سيگارى گفت؛ اون هواپيماى شخصى خودمه مرد حكيم گفت؛"يه نخ بده تا با هم بكشيم"@korumii
مرد حكيمى به او نزديك شد و پرسيد؛چند ساله كه سيگار ميكشى؟
مرد سيگارى گفت؛ سى ساله سيگار ميكشم. مرد حكيم گفت؛ آيا ميدونى باپولى كه بمدت سى سال صرف خريد سيگار كردى،اگر جمع كرده بودى، الان ميتونستى اون هواپيما رو بخرى؟
مرد سيگارى گفت؛ اون هواپيماى شخصى خودمه مرد حكيم گفت؛"يه نخ بده تا با هم بكشيم"
@korumii۱۲:۱۶