اگه موقع نماز خوندن، توجه داشته باشیم، بعد از نمازمون با قبلش قطعا متفاوت میشه.امتحان کنیم ...
برشی از کتاب آداب روزهداری احوال روزهداران
کانال پویش کتاب مادران شریف:eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
۶:۵۳
مادران شریف ایران زمین
سلام به مامانهای گل
یادتونه یکی دو هفته پیش تجربیات خانم رجا رو با هم مفصل خوندیم و استفاده کردیم؟ حالا براتون یه خبر خوب داریم.
میخوایم با ایشون یه گفتگوی زنده داشته باشیم و بیشتر با خودشون و سبک زندگیشون آشنا بشیم.
فردا سهشنبه ۲۳ بهمن ساعت ۱۵ تا ۱۶:۱۵
گفتگوی زنده با سرکار خانم #ف_رجا یه مامانِ دهه هفتادی که پنجمین فرزندشون چند ماهی هست به دنیا اومده.
ارشد حقوق جزا از دانشگاه تهران دارن و بعد از مادر شدن بیشتر به سمت مربیگری و فعالیتهای مادر و کودک رفتن و چندین سال مربی، مدیر فنی و
موسس مهد بودن. در حال حاضر هم فعالیتهایی به نفع جبهه مقاومت دارن.
آدرس اتاق گفتگو: https://B2n.ir/Goftogoo4 اگه دوست دارید صحبتهاشون رو بشنوید، ساعت کوک کنید یادتون نره.
داستان زندگی ایشون رو از اینجا میتونید بخونید توی ۱۰ قسمت.
اگر سوالی ازشون دارید، برامون بفرستید تا فردا مطرح کنیم توی گفتگو. 

کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
ساعت ۱۵ یه گفتگوی جذاب زنده داریم با خانم رجا، مامان ۵ فرزند.
جا نمونید.
فرصت پرسش و پاسخ هم داریم برای سوالاتتون.
اتاق جلسهمون اینجاست:B2n.ir/Goftogoo4
جا نمونید.
۹:۵۳
گفتگو با خانم رجا مامان ۵ فرزند .mp3
۰۱:۳۱:۵۸-۳۱.۵۸ مگابایت
صوت کامل گفتگو با خانم فاطمه رجا
مامان ۵ فرزند
ارشد حقوق از دانشگاه تهران
و فعال جهادی برای کمک به جبهه مقاومت
درباره چیا صحبت کردن؟
برنامه یه روز عادی زندگیشون از صبح تا شب
روش رسیدگی به درس و مشق بچهها
نحوه مدیریت زمان برای فعالیتهای دیگه در کنار مادری و مدیریت زمان خوابشون
رسیدگی به دعواها و چالشهای بچهها با همدیگه
مدیریت مالی خانواده و خریدها و خوراک و پوشاک
روشهایی حفظ روحیه و تقویت انرژی
مدیریت روابط با همسر از نظر کیفی و کمی
ماورایی و عجیب و دور از دسترس نبودن مامانهای چندفرزندی
#ف_رجا (مامان زینب ۹.۵، زهرا ۷.۵، محمدحسین ۵.۵ و محمدمهدی ۳ساله و نجمه ۴ ماهه)

کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مامان ۵ فرزند
ارشد حقوق از دانشگاه تهران
و فعال جهادی برای کمک به جبهه مقاومت
#ف_رجا (مامان زینب ۹.۵، زهرا ۷.۵، محمدحسین ۵.۵ و محمدمهدی ۳ساله و نجمه ۴ ماهه)
@madaran_sharif
۱۴:۴۱
مادران شریف ایران زمین
صوت کامل گفتگو با خانم فاطمه رجا مامان ۵ فرزند
ارشد حقوق از دانشگاه تهران و فعال جهادی برای کمک به جبهه مقاومت
درباره چیا صحبت کردن؟
برنامه یه روز عادی زندگیشون از صبح تا شب
روش رسیدگی به درس و مشق بچهها
نحوه مدیریت زمان برای فعالیتهای دیگه در کنار مادری و مدیریت زمان خوابشون
رسیدگی به دعواها و چالشهای بچهها با همدیگه
مدیریت مالی خانواده و خریدها و خوراک و پوشاک
روشهایی حفظ روحیه و تقویت انرژی
مدیریت روابط با همسر از نظر کیفی و کمی
ماورایی و عجیب و دور از دسترس نبودن مامانهای چندفرزندی #ف_رجا (مامان زینب ۹.۵، زهرا ۷.۵، محمدحسین ۵.۵ و محمدمهدی ۳ساله و نجمه ۴ ماهه) 

کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
جای همگیتون خالی
امروز پای صحبتهای خانم رجا نشستیم و از تجربیات و نکاتشون هم لذت بردیم هم استفاده کردیم.
دلیل اینکه صحبتهاشون اینقدر جالب و دلنشین بود فکر میکنم صداقتشون بود و اینکه همه چیز رو با جزئیات و بدون روتوش برامون تعریف کردن.
مامانهای حاضر در جلسه هم کلی سوال پرسیدن که بخشیش رو فرصت شد بپرسم ازشون.
شما هم گوش بدید و اگه سوالی داشتید که پاسخ داده نشد، برامون بفرستید که از ایشون بپرسیم.
امروز پای صحبتهای خانم رجا نشستیم و از تجربیات و نکاتشون هم لذت بردیم هم استفاده کردیم.
دلیل اینکه صحبتهاشون اینقدر جالب و دلنشین بود فکر میکنم صداقتشون بود و اینکه همه چیز رو با جزئیات و بدون روتوش برامون تعریف کردن.
مامانهای حاضر در جلسه هم کلی سوال پرسیدن که بخشیش رو فرصت شد بپرسم ازشون.
شما هم گوش بدید و اگه سوالی داشتید که پاسخ داده نشد، برامون بفرستید که از ایشون بپرسیم.
۱۴:۴۲
بچه های ما الفبا یاد میگیرند تا زیر بار زور نرفتن و پدرکشتگی با ظالم را تا عمر دارند مشق کنند.
پ.ن:خودش نوشته


کانال مادران شریف ایران زمین@madaran_sharif
پ.ن:خودش نوشته
۱۶:۱۵
۱۷:۳۳
«تجربه داغ پارافینی ۲»
#ز_شفیعی(#محمدعلی ۱۷، #ریحانه ۱۱، #حنانه ۹، #حانیه ۹، #محمدحسن ۳ ساله)
#قسمت_دوم
ابتدای راه...خبر سخت بود و ترسناک«میخوایم کلاس شمعسازی و سنگ مصنوعی ثبت نام کنیم»

اسمش هم تن و بدن منو میلرزوند، شمع، پارافین!!! اونم تو خونه؟!!🥴 خدای من! اصلاً مگه میشه؟!آخه دخترا! روبان و نخ و کاموا مگه چش بود؟
بدون دردسر کثیف کاری! از سنگ که هیچی نمیدونستم با چند تا جستجو فقط خروجی خوشگل کارها رو دیدم و بعدم از توضیحات فهمیدم چیز خیلی خاصی نیست و یکم استرسم براش کمتر شد ولی آخه شمع؟!!
چی کار باید میکردم؟
تازه خونه رو بازسازی کرده بودیم اونم با سه چهار ماه مشقت بینهایت با بچه کوچک که خودش به قد یک کتاب، ماجرا داشت و حالا که به آرامش رسیده بودم، دلم نمیخواست بعد این همه سختی آشپزخونم نابود بشه
.نمیتونستم بی دلیل قضیه رو منتفی کنم چون خواسته نامعقولی نبود، شروع کردم دنبال راه فرار گشتن، اول گفتم اینجوری به قرآن و تواشیحتون نمیرسین، برای اینکه بهانهها رو از بین ببرن نشستن حسابی به خوندن و تمرین کردن قرآنشون
.دیدم نه فایده نداره، گفتم به کارهای شخصیتون و نظمتون نمیرسین!!! وقتتون گرفته میشه! برای اینکه منو راضی کنن نظم و ترتیبشون شده بود ۲۰
. اتاقها خوشگل و مرتب، کافی بود حس کنن من ناراحت شدم ازشون، بدو میرفتن اول اتاقهاشون رو تمیز و مرتب میکردن تا من خیالم راحت باشه که به همه چی میرسن.
دغدغه درسشون رو نداشتم چون همیشه خودشون از اول خودکفا پیگیر بودن، ولی تمیزی و نظمشون یک خط در میون بود که حالا حسابی افتاده رو دور مثبت!!! غافل از اینکه اینا همش برای اغفال کردن یک مامان ساده دل بوده
.
به هر حال با هزار تا قول و قرار سر اینکه باید اولویتبندی داشته باشین و اول درس، بعد قرآن، بعد نظم و ترتیب، بعد تواشیح به همه اینها باید برسین و شمعتون رو فقط وقتی اجازه دارین انجام بدین که همه کارها انجام شده باشه.
تعهدات لازم رو گرفتیم و با هزار سلام و صلوات رفتیم برای ثبت نام
.


کانال مادران شریف ایران زمین@madaran_sharif
#ز_شفیعی(#محمدعلی ۱۷، #ریحانه ۱۱، #حنانه ۹، #حانیه ۹، #محمدحسن ۳ ساله)
#قسمت_دوم
ابتدای راه...خبر سخت بود و ترسناک«میخوایم کلاس شمعسازی و سنگ مصنوعی ثبت نام کنیم»
تازه خونه رو بازسازی کرده بودیم اونم با سه چهار ماه مشقت بینهایت با بچه کوچک که خودش به قد یک کتاب، ماجرا داشت و حالا که به آرامش رسیده بودم، دلم نمیخواست بعد این همه سختی آشپزخونم نابود بشه
دغدغه درسشون رو نداشتم چون همیشه خودشون از اول خودکفا پیگیر بودن، ولی تمیزی و نظمشون یک خط در میون بود که حالا حسابی افتاده رو دور مثبت!!! غافل از اینکه اینا همش برای اغفال کردن یک مامان ساده دل بوده
به هر حال با هزار تا قول و قرار سر اینکه باید اولویتبندی داشته باشین و اول درس، بعد قرآن، بعد نظم و ترتیب، بعد تواشیح به همه اینها باید برسین و شمعتون رو فقط وقتی اجازه دارین انجام بدین که همه کارها انجام شده باشه.
تعهدات لازم رو گرفتیم و با هزار سلام و صلوات رفتیم برای ثبت نام
۱۷:۳۳
اگه همه مسئولین و مردم یک خصوصیت تواضع و عدم تکبر رو در خودشون ایجاد کنن، خیلی از مشکلات حل میشه و جامعهمون حقیقتا اسلامی میشه.
برشی از کتاب آداب روزهداری احوال روزهداران
کانال پویش کتاب مادران شریف:eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
۶:۲۵
سر صبحونه پسرم میگه مامان شکمم میگه من تن ماهی میخوام!
میگم الان صبحانه میخوریم. تن ماهی باشه برای ناهار
برمیگرده به شکمش دست میکشه و میگه: متاسفم! الان نمیتونی تن ماهی بخوری
#مزه_های_زندگی#ه_محمدی(مامان #محمد ۷، #حسین ۴ و #یحیی ۱.۵ ساله)

کانال مادران شریف ایران زمین@madaran_sharif
میگم الان صبحانه میخوریم. تن ماهی باشه برای ناهار
برمیگرده به شکمش دست میکشه و میگه: متاسفم! الان نمیتونی تن ماهی بخوری
۷:۴۵
۱۹:۳۸
«تجربه داغ پارافینی ۳»
#ز_شفیعی(#محمدعلی ۱۷، #ریحانه ۱۱، #حنانه ۹، #حانیه ۹ و #محمدحسن ۳ ساله)
#قسمت_سوم
بسم الله...بسم الله گفتیم و یک مقداری لوازم اولیه تهیه کردیم و کلاسها شروع شد، اولین باری که تو خونه بچهها خواستن روی گاز پارافین ذوب کنن و شمع بسازن، آنقدر همهمون هول بودیم و استرس داشتیم که موقع ریختن پارافین تو قالبها و حبابگیری اونها که خیلی لازمه، دست این یکی به اون یکی خورد و دست اون یکی به قالب
و پارافین پاشید روی دست یکیشون
.بدو بدو سفیده تخم مرغ بیار (بگم که سفید تخممرغ معجزه سوختگیه)
.
خلاصه از سوختگی دست که فارغ شدیم تازه فهمیدیم به به
همه جا پر پارافین شده، گاز، کابینتها، سرامیک، فرش
، یکی دو ساعتی درگیر تمیز کاری شدم.
بچهها دفعات اول خیلی شکست رو تجربه کردن، بارها پارافین میریختن تو قالب موقع در آوردن میشکست یا برای شمع مدل کاپ کیک، که باید پارافین رو مثل خامه میزدن فک کنم ۵ تا ۶ ساعت پای گاز بودیم.
بعد اتفاق بار اول، خودم همیشه کنارشون میموندم که دستشون خدای نکرده نسوزه و بلایی سر خودشون نیارن، ولی همچنان خطرات و چالشها به راه بود.
یکی از بدترینهاش این بود که یک بار اومدیم تو قالبها اسپری بزنیم که چرب بشن و راحت در بیان همزمان کنار گاز بودیم یک دفعه دیدم هوا آتیش گرفت
، اسپری قابل اشتعال بود و چون کنار گاز بودیم یهو همه جا آتیش گرفت فقط بدو بدو قالبها رو که داشتن آتیش میگرفتن انداختم داخل سینک و هوا رو متفرق کردم تا خاموش بشه، خدا خیلی بهمون رحم کرد خودم بودم و بچه ها تنها نبودن، بخش کمی از موی خودمم سوخته بود و البته دستهام🥴.
یک مدت که گذشت مهارت بچهها که خیلی بیشتر شد، دیگه کمکم اجازه میدادم خودشون کار رو انجام بدن و من فقط نظارت میکردم.یک بار مقدار زیادی پارافین براشون سفارش داده بودم، فراموش کردم بگم بستههای یک کیلویی برش بدن، وقتی رسید باورم نمیشد ورقهای بزرگ ده کیلویی پارافین که باید خودم برش میدادم اونم به چه سختی، یک محوطه بزرگی از سرامیکها پر از پارافین شده بود بعد دو سه ساعت برش زدن وارد فاز نظافت شدم ولی مگه این همه پارافین پاک میشد؟!!! اول سشوار آوردم فایده نداشت، به ذهنم رسید اتو بیارم، تا حالا سرامیک اتو نکرده بودم که به لطف هنر دخترها محقق شد
. با دو سه تا دستمال کهنه و اتو همه جا داشت تمیز میشد که صدای جیغ از تو آشپزخونه بلند شد🥵دویدم دیدم خدای من !!! یک ظرف پارافین برگشته و از بالا تا پایین کابینت و ماشین ظرفشویی و همه جا رو پر کرده، ساعت ده شب، من خسته از اون همه کار و آشپزخونهای پر از پارافین
.
بعد این اتفاقات با همسرم صحبت کردم تصمیم گرفتیم برای کنترل این حجم خرابکاری براشون هیتر برقی بخریم، الحمدلله با ورود هیتر، آشپزخونه از دست بچهها در امان بود. یک تیکه از پذیرایی رو روفرشی مینداختن و از این سر تا اون سر بساط پهن میکردن، بماند که تو رفت و آمدها کلی پارافین تو خونه پخش میشه و منی که هر روز باید جارو و دستمال کنم ولی خوشحالم لااقل آشپزخونه در امانه
.دیگه بعد این مدت، سوختن دست براشون عادی شده و به دمای پارافین داغ عادت کردن
البته که دقتشون تو کار هم خیلی بالاتر رفته و منم با خیال راحتتری اجازه کار بهشون میدم.
چالشهای سنگ مصنوعی جنسش از اول متفاوت بود اوایل با خودم فکر میکردم یک گچی هست با آب قاطی میشه و ...امااااا به شدت شکننده و پر دردسر بود، بارها و بارها کار کردن و شکست، موقع از قالب در آوردن موقع حمل و نقل و... بعدم تا بیان کار کنن یک اتاق رو پر پودر میکردن.فقط چون بیخطرتر بود، من خیلی بهشون کاری نداشتم همین باعث شده بود وقت زیادی رو درگیرش باشن، میدیدم صدا نمیاد و رفت و آمدی نیست حدس میزدم باز دارن تو اتاقشون سنگ کار میکنن، همینم بود مرتباً مشغول بودن و از همه برنامهها عقب، برای همین اجازه انجام این کار رو تو اتاق ازشون گرفتم و کوچ اجباری کردن به همون جایی که مشغول شمع میشدن.یک چالش سخت دیگه هم این بود که ما اطلاع نداشتیم ظرفهای سنگ رو نباید داخل سینک بشوریم، لولهها مسدود میشن
و بعد تلفات بدی، متوجه این فاجعه شدیم که خیلی ناراحت کننده بود ولی تجربه شد که اول جوانب یک کار رو خوب بریم بررسی کنیم بعد وارد اون کار بشیم.
چالش بعدی این بود حالا این همه شمع و سنگ و تولیدات رو چه کنیم
؟؟!!


کانال مادران شریف ایران زمین@madaran_sharif
#ز_شفیعی(#محمدعلی ۱۷، #ریحانه ۱۱، #حنانه ۹، #حانیه ۹ و #محمدحسن ۳ ساله)
#قسمت_سوم
بسم الله...بسم الله گفتیم و یک مقداری لوازم اولیه تهیه کردیم و کلاسها شروع شد، اولین باری که تو خونه بچهها خواستن روی گاز پارافین ذوب کنن و شمع بسازن، آنقدر همهمون هول بودیم و استرس داشتیم که موقع ریختن پارافین تو قالبها و حبابگیری اونها که خیلی لازمه، دست این یکی به اون یکی خورد و دست اون یکی به قالب
خلاصه از سوختگی دست که فارغ شدیم تازه فهمیدیم به به
بچهها دفعات اول خیلی شکست رو تجربه کردن، بارها پارافین میریختن تو قالب موقع در آوردن میشکست یا برای شمع مدل کاپ کیک، که باید پارافین رو مثل خامه میزدن فک کنم ۵ تا ۶ ساعت پای گاز بودیم.
بعد اتفاق بار اول، خودم همیشه کنارشون میموندم که دستشون خدای نکرده نسوزه و بلایی سر خودشون نیارن، ولی همچنان خطرات و چالشها به راه بود.
یکی از بدترینهاش این بود که یک بار اومدیم تو قالبها اسپری بزنیم که چرب بشن و راحت در بیان همزمان کنار گاز بودیم یک دفعه دیدم هوا آتیش گرفت
یک مدت که گذشت مهارت بچهها که خیلی بیشتر شد، دیگه کمکم اجازه میدادم خودشون کار رو انجام بدن و من فقط نظارت میکردم.یک بار مقدار زیادی پارافین براشون سفارش داده بودم، فراموش کردم بگم بستههای یک کیلویی برش بدن، وقتی رسید باورم نمیشد ورقهای بزرگ ده کیلویی پارافین که باید خودم برش میدادم اونم به چه سختی، یک محوطه بزرگی از سرامیکها پر از پارافین شده بود بعد دو سه ساعت برش زدن وارد فاز نظافت شدم ولی مگه این همه پارافین پاک میشد؟!!! اول سشوار آوردم فایده نداشت، به ذهنم رسید اتو بیارم، تا حالا سرامیک اتو نکرده بودم که به لطف هنر دخترها محقق شد
بعد این اتفاقات با همسرم صحبت کردم تصمیم گرفتیم برای کنترل این حجم خرابکاری براشون هیتر برقی بخریم، الحمدلله با ورود هیتر، آشپزخونه از دست بچهها در امان بود. یک تیکه از پذیرایی رو روفرشی مینداختن و از این سر تا اون سر بساط پهن میکردن، بماند که تو رفت و آمدها کلی پارافین تو خونه پخش میشه و منی که هر روز باید جارو و دستمال کنم ولی خوشحالم لااقل آشپزخونه در امانه
چالشهای سنگ مصنوعی جنسش از اول متفاوت بود اوایل با خودم فکر میکردم یک گچی هست با آب قاطی میشه و ...امااااا به شدت شکننده و پر دردسر بود، بارها و بارها کار کردن و شکست، موقع از قالب در آوردن موقع حمل و نقل و... بعدم تا بیان کار کنن یک اتاق رو پر پودر میکردن.فقط چون بیخطرتر بود، من خیلی بهشون کاری نداشتم همین باعث شده بود وقت زیادی رو درگیرش باشن، میدیدم صدا نمیاد و رفت و آمدی نیست حدس میزدم باز دارن تو اتاقشون سنگ کار میکنن، همینم بود مرتباً مشغول بودن و از همه برنامهها عقب، برای همین اجازه انجام این کار رو تو اتاق ازشون گرفتم و کوچ اجباری کردن به همون جایی که مشغول شمع میشدن.یک چالش سخت دیگه هم این بود که ما اطلاع نداشتیم ظرفهای سنگ رو نباید داخل سینک بشوریم، لولهها مسدود میشن
چالش بعدی این بود حالا این همه شمع و سنگ و تولیدات رو چه کنیم
۱۹:۳۸
سلام دوستان عزیز
یادتونه قرار گذاشتیم بعد از هر سخنرانی حضرت آقا یک جلسه کوتاه مجازی بذاریم و باهم دربارهش گفتگو کنیم؟
دومین جلسهمون فرداست.
مرور بیانات رهبر انقلاب در دیدار با متخصصان صنعت دفاعی
پنجشنبه ۲۵ بهمن
ساعت ۱۶ تا ۱۶:۳۰
شما هم اگه میتونید قبل جلسه بیانات رو گوش بدید یا ببینید و بیاید باهم صحبت کنیم. ساعت هم کوک کنید یادتون نره.
صوت کامل بیانات
فیلم کامل بیانات
اتاق جلسه:B2n.ir/Bayanat_agha
طبق قرارمون از بین شرکت کنندگان در جلسه، به یه نفر به قید قرعه یه جایزه ۵۰ هزار تومانی ناقابل هم تقدیم میشه.
#بیانات_رهبری


کانال مادران شریف ایران زمین@madaran_sharif
دومین جلسهمون فرداست.
ساعت ۱۶ تا ۱۶:۳۰
شما هم اگه میتونید قبل جلسه بیانات رو گوش بدید یا ببینید و بیاید باهم صحبت کنیم. ساعت هم کوک کنید یادتون نره.
اتاق جلسه:B2n.ir/Bayanat_agha
طبق قرارمون از بین شرکت کنندگان در جلسه، به یه نفر به قید قرعه یه جایزه ۵۰ هزار تومانی ناقابل هم تقدیم میشه.
#بیانات_رهبری
۱۹:۵۰
مادران شریف ایران زمین
سلام دوستان عزیز
یادتونه قرار گذاشتیم بعد از هر سخنرانی حضرت آقا یک جلسه کوتاه مجازی بذاریم و باهم دربارهش گفتگو کنیم؟ دومین جلسهمون فرداست.
مرور بیانات رهبر انقلاب در دیدار با متخصصان صنعت دفاعی
پنجشنبه ۲۵ بهمن ساعت ۱۶ تا ۱۶:۳۰ شما هم اگه میتونید قبل جلسه بیانات رو گوش بدید یا ببینید و بیاید باهم صحبت کنیم. ساعت هم کوک کنید یادتون نره.
صوت کامل بیانات
فیلم کامل بیانات اتاق جلسه: B2n.ir/Bayanat_agha طبق قرارمون از بین شرکت کنندگان در جلسه، به یه نفر به قید قرعه یه جایزه ۵۰ هزار تومانی ناقابل هم تقدیم میشه.
#بیانات_رهبری 

کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
با عرض پوزش به خاطر مشکلاتی که پیش اومد،
این جلسه رو با یک ساعت تاخیر، ساعت ۱۷ شروع میکنیم. تا چند دقیقه دیگه
این جلسه رو با یک ساعت تاخیر، ساعت ۱۷ شروع میکنیم. تا چند دقیقه دیگه
۱۳:۱۴
مرور بیانات آقا در ۲۴ بهمن ۱۴۰۳.mp3
۳۱:۱۶-۱۰.۷۴ مگابایت
صوت جلسه مرور بیانات رهبر انقلاب در دیدار با متخصصان صنعت دفاعی در ۲۵ بهمن ۱۴۰۳


کانال مادران شریف ایران زمین@madaran_sharif
۱۴:۱۸
مادران شریف ایران زمین
سلام دوستان عزیز
یادتونه قرار گذاشتیم بعد از هر سخنرانی حضرت آقا یک جلسه کوتاه مجازی بذاریم و باهم دربارهش گفتگو کنیم؟ دومین جلسهمون فرداست.
مرور بیانات رهبر انقلاب در دیدار با متخصصان صنعت دفاعی
پنجشنبه ۲۵ بهمن ساعت ۱۶ تا ۱۶:۳۰ شما هم اگه میتونید قبل جلسه بیانات رو گوش بدید یا ببینید و بیاید باهم صحبت کنیم. ساعت هم کوک کنید یادتون نره.
صوت کامل بیانات
فیلم کامل بیانات اتاق جلسه: B2n.ir/Bayanat_agha طبق قرارمون از بین شرکت کنندگان در جلسه، به یه نفر به قید قرعه یه جایزه ۵۰ هزار تومانی ناقابل هم تقدیم میشه.
#بیانات_رهبری 

کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
توی این جلسه
خلاصه نکات مهم سخنرانی دیروز حضرت آقا رو باهم مرور کردیم و آخر جلسه هم یه قرعه کشی داشتیم برای جایزه ناقابل ۵۰ هزار تومانی 
خانم مینو حبیبی برنده جایزه شدن و جایزهشون تقدیم شد.
عیدتون پیشاپیش مبارک
خانم مینو حبیبی برنده جایزه شدن و جایزهشون تقدیم شد.
عیدتون پیشاپیش مبارک
۱۴:۲۰
اتکای به خدا و اعتماد به وعدهی الهی، از هرکسی بر نمیاد...
برشی از کتاب آداب روزهداری احوال روزهداران
کانال پویش کتاب مادران شریف:eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
۱۵:۳۹
«تجربه داغ پارافینی ۴»
#ز_شفیعی(#محمدعلی ۱۷، #ریحانه ۱۱، #حنانه ۹، #حانیه ۹ و #محمدحسن ۳ ساله)
#قسمت_آخرحالا با این همه شمع و سنگ چی کار کنیم؟؟هدیه دادن راحتترین گزینهای بود که مدتی هم کمدها رو خلوت میکرد و هم تعاریف دیگران انگیزه کار و تلاش بیشتر رو بیشتر میکرد.
اما بچه ها به همون چهار تا قالب قانع نبودن دلشون میخواست هر چی قالب قشنگ هست بخرن و این یعنی تزریق پول مجدد بدون برنامه و بی هدف که کار جالبی بهنظر نمیرسید.چون ته نداشت و همینطور توقعات و خواستههای دوستان بچه ها رو نمیشد درست مدیریت کرد.
همین جرقه اولیه فروش رو در ذهنمون ایجاد کرد، قرار شد برای تامین نیازهای جدید از ما قرض بگیرن و با فروش محصولاتشون این چرخه به رشد بیشتر کارشون منجر بشه.فروش محلی رو شروع کردن از دوستانشون و آشنایان سفارش میگرفتن و حساب کتاب میکردن.
در کنار این فروش که حالا خیلی زیاد نبود و خب مبلغش درصد کمی از هزینهها رو پوشش میداد، تو وقتهای آزاد برای ایده گرفتن کانالها و فروشگاههای شمع و سنگ رو میگشتن، یا مثلاً مغازهی گلفروشی میرفتن با دقت محصولات مرتبط با کاراشون رو بررسی میکردن و قیمت میپرسیدن و با شگفتی و تعجب میگفتن مامان فلان شمع رو دیدی گذاشته بودن آنقدر؟!!
و همین باعث شد که حس کنن میتونن کارشون رو جدیتر توسعه بدن.
خب برای توسعه باید وارد فضای بزرگتر مجازی میشدن بنابراین ریحانه که از همه بزرگتر بود و علاقه وافری هم به فضای مجازی داشت
شد مسئول فضای مجازی
برای تولید محتوای کانالشون باید عکاسی یاد میگرفت که همین کلی تجربه جذابی بود و هست، استفاده از محیط، نور و المانهای مناسب نکات دقیقی داره که آرام آرام سعی میکنه یاد بگیره
. گاهی از یک شمع ۱۰ تا ۲۰ تا عکس میندازه تا به عکس مورد نظر برسه و همین حوصله و صبر و دقت زیادی میخواد و بهنظرم تجربه عالی هست.
یکی از چالشهای درآمدزایی، بحث سود و تقسیم اون هست، که خب مدتی بر سرش بحث و گفتگو داشتیم تا به یک مدل مطلوبی برسن، چون اول میخواستن با دوستانشون در کانال داری مشارکت کنن که به مرور دیدن با چالش روبهرو میشن بعد رسیدن به مدل تک نفره که اونم جوابگو نبود و وقتگیر بود
.
تا آخر تصمیم گرفتن تقسیم کار کنن و در نتیجه سودش هم مساوی بین خودشون تقسیم کنن.
البته بگم که هنوز هزینههایی که کردیم بر نگشته
، چه بخواد به سود برسه
اما خب بهنظر من مادر، بچهها از این تجربه سود بسیاااااار فراوانی کردن، چطور
؟
اولاً تجربه کردن کارها بهخودی خودش خیلی ارزشمنده خصوصاً که تجربه، بچه رو به شناخت دقیق از علایق و توانمندیهای خودش میرسونه ولی با صبر و حوصله.دوم تلاش کردن و از شکست نترسیدنه، که نتیجهاش رو دیدن، آنقدرررررر تلاش کردن تا الان دیگه با اعتماد به نفس میگن مامان میتونیم تابستون دوره آموزشی بزاریم
.
دستاورد سوم قانع نبودن به حداقلهاست، اینکه دائم میرن کارهای بهتر رو میبینن و سعی میکنن بهش برسن یا برنامهریزی میکنن که بزودی میرن سراغش، باعث میشه روحیه مبارزه و تلاش برای بهتر شدن در بچهها افزایش پیدا کنه
.
بازم بگم؟یک دستاورد بزرگ دیگه هم هدفمند شدن مجازی گردیهاشون تا حد زیادی هست، چون بخشی از مجازی گردیهاشون به دیدن نمونه کارهای هنرمندان داخلی و خارجی سپری میشه🪔
. یک مطلب دیگه هم پر شدن وقتشون هست، بچهها هر چقدر وقتشون پرتر بشه و سرگرمتر بشن، هم مجبور میشن برنامهریزی بیشتری برای کارهاشون بکنن، هم ارزش وقت رو بهتر متوجه میشن و خود بهخود اتلاف وقت کمتری خواهند داشت، خصوصاً تابستون که بهشدت بچهها اتلاف وقت دارن، حالا یک برنامه خوب برای انجام دارن.
اینم بگم که بچهها با اعتماد به نفس خیلییی بالایی در مورد این هنرشون با دیگران صحبت میکنن و خب دیگران هم با تشویقها حس اعتماد به نفسشون رو افزایش میدن و این یک چرخه مطلوب برای رشدشون هست تا جایی که مغرور نشن
.
کلام آخر اینکه، تجربهی بسیار سخت و پر چالشی بود ولی بسیار ارزشمند و اگر چالشهای مشابه این چنینی تو مسیر رشد بچهها باشه، با همه سختیهاش استقبال میکنم انشاالله
.
پن: اینم لینک کانال دخترهای هنرمند قصهمون
. @SangoNoor


کانال مادران شریف ایران زمین@madaran_sharif
#ز_شفیعی(#محمدعلی ۱۷، #ریحانه ۱۱، #حنانه ۹، #حانیه ۹ و #محمدحسن ۳ ساله)
#قسمت_آخرحالا با این همه شمع و سنگ چی کار کنیم؟؟هدیه دادن راحتترین گزینهای بود که مدتی هم کمدها رو خلوت میکرد و هم تعاریف دیگران انگیزه کار و تلاش بیشتر رو بیشتر میکرد.
اما بچه ها به همون چهار تا قالب قانع نبودن دلشون میخواست هر چی قالب قشنگ هست بخرن و این یعنی تزریق پول مجدد بدون برنامه و بی هدف که کار جالبی بهنظر نمیرسید.چون ته نداشت و همینطور توقعات و خواستههای دوستان بچه ها رو نمیشد درست مدیریت کرد.
همین جرقه اولیه فروش رو در ذهنمون ایجاد کرد، قرار شد برای تامین نیازهای جدید از ما قرض بگیرن و با فروش محصولاتشون این چرخه به رشد بیشتر کارشون منجر بشه.فروش محلی رو شروع کردن از دوستانشون و آشنایان سفارش میگرفتن و حساب کتاب میکردن.
در کنار این فروش که حالا خیلی زیاد نبود و خب مبلغش درصد کمی از هزینهها رو پوشش میداد، تو وقتهای آزاد برای ایده گرفتن کانالها و فروشگاههای شمع و سنگ رو میگشتن، یا مثلاً مغازهی گلفروشی میرفتن با دقت محصولات مرتبط با کاراشون رو بررسی میکردن و قیمت میپرسیدن و با شگفتی و تعجب میگفتن مامان فلان شمع رو دیدی گذاشته بودن آنقدر؟!!
خب برای توسعه باید وارد فضای بزرگتر مجازی میشدن بنابراین ریحانه که از همه بزرگتر بود و علاقه وافری هم به فضای مجازی داشت
برای تولید محتوای کانالشون باید عکاسی یاد میگرفت که همین کلی تجربه جذابی بود و هست، استفاده از محیط، نور و المانهای مناسب نکات دقیقی داره که آرام آرام سعی میکنه یاد بگیره
یکی از چالشهای درآمدزایی، بحث سود و تقسیم اون هست، که خب مدتی بر سرش بحث و گفتگو داشتیم تا به یک مدل مطلوبی برسن، چون اول میخواستن با دوستانشون در کانال داری مشارکت کنن که به مرور دیدن با چالش روبهرو میشن بعد رسیدن به مدل تک نفره که اونم جوابگو نبود و وقتگیر بود
تا آخر تصمیم گرفتن تقسیم کار کنن و در نتیجه سودش هم مساوی بین خودشون تقسیم کنن.
البته بگم که هنوز هزینههایی که کردیم بر نگشته
اولاً تجربه کردن کارها بهخودی خودش خیلی ارزشمنده خصوصاً که تجربه، بچه رو به شناخت دقیق از علایق و توانمندیهای خودش میرسونه ولی با صبر و حوصله.دوم تلاش کردن و از شکست نترسیدنه، که نتیجهاش رو دیدن، آنقدرررررر تلاش کردن تا الان دیگه با اعتماد به نفس میگن مامان میتونیم تابستون دوره آموزشی بزاریم
دستاورد سوم قانع نبودن به حداقلهاست، اینکه دائم میرن کارهای بهتر رو میبینن و سعی میکنن بهش برسن یا برنامهریزی میکنن که بزودی میرن سراغش، باعث میشه روحیه مبارزه و تلاش برای بهتر شدن در بچهها افزایش پیدا کنه
بازم بگم؟یک دستاورد بزرگ دیگه هم هدفمند شدن مجازی گردیهاشون تا حد زیادی هست، چون بخشی از مجازی گردیهاشون به دیدن نمونه کارهای هنرمندان داخلی و خارجی سپری میشه🪔
اینم بگم که بچهها با اعتماد به نفس خیلییی بالایی در مورد این هنرشون با دیگران صحبت میکنن و خب دیگران هم با تشویقها حس اعتماد به نفسشون رو افزایش میدن و این یک چرخه مطلوب برای رشدشون هست تا جایی که مغرور نشن
کلام آخر اینکه، تجربهی بسیار سخت و پر چالشی بود ولی بسیار ارزشمند و اگر چالشهای مشابه این چنینی تو مسیر رشد بچهها باشه، با همه سختیهاش استقبال میکنم انشاالله
پن: اینم لینک کانال دخترهای هنرمند قصهمون
۱۶:۵۱
گويا ياران قائم را ميبينم كه بر شرق و غرب عالم مسلّط شدهاند و هيچ چيزي نيست مگر آنكه از آنها فرمان ميبرد
كَأنّي بِأصحابِ القائمِ و قَد أحاطُوا بِما بَينَ الخافِقَينِ فَلَيسَ مِن شَيءٍ إلاّ و هُوَ مُطيعٌ لَهُمكمالالدّين ، ص ۶۷۳
اللهم عجل لولیک الفرج
سالروز میلاد مولامون مبارک باشه
۱۷:۲۷
مکالمه دوتا بچههام:
زهرا: نینی که به دنیا بیاد من بزرگترین بچه هستم.
حسین: من هم متوسط ترین بچه هستم!!



#مزه_های_زندگی#م_حق_خواه

مادران شریف ایران زمین@madaran_sharif
زهرا: نینی که به دنیا بیاد من بزرگترین بچه هستم.
حسین: من هم متوسط ترین بچه هستم!!
#مزه_های_زندگی#م_حق_خواه
۷:۰۷
تو دنیای این فسقلک ها همه چیز جدیده، حتی درِ خونه. با تعجب و دقت به همه چیز نگاه میکنن و براشون جالبه.و تو با نگاه کردن به فسقلک دلت میخواد همه ی چیزهای جالب دنیا رو بهش نشون بدی، چیزهایی جالب تر از در خونه.
آدم با مامان بابا شدن، یه نسخه از خودش رو تجدید میکنه، تلاش میکنه این ورژن جدید بهتر از خودش باشه و بهش یاد بده که اشتباهاتش رو تکرار نکنه.هرچند که اونا هم خودشون فرصتهای مختلفی برای تجربه کردن و یاد گرفتن و حتی اشتباه کردن و درس گرفتن خواهند داشت.
شاید به خاطر همینه که انسانها دنبال بقای خودشون و نسلشون هستن که فرصت دوباره بهتر زندگی کردن رو پیدا کنن و یه نسخه ی آپدیت شده و بهتر شده از خودشون رو ببینن...
#دنیای_فسقلک#ر_خزلی(مامان #فاطمه ۸ ماهه)


کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
آدم با مامان بابا شدن، یه نسخه از خودش رو تجدید میکنه، تلاش میکنه این ورژن جدید بهتر از خودش باشه و بهش یاد بده که اشتباهاتش رو تکرار نکنه.هرچند که اونا هم خودشون فرصتهای مختلفی برای تجربه کردن و یاد گرفتن و حتی اشتباه کردن و درس گرفتن خواهند داشت.
شاید به خاطر همینه که انسانها دنبال بقای خودشون و نسلشون هستن که فرصت دوباره بهتر زندگی کردن رو پیدا کنن و یه نسخه ی آپدیت شده و بهتر شده از خودشون رو ببینن...
#دنیای_فسقلک#ر_خزلی(مامان #فاطمه ۸ ماهه)
۱۶:۴۹