قرعه به نام جبهه مقاومت
با ده نفر از دوستانم گروه مجازی داریم که ماهی یک میلیون به حساب مشخص شده واریز میکنیم و آخر ماه بین اعضای گروهمون قرعه کشی میشه و به قیدقرعه به کسی که قرعه به نامش بیفته،مبلغ ۱۰ میلیون تومان تقدیم میشه تا ماه بعد و نفر بعدی...
قرعه کشی آذر ماه رسید و شخصی که قرعه به نامشون دراومده بود،کل مبلغ وام ش رو به جبهه مقاومت تقدیم کردن 🥺
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی @madaranemeidan
با ده نفر از دوستانم گروه مجازی داریم که ماهی یک میلیون به حساب مشخص شده واریز میکنیم و آخر ماه بین اعضای گروهمون قرعه کشی میشه و به قیدقرعه به کسی که قرعه به نامش بیفته،مبلغ ۱۰ میلیون تومان تقدیم میشه تا ماه بعد و نفر بعدی...
قرعه کشی آذر ماه رسید و شخصی که قرعه به نامشون دراومده بود،کل مبلغ وام ش رو به جبهه مقاومت تقدیم کردن 🥺
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی @madaranemeidan
۱۹:۳۵
اطعام متفاوت روضه فاطمیه
هرسال فاطمیه که میشه،پدرشوهرم چند شب روضه میگیرن و شب آخر هم شام میدن ...امسال بجای شام،هزینه ش رو به جبهه مقاومت تقدیم کردن.سخنران هم از شب اول عنوان می کرد که امسال به خاطر شرایط جبهه ی مقاومت اطعام نداریم و هزینه شو به جبهه مقاومت هدیه میدیم...هر کسی تمایل داره که توی این راه کمک کنه بسم الله!یه سری ها که هر سال برای اطعام شریک میشدن، امسال هزینه شو دادن که برای مقاومت بفرستیم.در آخر یه مبلغ قابل توجهی جمع شد
پ.ن:عکس تزئینی میباشد.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
هرسال فاطمیه که میشه،پدرشوهرم چند شب روضه میگیرن و شب آخر هم شام میدن ...امسال بجای شام،هزینه ش رو به جبهه مقاومت تقدیم کردن.سخنران هم از شب اول عنوان می کرد که امسال به خاطر شرایط جبهه ی مقاومت اطعام نداریم و هزینه شو به جبهه مقاومت هدیه میدیم...هر کسی تمایل داره که توی این راه کمک کنه بسم الله!یه سری ها که هر سال برای اطعام شریک میشدن، امسال هزینه شو دادن که برای مقاومت بفرستیم.در آخر یه مبلغ قابل توجهی جمع شد
پ.ن:عکس تزئینی میباشد.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۱۹:۳۶
کربلای امروز...
اولین برف پاییزی که اومد هوا خیلی سرد شد جوری که مدارس رو تعطیل کردن...همسرم به بچه ها توصیه میکردن که توی خونه لباس بیشتر بپوشید که سرما نخورید...همونجا دلم رفت پیش بچه های غزه و لبنان

نه خونه ای...نه لباسی ...نه خانواده ای ...به بچه هام گفتم به نظرتون الان بچه های غزه و لبنان چیکار میکنن تو این سرما بدون غذا بدون پدر یا مادر؟!ما چیکار میتونیم براشون بکنیم؟!دختر ۷ ساله م سریع رفت یه تسبیح کربلا آورد و گفت:من که براشون صلوات میفرستم.دختر بزرگمم رفت تسبیح برداشت...منم گفتم دعا خیلی خوبه اونم دسته جمعی!شب وفات حضرت ام البنین بود.همسرم هم تسبیح برداشت و شروع کرد به ذکر گفتن برای پیروزی جبهه مقاومت.
منم وسط توسل و ذکر دسته جمعی خانوادگیمون گفتم بچه ها! اون قلکی که آخر ماه صفر درست کردیم برای هزینه سفر اربعین خانوادگی مون برای سال آینده رو حاضرید تقدیم جبهه مقاومت کنیم ؟!هم دخترام و همسرم اعلام رضایت کردن!قلک رو با قوطی شیر خشک با دست خود بچه ها ساخته بودیم و روش نوشته بودیم هزینه اربعین حسینی!قرار شد پولشو در بیاریم و ببریم بدیم برای کمک به جبهه مقاومت...ولی یکی از دوستان پیشنهاد داد همونجوری خود قلک رو ببریم و تقدیم کنیم!قرار شد با خود بچه ها قلک رو به حسیینه هنر سبزوار تحویل بدیم.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
اولین برف پاییزی که اومد هوا خیلی سرد شد جوری که مدارس رو تعطیل کردن...همسرم به بچه ها توصیه میکردن که توی خونه لباس بیشتر بپوشید که سرما نخورید...همونجا دلم رفت پیش بچه های غزه و لبنان
منم وسط توسل و ذکر دسته جمعی خانوادگیمون گفتم بچه ها! اون قلکی که آخر ماه صفر درست کردیم برای هزینه سفر اربعین خانوادگی مون برای سال آینده رو حاضرید تقدیم جبهه مقاومت کنیم ؟!هم دخترام و همسرم اعلام رضایت کردن!قلک رو با قوطی شیر خشک با دست خود بچه ها ساخته بودیم و روش نوشته بودیم هزینه اربعین حسینی!قرار شد پولشو در بیاریم و ببریم بدیم برای کمک به جبهه مقاومت...ولی یکی از دوستان پیشنهاد داد همونجوری خود قلک رو ببریم و تقدیم کنیم!قرار شد با خود بچه ها قلک رو به حسیینه هنر سبزوار تحویل بدیم.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۱۹:۳۶
استفاده از هنرم به نفع بچه های جبهه مقاومت
باید کاری برای بچه ها انجام میدادم...تصویر بچه های جنگ زده و زخم هاشون جلوی چشممه
کاش میتونستم اونجا باشم و براشون کاری کنم...اینارو بافتم تا بفروشم برای کمک به جبهه مقاومت...بلکه باعث لبخندی بین این همه تلخی روی لبهاشون باشه🥺
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی@madaranemeidan
باید کاری برای بچه ها انجام میدادم...تصویر بچه های جنگ زده و زخم هاشون جلوی چشممه
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی@madaranemeidan
۱۹:۳۶
تصمیم تکان دهنده ی پسر نوجوان...
آقاپسر کم سن و سال یکی از رفقا که عضو مادرانه هستن، برای کمک به مردم لبنان با اختیار خودش پلی استیشن که اصلی ترین سرمایه و وسیله سرگرمیش بود،بعد از حکم حضرت آقا راجع به جبهه مقاومت،فروخت و تمام پول رو به حساب جبهه مقاومت واریز کرد...چقدر روایت کردن این کارها خوبه و چقدر میتونه برای نسل نوجوون هم جرقه ای رقم بزنه انشاءالله
پ.ن:عکس تزئینی میباشد
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
آقاپسر کم سن و سال یکی از رفقا که عضو مادرانه هستن، برای کمک به مردم لبنان با اختیار خودش پلی استیشن که اصلی ترین سرمایه و وسیله سرگرمیش بود،بعد از حکم حضرت آقا راجع به جبهه مقاومت،فروخت و تمام پول رو به حساب جبهه مقاومت واریز کرد...چقدر روایت کردن این کارها خوبه و چقدر میتونه برای نسل نوجوون هم جرقه ای رقم بزنه انشاءالله
پ.ن:عکس تزئینی میباشد
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۱۹:۳۷
اثرات اطلاع رسانی سفر هئیت سبزواری به لبنان و کمک رسانی بدون واسطه به جنگ زده ها، باعث خیزش کمک های مردمی شده 🥺توی گروه های مجازی و حقیقی تون اطلاع رسانی کنین و زنجیره رو قطع نکنین 

#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۱۹:۳۷
بازارسال شده از سربداران؛ حامیان جبهه مقاومت
نمایندگان مردم پشتیبان جبهه مقاومت سبزوار که به توصیه گروه های مستقر در لبنان، هماهنگی انصارالمقاومه و با هزینه شخصی به لبنان سفر کرده اند تا بخشی از کمک های مردم دیار سربداران را بی واسطه به دست آسیب دیدگان از جنگ محور مقاومت برسانند در اولین پیام تصویری خود روایتی از شرایط همسفران لبنانی در هواپیما گفتند.این پیام که برای نمازگزاران جمعه امروز سبزوار ارسال شده در بین دو نماز پخش شد. حجت الاسلام هادی حسین پور طی این پیام از ضرورت استمرار در کمک ها به جبهه مقاومت گفت.
#سربداران_همدل
شماره حساب:3607710157963971شبا:IR190600360771015796397001شماره کارت:6063737005209034به نام منتظران موعود سبزوار
۲۰:۲۲
هزینه های درمانم...
تصمیم گرفته بودم توی خونمون روضه بگیرم و همسایه هامو دعوت کنم...
راستش واسه هزینه های درمانم یه قلک دارم که هروقت پولی دستم بیاد ميندازم توش تا موقع دکتر و اینا یکم کمک باشه برامون...وقتی وضعیت مردم سوریه،لبنان و غزه رو میبینم،عذاب وجدان میگیرمدو دل میشم و با خودم میگم تو که این همه سال صبر کردی تا رفع این وضعیت جنگ زده ها هم صبر کن...
تصمیم گرفتم که توی روضه، خودم پیش قدم بشم و اون قلک رو بیارم و اعلام کنم هرچقدر داخل این قلک هست،تقدیم جبهه مقاومت میکنم.
پ.ن:عکس تزئینی میباشد
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
تصمیم گرفته بودم توی خونمون روضه بگیرم و همسایه هامو دعوت کنم...
راستش واسه هزینه های درمانم یه قلک دارم که هروقت پولی دستم بیاد ميندازم توش تا موقع دکتر و اینا یکم کمک باشه برامون...وقتی وضعیت مردم سوریه،لبنان و غزه رو میبینم،عذاب وجدان میگیرمدو دل میشم و با خودم میگم تو که این همه سال صبر کردی تا رفع این وضعیت جنگ زده ها هم صبر کن...
تصمیم گرفتم که توی روضه، خودم پیش قدم بشم و اون قلک رو بیارم و اعلام کنم هرچقدر داخل این قلک هست،تقدیم جبهه مقاومت میکنم.
پ.ن:عکس تزئینی میباشد
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۲۱:۰۴
خدایا شکرت که من هم قطره ای از این دریای مهربونی شدم...
آدم وقتی تحت تاثیر غربت ومظلومیت انسان ها قرار بگیره فکرشو درگیر می کنه که من چه کاری میتونم براشون انجام بدم؟!اون موقع هستش که گذشتن از چیزهایی که اگر حتی روزی گم می کردی،تا مدت ها درگیرش میشدی، آسون می شه...این روزها صحنه هایی هست که حتی گاهی دلی برای دیدنش ندارم!!همدلی هایی را که بعد از فرمان آقا دیدم، برام باور کردنی نبود... اصلا چطور از تمام درآمد یک سال میشه گذشت؟!با همسرم از خونه بیرون رفته بودیم که رادیو از اهدای طلا توسط مردم به نفع جبهه مقاومت میگفت!!! با خودم فکر کردم چه خوب میشه منم به فرمان رهبرم لبیک بگم و یه کاری کنم... اما از اونجا که تو اون دوره دست همسر جان خالی بود، با خودم گفتم این حرف شاید الان وقتش نباشه...ولی طاقت نیوردم...رو کردم به همسرم و با صدای آروم گفتم:میشه منم انگشترم رو به جبهه مقاومت هدیه بدم؟!همسرم تعجب کرد!!آخه یادگار ۱۶ ساله م بود...ایشون هم اختیار رو به خودم دادن،منم بدون معطلی زنگ زدم به یکی از مسئولان مادرانه سبزوار موضوع رو باهاشون درمیون گذاشتم.ایشون هم گفتن خودشون میان از من میگیرن و تحویل حسینیه هنر میدن...تا شب که قرار بود انگشتر رو تحویل مسئول مادرانه سبزوار بدم، شیطون بیکار نبود...گاهی منصرفم می کرد ولی خدا رو شکر از این آزمون پیروز بیرون اومدم... هر چند ناقابل بود! بعد از هدیه دادن با تمام وجود احساس خوبی داشتم...خدایا شکرت که من هم قطره ای از این دریای مهربونی شدم...
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
آدم وقتی تحت تاثیر غربت ومظلومیت انسان ها قرار بگیره فکرشو درگیر می کنه که من چه کاری میتونم براشون انجام بدم؟!اون موقع هستش که گذشتن از چیزهایی که اگر حتی روزی گم می کردی،تا مدت ها درگیرش میشدی، آسون می شه...این روزها صحنه هایی هست که حتی گاهی دلی برای دیدنش ندارم!!همدلی هایی را که بعد از فرمان آقا دیدم، برام باور کردنی نبود... اصلا چطور از تمام درآمد یک سال میشه گذشت؟!با همسرم از خونه بیرون رفته بودیم که رادیو از اهدای طلا توسط مردم به نفع جبهه مقاومت میگفت!!! با خودم فکر کردم چه خوب میشه منم به فرمان رهبرم لبیک بگم و یه کاری کنم... اما از اونجا که تو اون دوره دست همسر جان خالی بود، با خودم گفتم این حرف شاید الان وقتش نباشه...ولی طاقت نیوردم...رو کردم به همسرم و با صدای آروم گفتم:میشه منم انگشترم رو به جبهه مقاومت هدیه بدم؟!همسرم تعجب کرد!!آخه یادگار ۱۶ ساله م بود...ایشون هم اختیار رو به خودم دادن،منم بدون معطلی زنگ زدم به یکی از مسئولان مادرانه سبزوار موضوع رو باهاشون درمیون گذاشتم.ایشون هم گفتن خودشون میان از من میگیرن و تحویل حسینیه هنر میدن...تا شب که قرار بود انگشتر رو تحویل مسئول مادرانه سبزوار بدم، شیطون بیکار نبود...گاهی منصرفم می کرد ولی خدا رو شکر از این آزمون پیروز بیرون اومدم... هر چند ناقابل بود! بعد از هدیه دادن با تمام وجود احساس خوبی داشتم...خدایا شکرت که من هم قطره ای از این دریای مهربونی شدم...
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۲۲:۱۱
نمیذاریم کمک ها کم بشه...
حضور حاج اقای حسین پور در لبنان بین ما دوباره شوق کمک به جبهه مقاومت رو زنده کرد که دوباره دست به کار شیم.تا چندی پیش هر هفته بساط آش پزونمون به راه بود برای کمک به حزب الله اما نمیدونم چرا یه مدتیه کار تعطیل شده ...
وقتی متوجه شدم که حاج آقای حسین پور به لبنان رفتن، گوشی رو برداشتم و یکی از دوستان فعال و پای کار تماس گرفتم.ازشون کمک خواستم که این هفته آش بپزیم و به نفع جبهه مقاومت لبنان بفروشیم...آخه حاج آقا هم اعلام کردن که برای تهیه بخاری،کمک نیاز هستش...
دوستم قبول کرد وقرار شد ان شاءالله روز پنج شنبه قابلمه آش مون رو به مزار شهدا ببریم و اونجا بفروشیم.باشد که مورد عنایت حضرت حق قرار گیرد
تصمیم داشتیم برا وسط هفته هم درست کنیم و توی بیهق جلوی پایگاه شهید شجیعی بفروش برسونیم که بچه های بسیج هم کمکمون کنن اما بخاطر فصل امتحاناتِ جوان تر ها،کنسل کردیمو به خودمون متکی شدیم.
پ.ن:عکس تزئینی میباشد.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
حضور حاج اقای حسین پور در لبنان بین ما دوباره شوق کمک به جبهه مقاومت رو زنده کرد که دوباره دست به کار شیم.تا چندی پیش هر هفته بساط آش پزونمون به راه بود برای کمک به حزب الله اما نمیدونم چرا یه مدتیه کار تعطیل شده ...
دوستم قبول کرد وقرار شد ان شاءالله روز پنج شنبه قابلمه آش مون رو به مزار شهدا ببریم و اونجا بفروشیم.باشد که مورد عنایت حضرت حق قرار گیرد
تصمیم داشتیم برا وسط هفته هم درست کنیم و توی بیهق جلوی پایگاه شهید شجیعی بفروش برسونیم که بچه های بسیج هم کمکمون کنن اما بخاطر فصل امتحاناتِ جوان تر ها،کنسل کردیمو به خودمون متکی شدیم.
پ.ن:عکس تزئینی میباشد.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۲۲:۱۲
بعد از حدود ۲۰ سال...
فکر کنم سال ۸۵ بود که از طرف دانشگاه بن خرید کتاب هدیه گرفتم!از اونجایی که عاشق خوندن کتاب های تفسیر قرآن بودم،رفتم سری کامل(۱۰جلد) تفسیر موضوعی قرآن خریدم،به امید اینکه این گنجینه رو کم کم بخونم و لذت ببرم...اما متاسفانه هیچوقت نشد که برم سروقتشون...همیشه به کتاب ها نگاه میکردم و عذاب وجدان داشتم
در قبالشون احساس مسئولیت میکردم...تا اینکه امسال بحث جبهه مقاومت پیش اومد...همه از دلبستگی هاشون میگذشتندبرای رضای خدا...منم فرصت رو غنیمت شمردم تا کتابها رو عاقبت بخیر کنم و هزینه فروش رو به جبهه مقاومت تقدیم کنم.
تو گروه دوستانِ عزیز و کتاب خوان ام پیام گذاشتم،دوستِ عزیز و با صفایی پیش قدم شدن و واسطه خیر شدن...خدا رو شکر میکنم،هم بخاطر اینکه کتابها به دست اهلش رسید وهم اینکه تونستیم به فرمان ولی امرمون لبیک بگیم...
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
فکر کنم سال ۸۵ بود که از طرف دانشگاه بن خرید کتاب هدیه گرفتم!از اونجایی که عاشق خوندن کتاب های تفسیر قرآن بودم،رفتم سری کامل(۱۰جلد) تفسیر موضوعی قرآن خریدم،به امید اینکه این گنجینه رو کم کم بخونم و لذت ببرم...اما متاسفانه هیچوقت نشد که برم سروقتشون...همیشه به کتاب ها نگاه میکردم و عذاب وجدان داشتم
تو گروه دوستانِ عزیز و کتاب خوان ام پیام گذاشتم،دوستِ عزیز و با صفایی پیش قدم شدن و واسطه خیر شدن...خدا رو شکر میکنم،هم بخاطر اینکه کتابها به دست اهلش رسید وهم اینکه تونستیم به فرمان ولی امرمون لبیک بگیم...
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۲۲:۱۲
بچه های فداکار ایرانی
با وجود اینکه همش میگفتن مامان کلاه و شال رینگی میخوایم ولی بعد از اینکه یه کلیپ با این مضمون که بچه های آواره ی سوریه تو بعلبک لبنان تو چادر زندگی میکنن و... دیدن،گفتن : مامان میشه حالا که شال و کلاه خریدیم شال و کلاه قبلیمون رو بدیم به این بچه ها که سرما نخورن؟!بهشون گفتم: نه مامان خیلی زشته که شال و کلاه استفاده شده رو بدیم بهشون... یه مکث کوتاهی کردن و گفتن: پس همین شال و کلاهی رو که تازه خریدیم رو بدیم ما دوتا شال و کلاه داریم ولی اونا اصلا ندارن سرما میخورن...چقد متاثر شدم و به خودم بالیدم بخاطر داشتن همچین بچه های دل رحم و بخشنده ای...واقعا توی اون لحظه خیلی خوشحال شدم و از خدا خواستم عاقبت بخیر بشن، انشاءالله...
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
با وجود اینکه همش میگفتن مامان کلاه و شال رینگی میخوایم ولی بعد از اینکه یه کلیپ با این مضمون که بچه های آواره ی سوریه تو بعلبک لبنان تو چادر زندگی میکنن و... دیدن،گفتن : مامان میشه حالا که شال و کلاه خریدیم شال و کلاه قبلیمون رو بدیم به این بچه ها که سرما نخورن؟!بهشون گفتم: نه مامان خیلی زشته که شال و کلاه استفاده شده رو بدیم بهشون... یه مکث کوتاهی کردن و گفتن: پس همین شال و کلاهی رو که تازه خریدیم رو بدیم ما دوتا شال و کلاه داریم ولی اونا اصلا ندارن سرما میخورن...چقد متاثر شدم و به خودم بالیدم بخاطر داشتن همچین بچه های دل رحم و بخشنده ای...واقعا توی اون لحظه خیلی خوشحال شدم و از خدا خواستم عاقبت بخیر بشن، انشاءالله...
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۲۲:۱۲
#ویژه
روایت سوم؛ آوارگان
راوی: #حجتالاسلام_هادیحسینپور ؛ نماینده ستاد مردمی پشتیبانی جبهه مقاومت در سبزوار
رسیدیم بعلبک. برای شیعیان سوری دو جور چادر زده بودند. یکیاش را گروههای جهادی زده بودند که خوب بود. یک جور دیگر، با هر چه دستشان رسیده بود از لولهها و طناب گرفته تا تکههای نایلون و پارچه و پتو، یک چهاردیواری درست کرده بودند که شبها از سرما نلرزند. پیرمرد، پیرزن، مادر شهید، فرزند شهید، همه سر دماغها و روی لُپها از سرما سرخ بود. توی چشمهای پدری که دختربچهی مریض و بیحالش را بغل گرفته بود، شرمندگی را احساس کردم. خیلی دلم سوخت. حزب الله و گروههای جهادی دَوا و دکتر رسانده بودند، اما آن بچه جای گرم میخواست که نبود. هر روز مریضیشان بدتر میشد. بچههای جهادی یک مرد جوان را نشان دادند که امروز نوزادش به دنیا آمده بود. گفتند: «توی یک ساختمان نیمهکاره، با پتو و لحاف یک چهاردیواری برای خودش درست کرده بود که زن و بچهش را ببرد آنجا. بهش گفتیم: "اینطوری که بچهت میمیره." اما چارهای نبود. با کمکهای مردمی، دو شب هتل کرایه کردیم که حداقل بچهاش همانروزهای اول از سرما نمیمیرد.»یک زن سوری جوان با دور و بَرش چندتا بچه، روی سرش پتو کشیده بود تا گرم بماند. یک لحظه برگشت سمت من و نگاهم کرد. سرم را انداختم. چندتا خانم سوری دیگر دورمان را گرفتند. ناامید بودند. میگفتند: «فقط امید ما به خداست.»یکی از بچههای جهادی که با خانواده آمده بود، توی بعلبک خانه موقت داشت. میگفت: «خودم و خانوادهام رفتیم توی آشپزخانه، اتاق رو دادیم به یک خانواده سوری.» بعضی خانهها بیست، بیست و پنج نفر با هم زندگی میکنند. زن و مرد جدا. بعضی دیگر از مردم لبنان هم خانههایشان را پُر از مردم سوریه کردند. عین اربعین.
ادامه دارد...
لبنان، شنبه 8 دی 1403
محمد حکمآبادی
#لبنان#سربداران_همدل@hadi_hoseinpor
رسیدیم بعلبک. برای شیعیان سوری دو جور چادر زده بودند. یکیاش را گروههای جهادی زده بودند که خوب بود. یک جور دیگر، با هر چه دستشان رسیده بود از لولهها و طناب گرفته تا تکههای نایلون و پارچه و پتو، یک چهاردیواری درست کرده بودند که شبها از سرما نلرزند. پیرمرد، پیرزن، مادر شهید، فرزند شهید، همه سر دماغها و روی لُپها از سرما سرخ بود. توی چشمهای پدری که دختربچهی مریض و بیحالش را بغل گرفته بود، شرمندگی را احساس کردم. خیلی دلم سوخت. حزب الله و گروههای جهادی دَوا و دکتر رسانده بودند، اما آن بچه جای گرم میخواست که نبود. هر روز مریضیشان بدتر میشد. بچههای جهادی یک مرد جوان را نشان دادند که امروز نوزادش به دنیا آمده بود. گفتند: «توی یک ساختمان نیمهکاره، با پتو و لحاف یک چهاردیواری برای خودش درست کرده بود که زن و بچهش را ببرد آنجا. بهش گفتیم: "اینطوری که بچهت میمیره." اما چارهای نبود. با کمکهای مردمی، دو شب هتل کرایه کردیم که حداقل بچهاش همانروزهای اول از سرما نمیمیرد.»یک زن سوری جوان با دور و بَرش چندتا بچه، روی سرش پتو کشیده بود تا گرم بماند. یک لحظه برگشت سمت من و نگاهم کرد. سرم را انداختم. چندتا خانم سوری دیگر دورمان را گرفتند. ناامید بودند. میگفتند: «فقط امید ما به خداست.»یکی از بچههای جهادی که با خانواده آمده بود، توی بعلبک خانه موقت داشت. میگفت: «خودم و خانوادهام رفتیم توی آشپزخانه، اتاق رو دادیم به یک خانواده سوری.» بعضی خانهها بیست، بیست و پنج نفر با هم زندگی میکنند. زن و مرد جدا. بعضی دیگر از مردم لبنان هم خانههایشان را پُر از مردم سوریه کردند. عین اربعین.
ادامه دارد...
#لبنان#سربداران_همدل@hadi_hoseinpor
۲۲:۱۳
با یک تیر،دونشان!
با خانم های هیئت فکر میکردیم ببینیم میتونیم چیکار کنیم که هم کمک هزینه برای کارهای فرهنگی مون باشه وهم کمک به جبهه مقاومت...
بعد از کلی مشورت و سبک سنگین کردن شرایط،با توجه به فصل و فراوانی انار به این نتیجه رسیدیم ک رب انار درست کنیم...
به یه باغدار محترم سفارش ۱۰۰ کیلو انار دادیم و بین خانوم ها پخش کردیم تا دون کنند...فردای اون روز،دونه های انار رو تحویل گرفتم و به منزل عمه جان راهی شدم تا رب انار رو بار بزاریم.خداروشکر نتیجه ی کار،رب انار ملس و خوش رنگی شد و درصدی به نفع جبهه مقاومت و درصدی برای کارهای فرهنگی هیئتمون فروختیم.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
با خانم های هیئت فکر میکردیم ببینیم میتونیم چیکار کنیم که هم کمک هزینه برای کارهای فرهنگی مون باشه وهم کمک به جبهه مقاومت...
بعد از کلی مشورت و سبک سنگین کردن شرایط،با توجه به فصل و فراوانی انار به این نتیجه رسیدیم ک رب انار درست کنیم...
به یه باغدار محترم سفارش ۱۰۰ کیلو انار دادیم و بین خانوم ها پخش کردیم تا دون کنند...فردای اون روز،دونه های انار رو تحویل گرفتم و به منزل عمه جان راهی شدم تا رب انار رو بار بزاریم.خداروشکر نتیجه ی کار،رب انار ملس و خوش رنگی شد و درصدی به نفع جبهه مقاومت و درصدی برای کارهای فرهنگی هیئتمون فروختیم.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۲۲:۱۳
خدایا، منو هم قاطی خوبها بخر، سَوا نکن!
وقتی که مسئول مادرانه سبزوار بحث یلدای مقاومت رو توی گروه مطرح کرد، انواع و اقسام ایدهها بود که در گروه سرازیر میشد...یکی گفت من کیک یلدایی میپزم به نفع مقاومت... یکی گفت من ژله درست میکنم به نفع مقاومت...یکی دیگه گفت بیاید قلک یلدایی درست کنیم و بدیم به بچه ها شب چله پول جمع کنن به نفع مقاومت...اون یکی میگفت گلسر یلدایی هم خوبه تمام سودش به نفع مقاومت ...اونقدر سرعت مشارکت و ایده پردازی و تقسیم کار بالا بود که احساس میکردی اگر دیر بجنبی از قافله جا موندی و نتونستی از این خوان پرفیض بهرهای ببری!!ایده ها و نظرات رو با دقت خوندم.توی فکر بودم من چطوری میتونم مشارکت کنم؟!چطور میتونم به بهترین شکل نقشمو ایفا کنم؟!چطور میتونم خودم رو قاطی این بنده های خوب کنم؟! توی همین گیر و دار بودم که پیام مسئول مادرانه سبزوار رو دیدم: "هرکسی هر طوری که میتونه کمک کنه بسم الله؛ میخوایم کیک بپزیم، ژله و گل سر درست کنیم، قلک بسازیم و البته کمک مالی هم برای مواد اولیه لازم داریم." درنگ جایز نبود...سریع پیام دادم که من میتونم کمک مالی ناچیزی بکنم برای اینکه کارو شروع کنید...پول رو که واریز کردم خیلی خوشحال بودم، از اینکه تونسته بودم قطرهای باشم توی این دریای بیکران و اسمم رو کنار اسم بندگان خوب خدا ثبت کنم. شاید خدا به آبروی این بندگان خوبش کمک من رو هم قبول کنه...مطمئنم خدا اینقدر مهربونه که خوب و بد رو درهم میخره و سَوا نمیکنه...
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
وقتی که مسئول مادرانه سبزوار بحث یلدای مقاومت رو توی گروه مطرح کرد، انواع و اقسام ایدهها بود که در گروه سرازیر میشد...یکی گفت من کیک یلدایی میپزم به نفع مقاومت... یکی گفت من ژله درست میکنم به نفع مقاومت...یکی دیگه گفت بیاید قلک یلدایی درست کنیم و بدیم به بچه ها شب چله پول جمع کنن به نفع مقاومت...اون یکی میگفت گلسر یلدایی هم خوبه تمام سودش به نفع مقاومت ...اونقدر سرعت مشارکت و ایده پردازی و تقسیم کار بالا بود که احساس میکردی اگر دیر بجنبی از قافله جا موندی و نتونستی از این خوان پرفیض بهرهای ببری!!ایده ها و نظرات رو با دقت خوندم.توی فکر بودم من چطوری میتونم مشارکت کنم؟!چطور میتونم به بهترین شکل نقشمو ایفا کنم؟!چطور میتونم خودم رو قاطی این بنده های خوب کنم؟! توی همین گیر و دار بودم که پیام مسئول مادرانه سبزوار رو دیدم: "هرکسی هر طوری که میتونه کمک کنه بسم الله؛ میخوایم کیک بپزیم، ژله و گل سر درست کنیم، قلک بسازیم و البته کمک مالی هم برای مواد اولیه لازم داریم." درنگ جایز نبود...سریع پیام دادم که من میتونم کمک مالی ناچیزی بکنم برای اینکه کارو شروع کنید...پول رو که واریز کردم خیلی خوشحال بودم، از اینکه تونسته بودم قطرهای باشم توی این دریای بیکران و اسمم رو کنار اسم بندگان خوب خدا ثبت کنم. شاید خدا به آبروی این بندگان خوبش کمک من رو هم قبول کنه...مطمئنم خدا اینقدر مهربونه که خوب و بد رو درهم میخره و سَوا نمیکنه...
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۲۲:۱۳
به یاد مادرهایی که حسرت یه دل سیر بغل کردن بچه هاشون به دلشون موند...
همه جا حرف از کمک به جبهه ی مقاومت بود و منم به این فکر میکردم که من چه کاری انجام بدم؟!تازه زایمان کرده بودم و یه فندق به سه تای دیگه مون اضافه شده بود...فندق،همه وقتم رو پر کرده بود... قرار بود ایام فاطمیه داخل هیئت بازارچه مقاومت داشته باشیم،یه روز بالاخره همت کردم بچه هارو سپردم به مادرم، رفتم کاموا و کش و گیره خریدم.شروع کردم به بافتن کش مو و گیره مو...گاهی که در حال شیر دادن می بافتم یا وقتی رو پام می خوابوندمش،چهره ی مادرهایی که حسرت یه دل سیر بغل کردن بچه هاشون به دلشون مونده بود یا نوزاد هایی که تا به دنیا اومدن از نعمت مادر محروم شدن از جلو چشمم کنار نمیرفت... به بچه هام نگاه میکردم و خدا رو برای نعمت امنیت شکر میکردم.حس خوبی داشتم از اینکه اگه از کل روز یه وقت کمی برا خودم دارم همون رو هم دارم یه کار کوچیک اما مفید انجام میدم.انشاالله که تونسته باشم قدمی هرچند کوچیک در راه دفاع از مظلوم برداشته باشم...
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
همه جا حرف از کمک به جبهه ی مقاومت بود و منم به این فکر میکردم که من چه کاری انجام بدم؟!تازه زایمان کرده بودم و یه فندق به سه تای دیگه مون اضافه شده بود...فندق،همه وقتم رو پر کرده بود... قرار بود ایام فاطمیه داخل هیئت بازارچه مقاومت داشته باشیم،یه روز بالاخره همت کردم بچه هارو سپردم به مادرم، رفتم کاموا و کش و گیره خریدم.شروع کردم به بافتن کش مو و گیره مو...گاهی که در حال شیر دادن می بافتم یا وقتی رو پام می خوابوندمش،چهره ی مادرهایی که حسرت یه دل سیر بغل کردن بچه هاشون به دلشون مونده بود یا نوزاد هایی که تا به دنیا اومدن از نعمت مادر محروم شدن از جلو چشمم کنار نمیرفت... به بچه هام نگاه میکردم و خدا رو برای نعمت امنیت شکر میکردم.حس خوبی داشتم از اینکه اگه از کل روز یه وقت کمی برا خودم دارم همون رو هم دارم یه کار کوچیک اما مفید انجام میدم.انشاالله که تونسته باشم قدمی هرچند کوچیک در راه دفاع از مظلوم برداشته باشم...
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۲۲:۱۴
درصدی از فروش محصولاتمون...
بنده تولیدی عبا و محصولات حجاب دارم...بعد از دستوری که حضرت آقا دادن و اخباری که از غزه و لبنان میرسه،همسرم گفتن باید یه کاری انجام بدیم...فکر کردیم و تصمیم گرفتیم ۲۰٪ از فروش هر محصول مهر وآبان رو بهجبهه مقاومت تقدیم کنیم.
یه نمایشگاه هم شرکت کردیم که اونجا هم اعلامکردیم ۱۰٪ از فروش محصولات برای کمک به لبنان هست...الحمدا...فروش عالی بود و به لطف خدا کمک خوبی جمع شد
البته خیلیا تحقیرمون هم کردن
که ایران خودمون واجب تره...شماها درد مملکت خودمونو نمی بینید میرید سراغ بقیه؟!!
ولی اینا نمی فهمن که اگه اونجا جلوشونو نگیرن فردا پشت در خونه هامونن...هرچند این حرف ها روی ما تاثیری نداره...
چون حضرت آقا رو داریم
ان شاءا...این کمک ما،باعث بشه دردی از دل مادرها وبچه های اونجا دوا بشه
به امید نابودی و ذلیل شدن اسرائیل و هرکسی که کمک میکنه بهشون
پ.ن:عکس تزئيني میباشد.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
بنده تولیدی عبا و محصولات حجاب دارم...بعد از دستوری که حضرت آقا دادن و اخباری که از غزه و لبنان میرسه،همسرم گفتن باید یه کاری انجام بدیم...فکر کردیم و تصمیم گرفتیم ۲۰٪ از فروش هر محصول مهر وآبان رو بهجبهه مقاومت تقدیم کنیم.
یه نمایشگاه هم شرکت کردیم که اونجا هم اعلامکردیم ۱۰٪ از فروش محصولات برای کمک به لبنان هست...الحمدا...فروش عالی بود و به لطف خدا کمک خوبی جمع شد
ولی اینا نمی فهمن که اگه اونجا جلوشونو نگیرن فردا پشت در خونه هامونن...هرچند این حرف ها روی ما تاثیری نداره...
به امید نابودی و ذلیل شدن اسرائیل و هرکسی که کمک میکنه بهشون
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۲۲:۱۴
دنبال طلایی بودم که دوستش داشته باشم...
پیام های اهدای طلا به جبهه مقاومت رو که میدیدم،حسرت میخوردم🥺چرا که طلا دارم ولی اجازه ی اهدا ندارم
همسرم میگه کمک های مالی که هست کافیه و اهدای طلا لازم نیست 
دلم آروم نمی گرفت...کلی دعا کردم و به ائمه و شهدا متوسل شدم...تلاش کردم تا همسرم رو راضی کنم لااقل قطعه ای از طلاهامو اهدا کنم...با بزرگی هم مشورت کردم و ازشون پرسیدم چجوری کمک کنم حالا که همسرم راضی به اهدای طلا نمیشه؟!گفتن از همون کمک های کوچیک دریغ نکن...هر کاری از دستت برمیاد انجام بده و نگو کمه و فایده نداره!لئن شکرتم لازیدنکم...
بعد از دوماه تلاش و توسل بلاخره راضی شد

دنبال طلایی بودم که دوستش داشته باشم،حالا که میخام اهدا کنم،باید از بهترینش بگذرم...انگشتری داشتم که وقت تولد پسرم،پدرم بهم هدیه داده بود!خیلی برام عزیز بود...همونو گذاشتم تو جعبه و با دعاهای قشنگ راهیش کردم برای کمک به مقاومت
درسته که در برابر طلاهایی که دارم ناچیز بود اون قطعه طلا،اما امید دارم خدا برکت بده به این تلاش ها و همسرم راضی بشه قدم های بیشتری تو راه کمک به مقاومت برداریم ان شاءالله
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
پیام های اهدای طلا به جبهه مقاومت رو که میدیدم،حسرت میخوردم🥺چرا که طلا دارم ولی اجازه ی اهدا ندارم
دلم آروم نمی گرفت...کلی دعا کردم و به ائمه و شهدا متوسل شدم...تلاش کردم تا همسرم رو راضی کنم لااقل قطعه ای از طلاهامو اهدا کنم...با بزرگی هم مشورت کردم و ازشون پرسیدم چجوری کمک کنم حالا که همسرم راضی به اهدای طلا نمیشه؟!گفتن از همون کمک های کوچیک دریغ نکن...هر کاری از دستت برمیاد انجام بده و نگو کمه و فایده نداره!لئن شکرتم لازیدنکم...
بعد از دوماه تلاش و توسل بلاخره راضی شد
دنبال طلایی بودم که دوستش داشته باشم،حالا که میخام اهدا کنم،باید از بهترینش بگذرم...انگشتری داشتم که وقت تولد پسرم،پدرم بهم هدیه داده بود!خیلی برام عزیز بود...همونو گذاشتم تو جعبه و با دعاهای قشنگ راهیش کردم برای کمک به مقاومت
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۲۲:۱۴
کاردستی پیروزی و سرسبزی فلسطین
دیروز پسر کلاس اولی من واسه خودش کارتن و کاغذ و چسب آورده بود و از ظاهر قضیه معلوم بود میخواد کاردستی درست کنه...منم مهمون داشتم و تازه خونه رو جارو زده بودم...کلی سر بچه م غر زدم که الان چه وقت این کاراس؟!نمیبینی داره برامون مهمون میاد؟؟!
امروز صبح که رفت مدرسه کاردستی ش رو که توی اتاق گذاشته بود دیدم...پشیمون شدم که چرا سر بچه غر زدم...الهی بمیرم
قربون دل پاک بچه ها🥺🥺اینم کاردستی که درست کرده بود
پرچم ایران و فلسطین رو کشیده زیرش درخت به امید پیروزی و سرسبزی فلسطین...میگه ایران بهشون کمک میکنه پیروز بشن🥺
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
دیروز پسر کلاس اولی من واسه خودش کارتن و کاغذ و چسب آورده بود و از ظاهر قضیه معلوم بود میخواد کاردستی درست کنه...منم مهمون داشتم و تازه خونه رو جارو زده بودم...کلی سر بچه م غر زدم که الان چه وقت این کاراس؟!نمیبینی داره برامون مهمون میاد؟؟!
امروز صبح که رفت مدرسه کاردستی ش رو که توی اتاق گذاشته بود دیدم...پشیمون شدم که چرا سر بچه غر زدم...الهی بمیرم
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۹:۳۲
هدیه تولدم هدیه به جبهه مقاومت...
چند روز پیش تولد دخترم بود... امروز یهویی گفت: مامان؟! اجازه دارم یه مبلغی از هدیه های تولدم رو به مردم لبنان کمک کنم؟؟!
خیلی خوشحال شدم🥺
محکم بغلش کردم و گفتم: آفرین که به بهترین شکل میخوای پول هاتو خرج کنی...الهی عاقبت بخیر بشی دخترم 
پ.ن:عکس تزئینی میباشد.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
چند روز پیش تولد دخترم بود... امروز یهویی گفت: مامان؟! اجازه دارم یه مبلغی از هدیه های تولدم رو به مردم لبنان کمک کنم؟؟!
خیلی خوشحال شدم🥺
پ.ن:عکس تزئینی میباشد.
#پویش_مردمی_مادران_مقاومت#مادرانه_سبزوار#سربداران_همدل#مقاومترمزپیروزی
@madaranemeidan
۹:۴۳