بله | کانال مهلیمان🇵🇸🇮🇷
عکس پروفایل مهلیمان🇵🇸🇮🇷م

مهلیمان🇵🇸🇮🇷

۱,۴۵۵عضو
thumbnail
و این مرد بزرگ...که با تک‌تک سلول‌هامون بهش مدیونیمundefined

یه دعا کنم همه بلند آمین بگید:خدایا از ما و نسل ما آدم‌هایی شبیه حاج حسن بساز...همینقدر مفید و موثر برای انقلاب و ایران‌مون.


@mahlimaan

۹:۳۴

thumbnail
و تمام...

۹:۵۱

thumbnail
روز کتاب و کتاب‌خوانی‌تون مبارکundefined
چه کاری کنید این روز و این هفته براتون بخیر می‌شه؟!

۷:۱۲

thumbnail
با شروع هفته‌ی کتاب‌خوانی آخرین جلسه‌ی کلاس رفاقت‌ با کلماتمون تموم شد.
احساس من؟عمیقا دلم براشون تنگ میشه بس که خوش‌انرژی و با استعداد بودندundefined

۱۵:۲۴

thumbnail
تمرین آخرین جلسه‌شون نوشتن یه نامه به ژاکلین فرانسویه که زبان فارسی یاد گرفته و دنبال کلاس نویسندگیه!مدیونید فکر کنید دادن این تمرین به عاشق نامه بودن خودم ربط داره🫣undefined

۱۵:۲۸

thumbnail
افراد متنفر از نوشتن را به ما بسپاریدundefined

#رفاقت_با_کلمات

۱۵:۳۰

thumbnail
از نظر ارزش گذاری که کرده واسه هزینه‌ی ثبت نام کلاسundefinedundefined
#به_حرف_های_نوجوان_ها_اعتماد_کنید🤭

۱۵:۳۵

thumbnail
از نظر پیشنهاد عاقلانه‌اش به مادرشundefined

۱۵:۴۲

نیتم از کلاس رفاقت با کلماتاین بود که بچه‌ها با کلمه‌ها دوست بشن. از نوشتن‌ نترسند.یقین کنند که میتونن....و لذت دمخور شدن با ورق و کلمه رو بچشند....

۱۶:۰۱

با پیگیری دوستان برای آذر ماه کلاس مجازی داریم.
۴ جلسه‌ی بعدی اسمش همسفر با کلماته!نیتم اینه که تو این‌جلسات بچه‌ها به بهانه‌های خلاقانه‌ای که براشون جذاب باشه تو دنیای خیال سفر کنند و بنویسند.چون هرچی بیشتر بنویسند قوی‌تر می‌شن؛بیشتر باور میکنند که میتونن و و اینکه "نوشتن خود معجزه" است رو تجربه می‌کنند.
حالا اگه دخترهای ۹ تا ۱۳ سال دارید می‌تونید به این سفر دعوتش کنید.undefined

@mahlimaan

۱۶:۰۴

thumbnail
"للحق"
کارگاه نویسندگی
undefinedهم‌سفر با کلمات undefined
این سفر مخصوص شماست.undefined شمایی که اهل نوشتن و رفاقت با کلماتی!قراره با هم به دنیای هیجان‌انگیز خیال و واژه‌ها سفر کنیم و به کمک کلمه‌ها بقیه آدم‌ها رو شریک این مسافرت دلچسب‌مون کنیم.undefined


undefined️مناسب بچه‌های ۹ تا ۱۳ ساله
undefined️به مدت چهار جلسه:چهارشنبه‌ها از ساعت ۱۸ تا ۱۹از ۵ آذر ماه


undefined️ هزینه کل: ۴۹۰ هزار تومان
undefined در بستر اسکای روم
undefined مدرس: حبیبه آقایی‌پور

undefined️ظرفیت خیلی خیلی محدود!

برای ثبت نام به آیدی زیر پیام بدیدundefined:undefined@klmebaz


@mahlimaan

۱۶:۰۶

AUD-20251121-WA0000.mp3

۰۵:۲۷-۵.۰۲ مگابایت
نوحه‌ای که این روزها خیلی دوستش دارم....

@mahlimaan

۸:۵۴

thumbnail
چند دقیقه روضه‌ی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهاundefined#روضه#فاطمیه#شیخ_اسماعیل_رمضانی@mahlimaan

۱۵:۱۷

Hojat Ashrafzade - Farmanrava.mp3

۰۴:۱۸-۱۰.۱۱ مگابایت
منم دوباره پشت گریه‌های بی تو پنهانممنم که بغض تلخ کوچه‌های تهرانم
#حجت_اشرف_زاده
@mahlimaan

۱۴:۲۶

بازارسال شده از ای روزهای خوب که در راهید...
undefinedخدا به ما توفیق دهد که بد را خوب، و خوب را بد نبینیم!
undefinedحضرت آیت الله بهجت(ره):
undefinedهر معصیت و ظلمی که در دیگران بالفعل موجود است، در ما نیز بالقوه وجود دارد. خدا کند شرایط آنها برای ما تحقق پیدا نکند و به آزمایش آنها مبتلا نشویم! خدا به ما توفیق و تنبه دهد که اگر در ابتلا و آزمایش قرار گرفتیم، بد را خوب، و خوب را بد نبینیم!
undefinedدر محضر بهجت، ج۱، ص ۱۲۱
@Panahian_ir

۹:۵۸

thumbnail
مُدام رو دوست دارم...این شماره‌اش و بیشتر.اگرچه که هیچ کدوم از روایت‌هاش شبیه تعریف و تجربه‌ی من از رفاقت نبود.اما از هرکدوم و با هرکدوم وجه اشتراکی داشتم.برای من رفاقت شبیه اون قطعه‌ پازلیه که جای خالی‌اش رو هیچ نقش دیگه‌ای نمی‌تونه پر کنه.فقط خودش و از جنس خودش و شکل خودش باید باشه و بشینه سرجاش تا پازل تکمیل بشه.به گمان‌ من رفاقت ِدرست، شبیه ترین حالت ادمیزاد به خداست...
برای شما رفاقت چه شکلیه؟

@mahlimaan

۱۵:۲۰

thumbnail
یه مشت نور پاشیده شد به قلبم با دیدن این عکس....
کتاب حضرت خدیجه س کنار خونه‌ی خدا🥰

#به_قلبش_اشاره_کرد


@mahlimaan

۷:۲۷

بازارسال شده از روزهای مادرانه
thumbnail
از دیشب که خبر را شنیدیم، حمد شفا و صلوات از دهان‌مان نیفتاده. رضا امیرخانی برای ما فقط رمان‌نویس نیست... خیلی چیزهاست... گفتن ندارد.
زیاده‌گویی نکنیم. دنبال گرید هوشیاری و پرونده پزشکی‌ش نگردیم. اینستاگرام را در مسابقه کی از همه صمیمی‌تره، بالا و پایین نکنیم. زنگ نزنیم بیمارستان، خیابان جلوی بیمارستان را بند نیاوریم...
به جایش حمد شفا بخوانیم و صلوات بفرستیم.برای رضای امیرخانی و همه مریض‌ها و گرفتارها و تنهاها.
https://ble.ir/motherlydays

۱۰:۴۴

thumbnail
امروز صبح ،مهمون روضه‌ی ام البنین بودم.
شیرین اینکه تا از اتاق بیرون اومدم یکباره با بابا چشم در چشم شدم...
#دخترهای_بابانفسی
@mahlimaan

۱۱:۴۱

thumbnail
هرجا گیر میکنم. دقیقا اون جایی که باید سریع کارم راه بیافته و تعللی نمیشه کرد مستقیم میرم سراغ این بانو.یک حمد برای ام‌البنین میخونم و موضوع رو با خیال راحت رها می‌کنم.به گمانم به قلب شکسته‌ی پسرش نگاه میکنه که هیچ بار ناامیدم نکرده.

گفتم البنین دلم پا شد
گره هایی که داشتم وا شد
مادر آب را صدا زدم و
خشکسالم شبیه دریا شد



@mahlimaan

۷:۱۴