*
️ گاهی گمان میکنیم در حال «ساختن خاطره» هستیم*،اما هر عکس یا ویدئویی که از یک کودک منتشر میشود، ممکن است برای همیشه در حافظهٔ اینترنت باقی بماند؛جایی که نه امکان حذف قطعی وجود دارد و نه مشخص است چه کسی آن را میبیند یا چگونه مورد استفاده قرار میگیرد.
کودک هنوز توان انتخاب ندارد،ازاینرو مسئولیت کامل حفظ امنیت دیجیتال او بر عهدهٔ ماست؛از هویت و محل زندگیاش گرفته تا احساس امنیت او در آینده.
پیش از انتشار، تنها یک لحظه مکث کنید:آیا این محتوا حریم خصوصی یا حق انتخاب کودک را نقض میکند؟امنیت دیجیتال از همین مکثهای کوچک آغاز میشود؛ آن را جدی بگیریم.
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی#امنیت_دیجیتال@matsa_ir
۱۶:۵۲
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
مهندسی اجتماعی بخش هفتم_ حمله به مدیران و افراد کلیدی
*Whaling –فیشینگ مدیران ارشد*
Whaling حملهای هدفمند به مدیران ارشد یا افراد با دسترسیهای حیاتی است.
*هدف:*
دریافت مجوزها یا اطلاعات سازمانی حیاتی.
*به عنوان نمونه:*
«مدیرعامل ایمیلی جعلی از "بانک" دریافت میکند و برای تأیید فوری پرداخت، باید وارد حساب خود شود…»
*ترفند مهندس اجتماعی:*
ساخت پیام متناسب با موقعیت شغلی فرد قربانی.
*نکته امنیتی:*
مدیران باید آموزش امنیتی ویژه ببینند.
تأیید چندمرحلهای برای تراکنشها الزامی شود.
حساسترین حسابها را با لایههای امنیتی بیشتر محافظت کنید.
بیایید کمی بیشتر حواسمان را جمع کنیم
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی #مهندسی_اجتماعی @matsa_ir
#مهندسی_اجتماعی @matsa_ir
۴:۴۶
۷:۴۱
استفاده نتانیاهو از نام کوروش یک اقدام محاسبهشده در چارچوب عملیات روانی و جنگ شناختی است که چند هدف را دنبال میکند:
نفوذ به «هویت تاریخی ایرانی»
کوروش یکی از سرمایههای نمادین هویت ایرانی است؛ محبوبیت او در میان اقشار مختلف باعث میشود هرگونه ارجاع سیاسی به او، اثر عاطفی داشته باشد.نتانیاهو با اشاره به کوروش تلاش میکند به حافظه تاریخی ایرانیان نفوذ کند، میان ایرانِ امروز و ایرانِ باستان یک گسست ذهنی القا کند، خود را «دوست میراث ایرانی» معرفی کند و حکومت ایران را «ضد میراث ایرانی». در عملیات روانی به این تکنیک “Identity Fracture Strategy” میگویند:ایجاد شکاف میان مردم و دولت با استفاده از نمادهای تاریخی.
_بازسازی روایت تاریخی بهنفع اسرائیل
نتانیاهو میخواهد با تملک روایی کوروش، چنین القا کند که:«یهودیان همیشه با ایرانیان تاریخی رابطه مثبت داشتهاند.کوروش منجی یهود بود، پس اسرائیل ادامه همان رابطه تاریخی است.»این بازنویسی تاریخ، یک تکنیک کلاسیک عملیات روانی است، Narrative Hijacking یا ربایش روایت. او یک شخصیت تاریخی بزرگ را بهگونهای تعریف میکند که مشروعیت امروز اسرائیل را تقویت کند.
_تلاش برای ایجاد شکاف در جامعه ایران
نتانیاهو سه گروه را هدف قرار داده:۱- ایرانیان ملیگرا و باستانگرا که به دنبال تحریک حس همذاتپنداری با کوروش و ایجاد احساس نزدیکی با اسرائیل در آنهاست.۲- اقشار ناراضی. با القای این پیام که «اسرائیل با مردم ایران مشکلی ندارد؛ مشکل فقط حکومت ایران است.»۳- مخاطبان بینالمللی؛ با هدف نشان دادن اسرائیل بهعنوان کشوری که «فرهنگها را میفهمد و به تاریخ احترام میگذارد.»
استفاده از کوروش بهجای نمادهای صهیونیستی: نتانیاهو میداند در ذهن بسیاری از ایرانیان، کوروش نماد عدالت، آزادی و صداقت است. بنابراین اگر مستقیماً از نمادهای مذهبی یا نظامی اسرائیل استفاده کند، تأثیر منفی خواهد داشت. پس از Borrowed Legitimacy استفاده میکند:قرض گرفتن مشروعیت از یک شخصیت محبوب برای انتقال یک پیام سیاسی غیرمحبوب.
ایجاد دوگانهی جعلی «ایرانِ خوب – ایرانِ بد»
در گفتمان او ایران باستان (کوروش) معادل ایران خوب، آزاد و همپیمان یهودیان و ایرانِ امروز معادل ایران بد، خطرناک و ضدتمدن است.
این دوگانهسازی برای توجیه سیاستهای منطقهای اسرائیل استفاده میشود.
این تکنیک در عملیات روانی «Good Past vs. Bad Present» گذشته خوب، امروز بد نام دارد.
نتانیاهو معمولاً این نوع پیامها را زمانی مطرح میکند که در داخل اسرائیل تحت فشار سیاسی باشد، نیاز به حمایت غرب داشته باشد، اقدامات نظامی را توجیه کندو افکار عمومی را از بحرانهای داخلی منحرف کند.
نام کوروش نوعی “Diversion Tactic” است:
انتقال تمرکز از عملکرد فعلی اسرائیل به یک موضوع احساسی و تاریخی.
تلاش برای خنثیسازی تصویر اسرائیل در افکار ایرانیدر سالهای اخیر و پس از جنگ دوازده روزه افکار عمومی ایران نسبت به اسرائیل بسیار منفی شده است.نتانیاهو تلاش میکند با استفاده از کوروش حس «جدید» و «مصنوعی» از نزدیکی تاریخی ایجاد کند، ایران را «کشوری با ملت خوب اما حاکمیت بد» معرفی کند و ایران را از ائتلافهای منطقهای دور کند. این یک تکنیک کلاسیک روانی است:“Softening the Enemy Image”نرم کردن تصویر دشمن در ذهن مردم برای نفوذ آینده.
راهکارهای خنثیسازی:_بازگرداندن کوروش به جایگاه واقعی تاریخی و جلوگیری از مصادره سیاسی آن._نشاندادن تناقضها و تحریفها در روایت نتانیاهو._تقویت روایت ملی یکپارچه: کوروش بخشی از تاریخ ایران است، نه ابزار یک دولت خارجی.
#عملیات_روانی#سواد_رسانه
@matsa_ir
۱۰:۳۴
۱۴:۱۲
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
جاسوسی صنعتی، جنگی پنهان در دنیای شرکت ها (قسمت دوم)
در روزگاری که صنعت و تکنولوژی با سرعت خیره کننده ای در حال پیشرفت و نوآوری هستند، جاسوسی و خرابکاری صنعتی به یکی از دشمنان عمده شرکت ها و سازمان ها تبدیل شده. این امر لزوم آگاه سازی و آموزش شگردهای این نوع از جاسوسی را دوچندان می سازد. #جاسوسی_صنعتی #خرابکاری_صنعتی @matsa_ir
(قسمت سوم)
#جاسوسی_صنعتی#خرابکاری_صنعتی#متسا#مرجع_ترویج_سواد_امنیتی
@matsa_ir
۱۶:۴۱
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
پرونده ویژه: روانشناسی خیانت: نگاهی به ذهن جاسوسها (بخش سوم) «وقتی آرمان بهانهٔ خیانت میشود»
در بررسی مدل MICE به سراغ دومین مؤلفه آن یعنی Ideology (باور یا ایدئولوژی) میرویم.
در مدل MICE یکی از مهمترین محرکهای ورود افراد به فعالیتهای جاسوسی، ایدئولوژی است؛ یعنی فرد بهدلیل باورهای سیاسی یا ارزشی، نه پول یا اجبار، تصمیم میگیرد به یک قدرت دیگر کمک کند.
کیم فیلبی*، محوریترین عضو شبکهی معروف «پنج کمبریجی» بود. او در دوران دانشجویی در دانشگاه کمبریج جذب ایدئولوژی کمونیسم شد؛ فیلبی بعدها وارد سرویس اطلاعاتی خارجی بریتانیا (MI6) شد و به سرعت ارتقا یافت. او به مأموریتهای حساسی دسترسی داشت؛ اما در تمام این سالها، مخفیانه برای شوروی کار میکرد و اطلاعات کلیدی را به KGB انتقال میداد. همین موضوع باعث شد سالها بدون کوچکترین تردید، در حساسترین موقعیتها باقی بماند.
*کلاوس فوکس*، فیزیکدان پروژهٔ منهتن، در اوج جنگ سرد اطلاعات محرمانهٔ بمب اتم را به شوروی رساند. نه برای پول، بلکه برای «عدالت جهانی». او باور داشت علم نباید ابزار سلطهٔ یک ملت باشد. در ذهنش، انتقال اطلاعات نوعی خدمت به صلح جهانی بود.
این موضوع نشان میدهد چگونه خطاهای شناختی، تعصب ایدئولوژیک و برداشتهای اشتباه از واقعیت، میتواند فرد را قانع کند که خیانت، «وظیفه» است. ایدئولوژیِ افراطی ابتدا، قضاوت را مختل میکند، سپس تعلق و وفاداری را میزداید و در نهایت، فرد را بهجایی میرساند که به کشور و نظام خود پشت کند.
*متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی #روانشناسی_خیانت #انگیزههای_جاسوسی #کیم_فیلبی #کلاوس_فوکس @matsa_ir
پرونده ویژه: روانشناسی خیانت: نگاهی به ذهن جاسوسها (بخش چهارم)
«ترس؛ سایهای که وفاداری را میبلعد»
در بررسی مدل MICE به سراغ سومین مؤلفه آن، یعنی Coercion (اجبار و تهدید) میرویم.
خیانت همیشه از طمع نمیآید؛ گاهی از ترس شروع میشود؛ ترس از رسوایی، فشار قانونی، تهدید علیه خانواده یا از دست رفتن آینده.
در دنیای اطلاعات، یک نقطهضعف شخصی میتواند تبدیل شود به ابزار فشار؛ لحظهای که فرد احساس میکند انتخاب دیگری ندارد.
شانتاژ مالی و جنسی، در همین چارچوب با هدف تأثیرگذاری، کنترل و وادارسازی به همکاری بهکار گرفته میشوند. بنابراین، میتوان اینها را نیز زیرمجموعهای از سازوکارهای تهدید و اجبار دانست که در الگوهای عملیات اطلاعاتی و جاسوسی مورد استفاده قرار میگیرند.
ویلیام. جی. سبولد، یک مهاجر آلمانی–آمریکایی بود که هنگام سفر به آلمان توسط گشتاپو تحت تهدید قرار گرفت و به اجبار وارد همکاری اطلاعاتی شد.
چطور اجبار، یک شهروند عادی را وارد بازی جاسوسی کرد؟
سبولد در یک روند حسابشده تحت فشار قرار گرفت. مأموران با شناخت دقیق از پیشینهاش، روی نقطهضعفهای حساس او دست گذاشتند:تهدید به آسیب رساندن به خانوادهاش در آلمان و از بین بردن موقعیت و آیندهاش، و هشدار اینکه اگر همکاری نکند، میتوانند او را بهعنوان خائن معرفی کنند.
ترکیب تهدیدهای شخصی و خانوادگی، او را وارد یکی از کلاسیکترین دامهای اجبار (Coercion) کرد؛ جایی که سبولد نه از روی میل، بلکه برای فرار از پیامدهای سنگین، مجبور به همکاری شد؛ زیرا او از نظر روانی در موقعیتی بود که راه دیگری برای خود تصور نمیکرد.در چنین شرایطی، ترس از عواقب سنگین، بر هر انگیزه دیگری غلبه میکند.
ضروری است آگاه باشیم که در صورت مواجهه با چنین شرایطی، بهترین اقدام، اطلاع رسانی بهموقع به مراجع امنیتی میباشد.
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
#روانشناسی_خیانت#انگیزههای_جاسوسی#ویلیام_سبولد@matsa_ir
«ترس؛ سایهای که وفاداری را میبلعد»
#روانشناسی_خیانت#انگیزههای_جاسوسی#ویلیام_سبولد@matsa_ir
۴:۲۳
اپیزود هشتم رادیوچه سراغ یک دانشمند رفته که روی مواد فوقانفجاری کار میکرد. او همان کسی بود که طرحها و جزئیات فنی بمب آزمایشی را مخفیانه به شبکه اطلاعاتی روس رساند. سرگذشت او، از مهاجرت و کار علمی تا تبدیل شدن به تاثیرگذارترین جاسوس اتمی، یکی از حیرتانگیزترین روایتهای تاریخ فناوری و امنیت است.
#پادکست
@matsa_ir
۷:۲۰
به همین دلیل حتی حمله شناساییشده هم ممکن است دیر مهار شود.
*
۹:۴۸
۱۴:۳۶
«باغ شاهزاده ماهان کرمان، جلوهای ماندگار از هنر باغسازی ایرانی است که در میانه کویر، با مسیر آب و نظم هندسیاش، آرامش و زیبایی را پیش چشم میگذارد.»
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی#هویت_ملی@matsa_ir
۱۷:۱۶
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
زیر پوست رسانه رمزگذاری چندحسی؛ وقتی رسانه با همهی حواس سخن میگوید
رسانههای امروز فقط با تصویر حرف نمیزنند. صدا، نور، رنگ و حرکت با هم ترکیب میشوند تا تجربهای عمیقتر و احساسیتر بسازند، تجربهای که مستقیماً با ناخودآگاه ما در ارتباط است.
در موسیقیهای تبلیغاتی، گاهی واژهها یا نجواهایی در پسزمینه شنیده میشود که مخاطب آگاهانه متوجهشان نیست، اما ریتم و تُن صدا، احساس آرامش یا اعتماد را در ذهن او فعال میکند.
در فناوریهای نو مانند واقعیت مجازی و ویدیوهای تعاملی، ترکیب لرزش، نور و صدا میتواند واکنشهای احساسی ایجاد کند؛ احساسی که بهظاهر «واقعی» به نظر میرسد، اما ریشه در طراحی دقیق تجربهی چندحسی دارد.
شناخت این سازوکارها بخشی از سواد رسانهای است؛ توانایی درک اینکه چگونه رسانه از مسیر صدا، تصویر و حس، به ذهن و احساس ما دسترسی پیدا میکند و اینکه چطور میتوانیم شنونده و بینندهای آگاهتر باشیم.
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی #سواد_رسانه @matsa_ir
#سواد_رسانه@matsa_ir
۴:۲۳
#خدمات_رایگان@matsa_ir
۷:۰۴
آغاز عصر «هک خودکار با هوش مصنوعی»
۱۰:۰۴
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
🟥 پرونده تحلیلی: معماری اطلاعاتی ایران (بخش اول) چرا بحث «تمرکز یا تکثر اطلاعاتی» همچنان مسئله است؟
هر بار که یک پرونده امنیتی در کشور چند متولی پیدا میکند، دوباره این سؤال قدیمی زنده میشود: آیا ساختار اطلاعاتی ما درست چیده شده؟ ایران پس از انقلاب، سه دوره مهم در سازماندهی اطلاعاتی را پشت سر گذاشته است:
۱۳۵۷ تا ۱۳۶۳ – دوره پراکندگی: چند نهاد امنیتی و اطلاعاتی بدون راهبرد واحد، موازی و بعضاً ناهمزمان عمل میکردند.
۱۳۶۳ – دوره تمرکز: با تأسیس وزارت اطلاعات، تلاش شد همه ظرفیتها در یک چارچوب منسجم و هماهنگ جمع شود.
اوایل دهه هشتاد – بازگشت تکثر: با تغییرات سیاسی و نهادی، ساختار کشور دوباره چندلایه شد و نهادهای مختلف اطلاعاتی نقشهای موازی پیدا کردند. از همان دهه ۶۰، دو نگاه در برابر هم قرار گرفت: یک نگاه که تمرکز را شرط قدرت اطلاعاتی میدانست، و نگاه دیگری که تکثر را راهی برای تخصص و تعادل قدرت میدید.
امروز، پس از چهار دهه تجربه، این پرسش بیش از همیشه اهمیت دارد:
ساختار اطلاعاتی ایران باید متمرکزتر شود یا متکثرتر؟ و کدام مدل، قدرت اطلاعاتی ملی را تقویت میکند؟
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی #ساختار_سازمانهای_اطلاعاتی #تمرکزگرایی #تکثرگرایی @matsa_ir
🟧 پرونده تحلیلی: معماری اطلاعاتی ایران(بخش دوم) چرا برخی بر این باورند که «تعدد نهادهای اطلاعاتی» برای کشور مفید است؟
در مواجهه با تهدیدات متنوع و چندلایه، این پرسش مطرح بوده که آیا ساختار اطلاعاتی نیز باید چندپاره و چندلایه باشد. گروهی از نظریهپردازان از سالهای نخست انقلاب، چنین برداشتی داشتهاند و تکثر را بخشی از طراحی مطلوب میدانستند؛ هرچند این نگاه، همواره محل بحث بوده است.
تخصصیسازی فعالیتها
گفته میشود تهدیدات ایران تنها امنیتی نیست و حوزههای سایبری، شناختی، اقتصادی و اجتماعی را نیز دربر میگیرد. بر همین اساس، تصور میشود یک سازمان واحد نمیتواند همه این بخشها را با کیفیت مطلوب مدیریت کند.اما این نوع تفکیک، در کنار ایجاد تخصص، گاهی مرزبندیهای عملیاتی مبهم و تداخل مأموریتها را نیز به همراه داشته است.
پرهیز از تمرکز قدرت
برخی معتقدند تمرکز تمام اطلاعات در یک نهاد، خطر فساد یا انحراف را افزایش میدهد، بنابراین چندنهادی بودن نوعی «مهار قدرت» تلقی میشود.با این حال، تعدد بازیگران خود ممکن است باعث ایجاد حوزههای نفوذ موازی و دشوارشدن پاسخگویی شود.
کاهش حساسیت به تحولات سیاسی
این دیدگاه مطرح است که اگر تنها یک نهاد اطلاعاتی وجود داشته باشد، تغییرات سیاسی کل ساختار را دستخوش تحول میکند؛ در حالیکه چندنهادی بودن میتواند تعادل ایجاد کند.البته وجود چند مرکز تصمیمگیری در عمل گاهی موجب افزایش رقابتهای سیاسی پنهان و کاهش انسجام میشود.
واکنش متنوع به تهدیدات متکثر
تکثرگرایان معتقدند چون تهدیدات متنوعاند، پاسخها نیز باید متنوع باشند تا سرعت و انعطاف افزایش یابد.اما کثرت نهادها، در کنار ایجاد ظرفیت بیشتر، میتواند هماهنگی را دشوار و روند تصمیمگیری را کندتر کند.
در مجموع، گرچه طرفداران تکثر سازمانهای اطلاعاتی، این ساختار را نشانهی مقاومت، تخصص و توازن قدرت میدانند، تجربهها نشان داده این مدل، بدون سازوکارهای شفافِ هماهنگی و پاسخگویی، ممکن است به موازیکاری، افزایش هزینههای پنهان و پیچیدگی مدیریتی منجر شود.
ادامه دارد...
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
#ساختار_سازمانهای_اطلاعاتی#تمرکزگرایی#تکثرگرایی@matsa_ir
گفته میشود تهدیدات ایران تنها امنیتی نیست و حوزههای سایبری، شناختی، اقتصادی و اجتماعی را نیز دربر میگیرد. بر همین اساس، تصور میشود یک سازمان واحد نمیتواند همه این بخشها را با کیفیت مطلوب مدیریت کند.اما این نوع تفکیک، در کنار ایجاد تخصص، گاهی مرزبندیهای عملیاتی مبهم و تداخل مأموریتها را نیز به همراه داشته است.
برخی معتقدند تمرکز تمام اطلاعات در یک نهاد، خطر فساد یا انحراف را افزایش میدهد، بنابراین چندنهادی بودن نوعی «مهار قدرت» تلقی میشود.با این حال، تعدد بازیگران خود ممکن است باعث ایجاد حوزههای نفوذ موازی و دشوارشدن پاسخگویی شود.
این دیدگاه مطرح است که اگر تنها یک نهاد اطلاعاتی وجود داشته باشد، تغییرات سیاسی کل ساختار را دستخوش تحول میکند؛ در حالیکه چندنهادی بودن میتواند تعادل ایجاد کند.البته وجود چند مرکز تصمیمگیری در عمل گاهی موجب افزایش رقابتهای سیاسی پنهان و کاهش انسجام میشود.
تکثرگرایان معتقدند چون تهدیدات متنوعاند، پاسخها نیز باید متنوع باشند تا سرعت و انعطاف افزایش یابد.اما کثرت نهادها، در کنار ایجاد ظرفیت بیشتر، میتواند هماهنگی را دشوار و روند تصمیمگیری را کندتر کند.
ادامه دارد...
#ساختار_سازمانهای_اطلاعاتی#تمرکزگرایی#تکثرگرایی@matsa_ir
۱۴:۳۷