بین بازارچه ترهبار قدم میزد بین اون همه میوه رنگارنگ که حتی اسم بعضیاشونو هم نمیدونست چشمش فقط دنبال یه چیز میگشت آخه به گلارهاش قول داده بود شب حتما با یکی از اونا به خونه بر میگرده کل روز رو کار کرده بود و امیدوار بود پولی که برای کار یک روز گرفته بود اونقدری باشه که بتونه باهاش یدونه از اونا بخره
_جانم آقا چیزی میخوای ...
اونقدری تو فکر بود که نفهمید کی وارد مغازه شده
اطرافش رو که نگاه کرد میوههای مختلف با نظم خاصی توی طبقهها چیده شده بودن
بالای پیشخوان مغازه هم یه انار باز شده قرار داشت که قرمزی و برق دونه های اون چشمو میزد
«صد دانه یاقوت ،دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته»
با خودش فکر کرد زندگیش نظم و ترتیبی که آرزوی اونو داشت داره؟مطمئنن آره تا وقتی خانوادهاش سالم و کنار هم بودن این زندگی هم معنای قشنگ خودش رو داشت.
_آقا ...آقا ..نیستیا
حواسش رو جمع کرد ..باید زودتر به خونه میرفت
بی توجه به انارهایی که داشتن چشمک میزدن سمت قفسه مورد نظر رفت، اونقدری خوشرنگ و دلفریب بودن که انگار خدا تک به تکِ خطوط اونا رو نقاشی کرده بود...یدونه از اونا رو برداشت و چند ضربه روی اون زد
_معلومه کار بلدیا ،بار تازهاس، کل بازارچه رو بگردی مثلش پیدا نمیکنی
اونو دست مغازهدار داد تا وزنش کنه
_قابلی نداره، دویست تومن
دستش که برای برداشتن پول سمت جیبش میرفت از حرکت ایستاد، اون فقط صد و پنجاه تومن پول داشت فروشنده که دو دلی اونو دید برای فروش رفتن جنسش سریع گفت:
_شرط چاقوئه، میخوای باز کنم ببینی
سریع دستش رو بالا آورد تا مانع این کار بشه
فروشنده داشت کم کم حوصلهاش سر میرفت خودشم فهمیده بود
_آقا من فقط صد و پنجاه تومن دارم
_خببب؟
_میشه یکی در این قیمت برام وزن کنید ؟
_همونی که برداشتی کوچیک تریناش بود.
_یعنی کمتر نمیشه ...من به دخترم قول دادم
_ای آقا ...هر کی یه گیری داره ،منم به خانوادهام قول دادم یه لقمه نون حلال ببرم سر سفرمون ...این که نشد حرف.
می تونست تا صبح وایسه و اصرار کنه ...دخترش ارزش اینو داشت اما با خودش گفت شاید مغازههای دیگه قیمت ارزونتر باشهولی بقیه هم همینطور بودن
نا امید شد ...دلش گرفت ...شرمندگی بد دردی بود قدمهاش سنگین شده بودنبین رفتن و نرفتن مونده بود
آخرای بازارچه، چشمش به یه چرخ دستی خورد که بارش هندونه بود، اما دیگه سبز و براق نبودن،حتی میشد گفت به سفیدی هم میزدن
_هیچ وقت یه کتاب رو از ظاهرش قضاوت نکن با صدای پیرمرد برگشت
_بردار جوون، در کار خیر حاجت استخاره نیست
با خودش فکر کرد پیرمرد شب یلدایی طبع شعرش گل کرده
_قیمت چنده عمو ؟
_صد تومن ناقابل
باورش نمیشد ...اینطور یکم از پولش باقی میموند جایی برای تردید نبود اونی که فکر میکرد از بقیه سبز تره رو انتخاب کرد تو مسیر خونه هم یکم شکلات و آبنبات خرید حالا حس بهتری داشتقدمهاش سبکتر شده بود حالا دوست داشت سریعتر به خونه برسه
زنگ در رو که زد سریع باز شد صدای دویدن از توی حیاط میومد گلارهاش بود که با لبخند به استقبالش میومد همونطور که پلاستیک های خرید دستش بودن اونو بغل گرفت حس کرد تمام خستگیهای اون روز دود شد رفت هوا مگه یه مرد از زندگی چی میخواد جز شادی و سلامتی خانواده اش همونطور که سر دختر کوچولوش روی شونه اش بود از خدا بابت تمام نعمت هایی که بهش داده تشکر کرد.
«زندگی یعنی همین دلخوشیهای ساده یعنی همین نگاههای پر ستاره یعنی لبخند شیرین گلاره»
یلدا مبارک
ارسالی از پوریا گوهری، دانشجوی رشته بهداشت حرفهای
#با_مخاطبان #قصه
@mefdailam
_جانم آقا چیزی میخوای ...
اونقدری تو فکر بود که نفهمید کی وارد مغازه شده
اطرافش رو که نگاه کرد میوههای مختلف با نظم خاصی توی طبقهها چیده شده بودن
بالای پیشخوان مغازه هم یه انار باز شده قرار داشت که قرمزی و برق دونه های اون چشمو میزد
«صد دانه یاقوت ،دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته»
با خودش فکر کرد زندگیش نظم و ترتیبی که آرزوی اونو داشت داره؟مطمئنن آره تا وقتی خانوادهاش سالم و کنار هم بودن این زندگی هم معنای قشنگ خودش رو داشت.
_آقا ...آقا ..نیستیا
حواسش رو جمع کرد ..باید زودتر به خونه میرفت
بی توجه به انارهایی که داشتن چشمک میزدن سمت قفسه مورد نظر رفت، اونقدری خوشرنگ و دلفریب بودن که انگار خدا تک به تکِ خطوط اونا رو نقاشی کرده بود...یدونه از اونا رو برداشت و چند ضربه روی اون زد
_معلومه کار بلدیا ،بار تازهاس، کل بازارچه رو بگردی مثلش پیدا نمیکنی
اونو دست مغازهدار داد تا وزنش کنه
_قابلی نداره، دویست تومن
دستش که برای برداشتن پول سمت جیبش میرفت از حرکت ایستاد، اون فقط صد و پنجاه تومن پول داشت فروشنده که دو دلی اونو دید برای فروش رفتن جنسش سریع گفت:
_شرط چاقوئه، میخوای باز کنم ببینی
سریع دستش رو بالا آورد تا مانع این کار بشه
فروشنده داشت کم کم حوصلهاش سر میرفت خودشم فهمیده بود
_آقا من فقط صد و پنجاه تومن دارم
_خببب؟
_میشه یکی در این قیمت برام وزن کنید ؟
_همونی که برداشتی کوچیک تریناش بود.
_یعنی کمتر نمیشه ...من به دخترم قول دادم
_ای آقا ...هر کی یه گیری داره ،منم به خانوادهام قول دادم یه لقمه نون حلال ببرم سر سفرمون ...این که نشد حرف.
می تونست تا صبح وایسه و اصرار کنه ...دخترش ارزش اینو داشت اما با خودش گفت شاید مغازههای دیگه قیمت ارزونتر باشهولی بقیه هم همینطور بودن
نا امید شد ...دلش گرفت ...شرمندگی بد دردی بود قدمهاش سنگین شده بودنبین رفتن و نرفتن مونده بود
آخرای بازارچه، چشمش به یه چرخ دستی خورد که بارش هندونه بود، اما دیگه سبز و براق نبودن،حتی میشد گفت به سفیدی هم میزدن
_هیچ وقت یه کتاب رو از ظاهرش قضاوت نکن با صدای پیرمرد برگشت
_بردار جوون، در کار خیر حاجت استخاره نیست
با خودش فکر کرد پیرمرد شب یلدایی طبع شعرش گل کرده
_قیمت چنده عمو ؟
_صد تومن ناقابل
باورش نمیشد ...اینطور یکم از پولش باقی میموند جایی برای تردید نبود اونی که فکر میکرد از بقیه سبز تره رو انتخاب کرد تو مسیر خونه هم یکم شکلات و آبنبات خرید حالا حس بهتری داشتقدمهاش سبکتر شده بود حالا دوست داشت سریعتر به خونه برسه
زنگ در رو که زد سریع باز شد صدای دویدن از توی حیاط میومد گلارهاش بود که با لبخند به استقبالش میومد همونطور که پلاستیک های خرید دستش بودن اونو بغل گرفت حس کرد تمام خستگیهای اون روز دود شد رفت هوا مگه یه مرد از زندگی چی میخواد جز شادی و سلامتی خانواده اش همونطور که سر دختر کوچولوش روی شونه اش بود از خدا بابت تمام نعمت هایی که بهش داده تشکر کرد.
«زندگی یعنی همین دلخوشیهای ساده یعنی همین نگاههای پر ستاره یعنی لبخند شیرین گلاره»
یلدا مبارک
ارسالی از پوریا گوهری، دانشجوی رشته بهداشت حرفهای
#با_مخاطبان #قصه
@mefdailam
۱۹:۳۳
۸:۰۴
۸:۰۸
۸:۱۲
بازارسال شده از مفدا ایلام
۸:۲۳
۸:۲۴
۱۱:۰۶
۱۱:۱۷
هنر دانشجو - پاییز ۱۴۰۳.pdf
۱۴.۷ مگابایت
فصلنامه فرهنگی هنری ''هنر دانشجو''
سال یازدهم، شماره هفتم، پاییز ۱۴۰۳
صاحب امتیاز: کانون شعر و ادب دانشگاه علوم پزشکی ایلام
سردبیر و مدیر مسئول: نرگس بابائی
#نشریات_دانشجویی#کانون_های_فرهنگی
@mefdailam
سال یازدهم، شماره هفتم، پاییز ۱۴۰۳
صاحب امتیاز: کانون شعر و ادب دانشگاه علوم پزشکی ایلام
سردبیر و مدیر مسئول: نرگس بابائی
#نشریات_دانشجویی#کانون_های_فرهنگی
@mefdailam
۱۴:۲۱
۱۴:۵۶
۱۸:۰۱
شەوی یەلدا زریان دادستان.mp3
۰۱:۰۷-۱.۵۴ مگابایت
۱۹:۴۰
۶:۴۳
۱۰:۰۳
تند خوانی.pdf
۶۴۹.۴۲ کیلوبایت
#پمفلت؛
«تندخوانی»
ویژه ایام امتحانات
تهیه شده توسط اداره #مشاوره مبتنی بر سبک زندگی اسلامی، ایرانی دانشگاه علوم پزشکی ایلام
#علمی_آموزشی
@mefdailam
«تندخوانی»
ویژه ایام امتحانات
تهیه شده توسط اداره #مشاوره مبتنی بر سبک زندگی اسلامی، ایرانی دانشگاه علوم پزشکی ایلام
#علمی_آموزشی
@mefdailam
۱۶:۴۰
۱۶:۴۷
مروری بر #اخبار_برگزیده معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام در آذرماه ۱۴۰۳
جلسه کمیته ناظر بر #نشریات_دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام با حضور اعضای این شورا برگزار شد. www.mefda.ir/news/399789/
شبکه بهداشت و درمان و بیمارستان امام رضا(ع) شهرستان ایوان جهت ارزیابی عملکرد حوزههای مربوط به نماز و شورای #فرهنگی، مورد بازدید مسئول دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی ایلام، معاون فرهنگی و دانشجویی و دیگر کارشناسان حوزه فرهنگی دانشگاه قرار گرفت. www.mefda.ir/news/400175/
دکتر حمید رئیسی، معاون تسهیلات صندوق رفاه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با حضور در ایلام و بازدید از خوابگاههای دانشجویی با مسئولان حوزه معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام در رابطه با زیرساختها و امکانات حوزه دانشجویی گفت و گو نمود. www.mefda.ir/news/401500/
به همت کانون جهادی با همکاری کانون #سلامت دانشگاه علوم پزشکی ایلام و شورای زنان مجمع خیرین سلامت استان، برنامه غربالگری فشار خون و دیابت در اداره کل بهزیستی استان ایلام انجام گرفت. www.mefda.ir/news/401603/
به همت #بسیج_دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام و به مناسبت #روز_دانشجو، نشست پرسش و پاسخ نمایندگان استان ایلام در مجلس شورای اسلامی با فعالان دانشجویی برگزار شد. www.mefda.ir/news/401570/
به همت بسیج دانشجویی با همکاری معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، اردوی علمی تفریحی راهیان پیشرفت به مقصد استان اصفهان برگزار شد. www.mefda.ir/news/401701/
دکتر احمد کرمی، استاندار ایلام به مناسبت روز دانشجو ضمن حضور در گلزار شهدای پردیس دانشگاه علوم پزشکی ایلام و ادای احترام به مقام والای شهیدان و بازدید از پردیس مرکزی دانشگاه، با دانشجویان به گفت و گو پرداخت و از نزدیک در جریان مسائل و دغدغههای آنان قرار گرفت. www.mefda.ir/photo/401547/
به مناسبت هفته دانشجو، نشست صمیمانه دانشجویان دانشکده بهداشت با معاون فرهنگی و دانشجویی، رئیس و اساتید این دانشکده جهت بیان دغدغهها و انتقال تجربه برگزار شد. www.mefda.ir/news/401914/
توسط بسیج دانشجویی با همکاری معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، آیین بزرگداشت روز دانشجو همراه با اجرای برنامههای متنوع در محل سالن آمفی تئاتر شهدای جامعه پزشکی دانشگاه برگزار شد. www.mefda.ir/news/402097/
ویژه برنامه میلاد حضرت زهرا(س) و شب یلدا توسط معاونت فرهنگی و دانشجویی و با حضور پرشور دانشجویان در پردیس آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایلام برگزار شد. www.mefda.ir/news/402668/
@mefdailam
جلسه کمیته ناظر بر #نشریات_دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام با حضور اعضای این شورا برگزار شد. www.mefda.ir/news/399789/
شبکه بهداشت و درمان و بیمارستان امام رضا(ع) شهرستان ایوان جهت ارزیابی عملکرد حوزههای مربوط به نماز و شورای #فرهنگی، مورد بازدید مسئول دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی ایلام، معاون فرهنگی و دانشجویی و دیگر کارشناسان حوزه فرهنگی دانشگاه قرار گرفت. www.mefda.ir/news/400175/
دکتر حمید رئیسی، معاون تسهیلات صندوق رفاه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با حضور در ایلام و بازدید از خوابگاههای دانشجویی با مسئولان حوزه معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام در رابطه با زیرساختها و امکانات حوزه دانشجویی گفت و گو نمود. www.mefda.ir/news/401500/
به همت کانون جهادی با همکاری کانون #سلامت دانشگاه علوم پزشکی ایلام و شورای زنان مجمع خیرین سلامت استان، برنامه غربالگری فشار خون و دیابت در اداره کل بهزیستی استان ایلام انجام گرفت. www.mefda.ir/news/401603/
به همت #بسیج_دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام و به مناسبت #روز_دانشجو، نشست پرسش و پاسخ نمایندگان استان ایلام در مجلس شورای اسلامی با فعالان دانشجویی برگزار شد. www.mefda.ir/news/401570/
به همت بسیج دانشجویی با همکاری معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، اردوی علمی تفریحی راهیان پیشرفت به مقصد استان اصفهان برگزار شد. www.mefda.ir/news/401701/
دکتر احمد کرمی، استاندار ایلام به مناسبت روز دانشجو ضمن حضور در گلزار شهدای پردیس دانشگاه علوم پزشکی ایلام و ادای احترام به مقام والای شهیدان و بازدید از پردیس مرکزی دانشگاه، با دانشجویان به گفت و گو پرداخت و از نزدیک در جریان مسائل و دغدغههای آنان قرار گرفت. www.mefda.ir/photo/401547/
به مناسبت هفته دانشجو، نشست صمیمانه دانشجویان دانشکده بهداشت با معاون فرهنگی و دانشجویی، رئیس و اساتید این دانشکده جهت بیان دغدغهها و انتقال تجربه برگزار شد. www.mefda.ir/news/401914/
توسط بسیج دانشجویی با همکاری معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، آیین بزرگداشت روز دانشجو همراه با اجرای برنامههای متنوع در محل سالن آمفی تئاتر شهدای جامعه پزشکی دانشگاه برگزار شد. www.mefda.ir/news/402097/
ویژه برنامه میلاد حضرت زهرا(س) و شب یلدا توسط معاونت فرهنگی و دانشجویی و با حضور پرشور دانشجویان در پردیس آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایلام برگزار شد. www.mefda.ir/news/402668/
@mefdailam
۱۹:۳۰
پادکست روز مادر (1).m4a
۰۵:۲۱-۵.۰۸ مگابایت
۴:۳۷
۶:۴۲
۷:۵۴