۱۰:۴۲
۶:۴۵
از دشمنی به نفاق؛ رویکرد غیر رسمی سعودی علیه ایران همچنان بر پاشنه سابق می چرخد
سیدهاشم رضوی
برشهایی از متن
نوع رابطه ایران و سعودی در سالهای اخیر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی اکثرا در حدی نبوده که بتوان به نتایج اقتصادی، امنیتی یا نظامی آن امیدوار بود، اما در دوره اخیر و پس از تغییرات جدی سیاسی درعربستان به ویژه پس از سال 2017 و تغییر عمده بازیگران داخلی پادشاهی، شاهد عدم ترمیم شکاف سیاسی میان دو تهران-ریاض با وجود گذشت بیش از یک سال از توافق هستیم.
فضای سیاسی سعودی به دلیل ویژگی خاص حاکمیت و هنجارهای امنیتی حاکم بر جامعه و رسانه های عمومی و اجتماعی، تابع ضوابط و مقررات خاصی است و به شکل کاملا هدایت شده از سوی نهادهای حاکمیتی اداره می شود. از همین رو خروجی های رسانهای این سیستم برخلاف دیگر کشورها، بیانگر و مطابق با دیدگاه های حاکمیت بوده یا اینکه به بیان مسائلی می پردازد که نهادهای رسمی تصریح به آن را به مصلحت نمی دانند، از این رو می توان از این مواضع به عنوان سیاست غیر رسمی و حتی سیاست اعمالی در برابر سیاست اعلامی سعودی نام برد.
در بررسی اظهار نظرها یا مکتوبات نویسندگان اصلی سیاست خارجی سعودی به روشنی این واقعیت آشکار می گردد که گارد این قشر نسبت به سیاست، رفتار و کنشهای منطقه ای ایران کاملا بسته بوده و با ذهنیتی بسیار منفی رویدادها و اتفاقات ایران را دنبال و درباره آن اظهار نظر می کنند، تاجایی که حتی رخدادی مانند تغییر دولت در ایران و به قدرت رسیدن طیف منتسب به اصلاحطلبان در قوه مجریه نیز نتوانسته نظر آنان را نسبت به بهبود شرایط همکاری با ایران تغییر دهد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
سیدهاشم رضوی
برشهایی از متن
نوع رابطه ایران و سعودی در سالهای اخیر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی اکثرا در حدی نبوده که بتوان به نتایج اقتصادی، امنیتی یا نظامی آن امیدوار بود، اما در دوره اخیر و پس از تغییرات جدی سیاسی درعربستان به ویژه پس از سال 2017 و تغییر عمده بازیگران داخلی پادشاهی، شاهد عدم ترمیم شکاف سیاسی میان دو تهران-ریاض با وجود گذشت بیش از یک سال از توافق هستیم.
فضای سیاسی سعودی به دلیل ویژگی خاص حاکمیت و هنجارهای امنیتی حاکم بر جامعه و رسانه های عمومی و اجتماعی، تابع ضوابط و مقررات خاصی است و به شکل کاملا هدایت شده از سوی نهادهای حاکمیتی اداره می شود. از همین رو خروجی های رسانهای این سیستم برخلاف دیگر کشورها، بیانگر و مطابق با دیدگاه های حاکمیت بوده یا اینکه به بیان مسائلی می پردازد که نهادهای رسمی تصریح به آن را به مصلحت نمی دانند، از این رو می توان از این مواضع به عنوان سیاست غیر رسمی و حتی سیاست اعمالی در برابر سیاست اعلامی سعودی نام برد.
در بررسی اظهار نظرها یا مکتوبات نویسندگان اصلی سیاست خارجی سعودی به روشنی این واقعیت آشکار می گردد که گارد این قشر نسبت به سیاست، رفتار و کنشهای منطقه ای ایران کاملا بسته بوده و با ذهنیتی بسیار منفی رویدادها و اتفاقات ایران را دنبال و درباره آن اظهار نظر می کنند، تاجایی که حتی رخدادی مانند تغییر دولت در ایران و به قدرت رسیدن طیف منتسب به اصلاحطلبان در قوه مجریه نیز نتوانسته نظر آنان را نسبت به بهبود شرایط همکاری با ایران تغییر دهد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
۷:۰۲
قانون جدید انتخابات؛ خالص سازی در اردن
محمد امین قاضی نژاد
برشهایی از متن طبق قانون جدید اردن، تعداد کرسیهای مجلس به 138 کرسی رسید. از این تعداد 97 کرسی به قبایل اردن و 41 کرسی به احزاب تعلق گرفت.
حدیثه خریشا وزیر توسعه سیاسی دولت اردن تاکید کرد که کرسی های احزاب در قانون جدید، کرسی های قبیله ای نبوده بلکه یک شورای سیاسی و قانون گذاری است.
در نگاه اول، تحولاتی که در انتخابات مجلس رخ میدهد منجر به حذف نمایندگانی می شود که صرفا عضوی از قبیله هستند و صلاحیت وبرنامهای برای اردن ندارند. این در حالی است که در همین مدت شاهد دستگیری و محدودیت های جدی علیه ریشه دار ترین احزاب فعال در اردن یعنی احزاب اسلامگرا و اخوانی هستیم.
در این سالها دولت اردن که تجربه کنترل اسلامگراها بعد از حزب شدنشان را کسب کرد. به این باور رسیده است که برای کنترل بیشتر قبایل نیز باید ساختار قبایلی را به حزب تغییر داد و با تعیین شرایط حزب مقبول، تسلط خود را بر آنها افزایش دهد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
محمد امین قاضی نژاد
برشهایی از متن طبق قانون جدید اردن، تعداد کرسیهای مجلس به 138 کرسی رسید. از این تعداد 97 کرسی به قبایل اردن و 41 کرسی به احزاب تعلق گرفت.
حدیثه خریشا وزیر توسعه سیاسی دولت اردن تاکید کرد که کرسی های احزاب در قانون جدید، کرسی های قبیله ای نبوده بلکه یک شورای سیاسی و قانون گذاری است.
در نگاه اول، تحولاتی که در انتخابات مجلس رخ میدهد منجر به حذف نمایندگانی می شود که صرفا عضوی از قبیله هستند و صلاحیت وبرنامهای برای اردن ندارند. این در حالی است که در همین مدت شاهد دستگیری و محدودیت های جدی علیه ریشه دار ترین احزاب فعال در اردن یعنی احزاب اسلامگرا و اخوانی هستیم.
در این سالها دولت اردن که تجربه کنترل اسلامگراها بعد از حزب شدنشان را کسب کرد. به این باور رسیده است که برای کنترل بیشتر قبایل نیز باید ساختار قبایلی را به حزب تغییر داد و با تعیین شرایط حزب مقبول، تسلط خود را بر آنها افزایش دهد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
۱۲:۰۱
«زندگی بزی»؛ حکایت رسوایی سعودی و بردهداری مدرن در قرن 21
زهرا اکبری
برشهایی از متن: فیلمی که در این روزها سروصدای بسیاری در فضای مجازی کشورهای عربزبان به پا کرده، «حیات الماعز» (در فارسی زندگی بزی و در انگلیسی The Goat Life) است. این فیلم که ساخته کشور هند با مشارکت شرکت ویژوال رومنس امریکا است، زندگی یک جوان هندی را به نمایش میگذارد که برای پیدا کردن شغل و درامد راهی عربستان شده و در آنجا با قوانین کفالت – و به بیان دیگر، بردگی – مواجه میشود.
داستان این فیلم الهامگرفته از رمان هندی و با سبک رئالیستی با همین نام است که در آن، زندگی یک جوان هندی به نام «نجیب» روایت شده؛ جوانی که نماینده جامعه فقیر هند در دهه 90 میلادی است و برای بهبود زندگی خود به عربستان مهاجرت میکند تا شغلی یافته و درآمد مناسبی کسب کند.
این فیلم، با به تصویر کشیدن واقعیت خشنی که پیش روی کارگران مهاجر قرار دارد، تلاشهای چند ساله محمد بنسلمان و ترکی آلالشیخ رئیس اداره سرگرمی سعودی در ارائه تصویری متمدن و روشن از عربستان را بر باد داد و هزینههای میلیارد دلاری آنها در ورزش و هنر و موسیقی و سرگرمی برای پاک کردن سابقه حقوق بشری این کشور را از بین برد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
زهرا اکبری
برشهایی از متن: فیلمی که در این روزها سروصدای بسیاری در فضای مجازی کشورهای عربزبان به پا کرده، «حیات الماعز» (در فارسی زندگی بزی و در انگلیسی The Goat Life) است. این فیلم که ساخته کشور هند با مشارکت شرکت ویژوال رومنس امریکا است، زندگی یک جوان هندی را به نمایش میگذارد که برای پیدا کردن شغل و درامد راهی عربستان شده و در آنجا با قوانین کفالت – و به بیان دیگر، بردگی – مواجه میشود.
داستان این فیلم الهامگرفته از رمان هندی و با سبک رئالیستی با همین نام است که در آن، زندگی یک جوان هندی به نام «نجیب» روایت شده؛ جوانی که نماینده جامعه فقیر هند در دهه 90 میلادی است و برای بهبود زندگی خود به عربستان مهاجرت میکند تا شغلی یافته و درآمد مناسبی کسب کند.
این فیلم، با به تصویر کشیدن واقعیت خشنی که پیش روی کارگران مهاجر قرار دارد، تلاشهای چند ساله محمد بنسلمان و ترکی آلالشیخ رئیس اداره سرگرمی سعودی در ارائه تصویری متمدن و روشن از عربستان را بر باد داد و هزینههای میلیارد دلاری آنها در ورزش و هنر و موسیقی و سرگرمی برای پاک کردن سابقه حقوق بشری این کشور را از بین برد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
۷:۳۰
مخاطب جبههها: چرا تسنن هویتی توئیت رهبری را به خود گرفت؟
حمید عظیمی
برشهایی از متن ماجرای هفتههای اخیر با توییتی آغاز شد که در شب اربعین گذشته روی حساب عربی رهبر انقلاب قرار گرفت. این توئیت گزیدهای از سخنان رهبری در ظهر همان روز بود که در حسینۀ امام خمینی و در خطاب به هیئات حسینی ایراد شده بود. این بخش خاص از سخن رهبری در توضیح فرازی از زیارت عاشورا و توضیح اهداف قیام حسینی با استناد به حدیثی معروف از سیدالشهدا ع است که با مطلع « مَن رَأَى سُلطاناً جَائِرا...» آغاز میگردد.
موضوع واکنشها به این توئیت تا زمانی که محدود به بازیگران رسانهای و مجازی بود میتوانست یک موج مقطعی و مهندسی شده قلمداد گردد. این مداخلۀ مرجعیتهای علمی و علمائی اهل سنت بود که پیامدهای سخنان رهبر انقلاب را به سطوح پایدارتری منتقل و صف بندیها را بنیادیتر کرد. اینجا نیز گزندهترین مواضع را شیوخ اخوان سوریه اتخاذ کردند و به طرح موضوع در سطوح علمائی دامن زدند.
بیانیه الددو را تا این لحظه میتوان جمعبندی و برایند مواضع جامعۀ سنی نسبت به وضعیت محور مقاومت پس از طوفان الاقصی دانست. موضعی که پرتگاه فروافتادن دوباره اسلامگرایان سنی به ایدهئالهای اخلاقی بریده از واقعیت و فرورفتن بیشتر آنان در جماعت گرایی و سیاست زدایی میتواند باشد. سوژه سنی در این موضع رمانتیستی برای اینکه فاصلۀ خود را از دیگری شیعی به شیوهای اخلاقی حفظ کند، به تنزیه خود از واقعیت دولتهای سنی روی میآورد. خطر این وضعیت کمتر از اسلام سیاسی وابسته به سعودی یا ترکیه نیست چراکه دستکم وابستگان به این دو امروز با واقعیتی مواجه هستند که به دشواری باید مسئولیت آن را به عهده گرفته و با هر تکلفی که شده آن را توجیه نمایند.
در میانۀ این دورۀ فترت اخیری که پس از سقوط عثمانی آغاز شده است، تشیع سیاسی متحد اقتضائی سه گروه از اهل سنت میتواند باشد. گروه نخست تسنن جهادی است که بدون آنکه معطل تشکیل یا توشیح حکومتها بماند، در رباطهای مسلمین دست به سلاح برده است؛ ما با همین وجه حماس در اتحاد راهبردی هستیم و نه آن چهرهاش که در دمشق به دنبال برپاکردن دولت اسلامی بود. گروه دوم تسنن دعوی است که در عصر مکی جا مانده و نه خود را آمادۀ سیاست میداند و نه دل مشغول تکفیر و تبدیع مسلمانان شده؛ بلکه عرصۀ وسیع جمعیتهای غیرمسلمان را بارانداز دعوت خود قرار داده است. گروه سوم اسلام سیاسی عجالتا سنی است که در حقیقت به بازاندیشی در الهیات تغلب روی آورده و به لحاظ ایدئولوژیک از شیعیان هویتی ما شیعهتر است.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
حمید عظیمی
برشهایی از متن ماجرای هفتههای اخیر با توییتی آغاز شد که در شب اربعین گذشته روی حساب عربی رهبر انقلاب قرار گرفت. این توئیت گزیدهای از سخنان رهبری در ظهر همان روز بود که در حسینۀ امام خمینی و در خطاب به هیئات حسینی ایراد شده بود. این بخش خاص از سخن رهبری در توضیح فرازی از زیارت عاشورا و توضیح اهداف قیام حسینی با استناد به حدیثی معروف از سیدالشهدا ع است که با مطلع « مَن رَأَى سُلطاناً جَائِرا...» آغاز میگردد.
موضوع واکنشها به این توئیت تا زمانی که محدود به بازیگران رسانهای و مجازی بود میتوانست یک موج مقطعی و مهندسی شده قلمداد گردد. این مداخلۀ مرجعیتهای علمی و علمائی اهل سنت بود که پیامدهای سخنان رهبر انقلاب را به سطوح پایدارتری منتقل و صف بندیها را بنیادیتر کرد. اینجا نیز گزندهترین مواضع را شیوخ اخوان سوریه اتخاذ کردند و به طرح موضوع در سطوح علمائی دامن زدند.
بیانیه الددو را تا این لحظه میتوان جمعبندی و برایند مواضع جامعۀ سنی نسبت به وضعیت محور مقاومت پس از طوفان الاقصی دانست. موضعی که پرتگاه فروافتادن دوباره اسلامگرایان سنی به ایدهئالهای اخلاقی بریده از واقعیت و فرورفتن بیشتر آنان در جماعت گرایی و سیاست زدایی میتواند باشد. سوژه سنی در این موضع رمانتیستی برای اینکه فاصلۀ خود را از دیگری شیعی به شیوهای اخلاقی حفظ کند، به تنزیه خود از واقعیت دولتهای سنی روی میآورد. خطر این وضعیت کمتر از اسلام سیاسی وابسته به سعودی یا ترکیه نیست چراکه دستکم وابستگان به این دو امروز با واقعیتی مواجه هستند که به دشواری باید مسئولیت آن را به عهده گرفته و با هر تکلفی که شده آن را توجیه نمایند.
در میانۀ این دورۀ فترت اخیری که پس از سقوط عثمانی آغاز شده است، تشیع سیاسی متحد اقتضائی سه گروه از اهل سنت میتواند باشد. گروه نخست تسنن جهادی است که بدون آنکه معطل تشکیل یا توشیح حکومتها بماند، در رباطهای مسلمین دست به سلاح برده است؛ ما با همین وجه حماس در اتحاد راهبردی هستیم و نه آن چهرهاش که در دمشق به دنبال برپاکردن دولت اسلامی بود. گروه دوم تسنن دعوی است که در عصر مکی جا مانده و نه خود را آمادۀ سیاست میداند و نه دل مشغول تکفیر و تبدیع مسلمانان شده؛ بلکه عرصۀ وسیع جمعیتهای غیرمسلمان را بارانداز دعوت خود قرار داده است. گروه سوم اسلام سیاسی عجالتا سنی است که در حقیقت به بازاندیشی در الهیات تغلب روی آورده و به لحاظ ایدئولوژیک از شیعیان هویتی ما شیعهتر است.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
۱۵:۵۹
(وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ)
برادر عزیز، جناب آقای محمد طلایی
خبر ناگوار درگذشت فرزند دلبندتان بسی سنگین و جانسوز بود و همکاران شما را در اندیشکده مرصاد متألم و متأثر نمود.
این مصیبت را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای شما صبری جمیل و رحمتی واسعه را خواهانیم.
اندیشکده مرصاد@mersadcss
برادر عزیز، جناب آقای محمد طلایی
خبر ناگوار درگذشت فرزند دلبندتان بسی سنگین و جانسوز بود و همکاران شما را در اندیشکده مرصاد متألم و متأثر نمود.
این مصیبت را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای شما صبری جمیل و رحمتی واسعه را خواهانیم.
اندیشکده مرصاد@mersadcss
۱۳:۵۲
بزرگداشت میلاد پیامبر اکرم (ص)؛ سیاست دینی و ملی کارآمد انصارالله
احمد حاجی صادقیان
برش هایی از متنسابقه برگزاری جشن عمومی میلاد پیامبر اکرم (ص) توسط جنبش انصارالله به مارس 2008 مصادف با ربیع الاول 1429 هجری قمری باز میگردد. در آن دوران و در میانه جنگهای ششگانه صعده و درگیریهای جنبش انصارالله با ارتش علی عبدالله صالح جنبش انصارالله تجمعی را در منطقه مطره در استان صعده ترتیب داد و سید عبدالملک الحوثی برای نخستین بار به عنوان رهبر انصارالله در یک مراسم عمومی برای مردم سخنرانی کردند.
شکست دو الگوی مشارکت در نظام سیاسی از طریق تاسیس حزب الحق و پیگیری پروژه مشترک با دولت از طریق انجمن شباب المومن موفقیت آمیز نبود. این سیاست نتوانست نظر زیدیان هویتی در مقابله با موج زیدی زدایی در مناطق شمال صنعا تا استان صعده را تامین کند. در نهایت تمامی این اتفاقات موجب شد این جریان به سمت گزینه دیگر حرکت کند. در نتیجه این تحولات جنبش انصارالله به عنوان یک حرکت زیدی مستقل از حکومت برای پیگیری دغدغههای جامعه متدین زیدی توسط سیدحسین الحوثی و با حمایت سید بدرالدین الحوثی به عنوان یکی از شاخص ترین علمای معاصر زیدی تاسیس شد.
در کنار ایجاد فصل مشترک با بدنه جهان اسلام و نشان دادن تقابل با سلفیه وهابی برگزاری این جشن از سال 2014 و پس از تسلط جنبش انصارالله بر صنعا کارکرد دیگری نیز پیدا کرده است. جنبش انصارالله در غیاب فاکتورهای مشروعیت بینالمللی برای دولت خود، حضور مثال زدنی مردم یمن در این مراسم را به ابزار مشروعیت خود تبدیل کرده است و این حضور را پشتوانه اقدامات سیاسی داخلی و بینالمللی خود قرار داده است.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
احمد حاجی صادقیان
برش هایی از متنسابقه برگزاری جشن عمومی میلاد پیامبر اکرم (ص) توسط جنبش انصارالله به مارس 2008 مصادف با ربیع الاول 1429 هجری قمری باز میگردد. در آن دوران و در میانه جنگهای ششگانه صعده و درگیریهای جنبش انصارالله با ارتش علی عبدالله صالح جنبش انصارالله تجمعی را در منطقه مطره در استان صعده ترتیب داد و سید عبدالملک الحوثی برای نخستین بار به عنوان رهبر انصارالله در یک مراسم عمومی برای مردم سخنرانی کردند.
شکست دو الگوی مشارکت در نظام سیاسی از طریق تاسیس حزب الحق و پیگیری پروژه مشترک با دولت از طریق انجمن شباب المومن موفقیت آمیز نبود. این سیاست نتوانست نظر زیدیان هویتی در مقابله با موج زیدی زدایی در مناطق شمال صنعا تا استان صعده را تامین کند. در نهایت تمامی این اتفاقات موجب شد این جریان به سمت گزینه دیگر حرکت کند. در نتیجه این تحولات جنبش انصارالله به عنوان یک حرکت زیدی مستقل از حکومت برای پیگیری دغدغههای جامعه متدین زیدی توسط سیدحسین الحوثی و با حمایت سید بدرالدین الحوثی به عنوان یکی از شاخص ترین علمای معاصر زیدی تاسیس شد.
در کنار ایجاد فصل مشترک با بدنه جهان اسلام و نشان دادن تقابل با سلفیه وهابی برگزاری این جشن از سال 2014 و پس از تسلط جنبش انصارالله بر صنعا کارکرد دیگری نیز پیدا کرده است. جنبش انصارالله در غیاب فاکتورهای مشروعیت بینالمللی برای دولت خود، حضور مثال زدنی مردم یمن در این مراسم را به ابزار مشروعیت خود تبدیل کرده است و این حضور را پشتوانه اقدامات سیاسی داخلی و بینالمللی خود قرار داده است.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
۱۴:۳۹
از ترور کیفی تا ترور کمی؛ چند نکته در باب انفجار پیجرها در لبنان و سوریه
سامان اقدامی
برشهایی از متنسه شنبه بعدازظهر لبنانی ها با حادثه عجیبی روبه رو شدند. انفجارهایی که مانند همیشه نبود. نه ساختمانی فروریخت و نه شخصیتی کلیدی ترور شد. بلکه این بار انفجارهایی در حجم کوچک و با کمیتی زیاد. در خانه ها ، مغازه ها، ماشین ها، کوچه و خیابان... و پشت سر هم! دقایق اولیه، مردم در شوک بودند تا بلافاصله مشخص شد که این پیجر های آلوده هستند که منفجر می شوند.
بخواهیم یا نخواهیم جنگ امنیتی تبدیل به پاشنه آشیل محور مقاومت شده است. ضربه پذیری اسرائیل در جنگ گسترده نظامی و عدم تمایل جامعه جهانی و خصوصا ایالات متحده به چنین جنگی ، اسراییل را هر چه بیشتر به سمت مقابله امنیتی می برد. که در مقاطعی نیز به نفع رژیم اشغالگر است.
از جمله هدف قرار دادن سوژه های کمی و یا کیفی مهم و حذف نیروهای تاثیرگذار، به رخ کشیدن هیمنه امنیتی کم نظیرش، ضربه به حیثیت محور مقاومت و تضعيف اعتماد به نفس آن، از بین بردن اعتماد مردم کشورهای محور به رهبرانشان، زنده نگه داشتن امید به پیروزی در جامعه اسرائیل و...و این در صورتی است که می داند طرف مقابل در بسیاری از موارد نه تنها توان ضربه متقابل را ندارد؛ بلکه حتی نیت آن را هم ندارد!
آیا پس از عملیات روز سه شنبه، باید منتظر عملیات هم عرض در دیگر کشورهای محور مقاومت باشیم؟ آیا بالاخره جنگ بزرگ حزب الله و لبنان شروع خواهد شد؟ آیا حزب الله این بار "واکنش" متوازنی به این "کنش" مرگبار اسرائیل نشان خواهد داد؟ یا مانند پاسخ ترور فوادشکر به افزایش تنش کنترل شده اکتفا خواهد کرد؟ سوال هایی مهم با پاسخ هایی غیرقطعی!
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
سامان اقدامی
برشهایی از متنسه شنبه بعدازظهر لبنانی ها با حادثه عجیبی روبه رو شدند. انفجارهایی که مانند همیشه نبود. نه ساختمانی فروریخت و نه شخصیتی کلیدی ترور شد. بلکه این بار انفجارهایی در حجم کوچک و با کمیتی زیاد. در خانه ها ، مغازه ها، ماشین ها، کوچه و خیابان... و پشت سر هم! دقایق اولیه، مردم در شوک بودند تا بلافاصله مشخص شد که این پیجر های آلوده هستند که منفجر می شوند.
بخواهیم یا نخواهیم جنگ امنیتی تبدیل به پاشنه آشیل محور مقاومت شده است. ضربه پذیری اسرائیل در جنگ گسترده نظامی و عدم تمایل جامعه جهانی و خصوصا ایالات متحده به چنین جنگی ، اسراییل را هر چه بیشتر به سمت مقابله امنیتی می برد. که در مقاطعی نیز به نفع رژیم اشغالگر است.
از جمله هدف قرار دادن سوژه های کمی و یا کیفی مهم و حذف نیروهای تاثیرگذار، به رخ کشیدن هیمنه امنیتی کم نظیرش، ضربه به حیثیت محور مقاومت و تضعيف اعتماد به نفس آن، از بین بردن اعتماد مردم کشورهای محور به رهبرانشان، زنده نگه داشتن امید به پیروزی در جامعه اسرائیل و...و این در صورتی است که می داند طرف مقابل در بسیاری از موارد نه تنها توان ضربه متقابل را ندارد؛ بلکه حتی نیت آن را هم ندارد!
آیا پس از عملیات روز سه شنبه، باید منتظر عملیات هم عرض در دیگر کشورهای محور مقاومت باشیم؟ آیا بالاخره جنگ بزرگ حزب الله و لبنان شروع خواهد شد؟ آیا حزب الله این بار "واکنش" متوازنی به این "کنش" مرگبار اسرائیل نشان خواهد داد؟ یا مانند پاسخ ترور فوادشکر به افزایش تنش کنترل شده اکتفا خواهد کرد؟ سوال هایی مهم با پاسخ هایی غیرقطعی!
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
۱۲:۰۶
عفو زندانیان سیاسی شیعه در بحرین؛ تغییر راهبردی امیدوارکننده یا اقدامی مزورانه برای عبور از فشار؟
زهرا اکبری
برش هایی از متن پادشاه بحرین در بیستوپنجمین سالروز حکومت خود بر جزیره بحرین، دستور عفو 457 نفر از زندانیان این کشور را صادر کرد؛ زندانیانی که از سال 2011 به اتهامات مختلف که عمدتا مربوط به اخلال در امنیت ملی بودند در زندان به سر میبردند. هر چند در میان این زندانیان آزاد شده، تنها حدود 100 زندانی سیاسی بودهاند، اما در کشوری که بالاترین تعداد زندانیان سیاسی در میان کشورهای عرب را به نام خود ثبت کرده، این عفو دستهجمعی موجب برانگیختن واکنشها و البته امیدهایی در میان مردم و فعالین حقوق بشر شده است.
پذیرفتنی است اگر بگوییم تصمیم شیخ حمد برای صدور این فرمانهای عفو اعلام نوعی ناتوانی در ادامه روند سابق سرکوب و دستگیری مخالفان و منتقدانش است، اما حکومت وی در عین حال تلاش داشته تا تفوق خود بر تمام امور جاری کشور را نشان دهد و به قول معروف خود را از تک و تا نیندازد. بر همین اساس، به نظر میرسد آلخلیفه راهکارهایی جهت حفظ هیمنه خود در عین عقبنشینیهای تاکتیکی اتخاذ کرده است.
آنچه از مجموع تصمیمات و اقدامات دولت بحرین برمیآید این است که حکومت در رویکرد خود نسبت به جریان معارض و اصلاحگر شیعی قائل به تغییر راهبردی و عمیقی نیست؛ بلکه تلاش دارد تا با دادن امتیازات ظاهری، هم تیزی نوک پیکان انتقادات نهادهای حقوق بشری را کُنْد کند، و هم بستر (اندکی) مناسب جهت احیای روابط منامه-تهران مهیا سازد. افق پیش روی شیعیان بحرین را نمیتوان چندان امیدوارکننده تلقی کرد، اما همین آزادیهای محدود، امیدهایی را در دل شهروندان شیعهمذهب این کشور و بویژه خانوادههای زندانیان آزاد شده زنده کرده – امیدهایی که میتواند با اتحاد میان گروههای مختلف معارضه، حکومت را به عقب نشینی های بیشتر و دادن امتیازهای جدیتر وادار سازد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
زهرا اکبری
برش هایی از متن پادشاه بحرین در بیستوپنجمین سالروز حکومت خود بر جزیره بحرین، دستور عفو 457 نفر از زندانیان این کشور را صادر کرد؛ زندانیانی که از سال 2011 به اتهامات مختلف که عمدتا مربوط به اخلال در امنیت ملی بودند در زندان به سر میبردند. هر چند در میان این زندانیان آزاد شده، تنها حدود 100 زندانی سیاسی بودهاند، اما در کشوری که بالاترین تعداد زندانیان سیاسی در میان کشورهای عرب را به نام خود ثبت کرده، این عفو دستهجمعی موجب برانگیختن واکنشها و البته امیدهایی در میان مردم و فعالین حقوق بشر شده است.
پذیرفتنی است اگر بگوییم تصمیم شیخ حمد برای صدور این فرمانهای عفو اعلام نوعی ناتوانی در ادامه روند سابق سرکوب و دستگیری مخالفان و منتقدانش است، اما حکومت وی در عین حال تلاش داشته تا تفوق خود بر تمام امور جاری کشور را نشان دهد و به قول معروف خود را از تک و تا نیندازد. بر همین اساس، به نظر میرسد آلخلیفه راهکارهایی جهت حفظ هیمنه خود در عین عقبنشینیهای تاکتیکی اتخاذ کرده است.
آنچه از مجموع تصمیمات و اقدامات دولت بحرین برمیآید این است که حکومت در رویکرد خود نسبت به جریان معارض و اصلاحگر شیعی قائل به تغییر راهبردی و عمیقی نیست؛ بلکه تلاش دارد تا با دادن امتیازات ظاهری، هم تیزی نوک پیکان انتقادات نهادهای حقوق بشری را کُنْد کند، و هم بستر (اندکی) مناسب جهت احیای روابط منامه-تهران مهیا سازد. افق پیش روی شیعیان بحرین را نمیتوان چندان امیدوارکننده تلقی کرد، اما همین آزادیهای محدود، امیدهایی را در دل شهروندان شیعهمذهب این کشور و بویژه خانوادههای زندانیان آزاد شده زنده کرده – امیدهایی که میتواند با اتحاد میان گروههای مختلف معارضه، حکومت را به عقب نشینی های بیشتر و دادن امتیازهای جدیتر وادار سازد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
۹:۳۱
آتش بس احتمالی و سناریوهای توصیفی پس از آن
سامان اقدامی
برش هایی از متن هدف اصلی رژیم، بازگشت شهرک نشینان به شمال اسرائيل است. شهرک نشینانی که پس از طوفان الاقصی و در پی حملات حزب الله به شمال سرزمین های اشغالی آواره شدند. این مساله به قدری مهم است که رهبر هر دو طرف منازعه (سید حسن و نتانیاهو) در دوئلی حساس بر هدفشان به شدت تاکید کرده اند. نتانیاهو پس از هر ترور رو به دوربین می کند و با ژستی پیروزمندانه خطاب به اسرائیلی ها می گوید "همانطور که وعده دادم به شمال برمی گردید."
ظاهرا راهبرد اساسی اسرائیل در این مرحله، افزایش خطر جنگ به منظور هشدار به حزب الله و هم پیمانانش است. در واقع با وجود موفقیت هایی که رژیم در ضربه به منابع انسانی و تجهیزات حزب کسب کرده است، هنوز تردیدهایی جدی از حقیقت قدرت بالقوه و بالفعل حزب الله وجود دارد. رژیم می داند حزب الله حماس نیست. که اصلا قابل مقایسه هم با حماس نیست. نه قدرتش؛ و نه جایگاه و اهمیتش در محور مقاومت. لذا اگر بتواند بدون جنگی تمام عیار به هدفش(بازگرداندن سکان شمال) برسد تردید نمی کند.
به هر حال درست است که آتش بس احتمالی از جهتی به نفع حزب ا...است. می تواند از شوک حمله اسرائیل به جنوب خارج شود، نفسی تازه کند، با دیگر اعضای محور هماهنگی اش را بیشتر کند، تا حدودی به ساماندهی جامعه آواره شده مقاومت بپردازد و...اما به نظر می رسد گزینه جنگ ، گزینه ناگریز هفته های آینده است. آن هم جنگی همه جانبه و بسیار سخت تر از سال ۲۰۰۶.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
سامان اقدامی
برش هایی از متن هدف اصلی رژیم، بازگشت شهرک نشینان به شمال اسرائيل است. شهرک نشینانی که پس از طوفان الاقصی و در پی حملات حزب الله به شمال سرزمین های اشغالی آواره شدند. این مساله به قدری مهم است که رهبر هر دو طرف منازعه (سید حسن و نتانیاهو) در دوئلی حساس بر هدفشان به شدت تاکید کرده اند. نتانیاهو پس از هر ترور رو به دوربین می کند و با ژستی پیروزمندانه خطاب به اسرائیلی ها می گوید "همانطور که وعده دادم به شمال برمی گردید."
ظاهرا راهبرد اساسی اسرائیل در این مرحله، افزایش خطر جنگ به منظور هشدار به حزب الله و هم پیمانانش است. در واقع با وجود موفقیت هایی که رژیم در ضربه به منابع انسانی و تجهیزات حزب کسب کرده است، هنوز تردیدهایی جدی از حقیقت قدرت بالقوه و بالفعل حزب الله وجود دارد. رژیم می داند حزب الله حماس نیست. که اصلا قابل مقایسه هم با حماس نیست. نه قدرتش؛ و نه جایگاه و اهمیتش در محور مقاومت. لذا اگر بتواند بدون جنگی تمام عیار به هدفش(بازگرداندن سکان شمال) برسد تردید نمی کند.
به هر حال درست است که آتش بس احتمالی از جهتی به نفع حزب ا...است. می تواند از شوک حمله اسرائیل به جنوب خارج شود، نفسی تازه کند، با دیگر اعضای محور هماهنگی اش را بیشتر کند، تا حدودی به ساماندهی جامعه آواره شده مقاومت بپردازد و...اما به نظر می رسد گزینه جنگ ، گزینه ناگریز هفته های آینده است. آن هم جنگی همه جانبه و بسیار سخت تر از سال ۲۰۰۶.
متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@mersadcss
۱۰:۵۰
۱۴:۰۷
۱۰:۳۴
انفجارها در بیروت؛ پس لرزهها در آنکارا
ابوالفضل اجلی
برش هایی از متن
در سالهای اخیر، آنکارا برای رفع نگرانیهای امنیتی خود، برنامه و پروژههای گوناگونی برای مبارزه با تشکیلات پ ک ک در سوریه، عراق و داخل ترکیه اجرا کرده که عمده این اقدامات در خارج از مرزهای این کشور موفقیت چندانی نداشته و آنکارا را مجبور به عقب نشینی به داخل و تغییر استراتژی کرده است.
تحولات سیاسی این روزهای آنکارا بسیار سریع، پیچیده و غیرقابل انتظار پیش میرود. روندی که دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی MHP و متحد دولت اردوغان که مواضع تند ملی گرایانه او بر کسی پوشیده نیست در جلسه افتتاحیه مجلس ترکیه با دست دادن و احوالپرسی با حزب کردی DEM و اظهار نظر وی درباره نیاز ترکیه به یک فضای سیاسی مثبت و استقبال حزب DEM شروع و حمایت اردوغان از این اقدام و صحبتهای او نشان میداد که تصمیماتی در سطح دولتی به صورت هماهنگ در مسئله کردی آغاز شده است.
هر چند تحولات بینالمللی و درگیریهای خاورمیانه میتواند مویدی بر نگرانی دولت ترکیه در استفاده از کارت کردی توسط دولتهای خارجی بر علیه ترکیه برداشت شود، اما به نظر میرسد موضوع فراتر از این بوده و معامله و برنامهای پشت پرده به رهبری امریکا در جریان است که در آن دولت ایالات متحده تصمیم گرفته است تا مناطق تحت کنترل پ ک ک در سوریه (YPG) را مشابه اقلیم کردستان عراق به رسمیت بشناسد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید.
@mersadcss
ابوالفضل اجلی
برش هایی از متن
در سالهای اخیر، آنکارا برای رفع نگرانیهای امنیتی خود، برنامه و پروژههای گوناگونی برای مبارزه با تشکیلات پ ک ک در سوریه، عراق و داخل ترکیه اجرا کرده که عمده این اقدامات در خارج از مرزهای این کشور موفقیت چندانی نداشته و آنکارا را مجبور به عقب نشینی به داخل و تغییر استراتژی کرده است.
تحولات سیاسی این روزهای آنکارا بسیار سریع، پیچیده و غیرقابل انتظار پیش میرود. روندی که دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی MHP و متحد دولت اردوغان که مواضع تند ملی گرایانه او بر کسی پوشیده نیست در جلسه افتتاحیه مجلس ترکیه با دست دادن و احوالپرسی با حزب کردی DEM و اظهار نظر وی درباره نیاز ترکیه به یک فضای سیاسی مثبت و استقبال حزب DEM شروع و حمایت اردوغان از این اقدام و صحبتهای او نشان میداد که تصمیماتی در سطح دولتی به صورت هماهنگ در مسئله کردی آغاز شده است.
هر چند تحولات بینالمللی و درگیریهای خاورمیانه میتواند مویدی بر نگرانی دولت ترکیه در استفاده از کارت کردی توسط دولتهای خارجی بر علیه ترکیه برداشت شود، اما به نظر میرسد موضوع فراتر از این بوده و معامله و برنامهای پشت پرده به رهبری امریکا در جریان است که در آن دولت ایالات متحده تصمیم گرفته است تا مناطق تحت کنترل پ ک ک در سوریه (YPG) را مشابه اقلیم کردستان عراق به رسمیت بشناسد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید.
@mersadcss
۱۳:۰۶
۱۲:۰۷
بازی دیگر با معارضان سوریه؛ نگاهی به تشدید تحرکات در شمال سوریه
محمدامین قاضینژاد
برش هایی از متندر شمال سوریه به ویژه در مناطق مرزی، بین نیروهای مخالف دولت سوریه و نیروهای دولتی و متحدانشان، تحرکات نظامی در جبهههای غرب حلب به صورت گستردهای در جریان است که طی سالهای اخیر بیسابقه بوده است. در همین راستا، گمانهزنیها درباره آغاز یک عملیات نظامی گسترده از سوی نیروهای مخالف برای تصرف شهر حلب، بزرگترین و مهمترین شهر شمال سوریه، به شدت تقویت شده است.
با توجه به تحولات اخیر در صحنهی درگیریهای سوریه، شواهد حاکی از آن است که نقش ترکیه به عنوان حامی اصلی گروههای مخالف دولت سوریه، تضعیف شده و مخالف شروع درگیری شدید علیه دولت بشار اسد است. در این میان، ایالات متحده آمریکا به نظر میرسد به حمایت از برخی گروههای مخالف سوریه روی آورده است. تحلیلگران بر این باورند که هدف واشنگتن از این اقدام، ایجاد چندین جبهه در مقابل محور مقاومت و در نتیجه کاهش فشارها بر اسرائیل میباشد.
براساس طرحهای عملیاتی که آمریکا در پشت پرده آنها را هدایت وطراحی میکند قرار است استانهای جنوبی سوریه همچون سویداء، درعا و قنیطره درگیر شوند تا با آشوب و ناآرامی در این مناطق، امکان تشکیل منطقهای حائل به سود رژیم صهیونیستی در جنوب سوریه فراهم شود.
متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید.
@mersadcss
محمدامین قاضینژاد
برش هایی از متندر شمال سوریه به ویژه در مناطق مرزی، بین نیروهای مخالف دولت سوریه و نیروهای دولتی و متحدانشان، تحرکات نظامی در جبهههای غرب حلب به صورت گستردهای در جریان است که طی سالهای اخیر بیسابقه بوده است. در همین راستا، گمانهزنیها درباره آغاز یک عملیات نظامی گسترده از سوی نیروهای مخالف برای تصرف شهر حلب، بزرگترین و مهمترین شهر شمال سوریه، به شدت تقویت شده است.
با توجه به تحولات اخیر در صحنهی درگیریهای سوریه، شواهد حاکی از آن است که نقش ترکیه به عنوان حامی اصلی گروههای مخالف دولت سوریه، تضعیف شده و مخالف شروع درگیری شدید علیه دولت بشار اسد است. در این میان، ایالات متحده آمریکا به نظر میرسد به حمایت از برخی گروههای مخالف سوریه روی آورده است. تحلیلگران بر این باورند که هدف واشنگتن از این اقدام، ایجاد چندین جبهه در مقابل محور مقاومت و در نتیجه کاهش فشارها بر اسرائیل میباشد.
براساس طرحهای عملیاتی که آمریکا در پشت پرده آنها را هدایت وطراحی میکند قرار است استانهای جنوبی سوریه همچون سویداء، درعا و قنیطره درگیر شوند تا با آشوب و ناآرامی در این مناطق، امکان تشکیل منطقهای حائل به سود رژیم صهیونیستی در جنوب سوریه فراهم شود.
متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید.
@mersadcss
۹:۵۸
۱۰:۴۹
*چکش موازنه؛ در برسازی نظم سیاسی جدید در سوریه*
هادی معصومی زارع - آذر 1397
خلاصه سیاستی
روشن است که تغییر بُنیه نظام سوریه و اصلاح آن، لااقل در کوتاهمدت امکانپذیر نخواهد بود و در درازمدت نیز با چالشهای جدی مواجه خواهد بود. بااینحال تغافل و چشم پوشیدن از برساختن یک نظم سیاسی متجانس با دیگر بخشهای «محور» از طریق مشارکتدهی حقیقی و البته مستقل اسلامگرایان سنی غیرتکفیری و ضداسرائیلی سوریه و جریانهای چپ ضداستعماری در ساختار قدرت سیاسی در دمشق میتواند هزینههای بیشتری را به ج.اا تحمیل نماید.
فرار از هزینهها و چالشهایی که از ساختار فعلی نظام بعث سوریه متوجه ج.اا و محور مقاومت خواهد بود، ضرورت اصلاحات حقیقی و ریشهای در بنیه نظام سوریه را دوچندان میکند. سند جاری پیشنهاد میدهد جبههای توازنبخش و موازنهساز از چهار گروه عربی ذیل (ترکیبی از موافقان و معارضان نظام فعلی) به عنوان شبکه همپیمانی با ج.اا خلق و تقویت شود:
طیفی از کلازیهای معتدل و همسو با سیاستهای ج.اا و محور مقاومت که وجهه ملی مناسبی داشته و در اقدامات خشونت بار سالهای بحران و نیز فسادهای گسترده اقتصادی و سیاسی نقش چندانی نداشتهاند.
طیفی از نخبگان و افسران حیدری (با تقویت نقش درساختارهای امنیتی و سیاسی)
طیفی از نخبگان اسلامگرای سنی (خصوصا طیف نزدیک به قطر و ترکیه)
طیفی از چپگرایان ناسیونالیست و ضدغربی
باور آن است که با ایجاد چنین شبکهای میتوان مانع از کودتای شبکه همبسته لایه دوم قدرت در سوریه و نیز طرف روسی علیه منافع ج.اا و محور مقاومت خواهد بود. بدیل و آلترناتیو نیز چیزی جز استمرار رویه موجود در همپیمانی مطلق با نظام سوریه نخواهد بود.
متن کامل این گزارش راهبردی را در اینجا می توانید مطالعه کنید.
@mersadcss
هادی معصومی زارع - آذر 1397
خلاصه سیاستی
روشن است که تغییر بُنیه نظام سوریه و اصلاح آن، لااقل در کوتاهمدت امکانپذیر نخواهد بود و در درازمدت نیز با چالشهای جدی مواجه خواهد بود. بااینحال تغافل و چشم پوشیدن از برساختن یک نظم سیاسی متجانس با دیگر بخشهای «محور» از طریق مشارکتدهی حقیقی و البته مستقل اسلامگرایان سنی غیرتکفیری و ضداسرائیلی سوریه و جریانهای چپ ضداستعماری در ساختار قدرت سیاسی در دمشق میتواند هزینههای بیشتری را به ج.اا تحمیل نماید.
فرار از هزینهها و چالشهایی که از ساختار فعلی نظام بعث سوریه متوجه ج.اا و محور مقاومت خواهد بود، ضرورت اصلاحات حقیقی و ریشهای در بنیه نظام سوریه را دوچندان میکند. سند جاری پیشنهاد میدهد جبههای توازنبخش و موازنهساز از چهار گروه عربی ذیل (ترکیبی از موافقان و معارضان نظام فعلی) به عنوان شبکه همپیمانی با ج.اا خلق و تقویت شود:
طیفی از کلازیهای معتدل و همسو با سیاستهای ج.اا و محور مقاومت که وجهه ملی مناسبی داشته و در اقدامات خشونت بار سالهای بحران و نیز فسادهای گسترده اقتصادی و سیاسی نقش چندانی نداشتهاند.
طیفی از نخبگان و افسران حیدری (با تقویت نقش درساختارهای امنیتی و سیاسی)
طیفی از نخبگان اسلامگرای سنی (خصوصا طیف نزدیک به قطر و ترکیه)
طیفی از چپگرایان ناسیونالیست و ضدغربی
باور آن است که با ایجاد چنین شبکهای میتوان مانع از کودتای شبکه همبسته لایه دوم قدرت در سوریه و نیز طرف روسی علیه منافع ج.اا و محور مقاومت خواهد بود. بدیل و آلترناتیو نیز چیزی جز استمرار رویه موجود در همپیمانی مطلق با نظام سوریه نخواهد بود.
متن کامل این گزارش راهبردی را در اینجا می توانید مطالعه کنید.
@mersadcss
۱۰:۴۹
نگاه مردد آفریقا به دولت دوم ترامپتحلیلی بر شتاب حرکت کشورهای آفریقایی به سمت بلوک شرق
ایمان محمدی
برشهایی از متن
ترامپ در حالی توانست به عنوان رئیس جمهور جدید ایالات متحده انتخاب شود که او در دوره پیشین ریاست جمهوری خویش(2017-2021) هیچ سفری به قاره آفریقا انجام نداد و همواره با بیتوجهی به این قاره مینگریست.
شعارها و مناظرات ترامپ در دوران انتخاباتی اخیر نیز بیانگر عدم تغییر سیاست وی در قبال آفریقا است و همین مسئله منجر به تردید دولتهای آفریقایی در نگرش بلند مدت به همکاری با آمریکا شده است. ادامه مسیر ترامپ در ریل قبلی خویش میتواند دولتهای قاره آفریقا را بیش از پیش به سمت تقویت تعاملات با رقیبان شرقی واشنگتن سوق دهد.
در میان تردیدهای کشورهای آفریقا، میتوان قانون AGOA، کمکهای حمایتی در حوزههای متعدد، مسئله مهاجرین و حوزههای مرتبط با محیط زیست در آفریقا را مهمترین بخشهای مورد توجه دانست.
قانون توسعه و فرصتها در آفریقا (AGOA) برنامهای است که در سال 2000 توسط بیل کلینتون، رئیسجمهور اسبق ایالات متحده صادر شد. این برنامه به کشورهای آفریقایی بویژه در جنوب صحرای بزرگ اجازه میدهد که[....]
متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید.
@mersadcss
ایمان محمدی
برشهایی از متن
ترامپ در حالی توانست به عنوان رئیس جمهور جدید ایالات متحده انتخاب شود که او در دوره پیشین ریاست جمهوری خویش(2017-2021) هیچ سفری به قاره آفریقا انجام نداد و همواره با بیتوجهی به این قاره مینگریست.
شعارها و مناظرات ترامپ در دوران انتخاباتی اخیر نیز بیانگر عدم تغییر سیاست وی در قبال آفریقا است و همین مسئله منجر به تردید دولتهای آفریقایی در نگرش بلند مدت به همکاری با آمریکا شده است. ادامه مسیر ترامپ در ریل قبلی خویش میتواند دولتهای قاره آفریقا را بیش از پیش به سمت تقویت تعاملات با رقیبان شرقی واشنگتن سوق دهد.
در میان تردیدهای کشورهای آفریقا، میتوان قانون AGOA، کمکهای حمایتی در حوزههای متعدد، مسئله مهاجرین و حوزههای مرتبط با محیط زیست در آفریقا را مهمترین بخشهای مورد توجه دانست.
قانون توسعه و فرصتها در آفریقا (AGOA) برنامهای است که در سال 2000 توسط بیل کلینتون، رئیسجمهور اسبق ایالات متحده صادر شد. این برنامه به کشورهای آفریقایی بویژه در جنوب صحرای بزرگ اجازه میدهد که[....]
متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید.
@mersadcss
۱۰:۳۳
نشانه های بروز جنگ داخلی در لبنان
سامان اقدامی
جنگ داخلی لبنان با توافقنامه طائف متوقف شد؛ اما خطر آن هیچ وقت از بین نرفت. در واقع ترکیب و ساختار کشور لبنان (که دستخپت سایکس-پیکو است) تعارض منافع حاصل از آن و وابستگی به قدرت های خارجی همواره سایه شوم جنگ داخلی را بر سر این کشور مستدام می دارد! اما آن چیزی که در همه این سال ها مانع شعله ور شدن آن شده فقدان مقتضا و وجود موانع مختلف بوده است. یعنی نه تنها دلایل و اسبابی که جنگ داخلی ۱۹۷۵ را به وجود آورد ، موجود نبودند؛ بلکه مسائلى چون عدم تمایل لبنان ( مردم و احزاب ) به تکرار آشوب نیز مانع سر راه این جنگ بوده اند.
با رصد و پویش شرایط منطقه و خصوصا لبنان، در کنار قرائت تاریخ و جامعه لبنان و نیز طرح های قدرت های غربی برای منطقه خاورميانه، به سیگنال هایی برمی خوریم که حاکی از احتمال دوباره جنگ داخلی در لبنان است. به عبارتی نه تنها برخی از عوامل موجده ی جنگ داخلی دوباره فعال شده، بلکه برخی از موانع مهم آن نیز از سر راه برداشته شده است.
با اینکه به نظر می رسد حکومت جدید سوریه بیش از هر چیز به دنبال تثبیت قدرت داخلی و ثبات حاکميتی است، اما نمی توان به این راحتی از پیامدهای خارجی حضور چنین دولتی در سوریه صرف نظر کرد. که کوچک ترین آن تحرک جریان های اسلام گرای سنی در لبنان است. از جریان های معتدلی مانند اخوان المسلمین گرفته تا جریان رادیکال و تندی که گرایشات تکفیری و ضد شیعی دارند. فعال شدن این جریان ها و تمایلشان برای کسب قدرت از یک طرف و انتقام از حزب الله از طرف دیگر می تواند شرایط را بحرانی و به سمت آشوب های داخلی پیش ببرد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید.
@mersadcss
سامان اقدامی
جنگ داخلی لبنان با توافقنامه طائف متوقف شد؛ اما خطر آن هیچ وقت از بین نرفت. در واقع ترکیب و ساختار کشور لبنان (که دستخپت سایکس-پیکو است) تعارض منافع حاصل از آن و وابستگی به قدرت های خارجی همواره سایه شوم جنگ داخلی را بر سر این کشور مستدام می دارد! اما آن چیزی که در همه این سال ها مانع شعله ور شدن آن شده فقدان مقتضا و وجود موانع مختلف بوده است. یعنی نه تنها دلایل و اسبابی که جنگ داخلی ۱۹۷۵ را به وجود آورد ، موجود نبودند؛ بلکه مسائلى چون عدم تمایل لبنان ( مردم و احزاب ) به تکرار آشوب نیز مانع سر راه این جنگ بوده اند.
با رصد و پویش شرایط منطقه و خصوصا لبنان، در کنار قرائت تاریخ و جامعه لبنان و نیز طرح های قدرت های غربی برای منطقه خاورميانه، به سیگنال هایی برمی خوریم که حاکی از احتمال دوباره جنگ داخلی در لبنان است. به عبارتی نه تنها برخی از عوامل موجده ی جنگ داخلی دوباره فعال شده، بلکه برخی از موانع مهم آن نیز از سر راه برداشته شده است.
با اینکه به نظر می رسد حکومت جدید سوریه بیش از هر چیز به دنبال تثبیت قدرت داخلی و ثبات حاکميتی است، اما نمی توان به این راحتی از پیامدهای خارجی حضور چنین دولتی در سوریه صرف نظر کرد. که کوچک ترین آن تحرک جریان های اسلام گرای سنی در لبنان است. از جریان های معتدلی مانند اخوان المسلمین گرفته تا جریان رادیکال و تندی که گرایشات تکفیری و ضد شیعی دارند. فعال شدن این جریان ها و تمایلشان برای کسب قدرت از یک طرف و انتقام از حزب الله از طرف دیگر می تواند شرایط را بحرانی و به سمت آشوب های داخلی پیش ببرد.
متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید.
@mersadcss
۱۳:۲۴