در سوریه چه باید کرد؟ ۲
جعفر حسنخوانی
ماجرا به کجا ختم خواهد شد؟
3 سناریو پیش روی سوریه است: 1- تبدیل سوریه به لیبی 2- تبدیل سوریه به یوگسلاوی 3- تبدیل سوریه به افغانستان. جنگ داخلی، تجزیه و حکومت حداقلی سنی - سلفی 3 احتمال پیش روی سوریه است.
با فروپاشی حکومت اسد، تنها نظام عربی ضداسرائیلی فروپاشید. از این پس امکان تامین پشتیبانی حزبالله هم با چالش مواجه شد. اسرائیل توان رزم نظامی سوریه را بدون کمترین هزینه در روز سقوط مورد هدف قرار داد. جامعه غایب به علاوه حکومتی که هیچ کمکی از ایران نخواست، موجب شد ایران مداخلهای در سوریه نکند. ایران حکومت استعماری یا نیروی اشغالگر نیست که بخواهد به زور منافع خود را تضمین کند.
برای ایرانی که توانسته بود 70 هزار نیروی داعشی را در میانه دهه 90 خورشیدی بکشد، مقابله با 30 هزار نیروی رزم زمینی بسیار اقدام ممکنی بود و هست اما با توجه به اینکه حکومت سوریه تصمیم دیگری گرفت، لذا اقدام نظامی ایران در این وضعیت به منزله اشغال سرزمینی بود و طبیعی بود که از این تصمیم صرف نظر کند. نگارنده بر این باور است در میانه رویداد اقدام به آسیبشناسی، آسیبزننده است اما پرواضح است از رویکردها تا دیگر موارد تغییراتی باید در آرایش سیاسی، امنیتی، نظامی و اطلاعاتی روی دهد.
ایران باید خط ارتباط با همه بازیگران سوریه را با کمترین وساطت بازیگران دولتی دیگر کشورها آغاز کند تا از این رهگذر نیروهای فعال در سوریه را که دارای ۲ ویژگی هستند شناسایی و تقویت کند. ضداسرائیلی بودن و اسلامگرای جمهوریخواه بودن را باید به عنوان 2 الک غربالگری مورد استفاده قرار دهد تا در نتیجه آن جبهه مقاومت اسلامی حاضر در سوریه را شکل داده و تقویت کند. یکی از ظرفیتهای موجود در سوریه، فلسطینیان مستقر در سوریه هستند. در بازه زمانی کوتاه باید نیروی سیاسی - نظامی قدرتمندی در میان ایشان با حمایت ایران شکل بگیرد.
در نحوه تعامل ما با گروهای سنی - سلفی، جنبش حماس از نفوذی که در جریانهای سنی - سلفی سوریه دارد باید بهره بگیرد و نقشی تاریخی در این باره ایفا کند و امکان تعامل ایران با این گروهها را فراهم کند. خالد مشعل از رهبران سیاسی حماس در این ماجرا اگر نقش سازندهای را ایفا کند، میتواند جایگاه بالایی در مناسبات سیاسی منطقه به دست بیاورد. همچنین افراد اثرگذار طالبان افغانستان در گروههای سنی - سلفی سوریه امکان دیگر تعامل ایران با این گروهها هستند. انفعال در طرف ایرانی برای رسیدن به توافق با دولتی که امروز پیروزی موقت در سوریه به دست آورده است، مهمترین چالش پیش روی ایران است. گذاشتن همه تخممرغهای امید در سبد ترکیه اشتباه محض است. ظرفیتهای اجتماعی، سیاسی، مذهبی و امنیتی خوبی در سوریه وجود دارد که ایران راسا باید به سازماندهی و توانمندسازی آنان رو بیاورد. بازسازی هستههای مقاومت نهانروش باید اولویت اول ایران در سوریه باشد. سقوط بشار اسد حتما ضربه به محور مقاومت بود اما در وضعیت بیدولتی در سوریه فرصتهای بسیاری وجود دارد که با بودن دولت، محور مقاومت نمیتوانست حتی خواب آن را ببیند. @OsoulgaraNews@mesle_Beheshti
جعفر حسنخوانی
ماجرا به کجا ختم خواهد شد؟
3 سناریو پیش روی سوریه است: 1- تبدیل سوریه به لیبی 2- تبدیل سوریه به یوگسلاوی 3- تبدیل سوریه به افغانستان. جنگ داخلی، تجزیه و حکومت حداقلی سنی - سلفی 3 احتمال پیش روی سوریه است.
با فروپاشی حکومت اسد، تنها نظام عربی ضداسرائیلی فروپاشید. از این پس امکان تامین پشتیبانی حزبالله هم با چالش مواجه شد. اسرائیل توان رزم نظامی سوریه را بدون کمترین هزینه در روز سقوط مورد هدف قرار داد. جامعه غایب به علاوه حکومتی که هیچ کمکی از ایران نخواست، موجب شد ایران مداخلهای در سوریه نکند. ایران حکومت استعماری یا نیروی اشغالگر نیست که بخواهد به زور منافع خود را تضمین کند.
برای ایرانی که توانسته بود 70 هزار نیروی داعشی را در میانه دهه 90 خورشیدی بکشد، مقابله با 30 هزار نیروی رزم زمینی بسیار اقدام ممکنی بود و هست اما با توجه به اینکه حکومت سوریه تصمیم دیگری گرفت، لذا اقدام نظامی ایران در این وضعیت به منزله اشغال سرزمینی بود و طبیعی بود که از این تصمیم صرف نظر کند. نگارنده بر این باور است در میانه رویداد اقدام به آسیبشناسی، آسیبزننده است اما پرواضح است از رویکردها تا دیگر موارد تغییراتی باید در آرایش سیاسی، امنیتی، نظامی و اطلاعاتی روی دهد.
ایران باید خط ارتباط با همه بازیگران سوریه را با کمترین وساطت بازیگران دولتی دیگر کشورها آغاز کند تا از این رهگذر نیروهای فعال در سوریه را که دارای ۲ ویژگی هستند شناسایی و تقویت کند. ضداسرائیلی بودن و اسلامگرای جمهوریخواه بودن را باید به عنوان 2 الک غربالگری مورد استفاده قرار دهد تا در نتیجه آن جبهه مقاومت اسلامی حاضر در سوریه را شکل داده و تقویت کند. یکی از ظرفیتهای موجود در سوریه، فلسطینیان مستقر در سوریه هستند. در بازه زمانی کوتاه باید نیروی سیاسی - نظامی قدرتمندی در میان ایشان با حمایت ایران شکل بگیرد.
در نحوه تعامل ما با گروهای سنی - سلفی، جنبش حماس از نفوذی که در جریانهای سنی - سلفی سوریه دارد باید بهره بگیرد و نقشی تاریخی در این باره ایفا کند و امکان تعامل ایران با این گروهها را فراهم کند. خالد مشعل از رهبران سیاسی حماس در این ماجرا اگر نقش سازندهای را ایفا کند، میتواند جایگاه بالایی در مناسبات سیاسی منطقه به دست بیاورد. همچنین افراد اثرگذار طالبان افغانستان در گروههای سنی - سلفی سوریه امکان دیگر تعامل ایران با این گروهها هستند. انفعال در طرف ایرانی برای رسیدن به توافق با دولتی که امروز پیروزی موقت در سوریه به دست آورده است، مهمترین چالش پیش روی ایران است. گذاشتن همه تخممرغهای امید در سبد ترکیه اشتباه محض است. ظرفیتهای اجتماعی، سیاسی، مذهبی و امنیتی خوبی در سوریه وجود دارد که ایران راسا باید به سازماندهی و توانمندسازی آنان رو بیاورد. بازسازی هستههای مقاومت نهانروش باید اولویت اول ایران در سوریه باشد. سقوط بشار اسد حتما ضربه به محور مقاومت بود اما در وضعیت بیدولتی در سوریه فرصتهای بسیاری وجود دارد که با بودن دولت، محور مقاومت نمیتوانست حتی خواب آن را ببیند. @OsoulgaraNews@mesle_Beheshti
۱۹:۲۵