۷:۵۰
۱۸:۲۹
محمد علی شفیعی
دومین جلسه از سلسله نشستهای زنده اینستاگرامی انتخابات آمریکا بررسی شکاف اجتماعی در آمریکا با حضور: دکتر ثمانه اکوان کارشناس مسائل بینالملل و دکتر محمدعلی شفیعی معاون آموزشی خانه دیپلماسی یکشنبه ۶ آبان، ساعت ۲۰ Instagram.com/DiploHouse در خانه دیپلماسی، دیپلماسی را زندگی کنید! @DiploHouse
از حدود ساعت ۲۰ در لایو خانه دیپلماسی در خصوص اقلیتها و نگاهی که به آنها وجود دارد صحبت خواهم کردتلاش میکنم موضوع و مفهموم «ترس» را در فضای اجتماعی ایالات متحده اندکی شرح دهم.
@mohammadalishafiee
@mohammadalishafiee
۱۵:۴۵
۹:۲۷
۶:۲۳
۴:۴۸
۱۸:۰۹
۴:۲۳
۱۵:۲۲
۱۵:۳۸
۱۵:۴۵
۱۵:۴۷
۱۸:۵۰
محمد علی شفیعی
امشب، حوالی ساعت ۲۲:۴۰ در برنامه جهان امروز با موضوع شکست بزرگ هریس و دموکراتها، حضور خواهم داشت. @mohammadalishafiee
۹:۲۹
۶:۱۵
۶:۲۰
۱۰:۰۱
حال که انتخابات ایالات متحده به پایان رسیده است، یکی از سوالاتی که باید به آن پاسخ داد آن است که «حامیان ترامپ چرا به او رای دادند؟»پاسخهایی که بعضاً داده میشود و گفته میشود که اینها تندرو هستند و رای معقول ندادند و مواردی از این دست، هم غلط است و هم پاک کردن صورت مسئله که کمکی به فهم موضوع نمیکند.وب سایت نشنال اینترست مقالهای منتشر کرده با عنوان «Donald Trump Explained» و در آن به این پرداخته که پس از اتفاقات دوران ریاست جمهوری وی و پس از ۶ژانویه که بسیاری پایانی بر حیات سیاسی او میدانستند، چه شد که حامیانش، بر حمایت از او باقی ماندند. لازم به ذکر است اینجا هم مفهوم «ترس» که پیشتر در لایو اینستاگرامی خانه دیپلماسی به آن اشاره کردم، حائز اهمیت است. بخشهایی از این مقاله را میخوانیم:
اما پیروان او نرفتند زیرا جایی برای رفتن نداشتند. و وقتی که دیدند رئیسجمهور بایدن بر روی دیدگاه جهانیگرایانه خود تأکید میکند، که در بالاترین سطوح جامعه آمریکایی - بوروکراسی فدرال، رسانهها، دانشگاهها، شرکتهای بزرگ، نهادهای مالی هالیوود، اندیشکدهها و سازمانهای غیردولتی که به راحتی به پول فدرال دسترسی دارند - به شدت ریشه دوانده است، به پا خواستند. با توجه به اینکه تمام این نهادها علیه پیروان ترامپ قرار داشتند، برای ترامپیها دشوار نبود که ببینند تنها چیزی که در طرف آنهاست خود ترامپ است. بنابراین آنها به کمپین او که میخواست مبارزه کند، پیوستند.
خلاصه باور حامیان ترامپ را در ادامه میخوانیم: انتقاد از ملتسازی: باور بر این است که تلاشهای آمریکا در زمینه ملتسازی و تغییر رژیم عمدتاً شکست خوردهاند و نیاز به بازنگری در نقش این کشور در امور جهانی وجود دارد. ایده این است که در حالی که آمریکا باید در فضای جهانی حاضر باشد، نباید به دنبال تسلط بر دیگر کشورها باشد.
ارزش ملیگرایی: ملیگرایی به عنوان یک احساس مشروع و مهم مرتبط با میهنپرستی دیده میشود. نباید نادیده گرفته یا مورد انتقاد قرار گیرد، زیرا نقش مهمی در تقویت هویت ملی و وحدت دارد.
نگرانی درباره سیاستهای هویتی: افزایش سیاستهای گروهی هویتی به عنوان تهدیدی برای انسجام ملی تلقی میشود. نگرانی وجود دارد که رفتارهای حمایتگرایانه، آزادی بیان را به ویژه در محیطهای دانشگاهی محدود کند و این روند اگر کنترل نشود، میتواند به کل جامعه گسترش یابد.
اهمیت مرزها: مرزهای مشخص و مستحکم برای یک کشور ضروری تلقی میشوند. سیاستهای مهاجرت باید به گونهای طراحی شوند که ادغام و همزیستی تازهواردان را تسهیل کنند.
توازن تجاری: باور بر این است که تجارت آزاد، همانطور که از پایان جنگ سرد انجام شده، به طبقه متوسط آسیب زده و پایه صنعتی کشور را تضعیف کرده است. درخواست برای روابط تجاری متوازنتر نشاندهنده نیاز به سیاستهایی است که از صنایع داخلی حمایت کند.
تهدید رادیکالیسم اسلامی: رادیکالیسم اسلامی به عنوان یک تهدید بالقوه برای امنیت ملی شناسایی میشود که نیازمند نظارت نزدیک و اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با این مسئله است.
این باورها به طور کلی رویکردی محافظهکارانه، ملیگرا و محتاطانه را در زمینه سیاستهای داخلی و روابط بینالملل ترویج میکنند و نگرانیهایی درباره انسجام فرهنگی، ثبات اقتصادی و امنیت ملی را منعکس میکنند.
https://nationalinterest.org/feature/donald-trump-explained-213617
@mohammadalishafiee
اما پیروان او نرفتند زیرا جایی برای رفتن نداشتند. و وقتی که دیدند رئیسجمهور بایدن بر روی دیدگاه جهانیگرایانه خود تأکید میکند، که در بالاترین سطوح جامعه آمریکایی - بوروکراسی فدرال، رسانهها، دانشگاهها، شرکتهای بزرگ، نهادهای مالی هالیوود، اندیشکدهها و سازمانهای غیردولتی که به راحتی به پول فدرال دسترسی دارند - به شدت ریشه دوانده است، به پا خواستند. با توجه به اینکه تمام این نهادها علیه پیروان ترامپ قرار داشتند، برای ترامپیها دشوار نبود که ببینند تنها چیزی که در طرف آنهاست خود ترامپ است. بنابراین آنها به کمپین او که میخواست مبارزه کند، پیوستند.
خلاصه باور حامیان ترامپ را در ادامه میخوانیم: انتقاد از ملتسازی: باور بر این است که تلاشهای آمریکا در زمینه ملتسازی و تغییر رژیم عمدتاً شکست خوردهاند و نیاز به بازنگری در نقش این کشور در امور جهانی وجود دارد. ایده این است که در حالی که آمریکا باید در فضای جهانی حاضر باشد، نباید به دنبال تسلط بر دیگر کشورها باشد.
ارزش ملیگرایی: ملیگرایی به عنوان یک احساس مشروع و مهم مرتبط با میهنپرستی دیده میشود. نباید نادیده گرفته یا مورد انتقاد قرار گیرد، زیرا نقش مهمی در تقویت هویت ملی و وحدت دارد.
نگرانی درباره سیاستهای هویتی: افزایش سیاستهای گروهی هویتی به عنوان تهدیدی برای انسجام ملی تلقی میشود. نگرانی وجود دارد که رفتارهای حمایتگرایانه، آزادی بیان را به ویژه در محیطهای دانشگاهی محدود کند و این روند اگر کنترل نشود، میتواند به کل جامعه گسترش یابد.
اهمیت مرزها: مرزهای مشخص و مستحکم برای یک کشور ضروری تلقی میشوند. سیاستهای مهاجرت باید به گونهای طراحی شوند که ادغام و همزیستی تازهواردان را تسهیل کنند.
توازن تجاری: باور بر این است که تجارت آزاد، همانطور که از پایان جنگ سرد انجام شده، به طبقه متوسط آسیب زده و پایه صنعتی کشور را تضعیف کرده است. درخواست برای روابط تجاری متوازنتر نشاندهنده نیاز به سیاستهایی است که از صنایع داخلی حمایت کند.
تهدید رادیکالیسم اسلامی: رادیکالیسم اسلامی به عنوان یک تهدید بالقوه برای امنیت ملی شناسایی میشود که نیازمند نظارت نزدیک و اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با این مسئله است.
این باورها به طور کلی رویکردی محافظهکارانه، ملیگرا و محتاطانه را در زمینه سیاستهای داخلی و روابط بینالملل ترویج میکنند و نگرانیهایی درباره انسجام فرهنگی، ثبات اقتصادی و امنیت ملی را منعکس میکنند.
https://nationalinterest.org/feature/donald-trump-explained-213617
@mohammadalishafiee
۶:۵۹
در ادامه مطلب قبل و بررسی این سوال که «چرا حامیان ترامپ به وی رای دادند» مطلب زیر از The Nation مطلب خوبیست. اگر بخواهم خلاصه بگویم، نویسنده این مطلب، مقصر اصلی را نخبگان دموکرات میداند که با دادن آدرس غلط و رفتن مسیر غلط و تلاش برای اتحاد دو حزبی در اثبات عدم صلاحیت ترامپ، و ندیدن دلایل اصلی اقبال مردم به وی، منجر به پیروزی او شدند. بخشی از این مقاله را در ادامه میخوانیم:
کلید درک دوران ترامپ این است که شکاف واقعی در آمریکا بین چپ و راست نیست، بلکه بین سیاستهای حامیان سیستم و مخالفان سیستم است. سیاستهای حامیان سیستم که مورد توافق دو حزبی بین دموکراتها و جمهوریخواهان است شامل سیاستهای ناتو و سایر اتحادهای نظامی، توافقهای تجاری و احترام به اقتصاددانان است (مثلا زمانی که میگویند رشد قیمتها علت تورم نیست به آنها احترام گذاشته میشود). ترامپ نماینده هیچ ایدئولوژی ثابتی نیست، بلکه به طور کلی به این توافق دو حزبی بیاعتنایی میکند.
واقعیت اصلی سیاستهای آمریکایی در دوران پس از اوباما این است که اکثریت روزافزونی از آمریکاییها از وضعیت موجود ناراضی هستند و به سیاستهای ضد-سیستم روی خوش نشان میدهند. ترامپ در سال ۲۰۱۶ به عنوان کاندیدای افراد عصبانی از سیستم پیروز شد. سال ۲۰۲۰ مشکل او داخل سیستم بودن و ویرانی جهان بر اثر کویید بود. اما تا سال ۲۰۲۴ او توانست دوباره به عنوان صدای تغییر بازگردد. شیرینی یاد بسیاری از آمریکاییها از اقتصاد تحت ریاستجمهوریاش — و از گسترش موقت اما سخاوتمندانه دولت رفاه تحت تدابیر اضطراری کووید نیز از مواردی بود که کمپین او را تقویت میکرد.
@mohammadalishafiee
https://www.thenation.com/article/politics/democratic-party-elite-responsible-catastrophe/
کلید درک دوران ترامپ این است که شکاف واقعی در آمریکا بین چپ و راست نیست، بلکه بین سیاستهای حامیان سیستم و مخالفان سیستم است. سیاستهای حامیان سیستم که مورد توافق دو حزبی بین دموکراتها و جمهوریخواهان است شامل سیاستهای ناتو و سایر اتحادهای نظامی، توافقهای تجاری و احترام به اقتصاددانان است (مثلا زمانی که میگویند رشد قیمتها علت تورم نیست به آنها احترام گذاشته میشود). ترامپ نماینده هیچ ایدئولوژی ثابتی نیست، بلکه به طور کلی به این توافق دو حزبی بیاعتنایی میکند.
واقعیت اصلی سیاستهای آمریکایی در دوران پس از اوباما این است که اکثریت روزافزونی از آمریکاییها از وضعیت موجود ناراضی هستند و به سیاستهای ضد-سیستم روی خوش نشان میدهند. ترامپ در سال ۲۰۱۶ به عنوان کاندیدای افراد عصبانی از سیستم پیروز شد. سال ۲۰۲۰ مشکل او داخل سیستم بودن و ویرانی جهان بر اثر کویید بود. اما تا سال ۲۰۲۴ او توانست دوباره به عنوان صدای تغییر بازگردد. شیرینی یاد بسیاری از آمریکاییها از اقتصاد تحت ریاستجمهوریاش — و از گسترش موقت اما سخاوتمندانه دولت رفاه تحت تدابیر اضطراری کووید نیز از مواردی بود که کمپین او را تقویت میکرد.
@mohammadalishafiee
https://www.thenation.com/article/politics/democratic-party-elite-responsible-catastrophe/
۴:۳۰
پیشتر از دلایل اقبال مردم آمریکا به دونالد ترامپ، نقل هایی از دو منبع مختلف ذکر کردم، حال یکی دیگر از مواردی که باید به آن توجه کرد و شاید مهم تر نیز باشد، آنست که «دونالد ترامپ انتخابات را نبرد، بلکه این هریس و حزب دموکرات بود که انتخابات را باخت» این موضوع مهمی است. اگر به آمار هم نگاهی بیاندازیم، در مجموع، ترامپ آرایی مانند دوره های قبل خود کسب کرده است و حزب دموکرات آرای کمتری نسبت به انتخابات پیشین (2020) کسب کرده، لذا موضوع شکست حزب دموکرات هم حائز اهمیت است. این نکته را نیز در گوشه ذهن داشته باشیم که تقلیل این موضوع به شخص جو بایدن که برخی در فضای آمریکا اینگونه بیان می کنند، پاک کردن صورت مسئله و ندیدن همه جنبه های این رخداد است. این انتخابات شکست کل حزب دموکرات و ادبیات آنها بود. حال قسمتهایی از مقاله Ezra Klein در نیویورک تایمز را که به همین موضوع می پردازد، مرور میکنیم.
و در هدر دادن آن زمان [زمانی که حزب دموکرات برای برگزاری رقابت درون حزبی از دست داد]، [این حزب] از روبرو شدن با یک مشکل اساسی امتناع ورزید: مشکل فقط نبود که بایدن خیلی پیر بود. رایدهندگان از دولت او ناراضی بودند، از جنگها در خارج و قیمتها در داخل و عدم وحود رهبری که به آنها اطمینان دهد که افراد مسئول میدانند چه میکنند. خط مشی در حزب دموکرات این بود و هست که سوابق بایدن او را به عنوان شاید بزرگترین رئیسجمهور از زمان فرانکلین دی. روزولت قرار میدهد؛ اما تراژدی این است که او ۱۵ سال جوانتر نیست. اما آمریکاییها این [خط مشی ]را باور نکردند و نمیکنند — و دموکراتها هرگز با این واقعیت کنار نیامدند یا پاسخی برای آن پیدا نکردند. این، بیشتر از هر دلیل دیگری، دلیل باخت کامالا هریس بود.
یک چیزی که هریس نتوانست انجام دهد — نه در ۲۰۲۰ و نه در ۲۰۲۴ — این بود که تعریف کند که دال مرکزی کمپین او به جز جلوگیری از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، درباره چیست. او در نهایت به عنوان فردی وارد میدان شد که نگهبان ساختار موجود است.
اگر میخواستید ترامپ را شکست دهید، باید مردم را جذب میکردید.
بسیاری از دموکراتها خود را از فرهنگی که بسیاری از مردم، و بهویژه بسیاری از مردان، اکنون مصرف میکنند، بیگانه کرده و از آن فاصله گرفته اند.
@mohammadalishafiee
https://www.nytimes.com/2024/11/07/opinion/ezra-klein-podcast-election.html
و در هدر دادن آن زمان [زمانی که حزب دموکرات برای برگزاری رقابت درون حزبی از دست داد]، [این حزب] از روبرو شدن با یک مشکل اساسی امتناع ورزید: مشکل فقط نبود که بایدن خیلی پیر بود. رایدهندگان از دولت او ناراضی بودند، از جنگها در خارج و قیمتها در داخل و عدم وحود رهبری که به آنها اطمینان دهد که افراد مسئول میدانند چه میکنند. خط مشی در حزب دموکرات این بود و هست که سوابق بایدن او را به عنوان شاید بزرگترین رئیسجمهور از زمان فرانکلین دی. روزولت قرار میدهد؛ اما تراژدی این است که او ۱۵ سال جوانتر نیست. اما آمریکاییها این [خط مشی ]را باور نکردند و نمیکنند — و دموکراتها هرگز با این واقعیت کنار نیامدند یا پاسخی برای آن پیدا نکردند. این، بیشتر از هر دلیل دیگری، دلیل باخت کامالا هریس بود.
یک چیزی که هریس نتوانست انجام دهد — نه در ۲۰۲۰ و نه در ۲۰۲۴ — این بود که تعریف کند که دال مرکزی کمپین او به جز جلوگیری از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، درباره چیست. او در نهایت به عنوان فردی وارد میدان شد که نگهبان ساختار موجود است.
اگر میخواستید ترامپ را شکست دهید، باید مردم را جذب میکردید.
بسیاری از دموکراتها خود را از فرهنگی که بسیاری از مردم، و بهویژه بسیاری از مردان، اکنون مصرف میکنند، بیگانه کرده و از آن فاصله گرفته اند.
@mohammadalishafiee
https://www.nytimes.com/2024/11/07/opinion/ezra-klein-podcast-election.html
۵:۱۳