بله | کانال پاتوق نوآوری و پیشرفت ایران
عکس پروفایل پاتوق نوآوری و پیشرفت ایرانپ

پاتوق نوآوری و پیشرفت ایران

۵۹۱عضو
thumbnail
معنابخشی در لحظه اضطراب، کنش در نادان بی اعتمادی
undefined بحران‌ها همیشه فقط در زمین اتفاق نمی‌افتند؛ نقطه اصلی نبرد در ذهن مردم است.اینکه یک حادثه تلخ به سوگی بی‌پایان تبدیل شود یا به نقطه‌ای از همبستگی تاریخی و سرمایه اجتماعی بدل گردد، بیش از هر چیز به «روایت» بستگی دارد.
روایت می‌تواند شکست را به پیروزی بدل کند، یا اعتماد عمومی را به فروپاشی بکشاند.همین‌جاست که نقش سیاست‌گذار روایت‌محور روشن می‌شود: آیا می‌تواند از دل ترس، امید بسازد؟ از دل رنج، معنا بیافریند؟ و از دل شکست، سرمایه‌ای هویتی خلق کند؟
در یادداشت تازه، با مثال‌های واقعی از حوادث تاریخی نشان داده‌ایم که چرا «نفس رویداد» تعیین‌کننده نیست، بلکه «نحوه روایت» است که سرنوشت بحران را می‌نویسد.undefined این بخش از فصل سوم را از دست ندهید:
undefined ادامه مطلب را اینجا بخوانید
---
#روایت #سیاستگذاری #بحران #سرمایه_اجتماعی #امید #اعتماد #مدیریت_بحران #حکمرانی_روایت

۱۶:۲۵

thumbnail
undefined چرا بسیاری از سیاست‌های فرهنگی، با وجود بودجه‌های کلان و فعالیت‌های گسترده، کم‌اثر یا حتی بی‌اثر می‌شوند؟
فرهنگ فقط مجموعه‌ای از برنامه‌ها یا محتواها نیست؛ فرهنگ یعنی نظام معنا. و این معنا تنها با «روایت» ساخته می‌شود.وقتی سیاست‌گذاری فرهنگی پیوست روایی نداشته باشد، محتوا تولید می‌شود اما تصویری از هویت و آینده خلق نمی‌شود. اینجاست که دشمنان ما میدان روایت را پر می‌کنند.
undefined در یادداشت تازه «روایت به‌مثابه زیربنای نرم فرهنگ و رسانه» توضیح داده‌ایم:
چرا سیاست‌گذار فرهنگی باید در اصل «روایت‌ساز» باشد؟
چگونه می‌توان از دل روایت، کنش اجتماعی و تمدنی برانگیخت؟
و چرا صداوسیما و نهادهای فرهنگی اگر روایت نداشته باشند، حتی بهترین تولیداتشان بی‌اثر می‌ماند؟
undefined این بخش از دفتر سوم روایت‌سازی راهبردی را بخوانید تا ببینید سیاست فرهنگی چگونه می‌تواند از مصرف‌کننده بودجه، به موتور محرک تمدن تبدیل شود.
undefined ادامه یادداشت را اینجا بخوانیدhttps://farsnews.ir/Mohsen_Dobashi/1756876853230400581
#روایت #سیاستگذاری_فرهنگی #رسانه #کنش_تمدنی #هویت #معنا #صداوسیما #روایت_ایرانی #فرهنگ #حکمرانی_روایت

۷:۲۵

thumbnail
می خواستم این چند روز برای درگذشت آقای سیدی، چیزی بنویسم اما نتوانستم اما سعی کردم به حسب رفاقت هم که شده، چند خطی بنویسم.رفیق خوب ما، آقا غلام‌حسن سیدی، بعد از یک دوره بیماری از میان ما رفت و داغی بر دل دوستانش گذاشت.بیش از یک سال، ساعت‌های زیادی را با هم گذراندیم؛ در سفرها، در مسیرها و در روزهای سخت ادغام بنیاد. او برای من تنها یک راننده نبود؛ رفیقی با تجربه و امین بود که در هیچ شرایطی دست از همراهی و کمک نمی‌کشید.
من همیشه با داشتن راننده سخت کنار می‌آمدم، اما صمیمیت و رفاقت با آقای سیدی پیوندی میان ما ساخت که دیگر جدایی از او سخت بود. درباره روزهای بعد از بازنشستگی بارها با هم صحبت کردیم، برنامه ریختیم و خیال‌پردازی کردیم. می گفت فردای بازنشستگی می‌رود ملایر.
علایق مشترکمان ـ از موتور و ماشین گرفته تا فوتبال و غذاهای خوشمزه سفرها ـ باعث می‌شد بعد از روزهای پر فشار، لحظات دلچسبی با هم داشته باشیم. او اهل سحر بود؛ پیش از نماز در مسجد محله حاضر می‌شد و بعد با هم راهی بنیاد می‌شدیم، در ساعتی که هنوز خیابان‌ها از صدای جارو و آب‌پاشی تانکرها زنده بودند و ما با هم طراوت صبح را نفس می‌کشیدیم.
آقای سیدی مرد خانواده بود؛ همسرش را همیشه با احترام "سید خانم" صدا می‌زد و می‌گفت داماد سادات بودن افتخار اوست. برای من هم بارها از ارزش با خانواده بودن گفت و نصیحت می‌کرد که فرصت بزرگ شدن بچه‌ها را از دست ندهم. از عشق به همسرش، از تولد سجاد، از رفاقت با سینا، بارها و بارها سخن گفت.
روز پیش از سکته، مرخصی گرفت تا راهی شهرستان شود و حتی برای هفته بعد چند قرار کاری گذاشته بودیم. اما دوشنبه خبر رسید که رفیق ما از پا افتاده است. خودم را به بیمارستان رساندم، اما دیگر فرصت چشم در چشم شدن نبود. چند شب و چند صبح کنار تختش ماندم و نذر کردم که رفاقت ما به پایان نرسد؛ اما تقدیر الهی سرنوشتی دیگر رقم زده بود. شاید رازی در همان سه ماه بیماری بود که فرصت بیشتری برای در کنار خانواده بودن به او داد.
این روزها هر بار که موتورسواری می‌کنم، یاد تو زنده می‌شود سیدی جان. خاطرات مشترکمان بی‌وقفه در ذهنم پرواز می‌کنند.خداحافظ رفیق؛ به امید دیدار.
محبت کنید و رفیق ما را به ذکر صلوات و فاتحه ای مهمان کنید.

۱۸:۵۰

thumbnail
undefined رسانه دیگر فقط «ابزار» نیست؛ خودش میدان نبرد معناستدر جهانی که روایت‌ها ذهن‌ها را تسخیر می‌کنند، رسانه یا راوی تمدنی است یا اسیر روایت رقیب.
undefined در یادداشت تازه «از تریبون تا صحنه نبرد معنا» می‌خوانید:undefinedچرا روایت‌گری رسانه‌های ما اغلب منفعل، بی‌هویت و دیرهنگام است؟
undefinedچه نسبتی میان سیاست‌گذاری رسانه‌ای و حکمرانی روایی وجود دارد؟
undefinedراهبردهایی برای بازآفرینی رسانه به‌عنوان راوی قابل اعتماد چیست؟
undefined این یادداشت هفتم از دفتر سوم «روایت‌سازی راهبردی» است؛ تحلیلی که نشان می‌دهد چرا سیاست رسانه‌ای باید از سطح «برنامه‌سازی» فراتر رود و وارد میدان «سیاست روایت» شود.
undefined ادامه یادداشت را اینجا بخوانیدhttps://farsnews.ir/Mohsen_Dobashi/1757216169802538602
#روایت #رسانه #سیاستگذاری_رسانه‌ای #حکمرانی_معنا #قدرت_نرم #جنگ_روایت #رسانه_مردمی #محسن_دوباشی

۵:۵۵

thumbnail
روایت قدرت و امید: هفت افتخار در دو ماه پس از جنگ#یادداشت #محسن_دوباشی
کمتر از دو ماه از روزهایی می‌گذرد که ایران در میانه‌ی یک جنگ روایت‌ها قرار گرفت؛ جنگی که می‌خواست تصویر این ملت را در حافظه جهانی تضعیف کند. اما درست در همان ایامی که دشمن، صدای آژیر خطر را بلندتر می‌کرد، ملت ایران صدای دیگری را به جهان رساند: صدای امید، تلاش و قهرمانی.
در مرداد و نیمه اول شهریور ۱۴۰۴، هفت پرچم افتخار بر قله‌های جهانی به اهتزاز درآمد؛ پرچم‌هایی که هر کدام گواهی روشن بر زنده بودن روح ایران‌اند:
والیبال جوانان ایران، قهرمان جهان شد؛ نسلی که با پرش‌های بلند خود نشان داد ایران نه‌تنها در میدان نبرد، که در میدان رقابت‌های جهانی نیز قدرتی شکست‌ناپذیر است.
تیم ملی نجوم و اخترفیزیک ایران در جهان قهرمان شد؛ گویی ستاره‌ها نیز به احترام ذهن‌های درخشان ایرانی، سر تعظیم فرود آوردند.
کشتی فرنگی جوانان ایران جهان را به زانو درآورد؛ ورزشی ریشه‌دار که بار دیگر یادآور شد ایران همیشه بر شانه‌های پهلوانی ایستاده است.
سارا بهمنیار، بانوی کاراته‌کای ایرانی، قهرمان بازی‌های جهانی چین شد؛ روایتی زنانه از اقتدار و عزت که مرزهای جنسیت را درنوردید.
سینا موحد، استاد بزرگ شطرنج ایران، در رقابت‌های آنلاین جهانی «تایتلد تیوزدی» قهرمان شد؛ هوش ایرانی در صفحه‌ی ۶۴ خانه‌ای که به همه‌ی جهان تعلق دارد.
تیم ملی تکواندو نوجوانان دختر و پسر ایران، نایب‌قهرمان آسیا شد؛ آینده‌ای روشن که از همین امروز خود را به تصویر کشید.
و در نهایت، دکتر زینب حسین‌زاده، فیزیوتراپیست تیم ملی فوتبال بانوان ایران، جایزه برنز پزشکی آسیا را کسب کرد؛ نشانه‌ای که علم و ورزش در کنار هم، تصویر ایران را جهانی‌تر می‌کنند.
این‌ها تنها مدال و جام نیستند؛ این‌ها روایت ایران پس از جنگ است. روایتی که می‌گوید: ملتی که دشمن خواست او را در حصار بحران‌ها زندانی کند، در کمتر از دو ماه، خود را در جهان با زبان قهرمانی، دانش، علم و امید روایت کرد.
ایران امروز نه فقط ملتی ایستاده در برابر تهدیدها، بلکه ملتی الهام‌بخش در عرصه‌های جهانی است. این هفت افتخار، هفت جمله در داستانی بزرگ‌ترند: داستان ملتی که هر بار از دل سختی‌ها، روایت قدرت و امید را به جهان عرضه می‌کند.

۱:۵۵

thumbnail
روایتهای رسمی دیگر جواب نمیدهند!اگر روایت از دل مردم نباشد، در دل آنها جا نخواهد گرفت.چرا در عصر بی‌اعتمادی، "مردمی شدن روایت" یک ضرورت است؟این یادداشت مهم را از دست ندهید.
undefined برای مطالعه کامل مقاله کلیک کنید:[لینک مطلب]
#روایت_مردمی #ساختن_روایت #نبرد_معنا #اعتماد #جامعه #رسانه #انقلاب_اسلامی #محسن_دوباشی #یادداشت #تولید_محتوا #فضای_مجازی #سرمایه_اجتماعی #آینده_انقلاب

۱۸:۵۹

thumbnail
undefined تنوع صداها، گنجینه معنامردم فقط شنونده نیستند، آن‌ها راوی‌اند...
آیا تا به حال فکر کرده‌ای روایت واقعی یک جامعه از کجا می‌آید؟ undefined نه فقط از رسانه‌های رسمی یا تیترهای خبری؛ بلکه از دل زندگی روزمره، اشک‌ها، امیدها، اعتراض‌ها و حتی سکوت مردم.
هر خاطره یک پرستار، هر نوشته یک دانشجو، هر تصویر یک کارگر و حتی یک توییت ساده می‌تواند پنجره‌ای تازه به روح جامعه باشد.
undefinedاین صداها، تنوعی شگفت‌انگیز از معنا و تجربه را می‌سازند که اگر آن‌ها را نشنویم، بخشی از حقیقت جامعه را از دست داده‌ایم.
در یادداشت دوم فصل چهارم «روایت مردم» تلاش کرده‌ایم گونه‌شناسی روایت‌های مردمی در ایران امروز را دسته‌بندی کنیم؛ از روایت زیسته تا روایت اعتراضی، از امید تا مقاومت، از هویت تا هنر.
undefined ادامه مطلب را اینجا بخوانید:[لینک یادداشت]---#روایت_مردم #صداهای_پنهان #زیسته #اعتراض #امید #هویت #زندگی_روزمره #مقاومت #هنر #روایتگری #تحلیل_اجتماعی #نظام_روایی

۶:۲۲

thumbnail
undefined هر جا مردم‌اند، روایت جاری است...
روایت فقط در استودیوها و پشت میزهای رسمی ساخته نمی‌شود؛روایت واقعی همان چیزی است که در هیئت‌ها، محله‌ها، دانشگاه‌ها، سفرها، بحران‌ها، و حتی یک استوری ساده اینستاگرام شکل می‌گیرد. undefinedundefined
هر خاطره، هر اشک، هر لبخند و هر تجربه روزمره، یک «روایت» است. اگر خوب شنیده و بازگو شود، می‌تواند الهام‌بخش، امیدآفرین و حتی تغییرآفرین باشد.
undefined هنر ما این است که این روایت‌ها را ببینیم، بشنویم و بازتاب دهیم.undefined هر میدان اجتماعی، یک میدان روایت است؛ کافی‌ست باور کنیم «مردم، راوی اصلی‌اند».
undefined در یادداشت بعدی: نسبت روایت مردم و روایت حاکمیت؛ تقابل یا تکمیل؟
مطالعه متن کامل یادداشت:https://farsnews.ir/Mohsen_Dobashi/1758359503896225218
#روایت_مردم #هر_جا_مردمند_روایت_هست #انسان_روایی #قدرت_مردم #روایتگری #ایران #روایت_زیسته

۱۷:۲۲

نمایشگاه توسعه؛ از ویترین تا واقعیت#نمایشگاه_توسعه قسمت اول
آنچه امروز در کشورهای حاشیه خلیج فارس دیده می‌شود، صحنه‌ای پر زرق‌وبرق از برج‌های شیشه‌ای، استادیوم‌های بین‌المللی، مراکز خرید عظیم و شهرهای آینده‌نماست. این تصویر بیش از آن‌که حکایت از #توسعه_پایدار داشته باشد، نمادی از یک «نمایشگاه توسعه» است؛ ویترینی دلفریب که قرار است #مدرنیته وارداتی را به‌عنوان #پیشرفت واقعی به نمایش بگذارد، بی‌آن‌که از ریشه‌های عمیق استقلال و توانمندی درونی برخوردار باشد.
برای مطالعه یادداشت اینجا کلیک کنید

۱۸:۵۰

نمایشگاه توسعه؛ روایت پرزرق‌وبرق و ذهن ایرانی#نمایشگاه_توسعه قسمت دوم
در دو دهه اخیر، همزمان با فشارهای اقتصادی و تحریم‌های شدید علیه ایران، تصویر دیگری از آن سوی خلیج فارس به ذهن جامعه ایرانی تزریق شد: برج‌های شیشه‌ای سر به فلک کشیده، شهرهای آینده‌نما، تیم‌های فوتبال پرستاره و میزبانی باشکوه از بزرگ‌ترین رویدادهای جهانی. این تصویر، صرفاً بازنمایی پیشرفت همسایگان نبود، بلکه به‌گونه‌ای هوشمندانه طراحی شد تا یک الگوی بدیل از مسیر توسعه ارائه دهد.
برای مطالعه یادداشت اینجا کلیک کنید

۱۰:۰۱

نمایشگاه توسعه؛ فروریختن ویترین توسعهنمایشگاه توسعه قسمت سوم
وابستگی امنیتی؛ نقطه ضعف ساختاریبزرگ‌ترین ضعف کشورهای خلیجی، همان نقطه‌ای است که بیشترین سرمایه‌گذاری ظاهری را روی آن کرده‌اند: #امنیت. این کشورها میلیاردها دلار برای خرید جنگ‌افزارهای پیشرفته هزینه کرده‌اند، اما این زرادخانه‌ها بدون اراده و پشتیبانی سیاسی فروشنده، کارایی محدودی دارند. امنیت در خلیج فارس نه محصول قدرت درونی، بلکه حاصل اجاره‌کردن چتر حفاظتی قدرت‌های خارجی است. بمباران دوحه نشان داد که این چتر امنیتی، نه مطلق است و نه پایدار.
برای مطالعه یادداشت اینجا کلیک کنید

۱۹:۵۸

نمایشگاه توسعه - قطر؛ آزمایشگاه مهندسی روایتی غربقسمت چهارم
قطر در سال‌های گذشته نه صرفاً یک کشور، بلکه یک پروژه بود؛ پروژه‌ای برای مهار ایده استقلال‌خواهانه ایران با عرضه نسخه‌ای تعدیل‌شده و بی‌خطر از اسلام سیاسی. اما حوادث اخیر نشان داد این پروژه در میدان واقعیت، بی‌اعتبار و ناتوان است. آنچه باقی می‌ماند، یک درس مهم برای همه: هیچ ویترین شیک و هیچ مهندسی روایتی نمی‌تواند جایگزین استقلال واقعی و قدرت درون‌زا شود.
برای مطالعه یادداشت اینجا کلیک کنید

۱۸:۵۱

قصه‌های ناشنیده، شکاف در حکمرانی روایتیادداشت پنجم از دفتر چهارم روایت سازی راهبردی
مقدمه: آنان که روایت نمی‌شوند، فراموش می‌شوندیکی از نشانه‌های ضعف در نظام روایت، حذف یا نادیده گرفتن گروه‌هایی است که در لایه‌های پنهان یا حاشیه جامعه قرار دارند. این حذف، گاه آگاهانه و گاه ناخواسته است؛ اما در هر دو حالت، پیامدهای آن عمیق است: از شکل‌گیری روایت‌های متقابل تا بی‌اعتمادی و از بین رفتن احساس تعلق به روایت ملی.در این یادداشت، به این می‌پردازیم که چرا زنان، جوانان و اقوام باید به‌عنوان کنشگران اصلی روایت دیده شوند و چگونه می‌توان حضور آن‌ها را در نظام روایت تقویت کرد.
برای مطالعه یادداشت اینجا کلیک کنید
پاتوق پیشرفت نوآوری و پیشرفت ایران

۱۵:۵۷

بازخوانی منطق امپراتوری جنگ#یادداشت #محسن_دوباشی
در جهان امروز، شاید هیچ گزاره‌ای به اندازهٔ این جمله تکان‌دهنده نباشد:«#دشمن شماره یک #ایالات_متحده_آمریکا، #صلح است»این جمله، هرچند در نگاه نخست اغراق‌آمیز می‌نماید، اما اگر در بستر تاریخی، اقتصادی و راهبردی قرن گذشته بنگریم، می‌توان برای آن شواهد فراوانی یافت.
برای مطالعه یادداشت اینجا کلیک نمایید

۱۲:۵۰

thumbnail
خاطره گویی جالب شهید حاج رمضان از جریان یکی از دیدارهای ایشان با حاج قاسم در حلب سوریه

۱۸:۱۸

بازارسال شده از جهادنگار | صادق مفرد
thumbnail
undefined #یادداشت l همیشه جهادگربه بهانه درگذشت سردار علیرضا افشار*، از اعضای شورای مرکزی جهاد سازندگی در سال‌های آغازین انقلاب، بد نیست مروری داشته باشیم بر بخشی از نگاه‌های او به ماهیت و مسیر جهاد.

افشار معتقد بود *مردمی‌بودن*، با شعار تحقق پیدا نمی‌کند. می‌گفت اگر قرار است کار به دست مردم باشد، باید *ساختار مدیریتی
متناسب با آن شکل بگیرد.
از نظر او، امام خمینی(ره) از همان ابتدا بر واگذاری امور به ظرفیت‌های مردمی ــ تعاونی‌ها، نهادهای انقلابی، تشکل‌های داوطلبانه و خیریه‌ها ــ تأکید داشتند، و جهاد یکی از بارزترین مصادیق این نگاه بود.
او یادآوری می‌کرد که شهید بهشتی در همان سال‌های نخست انقلاب خطاب به جهادگران گفته بود:«شما دولت آینده هستید؛ ما باید دولت را کوچک کنیم و شما باید اداره امور را به دست بگیرید»از نگاه افشار، این جمله تنها یک تشویق نبود، بلکه ترسیم نقشه‌ی آینده انقلاب بود؛ آینده‌ای که در آن اداره کشور بر دوش مردم قرار گیرد.
افشار بر این باور بود که انحلال جهاد سازندگی*، نتیجه‌ی غلبه‌ی جریان‌های تکنوکرات و لیبرال بر ساختار اجرایی کشور بود؛ جریانی که یا نهادهای انقلابی را ادغام کرد یا آن‌ها را چنان دولتی ساخت که از روح داوطلبانه و جهادی فاصله گرفتند. او می‌گفت اگر آن مسیر ادامه نمی‌یافت، نهادهایی چون جهاد می‌توانستند در حوزه‌های عمرانی، اقتصادی و حتی علمی، پیش از هر نهاد رسمی بدرخشند.

در روایت او، جهاد سازندگی در همان سال‌های کوتاه توانست از آبرسانی و برق‌رسانی گرفته تا سیلوسازی و حتی پروژه‌های موشکی، با تکیه بر جوانان و ایمان، به بالاترین سطوح فنی کشور برسد. نمونه‌ای از *خودباوری جمعی
که می‌توانست پایه‌ی یک مدل جدید از حکمرانی مردمی شود.

افشار معتقد بود:اگرچه جهاد به وزارتخانه تبدیل و بعد ادغام شد، اما احیای آن ناممکن نیست.به گفته‌او، «اگر قرار است جهاد دوباره زنده شود، *باید کار را به دست خود جهادی‌ها سپرد؛ همان‌هایی که هنوز در میدان مانده‌اند*»
ایشان تا آخرین لحظه عمر در مسیر جهاد ماند و دل در گرو خدمت به مردم داشت.*روحش قرین رحمت الهی و راهش پررهرو باد*.
undefined @jahadnegar | جهادنگار

۶:۳۷

از شنونده تا روایت‌گر، مسیر کوتاه مشارکت
یادداشت ششم از دفتر چهارم روایت سازی راهبردی
روایت مشارکتی؛ چگونه مردم را در تولید روایت شریک کنیم؟مقدمه: روایت وقتی زنده است که مردم در ساختن آن شریک باشنددر دهه‌های گذشته، روایت امری از بالا به پایین تلقی می‌شد؛ سیاست‌گذار روایت می‌ساخت، رسانه روایت را پخش می‌کرد و مردم باید «باور می‌کردند». اما در جهان شبکه‌ای امروز، چنین مدل‌هایی نه تنها ناکارآمدند، بلکه مشروعیت‌زدا نیز هستند.
برای مطالعه یادداشت اینجا کلیک کنید

۱۵:۰۷

شناخت صحنه در میدان جنگ شناختی
#یادداشت #محسن_دوباشیمقدمهجنگ شناختی، شکل تازه‌ای از نبرد تمدنی است که در آن هدف نه تصرف سرزمین، بلکه تصرف ذهن و بازتعریف معناست. در این میدان، پیروزی نه از مسیر قدرت سخت، بلکه از مسیر مرجعیت دانایی و اقتدار معنایی حاصل می‌شود. فهم صحنه در چنین نبردی، مستلزم شناخت سه سطحِ درهم‌تنیده است: سطح معرفت‌شناختی که نزاع را بر محور معنا می‌بیند، سطح ساختاری که آن را در قالب نظام‌های فناورانه و شبکه‌ای صورت‌بندی می‌کند، و سطح راهبردی–عملیاتی که به طراحی و مداخله آگاهانه در میدان منجر می‌شود.
برای مطالعه یادداشت اینجا کلیک کنید

۶:۱۳

روایتِ مردمی و هوشمند، قدرت‌ساز است
یادداشت هفتم و پایانی از دفتر چهارم روایت سازی راهبردی
#یادداشت #محسن_دوباشیاز روایت مردم تا قدرت نرم؛ سرمایه تمدنی در دل تجربه‌های زیسته
مقدمه: مردم راویان تمدن‌اند، اگر روایتشان شنیده شودقدرت نرم یک کشور، فقط در فیلم‌های حماسی، موسیقی فاخر یا بیانیه‌های دیپلماتیک شکل نمی‌گیرد. بخشی از قدرت نرم در همان روایتی است که یک نوجوان از سفر جهادی‌اش منتشر می‌کند. در پادکستی که یک زن از تجربه زایمان در حاشیه شهر روایت می‌کند. در عکس یک پیرمرد از گندم‌زارهای خشکیده‌اش. در یادداشت تلخ یک دانشجوی خسته از بوروکراسی. و در استوری کوتاه یک نوجوان درباره سرباز وطن.اگر این روایت‌ها شنیده شوند، جمع شوند، پردازش شوند و با نگاه ملی بازخوانی شوند، می‌توانند به قدرت نرم، سرمایه اجتماعی و حتی اقتدار تمدنی بدل شوند.
برای مطالعه یادداشت اینجا کلیک نمایید

۱۳:۴۱

چرا نوآوری در شهر معنا پیدا می‌کند؟#یادداشت #نوآوری #محسن_دوباشی
سال‌هاست درباره نوآوری، ایده‌های بزرگ، تحول دیجیتال و برنامه‌های ملی برای ارتقای کیفیت حکمرانی سخن گفته می‌شود. اما با وجود این حجم از اسناد، طرح‌ها و نهادهای مرتبط با نوآوری، بسیاری از مسائل کشور همچنان حل نشده باقی مانده‌اند: از ناترازی انرژی گرفته تا چالش‌های اجتماعی، فرسودگی شهری، آلودگی هوا و نابرابری‌های منطقه‌ای.پرسش مهم این است:چرا با وجود این حجم از برنامه‌ها، نوآوری در عمل به حل مسئله تبدیل نمی‌شود؟پاسخ، برخلاف تصور، در «فناوری» یا «منابع» نیست؛بلکه در انتخاب مقیاس نادرست برای نوآوری است.
برای مطالعه متن کامل یادداشت اینجا کلیک نمایید

۱۰:۳۹