۳ آبان ۱۴۰۱
بازارسال شده از Mohammad Reza
عِندَ نُزُولِ الشَّدائِدِ یُجَرَّبُ حِفاظُ الإخوانِ.نگاه دارندگان برادرى و دوستى، هنگام فرود آمدن سختىها آزمایش مىشوند.«غرر الحکم و درر الکلم، حدیث۶۲۰۵»امیرالمومنین علیه السلام❆❆❆
۶:۲۲
باسلام و عرض ادب و احترام #پیرو تماس تلفنی با برادران و دوستان عزیز، به استحضار می رساند ، برنامه دورهمی دوستانه بمنظور تجدید دیدار و یادآوری خاطرات شیرین سالهای گذشته ، روز پنجشنبه پنجم آبان از ساعت ۱۰ صبح الی ۱۵ بعد از ظهر برگزار خواهد شد .حضور تک تک شما عزیزان را دراین جمع صمیمی گرامی میداریم .
۶:۴۸
بازارسال شده از محمد ورهرام
نشانی رودهن:اتوبان پردیس، پشت دانشگاه آزاد رودهن، میدان خلیج فارس، بلوار شهید مطهری، گلاهک، بعد از کشتارگاه، خیابان زیتون، پلاک 12
پین:https://goo.gl/maps/2pczH74Snss
تلفن سرایدار:نام:Gelahak Keramتلفن همراه:09194720632
پین:https://goo.gl/maps/2pczH74Snss
تلفن سرایدار:نام:Gelahak Keramتلفن همراه:09194720632
۶:۴۹
۵ آبان ۱۴۰۱
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدندرکوی او گدایی بر خسروی گزیدناز جان طمع بریدن آسان بود ولیکناز دوستان جانی مشکل توان بریدن
۴:۰۴
دوستان عزیز از ساعت ۱۰ صبح امروز منتظر دیدارتان هستیم
۴:۰۵
۷ آبان ۱۴۰۱
بازارسال شده از Mohammad Reza
۷:۰۱
باسلام و عرض ادب و احترام
۷:۰۲
بدینوسیله از کلیه رفقای عزیز که قبول زحمت فرموده و درمراسم دورهمی روز پنجشنبه شرکت نمودند , کمال تشکر و قدردانی را می نمائیم . با آرزوی سلامتی و عاقبت به خیری
۷:۰۴
عکس یادگاری پایان مراسم
۷:۱۳
۷:۱۳
۱۱ آبان ۱۴۰۱
۲۲ آبان ۱۴۰۱
بازارسال شده از اطلاع رسانی برهان
۶:۰۳
۲۵ آبان ۱۴۰۱
گنجینه کتابهای تربیتی مهتدین.xlsx
۵۰.۴ کیلوبایت
لیست کتابهای با موضوع تربیت . موجود در موسسه مهتدین
۷:۰۲
۲۴ دی ۱۴۰۱
فایل تکمیل شده کتابهای با موضوع تربیت شامل 395 اثر .
۶:۴۴
۱۱ بهمن ۱۴۰۱
داس هایتان فقط گندم و جو درو نمی کرد " این داس ها به علف های هرزه ی تن پروری فرصت عرض اندام نمی داد. شب هایتان چه زیبا بود ! آسمان شما مثل آسمان ما بی ستاره نبود . صدای موسیقی سکوت شما , با آهنگ نسیمی می شکست که هوای بازی با برگ های درختان بلند چنار و بید را داشت . خروس خانه تان هم موذن اذان صبحتان بود . صدای خروش رودخانه ها و جوشش چشمه ها حماسه و لطافت را به خونتان تزریق می کرد . چه اندازه تصاویر زیبا در مقابلتان صف کشیده و نوبت به نوبت نگاهتان را نوازش می کرد : مرغی که روی تخم هایی نشسته بود که صدای زندگی از درونشان می آمد . بره ایی تازه بدنیا آمده که برای ایستادن تلاش می کرد و به فرزندانتان پشتکار را می آموخت . درختان میوه ای که در باغچه ی خانه تان در بهار و زمستان , درس معاد می دادند . باران که می آمد , عطر کاه گل های تر شده مستتان می کرد و صبح , بوی یاس هایی که لباس دیوارتان شده بود از پنجره ی رو به باغچه , به اتاقتان می آمد و شما را برای صبحانه به روی تختی دعوت می کرد که در گوشه حیاط زیر سایه درخت خانه جا گرفته بود . خانه های شما بوی زندگی می داد , دعا کنید خانه های ما هم بوی زندگی بگیرد . تقدیم به پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هایی که قصه های شبشان رساترین رسانه عصرشان بود .
۸:۲۸