۷:۲۶
سلام و عرض ادبزائرین گرامی لطفا امشب ساعت ۹ موقع حرکت از هتل به طرف فرودگاه مدینه بر اساس این لیست های سوار اتوبوس شوید.
۷:۲۶
با سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما، باعث افتخار بنده بود که در این سفر معنوی بعنوان خادم سلامت همراه شما بزرگواران بودم، از مدیر و معاون محترم کاروان که نهایت همکاری با بنده رو داشتن کمال تشکر را دارم، دست تک تک شما زائرین گرامی را میبوسم، امیدوارم اگر کوتاهی و کاستی از طرف اینجانب رخ داده،بنده را ببخشید وحلال بفرمایید، التماس دعا
پزشک کاروان، کریمیان
پزشک کاروان، کریمیان
۷:۳۷
با سلام واحترام خدمت آقای کریمیان پزشک کاروان ماهم از جنابعالی تقدیر وتشکر میکنیم نسبت به کارهای که به مریض های کاروان انجام دادید انشالله هرکجا که هستید خداوند پشت وپناهتان بادیعقوب اکبری
۱۰:۲۵
سلام و خسته نباشی لطفا امشب ساعت ۱۰ شب جهت تحویل ساکها تشریف بیاورید.آدرس. قطب آباد ، خیابان شهید باهنر ، کوچه ۹خیابان اصلی دفترهای شرکت مس را خیابان باهنر می گویند.
۱۸:۰۳
لطفا سریعتر تشریف بیاورید بابت ساک ها
۱۹:۰۸
با عرض سلام خدمت حاجیان و حاجیه خانم های محترم. تشکر از همه ی. شما مخصوصا مدیر و روحانی کاروان و معاون آقای اسدی .حجتان قبول. مقدمتان گلباران
۰:۳۳
اگه در این سفر کوتاهی یا کم کاری از بنده پيش آمده مرا ببخشید
۰:۳۴
حاجیان عزیز بنده چون گوشیم را در منا گم کردم هر کس از بنده عکس داره به این شماره برام بفرسته ۹۱۳۳۹۲۷۲۳۹.ممنوم
۳:۰۰
بسمک یا خیر الشاکرین هر آمدنی را رفتنی است و خوشا به حال آنان که در اطاعت خالق و خدمت به مخلوقند امام علی علیه السلام با سلام و عرض ادب و احترام و تبریک عیدالله الاکبر عید سعید غدیر خدمت شما زائران گرانقدر بیت الله الحرام و حرم شریف نبویمدت بیش از سه ماه از زمان آشنایی بنده با شما تا لحظه خداحافظی با شما بزرگواران، توفیق خدمت به شما عزیزان روزی این حقیر گردید که جزو بهترین روزهای عمرم بود.در این مسیر تجربه و رهنمودهای اساتید بزرگوارم مدیر محترم و توانمند حاج آقا پوراسدی و روحانی با سواد و دوست داشتنی حجت الاسلام کشاورزی و سرور عزیز و بزرگوارم حاج آقا یزدی نژاد شامل حالم شد.البته قطعا قصور و کوتاهی نیز بوده که از همه شما سروران ارجمند عذرخواهی میکنم و طلب حلالیت و عفو و بخشش دارم.پیامهای سرشار از لطف و محبت شما مردم شریف و دوست داشتنی شهربابک در این چند روزه نشان از نجابت و بزرگواری شما و باعث شرمندگی بیشتر حقیر گردید.ضمن آرزوی حجی مقبول و سعیی مشکور از خداوند متعال برای شما عزیزان و خانواده های محترمتان سلامتي و عاقبت به خیری آرزومندم.
عاجزانه محتاج دعای خیرتان و مشتاق زیارت مجدد همه شما بزرگواران هستمخادم کوچک شما: امین اسدی
عاجزانه محتاج دعای خیرتان و مشتاق زیارت مجدد همه شما بزرگواران هستمخادم کوچک شما: امین اسدی
۲۰:۵۹
حج الزهرا ۲۶۰۶۵ شهربابک
بسمک یا خیر الشاکرین هر آمدنی را رفتنی است و خوشا به حال آنان که در اطاعت خالق و خدمت به مخلوقند امام علی علیه السلام با سلام و عرض ادب و احترام و تبریک عیدالله الاکبر عید سعید غدیر خدمت شما زائران گرانقدر بیت الله الحرام و حرم شریف نبوی مدت بیش از سه ماه از زمان آشنایی بنده با شما تا لحظه خداحافظی با شما بزرگواران، توفیق خدمت به شما عزیزان روزی این حقیر گردید که جزو بهترین روزهای عمرم بود. در این مسیر تجربه و رهنمودهای اساتید بزرگوارم مدیر محترم و توانمند حاج آقا پوراسدی و روحانی با سواد و دوست داشتنی حجت الاسلام کشاورزی و سرور عزیز و بزرگوارم حاج آقا یزدی نژاد شامل حالم شد. البته قطعا قصور و کوتاهی نیز بوده که از همه شما سروران ارجمند عذرخواهی میکنم و طلب حلالیت و عفو و بخشش دارم. پیامهای سرشار از لطف و محبت شما مردم شریف و دوست داشتنی شهربابک در این چند روزه نشان از نجابت و بزرگواری شما و باعث شرمندگی بیشتر حقیر گردید. ضمن آرزوی حجی مقبول و سعیی مشکور از خداوند متعال برای شما عزیزان و خانواده های محترمتان سلامتي و عاقبت به خیری آرزومندم. عاجزانه محتاج دعای خیرتان و مشتاق زیارت مجدد همه شما بزرگواران هستم خادم کوچک شما: امین اسدی
سلام و عرض ادب .تشکر از شما برادر بزرگوار .ممنونم بابت تمام زحمات .ان شاءالله خداوند قبول کند .دوست داشتنی و زحمت کش بودید .ممنونم
۳:۴۳
بازارسال شده از حج و زیارت تخصصی
۱۱:۰۱
سلام وقت بخیر عزاداری ها قبول باشد .حجاج بزرگوار ی که مبلغ ۵میلیون تومان قبل از اعزام به حج، برایشان واریز نشده است لطفاً مشخصات، شماره شبا و شماره کارت ثبت شده در سیستم حج و زیارت را تا یکشنبه ۱۴۰۳/۴/۲۴ به اینجانب بفرستید.
۱۵:۳۸
دو عدد حوله احرام گل دار پیش اقای حسین زاده است ( از کاروان حاج آقا ابراهیم نسب) اگر کسی گم کرده از اقای حسین زاده تحویل بگیرد.
۱۵:۳۸
بازارسال شده از کارگزاران حج و زیارت استان یزد
۱۶:۲۲
۱۶:۲۵
حج الزهرا ۲۶۰۶۵ شهربابک
تهیه شام عرفات در آشپزخانه مرکزی
واقعا کارشون دشواره خداوند توفیقشون بده
۶:۲۷
خاطره ایام حج سال۱۴۰۳بخوانید واقعا یادآور خاطرات خوب حج می باشد.تقریبا یک ماه است که از سفر رویایی حج مان می گذرد.سفری که یک عمر پول روی پول گذاشتیم...یک عمر روزشماری کردیم، این پا و آن پا کردیم و از خدا خواستیم زودتر نوبت مان شود. و چه بسا که در این صف انتظار، عده ای میانسال شدند، عده ای پیر شدند، و عده ای اجل فرصت به آنها نداد و حسرت تماشای گنبدحضرا و خانه خدا را به گور بردند.سفری که عمری در انتظارش بودم نفهمیدم چطور آمد و در یک چشم بر هم زدن به پایان رسید و من را با کوله باری از حسرت روزهایی که از دست دادم تنها گذاشت.امروز مثل کسی که عزیزی را از دست داده و تا حالا داغ بوده و دور و برش شلوغ بوده شده بودم، به سراغ لباسهای احرام رفتم و همه را با وسواس، درون ساکِ کوله ای چیدم، لباس های سفید، چادر، شلوار، حوله های احرام، کیسه سنگ ، کارت شناسی و کوهی از خاطرات که هرگز تکرار نخواهند شد...صندلی را زیر پایم گذاشتم و کیف ها راته طبقه بالای کمد دیواری جاساز کردم و خدا میداند که چقدر دلم گرفت وقتی نمی دانستم آیا باردیگر مجالی برای باز کردن زیپ کیف و پوشیدن آنها خواهم داشت یا خیر.درب کمد را بستم و از صندلی پایین آمدم ولی چه کنم با ذهنی که خمار تکرار آن روزهاست، خمار خنده ها و شادیها، خمار غم ها و کدورت ها، خمار خستگی ها و گرمای هوای عربستان دلم لک زده برای اتوبوس شماره ۶ ترافیک سنگین زیر تونل و ازدحام ایستگاه اتوبوس و درب ها و مسیرهای حرم که هر ساعت قانون ورود و خروجش تغییر میکرد و گاها با اخم و ناراحتی از اینکه راهم دور شده و باید یک دور قمری محوطه را می چرخیدم چهره در هم می کشیدمو امروز چقدر از دست خودم عصبانی هستم که چرا غر زدم؟ مگر به دنبال چه چیزی می گشتم ؟اصلا عجله ام برای چه بود؟چرا نفهمیدم که نفس کشیدن در جوار یار نایاب است و باید غنیمت بشمارم.چقدر امروز دلم حرم خواست، صحن اصلی نشد، نیم طبقه، نیم طبقه نشد طبقه دوم، سوم، پشت بام، هرجایی که فقط بشود یک بار دیگر شش هایم را از هوایش پر کنم و قلبم را جلا دهم. وای که چقدر امروز دلم غروب مدینه خواست و خلوت های عاشقانه پشت دیوار بقیع.دلم لک زده برای پنیر های سه گوش و عسل و مربای تکراری و چای با طعم لیوان کاغذی و صدای خدمه سالن که هنوز که هنوز است هر صبح در گوشم زنگ می خورد که «لطفاصندلی ها را به ترتیب پر کنید».دلم لک زده برای پاکت رخت چرک ها، نوبت ماشین لباسشویی و خشک کن ناسازگار و گرمای پشت بام هتل و حسرتی که حاضرم تمام گیره های لباس دنیا را بدهم و فقط یکبار دیگر کمر خم کنم و از زیر حوله های احرام آویزان رد شوم. چقدر این یک ماه عصرهایش برایم طولانی شده، چقدر زمان برای خوابیدن زیاد می آوردم و افسوسِ اینکه، چرا از زیر شرکت در جلسات ساعت چهار، سالن جلسات نمازخانه شانه خالی کردم و لذت دیدار دوستان را از دست دادم.دلم لک زده برای شن های داغ عرفات و هوای دم کرده زیر چادرهایش و جعبه های پر از غذا و فرغون یخ جلوی چادرها، و چه حیف که شاید لحظاتی را بر سر کمبود جا وقت صرف کردیم و از دست هم دلخور شدیم.دلم لک زده برای صف های طولانی دستشویی های منی و چشم غره هایی که اگر کارت به درازا می کشید نثارت می شد.دلم لک زده برای آسانسورهای شلوغ، برای معطلی های توی سالن برای زنگی که با سوار شدن مسافر اضافه به صدا در می آمد.دلم لک زده برای هم اتاقی هایم، برای دورهمی با دوستانم و گپ زدن های تا نیمه شب و خنده های الکی که دل و پهلویت را با هم یکی می کرد .هر چه خاطرات آن روزها را مرور میکنم چیزی جز زیبایی و زیبایی نمی بینم و دلم نمی خواهد حتی سختترین لحظاتش را هم حذف کنم. گفتم خدایا سفر حج قطعا در کنار همه درس های که داشت به من آموخت هر چیزی را باید به وقتش قدر دانست که قطعا حسرت و افسوس و آه هرگز هیچ گذشته ای را بر نگردانده است.قدر دانستن نعمت سلامتی قبل از بیمار شدنقدر دانستن وجود پدر و مادرقدر دانستن فرزند صالح و اقوام و فامیل و دوست و آشنا، وخلاصه قدر دانستن هر چه که خدا صلاح دانسته و ما را لایق داشتن آن دانسته که قطعا روزی خواهد رسید که حسرت تک تک این دقایق را خواهیم خورد.
التماس دعا
التماس دعا
۰:۱۶
السلام علیک یا رقیه بنت حسین بن علی ایام شهادت دردانهی حسین(ع) است همان دخترک سه سالهای که یادگار تازیانههای نینوا و سیل سیلی کربلای پدرش بود.رقیه(س)؛ نماد بزرگیِ صبر در قامتی خردسال است که دستان کوچکش هنوز هم بوی نوازشهای پدرانه اباعبدالله(ع) را میدهد و امتداد نگاه غمبارش تسلی دل رنج دیده زینب(س) است.رقیه سلام الله علیها پرورش یافتهی سیره زینب(س) بود که توانست آن همه زخم و درد بی امانِ دشت نینوا را تاب بیاورد و سربلند بیرون آید تا وارث زیبای صبر خاندانش باشد.رقیه(س) دختر خورشید بود که بیابانهای نینوا خندههای کودکانهاش را به یغما بردند تا صدای گامهایش در کشاکش خارهای جاده، غربت سه ساله را فریاد بزنند.و حال به پاس همین پاهای ترک خورده و زخم چشیده است که عرش به پیشواز آمده تا بربال ملائک او را در آغوش گیرد و محنت کربلا و خاطرهی عاشورا را در روح پاک این دخترک سه ساله التیام بخشد ؛ چرا که دیگر زمین تاب تحمل سنگینیِ ظلمی که بر او رفت را ندارد.مگر میشود سه ساله باشی و تازیانه را تاب بیاوری؛ سه ساله باشی و قصهی پر درد اسارت را در خاطرت بشماری. خرابهنشین شوی و داغ سرهای به نیزه رفته را از معجر چشمانت خط بزنی؟
آری ای سه سالهی حسین(ع)؛ با رفتنت، پنجرهها، کابوس دمادم تازیانه و اسارت را تب میکنند تا خارها شرمسار خراشی شوند که بر پاهای تو روا داشتند.
شهادت جانسوز حضرت رقیه سلام الله علیها را خدمت جنابعالی وخانواده معززتان تسلیت و تعزیت عرض می کنم
آری ای سه سالهی حسین(ع)؛ با رفتنت، پنجرهها، کابوس دمادم تازیانه و اسارت را تب میکنند تا خارها شرمسار خراشی شوند که بر پاهای تو روا داشتند.
شهادت جانسوز حضرت رقیه سلام الله علیها را خدمت جنابعالی وخانواده معززتان تسلیت و تعزیت عرض می کنم
۱:۳۴
حاجی گرامیسلام علیکمبا تقدیم احترام، پرسشنامه ذیل با هدف سنجش نظرات و میزان رضایت شما عزیزان در خصوص خدمات آموزشی و فرهنگی بعثه مقام معظم رهبری در موسم حج تمتع سال 1403 تهیه شده است. لطفاً با تكميل اين پرسشنامه ما را در تعالی و بهبود برنامهها و فعالیتهای آموزشی و فرهنگی آتی ياری فرمائيد.آدرس سامانه نظر سنجی:https://hajj.ir/fa/form_data/add/form_id=87
۲۰:۳۰