مشفقون
اگر هنوز حفظ نظام از اوجب واجبات است.../ سخنی صریح با مدیران، انقلابیون و دوست داران نظام... محمد صالح مشفقی پور برخی از انقلابی ها و مدیران، گمان می کنند که برای حفظ نظام، نباید به حجاب، موسیقی و این قبیل مسائل پرداخت... اما واقعیت این است که اگر همچنان «حفظ نظام را از اوجب واجبات» می دانند، اتفاقا نظام باید به مظاهر بی ایمانی، بی بند و باری و شیوع منکرات در جامعه(که بی حجابی و اختلاط زن و مرد و موسیقی از مصادیق بارز آن است) حساس باشد و آن ها را تا حد توان مدیریت کرده و حکمرانی کند. در صورت عدم توجه به این مسائل، بدنه مؤمن و متدین جامعه که حفظ و بقای نظام، وابسته به آنان است، به تدریج یا استحاله شده و یا از حمایت نظام فاصله گرفته و بی اعتنا می شوند که در هر دو صورت، حفظ نظام اسلامی در معرض خطر جدی قرار می گیرد. کمی تأمل و آینده نگری کنیم. پ.ن: هشدار دقیق و قابل تأمل رهبری را بخوانید: مثل اول مشروطه! https://ble.ir/moshfeghoun/-643915484212677358/1678896964774 @Moshfeghoun
«مثل اول مشروطه» / هشدار دقیق و قابل تأمل رهبری...مسؤولان نگذارند چنین حالتی در مؤمنین به وجود بیاید...
مقام معظم رهبری:
«این جزو تعالیم اسلام است كه با زبان و تبیین باید مردم را با فضایل اخلاقی آشنا كرد و از منكرات دور نگهداشت. این به جای خود درست؛ اما با #شیوع_منكرات و با تظاهرِ به آن باید مقابله كرد.
اسلام مرتكبِ منكر را نصیحت و هدایت میكند؛ اما حد هم برای او میگذارد. با صِرف زبان و توصیه نمیشود كاری كرد. #قدرت_نظام باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد. اجازه ندهید كه هوس های یك عدّهی معدود و یك گروه كوچك و اندك در داخل جامعه، موجب اغوای ذهن و فكر دختر و پسر جوان و مرد و زن مؤمنی شود كه هیچ انگیزهی فسادی ندارند. شما باید جلوِ آنگونه افراد را بگیرید.
همهی مسؤولان بخشهای مختلف كشور در این زمینه مسؤولند. اجازه ندهید عدّهای با تكیه به نام آزادی - كه واقعاً باید بر عنوان مظلوم آزادی گریست كه چه سوء استفادههایی از این نام میشود - منكرات و فحشا و بیبندوباری را در جامعه رایج كنند.
عكسالعملِ آن این است كه عدّهای به نظام بدبین شوند؛ مثل اوّل مشروطه.
یكی از عواملی كه موجب شكست مشروطیت در ایران شد، این بود كه متدیّنین بعد از مدتی احساس كردند كأنّه كار به سمت بیدینی پیش میرود.
جنجال زیاد مطبوعاتی كه آن وقت همهی انگیزهی خودشان را این قرار داده بودند كه به مقدّسات دینی حمله كنند - البته كسانی كه در مشروطیت با اساس دین و مظاهر دینی و اعتقادات دینی و روحانیت و با اینطور چیزها در مجامع به صورت قلمی و شعاری مقابله و اهانت میكردند، عدّهی زیادی نبودند، اما جنجالشان زیاد بود - موجب شد كه متدیّنین و علما كه در صفوف اول مبارزهی مشروطیت بودند، بتدریج دلسرد شدند و كنار نشستند.
وقتی چنین شد، نهضت شكست میخورد؛ و مشروطیت شكست خورد. بعد از پانزده، شانزده سال از عمر مشروطیت، دیكتاتوریِ رضاخانی به وجود آمد.
این بسیار عبرتانگیز است. رضاخانِ قلدر و چكمهپوش كجا، شعار مشروطیت كجا؛ چقدر اینها با هم فاصله دارند! چرا اینطور شد؟ چون اطمینان و اعتماد مردم مؤمن سلب شد؛ كنار نشستند و از صحنه بیرون رفتند.
مسؤولان نباید بگذارند چنین حالتی در مؤمنین به وجود آید.»۱۳۸۰/۰۵/۱۱
#طلبه_ای_در_قممحمد صالح مشفقی پور
@Moshfeghoun
مقام معظم رهبری:
«این جزو تعالیم اسلام است كه با زبان و تبیین باید مردم را با فضایل اخلاقی آشنا كرد و از منكرات دور نگهداشت. این به جای خود درست؛ اما با #شیوع_منكرات و با تظاهرِ به آن باید مقابله كرد.
اسلام مرتكبِ منكر را نصیحت و هدایت میكند؛ اما حد هم برای او میگذارد. با صِرف زبان و توصیه نمیشود كاری كرد. #قدرت_نظام باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد. اجازه ندهید كه هوس های یك عدّهی معدود و یك گروه كوچك و اندك در داخل جامعه، موجب اغوای ذهن و فكر دختر و پسر جوان و مرد و زن مؤمنی شود كه هیچ انگیزهی فسادی ندارند. شما باید جلوِ آنگونه افراد را بگیرید.
همهی مسؤولان بخشهای مختلف كشور در این زمینه مسؤولند. اجازه ندهید عدّهای با تكیه به نام آزادی - كه واقعاً باید بر عنوان مظلوم آزادی گریست كه چه سوء استفادههایی از این نام میشود - منكرات و فحشا و بیبندوباری را در جامعه رایج كنند.
عكسالعملِ آن این است كه عدّهای به نظام بدبین شوند؛ مثل اوّل مشروطه.
یكی از عواملی كه موجب شكست مشروطیت در ایران شد، این بود كه متدیّنین بعد از مدتی احساس كردند كأنّه كار به سمت بیدینی پیش میرود.
جنجال زیاد مطبوعاتی كه آن وقت همهی انگیزهی خودشان را این قرار داده بودند كه به مقدّسات دینی حمله كنند - البته كسانی كه در مشروطیت با اساس دین و مظاهر دینی و اعتقادات دینی و روحانیت و با اینطور چیزها در مجامع به صورت قلمی و شعاری مقابله و اهانت میكردند، عدّهی زیادی نبودند، اما جنجالشان زیاد بود - موجب شد كه متدیّنین و علما كه در صفوف اول مبارزهی مشروطیت بودند، بتدریج دلسرد شدند و كنار نشستند.
وقتی چنین شد، نهضت شكست میخورد؛ و مشروطیت شكست خورد. بعد از پانزده، شانزده سال از عمر مشروطیت، دیكتاتوریِ رضاخانی به وجود آمد.
این بسیار عبرتانگیز است. رضاخانِ قلدر و چكمهپوش كجا، شعار مشروطیت كجا؛ چقدر اینها با هم فاصله دارند! چرا اینطور شد؟ چون اطمینان و اعتماد مردم مؤمن سلب شد؛ كنار نشستند و از صحنه بیرون رفتند.
مسؤولان نباید بگذارند چنین حالتی در مؤمنین به وجود آید.»۱۳۸۰/۰۵/۱۱
#طلبه_ای_در_قممحمد صالح مشفقی پور
@Moshfeghoun
۱۶:۱۶