فنِ زادنِ معرفتمقاله اختصاصی دکتر ناصرالدین صاحبالزمانی، نویسنده کتاب مشهور «خط سوم» در مجله نقد اندیشه:
از نظر شمس، انسان کامل یک «انسان متفکر» است
تا زمانی که ذهن بشر زنده است، تفکر به بنبست نمیرسد، زیرا افراد در جامعه برای آینده برنامهریزی دارند، در مشاغل مختلف مشغول به کار هستند و در راستای پیشرفت خود و جامعه در ابعاد گوناگون کنکاش میکنند. از همین رو نمیتوان در آن جامعه، از بنبست تفکر سخن گفت.
از نظر شمس، انسان کامل یک «انسان متفکر» است. برای وی، اندیشه دارای مفهومی گستردهتر از اندیشه، به معنی اصطلاحیِ آن در #منطق بود و بیشتر مفهوم خردمندی و عقل معاش را در بر میگرفت. البته از نظر شمس، همهکس به چنین بلوغی نمیرسد.
بشر از ابتدا تا امروز هشت مرحله معرفتی را پشت سر گذاشته است. شیوه و نوع تفکر در هر دوره، از منابع معرفتی مؤثر بر #آگاهی و #شناخت انسان نشئت گرفته، تا افراد با استناد به آنها، نوعی از تفکر و اندیشه را برگزینند. نحوه اندیشیدن که شامل منابع معرفت بشری در دورههای اساطیری، پیدایش مذهب، فلسفه، عرفان، ادبیات، هنر، علم و دانش بشری است، در دوره تکنولوژیهای نوین، روند دیگری را تجربه میکند.
ذهن همواره دریافتهای خود از واقعیت را دستکاری میکند، برمیگزیند، یا با تغییراتی گاه اندک و گاه بسیار، تا ژرفای یک مسخ کافکایی، آن را باز پس میدهد.
افلاطون میگوید بشر هیچچیز در #زندگی نمیآموزد، بلکه همه را به یاد میآورد و معرفت انسان، خاطرات فراموش شدهای است که بشر پیشاپیش آنها را در جهان مُثل و در جهان تصورهای استوار، آموخته است. حتی در این شرایط نیز آنچه که همچنان میتوان به آن دست یافت، نوعی از تفکر و اندیشه است که به تدریج بشر کسب میکند.
روند و شیوه اشاعه #معرفت در هر زمینهای در مقایسه با دورههای قبل خود بسیار متحول شده و تکنولوژی این روند را سرعت بخشیده است. اکنون انسان در جهت تفکر و بررسی درباره یک موضوع، میتواند به منابعی که در فضای دیجیتال وجود دارد، مراجعه کرده و به اندیشه خود شکل جامعتری دهد.
دکتر ناصرالدین صاحبالزمانی، مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صفحه ۲۴
لینک خرید مجلهhttps://zarinp.al/584858
اینستاinstagram.com/naghdeandisheh
توییترtwitter.com/naghdeandisheh@naghdeandisheh
از نظر شمس، انسان کامل یک «انسان متفکر» است
۲۱:۵۵
۱۸:۵۸
۱۸:۵۸
۱۸:۵۸
۱۸:۵۸
۱۸:۵۹
۱۸:۵۹
۱۸:۵۹
سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای حکومت کردن نیست
برینارد گای. پیترز، نظریهپرداز برجسته علوم سیاسی در گفتوگو با مجله نقد اندیشه:
سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای حکومت کردن نیست. در چند دهه گذشته، حکومتها با مجموعهای از چالشهای سخت روبهرو شدهاند و این چالشها به اندازهای بزرگ هستند که حتی حکومتهای قدرتمندتر نیز توانایی مدیریت آنها را ندارند. اصلیترین دلیل این است که چنین مسائلی اغلب خارج از کنترل هر کشوری است. بنابراین، همکاری بینالمللیِ مؤثر برای مقابله با این مسائل جهانی ضروری است.
لینک خرید مجلهhttps://zarinp.al/584858
اینستاinstagram.com/naghdeandisheh
توییترtwitter.com/naghdeandisheh@naghdeandisheh
۱۹:۰۰
۱۹:۰۰
۱۹:۰۰
۱۹:۰۰
۱۹:۰۰
۱۹:۰۰
۱۹:۰۰
۱۹:۰۰
۱۹:۰۰
چرا سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای «حکومت کردن» نیست؟
برینارد گای. پیترز، نظریهپرداز برجسته علوم سیاسی در گفتوگو با مجله نقد اندیشه:
سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای حکومت کردن نیست. در چند دهه گذشته، حکومتها با مجموعهای از چالشهای سخت روبهرو شدهاند و این چالشها به اندازهای بزرگ هستند که حتی حکومتهای قدرتمندتر نیز توانایی مدیریت آنها را ندارند. اصلیترین دلیل این است که چنین مسائلی اغلب خارج از کنترل هر کشوری است. بنابراین، همکاری بینالمللیِ مؤثر برای مقابله با این مسائل جهانی ضروری است.
امروزه کشورهای بسیاری با شکستهای متعدد روبهرو شدهاند یا رو به فروپاشی هستند. این مسأله معمولاً ناشی از «شورش» نیست، بلکه منشأ آن، «بیتفاوتی» است. شهروندان در احزاب سیاسی شرکت نمیکنند و تمایلی به سرمایهگذاری زمان و انرژی خود در فعالیتهایی مانند رأیدهی و… ندارند. در این شرایط، بسیاری افراد از «زندگی سیاسی» دست میکشند.
ایده انتقال ناگهانی به یک دموکراسی به سبک غربی در ایران تخیلی و غیر واقعبینانه است و هرکسی که چنین فکر میکند، ممکن است به طور کامل پیچیدگی این وضعیت را درک نکند.
برخی مدلهای اصلاح به «تغییرات قابل توجه» نیاز ندارند، بلکه به یک «انطباق متفکرانه» نیاز دارند. یک روند مهم در سیاست عمومی معاصر، تصمیمگیری مبتنی بر شواهد است.
بسیاری از ارزشها مانند «کارآمدی سیاسی» در جهان در حال از بین رفتن هستند و «ایران» در این اتفاق ناخوشایند تنها نیست. باید مشخص کنیم کدامیک از این ارزشها میتواند توسط عوامل سیاسی، سازمانهای سیاسی، سازمانهای جامعه مدنی یا هر نوع سازمان دیگری، تحتتأثیر عواملی مثل آموزش یا استدلال یا مشارکت مردم تغییر کند، تا موقعیت برای یک نظام دموکراتتر فراهم شود.
وقتی دولتی ظرفیت خود را برای ارائه «خدمات عمومی» ضروری از دست میدهد، مشروعیت خود را از بین میبرد. در نتیجه کاهش مشروعیت و کارآمدی، یک مارپیچ نزولیِ باطل را ایجاد میکند.
امروزه بخشهایی از ارتباط میان حکومت با فلسفه و علم از دست رفته است. وقتی من در دوره تحصیلات تکمیلی بودم، همه ما مجبور بودیم تا درس فلسفه سیاسی را بگذرانیم، اما دانشجویان امروزی این کار را انجام نمیدهند. علاقه و دغدغه آنها نسبت به این مسائل کمتر شده و ما رفته رفته شاهد از دست رفتن ارتباطمان با مسائل مربوط به ارزشهای سیاسی و اجتماعی هستیم.
فرناز هداوندخانی، گفتوگو با برینارد گای. پیترز، مجله #نقد_اندیشه، شماره دوم و سوم، بهار ۱۴۰۳، صفحه ۷۰
لینک خرید مجلهhttps://zarinp.al/584858
اینستاinstagram.com/naghdeandisheh
توییترtwitter.com/naghdeandisheh@naghdeandisheh
۱۹:۰۰
دانایان، طبقهای ممتاز در ایران باستان بودند
دکتر مهدی محقق در گفتوگو با مجله نقد اندیشه:
ایرانیان چهار طبقه ممتاز داشتند. یکی از این طبقات «داناکان» بود که در زبان پهلوی همان دانایان و فیلسوفان است. همچنین اِستارشماران یا اخترماران یا منجمین، پزشکان و زمین پتمانان که مهندسین بودند.
طبقات مختلف دانشمندان با یکدیگر دادوستد علمی نیز داشتند. به عنوان نمونه منجمان، پزشکان و فیلسوفان چنین تقابلی داشتند و حتی میگفتند فلسفه و پزشکی به هم مربوطاند.
متن کامل این گفتوگوی تفصیلی در شماره دوم و سوم مجله نقد اندیشه منتشر شده است.
لینک خرید مجلهhttps://zarinp.al/584858
اینستا instagram.com/naghdeandisheh
توییترtwitter.com/naghdeandisheh@naghdeandisheh
دکتر مهدی محقق در گفتوگو با مجله نقد اندیشه:
۱۵:۴۵
استاد ناصرالدین صاحبالزمانی: بعید نیست که شمس تازهای ظهور کند
جناب استاد محمدحسن ناصرالدین صاحبالزمانی، متفکر ۹۴ ساله کشورمان که در میان مردم با کتاب مشهور «خط سوم» (درباره شخصیت و اندیشه شمس تبریزی) بیشتر شناخته شده، سالهاست که خلوتگزینی را بر حضور عمومی ترجیح داده است.
استاد در خط سوم، سخن شمس را نه تنها آینه شخصیت او، بلکه «گواه انحطاط زمان» میداند و مینویسد: «جهان شمس، جهان اختلافها و تضادهاست. او به هر طرف که مینگرد، تضاد - تضاد طبقات، تضاد افراد، تضاد اقوام و حتی تضاد میان همکیشان و پیروان یک دین - میبیند. جنگ از میان هفتاد و دو ملت نیز سر فرا برده است… مردان راستین در گرسنگی و تنگدستی به سر میبرند و مالکان بزرگ، مردمان را آن چنان از سر راه خود میرانند که گویی کوی و برزن و شاهراههای عمومی را نیز به قباله گرفتهاند.»
مجله نقد اندیشه، گزیدهای از گفتوگوی ایشان را به همراه یادداشتی درباره کتاب خط سوم منتشر کرده که از نظر میگذرانید.
متن کامل یادداشت https://t.me/NaghdeAndisheh/956
اینستاinstagram.com/naghdeandisheh
توییترtwitter.com/naghdeandisheh
@naghdeandisheh
جناب استاد محمدحسن ناصرالدین صاحبالزمانی، متفکر ۹۴ ساله کشورمان که در میان مردم با کتاب مشهور «خط سوم» (درباره شخصیت و اندیشه شمس تبریزی) بیشتر شناخته شده، سالهاست که خلوتگزینی را بر حضور عمومی ترجیح داده است.
استاد در خط سوم، سخن شمس را نه تنها آینه شخصیت او، بلکه «گواه انحطاط زمان» میداند و مینویسد: «جهان شمس، جهان اختلافها و تضادهاست. او به هر طرف که مینگرد، تضاد - تضاد طبقات، تضاد افراد، تضاد اقوام و حتی تضاد میان همکیشان و پیروان یک دین - میبیند. جنگ از میان هفتاد و دو ملت نیز سر فرا برده است… مردان راستین در گرسنگی و تنگدستی به سر میبرند و مالکان بزرگ، مردمان را آن چنان از سر راه خود میرانند که گویی کوی و برزن و شاهراههای عمومی را نیز به قباله گرفتهاند.»
مجله نقد اندیشه، گزیدهای از گفتوگوی ایشان را به همراه یادداشتی درباره کتاب خط سوم منتشر کرده که از نظر میگذرانید.
@naghdeandisheh
۲۲:۱۶