بله | کانال نهج البلاغه در متن زندگی(م.امیرزاده)
عکس پروفایل نهج البلاغه در متن زندگی(م.امیرزاده)ن

نهج البلاغه در متن زندگی(م.امیرزاده)

۹۴۱عضو
تجسم اعمال
علامه طباطبایی در کتاب رساله الولایه می‌فرمایند: وقتی فعل خود را فانی در فعل خدای سبحان دید و فعل دیگر فاعل‌ها را نیز فانی در فعل خداوند مشاهده کرد، آنگاه نه به جود متکی است نه به دیگران. این انسان را از مرحله اعتماد به نفس و نظائر آن می‌رهد. از این نقص می‌دهد و به اعتماد به حق می‌رسد.
قد روانشناسی کوتاه است. ریشه همه چیز را فقط در کودکی جستجو می‌کند و در نهایت می‌خواهد شما را به اعتماد به نفس برساند. اما علامه می‌فرمایند تو باید بدانی هر استعدادی که داری نزد تو امانت است. خود این باعث کاهش اضطراب‌ها می‌شود. دستی که می‌دهد مال خداوند است، دست گیرنده و مال هم همینطور. با این تفکر نه از کسی دلخور می‌شویم نه دنبال تایید طلبی هستیم. مسئله این است که ما در انقیاد چه کسی هستیم و چه کسی را اصل فرض می‌کنیم.
*امام سجاد(ع)*: صدقه در دست بنده قرار نمی‌گیرد مگر اینکه قبلاً در دست خداوند قرار بگیرد.

#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌هفتم#م‌ـ‌امیرزاده@nahj_zendegi

۵:۱۷

تجسم اعمال
*امام در شرح چهل حدیث*:اگر شما مخلصید چرا چشمه‌های حکمت از قلب شما به زبان شما جاری نشده؟ با اینکه ۴۰ سال است به خیال خود قربه الی الله عمل می‌کنید. در حدیث وارد است کسی که اخلاص ورزد از برای خدا ۴۰ صباح، چشمه‌های حکمت جاری گردد از قلبش به زبانش. پس بدان اعمال ما از برای خدا نیست و خودمان هم ملتفت نیستیم و درد بی‌درمان همین جاست و حال ای عزیز فکری کن و چاره‌ای برای خود پیدا کن.

#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌هفتم#م‌ـ‌امیرزاده@nahj_zendegi

۵:۲۰

صدقه
در چه راه‌هایی باید صدقه بدهیم؟
فقرا، مساکین، در راه خدا برای گسترش و تقویت آیین‌های الهی، و ابن السبیل (در راه ماندگان)، تالیف قلوب (کسی که انگیزه‌ای برای کمک به اسلام ندارد ولی با یک تشویق مالی می‌شود محبت او را نسبت به دین خدا جلب کرد).
*پیامبر(ص)*: هر معروفی صدقه به شمار می‌آید و آنچه را که مومن برای خود و همسرش و خانواده هزینه کند و هر آنچه با آن آبرویش را حفظ کند برایش صدقه نوشته می‌شود.
*تاثیرات صدقه*: طولانی کردن عمر، افزایش روزی، دفع مرگ بد، شکستن کمر شیطان، ادای قرض، مورد بخشش قرار گرفتن فرزند انفاق دهنده.

#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌هفتم#م‌ـ‌امیرزاده@nahj_zendegi

۵:۲۸

داستان ثعلبه انصاری
شخصی به نام ثعلبه نزد پیامبر آمد و از ایشان خواست برای زیاد شدن ثروتش دعا کند. پیامبر فرمودند صلاح نیست زیرا تو منحرف می‌شوی. دفعه دوم مجدد آمد و قسم خورد که اگر این اتفاق افتاد تمام حدود الهی را رعایت کند و پیامبر در حقش دعا فرمودند. وقتی ثروت و گوسفندانش زیاد شد، دیگر فرصت نمی‌کرد به نماز جماعت بیاید و به کسانی هم که بابت گرفتن زکات پیش او می‌رفتند می‌گفت اول از بقیه بگیرید تا نوبت من برسد، باید فکر کنم. وقتی مامورین نزد پیامبر آمدند ایشان فرمود وای بر ثعلبه. بعد از مدتی آیات ۷۵ و ۷۶ سوره توبه نازل شد: گروهی از مردم با خدا عهد می‌کنند که اگر خدا از فضل خودش ثروتی به ما عطا کند ما زکاتش را می‌پردازیم اما بعد بخل ورزیدند در حالی که رویگردان شدند.سپس ثعلبه پیش پیامبر آمد ولی پیامبر او را نپذیرفت.

#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌هفتم#م‌ـ‌امیرزاده@nahj_zendegi

۷:۴۱

...که با پاره‌ای پی می‌نگرد
در شرح آقای مکارم آمده است این قطعه پی شفاف از هفت طبقه‌ای که روی هم قرار گرفته‌اند و سه ماده سیال شفافی که وسط آنهاست، تشکیل شده است. هنوز دوربینی اختراع نشده که ساختمانی مثل چشم داشته باشد و از عجایب چشم این است که در نور زیاد یا کم، خودش را خودکار تنگ و گشاد می‌کند.
ما انسان‌ها این نعمت‌ها را خیلی طبیعی فرض می‌کنیم، شاکر نیستیم و به میزانی که شاکر نیستیم شادی در زندگی ما ایجاد نمی‌شود. اگر متوجه این نعمت‌ها باشیم، آنقدر شعف و شادی برایمان ایجاد می‌شود که از بسیاری مکروهات زندگی فارغ می‌شویم.

#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌هشتم#م‌ـ‌امیرزاده@nahj_zendegi

۶:۱۳

...که با پاره‌ای پی می‌نگرد
همه ذرات چشم زنده هستند و باید تغذیه بشوند. تغذیه هم باید از طریق خون صورت بگیرد. اگر قرار بود خون وارد پی و ذرات چشم بشود، ما نمی‌توانستیم اطراف را اینطور شفاف ببینیم. یکی از عجایب چشم این است که قبل از وارد شدن خون به یاخته‌های چشم، تصفیه شده و آنقدر زلال می‌شود که کمترین رنگی ندارد. یکی دیگر از عجایب چشم این است که مدام توسط چشمه‌های کوچک اشکی و حرکت پلک‌هایی که نرم هستند، مرطوب نگه داشته می‌شود. اشک چشم مصنوعی هم وجود دارد اما اشک چشم ما ترکیبی از ۲۰ ماده است که هم چشم را ضدعفونی کرده، هم شستشو می‌دهد و هم چشم را تغذیه می‌کند.
در قرآن هم به آفرینش چشم اشاره شده: «اَلَم یَجعَل لَهُ عَینَین»
مرحوم مغنیه در شرح نهج البلاغه: همانطور که چشم تصاویر اطراف را به درون دل منتقل می‌کند و انسان نسبت به اطرافش آگاه می‌شود، از آن طرف هم آن چیزی که درون قلب انسان هست مثل محبت، بلاهت و... به چشم منتقل شده و می‌تواند آینه درون انسان باشد.
#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌هشتم#م‌ـ‌امیرزاده@nahj_zendegi

۹:۵۲

...و با گوشت سخن می‌گوید
هنگام حرف زدن، زبان با سرعت مخارج مختلف حروف را انتخاب می‌کند تا صدا از دهان پخش شود. مثلاً برای خواندن یک مقاله و یا یک سخنرانی، زبان چقدر باید جولان بدهد، تکان بخورد و تند تند جای خودش را تغییر بدهد. نکته مهم این است که تمام زبان‌های دنیا با حرکت همین زبان کوچک ادا می‌شوند.از این جهت که باید همیشه تر و تازه باشد، چشمه‌های جوشانی زیر زبان قرار دارند و مدام بزاق ترشح می‌کنند. این زبان نعمت خداست و ما با آن معصیت خدا را مرتکب می‌شویم.
#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌هشتم#م‌ـ‌امیرزاده@nahj_zendegi

۶:۱۵

...و با استخوان می‌شنود
در آن زمان شارحان نهج البلاغه نمی‌دانستند انسان چطور به کمک یک استخوان می‌شنود. ولی امروزه به دلیل پیشرفت علم ما متوجه کلام امام می‌شویم. امواج صوتی از مجاری گوش وارد می‌شوند و در پیچ و خم گوش تعدیل پیدا می‌کنند. به پرده گوش می‌رسند. پشت این پرده دو استخوان ظریف به اسم چکشی و سندانی وجود دارد که شبیه چکش و سندان عمل می‌کنند. دسته استخوان چکشی به پرده گوش متکی‌ست و از ارتعاش آن به حرکت درمی‌آید. نظر دانشمندان این است که علاوه بر این دو استخوان، استخوان دیگری هم وجود دارد به اسم رکابی و نقش موثری در شنوایی دارد. در هر صورت این دو استخوان به حرکت در می‌آیند و عصبی که پشت آنهاست متاثر شده و پیام را به مغز منتقل می‌کند. سپس انسان کلمات و حروفی را که دریافته است با چیزی که قبلاً یاد گرفته، تطبیق می‌دهد و متوجه مفاهیم می‌شود. زیر و بم بودن یا شدت صوت هم برای انسان پیام‌های جداگانه‌ای دارند؛ مثل یک ناله یا یک فریاد یا نفس سریع.
نکته دیگر اینکه بخش مهمی از تعادل بدن هنگام ایستادن از طریق گوش حفظ می‌شود.
ما چقدر با این نعمت خداوند عصیان می‌کنیم و او چقدر برگرفتن این نعمت از ما صبوری می‌کند.

#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌هشتم
@nahj_zendegi

۸:۳۰

...و از شکافی نفس می‌کشد
شکاف تنفسی ما (بینی)، دمای هوا را جهت ورود به ریه آماده می‌کند. اگر از دهان نفس بکشیم این اتفاق نخواهد افتاد. نکته دیگر اینکه بینی به کمک موها گرد و غبار را می‌گیرد. ممکن است طی کرونا تجربه کرده باشید که با از دست دادن بویایی حتی مزه‌ها هم لذت‌بخش نیست. نبودن حس بویایی خطرات زیادی را به همراه دارد؛ مثلاً فرد متوجه بوی گاز نشتی نمی‌شود و...اگر این شکافی که خدا قرار داده تنگ‌تر بود، انسان به تنگی نفس دچار می‌شد و حتی بزرگتر بودنش هم مشکلاتی به همراه داشت. اگر کمی تفکر کنیم حرف سعدی در ذهنمان تداعی خواهد شد: «منت خدای را...»بگردید در اطرافتان، بدن خودتان و... نعمت‌ها را ریز به ریز بنویسید که باعث شکرگزاری می‌شود.
کسی که فکر کند غرق در نعمت‌های خداوند است خیلی از رفتارهای دیگران را تحمل خواهد کرد.

#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌هشتم
@nahj_zendegi

۴:۴۷

شناخت ره‌آورد اقبال و ادبار دنیا
ما ظرف و مظروفی داریم. ظرف دنیاست و مظروف چیزی است که در دنیا هست. اما در اینجا رفتار و افعال مردم دنیا مراد می‌باشد. شواهد تاریخی و سیاسی زیادی هم داریم که مثلاً فردی در اجتماع سیاست، اقتصاد و... مشهور می‌شود و بعضی از کارهای خوب دیگران را هم به اسم آنها تمام می‌کنند.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه*: بعضی‌ها اشعار خوب را که گوینده‌اش مشخص نیست به افراد مشهوری در شعر نسبت می‌دادند.

*داستان جعفر برمکی
در تاریخ بیهقی اینطور هست که این آدم زمانی مورد توجه هارون الرشید بود و به عنوان کسی که سیاست، کیاست و سخاوت دارد معروف شده بود. ولی وقتی که نظر هارون نسبت به او تغییر کرد، صفاتی که خودش داشت را هم انکار کردند.


#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌نهم
@nahj_zendegi

۵:۳۹

شناخت ره‌اورد اقبال و ادبار دنیا
دلیل این موضوع طبق نظر آقای مکارم:متملقان مداحان و آدم‌هایی که می‌خواهند به افراد نزدیک بشوند، با دروغ‌های زیادی که به هم می‌بافند هدفشان را دنبال می‌کنند. از آن طرف هم کسانی که نسبت به طرف حسادت دارند و زمانی که او در مرکز قدرت و توجه است نمی‌توانند حرفی بزنند، در زمان افول قدرت شخص ممکن است هر نسبت ناروایی را به او بدهند. علت دیگری که آقای مکارم ذکر کرده‌اند این است که یکی از صفاتی که به طور طبیعی در همه افراد وجود دارد قهرمان‌سازی است. انگار آدم‌ها ترجیح می‌دهند به جای اینکه حسن‌های متعددی در آدم‌های مختلف وجود داشته باشد، متمرکز در یک نفر آنها را جمع کنند. در مقابل این قهرمان‌سازی، عده‌ای هم حس ضعیف کشی دارند و اگر کسی در جامعه ضعیف شد، دوست دارند هر بلایی سر او بیاورند. اما جمعیت مومن از این امر برکنار است. زیرا زمانی که مومن می‌خواهد دهن باز کند به عیب و حسن دیگری، همین قوانین ساده اخلاقی که دروغ نگوییم، غیبت نکنیم و تهمت نزنیم، باعث می‌شود که نشر اکاذیب نداشته باشیم. در واقع اقبال و ادبار دنیا نسبت به افراد روی نظر فرد مومن تاثیرگذار نیست.


#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌نهم
@nahj_zendegi

۶:۳۳

پژوهشگران دو نوع تنهایی را نام می‌برند:
۱. تنهایی اجتماعی ۲. تنهایی عاطفی
تنهایی اجتماعی در نتیجه احساس عدم عضویت در یک گروه و نداشتن فعالیت‌های مشترک با دیگران ایجاد می‌شود. یعنی شما از رابطه‌های دوستی خودتان ناراضی هستید.
تنهایی عاطفی نتیجه دوری یا طرد شدگی از طرف دیگران است. وقتی شما از روابط عاطفی خودتان راضی نیستید و کسی را ندارید که به او مهر بورزید و تکیه کنید، احساس دچار احساس تنهایی عاطفی می‌شوید.
وقتی کسی احساس تنهایی می‌کند چند حس را همزمان تجربه خواهد کرد: اعتماد به نفس پایین، اضطراب، احساس گناه، افسردگی و بی‌حوصلگی، تشویش، تعارض با دیگران، خشم، سوء تفاهم و بی‌تفاوتی


#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌نهم
@nahj_zendegi

۹:۳۲

مقایسه تنهایی اجتماعی و تنهایی عاطفی
در تنهایی اجتماعی تجارب معمول شما این‌ها هستند: نداشتن احساس هماهنگی با دیگران، نداشتن احساس مشترک با دیگران، احساس عدم عضویت در یک گروه. ولی تجارب معمول آدمی که احساس تنهایی عاطفی دارد: نداشتن ارتباط با کسی، نداشتن احساس نزدیکی با دیگران، درک نشدن به عنوان یک شخص
از طرف دیگر نیازهای عمده کسی که احساس تنهایی اجتماعی دارد این است که مجدداً اطمینان حاصل کند ارزشمند است. ولی نیاز آدمی که احساس تنهایی عاطفی می‌کند این است که احساس دلبستگی و مهرورزی بکند.
اما هیجان ایجاد شده در هر دو یکی است. هر دو احساس افسردگی می‌کنند و گاهی تنهایی عاطفی منجر به احساس اضطراب هم می‌شود. هر دو تنهایی از عزت نفس پایین رنج می‌برند.


#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌نهم
@nahj_zendegi

۱۰:۴۳

ماهایی که معتقدیم اِنا لِلّه و اِنّا الیهِ راجِعون و *لَقَد کَرَّمنا بَنی آدم*، یعنی احساس کرامت انسانی که در آن روح دمیده شده و همینطور رابطه عاطفی با ائمه داریم، این‌ها خیلی وقت‌ها ناجی ما در روابطمان هستند. باید مواظب باشیم که همین‌ها تله ما نباشند. نرویم در کنجی و زیست این جهانی‌مان را درست انجام ندهیم. بعضی شبیه مرده‌ها زندگی می‌کنند و می‌گویند اینجا که خبری نیست، باید به آن دنیا فکر کنیم و اینطور افسرده می‌شوند.


#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌نهم
@nahj_zendegi

۷:۴۵

thumbnail
undefined توصیه رهبر انقلاب به فعالان فرهنگی برای توجّه ویژه به مطالعه و آموزش نهج‌البلاغه
undefined «#پدرانه»؛ مجموعه‌ بیانات رهبر انقلاب درباره نهج‌البلاغه است که یکشنبه‌ها در این حساب منتشر می‌شود.
undefined Farsi.Khamenei.ir

۱۰:۵۲

وقتی بین رابطه اجتماعی یک آدم با چیزی که برای او مطلوب و دلخواه هست فاصله وجود دارد، فرد احساس تنهایی می‌کند. تنهایی، یک تجربه ذهنی است و متاثر است از ارزیابی‌هایی که فرد از واقعیت موجود می‌کند. یعنی یک فکر تولید می‌شود، مبتنی بر آن فکر یک احساس شکل می‌گیرد و مبتنی بر آن احساس فرد دست به رفتار می‌زند.
چیزی که ما از یک اتفاق برداشت می‌کنیم، بسیار مهم‌تر از خود آن واقعه است. گاهی اوقات واقعه نیست که ما را آزار می‌دهد، بلکه برداشت ما از آن برایمان رنج آور است. آدم‌های مختلف از وقایع مشترک برداشت‌های متفاوت خواهند داشت و چه بسا یک نفر را رشد بدهد و دیگری سرکوب بشود.
در حوزه روانشناسی در این زمینه پژوهش‌های فراوانی انجام شده تحت عنوان *پژوهش‌های اسنادی*، چرا که به دنبال علل یک حادثه است.


#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌نهم
@nahj_zendegi

۱۵:۴۶

بحث تنهایی به دو عامل طبقه‌بندی می‌شود:
۱) ما از خودمان سوال می‌کنیم که آیا تنهایی ما به دلیل اعمال و رفتار خودمان هست؟ علت مشخصی دارد؟ یا اینکه ناشی از شرایط زندگی است؟ علت بیرونی دارد؟
۲) بررسی می‌کنیم که آیا می‌توانیم برای علت تنهایی خودمان کاری انجام بدهیم؟ مثلاً من تنها هستم به دلیل اینکه تلخ زبانم. گاهی متوجه می‌شویم که احساس تنهایی ما کاملاً ذهنی است یا اینکه باید واکنش‌هایمان را نسبت به کنش‌های دیگران تحت نظارت قرار بدهیم. گاهی هم متوجه می‌شویم گرایش ما به حق باعث تنهاییمان شده است.
*امام علی علیه السلام*: زمانی که طریق هدایت را طی می‌کنید از کمی اهلش نترسید.
خیلی وقت‌ها به خاطر ترس از تنهایی اعمالی را که درست می‌دانیم، انجام نمی‌دهیم. باید درک کرد که دلایل تنهایی مان از جنس اشتباهات ماست یا انتخاب‌های درستمان. اگر کسی به این نتیجه برسد که علت تنهاییش قابل تغییر است، واکنش فعال نشان می‌دهد. اما اگر فکر کند تغییر ناپذیر است، هیچ کاری نخواهد کرد.


#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌نهم
@nahj_zendegi

۵:۱۲

موضوع خیلی مهم در افراد تنها، کمبود مهارت‌های اجتماعی است. چون به پیدا کردن دوست نیاز دارند، این نیاز آنها را مجبور می‌کند که مسائلی از زندگی خصوصی خودشان را به اشتراک بگذارند. گاهی هم مهارت را دارند، اما عمل نمی‌کنند. تفکر و تأمل قبل از عمل بسیار مهم می‌باشد. کسی که نسبت به توانایی های خودش تردید دارد، همین احساس را به دیگران منتقل خواهد کرد. گاهی هم انزوا طلبی می‌کنند و در رابطه با دیگران خیلی محتاطانه رفتار می‌کنند. با ناشناخته ماندن خودشان را مصون نگه می‌دارند. این افراد به خودشان صدمه می‌زنند. حواسشان از پاسخ دادن مثبت در تعاملات اجتماعی پرت می‌شود. از خودگویی‌های مثبت استفاده موثر نمی‌کنند. رفتارهای غیر کلامی‌شان بین آنها و دیگران فاصله می‌اندازد. مثلاً عدم آراستگی، صدای بلند، حتی لحن آمرانه دیگران را از ما دور می‌کند. آدم‌های تنها به عوامل بیرونی اجازه می‌دهند که زندگی‌شان را کنترل کند. هر قدر که یک نفر در ذهن شما قدرتمندتر باشد، به همان میزان در زندگی عینی شما رفتار می‌کند. آدم‌های تنها درباره نقاط ضعف خودشان اغراق می‌کنند. گاهی به دلیل فقدان مهارت‌های اجتماعی دست و پا چلفتی به نظر می‌آیند. گاهی هم سرعت عمل بالایی دارند و مضطرب به نظر می‌رسند. بعضی آدم‌های تنها در ارتباطاتشان بیش از حد احتیاط دارند.


#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌نهم
@nahj_zendegi

۸:۲۵

بهترین کار این است که طبق کلام مولا (*خَیرُ الاُمور اَوسَطُها*)، اندازه نگه داریم. چه در محبت کردن و چه در سایر روابط.
چند مهارت اجتماعی مفید:
✓ توجه کردن به گفته‌های فرد مقابل ✓ترغیب فرد مقابل به ابراز عقیده‌اش ✓ مکث کردن در پایان صحبت و ایجاد تعادل بین ابراز علاقه به صحبت‌های فرد مقابل و حرف زدن درباره خود ✓داشتن ظاهر آراسته و مرتب


#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـحکمت‌ـ‌نهم
@nahj_zendegi

۷:۵۶

(حکمت ۱۰ هم درباره معاشرت با مردم هست، پس بحث هفته قبل را در حوزه روانشناسی تمام می‌کنیم و بعد حکمت ۱۰ را می‌گوییم و سپس حوزه اخلاق عملی و سلوک انشاالله)
غلبه بر کمرویی
افراد کمرو در ارتباط با دیگران علائم جسمانی خاصی را تجربه می‌کنند. ناراحتی‌هایی مثل دل پیچه، تپش قلب، تعرق، سرخ شدن؛ که نشان‌دهنده مهارت‌های اجتماعی ضعیف می‌باشد. با افراد غریبه احساس راحتی نمی‌کنند، دست و پا چلفتی هستند. در مورد کمرویی هم مثل تنهایی می‌توانیم تبیین سازگارانه داشته باشیم. به خودمان بگوییم گاهی اوقات احساس کم رویی طبیعی است، ولی من می‌خواهم بر این احساس غلبه کنم. در حالی که اگر تصور کنید کمرویی بخشی از شخصیت شماست یا احساس کمرویی شما به این خاطر است که افراد درکتان نمی‌کنند، راه چاره‌ای ندارید و تغییر نمی‌کنید.

#از‌ـ‌سلسله‌ـ‌مباحث‌ـ‌نهج‌البلاغه‌ـ‌در‌ـ‌متن‌ـ‌زندگی#نکات‌ـ‌حکمت‌ـ‌دهم@nahj_zendegi

۷:۱۴