نو+جوان
#خواندنی | همه نگهبان زبانیم 🥰 از گنجایش زبان فارسی تا تمسخر واژهگزینی
گفتوگو با نسرین پرویزی، معاون واژهگزینی فرهنگستان 🪻 اسم فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهدلیل واژههایی که بهجای کلمات وارداتی تعریف و جایگزین میکند، آشناست. برای اینکه سردربیاوریم که فرهنگستان چرا و چطوری این کار را انجام میدهد با نسرین پرویزی، معاون واژهگزینی فرهنگستان گفتوگو کردهایم که حاصل آن را در این پست میخوانید.
تکلیفمان با واژههای بیگانه وارداتی چیست؟
برخی واژهگزینیها را مسخره میکنند؛ این شوخیها و تمسخرها از کجا ریشه میگیرد؟
واژهگزینی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی چطور و با کمک چه کسانی پیش میرود؟
و ....
برای خواندن پاسخ این سوالات و متن کامل گفتگو به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید
nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=24831
۱۶:۱۹
نو+جوان
#خواندنی | همه نگهبان زبانیم 🥰 از گنجایش زبان فارسی تا تمسخر واژهگزینی
گفتوگو با نسرین پرویزی، معاون واژهگزینی فرهنگستان 🪻 اسم فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهدلیل واژههایی که بهجای کلمات وارداتی تعریف و جایگزین میکند، آشناست. برای اینکه سردربیاوریم که فرهنگستان چرا و چطوری این کار را انجام میدهد با نسرین پرویزی، معاون واژهگزینی فرهنگستان گفتوگو کردهایم که حاصل آن را در این پست میخوانید.
تکلیفمان با واژههای بیگانه وارداتی چیست؟
برخی واژهگزینیها را مسخره میکنند؛ این شوخیها و تمسخرها از کجا ریشه میگیرد؟
واژهگزینی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی چطور و با کمک چه کسانی پیش میرود؟
و ....
برای خواندن پاسخ این سوالات و متن کامل گفتگو به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید
nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=24831
۱۶:۱۹
۱۸:۲۷
۱۸:۲۸
۱۸:۲۸
۱۸:۲۸
۱۵:۳۰
🪻 توحید در شاهنامه
روحی که در سراسر شاهنامه جریان داره...
#مجموعه «ایران در دید یک مسلمان» منتخبی است از بیانات آقا درباره شاهنامه فردوسی
#قند_پارسی
نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
@Nojavan_khamenei
۱۵:۳۰
۱۹:۱۲
۱۹:۱۳
۱۹:۱۳
نگران زبان فارسی ام_14033617653.mp3
۰۲:۳۶-۷.۹۸ مگابایت
۱۹:۱۳
۱۹:۱۴
۱۹:۱۴
۱۷:۰۴
مثل آبوهوا.pdf
۵۲۷.۱۱ کیلوبایت
۱۷:۰۴
نو+جوان
#ماجرا | مثل آرش
قسمت اول | راز پشت در
سرش را از زیر پتوی نازک بیرون آورد. در نور کمی که چراغ راهرو توی اتاق انداخته بود، ساعت را نگاه کرد. از یازده گذشته بود. بعد از شام که آنطور سریع کمک کرد سفره را جمع کنند و آمد توی اتاق تا بخوابد، فکرش را هم نمیکرد قرار است دو ساعت تمام از این پهلو به آن پهلو شود.
فکر و خیال دست از سرش برنمیداشت. آخرش دید اینطوری نمیشود. پتوی سرمهای را زد کنار و بلند شد. رفت سمت میز کامپیوتر و قبل از اینکه روی صندلی بنشیند دکمه روشن را زد. چند ثانیهای طول کشید تا اینترنت وصل شود. سریع مرورگر را باز کرد و توی کادر سفیدرنگ صفحه جستوجو نوشت: «مرزدار».
متفکر، صفحه جستوجوی تصاویر را پایین میرفت و خیره عکسها بود. آدمهایی در لباسهای خاکیرنگ با طرح پلنگی که تفنگ بر دوش یا دوربین به چشم در پسزمینههایی از کوه و دشت ایستاده بودند و دوردست را نگاه میکردند؛ جایی که مرز ایران بود.
مامان با تعجب سرک کشید داخل اتاق و گفت: «بیداری امیرعلی؟ تو که دو ساعت پیش رفتی بخوابی، چیکار میکنی تو تاریکی؟» چشمش هنوز روی تصاویر بود و فکرش مشغول....
#قند_پارسی
برای خواندن متن کامل قسمت اول ماجرا به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید
nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=25260
۱۷:۰۴
🥰 #مجموعه «امین پارسی»
۱۹:۰۱
۱۹:۰۱
۶:۰۷