رفتم بهزیستی طرف گفت امرتون؟گفتم اومدم برای چند تا بچه پدری کنم،گفت خیلی عالیه
رفتم به چنتا بچه گفتم درس بخونید و کتکشون زدم و کولرم خاموش کردمنمیدونم چرا
زنگ زدن حراست
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
رفتم به چنتا بچه گفتم درس بخونید و کتکشون زدم و کولرم خاموش کردمنمیدونم چرا
زنگ زدن حراست
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۷:۰۳
اسم رستوران رو گذاشته "درویش" بعد شیشلیک رو میده صد و نود تومن
تو درویشی آخه؟ تو خود صدام یزید کافری
اصلا فرعون زمانه‌ای
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
تو درویشی آخه؟ تو خود صدام یزید کافری
اصلا فرعون زمانه‌ای
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۸:۵۰
درس نمیخونی عذاب وجدان داری !میری درس بخونی خوابت میگیرهمیری بخوابی خوابت نمیبره
چیه این زندگی اصلا تموم تن و بدنمو میلرزونه
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
چیه این زندگی اصلا تموم تن و بدنمو میلرزونه
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۸:۵۰
مامان بزرگم با بغض داشت بهم میگفت حیف من عروسی تورو نمیبینم
گفتم اخی چون سنت بالاست؟
گفت نه چون خواستگارنداری بااون قیافت
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
گفتم اخی چون سنت بالاست؟
گفت نه چون خواستگارنداری بااون قیافت
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۸:۵۰
قصه گفتن مامان شیرازی.......
او كفترو بود قبلا برت تعریف کردم که عاشقونه پر میزد بری بچاش لونه ميساخ.... يادته..؟؟
..گربو خوردش!
حالا بخواب ننه!
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
او كفترو بود قبلا برت تعریف کردم که عاشقونه پر میزد بری بچاش لونه ميساخ.... يادته..؟؟
..گربو خوردش!
حالا بخواب ننه!
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۸:۵۰
+ بادمجونی؟
- نه من هویجم
دو ایرانی در حال استفاده از برنامه SHAREit
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
- نه من هویجم
دو ایرانی در حال استفاده از برنامه SHAREit
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۱۵:۴۰
مامانم برگشته میگه کاش الان جای تو بودم مامانم زنده بود یه چای دم میکردم باهاش میخوردم
مادرمن بگو چای میخوام دیگه، پای اون مرحومو چرا میکشی وسط
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
مادرمن بگو چای میخوام دیگه، پای اون مرحومو چرا میکشی وسط
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۱۵:۴۰
تو خونه ی ما اینطوریه که هرکی از جاش بلند شه باید برای بقیه ام چایی بیاره.. رکورد بابام الان ۶ هفته اس
تازه بعد اون شیش هفته ام نمیخواست پاشه زخم بستر گرفته بود بردیمش بیمارستان ://
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
تازه بعد اون شیش هفته ام نمیخواست پاشه زخم بستر گرفته بود بردیمش بیمارستان ://
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۱۵:۴۰
از شرایط ضمن عقدم اینه که دختره بلد باشه خط چشم بکشه کسی که حتی یه خط چشم کشیدن ساده رو هم واسه خودش بلد نیست پسفردا چجوری میخواد زندگی منو جمع و جور کنه؟
نه اصرار نکنین قطعا نمیتونه
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
نه اصرار نکنین قطعا نمیتونه
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۱۸:۰۳
تو مملکتی زندگی میکنیم که مردمش فکر میکنن روزنامه فقط به درد شیشه پاک کردن می‌خوره..
درحالی روزنامه در اصل سفره یکبار مصرفه، خصوصا برای دانشجو
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
درحالی روزنامه در اصل سفره یکبار مصرفه، خصوصا برای دانشجو
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۱۸:۰۳
بچه خواهرم نشسته فیلم عروسی مامانشو برا اولین بار دیدهعروسی مال سال ۷۵ بوده. آخرش پراید سفید گل زده رو که توی فیلم دیده
پرسیده ماماااااان چرا آخر عروسیتون اسنپ گرفتین ؟ =))))))))))
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
پرسیده ماماااااان چرا آخر عروسیتون اسنپ گرفتین ؟ =))))))))))
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۱۸:۰۳
بچه بودم، با مامان و بابام دعوام شد بعد تلفن رو برداشتم زنگ زدم به مامان بزرگ و بابا بزرگم
و بهشون گفتم بابت بى تربیتى بچه هاتون متاسفم
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
و بهشون گفتم بابت بى تربیتى بچه هاتون متاسفم
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۱۸:۳۲
یه روز بالاخره یکی از این گوینده‌های صبح رادیو رو میگیرم میندازم تو دیگ
ازش اسانس سرخوشیِ اول صبح استخراج میکنم
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
ازش اسانس سرخوشیِ اول صبح استخراج میکنم
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۱۸:۳۲
قدیم اینجوری بود که میگفتن ازدواج کنین علاقه خودش بوجود میاد بعد میگفتن بچه بیارین دعواها کمتر میشه
بعدش میگفتن بچه نیستین که شما بچه دارین الان بس کنین
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
بعدش میگفتن بچه نیستین که شما بچه دارین الان بس کنین
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۱۸:۳۲
بابام وقتی عطسه میکنه زمین میلرزه
یه بار تو بانک عطسه کرد همه از ترس خوابیدن زمین رییس بانک داد میزد «شلیک نکنید ، هر چی بخواین بهتون میدیم»
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
یه بار تو بانک عطسه کرد همه از ترس خوابیدن زمین رییس بانک داد میزد «شلیک نکنید ، هر چی بخواین بهتون میدیم»
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۸:۳۷
سر صبح شنیدم وانتی داد میزنه «بدو سیب زمینی»
رفتم بیرون بخرمدیدم همسایمونه داره با پسر چاقش ورزش میکنه بهش میگه بدو سیب زمینی
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
رفتم بیرون بخرم
دیدم همسایمونه داره با پسر چاقش ورزش میکنه بهش میگه بدو سیب زمینی
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۸:۳۷
(وقتى ريش ميذارم)مامانم: مگه عمت مرده؟
(وقتى تيغ ميزنم)مامانم: مگه عروسى عمته؟
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
(وقتى تيغ ميزنم)مامانم: مگه عروسى عمته؟
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۸:۳۷
یه سلام بکنم به همسر آیندم
سلام بدبختمن تاوان گناهاتم
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
سلام بدبختمن تاوان گناهاتم
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۵:۵۸
بابا بزرگم تجویزش واسه هرمرضی زالو بود ، پدر مادرم اختلاف داشتن میخواستن جدا بشن گفت زالو بندازید خوب میشید
عموم انگشتش قط شده بود میگفت زالو بنداز انگشتت در میاد
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
عموم انگشتش قط شده بود میگفت زالو بنداز انگشتت در میاد
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۵:۵۸
بابام داشت جومونگ رو میدید بهش گفتم خسته نشدی انقد اینو می‌بینی؟گفت دیگه کسی که ۷ ساله دانشگاه میره نباید از خستگی حرف بزنه !
خیلی کینه‌ای شدن جدیداً
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید
@novorood
خیلی کینه‌ای شدن جدیداً
کانال رسمی ورود ممنوع بپیوندید @novorood ۵:۵۸