عکس پروفایل مشاوره و خانواده_مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینیم

مشاوره و خانواده_مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

۸۶۳عضو
عکس پروفایل مشاوره و خانواده_مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینیم
۸۶۳ عضو

مشاوره و خانواده_مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

ارسال سوال @pasokhgoo_ir_botارتباط با مدیر@pasokhgoo8

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹

undefined پرسش:سلام.ديشب دومادمون زنگ زدبه داداشم که بيا خواهرتو ببر خواهرت به من خيانت کرده .من و خواهرام فکر کرديم که دومادمون فکر و خيال کرده يا کسي چيزي بهش گفته به دروغ .پشت سر ‌دومادمون هي گفتيم که آدم تهمت نميزنه و از اين حرفا .دومادمون شکاک و حساسه بعد از اين که داداش اومد معلوم شد آبجيم با يه مرده که زن داره چت ميکرده .من اصلا يه حالي شدم فکرشم نميکردم از ديشب حالمون گرفته نميدونيم چه کار کنيم .آبجيم دو تا بچه داره داداشم اين قدر صحبت کرده با دومادمون که به خاطر مامان و بابام که مريض هستن کوتاه بياد دومادمون قبول کرده ولي گفته من ديگه نمي تونم باهاش زندگي کنم .نميدونيم آبجيم تو زندگي چه مشکلي داشته که اين کار و کرده ؟ آبجي من خوب مهربون اهل زندگي با حيا .اصلا از آبجيم توقع نداشتم . از ديشب اينقدر فکر کرديم و غصه خورديم .بعد که فکر کردم به خواهرام گفتم درست اشتباه کرده ولي آدم بايد ببخشه خدا قاتل رو ميبخشه چرا ما نبخشيم خدا مهربونه توکل به خدا کنيم بايد فراموش کنه به خاطر زندگيش ببخشه .اين رو هم بگم که آبجيم و شوهرش خيلي همديگه رو دوس دارن ولي نميدونم يه دفعه چي شد .ما به مامان و آقاجونم چيزي نگفتيم حالا ما بايد چه کنيم که زندگيشون از هم نپاشه دومادمون فراموش کنه ؟خيلي ممنون از مشاوره شما اجرتون با امام حسين ع.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: سلامپرسشگر محترم ار اینکه در این موضوع مهم به ما اعتماد نموده اید خدارا شاکریم. شرایط خانواده در موضوعی که برای شما پیش آمده سخت و پبچیده است.در مورد اتفاقی افتاده کمکی که شما میتوانید به خواهرتان وهمسرش بکنید که اتفاقا کمک بسیار مهمی هم هست این است که فعلا مدیریت بحران نمائید و سعی کنید موضوع بیش از این افشاء نشود و سعی کنید با همدلی با دامادتان او را تسلی داده کمک کنید تا از تصمیمات هیجانی اجتناب کند و برای مرحله ی بعد آماده کنید. مرحله ی بعد این است که ببینید ماوقع و اتفاقی که افتاده واقعا چیست، توضیح خواهرتان از ما وقع چیست و آیا شما میتوانید در رفع آن علل کاری بکنید یا خیر. البته نکته ی بسیار مهم این است که این موضوع را هم رعایت کنید که این موضوع را تا حدی دنبال کنید که این اشتباه و خطا برای خواهرتان عادی جلوه نکند.ضمن آنکه بهتر است در این مرحله آنها را به کمک گرفتن از یک متخصصص و زوج درمانگر ترغیب نمائید ؛ تا با کمک ایشان بتوانند موضوع را پیگیری و مراحل تصمص گیری و بخشش را طی نمایند. البته با توجه به سرمایه های ارتباطی که خواهر و دامادتان دارند میتوان امید داشت که مسیر جلسات به سوی بخشش و حل مسائل ارتباطی ایشان پیش رود.در صورت موفقیت مراحل درمان لازم است شما از بازگشت آسیب و همچنین سرزنش بیش از حدخواهرتان توسط خانواده جلوگیری نمائید. چرا که این موضوع علاوه بر آزار خواهرتان باعث آسیب های دیگر خواهد شد. ضمن آنکه لازم است در مراحل جبران به خواهرتان کمک کنید و با تشویق و ترغیب او به رفتارهای مثبت کمک کنید تا بتواند رابطه خود را از شکست و جدائی نجات داده و ترمیم نماید.
undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۲۲:۴۶

۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۹

undefined پرسش:سلام؛همسرم(زنم) بنا به دلايل خودش که بعضا غيرمنطقي هم هس، اقدام به طلاق يکطرفه کرده. منم آن چه که در توان داشتم رو انجام دادم اما متاسفانه تحت حمايت و البته فشار خونواده ش هس.ما يک پسر 4ساله داريم که مادرش هفت ماهه با رفتنش، اونو از من دور نگه داشته و البته امکان ديدنش اونم هفته اي دو سه بار برام فراهمه.حقيقتش من نه وجدانم راضي ميشه سر مهريه، حضانت بچه مو به همسرم بدم و نه دلم ميخواد بچه م منو فراموش کنه و نميخوام خداي نکرده براش کم رنگ بشم. بعلاوه اينکه ممکنه بعد هفت سال بچه بياد پيش من.در کل حرفم اينه نميخوام بچه م فراموش کنه و دوس دارم بيش از پيش توي دلش جا باز کنم چون بعد از خدا، تنها اميدمه.البته ناگفته نماند که زنم به بچه م گفته بابات سر کاره(بچه فکر ميکنه من هفت روز هفته و 24ساعت شبانه روز سر کارم و فقط همون چندساعت وقت ميکنم و ميرم ديدنش).لطفا جهت اينکه چطور از الآن و بعد از طلاق احتمالي همسرم با بچه برخورد کنم و تا جاي ممکن کمبود پدر رو حس نکنه، راهنماييم کنين و اگه کتب خاصي هم موجوده و معرفي بفرماييد ممنون ميشم.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: سلام پرسشگر محترم از اینکه ما را برای مشاوره انتخاب نموده اید خرسندیم. شرایط شما در این وضعیت که با بلاتکلیفی در مورد ادامه زندگی با همسرتان و نگران تربیت فرزندتان هستید؛ شرایطی دشوار است اما آنچه که از متن سوال شما برمیآید شما به نوعی تصمیم همسرتان را پذیرفته اید و هیچ نکته ای غیر از تصمیم و اقدام ایشان در مورد طلاق بیان نفرموده اید؟! به نظر می رسد قبل از پذیرش این تصمیم که به واقع بسیار در زندگی فرزندتان تاثیرگذار خواهد بود تلاش خود را برای عدم وقوع آن بکار برید؛ برای این موضوع پیشنهاد میکنم نکات ذیل را مد نظر داشته باشید1- خود را مهیای یک تلاش تمام عیار برای بازسازی رابطه با همسرتان بکنید 2- بررسی نمائید چه علل و عواملی ایشان را بر این تصمیم مصمم نموده است؟ 3- نقش خود را در این علل و عوامل جستجو کنید و منصفانه برای تغییر و حتی جبران آماده شوید4- سرمایه های ارتباطی خود را با همسرتان( مانند علاقه شما به یکدیگر، ویژگی های مثبتی که شما دارید و ایشان آنها را قبول دارد و ..)5- از خانواده ها برای رفع برخی مشکلات کمک بگیرید( البته فقط از کسانی که تجربه و نفوذ کافی در همسرتان دارند)6-از یک متخصص و زوج درمانگر برای بررسی کمک بگیرید در صورتیکه بازهم به نتیجه ای جز طلاق نرسیدید برای تربیت فرزندتان و نحوه ی مواجهه او با این شرایط به نکات ذیل توجه کنید:به خاطر داشته باشید، بچه‌ها پس از جدایی دچار ناراحتی و نگرانی‌های گوناگون می‌شوند. در سال اول جدایی، احساس خشم، ترس، افسردگی و گناه زیادی در بچه‌ها ظاهر می‌شود که در سال دوّم رو به کاهش می‌گذارد.با توجه به سن فرزندتان توجه داشته باشید که واکنش بچه‌ها در سنین پیش از دبستان به صورت خشم و افسردگی نمایان می‌گردد. پسرها معمولاً ناآرام‌تر، خشن‌تر و شیطان‌تر می‌شوند. در بعضی از موارد به اندازه سابق، شوقی به بازی با سایر کودکان نشان نمی‌دهند و اغلب ترجیح می‌دهند تنها باشند. چنان‌چه در مهد کودک به سر می‌برند، به جای همکاری به هنگام بازی دسته‌جمعی، سعی می‌کنند اخلال و بی‌نظمی ایجاد کنند. این جور بچه‌های «کمال‌طلب» بیش از حد مراقب رفتار و پاکیزگی هستند و ضمناً سایر بچه‌ها را مثل پدر و مادر یا معلم، سرزنش می‌کنند یا پند و اندرز می‌دهند. بچه‌های این سن و سال اغلب غمگین و افسرده به نظر می‌رسند، زود به گریه می‌افتند و زیاده‌طلب می‌شوند. پس خودتاهن را برای این رفتارها آماده کنید.کارهایی که لازم است انجام دهید:• مهم است که فرزندتان یک‌باره و ناگهانی در جریان حرف‌های شما قرار نگیرد.• کودک شما باید بداند که هر وقت بخواهد می‌تواند سؤالاتش را مطرح کند.• به فرزندتان اطمینان دهید که هر وقت بخواهد می‌تواند با هر دوی شما صحبت کند.• اساساً بچه‌ها باید دو چیز را در این شرایط بدانند: آن‌چه اتفاق افتاده و چرا اتفاق افتاده است.• نخستین پیامی که به کودک داده می‌شود: «پدر و مادر تصمیم گرفته‌اند در خانه‌های جداگانه‌ای زندگی کنند.»• باید دقیقاً به کودک بگویید که قرار است چه اتفاقی بیفتد و تغییراتی که بر آنان تأثیر خواهد گذاشت، برایشان توضیح دهید.• تمام بچه‌ها در این شرایط، در هر سنی که باشند، باید بدانند چرا والدینشان نمی‌خواهند با هم زندگی کنند.• باید با زبانی که متناسب با سنش است، حقایقی را که بر زندگیش اثر خواهد گذاشت، بشنود.مثلا به او به طور کاملاً واضح بگوئید که تصمیم به طلاق قطعی است و او کوچک‌ترین تغییری در تصمیم شما نمی‌تواند بدهد.• بچه‌ها در این شرایط به اطمینان و قوت قلب بسیار زیادی نیاز دارند؛او باید بداند که هر دوی شما هنوز دوستش دارید و دوستش خواهید داشت.• یادتان باشد که این بزرگ‌ترین رویداد زندگی فرزندتان است. شما باید زمانی او را در جریان تصمیمتان قرار دهید که نگرانی کمتری برای کنار آمدن با حقایق داشته باشد.• همچنین بهتر است سؤالاتی را که حدس می‌زنید از شما خواهد پرسید، پیش‌بینی و برای آن‌ها پاسخ‌های منطقی بیابید.کارهایی که لازم است انجام ندهید: سرزنش کردن یکدیگر و انتقاد ازهم و تخریت والد مقابل؛ اجازه ورود به مسائل خودتان را دادن؛ دادن قول‌هایی که نمی‌توانید به آن‌ها عمل کنید، برای مثال: «هر وقت که بخواهی می‌توانی پدرت را ببینی.»؛ به آنان بگویید که این راز را حفظ کنند؛ بچه‌ها را در جریان جزئیات غیر ضروری ارتباطتان قرار دهید.
منابع مطالعاتی مفید:1. به فرزندانتان کمک کنید با طلاق کنار بیایند، نوشته پائولا هال ترجمه ندا شادنظر.2. کتاب فرزندان و طلاق، نوشته : محمدصادق زمانی زارچی، مسعود غلامعلی لواسانی، سحر صمدی کاشان. 3. کلیدهای تربیت فرزند در خانواده های تک سرپرست نوشته دکتر کارل پیکهارت، ترجمه سارا رئیسی طوسی.
undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۰:۱۵

undefined پرسش:با عرض سلام و خسته نباشيد
من دهه شصتي و يک فرزند دختر دارم ده سالشه،خودم بچه تهرانم شوهرم شهرستان . الان هم شهرستانيم .من حالم خوب نيس افسردگي دارم دنبال ي مشاورم کمکم کنه .بچه طلاق هستم . از بچگي تو فشار روحي بودم بشدت حساسم جوري الان اين حساسيت داره ديونم ميکنهبارها خاستم خودمو بکشم چون ديگه ب بن بست رسيدمخب اخه هيچوقت براي خودم زندگي نکردمدلم ميخاد فرار کنم از همه خسته شدماز محيط زندگيم متنفرم از ادماش ناز ي جاي بزرگ اومدم ي جاي کوچيکبزور تحمل کردم.
اينجا اصن نميتونم خودم باشم،شوهرمم رانندس هميشه خونه نييست ،خيلي تنهامچند بار پيش مشاور رفتم (چهار سال پيش)گفته بايد دارو بخورم،دوسالم افسردگي بعد زايمان داشتمي مدت دارو خوردم ، همش ميخوابيدم ولش کردم الانم ي هفتس ديگه دارم خفه ميشم،انگار فصلي حال روحي ام بد ميشه شوهر مرد خوبيه با اون مشکلي ندارمي حالت هاي عجيبي مياد سراغم، مدام گريه مي کنم.يدفه اشتهام زياد ميشهدلم ميخاد همه ادمايي ک باعث شدن من الان تنها باشمو بکشم مامانم ک جدا شد از بابام مارو تنها گذاشت رفتنامادريم ک خيلي اذيت ميکرد پدر شوهرم ک خيلي گير ميده ب همه چيتنها مشکل من باشوهر اينکه ازش ميخام کمکم کنه نجات پيدا کنم ولي تلاششو نميکنه ولي خودش ميگه مشکل تو ماليه ک زمان ميبره تا بتونمخودم از اينهمه حساسيت خسته شدممن ي ادم خونگرمو پر جنبو جوش بودم الان ديگه بدنم جون نداره يوقتا کاراي روزمره رو انجام بدممن وقتي ميرم تهران کنار خانوادم ن دردي دارم ن فشار بالا هزار تا ايده خلاق مياد تو ذهنم برميگردم خونه خودم شهرستان نميتونم هيچ کاري کنم
پدر با نامادريم شهرستانن نامادريم بچه همين شهرستانه اون باعث شد من اينجا ازدواج کنمکنار خواهرام بودن در تهران حالمو خوب ميکنه و اينکه اونجا راحتم و خود واقعيم هستمخود واقعي من ي ادم پر جنب و جوش و شادبه نظر خودم چون هيچوقت نتونستم ب خاسته هام برسم الان حالو روزم اين هستي ورزشکار بشم يا برم دنبال موسيقي ک احساس ميکنم اروم ميشم يا ادامه تحصيلمچون هميشه بخاطر ديگران از خاسته هام گذشتمممنون ميشم راهنمايي کنينundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر محترم! فقط در صورتى مى‏توان برچسب افسردگى را به كسى زد كه حداقل پنج علامت از نشانه‏هاى ذكر شده، به صورت مستمر در او مشاهده شود. 1. خُلق افسرده در اكثر مواقع روز (مثل احساس غمگينى و پوچى) ؛2. كاهش قابل توجهى در علاقه يا احساس به فعاليت‏هاى روزمرّه (تقريباً در همه روز) ؛3. بى‏خوابى يا پرخوابى تقريباً هر روز ؛4. احساس خستگى مفرط تقريباً هر روز ؛5. تحريك يا كندى روانى - حركتى تقريباً هر روز ؛6. احساس بى‏ارزشى ؛7. كاهش تمركز و كاهش توانايى تفكر توجه داشته باشيد که شرايط رواني هرچند ناخوشايند اما قابل تغيير و درمان است. البته لازم است به این مسئله توجه داشته باشید که اگر فعلا شرایط همسرتان برای زندگی در تهران به دلیل شرایط اقتصادی فراهم نیست بهتر است او را تحت فشار قرار ندهید و تلاش کنید روحیه ی خودتان را به رغم شرایط پیش آمده تغییر دهید. مطمئن هستیم شما فرد توانمندی هستید ولی آدم های موفق خودشان را اسیر موقعیت ها نمی کنند. پس شما نیز با حفظ آرامش سعی کنید موقعیت فعلی را به نفع خودتان تغییر دهید.در ادامه راهكارهاي عملي براي درمان افسردگي را نیز تقدیم می نماییم.1. تعيين هدف: افرادي كه از اين بيماري رنج مي‌برند اغلب در زندگي روزمره غرق شده‌اند. تعيين هدف براي افراد حتي بدون از دست دادن انرژي كه با افسردگي همراه است به اندازه كافي مشكل است. اين تكنيك به فرد مي‌آموزد چگونه كارها را به بخش‌هاي كوچك‌تر و آسان‌تر براي اجرا تبديل كند.2. اجتناب از تنهايى؛ بكوشيد به جز مواقعى كه ضرورت دارد، در تنهايى قرار نگيريد. تنهايي باعث غوطه ور شدن در افكار منفي و باعث تشديد افسردگي مي گردد.3. با افكار منفى خود مقابله كنيد؛ يعنى، هر وقت اين افكار به شما هجوم آورد. به هر صورت ممكن خود را از چنبره آن نجات دهيد؛ براى مثال خود را به كارى مانند مطالعه يا هر كار ديگرى كه امكان انجام آن براى شما هست، مشغول كنيد و نگذاريد ذهن شما جولانگاه افكار منفى باشد.4. به جنبه‏هاى مثبت خود فكر كنيد و بكوشيد آنها را در يك برگه‏اى به صورت فهرست، ليست كنيد.5. به جاى اينكه به كمبودها، عيب‏ها و ناكامى‏هاى خود بينديشيد. 6. با افراد شاداب، فعال، اجتماعى، و متدين و در عين حال مثبت‏نگر معاشرت كنيد و از افرادى كه هميشه وقتى با آنها مواجه مى‏شويد از زندگى شكايت مى‏كنند، دورى گزينيد.7. ورزش را جزء ضرورى‏ترين فعاليت‏هاى خود قرار داده هر روز حداقل نيم تا يك ساعت ورزش كنيد.8. هر چه مى‏توانيد قرآن بخوانيد و از دعاهاى اهل‏بيت(ع) بهره بگيريد: «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ» (مزمل (73)، آيه 20) البته قرآن را با تأنى و توجه به معنا تلاوت كنيد.9. از بيكارى و بى‏برنامگى بپرهيزيد و همه اوقات خود را به صورت منطقى پر كنيد.10. براى برنامه‏ريزى اوقات شبانه‏روزى، حتماً با مشاور گفت و گو كنيد يا از دوستان موفق خود كمك بگيريد.موفق باشيد.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۶:۴۶

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹

undefined پرسش:سلام، خواستگاري دارم که شرايط نسبتا خوبي داره ولي چهرش به دلم نشسته، چطور ميتونم يه جواب نه مودبانه بدم چون آدم هاي بسيار محترمي هستن و اگه ممکنه چنتا کتاب خوب هم در مورد شرايط و موقعيت هاي ازدواج و خواستگاري معرفي کنين بهم لطفاundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: سلام بر شماممنون از اعتمادتونبزرگوار اين كه نگران حرمت يك انسان هستيد و نمي خواهيد احساس شكستي بكند نشان صفاي باطن و اخلاق نيك شماست. براي جواب رد دادن نبايد دروغ بگوييد. مي توانيد توريه كنيد. استخاره اي بكنيد كه بد بيايد و بگوييد استخاره كرديم بد آمده و ما برخلافش عمل نمي كنيم.البته پيشنهاد مي كنم كليات را بررسي كنيد اگر مناسب بود زود رد نكنيد براي جواب رد دادن فرصت داريد. يكي دو جلسه با هماهنگي و اشراف خانواده ها گفتگو كنيد اگر باز به دلتان ننشست آن موقع بگوييد استخاره مي كنيم. بنابراين از همان ابتدا نبايد اميدوارش كنيد. بگوييد نياز به بررسي و تحقيق و مشاوره ازدواج دارد. اگر دو دل بوديم استخاره مي كنيم.- همسرگزيني با عشق يا خرد، يونس باندل، نشر ارجمند- مشاوره ازدواج و خانواده، سيدمهدي حسيني بيرجندي، نشر آواي نوربراي تهيه كتاب مي توانيد از سايت انتشارات اقدام كنيد.موفق باشيدundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۹:۵۲

۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹

undefined پرسش:سلام دعايي وجود دارد که پدرو مادرم را برا ازدواج خودم راضي کنم؟ پدرم من خودش 22 سالگي ازدواج کرده ولي من الان 22 سالمه مخالفند بارها هم گفته ام به مادرم پدر خودش هم 22 ازدواج کرده چرا اجازه نمي ديد؟ بهانه هاي غير عقلي و غير منطقي ميارند مپلا کساني که ازدواج کردند پشيمانند چون به مشکلات افتادند يا ازدواج بچه بازي نيس در حالي که خودم ميدونم پچه بازي نيس و تمام عقل و منطقم را به کار مي گيرم احساساتي عمل نمي کنم اونا فک مي کنند گناه بهتر از به مشکل افتادن است يا يه کار پيدا کن من خودم بعد تمومشدن درسم حتما کار مي کنم اونا فک مي کنند هيچ وقت کار نمي کنم ولي دليل کلشون عدم افتادن به مشکل و اطاعت از عرف که 30 سالگي ازدواج مي کنند معمولا درحالي از پسر خالم يا پسر دايم هم 22 23 ازدواج کردند در همه ي کارها اينجورين مردم به خدا و پيامبر ترجيخ مي دندundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر محترم، ضمن سپاس از ارتباط شما با اين مرکز، اميدواريم راهنماي خوبي برايتان باشيم. اسلام حساب ويژه‏اى براى پدر و مادر بازكرده و جايگاه ويژه‌اي براي آنان در نظر گرفته است؛ لذا در روايات آمده كه اگر پدر و مادرى از فرزندانشان راضى باشند موجب خير و بركت و سعادت فرزند مى‏شود، و اگر در حق فرزندان خود دعا كنند خداوند به اين دعا توجه خاصى مى‏نمايد؛ كما اين‌كه اگر والدين از فرزندان ناراضى باشند و خداى ناكرده آنها را نفرين كنند ممكن است خداوند بر چنين فرزندانى كه موجب ناراحتى والدين شوند قهر و غضب نمايد. پس در همه مراحل کسب رضايت آنها حفظ احترام و رفتار مثبت مورد توصيه است.نکته دیگر اینکه شرایط الان را نمی توان با شرایط زمان پدرتان مقایسه نمود زیرا قطعا شرایط فرق کرده و قطعا با نداشتن کار مناسب ممکن است به مشکلات زیادی برخورد کنید یا اساسا خانواده ی دختر با ازدواج شما مخالفت کنند. به هر حال ما راهکارهای کسب رضایت والدین را عرض می نماییم و امیدواریم با عمل به آنها ان شاء الله زمینة ازدواجتان فراهم شود.اما راهکارهاي کسب رضايت پدر و مادرتان- در يک فضاي عاطفي با پدر و مادر صحبت نموده و با مهرباني دلايل آنها را مورد نقد و بررسي قرار دهيد.- براي راضي كردن ايشان از وساطت بزرگترهاي فاميل و ... كه با ازدواج شما موافق هستند كمك بگيريد، چرا كه بزرگترها زبان همديگر را بهتر مي فهمند، بنابراين با يكي از بزرگان فاميل كه فكر مي كنيد پدر و مادرتان براي او احترام زيادي قائل است و به حرف هايش اهميت مي دهد مسأله را در ميان بگذاريد و از او بخواهيد در اين مسئله اقدامي انجام دهد.- شايسته است در گفتار و عمل طوري با پدر و مادرتان برخورد نماييد كه احساس كنند شما اين حق را براي ايشان قائل هستيد كه نگران شما و تصميمي كه در مورد آينده خود مي گيريد، باشند.- به پدر و مادرتان بگوييد که ماديات جزء معيارهاي فرعي است و بهتر است به معيارهاي اصلي مانند دينداري و اخلاق پسر توجه بيشتري داشته باشد. - در نهايت اگر راضي به ازدواج شما نشدند مي توانيد ايشان را نزد مشاور خانواده ببريد تا آنها را قانع سازد. موفق باشيد.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۲۰:۳۴

۱ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:سلام و عرض ادب پسري هست که از طريق مجاز آشنا شدند به قصد ازدواج مدام قهر مي کنه نازک نارنجي هست هر بار هم که بر مي گرده يا دستشو تيغ مي زنه يا اقدام به خودکشي مي کنه براي اينکه من باهاش آشتي کنم ،تکليفم چيه اگه برم مي ترسم بلايي سر خودش بيار اگر بمونم اون هي قهر و اشتي مي کنهundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: با عرض سلام و تقديم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! ارتباط شما با ما گوياي اين است که در صدد انتخاب مسير صحيح هستيد و اميدواريم ما نيز راهنماي خوبي برايتان باشيم.پرسشگر محترم! ارتباط دوستانه با جنس مخالف اگرچه به قصد ازدواج باشد، شرعا جايز نيست. وقتي رابطه رسمي نباشد و مخفيانه باشد، رابطه دوستي بدون ازدواج بوجود آيد، علاوه بر گناه و عدم جواز شرعي عواقب فردي و اجتماعي منفي زيادي دارد كه یکی از مهمترین آنها عدم شناخت فرد مقابل است. وقتی شما هنوز شناخت کاملی از او ندارید و نمی دانید آیا او واقعا به شما علاقه دارد یا خیر نمی توانید دلبسته ی او بمانید و فضای بی اعتمادی بین شما دائما حاکم است. لذا سعی کنید تا حد امکان چنین ارتباطی را ادامه ندهید و حتی از آسیب رساندن او به خود نیز نگران نشوید. اگر حتی این فرد آسیبی به خودش رساند شما مسئول نیستید و باید به این رابطه در هر صورت خاتمه دهید. به لحاظ اخلاقی کاملا هویداست که چنین فردی صلاحیت ازدواج و زندگی با شما را ندارد. پس دلیلی برای ادامه ی چنین ارتباطی نیست و یک بار برای همیشه خودتان را از این رابطه رهایی بخشید.موفق باشيد.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۲۱:۴۴

۲ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:با سلام
بانوان بسياري از سردي عاطفي و جنسي همسر خود شکايت دارند و حتي برخي به خاطر همين به فکر طلاق يا ارتباط با ديگران مي افتند.خيلي ها هم اظهار دارند که شوهرشان بي منطق هست و حرف هاي مشاوره و.. را قبول نمي کنندالبته لطفا راهنمايي کنيدبا تشکرundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: با سلام خدمت پرسشگر محترم از اعتماد شما به ایم سامانه پاسخگوئی خرسندیم سوال شما بسبار کلی است و از آنجا که سردی عاطفی و جنسی می تواند علل مختلفی داشته باشد پیشنهاد می کنم ضمن توصیف وضعیت همسرتان که دچار سردی هستند زمینه دریافت پاسخ دقیق تر را فراهم و به حل آن نزدیک تر شوید به طور کلی عواملی که باعث سردی جنسی مردان می شود را می توان به عوامل جسمانی، ارتباطی و روانی تقسیم نمود که به برخی از آن اشاره می کنم:۱. عوامل متعددی در شکل گیری یک رابطه کامل جنسی دخالت دارند که به طور کلی می توان علل آن را عوامل روانی، عوامل جسمانی و داروها و مواد دانست. تقریبا علت نیمی از اختلالات نعوظی، عروقی، عصب شناختی، هورمونی یا ضعف عملکرد به علت داروها، مواد مخدر، الکل و سیگار کشیدن است و این درصد در سنین بالاتر بیشتر هم می شود. دیابت قندی، افزایش فشار خون، تصلب شرایین، اختلالات تیرویید، ضربه ها، و ... می توانند سبب ایجاد اختلال نعوظ در مردان بشوند.۲. تعارضات ناهشیار حل نشده، تجارب جنسی اولیه آسیب زا، افسردگی، اضطراب، استرس، تجارب موقتی و نگران کننده باعث اختلال در این روابط می شود.۳. چاقی، اعمال جراحی روی پروستات و مجراهای دستگاه تناسلی، دوچرخه سواری طولانی مدت و ... نیز می توانند باعث اختلال نعوظ و سردی جنسی او گردند.۴. اختلافات ارتباطی همسران و خانواده ها می تواند بر سردی این روابط دامن بزند.5. وجود برخی انحرافات جنسی، تنوع طلبی، خیانت های جنسی می تواند رابطه دو نفر را برهم بزند.6. فقدان یا ضعف مهارتهای ارتباطی و جنسی همسران می تواند با عث عدم ارضای کافی نیاز فرد شده و کم کم به سردی او در رابطه بیانجامد.7. بد اخلاقی زن، ازدواج تحمیلی و اجباری، وجود خشم و نفرت فرو خورده که علت آن را را مرد رد رفتار و شخصیت همسر خود می بیند هم می تواند این مسئله را ایجاد کند.آگاهی کامل از تعریف و علل بوجود آورنده این مسئله، می تواند در پیشگیری و یا شیوه صحیح درمان آن بسیار موثر باشد. فلذا ضمن بررسی علت و ارسال آن برای ما، امکان پاسخگوئی دقیق را فراهم آورید.موفق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۱۲:۲۸

۴ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:سلام ،به کسي از طريق تلفن و خيابان باهم آشنا شدند و پسر به دختر وابسته شده ولي دختر به دليل اينکه تو خيابان باهم آشنا شده اعتمادي به آينده نداره و جواب رد بهش داده اما پسره دست بردار نيست چکار بايد کرد ؟؟وقتي دست بردار نيست چکار بايد کرد ؟تشکرundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: با سلام و سپاس از همراهي شما با اين مرکز، اميدواريم راهنماي خوبي برايتان باشيم.در پاسخ بايد عرض نماييم همانطور كه مي دانيد ازدواج يكي از مهمترين حوادث و رويدادهاي زندگي است و نقش مهمي در سرنوشت و سعادت و خوشبختي انسان دارد. بنابراين در عين حال كه نبايد در انتخاب همسر خيلي وسواس گونه عمل كرد اما دقت، شناخت و اتخاذ تصميم حساب شده و بالاخره انتخاب صحيح از شرايط ضروري يك ازدواج موفق است.در خصوص موضوعي که فرموديد در وهله اول به نظر مي‌رسد که آشنایی خیابانی روش مناسبي براي انتخاب همسر نيست و نبايد در اين فضا وارد شد زيرا افراد زيادي وارد اين فضا شده اند و آسيب هاي زيادي را متحمل شدند پس شما نيز بهتر است از اين فضا دور شويد اما اگر فردي واقعاً با این شرایط دختری را پسندید و خواستگار واقعي او شد و به لحاظ معيارها نيز با او همخواني داشت دختر مي‌تواند او را دعوت به خواستگاري کند و شرط ادامه این ارتباط را خواستگاری و عقد شرعی قرار دهد. اما دختر باید مراقب باشد به او وابسته نشود؛ زيرا علاقه ممکن است مانع يک انتخاب صحيح شود و رابطه را قطع کند و او را دعوت به خواستگاري کند و يا بهتر است از خانواده بخواهد که او را دعوت به خواستگاري کنند زماني که خواستگاري انجام شد، تصمیم گیری در مورد او انجام خواهد گرفت.اما اگر پسر این شرایط را بر نمی تابید دختر باید او را از خود براند و اگر باز هم او مصر بر ارتباط بود این مسئله را با خانواده اش در میان بگذارد.موفق باشيد.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۱:۱۴

۵ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:سلامبرادر کوچکتر من عاشق يک دختري شده که مادر اين دختر سابقه فساداخلاقي داشته و همه هم از اين فساد اطلاع دارندماخانواده مذهبي هستيم و ابدا نميخواهيم اين ازدواج صورت گيرد اما نميتوانيم برادرمون را قانع کنيمبرادرمون هم استعداد تحصيلي بالايي دارند و تحصيل کرده دانشگاههاي تهران هستند
خواستم التماس کنم مفصل راهنمايي بفرماييدکه راه حل آن چيست؟؟؟؟؟undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: با سلام و سپاس ازاينكه مركز ما را براي پاسخ و راهنمايي برگزيده ايد.همانطور كه مي دانيد ازدواج يكي از مسائل مهم زندگي هر انساني است زيرا در همه ابعاد زندگي تأثير دارد و ازدواج موفق مي تواند باعث پيشرفت انسان در زمينه هاي مختلف شود كما اينكه اگر ازدواج ناموفق باشد مشكلات زيادي را براي انسان به وجود مي آورد و مانع رشد و ترقي مي شود بنابراين بايد با اين امر مهم سنجيده برخورد كرد و از هر گونه شتابزدگي، يك جانبه گرايي، ظاهر بيني و سطحي نگري اجتناب كرد. به هر حال برادر شما نيز بايد تلاش لازم را در خصوص شناخت فرد مقابل انجام دهد و نبايد عجله نمايد.راهكار بسيار مهم اين است كه شما به عنوان خواهر يا برادرش و خيرخواه او در جلسه اي با ايشان صحبت نماييد و از او بخواهيد دست از اين انتخاب به دلیلی که بیان نمودید بردارد. اما اگر بي فايده بود از ايشان بخواهيد براي مشاوره حتما به روانشناس مراجعه نمايد و مشكلات و مسائل خود را با ايشان در ميان بگذارد. اين روش تأثير خيلي زيادي دارد و نگرش برادرتان را تغییر می دهد.ضمنا براي فراهم كردن اين زمينه و تعامل موثر با برادرتان چند نكته را تقديم تان مي كنيم. با توجه به آنها مي توانيد تا اندازه اي بر او تاثير بگذاريد و به او كمك كنيد:1- اولين نكته اي كه بايد مد نظر شما قرار گيرد اين است كه براي اين كار بايد صبر و حوصله زيادي به خرج دهيد. چون مي دانيد اين كار نتيجه عكس مي دهد و او را نسبت به خطايش مشتاقتر مي سازد. 2- دومين نكته اين است كه برادر شما در اوج سن جواني و جواني قرار دارد احساس غرور و شخصيت و استقلال از ويژگي هاي بارز سن اوست. بنابراين هرگز با تحكم و زور با او برخورد نكنيد و سعي نكنيد شخصيت او را زير سؤال قرار دهيد يا او را تحقير كنيد. 3- نكته مهم ديگري كه نبايد از آن غافل شويد و تا اندازه اي مربوط به مورد قبل مي شود، اين است كه آدمها در انتخاب راه زندگي و در انتخاب گرايش هاي فكري خود دوست دارند آزاد باشند و ديگران به آن احترام بگذارند و معمولا نسبت به تحميل و شرايط زور و تهديد و اجبار، واكنش منفي و معكوس نشان مي دهند. يعني اگر احساس كنند كه چيزي به آنها تحميل مي شود، لج خواهند كرد و مقاومت نشان خواهند داد. بنابراين حتي اگر كسي اشتباه مي كند، ما نبايد به خاطر كارهايي كه انجام مي دهد به او بي احترامي كنيم و مدام با تهديد يا با خشونت او را وادار به ترك عملش نماييم. علاوه بر اين نبايد انتظار داشته باشيم رفتار ديگران، صددرصد مطابق نظرات ما باشد. به هر حال ممکن است برادرتان این اشتباه را تجربه نماید ولی در واقع با تلاشی که داشته اید حجت بر شما تمام است.ضمنا سعي کنيد احترام او را در خانواده بالا ببريد و باز هم پيگير موضوع ازدواج او باشيد.موفق باشيد.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۲:۴۲

undefined پرسش:من درگذشته باپسري دوست بودم وگولشوخوردم وخونش رفتم الان توبه کردم ولي ميترسم اگ ازدواج کنم نتونم نگم والان هم عذاب وجدان دارم وميترسم پدرم بفهمه بايدچيکارکنم؟؟؟فقط ب خداپناه آوردمundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: با سلام و تقديم احترام خدمت شما پرسشگر محترمهمين پشيماني و پي بردن به اشتباه است كه شما را به سمت توبه كشانده و اين نشان از طينت پاك شما دارد كه با وجود اين گرفتاري توانسته‌ايد اين احساس را در خودتان حفظ كنيد. قدر اين روحيه را بدانيد و در جهت حفظ و تقويت آن تلاش كنيد كه حتماً در زندگي آينده تان نيز موفق خواهيد بود.خواهر گرامي! اگر چه صداقت و درستي مايه ثبات يك ازدواج مي باشد اما در برخي موارد بازگو نكردن مسايل واقعي، دروغ به شمار نمي آيد مثلا در صورتي كه فردي در گذشته رفتاري غير شرعي داشته و از طرفي از عمل خود به شدت پشيمان مي باشد؛ در اين صورت مي تواند به خواستگار خود پاسخ عدم مشكل را بدهد. اشتباهي كه بعضي از دختران و پسران در جلسه خواستگاري مرتكب مي‌شوند اين است كه همه گذشته خود را (كه بعضا همراه با اتفاقات، رفتارها، صفات يا ارتباطات غلطي بوده است كه اكنون از آنها ناراحت و پشيمانند) به بهانه صداقت يا جلب اعتماد طرف مقابل، مطرح مي‌كنند حال آنكه اين عمل در بسياري موارد اثر عكس داشته كه نتيجه منفي آن در همان زمان (به صورت طبيعي خواستگاران با شنيدن اين گونه مسائل از ازدواج كردن با شخص مورد نظر منصرف مي شوند) يا در زندگي مشترك، دامنگير طرفين خواهد شد. پس به هيچ وجه اين موضوع را به خواستگارتان نگوييد زيرا اين مربوط به زمان ازدواج شما نبوده است که بگوييم خيانت است. پس خيانت هم نيست و فقط گناهي بين خود و خداي خود بوده که آن شاء الله با توبه بخشيده شده است.به اين نكته نيز توجه داشته باشيد كه با هيچكس (حتي كسي كه احساس مي‌كنيد به شما نزديك و بسيار رازدار است) در اين مورد صحبت نكنيد، حتي نبايد به بهانه صداقت با خواستگاران خود نيز درميان بگذاريد. اگر خودتان بیان نکنید، پدرتان نیز این موضوع را متوجه نخواهد شد.موفق باشيد.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۲:۴۵

undefined پرسش:سلامخستع نباشيدسوالدخترميتونع باپسري ک ازش بيش از10يابيشترکوچيکترباشع ازدواج کنعundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: پرسشگر محترم! با سلام و ضمن سپاس از همراهي شما با اين مرکز، همانطور كه مي دانيد يكي از ملاك هاي ازدواج سن مي باشد. براي رسيدن به موفقيت و خوشبختي در ازدواج طرفين بايد در ازدواج توافق داشته باشند يعني مرد اندكي بزرگتر از زن باشد، تا بتوانند با كمال خوشي و سازگاري در كنار يكديگر زندگي كنند و با تفاهم و درك متقابل بتوانند همسر ايده الي براي يكديگر باشند.يكي از مسائلي كه معمولاً خانواده‌ها در ازدواج به آن دقت مي‌كنند، بحث اختلاف سني دختر و پسر است. گفتني است كه در مورد اختلاف سن نمي توان با قاطعيت نظر داد و اين مطلب كه حتماً زن بايد از مرد كوچكتر باشد قطعي و حتمي نمي باشد زيرا تجربه نشان داده است كه بسياري از زنان و مردان بوده اند كه با اختلاف سني زياد (حتي گاهي زنان بزرگتر از مردان) با يكديگر ازدواج كرده اند و سالهاي سال با كمال آرامش در كنار يكديگر زندگي كرده و هيچگونه مشكلي هم نداشته اند؛ البته اگر سن دختر بسيار كمتر باشد در اول زندگي مشكلاتي خواهند داشت و اگر سن دختر بيشتر از پسر باشد در آينده احتمال بروز مشكل زیاد خواهد بود.بنابرین به طور معمول این ازدواج ها مورد توصیه نیست.موفق باشيد.
undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۱۷:۰۱

۶ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:شما که ميگي زن حق مردرو ادا نکرد مرد اجازع داره خودش تنبيه اش کنه وميگيد بهتره اين مشکل اول تو خونه حل بشه وبه بيرون کشيده نشه خب مرد حق زن رو ادا نکرد اينجام بايد بگيد مشکل بايد تو خونه حل بشه وبه بيرون کشيده نشه حالا بگيد واسه تنبيه مرد زن بايد چيکارکنه؟؟؟undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: سلام بر شماممنون از اعتمادتونمسائل دینی را باید به صورت خوشه ای ببینیم نه حبه ای. اگر کسی منزل شما را بخواهد توصیف کند این درست نیست که فقط به انباری بپردازد باید کل فضا را توضیح دهد و بگوید بر اساس چه منطقی این فضاها در کنار هم قرار گرفته است. موضوعات دینی را باید با مطالعه جامع از منابع معتبر و اساتید برجسته در نظر گرفت. مثلا ببینیم آیت الله جوادی که اسلام شناس است و بیش از 50 سال در این مسیر خون دل خورده چه می گوید.وقتی در قرآن بحث نشوز مطرح است. بحث «ناسازگاری های بسیار جدی و مستمر» است چه از سوی مرد و چه از سوی زن. اسلام به مرد اجازه نمی دهد که زنش را به خاطر امور عادی تنبیه کند که چرا غذا نپختی یا منزل ما نیامدی یاو.... ولی مثلا اگر بحث خلاف شرع باشد باید امر به معروف و نهی از منکر کند تازه ان هم مرحله به مرحله.خب زن هم همین طور باید مرد گناهکار را مرحله به مرحله امر به معروف کند. در مرحله آخر زن هم می تواند مرد را تنبیه کند با شرایطی که بیان شده. بله اگر واقعا زن قدرت نداشت مرد را اصلاح کند باید از قانون کمک بگیرد. هم زن و هم مرد نباید اسرار زندگی را برای خانواده ها و همسایه ها فاش کنند و حرمت ها را بشکنند. اگر مشکلی در خانواده ها هست به این دلیل است که اخلاق و قوانین اسلامی اجرا نمی شود وگرنه اساس زندگی مشترک بر پایه اخلاق زناشویی می چرخد و قوانین واجب زیربنای اخلاق است که رعایتش واجب و ضروری است.
برای مطالعه بیشترundefinedر.ك: تفسير آيت الله جوادي آملي، 34 نساء. موفق باشیدundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۷:۵۱

۷ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:با سلام خدمت شما و دوستاندختري ک عاشقه ي پسر مغرور شده و البته فاميل هستن .ولي دختر حس ميکنه بهش پي ام بده غرورشو زير پا گذاشته و درس نميدونه ولي پسر زير زيرکي نکاش ميکنه و ميارسه ک اگه باش رل بزنه مدرو مادر دختر بفهمنو براشون بد شهولي دختر فقط ي دختر بود ک تونس بدون اينکه ب خود پسر بگه شمارشو گير بياره ولي پسر براي داشتنش تلاش نکرد.البته من در جريان کامل نيستم ولي ميدونم ک دوستم داره داغون ميشه و ي لحظه نيست ک ب فکرش نباشهچکار کنم ک دوستم يا فراموشش کنه يا بهش برسه؟البته بعيد ميدونم فرانوش کنه ولي سعي خودمو ميکنمundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: سلام بر شماممنون از اعتمادتوندر مشاوره ها هر قدر فرد با مشاور راحت تر مسأله را مطرح کند و دنبال جواب باشه بهتر و زودتر مشکلش حل می شود. اگرفرد راحت نباشه یا با چند واسطه بخواهد مشکلش را حل کند گره در کار باقی می ماند. برخی مشکلات مثل این است که فردی به پزشک بگوید دوستم استخوان در گلویش گیر کرده چه کند؟ خب این روند حل مشکل را طولانی می کند.بزرگوارما یک ذهن منطقی داریم و یک ذهن احساسی. اگر هر دوی اینها با هم رشد کنند و در کنار هم نباشد زندگی ما با مشکل مواجه می شود. فردی که قرض و وام کلان می گیرد تا زندگی راحت و خوشی داشته باشد و در ناز و نعمت زندگی کند ولی حساب نمی کند که نمی تواند اقساط را با درآمد کمش بدهد به جای ناز و نعمت هر روز خود و نزدیکان را در رنج می اندازد. گاهی این قدر افراد خیالپردازی می کنند که واقعیت فاصله می گیرند. یعنی ذهن احساسی حسابی چاق می شود و ذهن منطقی لاغر و مردنی.دختر و پسری که به هر دلیلی شرایط رسیدن به هم را ندارند اگر هر روز در خیالپردازی غرق شوند و در همان خیالات به خواسته و لذات گمشده خود برسند از حقیقت دور می شوند و تفکر نرسیدن به هم آنها را می آزارد.پیوسته در مشاوره هایمان داریم افرادی که دو سال یا بیشتر با هم بوده اند ولیالان به طور جدی می بینند یا شرایط ازدواج را اصلا ندارند یا به هیچ وجه خانواده ها پیوند آنها را قبول نمی کنند. اینان به جای روبه رو شدن با واقعیت عقب گرد می کنند و در لاک خود فرو می روند و دنبال معجزه ای می گردند. اینان حتی اگر بفهمند که نمی توانند به هم برسند ذهن احساسی آنها می گویم خودمان را به نفهمیدم بزنیم شاید برسیم.واقعیت این است که پسری که بالغ باشد اگر به دختری برای ازدواج فکر کند با خودش رودبایستی ندارد و سفت و سخت خواستگاری می کند. پسری که برای هوس و دوستی کسی را می خواهد یا خجالت می کشد فرد بالغی نیست.دوستتان را تشویق کنید برای مدیریت احساسش با بخش آنلاین این مرکز یا بخش تلفنی مشاوره بگیرند. موفق باشیدundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۲۰:۲۶

۸ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:پدر و مادر بنده اصلا احکام طهارت و نجاست رو رعايت نمي کنند و به من اجبار مي کنند رعايت نکنم و اين باعث شده هر روز دعوا باشه تو خونه و به هر نحوي که بشر عقلش برسه چه با زبان نرم چه با واسطه چه توسط مشاور به هيچ وجه اشتباه خود را قبول نمي کنند و من چون خونه اي ندارم مجبورم تحمل کنم و با اين شرايط نماز بخونم در حالي همه جاي خانه نجس و همه جاي بدنم نجس گفتم به هيچ راهي نمي شوند تنها مرگ اونا يا من راهحل قطعييه من هم همه ي تلاشم براي پاکي مي کنم و همچنين همهي روش ها را براي هدايتشون امتخان کردم نشده که نشده و يا نماز هاي من باطل ؟ يا اينکه بعضي دوستان به بهانه دوستي بجاي بدن ادم مثلا سر و دست مي زنند بايد بهشون بگم بدنم نجسه ؟ مثلا من شايد جنب هستم وقنت نمي کنم حمام کنم ميرم توالت دردستشويي طهارت مي گيرمذ بعدش ميام يجاي حياط مي نشينم زمينم نجس مي شه چون شلوارم نجس بود و ابم روش ريختم و خيسي شلوار طوري ميشه که حتما حتما زمين نجس مي شه وافتاب و باران طوري نيستند که پاک کنند زمين بهشون مي گم زمين نجس ولبي بي توجهي مي ککنند و البسه پاک وخيس رو اون زمين خيس قرار مي دند بعد خشک معمولي توسط بادد نه افتاب مي پوشند تو خانه منشينندundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: سلام بر شماممنون از اعتمادتونبزرگوار بی تردید همخوان و همراه نبودن والدین در امور مذهبی با شما سبب زحمت و دلخوری هایی می شود. این که آیا واقعا والدین شما به مسائل شرعی مقید نیستند یا این که آنها حساسیت های افراطی ندارند برای ما روشن نیست. تلاش کنید با آگاهی از مسائل شرعی و روان شناختی مربوط به احکام زندگی راحتی داشته باشید و از لذت های زندگی محروم نشوید. در احکام قواعدی وجود دارد که رعایت آنها ما را از وسواس مصون می دارد و روابط اجتماعی ما را لذت بخش می کنند. برخی از این قواعد عبارتند از:1- اصل حلیت: اصل این است که خوراکی ها حلال هستند مگر حرام بودن آنها برایمان یقنی شود.2- اصل برأت: اصل این است که همه اشیا و خوراکی ها و انسان ها پاک هستند مگر یقین به نجاست و نجس شدنشان پیدا کنیم.3- اصل الصحه: اصل این است که چیزهایی که در بازار مسلمانان خرید و فروش می شوند مشکلی ندارند مثلا ذبح شرعی شده است.4- اصل عدم تفحص: ما وظیفه ندارید کنجکاوی و بررسی کنیم ببینیم چیزی نجس شده است یا نه.کل اقیانوس ها و دریاها و کشورها و سیاره ها و کهشانها و بیابان ها را در نظر بگیرید. همه چیز در آنها پاک است. نجاست از بین همه اینها چند تا محدود است که در رساله ها بیان شده است. این که آیا چیزی نجس شده یا نه دلیل صد در صد و یقین قطع می خواهد. به این راحتی نیست که بگوییم چیزی نجس شده است. باید بتوانیم قسم بخوریم که چیزی نجس شده است. البته اگر فردی وسواسی باشد یقین و گمان و شک او در این امور اصلا قابل اعتنا نیست و توهم است. مگر این که افراد مقید به او بگویند که چیزی صددرصد نجس شده است. پیامبر و ائمه و عالمان وارسته با مردم زیادی در ارتباط بودند. ولی هرگز بنا را بر این نمی گذاشتند که معمولا مردم اهل رعایت نیستند. اصل را بر پاک بودن می گذاشتن و هرگز تجسس و جستجو نمی کردند ببینید نجس شده است یا نه.حتی از این بالاتر، ما حتی اگر یقین داشته باشیم که کودکان فرش ها را نجس کرده اند موقع نماز در سجاده نماز می خوانیم. خب تصور کنید مس پا کشیدم و خواستم برویم روی سجاده پای ما به فرش که می دانیم نجس بوده خورد نمی توانیم بگوییم نجس شده چون واقعا نمی توانیم قسم بخوریم و بگویید که یقین پیدا کردم پا نجس شده است.یک بار برای همیشهیک بار برای همیشه با گروه احکام در بخش تلفنی 096400 در این باره تکلیف خود را بپرسید و طبق آن عمل کنید. از پرسیدن متعدد به شدت اجتناب کنید وگرنه گرفتار وسواس می شوید و لذت دینداری و زندگی از شما گرفته می شود.اگر وسواس دارید و انصراف از وسواس برای شما دشوار است حتما از روان شناس به طور حضوری کمک بگیرید. برای دریافت راهنمایی با مشاوران بخش تلفنی این مرکز در ارتباط باشید «پیشگیری از وسواس» برای «پیشگیری از وسواس» سخنرانی ها و کتاب استاد فرحزاد بسیار مفید است. برای اطلاع بیشتر به کانال مبارزه با وسواس که کاری از برنامه سمت خداست رجوع کنید:https://eitaa.com/samtekhoda3_vasvashttps://t.me/samtekhoda3_vasvasundefined عنوان کتاب : راه کارهای پیشگیری و درمان وسواسundefined نویسنده : حجت الاسلام و المسلمین فرحزادundefined شماره تلفن جهت تهیه کتاب ۰۲۵۳۷۷۴۳۷۰۵ ( ۸ صبح تا ۱۵ )
undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۲۱:۲۱

۱۱ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:سلام اين سوال يکي از دوستانم است
سلام‌وادب‌وقت‌تون‌بباشه‌بزرگوار‌من‌يه‌سوال‌‌مذهبي‌داشتم.من‌حدوديک‌هفته‌است‌عقدکردم‌اماقبل‌عقداستخاره‌نکردم‌دوروزپيش‌استخاره‌کردم‌برام‌بدآمد‌گفت‌به‌زيان‌ودچارسختي‌ميشي‌موضوع‌به‌نامزدم‌گفتم‌تلفني‌به‌يه‌روحاني‌گفت‌استخاره‌کن‌نيت‌ش‌عقددائم‌براي‌همسرم‌خيلي‌خوب‌آمدباز‌من‌به‌همون‌روحاني‌گفتم‌حالا‌يه‌استخاره‌هم‌براي‌من‌بکنيد‌استخاره‌کردبازبدآمدحالا‌چبکارکنم‌يعني‌عقدم‌فسخ‌کنم‌يابعدش‌عروسي‌وعقددائم‌ورسمي‌نکنيم هردومون‌ناراحتيمundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: سلام بر شماممنون از اعتمادتوننگرانی هایی که دارید سبب شده برای رهایی از آنها به استخاره پناه ببرید. سؤال این است که چه کسی به ما گفته استخاره کنیم؟ پاسخ این است که ائمه (ع) و ایشان هم رهبران دینی جامعه هستند. سؤال دوم این است که ائمه در چه موقعیت هایی گفته اند استخاره کنیم؟ اگر به کتب مراجع تقلید مختلف رجوع می کنید می بینید که نمی شود هر زمان برای هر چیزی استخاره کنیم. استخاره مربوط به زمانی است که ما تفکر کردیم و تحقیق و مشورت کرده ایم ولی باز در تردید و سرگردانی هستیم. بنابراین اگر تحقیق و بررسی و هم اندیشی با افراد با تجربه نکرده اید نمی توانید از همین ابتدا استخاره کنید.تذکر: با ازدواج نیمی از دین ما حفظ می شود و این برای شیطان خیلی تلخ و سخت است. بنابراین همیشه از شر شیطان به خدا پناه ببرید و مراقب باشید با وسوسه سبب بدبینی و ناامیدی و سوءتفاهم شما نشود. سوره ناس را زیاد بخوانید و ذکر لااله الالله و اعوذ بالله من الشطان الرجیم زیاد بگویید.اگر در روابطتان با همسرتان اختلافی دارید، بدون این که آشفته شوید با گفتگو و مذاکره در وقتی آرامش دارید آن را حل کنید. اگر به نتیجه نمی رسید از مشاور خانواده یا حداقل فردی رازدار و امین و باتجربه کمک بگیرید.موفق باشیدundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۷:۵۵

۱۲ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:با سلاممن دختري22ساله هستم و داراي همسر هستممشکل من اينه ک وقتي من حالم خوبه شوهرم خسته و بي حاله و ب من اهميت نميده و همش تو خودشه و با اين لباسايي ک من ميپوشم ممکنع هر مرديو ب سمتم جذب کنه ولي وقتي من بي حال و خستم يا دلشوره دارم همسرم هوس کردنش گل ميکنه و من ب خاطر اينکه زده نشه خودمو در اختيارش قرار ميدم درسته بي حالم يا هر چيزه ديگه ولي نرميش نرم و رامم ميکنه ک باعث ميشه زبونم قفل بشه

ممنون ميشم راهنماييم کنيدممنون از کانال خوبتون??undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: با سلام و تقديم احترام خدمت شما پرسشگر محترم!خواهر محترم! حال شما را خوب مي فهميم و مي دانيم که چقدر تنهايي و احساس بي توجهي شما را تحت فشار قرار داده و شما نيز مانند ديگر زنان دوست داريد مورد توجه و محبت همسرتان قرار گيريد؛ در حالي که ايشان گاهی بي تفاوت است.متأسفانه برخي از همسران وقتي وارد زندگي مشترك مي‌شوند كه با بسياري از مهارت‌‌هاي زندگي، مهارت‌‌هاي همسرداري، شيوه ارضاي مطلوب نيازهاي خود همسران، شيوه ارتباط مؤثر با همسرشان و همچنين شيوه حل اختلافات و تعارض آشنا نيستند و اطلاعات چنداني و شناخت درستي در اين زمينه ندارند؛ از اين روي از همين ناحيه دچار مشكل مي‌شوند و سبب بروز ناملايماتي در زندگي و احساسات ناخوشايند ديگر در خود و شريك زندگي‌شان مي‌شوند. در مورد روابط شما با همسرتان به نظر می رسد که هماهنگی ارتباطی بین شما و ایشان بسیار مهم است و باید زمان نیازهای یکدیگر را شناخته و در همان زمان نسبت به یکدیگر ابراز علاقه کنید. این مهم میسر نمی شود مگر اینکه مدت حداقل 5 سال از زندگی مشترک شما بگذرد و با نیازهای یکدیگر بیشتر آشنا شوید. خواهر گرامي! احتمالا همسرتان بسياري از مهارت هاي زناشويي را نمي داند و از طرفي در خيلي از مواقع شايد شما نيز از او برخي از خواسته ها را با قاطعيت طلب نکرده ايد. همين موضوع موجب شده است او نسبت به شما کم توجه شود و نيازهايتان را جدي نگيرد ولي اگر هر خواسته را با جرئت و احترام به همسرتان بيان کنيد مطمئن باشيد برآورده مي شود. بهترين کار در اين شرايط اين است که در مورد نیازهایتان گفتگو کنید و بهترین زمان ها و مکان ها را مشخص و با فانتزی های یکدیگر آشنا شوید.موفق باشید.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۱۰:۳۱

۱۷ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:مايه مردداخل خانوادمون هست زن وبچه داره ,بعدهرغذايي جلوش ميزاري صددرصدازش عيب وايرادميگيره بعدمثل بچه کوچيکايه کم ازش ميخوره بقيش ميزاره کنارحالاچه اين غذارازنش درست کرده باشه چه مادرش اون حتي ازاملت که خيلي غذاي ساده ايه ايرادميگيره همه ميخورن پيششون خوبه هاامااون هميشه همه منتظرن باترس ولرزببينم چه ايرادي ازش ميگيره,شمافکرميکنيدچه بايدکرد؟اياازنظراسلام هم توصيه اي به چنين افرادي شده؟undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: سلام بر شماممنون از اعتمادتونبخش مهمی از رفتارهای ما به دلیل واکنش های دیگران خاموش یا تقویت یا تضعیف می شود. کودکی که با گریه به خواسته هایش می رسد و مادرش دوچرخه کودک دیگری را برایش می گیرد تا بازی کند یاد می گیرد که با گریه کار خودش را پیش ببرد. نوجوانی که دیر سر سفره حاضر می شود و می داند این طور غذای بیشتری دریافت می کند تشویق شده تا به بهانه های مختلف با جمع سر سفره ننشیند. همین نوجوان اگر بزرگ شود و برود در صف نانوایی و با سر و صدا بدون نوبت نان بگیرد یاد می گیرد که همیشه این طوری از نوبت فرار کند و زودتر نان بگیرد.در شکل گیری عادات بد دیگران، خانواده، همسالان، خویشان، رسانه ها و الگوها نقش دارند. متناسب با شدت و ضعف عادت و شخصیت و خلق و خوی و شرایط «به تدریج» به انتظارات او بها ندهید. یک گوش تا در باشد و دیگری دروازه. می توانید از او بخواهید که یک بار او غذایی را آماده کند تا ببینید به این راحتی هم نیست و زحمت دارد. این طور از زحمات دیگران بیشتر قدردانی می کند. الگوهای عملیپیامبر و ائمه و عالمان وارسته الگوی عملی ما هستند ایشان در منزل متناسب با شرایط به همسرشان کمک می کردند و از زحماتشان قدردانی می کردند و از غذا ایراد نمی گرفتند و مانند شاهان برای پختن غذای خاصی همسران خود را مجبور نمی کردند.موفق باشیدundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۲:۵۴

۱۸ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:سلامدخترم سه سالشه اصلا به حرف من و باباش گوش نميده آرزومه ي بار ي حرفي بزنم بدون هيچ معطلي بگه باشه هر چي مامان تو بگي گوش ميدم ميخواد همه چي مال خودش باشه ؛ گوشي دستشه بهش ميگم حلما صداش کم کن بابا ميخواد بخوابه انگار نه انگار دارم باهاش حرف ميزنم ميگه نه ميخوام صداش بلند باشه ؛ تلوزيون خاموش ميکنم ميگه چرا خاموش کردي روشنش کن بزور روشن ميکنهي بچه مياد خونمون اصلا بهش اسباب بازي نميده اگرم بده مطمئنم بالاخره ي جا ازش ميگيره ولي کافيه ي جايي برم بچه باشه کل اسباب بازي بچه رو ميگيري براي خودش؛ هرچي ميگم حلماجون با هم بازي کنيد ميگه نه مال خودمه واقعا نميدونم باهاش چيکار کنمبيش از حد دارم اذيت ميشم به شوهرم ميگم ي بچه ديگه بياريم از اين تنهايي ديگه در مياد ؛ ي همبازي پيدا ميکنه اما قبول نميکنهچجوري براي اوردن بچه دوم با همسرم صحبت کنمدخترم بيش از حد بچه دوست داره ؛ هر وقت ميگم دعا کن ميگه خدايا بهمون ني ني بدهي جا ميرم نوزاد ميبينه دائم ميگه مامان بده بغل مناما نميدونم چطور همسرم راضي کنم تا ميگم اولين بهانه اش ميشه شرايط اقتصاديلطفا راهنمايي ‌کنيد ممنونundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: ممنون از اعتمادتونچه خوب که وظیفه مادرانه خود را با دغدغه و مطالعه و مشاوره انجام می دهید. اگر چه قبل از راضی کردن شوهرتان باید نکاتی درباره فرزندتان بدانید:1- برای ارتباط همدلانه با فرزندتان توجه به رشد شناختی و اجتماعی او در مراحل رشدش مهم است.2- فرزند شما از سن 2تا 7 سالگی ویژگی هایی دارد مثلا خیالپرداز است و اشیا را مانند جاندار در نظر می گیرد و با آنها حرف می زند. تفکر خودمحورانه دارد و نمی تواند مسائل را از دید دیگران بنگرد. به همین دلیل است که تصور می کند همه چیز برای اوست. بنابراین نمی توان گفت او از نظر اخلاقی خودخواه است. در این سن فرزندتان اشیا را براساس یک ویژگی طبقه بندی می کنند مثلا همه چیز را بر اساس شکل یا رنگ دسته بندی می کنند. از سه سالگی تا شش سالگی از نظر اجتماعی بیشتر رشد می کند با همجنس خودش (مانند شما) همانندسازی می کند.3- در این سن فرزندتان تلاش می کند با دنیای اطرافش ارتباط برقرار کند و تجربه های مختلفی کسب کند. بنابراین قصد اذیت ندارد. 4- رشد شناختي كودكان نيز به شكل بسيار #تدريجي همراه رشد جسمي و بعد هيجاني و اجتماعي و اخلاقي اش رشد مي كند. كودك در اين سنين دركي از سخنان ما ندارد. بنابراين بسيار از والدين به اشتباه برچسب هايي مثل دعواچي يا لجباز و.. مي زنند. بازي كردن با كودك و داشتن همبازي و اسباب بازي هاي متناسب با سن و جنسيت و فرهنگش به رشد او در ابعاد مختلف كمك مي كند.5- از آنجا كه رابطه عمیق و پایداری به شكل تفهيم و تفاهم اتفاق نمي افتد ما وظيفه داريم رفتار او را با رفتار خود تنظيم كنيم مثلا توجه او را از برخي امور #منصرف كنيم تا چيزي را كه برايش ضرر دارد نخواهد يا وسائل نوك تيز و ريز و داغ را در دسترسش قرار ندهيم. از بال قصه و بازی برای ارتباط با فرزندتان و اصلاح رفتارش کمک بگیرید6- كودك همانطور كه نياز به غذا و مايعات دارد تشنه ی توجه و تأیید نيز است. اگر ما نياز به توجه او را ارضا نكنيم به تدريج خودش از راه هاي مختلف كه برخي آنها براي ما حتي بري خودشان خوشايند نيست توجه و نظر ما را جلب كند. اين نياز نيز مانند نياز به غذا است وقتي اشباع و سير شود خودش منصرف مي شود.7- درباره مراحل رشد فرزندتان می توانید کتاب انسان در مسیر زندگی نوشته دکتر محمد مجد را مطالعه کنید.8- با توجه به نچه گفته شد روشن می شود که بسیاری از رفتارهای فرزندتان حتی با حضور فرزند دوم وجود دارد. اگر دقت و هشیاری لازم قبل از تولد فرزند دوم نباشد با حضور نوزاد ممکن است بدخلقی و بدرفتاری هم بکند. حضور فرزند دیگری در صورتی می تواند به حال این فرزندتان مفید باشد که شرایط روانی شما و همسرتان، تفاهم و هماهنگی بین شما، وضعیت جسمانی خودتان، شرایط اقتصادی در حد نسبی فراهم باشد.

undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۱۷:۳۵

۲۰ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:سلام براي اينکه فن ارتباط گيري با مردم خوب شود وياد بگيرم چکار بايد کنم؟undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: سلام بر شماممنون از اعتمادتونبرای پاسخ به این سؤال توجه به نکات و توصیه های زیر ضروری است:1- ارتباطات هنر و قابل آموختن است. 2- موانع و عایق های ارتباط گاهی ریشه در کمرویی شدبد، افسردگی و اضطراب اجتماعی است که باید از روان شناس حضوری هم برای درمان کمک گرفت.3- همانندسازی با الگوهای موفق نقش مهمی در تنظیم رفتار و یادگیری مهارت های ارتباطی دارد. طبق برنامه مکتوب رفتاری را در نظر بگیرید و هر روز مقدار پیشرفت خود را ثبت کنید. مثلا شیوه حرکت دادن دست ها، شیوه نگاه، لبخند زدن، نوع ایستادن، 4- از تکنیک تجسم ذهنی کمک بگیرید. هر روز در وقت مشخصی تجسم کنید که با دیگران گفتگو می کنید و از پس آن ارتباط به خوبی بر می آیید. 5- گاهی ما گرفتار پیش گویی خود تحقق بخش می شویم یعنی به طور ناهشیار رفتار خود را بر اساس باورهای منفی از پیش تعیین شده تنظیم می کنیم. در مثل می گویند آدم از چیزی که می ترسه به سرش میاد. برای مقابله با این مشکل باید از جملات مقابله ای مثبت و تجسم ذهنی مثبت کمک بگیریم. مانند: من از پس این مشکل بر خواهم آمد. اسب تندرو هم گاهی زمین می خورد بنابراین ناامید نیستم.معرفی منبع- کتاب روش های بازکردن سر صحبت و دوستابی اثر دان گابور - کتاب آیین دوست یابی نوشته دیل کارنگی را مطالعه کنید.- کتاب صوتی قدرت بیان اثر برایان تریسی را بشنوید- فایل های آموزشی دکتر حسینیان و دکتر زند درباره فن بیان را ببینید.- مقاله زیر را بخوانید: https://eitaa.com/pasokhgoo3/20undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۱۲:۱۹

۲۱ خرداد ۱۳۹۹

undefined پرسش:سلام حاج آقامگه ما تو اسلام نداريم کسي که به بلوغ مي رسه براي اينکه به گناه نيفته بايد ازدواج کنه؟مگه نداريم مرجع بزرگي به نام علامه حلي توي سن 12 سالگي همون شبي که به بلوغ مي رسه مي ره ازدواج مي کنه؟مگه ندارم که حضرت الزهرا س 9 سالگي ازدواج کردند؟الان تکليف منه 16 ساله که حدود 4 سال از به بلوغ رسيدنم مي گذره و به سختي و با زحمت مي تونم جلوي خودمو براي گناه کردن بگيرم چيه؟تکليف من چيه که نه خانواده ها درک اين رو دارن که خيلي از اين گناهان بخاطر دير ازدواج کردنه نه خيلي از بچه هاي توي اين سن سالنه فقط من بلکه فقط کافي برويد در يک دبيرستان 90 درصد افراد ششم هفتم به بلوغ مي رسند و آمار بگيريد که چند نفر از آن ها روابط نا مشروع با جنس مختالف و دوست دختر دارند.... اگر براي ما ازدواج فراهم بود اين همه مشکل پيش مي آمد؟ اگر فرهنگ و درک بقيه در اين مورد بالا بود ما مذهبي ها اينقدر اذيت مي شديم؟تکليف من نوجوان چيست که 5 ثانيه بيشتر نياز ندارم براي گناه کردن؛ اينترنت که هست؛ فيلتر شکن هم که هست همه چيز آماده است. تا کي بايد با اين سختي بسوزم و بسازم؟تکليف من نوجوان 16 ساله که دو تا برادر بزرگتر دارم و هنوز ازدواج نکرده اند چيست؟؟چقدر بايد صبر کنم؟ خدا لعنت کند کساني را که با سختگيري ازدواج اينهمه سن ازدواج را بالا بردند...يعني من بايد 10 سال ديگر صبر کنم؟؟؟؟فکر کردن به آن هم قلب مرا درد مي آورد.تکليف من چيست که در دوره به دنيا آماده ام که فحشا زياد است؟ تکليف من نوجوان مذهبي مقيد چيست که 4 سال سوختم و ساختم که به گناه نيفتم ولي باز لغزش صورت مي گيرد؟اين چه جامعه اسلامي است که مذهبي ها در آن رواني مي شوند؟حاج آقا مي دانيد ديگر کم مانده که رواني بشوم اينقدر که در خودم ريختم و ريختم و ريختم؟؟ تکليف من چيست که قوانين جمهوري اسلامي بر اساس اسلام نيست و هر کس چه پسر و دختر زير 18 سال بايد براي ازدواج رضايت ولي داشته باشد؟ کجاي اسلام گفته است که پسر اجازه پدر مي خواهد؟فقط کافي است اين مبحث را پيش کسي باز کني... اگر با پتک تورا نکشند شانس آورده اي.تکليف من نوجوان مذهبي مقيد به قوانين اسلامي که در اين دوره و زمانه فحشا به دنيا آمده ام و مي سوزم و مي سازم و سوختمنم را مي بينم و نمي توانم در اين مورد با هيچ کس صحبت کنم چيست؟؟خواهش مي کنم پيشنهادي به جز صبر و تحمل دهيد!undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined پاسخ: با سلام و سپاس از ارتباط شما با اين مرکز، اميدواريم راهنماي خوبي برايتان باشيم.برادر عزیز! براي ازدواج نمي شود سن قطعي اي در نظر گرفت و خط کشي کرد؛ چرا که ازدواج يک مرحله از زندگي است و براي وارد شدن به اين مرحله آماده شدن و رشد يافتن عقل و جسم و البته بوجود آوردن شرايط مناسب بسيار بسيار اهميت دارد.در اينجا ذکر اين نکته ضروري است که زمان ازدواج هر فردى بر اساس شرائط مختلف شخصي، فرهنگى، اجتماعى، خانوادگى شغلى و مالى وى متفاوت است. همچنين درباره زمان و سن ازدواج دو نكته را بايد در نظر داشت:1- ازدواج زمان صد در صد معين شده و ثابتي براى همه انسان‏ها ندارد.2- سن ازدواج هميشه تابع نيازهاى فردى نيست بلكه از نيازهاى اجتماعى و نوعى نيز متأثر مى‏گردد. اکنون که نظر اسلام در باره سن و شرايط ازدواج را دانستيد عوامل موثر در زمان ازدواج را به شما ارائه مي نماييم:1ـ براى افرادى كه به وسيله ازدواج نكردن به گناه آلوده مى‏شوند ازدواج نمودن واجب است و بر اساس اين معيار، زمان و سن خاص را نمى‏توان معرفى نمود. هر زمانى و در هر سنى كه آدمى از حفظ گوهر پاكى عاجز گردد به گونه‏اى كه على‏رغم تمهيد مقدمات و رعايت اصول اخلاقى و احكام فقهى همچنان از تيررس شيطان در امان نباشد و از تهديد نفس اماره و آلوده شدن مصون نباشد بايد ازدواج كند.2ـ عامل دوّم رسيدن به بلوغ جنسى و رشد فكرى و اجتماعى و اخلاقى است، يعنى هر چند كه آدمى بتواند غرائز خود را كنترل كند و خواهش‌هاى گذرا او را تهديد ننمايد اما وقتى به رشد فكرى و عقلى و اجتماعى و اخلاقى دست يافت جهت بقاى نسل آدمى و رشد شخصيت خود و تكامل اخلاقى و معنوى خويش ازدواج ضرورت پيدا مى‏كند. در اين جا نيز نمى‏توان بصورت قطعى سن معينى را بيان نمود ولى معمولاً دختران بين سنين 17 تا22 سالگي اقدام به ازدواج مي كنند و سن مناسب ازدواج براي پسران 20تا24سال مي باشد. البته كسانى هم زودتر و يا برخي ديرتر به ازدواج اقدام مي كنند امّا به هر حال توصيه شده است هر چه زودتر دختران و پسران مجرد ازدواج كنند و در صورت مهيا بودن شرايط ازدواج نموده و منتظر سنين 22 به بالا نشوند كه آفات زيادي دارد. 3ـ نکته مهم دیگر این است که شما تصور می کنید ازدواج فقط برای رفع نیاز جنسی است و برای همین معتقدید ازدواج در این سنین مفید است، نه خیر! ازدواج پیچ و خم های زیادی دارد که لازم است در سن مشخصی که فرد به لحاظ اقتصادی، عقلی، فکری و عاطفی رسید آنها را تجربه نماید. بنابراین واقعا چاره ای جز خود کنترلی تا رسیدن به شرایط سنی و فکری نیست. پس صبور باشید.موفق باشيد.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedhttps://ble.ir/pasokhgoo3

۱۳:۱۵