عکس پروفایل روایت جمهورر

روایت جمهور

۷۴عضو
روایت جمهور
undefined #پوستر مدافع فلسطین undefined #محمدمهدی_طاهری‌تبار #روایت_جمهور @taheritabaar @revayatejomhour

مدافع عن فلسطین.jpg

۶.۵۵ مگابایت

۴:۵۱

thumnail
#پوسترابراهیم شهید#فاطمه_ندیمی#روایت_جمهور@revayatejomhour

۵:۱۲

روایت جمهور
undefined #پوستر ابراهیم شهید #فاطمه_ندیمی #روایت_جمهور @revayatejomhour

ShahidRaisi-Nadimi.jpg

۱۳.۶۴ مگابایت

۵:۱۳

thumnail
#پوسترخدمت برای خلق ثوابش شهادت است#مرجان_خوشساز_حیدری#روایت_جمهور@revayatejomhour

۵:۱۳

روایت جمهور
undefined #پوستر خدمت برای خلق ثوابش شهادت است #مرجان_خوشساز_حیدری #روایت_جمهور @revayatejomhour

ShahidRaisi-Khoshsaz.jpg

۲۲.۲۶ مگابایت

۵:۱۴

مستمعان کوچک (1).mp3

۰۱:۲۱-۱.۹ مگابایت
#پادکست
مستمعان کوچک
برای واگذاری زمینهای طرح جوانی جمعیت، جشن گرفته بودند. آیت‌الله رئیسی به تیم هماهنگی گفته بود مردمی که می‌خواهند زمین‌هایشان را تحویل بگیرند، با بچه‌هایشان بنشینند روی صندلی‌های جلو و مسئولین اگر می‌خواهند بیایند، عقب‌تر بنشینند.جمعیتِ توی سالن زیاد بود و صدا به صدا نمی‌رسید. مشمولان طرح جوانی جمعیت با بچه‌هایشان آمده بودند و صدای بچه‌ها سالن را پر کرده بود.آیت‌الله که وارد سالن شد، مسئولین هم پشت‌سرش آمدند توی سالن. #محسن_حسن‌زاده#روایت_جمهور@revayatejomhour

۵:۱۷

خبر سنگین (1).mp3

۰۲:۲۳-۳.۳۳ مگابایت
#پادکست
خبر سنگین
صفحه گوشی را نگاه کردم؛ خودش بود پراید نوک مدادی. صندلی عقب نشستم. خوبی اسنپ این است که خیلی از کارهای عقب مانده‌ات را می‌توانی تا رسیدن به مقصد انجام دهی؛ مثل همین چک کردن پیامها. بعضی از این کانال‌ها هم عجب حرف‌‌هایی می زنند، هلی کوپتر رئیس جمهور گم شده! خودم همین ظهر توی تلویزیون دیدم که با همتای آذربایجانیش سد افتتاح می‌کرد. #فاطمه_درویشی#روایت_جمهور@revayatejomhour

۵:۱۸

پرواز در مه (1).mp3

۰۲:۰۹-۳ مگابایت
#پادکست
پرواز در مه
آن روزها که توی مناظره ها مظلومانه در مقابل بعضی حرف ها سکوت می کردی، دندان هایم را روی هم فشار می دادم و توی دلم میخواندم: ان الله یدافع عن الذین امنوا و عملوا الصالحات...همان ایه ای که برای بهشتی صدق می کرد.تو نورانی بودی. خواستنی بودی و حس می کردیم کمی تفاوت داری با بقیه.اما حرفی نمی زدیم. دفاعی نکردیم از تو.#مریم_زمانی#روایت_جمهور@revayatejomhour

۵:۱۸

thumnail
#روایت
دارم فکر میکنم به قصه ی بعد از شهادت رئیس جمهور شهیدمان.داغی که شاید کم بشود اما سرد نمیشود.انگار رسوخ کرده است بین تک تک سلول هایمان.اما این داغ برای زن ها جان سوزتر است.برای زن هایی که منتسب هستند با این شهدا.همسران ومادران ودخترانشان.زنانی که تا وقتی همسرانشان در قید حیات بودند ، پابه‌پای خدمت مرد خانه، خانواده را اداره میکردند. قوت قلب مردهاشان بودند وخیال راحت آنان بابت تربیت فرزندان و امور خانه‌هایشان.حالا همچنان باید استوار بمانند. به قول حضرت آقا این ضایعه نه برای کشور و نه برای خانواده‌هاشان جبران پذیر نیست.اما چاره چیست؟سوگواری ها که تمام بشود این زنها هستند و زندگی پیش‌رو و راهی که ادامه‌اش مدیون آنهاست.باید همچنان چون کوه استوار بمانند و قد خم نکنند.باید پشت وپناه فرزندان باشند.باید زینب گونه ادامه بدهند. حتی گاهی افشاگری کنند.شاید توقع زیادی باشد اما چاره چیست؟قلب تپنده خانه نباید دچار رخوت بشود.این را همه می دانند.باید پرشور وانرژی بماند. غصه هایش را ، اشک های بی امانش را بسپارد به چادر گلدار نمازهایش.باید قوت زانوهایش را از دعاهای بعد نمازهایش بگیرد.این راه پرافتخار از زن ها شروع شده است.از همان مادر روسری سبز دوست داشتنی که روی تخت خانه‌اش برای پسر شهیدش مویه میکرد.این راه همچنان ادامه دارد.این خانه ها همچنان پرنور وسرباز پرور وخادم پرور باقی می مانند.بانو جان چادرت را محکم بغل بگیر که ادامه این راه با تو است.خدا پشت وپناهت.#زینب_جلوانی#روایت_جمهور@revayatejomhour

۱۱:۵۵

thumnail
#شعر
از امامِ خود شهادت خواست ،حاجت را ببین حاجتش هم داده شد، راه شهادت را ببین
خاکِ مردمدار بودن بر عبایش می‌نشستشال سبزش سهم جنگل شد ،سیادت را ببین
بوسه ای از حاج قاسم داشت بر پیشانی اشهمسفر شد با همان بوسه، رفاقت را ببین
ما هیاهوها ی ناکارآمد این جا مانده‌ایمآن سکوت اهل شهادت بود ، قسمت را ببین
ای دلم! بازارهای بی‌شهادت را نگاه خودفروشی را نظر کن ،اُفت قیمت را ببین
آتش از عشق حسین و جان از ابراهیم هاستآه، خاکستر شدن از این حرارت را ببین
در خبر آمد که صاحب دولتی پرواز کرد دفن شد پایین ِ پای دوست، دولت را ببین
#محمد_خادم#روایت_جمهور@revayatejomhour

۴:۴۹

thumnail
#نمادل من مال شماست...!کانون گراف#احسان_طالقانی#روایت_جمهور@revayatejomhour

۱۱:۳۰

thumnail
#شعرخوش آمدی به گلستان سلام ابراهیم به سرزمین شهیدان سلام ابراهیمرسیدی از شب پروازهای طوفانی به قلب مردم ایران سلام ابراهیم چه بغض‌ها که روان شد چه اشک‌ها که طپید در آن شب آن شب هجران سلام ابراهیم شگفت بود برایم که نام تو رخشیددر آن تفأل قرآن سلام ابراهیم به سیدالشهدایت در آسمان‌ که رساند به آن سوی مه و باران سلام ابراهیم مرا ببر به تماشای آن طلوع شگرف که گفت حضرت سلطان سلام ابراهیم
#محمدحسین_صفاریان #روایت_جمهور@revayatejomhour

۱۱:۳۲

تپش قلبها .mp3

۰۲:۱۹-۳.۲۸ مگابایت
#پادکست
تپش قلب‌ها
خانم منشی آدم جا افتاده و پخته‌ای بود. سن و سالی ازش گذشته بود. توی نوبت که می‌نشستیم هر کس اعتراض می‌کرد، خیلی آرام می‌گفت: «اینجا مطب قلبه، همه‌تون مریض قلبی هستین. آروم باشین. به قلباتون فشار نیارین.» گاهی با این حرفش بیشتر حرص مریض‌ها در می‌آمد و گاهی واقعاً آرام می‌شدند..
#فاطمه_درویشی#روایت_جمهور@revayatejomhour

۱۱:۳۷

ماموریت جدید .mp3

۰۵:۰۴-۷.۰۶ مگابایت
#پادکست
ماموریت جدید
تمام شد.خبر ساعت هشت صبح آب پاکی را ریخت روی دستمان.روی دعاها و التماس هایی که به خداکرده بودیم،روی بی خیالی های این سه سالمان‌وقتی گرم‌زندگی بودیم و او داشت خودش را برای مردم توی بر و بیابان می کُشت!«رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی شهید شد.»چه جمله بندی نچسب و غریبی!چقدر باید کلمه شهید را کنار اسمش ببینیم که توی سلول های حافظه مان نفوذ کند؟
#طیبه_فرید#روایت_جمهور@revayatejomhour

۱۱:۴۰

thumnail
#روایتهوالعلیمما دهه شصتی‌ها از وقتی دست چپ و راستمان را شناختیم خیلی ریاستهای مختلف دیده ایم. توی این مسیر چهل و چند ساله ای که گذشته چپ ها و راستهای زیادی آمده اند و رفته اند. بعضیها خیلی چپ بوده اند و بعضی خیلی راست. بعضی ها هم جناح هایشان را عوض کردند. خیلی ها حتی نه تنها جناحشان، مقصد و مرام و عقایدشان عوض شد. مقصد و مرام و عقاید که هیچ، بعضی ها وطنشان را فروختند و مملکتشان را عوض کردند.این میان ماها مثل اسفند نیم سوخته آن کنارهای گود ایستاده ایم و میگوییم ما نه چپ هستیم و نه راست. ما گوش به فرمان ولی فقیه هستیم.او که با هر سخنرانی توی جمع های مختلف راه روز را نشان میدهد. فرقی هم نمیکند سخنرانی برای دختران تازه به تکلیف رسیده باشد یا سخنرانی در جمع سپاهیان. نخبگان دانشجویی باشند یا خبرگان رهبری.چشمهامان را دوخته ایم به دو لب او. برایمان هم مهم نیست بقیه به راه و روشمان خرده بگیرند. به ما گفته اند در زمان غیبت موقع حوادث سراغ روات حدیث برویم که «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا. فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله.»بعضی مواقع اما گرد و خاک حوادث آنقدر زیاد است که باید خیلی چشمهایمان را باز کنیم و گوشهایمان را تیز، تا بتوانیم سره را از ناسره تشخیص بدهیم.بعضی وقت ها هم کمی دقت روی بعضی از کلمات کارمان را راحت میکند.برای من که هیچوقت پشت سر هیچ جناحی حرف نزدم، کلمات نماز امروز ولی فقیه خیلی بار داشت.دیدم برای نماز فلان شخص مملکت با آن همه دعا و استغاثه ای که کردند، یک کلمه نگفتند اللهم انا لانعلم منه الا خیرا اما امروز نه یک بار، نه دو بار بلکه سه بار گفتند: اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا......کلمات همیشه بار دارند. اما بار امروز این حرف خیلی حجت داشت، خیلی راه مشخص میکرد و خیلی نور داشت.....بعد از شنیدن آن جملات نماز، بعد از آن همه حجت، فقط توانستم یک جمله بگویم: اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.....
#مهری_السادات_معرک_نژاد#روایت_جمهور@revayatejomhour

۱۲:۳۹

thumnail
#روایت
نمی خواستم رای بدهم. از صبح تا شب یک تیم شش نفره روی حرف های من نقد وارد کردند، تشویقم کردند تا اینکه یکی شان گفت: بابا ما رو ول کن بخاطر حاج قاسم برو پای صندوق‌_اصلا رأی سفید بنداز بخاطر حاج قاسم تنها حرفی بود که برایش جوابی نداشتم .برای همین رفتم . اما من آدم رأی سفید نبودم. پای صندوق رسیده بودم، مناظره ها و گفتگو ها را دنبال کرده بودم. مدام با خودم مرور می کردم که کدامشان بهتر بود،تا اینکه اسمش را نوشتم و تنها دلیلم صداقتی بود که توی حرف هایش احساس می کردم .بله من با همه عقلانیتم رأی ندادم من با حسم به آقای رئیسی رای دادم . وقتی که رأی آورد خیلی از اطرافیانم خندیدن و گفتن کی رفته پای صندوق ؟ ریاست جمهوری انتصابی بوده و هزار حرف دیگر .اما من برایم مهم نبود من با حاج قاسم به پای صندوق رفته بودم و مطمئن بودم خیلی های دیگر هم مثل من. این را هم می دانستم که این جناب رییس جمهور هم می شود مثل قبلی ها؛ اما نشد انگار این یکی نمی خواهد تاریخ را تکرار کند. وقتی رأی ام را داخل صندوق انداختم همه جور فکر و خیالی درباره آینده ریاستت می کردم به جز این یکی .شاید خیلی ها بگویند کدام کشوری ۴تا مقام مهم کشوری را به این شکل در این مناطق جا به جا می کند اما من فکر می کنم همان صداقتی که از شما دیدم و من را شکار کرد، همان صداقتتان کار خودش را کرد.
#فاطمه_سادات_حسینی#روایت_جمهور@revayatejomhour

۱۲:۵۱

thumnail
#نما
undefinedباز هم خبر، خبر جدید نیست / کشور رضا که بی شهید نیست
undefinedشعر خوانی جناب آقای #محسن_ناصحی
#روایت_جمهور

@revayatjomhour

۹:۲۱

thumnail
#نما
undefinedهرچه رفتم در هوای گریه زاری برنگشت
undefinedشعر خوانی جناب آقای #محمد_خادم
#روایت_جمهور

@revayatjomhour

۸:۴۳

بازارسال شده از حوزه هنری استان اصفهان
thumnail
undefined به رغم سیلی امواج، صخره وار بایست
undefined شاعر سجاد سامانیundefined خواننده محمد معتمدی
undefined شعر خوانی سجاد سامانی در رویداد فصلی شعر #به_ساعت_اصفهان
undefined حوزه هنری استان اصفهان در مجازی:وبسایت | اینستاگرام | ایتا | بله |

۹:۵۴

بازارسال شده از حوزه هنری استان اصفهان
thumnail
undefined به پای غلام علی(ع) خاک بودن می‌ارزد
undefinedشعر خوانی محمود حبیبی‌ کسبی در رویداد فصلی شعر #به_ساعت_اصفهان
undefined حوزه هنری استان اصفهان در مجازی:وبسایت | اینستاگرام | ایتا | بله |

۸:۴۵