عکس پروفایل رمان گناهان شیرینر

رمان گناهان شیرین

۱۸۶عضو
#part_1🔞
گناهـــشیـرینـــداگ استایلم کرد رو میز و همه وسایالرو با یه حرکت ریخت پایینانگشتاشو کشید رو چاک نــ..ازمو با صدایی فوق حـشــ..ری گفت:چه مدلی جــ.رت بدم دخترعمو؟"دستمو گرفتم لبه میز و با ناله گفتم:"تو فقط جـ.ر بده!از پشت خم شد روم و همونطوری که مــ..ردونگیش دم سـ.وراخمبود الله گوشمو به دندون گرفت و مـ.کیدبا صدای کنترل شده ای گفتم:"زودتر تمومش کن االن جلسه شروع میشه باید بریم.همونطوری که لباش مشغول گردنم بود گفت:سـ..اک میزنی؟رابـ.طه باشه واسه وقتی که امشب مهمونی دعوتیم"خونتون.سری به نشونه تایید تکون دادم و برگشتم سمتشمـ.ردونگیش رو که درحال ترکیدن بود اورد جلوی صورتمبا ولع دهن باز کردم و یجا انداختمش تو دهنم،مثل ابنبات چوبیلیسش میزدم و همزمان بــ.یضه هاشو با دستام میـ.مالیدمموهامو گرفت و تند تند تو دهنم جلو عقب میکردبا ناله مردونه ای گفت:""افرین جـ.نده من دندون نزن بمـ.ک فقط.کالهک قارچی مانندشو مک عمیقی زدم و خیره شدم تو چشماشخشن گفت:
@romangunah

۱۹:۳۸