بازارسال شده از مسیر نور سداد✨️
همان لحظهای که دل بیقراریاش را به جان میاندازد…
همان وقتهایی که آدم نمیداند دلش برای چه کسی تنگ شده…
برای چه بغض کرده…
فقط میداند یک چیزی کم است… یک چیزی نیست…
شاید دلش برای یک آغوشِ امنِ نرسیده میگیرد…
شاید برای صدای مهربانِ مادری که دیگر نیست…
یا لبخندِ پدری که سالهاست جای خالیاش، قاب شده روی دیوار…
یا شاید برای کسی که قرار است بیاید و هنوز نیامده…
همان صاحب دلی که جمعهها هوای آمدنش، جانِ دلها را تازه میکند…
و باز این #جمعه هم گذشت…
دستهای خالیمان از توشه پر نشد…
چشمهایمان به آمدن کسی روشن نشد…
اما هنوز، همین دلهای خسته، امید دارند…
امید دارند به خدایی که هنوز نگاه میکند…
و به مولایی که قرار است یک روز، بیخبر بیاید و اشکها را برای همیشه پاک کند…
اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَج…
برای همه دلهای شکسته، برای همه حسرتهای بیپایان، برای همه جمعههای نیامده…
۱۵:۱۱